لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
امام مهدى(عج) در قرآن، سنت و تاریخ
بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السلام على اشرف الأَنبیاء المرسلین سیدنا و نبینا ابىالقاسم محمدصلى الله علیه وآله و على اهل بیته علیهم السلام الطیبین الطاهرین المعصومین و من اهتدى بهداه الى یوم الدین. مطالبى را که تهیه کردهام به صورت فشرده، خیلى مختصر و فهرست وار عرض مىکنم. اگر فایدهاى در این مطالب باشد، همان مختصر و فهرست کافى است.مطلع بحث«وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِى الزَّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبَادِىَ الصَّلِحُونَ، إِنَّ فى هَذا لَبَلغاً لِّقَوْمٍ عَبِدینَ وَ مآ أَرْسَلْنَکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَلَمِینَ.»(75)سوره انبیا مکى است؛ خداوند و پیامبرصلى الله علیه وآله آینده اسلام را تبیین کردهاند و حال آن که هنوز اسلام نو پا بود.سخن ما به صورت فشرده درباره حضرت مهدى(عج) حول سه محور است: قرآن، سنت و تاریخ.امام مهدى (عج) در قرآن کریماین مسئله در قرآن تحت سه عنوان مطرح است:عنوان اوّلیکى مسأله «وراثت ارض» است که در آیه مذکور با دقایق و لطایفى مطرح شده است؛ مانند مسأله کتابت و وراثت آن هم وراثت ارض. خداوند مىفرماید: «....وَ کُنَّا نَحْنُ الْورِثِینَ.»(76) در حقیقت عاقبت جهان به دست افراد صالح مىافتد. در واقع این اشاره به همان عقیدهاى است که در بین مسلمانها رواج دارد مبنى بر اینکه در آخرالزمان و در پایان جهان و قبل از قیامت، حضرت ظهور مىکند. از این کلام که «عباد صالح وارث هستند»، در مىیابیم عابدین باید خودشان را آماده، و این برنامه را تهیه کنند. این برنامه همان برنامه پیغمبر(ص) است: «وَ مَآ اَرْسَلْنکَ إلَّا رَحْمَةً لِّلْعَلَمِینَ.»(77) همان برنامه جهانى است. پیغمبر (ص) براى جهان رحمت بود؛ ولى این مأموریت به دست مهدى(عج) و اصحاب صالحش انجام مىگیرد. در این زمینه مرحوم طبرسى روایتى نقل کرده است. عن ابوجعفرعلیه السلام: «هُمْ اصحابُ المهدى(عج)(78)».عنوان دوّمعنوان دوم، غلبه دین است بر همه ادیان که تاکنون محقق نشده است. درست است از لحاظ علمى حجت و برهان اسلام قوىتر است؛ اما بالاخره نه آن رحمة للعالمین محقق شده نه تسلط و غلبه آشکار و ملموس دین بر همه ادیان. در اینجا، سه آیه به یک مضمون آمده است:«هُو الّذى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُو عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ.»(79)عنوان سومعنوان سوم، «استخلاف» است. خدا وعده کرده است:آیه دوم «وَعَدَاللَّهُ الَّذِینَ، امَنُوا مِنکُمْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فىِ الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِى ارْتَضَى لَهُمْ...»(80)این آیه اشاره به یک حقیقتى است که تا حالامحقق نشده است. اگر فرض مىکردیم هیچ روایتى نداشتیم و ما بودیم و این آیات، جاى این سخن بود که استخلاف تا حالا محقق نشده است و چون وعده خدا است، بىتردید تحقق مىیابد. وقتى خدا وعده کرده است این دین را به دست عباد صالح خودش در سراسر جهان نشر بدهد، عاقبت انجام خواهد شد. کلمات استخلاف وارثین اشاره به مسأله حکومت هم دارد. استخلاف یعنى همین عباد صالح خدا خلیفه بشوند براى خدا در روى زمین. هر دو آیه ارض دارد؛ یعنى کل زمین. البته کلمه «مهدى(عج)» با این لفظ در قرآن نیامده، اما در روایات آمده است و بیشتر به امامت و رهبرى آن حضرت اشاره دارد. ما نمىدانیم نحوه حکومت آن حضرت چگونه است. شاید اینگونه باشد که آن حضرت رهبر جهان به شمار آید و کشورها و حکومتهاى صالح دیگر هم وجود داشته باشند. اینها باهم منافات ندارد؛ همه حکومتهاى دیگر صالح هستند و از آن حضرت دستور مىگیرند.