انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق در مورد از سقیفه تا قتل عثمان 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 20 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

از سقیفه تا قتل عثمان

سرشت حق‌جوی انسان

حس حق‌خواهی انسان، مهمترین تضمین کننده بقای انسانیت است. پافشاری شگفت‌انگیز گروه‌های انسانی و بسیاری از دانشمندان جهان بر مسایلی چون جانشینی پیامبر اکرم(ص) نشان دهنده آن است که:

انسان در پی اثبات و توجیه باورهای خویش است و همه نیروهای حیاتی را بسیج می‌کند تا گذشت قرن‌ها گرد فراموشی بر موضوع مورد اعتقادش نپاشد.

حق بدان علت که حق است، هرچند جنبه اعتقادی نیز نداشته باشد، مورد دفاع جدی نوع انسان است، تا آنجا که بسیاری از متفکران ملل غیرمسلمان در موضوع خلافت و «بیان حق» و شخصیت مردان صحنه خلافت، با اندیشه، منطق و استدلال وارد میدان مطالعه، تحقیق و اظهارنظر شده‌اند، چنانکه همه انسان‌های آگاه هنوز از حکم نادرست علیه سقراط، گالیله و ... تاسف می‌خورند.

در مسایل تاریخی،‌ آنچه از اصل پژوهش اهمیت دارد، جلوگیری از حاکمیت احساسات در نتیجه‌گیری از تحقیق و استفاده ناروا از پژوهش است. بی‌تردید تکیه بر منابع اصلی و مورد قبول در مسایل اخلاقی مورد پژوهش و بهره‌گیری از روش علمی و بررسی جوانب مساله در تحلیل‌ها و استنتاج‌ها، بسیاری از حساسیت‌ها را کاهش می‌دهد و راه استفاده ناروای دوستان نادان و دشمنان حیله‌گر را مسدود می‌سازد.

در بررسی واقع‌بینانه، رخدادهای بعد از رحلت پیامبر(ص)، به طور طبیعی بازگشت به گذشته و طرح چند پرسش مناسب است:

ضرورت و انگیزه نیاز به جانشین چیست؟

انتظار خردپسند از پیامبر(ص) در این زمینه چه بوده است؟

معنای پیشوایی امت در جانشینی و وظایف ولی امر مسلمانان بعد از پیامبر(ص) چیست؟

هرچند علم کلام عهده‌دار پاسخ به چنین پرسش‌هایی است، اشاره‌ای کوتاه بدین پاسخ‌ها ضروری است. زیرا: ‌این مباحث در تبیین ورود صحیح به مطالب اصلی این فصل نقشی تعیین کننده دارد.

برخی از دلایل نیاز به جانشینی پیامبر(ص) عبارت است از:

دلایل و فلسفه بعثت پیامبران(ص)، مانند قانون ثابت و ضروری هدایت عمومی؛

نیاز جامعه به زمامدار؛

لزوم ارتباط بین عالم ربوبی و عالم انسانی؛

تفسیر و بیان اصول کلی دین و آیات قرآنی؛

تاکیدهای قرآن بر نقش جانشین پیامبر(ص) در تکمیل دین و اتمام نعمت.

سیره مستمر پیامبر(ص) چنان بود که در سفرهای کوتاه مدت یا چند روزه، برای خود جانشین تعیین می‌کرد. پس چگونه ممکن است در سفر طولانی و بدون بازگشت (مرگ) امت را بدون راهنما و رهبر رها سازد؟ آیا معقول است شخصیتی که عقل کل به شمار می‌آید، دین را نسخه شفابخش بشر در همه زمان‌ها می‌دارند،‌ از خود آنان مهربان‌تر بوده، برای سعادت و هدایتشان سخت‌ترین آزارها را به جان خریده است، در به ساحل نجات رساندن امت و ثمربخش کردن دین تدبیری نیاندیشیده باشد؟! آیا ساحت مقدس شخصیت والا و ممتاز نبی اکرم(ص) چنین کوتاهی را بر می‌تابد؟!

با عنایت باینکه سیره دیگران پیامبران(ص) نیز بر انتصاب جانشین شایسته دللت دارد، آیا نادیده گرفتن این امر از سوی پیامبر خاتم(ص) کوتاهی در انجام رسالت شمرده نمی‌شود؟! راستی پیام نص قرآن که با تاکید «بلغ» و تهدید «ان لم تفعل» و تضمین و تامین «والله یعصمک» ثمره 23 سال تلاش و تبلیغ را در گرو آن قرار می‌دهد، چیست؟

هر پژوهشگر منصف و مسلمان حق‌طلب جا دارد از خود بپرسد: ماموریتی که اگر پیامبر(ص) انجام نمی‌داد، همه دستاوردهای رسالتش نابود می‌شد، چه بود؟

بی‌تردید اموری چون ابلاغ توحید، معاده، روزه، قوانین اقتصادی، اتحاد سیاسی و مرزبندی اعتقادی با کفار نمی‌تواند پاسخ این پرسش به شمار رود، زیرا همه این موارد بیشتر در آیات متعدد بیان شده بود. از سوی دیگر، حتی اعلان محبت به یکی از یاران فداکار و با اخلاص پیامبر(ص) نیز نمی‌تواند پاسخ این پرسش باشد. چون این مساله به مقدمه اعتراف گرفتن از مردم به عنوان «اولی به تصرف» نیازمند نیست.

