لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سرمایه های انسانی
سه شنبه 30 مرداد ماه سال 1386
درباره مفاهیم مدیریت و وظایف مدیران،در ادبیات مدیریت بسیار بحث شده است. در سالهای اخیر تحولات بسیاری در فنون مدیریت رخ داده و رویکردهایی نوین در مدیریت سازمانها مطرح شده و نقش مدیر از نقشهای فرماندهی و کنترل به نقش مربیگری تغییر یافته و دو مقوله کارایی و اثربخشی محور توجه مدیران قرار گرفته است. روند تحولات در اقتصاد دانشمحور موجب رشد فزاینده پدیدههای جهانی شدن و جامعه اطلاعاتی شده است و در راستای این تحولات، الگوی مدیریت تغییر یافته و توجه به رویکرد مشتریمداری، توانافزایی کارکنان و تغییر در سبکهای رهبری، الزامآور شده است.
تاثیر این تحولات در سازمانها به صورت انهدام سازمانهای سنتی و تشکیلات استخدامی مشاهده میشود. روند کلی حرکت از سازمانهای کارمندی و مبتنی بر استخدام انبوه، به سمت سازمانهای شبکهای، نیاز به بازنگری در شیوههای مدیریتی را دیکته میکند.
سرمایههای انسانی در سازمانهای دانشمحور1، نقش و اهمیت ویژهای یافته و مدیریت سرمایههای انسانی و دانشگران2 در سازمانهای امروزی، به رمز موفقیت تبدیل شده است.
قدرت واقعی رئیس رو به زوال رفته است. متمرکز شدن قدرت در بالا، در دست کسی که دانایی و منابع لازم را برای کنترل و هدایت کل سازمان دارد، میتواند شیوه مناسبی برای اداره سازمانهای بیتحرک و بوروکراتیک و یا اداره امور جاری و تکراری باشد؛ اما بدون شک این شیوه مدیریت در زمانه تغییرات پرشتاب، آشوبگونه و پیشبینیناپذیر جوابگو نیست. اداره سازمانهای امروز، کارکنان مسئولیتپذیر را میطلبد که قادر به تصمیمگیری هستند تا رضایت مشتری را بدون وقفه فراهم آورند.
در این راستا در سازمانهای امروز سود تعریف جدیدی دارد. سود عبارت است از مورد تقدیر و تمجید قرار گرفتن مدیر از سوی مشتریانی که خدمات خوبی از سوی کارکنان توانمند و مسئولیتپذیر دریافت میکنند. در این سازمانها مدیران در نقش مربی یا مرشد به توانافزایی کارکنان خود میپردازند. این کارکنانِ توانمند هستند که با دلسوزیها و ارائه خدمات بیش از انتظار به مشتریان، آنان را به طرفداران پروپاقرص سازمان تبدیل میکنند.
از اینروست که تعریف کیفیت نیز در قالبی جدید ارائه میشود. کیفیت یعنی رضایت مشتری. سازمانی با کیفیتتر است که مشتریان راضی تری داشته باشد. کارکنان هر سازمان مشتریان داخلی آن تلقی میشوند. رضایت مشتریان خارجی در گرو مشتریان داخلی است. بنابراین برخلاف قرن گذشته که ارزشمندترین داراییهایی یک سازمان ابزار تولید بود، امروزه کارکنان کارامد و دانشگران، سرمایههای سازمان تلقی میشوند. البته این سرمایهها شمشیر دولبه هستند. چنانچه بدرستی مدیریت نشوند، به قول مایکل دل، میتوانند به بزرگترین تهدید برای سازمان بدل شوند.
براساس دیدگاه مبتنی بر هوشمندی3 در مدیریت سرمایههای انسانی، کار اصلی مدیران در هر سطحی از مدیریت که باشند «توسعه هوشمندی کارکنان» است. در این رابطه مدیر باید پیوسته درصدد شناسایی هوشمندیها در کارکنانش باشد و تلاش کند تا آنان را برکارهایی بگمارد که در مسیر هوشمندیهایشان باشد، تا این هوشمندیها به توانمندی تبدیل شود؛ «هرکسی را بهرکاری ساختند!» بنابراین کار مدیر صرفنظر از بزرگی یا کوچکی حیطه مدیریتش، این است که هوشمندی و استعداد همکارانش را تشخیص دهد و فرد مناسب را برای کار مناسب انتخاب کند و با تشکیل تیمهای کاری متشکل از هوشمندیهای مکمل بهرهوری، سازمان یا بخش تحت مدیریتش را بهبود دهد. در این مسیر مدیر باید بداند که انسانها دارای چهار بعد جسم، قلب، مغز و روح هستند و توجه به همه این ابعاد است که انگیزه کار را در کارکنان تقویت میکند تا همه توان و هوشمندی خود را در سازمان بهکار گیرند.