امام مهدى (عج) در سنت و حدیث :محور دوم، بررسى مسأله در سنت و حدیث است. مرحوم طبرسى، در ذیل آیه «...کتبنا فى الزبور...(81)»، مىگوید: «و یدل على ذلک ما رواه الخاص و العام عن النبى (ص).(82)» پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود:«لو لم یبق من الدنیا إلاّ یومٌ واحد لَطَوَّلَ اللَّهُ ذلکَ الیوم حتّى یَبْعَثُ رجلاً من اهل بیتى یَملاءُ الارضَ عدلاً و قسطاً کَما مُلِئَتْ جوراً و ظلماً.»(83)بعد مىگوید روایات وارده از طریق فریقین در این زمینه فراوان است و این روایت را از سنن بیهقى نقل مىکنند. خاطرم مىآید درحدود چهل و پنج سال قبل، شاید هم بیشتر، در خدمت مقام آیتاللَّه صدر (رض) بودم و صحبت از کتاب المهدى(عج) به میان آمد. ایشان گفتند در مجلسى بحث شد که آیا روایات راجع به حضرت از طریق اهل سنت هم آمده است یا نه، من گفتم: بله، هست؛ و در این باره کتاب «المهدى(عج)» رانوشتم. یک نسخه را هم به من هدیه دادند که در آن نوشتهام این را مؤلف به من اهدا کرده است. ایشان روایات مرتبط با حضرت مهدى(عج) را از طُرُق اهل سنت جمعآورى کرده است. در این زمینه خیلى هم کار انجام شده است. یکى از کارهایى که انصافاً باید از آن تقدیر کرد، کتابى است به نام «منتخب الاثرفى الامام الثانى عشر» که حضرت آیت اللَّه صافى نوشتهاند. بعد از آن هم دائرة المعارف راجع به حضرت مهدى(عج) نوشته شده است.ما در روایات، تواتر معنوى داریم. منتها در روایات شیعه و نیز روایاتى که آیتاللَّه صدر نقل کردهاند، حتى مواردى مانند اینکه مهدى(عج) از فرزندان حسینعلیه السلام و از فرزندان سجادعلیه السلام است، نیز وجود دارد. اینها را هم یک مقدارى از «ینابیع الموده» و جاهاى دیگر نقل کردهاند. البته آیت اللّه العظمى آقاى صافى (دام عزّه) خیلى بیشتر از اینها تحت این عناوین روایت ذکر کرده است. این مطالب در روایات شیعه بیشتر است و روایات زیادى هم از اهل سنت در کتابهایى که احتمالاً مؤلفش هم شیعه بوده مثل «ینابیع الموده» و موارد دیگر نقل شده است. همین طور که آیت اللَّه عسکرى فرمودند، روایات ما روشنتر است. آنقدر که قضیه در روایات ما روشن است، در روایات اهل سنت نیست؛ ولى در عین حال اگر همین دو کتاب را ملاحظه کنید، در مىیابید جزئیات، [براى مثال حضرت از نسل کیست]، در روایات اهل سنت نیز نقل شده است. این نکته را مىخواستم عرض کنم که ما همه جا «مهدى(عج)» داریم. البته این هدایت همان هدایت واقعى است. منتها در دین یهود از او تعبیر به مسیح کردهاند. همین الآن یهودىها منتظر حضرت مسیحعلیه السلام هستند؛ چون حضرت موسىعلیه السلام را قبول نکردند. یکى از یهودىها در یکى از روزنامهها گفته بود آن روز که حضرت مسیحعلیه السلام ظهور بکند چنین و چنان مىکنیم.(84) مسیح، یعنى مسح شده، یعنى متبرک. از لحاظ محتوا، خیلى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
اسراف و تبذیر در قرآن و سنت
مقدمه
دین مقدس اسلام بهرهبردارى مشروع از نعمتهاى الهى و زیباییهاى زندگى را مباح و روا و اسراف و زیادهروى را حرام و ناروا مىداند و این بدان جهت است که مسلمان به تناسب امکانات و توانایى و کارآیى خود، در برابر جامعه مسؤولیت دارد. در این صورت فرد اسرافکار قهرا از اجراى مسؤولیت و تعهدات اجتماعى خود بازمىماند و از این رهگذر بر پیکر جامعه ضربه مىزند.