در موقعیتی که:

منافقان اندیشه کودتا در سر دارند؛

گروهی با ادعای دروغین نبوت در اطراف مدینه طبل نافرمانی و ارتداد می‌کوبند؛

پیامبر(ص) مسافر سرای دیگر است.

جز تعیین جانشین، کدام مساله انتظار می‌رود؟ جز ابلاغ رسمی و عمومی امامت و رهبری، چه چیز می‌تواند همسنگ رسالت و نبوت قرار گیرد؟ در حالی که عایشه، ابوبکر و عمر و عبداله (فرزند عمر) به لزوم تعیین جانشین و سرپرست برای جانشینان بعد از پیامبر تاکید داشته‌اند، آیا می‌توان گفت که پیامبر(ص) ـ‌ با توجه به شناختی که از اصحاب داشته و اهمیتی که برای دین و لزوم استواری و ماندگاری آن به دور از تحریفات و انحرافات قائل بوده است ـ به ضرورت تعیین جانشین پی نبرده باشد؟ چنانکه خواهد آمد، ابوبکر طی وصیتی برای بعد از خود جانشینی را تعیین و معرفی کرد؛ عمر نیز با اذعان به ضرورت انتخاب جانشین، جانشینی یکی از شش نفر از اعضای انتخابی‌اش را پذیرفت.

عبداله بن عمر به پدرش گفت: مردم می‌گویند تو نمی‌خواهی کسی را جانشین خود سازی؟!‌ اگر تو ساربان یا چوپانی می‌داشتی، او نزد تو می‌آمد و شتران یا گوسفندانت را همین گونه رها می‌کردی،‌ بی‌تردید می‌گفتی چوپان مقصر است. اگر کسی را برای سرپرستی بندگان خدا بجای خویش تعیین نکنی، چون نزد خدا روی، چه پاسخ می‌دهی؟!

این ابی‌الحدید معتزلی، هنگامی نقل گفتگوی خود با نقیب علوی درباره مساله خلافت و رویداد سقیفه می‌گوید: به نقیب گفتم دلم راضی نمی‌شود بگویم اصحاب پیامبر(ص) گناه کردند و برخلاف گفته او گام برداشته، نص «غدیر» را زیر پا نهادند. نقیب در جواب گفت: دل من راضی نمی‌شود بگویم: «پیامبر(ص) اهمال کار بود و امت را همین گونه بی‌سرپرست رها کرد و رفت». چگونه ممکن است برای پس از مرگش کسی را امیر مسلمانان قرار ندهند.

عایشه ـ همسر پیامبر(ص) ـ به عبدالله بن عمر گفت: پسرم، سلام مرا به پدرت برسان و بگو: امت محمد(ص) را بی‌سرپرست رها مکن. کسی را در میان آنان جانشین خود ساز ... می‌ترسم آشوب برپا شود.

با عنایت به آنچه اشاره شد، آیا می‌توان گفت که سقیفه منشاء و زیرساخت‌های تاریخی دارد و بازیگران آن برای رسیدن به اهداف خود از نظریه «قرآن بسندگی» بهره برده‌اند. بر این اساس، تاکید پیامبر(ص) بر امر پیشوایی امت بعد از خود در مواضع و زمان‌های مختلف نیز به سبب همین تحرکات پشت پرده بوده است.

سوال این است: وقتی چنین افرادی لزوم تعیین جانشین رهبر را دریابند، چگونه ممکن است پیامبر اکرم(ص) ضرورت و اهمیت کار در نیابد و در این خصوص چاره‌ای نیاندیشید؟!