روند تحولات حسابداری، چهار مرحله «حسابداری سیاههنویسی»، «حسابداری مالی»، «حسابداری مدیریت» و «حسابداری اجتماعی- اقتصادی» را دربرمیگیرد که حسابداری کمابیش سه مرحله اول را طی کرده است و چالش آینده حسابداران، پیادهسازی مرحله چهارم حسابداری است که «حسابداری منابع انسانی» از این مقوله است. «حسابداری منابع انسانی» آنطور که انجمن حسابداری امریکا4 تعریف کرده است عبارت است از: "فرایند تشخیص و اندازهگیری اطلاعات درباره منابع انسانی و گزارش این اطلاعات به افراد علاقمند و ذینفع ".
از زمان مطرح شدن «حسابداری منابع انسانی» در ادبیات حسابداری که به دهه شصت برمیگردد، همواره انتقادات بسیاری بر آن وارد بوده است. از جمله این که انسان دارایی یا ملک نیست و به مالکیت در نمیآید، انسان قابل اندازهگیری نیست و مدل اندازهگیری مناسبی ارائه نشده است و یا اینکه هزینه حسابداری منابع انسانی بسیار سنگین است. در این رابطه صاحبنظران بزرگی پاسخگو بودهاند، از جملهگری بکر، برنده جایزه نوبل اقتصاد که در مقاله «سرمایههای اقتصادی در عصر اقتصاد دیجیتال» چنین مینویسد:
"همانطور که کارخانهها، خانهها، ماشینآلات و دیگر سرمایههای مادی، بخشی از ثروت ملل شمرده میشوند، سرمایههای انسانی نیز بخشی از این ثروت هستند". و یا پاسخی که انجمن حسابداری امریکا میدهد که "حسابدار باید گوش بهزنگ باشد تا روشهای جدید اندازهگیری را که میتواند اطلاعات اضافهتر و مفیدتری برای استفادهکنندگان ایجاد کند، بهکار گیرد. این اطلاعات ممکن است در مورد روحیه کارکنان، رضایت مشتریان، کیفیت محصول و یا شهرت و اعتبار یک سازمان باشد یا چیزی اضافه بر اینها؛ به هرحال حل این مشکل برعهده حسابداری است".
به هرحال آنچه در حسابداری پیشبینی میشود، حرکت از ایجاد ارزش برمبنای معامله با شخص سوم5 به عوامل خلق ارزش6 است و به دنبال آن حرکت از حسابداری مالی و گزارشگری سنتی به ارائه سیستم موازی حسابداری و گزارشگری خلق ارزش است. آنچه اخیراً توسط هیئت استانداردهای حسابداری مالی(FASB) مطرح شده است که: "دارایی نامشهود تحصیل شده باید به ارزش بازار در گزارشهای مالی افشا شود"، دلیلی بر این مدعاست.
با آینده نگری باید به حسابداران پند داد که: "جایی بازی نکن که توپ هست، جایی بازی کن که توپ خواهد بود!"
پانوشتها : ............………………….................................