قرآن مجید این حقیقت را در ضمن مباحث اجتماعى در قالبهایى زیبا بیان مىکند و با هشدار به پیروان خود مىفرماید: (و انفقوا فى سبیل الله ولاتلقوا بایدیکم الى التهلکة) (1) یعنى در راه خدا انفاق کنید و با دستهاى خود، خود را به هلاکت و نابودى نیفکنید. از این آیه شریفه چنین استفاده مىشود که اگر مال در راه خدا و به سود جامعه و رفع نیازمندیهاى مردم مصرف نشود سرنوشت آن جامعه و ملتبه هلاکت و سقوط مىانجامد.
صرفنظر از اهمیتخوددارى از اسراف و تبذیر در دین از نظر موقعیتخاص کشور اسلامى که در محاصره حکومتهاى سلطهگر قرار گرفته اگر ما بتوانیم تجملات زندگى را حذف کنیم و رعایت اقتصاد و میانهروى را در همه حال مدنظر و برنامه عمل قرار دهیم، به استقلال کشور کمک کردهایم و به پیروزى نهایى نزدیکتر شدهایم. در نتیجه این شعار را در اقصى نقاط عالم و دنیاى اسلام و بالاخص ایران اسلامى اعلام کردهایم که ما از تنگناهاى اقتصادى نمىهراسیم و قدرت آن را داریم که روى پاى خود بایستیم و به هیچ قدرتى جز خداوند متعال متکى نیستیم.
مفهوم اسراف
راغب اصفهانى مىگوید: «السرف تجاوز الحد فى کل فعل یفعله الانسان» (2) اسراف به معنى تجاوز از حد و معیار در هر کارى است که از انسان سر بزند، گرچه استعمال آن در موارد زیادهروى در انفاق مال بیشتر است و گاهى به خروج از اعتدال در مقدار خرج مال و زمانى هم به چگونگى بذل مال و مورد آن اطلاق مىشود. اما بنا به مفهوم سخن راغب و روح معنى «کل فعل» و بر پایه شواهد فراوان در قرآن و حدیث، اسراف به هر گونه تجاوزکارى و زیادهروى گفته مىشود و در هر حال اسراف عملى است ممنوع و محکوم، و مورد خشم و انزجار خداوند متعال است و از آن به شدت منع شده است.
خداوند در سوره اعراف مىفرماید: «کلوا واشربوا ولاتسرفوا انه لایحب المسرفین» (3) بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد.
مفهوم تبذیر
تبذیر برخلاف اسراف و تنها واژهاى اقتصادى است. تبذیر از ریشه «بذر» یعنى تفریق و پخش کردن چیزى; اصلش از ریختن و پاشیدن بذر است که به طور استعاره درباره کسى که مال خود را بیهوده تلف و پخش مىکند، به کار رفته است و نیز گفته شده است که تبذیر، انفاق مال در راه معصیت است.