آیا می‌توان گفت انکار تعیین جانشین از جانب پیامبر(ص)، به نگرش منکران به شان معنوی و شخصیت سیاسی و اجتماعی پیامبر اکرم(ص) بازگشت می‌کند؟! اگر کسی یا گروهی معتقد بود «پیامبر(ص) فقط در تلقی وحی و حداکثر ابلاغ آن عصمت دارد و سخن او نیز فقط در مسایل اخروی حجت است و مردم عادی در امور دنیا از او عالم‌ترند»، مجالی برای قبول



خرید و دانلود تحقیق در مورد از سقیفه تا قتل عثمان 20 ص


دانلود تحقیق از سقیفه تا قتل عثمان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

از سقیفه تا قتل عثمان

سرشت حق‌جوی انسان

حس حق‌خواهی انسان، مهمترین تضمین کننده بقای انسانیت است. پافشاری شگفت‌انگیز گروه‌های انسانی و بسیاری از دانشمندان جهان بر مسایلی چون جانشینی پیامبر اکرم(ص) نشان دهنده آن است که:

انسان در پی اثبات و توجیه باورهای خویش است و همه نیروهای حیاتی را بسیج می‌کند تا گذشت قرن‌ها گرد فراموشی بر موضوع مورد اعتقادش نپاشد.

حق بدان علت که حق است، هرچند جنبه اعتقادی نیز نداشته باشد، مورد دفاع جدی نوع انسان است، تا آنجا که بسیاری از متفکران ملل غیرمسلمان در موضوع خلافت و «بیان حق» و شخصیت مردان صحنه خلافت، با اندیشه، منطق و استدلال وارد میدان مطالعه، تحقیق و اظهارنظر شده‌اند، چنانکه همه انسان‌های آگاه هنوز از حکم نادرست علیه سقراط، گالیله و ... تاسف می‌خورند.

در مسایل تاریخی،‌ آنچه از اصل پژوهش اهمیت دارد، جلوگیری از حاکمیت احساسات در نتیجه‌گیری از تحقیق و استفاده ناروا از پژوهش است. بی‌تردید تکیه بر منابع اصلی و مورد قبول در مسایل اخلاقی مورد پژوهش و بهره‌گیری از روش علمی و بررسی جوانب مساله در تحلیل‌ها و استنتاج‌ها، بسیاری از حساسیت‌ها را کاهش می‌دهد و راه استفاده ناروای دوستان نادان و دشمنان حیله‌گر را مسدود می‌سازد.

در بررسی واقع‌بینانه، رخدادهای بعد از رحلت پیامبر(ص)، به طور طبیعی بازگشت به گذشته و طرح چند پرسش مناسب است:

ضرورت و انگیزه نیاز به جانشین چیست؟

انتظار خردپسند از پیامبر(ص) در این زمینه چه بوده است؟

معنای پیشوایی امت در جانشینی و وظایف ولی امر مسلمانان بعد از پیامبر(ص) چیست؟

هرچند علم کلام عهده‌دار پاسخ به چنین پرسش‌هایی است، اشاره‌ای کوتاه بدین پاسخ‌ها ضروری است. زیرا: ‌این مباحث در تبیین ورود صحیح به مطالب اصلی این فصل نقشی تعیین کننده دارد.

برخی از دلایل نیاز به جانشینی پیامبر(ص) عبارت است از:

دلایل و فلسفه بعثت پیامبران(ص)، مانند قانون ثابت و ضروری هدایت عمومی؛

نیاز جامعه به زمامدار؛

لزوم ارتباط بین عالم ربوبی و عالم انسانی؛

تفسیر و بیان اصول کلی دین و آیات قرآنی؛

تاکیدهای قرآن بر نقش جانشین پیامبر(ص) در تکمیل دین و اتمام نعمت.

سیره مستمر پیامبر(ص) چنان بود که در سفرهای کوتاه مدت یا چند روزه، برای خود جانشین تعیین می‌کرد. پس چگونه ممکن است در سفر طولانی و بدون بازگشت (مرگ) امت را بدون راهنما و رهبر رها سازد؟ آیا معقول است شخصیتی که عقل کل به شمار می‌آید، دین را نسخه شفابخش بشر در همه زمان‌ها می‌دارند،‌ از خود آنان مهربان‌تر بوده، برای سعادت و هدایتشان سخت‌ترین آزارها را به جان خریده است، در به ساحل نجات رساندن امت و ثمربخش کردن دین تدبیری نیاندیشیده باشد؟! آیا ساحت مقدس شخصیت والا و ممتاز نبی اکرم(ص) چنین کوتاهی را بر می‌تابد؟!

با عنایت باینکه سیره دیگران پیامبران(ص) نیز بر انتصاب جانشین شایسته دللت دارد، آیا نادیده گرفتن این امر از سوی پیامبر خاتم(ص) کوتاهی در انجام رسالت شمرده نمی‌شود؟! راستی پیام نص قرآن که با تاکید «بلغ» و تهدید «ان لم تفعل» و تضمین و تامین «والله یعصمک» ثمره 23 سال تلاش و تبلیغ را در گرو آن قرار می‌دهد، چیست؟

هر پژوهشگر منصف و مسلمان حق‌طلب جا دارد از خود بپرسد: ماموریتی که اگر پیامبر(ص) انجام نمی‌داد، همه دستاوردهای رسالتش نابود می‌شد، چه بود؟

بی‌تردید اموری چون ابلاغ توحید، معاده، روزه، قوانین اقتصادی، اتحاد سیاسی و مرزبندی اعتقادی با کفار نمی‌تواند پاسخ این پرسش به شمار رود، زیرا همه این موارد بیشتر در آیات متعدد بیان شده بود. از سوی دیگر، حتی اعلان محبت به یکی از یاران فداکار و با اخلاص پیامبر(ص) نیز نمی‌تواند پاسخ این پرسش باشد. چون این مساله به مقدمه اعتراف گرفتن از مردم به عنوان «اولی به تصرف» نیازمند نیست.