1- Knowledge-based organizations
2- Knowledge-workers
3- Talent-based
4- American Accounting Association
5- Value creation through transaction with third person
6- Value creation indicators
نوشته شده توسط بشیر در ساعت 12:27 | حسابداری منابع انسانی | چاپ یادداشت | نظرات[1]
گذشتهها
مرداد 1386
اردیبهشت 1387
خرداد 1387
موضوع بندی
هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC
سیستم های اطلاعاتی حسابداری AIS
حسابداری صنعتی
مقالات مرتبط با حسابرسی
استانداردهای حسابداری ایران
تولید ناب وJIT و هزینه یابی هدف
حسابداری مالی
حسابداری منابع انسانی
سود و سیاستهای مرتبط
دوستان
موضوعات حسابداری - حسابرسی - تحقیق و پژوهش و مقالات
<
تعداد بازدیدکنندگان : 27323 powered by blogsky.com
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
سرمایه های انسانی؛ یک فرصت
تحولات سالهای اخیر و رویدادهایی که کشور در سه دهه اخیر باآنها روبرو بوده، گسترده و فراوان است. حجم تحولات و دگرگونیها به گونه ای است که پرداختن وتحلیل آنها نه می تواند قصد و نیت تدبیر باشد ونه اساسا کالبد شکافی مجموعه دربضاعت دو صفحه نخستین آن قرارمی گیرد.با این همه و ازمیان حرکتهای اساسی جامعه، یک بخش خاص مورد توجه بوده وقصد آن است که برپایه مولفه های اصلی همین بخش ، مسیری برای بحث گشوده شود.بنابر آمار و اطلاعات، گفته ها و نوشته ها و نیز عینیت موضوع ، توجه جامعه به تحصیل ، دانش و علمآموزی درطی دوره مورد بحث ازچنان شتابی برخوردار است که با همه همت دست اندرکاران دولتی و غیردولتی و تخصیص امکانات تقاضا درحدی گسترده می نمایدکه شاید در کمتر جامعه ای بتوان نمود ونمونه ای مشابه سراغ گرفت.- رشد شتابان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و ظرفیت آنها همراه باحضور میلیونها جوان و میانسال در مراکز علمی و فرهنگی و دانشگاهی - حضور چشمگیر دختران و درصد بالای این حضور در آزمونهای ورودی و مراکز و دوره های دانشگاهی درهمه سطوح - تنوع وتکثیر دوره های آموزشی و رشد قابل تامل سطوح تحصیلی تا عالیترین سطح - توجه عمیق جامعه به کیفیت آموزش و پرورش و عنایت ویژه آحاد مردم به مسیر تحصیلی و پرورش فرزندان اینها بعلاوه عملکرد وسیع بسیاری مراکز علمی و حرفه ای - که بعضا فعالیت آنها از سوی مراجع رسمی مورد اعتراض قرار دارد - نشان می دهد خیزشی بزرگ و علاقه ای قابل توجه و تأمل درگرایش به دانش وکمال در رگهای جامعه جریان دارد و بهطور قطع ، هم انگیزه و هم نتیجه آن بسیار حائز اهمیت است .امروز علاوه برآنکه درعمده سازمانها و موسسات خصوصی و عمومی ونیز درمناصب و جایگاههای شغلی مختلف شاهد حضور افراد تحصیل کرده و دانشگاه رفته هستیم. بر این نکته نیز واقفیم که سرریز این جمعیت که به هردلیل، مکانی برای خدمت درکشورنیافته ویابرنگزیدهاند، درمناطق دیگر جهان منشاء خدمات علمی بوده ودرجمع نخبگان سهمی درخور توجه نسبت به رشد وتعالی بشر امروز دارند. البته ودرهمین راستا شاهدیم که بسیاری مراکز علمی و دانشگاهی معتبرجهانی با شناخت جامعه ایرانی وتوجه آن به رشدعلمی خود،کوششی وافر دربرگزاری دورههای آموزشی در کشور ما داشته و یا به جذب این استعدادها و آموزش آنها روی آورده اند. حتی درکشورهای روبه رشد نیز به لحاظ عدم تطابق تقاضا با امکانات ایجادشده، به گرایش ایرانیان به علم ودانش وفرهنگ به نگاه بازار فکر کرده و برای آن برنامه دارند.آنچه حاصل آمده و با آن روبرو هستیم نتیجه مهندسی جامعه نیست و نمی تواند باشد، جامعه بهطور عمومی پویا و دارای تحرک است ، اجزای جامعه را میلیونها انسان بافکر و اندیشه تشکیل می دهند و برآیند تحولات اجتماعی برگرفته از میزان نبوغ و بلوغ و درک این اجزا می تواند باشد. بدین لحاظ باید خرسندباشیم که جامعه جوان امروز ما جامعه ای فهیم ، قابل ، توانمند و بافرهنگ است و به مدد آنچه آموخته وآنچه بشریت امروز از تکنولوژی و ابزار، برآن دست یافته است ، می تواند و باید در تمامی شئون، نقشی در خورتوجه و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