با این توضیحات ملاحظه مىکنیم که «اسراف» در برابر اقتصاد و میانه روى قرار دارد و به هرگونه تجاوز از حد، در غیر طاعةالله و به قصور از حقالله اطلاق مىشود. در قرآن کریم واژه قصد و مشتقات آن در معانى; راست، متوسط و معتدل به کار رفته است. مانند «واقصد فى مشیک» (4) در راه رفتن اعتدال را رعایت کن.
فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات (5) از میان آنها عدهاى بر خود ستم کردند و عدهاى میانهرو بودند و عدهاى به اذن خدا در نیکىها از همه «پیشى» گرفتند.
حضرت على(ع) در مورد قصد مىفرمایند: «علیک بالقصد فى الامور» (6) بر تو باد میانهروى در کارها. در خطبه همام از نشانههاى متقین و پرهیزگاران مىفرماید: «و ملبسهم الاقتصاد» (7) یعنى پوشاکشان میانه بود، بدین معنى افراط و تفریط در کارها و زندگیشان وجود ندارد.
از مجموع این نظریهها این چنین برمىآید که بین واژه اسراف به معنى اقتصادى آن با واژه تبذیر فرق زیادى وجود ندارد و تنها ممکن است در جهت تمایز بین این دو واژه گفته شود که با توجه به خصوصیات تعابیر لغتشناسان در معنى تبذیر، مقصود از این واژه تلف کردن و ضایع نمودن مال است و زیادهروى در انفاقات شخصى و امور خیریه را شامل نمىشود، در حالى که اسراف فراگیرتر از آن و در برگیرنده همه موارد از به هدردادن و زیادهروى در مصارف شخصى و خانوادگى و انفاقهاى مستحب مىباشد. و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
ازدواج از نگاه قرآن و سنت
همهی پیامبران(صلواتاللهعلیهم) الهی در آموزههای خود بر سعادت بشری پای فشردهاند. هم چنین به دلیل نقش ویژه ازدواج در این راه، پیامبران، اصولی برای آن در نظر گرفتهاند . ازدواج آخرین و کاملترین دین الهی ، یعنی اسلام، رنگ ویژهای به خود گرفته است. به گونهای که در قرآن و احادیث ، بحثهای مفصلی دربارهی آن به چشم میخورد.
پیشتر دیدیم که همهی دینها ـ با وجود انحرافهای رخ داده در آنها ـ و تمدنها بر پایه دیدگاه خود دربارهی زن و رابطه جنسی، دیدگاههایی دربارهی ا زدواج ارایه کردهاند. اینک باید دید اسلام درباره اهداف ازدواج و ملاکهای همسریابی و... چه دیدگاهی دارد و چه برنامههایی برای امر زناشویی تنظیم کرده است. با نگاهی گذرا به قرآن و روایات اهل بیت(علیهالسلام) میتوان دریافت که اسلام برای همه مراحل ازدواج ـ همانند: خواستگاریء عقد، زفاف، تولید نسل، مهریه و... ـ برنامه در نظر گرفته و همه جنبههای این امر پسندیده الهی را روشن ساخته است. اینک در آغاز بحث به دیدگاه قرآن درباره ازدواج و احکام آن میپردازیم.
ازدواج از دیدگاه قرآن
قرآن، کتاب هدایت و سعادت بشری و منبع شایستهای برای درک مفاهیم و مسایل ازدواج است. بر خلاف دیگر کتابهای مقدس که رهبانیت و تجرد را مقدس میشمارند یا آزادی و بیبند و باری در اخلاق جنسی را پیشنهاد میکنند، قرآن راه میانه را برگزیده است. خداوند متعال میفرماید:
« وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِن کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ؛ و به آنچه خدایت داده است، برای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن و هم چنان که خدا به تو نیکی کرده است، نیکی کن و در زمین فساد مجوی، زیرا خدا، فسادگران را دوست نمیدارد».[1]
بر اساس همان قاعده کلی ـ وابستگی دیدگاه هر دین و ملتی درباره ازدواج به دیدگاه آن دربارهی زن ـ هرگاه در جامعهای زن جایگاه حقیقی خود را به دست آورده، ازدواج نیز از اهمیت فراوانی برخوردار شده است. بر عکس، هرگاه در جامعهای، انسانیتی برای زن فرض نشود و تنها مانند کالای قابل خرید و فروش بدان بنگرند، میتوان حدس زد که جایگاه ازدواج در آن جامعه چگونه خواهد بود. نمونه آن را در گفتارهای پیشین دیدیم.