در موقعیتی که:

منافقان اندیشه کودتا در سر دارند؛

گروهی با ادعای دروغین نبوت در اطراف مدینه طبل نافرمانی و ارتداد می‌کوبند؛

پیامبر(ص) مسافر سرای دیگر است.

جز تعیین جانشین، کدام مساله انتظار می‌رود؟ جز ابلاغ رسمی و عمومی امامت و رهبری، چه چیز می‌تواند همسنگ رسالت و نبوت قرار گیرد؟ در حالی که عایشه، ابوبکر و عمر و عبداله (فرزند عمر) به لزوم تعیین جانشین و سرپرست برای جانشینان بعد از پیامبر تاکید داشته‌اند، آیا می‌توان گفت که پیامبر(ص) ـ‌ با توجه به شناختی که از اصحاب داشته و اهمیتی که برای دین و لزوم استواری و ماندگاری آن به دور از تحریفات و انحرافات قائل بوده است ـ به ضرورت تعیین جانشین پی نبرده باشد؟ چنانکه خواهد آمد، ابوبکر طی وصیتی برای بعد از خود جانشینی را تعیین و معرفی کرد؛ عمر نیز با اذعان به ضرورت انتخاب جانشین، جانشینی یکی از شش نفر از اعضای انتخابی‌اش را پذیرفت.

عبداله بن عمر به پدرش گفت: مردم می‌گویند تو نمی‌خواهی کسی را جانشین خود سازی؟!‌ اگر تو ساربان یا چوپانی می‌داشتی، او نزد تو می‌آمد و شتران یا گوسفندانت را همین گونه رها می‌کردی،‌ بی‌تردید می‌گفتی چوپان مقصر است. اگر کسی را برای سرپرستی بندگان خدا بجای خویش تعیین نکنی، چون نزد خدا روی، چه پاسخ می‌دهی؟!

این ابی‌الحدید معتزلی، هنگامی نقل گفتگوی خود با نقیب علوی درباره مساله خلافت و رویداد سقیفه می‌گوید: به نقیب گفتم دلم راضی نمی‌شود بگویم اصحاب پیامبر(ص) گناه کردند و برخلاف گفته او گام برداشته، نص «غدیر» را زیر پا نهادند. نقیب در جواب گفت: دل من راضی نمی‌شود بگویم: «پیامبر(ص) اهمال کار بود و امت را همین گونه بی‌سرپرست رها کرد و رفت». چگونه ممکن است برای پس از مرگش کسی را امیر مسلمانان قرار ندهند.

عایشه ـ همسر پیامبر(ص) ـ به عبدالله بن عمر گفت: پسرم، سلام مرا به پدرت برسان و بگو: امت محمد(ص) را بی‌سرپرست رها مکن. کسی را در میان آنان جانشین خود ساز ... می‌ترسم آشوب برپا شود.

با عنایت به آنچه اشاره شد، آیا می‌توان گفت که سقیفه منشاء و زیرساخت‌های تاریخی دارد و بازیگران آن برای رسیدن به اهداف خود از نظریه «قرآن بسندگی» بهره برده‌اند. بر این اساس، تاکید پیامبر(ص) بر امر پیشوایی امت بعد از خود در مواضع و زمان‌های مختلف نیز به سبب همین تحرکات پشت پرده بوده است.

سوال این است: وقتی چنین افرادی لزوم تعیین جانشین رهبر را دریابند، چگونه ممکن است پیامبر اکرم(ص) ضرورت و اهمیت کار در نیابد و در این خصوص چاره‌ای نیاندیشید؟!

آیا می‌توان گفت انکار تعیین جانشین از جانب پیامبر(ص)، به نگرش منکران به شان معنوی و شخصیت سیاسی و اجتماعی پیامبر اکرم(ص) بازگشت می‌کند؟! اگر کسی یا گروهی معتقد بود «پیامبر(ص) فقط در تلقی وحی و حداکثر ابلاغ آن عصمت دارد و سخن او نیز فقط در مسایل اخروی حجت است و مردم عادی در امور دنیا از او عالم‌ترند»، مجالی برای قبول



خرید و دانلود دانلود تحقیق از سقیفه تا قتل عثمان