سرمایه های انسانی؛ یک فرصت
تحولات سالهای اخیر و رویدادهایی که کشور در سه دهه اخیر باآنها روبرو بوده، گسترده و فراوان است. حجم تحولات و دگرگونیها به گونه ای است که پرداختن وتحلیل آنها نه می تواند قصد و نیت تدبیر باشد ونه اساسا کالبد شکافی مجموعه دربضاعت دو صفحه نخستین آن قرارمی گیرد.با این همه و ازمیان حرکتهای اساسی جامعه، یک بخش خاص مورد توجه بوده وقصد آن است که برپایه مولفه های اصلی همین بخش ، مسیری برای بحث گشوده شود.بنابر آمار و اطلاعات، گفته ها و نوشته ها و نیز عینیت موضوع ، توجه جامعه به تحصیل ، دانش و علمآموزی درطی دوره مورد بحث ازچنان شتابی برخوردار است که با همه همت دست اندرکاران دولتی و غیردولتی و تخصیص امکانات تقاضا درحدی گسترده می نمایدکه شاید در کمتر جامعه ای بتوان نمود ونمونه ای مشابه سراغ گرفت.- رشد شتابان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و ظرفیت آنها همراه باحضور میلیونها جوان و میانسال در مراکز علمی و فرهنگی و دانشگاهی - حضور چشمگیر دختران و درصد بالای این حضور در آزمونهای ورودی و مراکز و دوره های دانشگاهی درهمه سطوح - تنوع وتکثیر دوره های آموزشی و رشد قابل تامل سطوح تحصیلی تا عالیترین سطح - توجه عمیق جامعه به کیفیت آموزش و پرورش و عنایت ویژه آحاد مردم به مسیر تحصیلی و پرورش فرزندان اینها بعلاوه عملکرد وسیع بسیاری مراکز علمی و حرفه ای - که بعضا فعالیت آنها از سوی مراجع رسمی مورد اعتراض قرار دارد - نشان می دهد خیزشی بزرگ و علاقه ای قابل توجه و تأمل درگرایش به دانش وکمال در رگهای جامعه جریان دارد و بهطور قطع ، هم انگیزه و هم نتیجه آن بسیار حائز اهمیت است .امروز علاوه برآنکه درعمده سازمانها و موسسات خصوصی و عمومی ونیز درمناصب و جایگاههای شغلی مختلف شاهد حضور افراد تحصیل کرده و دانشگاه رفته هستیم. بر این نکته نیز واقفیم که سرریز این جمعیت که به هردلیل، مکانی برای خدمت درکشورنیافته ویابرنگزیدهاند، درمناطق دیگر جهان منشاء خدمات علمی بوده ودرجمع نخبگان سهمی درخور توجه نسبت به رشد وتعالی بشر امروز دارند. البته ودرهمین راستا شاهدیم که بسیاری مراکز علمی و دانشگاهی معتبرجهانی با شناخت جامعه ایرانی وتوجه آن به رشدعلمی خود،کوششی وافر دربرگزاری دورههای آموزشی در کشور ما داشته و یا به جذب این استعدادها و آموزش آنها روی آورده اند. حتی درکشورهای روبه رشد نیز به لحاظ عدم تطابق تقاضا با امکانات ایجادشده، به گرایش ایرانیان به علم ودانش وفرهنگ به نگاه بازار فکر کرده و برای آن برنامه دارند.آنچه حاصل آمده و با آن روبرو هستیم نتیجه مهندسی جامعه نیست و نمی تواند باشد، جامعه بهطور عمومی پویا و دارای تحرک است ، اجزای جامعه را میلیونها انسان بافکر و اندیشه تشکیل می دهند و برآیند تحولات اجتماعی برگرفته از میزان نبوغ و بلوغ و درک این اجزا می تواند باشد. بدین لحاظ باید خرسندباشیم که جامعه جوان امروز ما جامعه ای فهیم ، قابل ، توانمند و بافرهنگ است و به مدد آنچه آموخته وآنچه بشریت امروز از تکنولوژی و ابزار، برآن دست یافته است ، می تواند و باید در تمامی شئون، نقشی در خورتوجه و