بنابراین، در آغاز بحث، دیدگاه قرآن و اسلام را نسبت به زن بررسی میکنیم.
1ـ خداوند هیچ گاه در قرآن میان زن و مرد، تفاوت نگذاشته و تنها به مردان خطاب نکرده است، بلکه با جملهی «یا ایها الناس» با آدمی سخن گفته است. هم چنین اگر در دایره محدودتر، به مؤمنان ندا داده است که: «یا ایهاالذین آمنوا» باز منظور، زن و مرد مؤمن بوده است نه تنها مرد، البته تاریخ نشان داده است که گاهی این زنان بودهاند که زودتر از مردان به این ندای الهی، پاسخ مثبت دادهاند. برای نمونه، حضرت خدیجه نخستین زن مسلمان تاریخ است.
2ـ سخن در این است که: مرد و زن از یک مبدأ آفریده شدهاند یا از دو مبدأ گوناگون؟ آیا زن به تبع مرد ـ و نه به دلیل اصل وجودیاش ـ آفریده شده است؟ قرآن به این پرسش چنین پاسخ میدهد:
« یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیرًا وَنِسَاء ؛ ای مردم! از پروردگارتان که شما را از «نفس واحدی» آفرید و جفتش را [نیز] از او آفرید و از آن دو، مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد، پروا دارید».[2]
از این گفته درمییابیم که همهی انسان ها اعم از زن و مرد از یک مبدأ و گوهر آفریده شدهاند ودر این زمینه، مردان بر زنان هیچ گونه برتری ندارند. پس قرآن به این نظریه که وجود زن، اصلی نبوده و تابع وجود مرد است، پاسخ منفی میدهد.
3ـ یکی از بحثهای دیگری که میدان تاخت و تاز نظریههای گوناگون شده این است که: چه چیزی سبب گرایش زن و مرد به یکدیگر میشود؟ چه عاملی، زن و مرد را وادار میکند به ازدواج باندیشند و به آن تن دردهند؟
برخی در پاسخ به این پرسش، تنها میل جنسی را عامل اصلی گرایش زن و مرد به یکدیگر معرفی میکنند. در مقابل، قرآن با رد این نظریه میگوید: انسان، اشرف موجودات جهان است. بنابراین، هدفی را که برای حیوانات اصیل است و سبب گرایش نر و ماده حیوانی به یکدیگر میشود، نمیتوانیم درباره او صادق بدانیم. قرآن، عامل اصلی علاقهی زن و مرد به یکدیگر را آرامش و سکونی معرفی میکند که در پرتو ازدواج به آن دست مییابند:
« هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا ؛ اوست خدایی که همه شما را از یک تن بیافرید و از ا و نیز جفتش را مقرر داشت تا با او انس و الفت گیرد».[3]
این آیه با تکیه بر یکی بودن اصل و گوهر زن و مرد، عامل اصلی گرایش را آرام بودن زن و مرد در کنار یکدیگر معرفی میکند. خداوند در جای دیگر میفرماید:
« وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ؛ و یکی از نشانههای لطف الهی این است که برای شما از جنس خودتان، جفتی (و همسری) بیافرید که در بر او آرامش یابید و با هم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
مقدمه
صنعت مبلمان ، از سنت به مدرن
صنعت چوب که با قدمت تاریخ بشر ، از انسان بدوی با انسان مدرن همگام با قافله تمدن بشری طی طریق کرده ، امروز با گذشت هزاران سال پررنگ تر از گذشته جایگاه اصیل خود را دربدنه اقتصاد مدرن جهان حفظ کرده است .
صنعت بهره برداری از چوب با هدف تولید فرآورده های مورد نیاز بشر ، در مقاطع مختلف تاریخ با پیشرفت ها وجهش های علمی و تکنولوژیک انسان هماهنگ و همراه شد و ضعیتی را پدید آورد که ارزش تولیدات انواع مبلمان چوبی جهان به ارقام میلیاردی رسید .
صنعت تولید مبلمان و مصنوعات چوبی که تا اواسط قرن بیستم به عنوان یکی از اصناف تولیدی هر کشور ، صرفاً منطبق با فرهنگ و نیاز بومی آن کشور به تولیدات محصولات مورد نیاز مردم می پرداخت ، رفته رفته به یکی از مهمترین شاخه های صنعتی مولد اشتغال و ثروت در درون کشورهای در حال توسعه و نیز یکی از شاخه های مهم تجارت بین الملل تبدیل شد .
بنابرگفته کارشناسان ، تاریخ کهن چوب ایران حاکی از آن است که صنایع چوبی ، ریشه در تاریخ چن هزارساله این کشور دارد .
50 سال گذشته گذری بر خط سیر صنعت چوب و مبلمان ایران در 40 خورشیدی به صورت نشان می دهد این صنعت که تا اواسط دهه سنتی دنبال می شد به تدریج تحت تأثیرجهش های علمی و تکنولوژیک بهره برداری از چوب و تولید مبلمان در جهان ، حرکت رو به رشدی را آغاز کرد و کمتر از یک دهه ظهور و بروز جدیدی را درعرصه صنعت و اقتصاد ایران به نمایش گذاشت .
70 رشد ونمو مجدد اقتصاد ایران آغاز و پس ازبا آغازدهه باز سازی زیرساخت های اقتصاد کشور در این دهه ، شرایط رشد و توسعه مجدد صنعت چوب ومبلمان در ایران فراهم شد .
روش های تبلیغاتی و بازاریابی :
عنوان
تعداد
مبلغ (ریال )
آگهی روزنامه
کارت تبلیغاتی
بروشور
تلویزیون
بازاریاب
1
1
1
1 (آگهی )
__
000/5
000/4
000/10
000/000/1
15% قیمت فروش
جمع کل
000/019/1
توجیه اقتصادی :
ما با راه اندازی این سبک و کار و سرمایه ای معادل 000/781/143 ریال و هزینه های معادل 000/019/17 ریال توانسته ایم به مبلغ 000/981/2 ریال کسب کنیم .
اما ، ما با استفاده از دستگاه های دقیق خارجی می توانستیم تولید خود را بهبود بخشیم و درنتیجه در آمد وسودی بیش تر کسب خواهیم کرد .
روش تأمین منابع مالی :
ما از طریق موجودی های بانکی خود توانسته ایم سرمایه اولیه را فراهم کنیم وبرای سرمایه گذاری مجدد از وام های بانکی و درصورت نیاز از قرض الحسنه فامیلی نیز استفاده کردیم .
مشخصات نیروی انسانی :
عنوان سمت
تاریخ تولد
سابقه کاری
تحصیلات
مدیر
حسابدار
فروشنده
سرپرست
کارگر1
کارگر 2
کارگر 3
کارگر 4
بازاریاب
3/4/42
27/10/57
29/5/61
7/2/57
2/7/60
4/9/67
9/1/64
10/4/66
14/7/64
20 سال
4 سال
1 سال و 2 ماه
5 سال
1 سال
1سال و 1 ماه
2 سال
1 سال
1 سال
دیپلم
کارشناسی
دیپلم
کارشناس
سیکل
دیپلم
دیپلم
سیکل
فوق دیپلم
چارت تشکیلاتی و سازماندهی :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
موضوع:
تقابل سنت و مدرنیته در معماری
تهران شهری با تقابل سنت و مدرنیته
یکی از مشکلات تهران دوگانگی اجتماع شهری است که در تمام محورهای زندگی رسوخ کرده است، چیزی شبیه به تقابل سنت و مدرنیته، آن هم در تمامی جوامع صنعتی ، اداری ، دانشجویی و روشنفکری موجود در شهر
پایگاه اطلاعرسانی شهرسازی و معماری: یکی از مشکلات شهر تهران دوگانگی موجود در جامعه آن است که در تمام محورهای زندگی آن رسوخ کرده است، سنت و مدرنیته؛ این دو گانگی در جوامع مختلف مثل جامعه صنعت، جامعه بازار، جامعه خدمات و اداری، جامعه کسب، جامعه دانشجو، جامعه روشنفکر، تحصیلکرده و متخصص، جامعه ارتشی و به طور کلی در همه جا به چشم میخورد.
«سیروس باور»، عضو هیات امنا انجمن مفاخر معماری ایران، در این باره میگوید: « در جامعه کنونی نوعی ناپایداری در همه جریانهای زندگی به چشم می خورد. این ناپایداریها بر تفکر ما تاثیر فراوان گذاشته است، ولی تفکر کنونی اندیشمندان در برابر این فرآیند ناپایداری در موضع دفاعی قرار گرفته است.»
وی در ادامه همین مطلب میگوید: «ناپایداری همیشه به طرف نابودی پیش میرود و این ضعف عمومی اندیشه، ما را ناتوان و درمانده کرده و لازم است که در آستانه تجدید نظر در تمام نظریههای گذشته قرار گیریم و در نهایت بتوانیم چیزی را جانشین این وضع ناپایدار و چندگانگیها کنیم و این شاید به این خاطر است که بیشتر فکر میکنیم و عمل نمی کنیم. همین وضع است که آن را حالت دموکراتیک تلقی کردهایم. این وضع موجود در این شهر دیگر چارهساز نیست و به درد نمیخورد.»
باور در همین حال میگوید: «به نام دموکراسی کارها را به دست مردم رها کردیم، مسافرکشی و ساختمانسازی در اینجا دارای یک مفهوم است. ما دیگر امکان دخالت دادن مسائل اجتماعی، فنی، فنآوری، ضوابط و معیارهای گوناگون را در طرحهای معماری و شهرسازی و ترافیک، نداریم.»
بینش جایگزین؛
بنابر آنچه که گفته شد، تمام آن چیزی را که میتوان جست و جو کرد یک بینش «جایگزین»است که وضع ناپایدار را در مسیری پایدار هدایت کند. فقط در این صورت است که اندیشمندان و روشنفکران، فضایی برای عرضه مطالعات و تحقیقات و نظریههای خود پیدا میکنند.
"باور" در همین راستا تاکید میکند که ما باید به این بازار مکاره که مانند ویروس در حرفه معماری و شهرسازی رسوخ پیدا کرده است نقطه پایانی بگذاریم، بنابراین لازم است، ثابت کنیم که آغازی دیگر وجود دارد، آنگاه میتوانیم حق انتخابی مثبت درباره «پایان» داشته باشیم.وی ادامه میدهد: «امروز آنچه بیشتر لازم است فکر ما را متوجه خود کند، اندیشیدن به جهان مدرن است، این جهان مدرن ما را وادار به تفکر و تامل درباره مساله پیشرفت میکند. توسعه پایدار با تعریفهای مشابه برای شهری مانند تهران، صحبتی است «سورئالیستی». یعنی هیچ وقت به عمل نمیرسد. درست مثل منحنی کشش آهن است که به مرحله گیستختگی میرسد، بازگشتی به جایگاه نخست ندارد، میرود تا گسیخته شود. از این رو باید قبل از گسیختگی، فکری برای این شهر چند منظوره کنیم.»
جامعه ناهمگن؛