لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
سنگ های آذرین
تاریخچه و سیر تحولی
اغلب مولفین یونانی و رومی ، آتشفشانها ، فعالیتهای آتشفشانی و زمین لرزه ها را توصیف میکردند. استاربو جغرافیدان و مورخ یونانی (63 قبل از میلاد ـ 20 بعد از میلاد ) فعالیتهای آتشفشانی اتنا ، سوما ـ وزوو و جزایر لیپاری را توصیف کرد. او آتشفشانها را به منزله دریچههای اطمینان تلقی مینمود که از آنها مواد سیال خارج میشود.
در قرن هیجدهم اولین مناظرات و مباحثات تند و شدید درباره ماهیت و منشا سنگها در گرفت. در مباحثات منشا سنگها مناظراتی بین دسته و گروههای زیر وجود داشت: در یک طرف نپتونیستها و در طرف دیگر ولکانیستها و پلوتونیستها قرار داشتند. نپتونیستها معتقد بودند که سنگهای پوسته متوالیا در یک اقیانوس اولیه تهنشین شدهاند و به نظر آنها بازالت و گرانیت هر دو سنگهایی هستند که در این اقیانوس بزرگ را سبب شدهاند. پلوتونیستها اعتقاد داشتند که زمین از انجماد مواد مذاب و داغ بوجود آمده است و گرانیت را یک سنگ نفوذی داغ به شمار میآوردند.
در سال 1825 واژه ماگما و مفهوم منحصر به فرد ماگمای اولیه توسط اسکراپ عنوان شد.
سرجـیـمزهال ( 1761 ـ 1832 ) به همراه ریمور ( 1726 ) و اسپالانزانی ( 1794 ) و جورج وات ( 1804 ) پیترولوژی تجربی را پایهگذاری کرد.
در سال 1844 چاربز داروین ( 1882ـ 1809 ) اظهار داشت که انواع مختلف سنگهای ماگمایی ممکن است از یک ماگمای اولیه اشتقاق یافته باشند به شرط آنکه ترکیب ماگما با تبلور و جدایش یک یا چند کانی مشکل سنگها تغییر یابد.
در سال 1850 هنری کلیفتون سوربی ( 1826ـ 1908 ) جهت مطالعه میکروسکوپی ، اولین مقطع نازک سنگها را تهیه کرد.
اوایل سال 1861 روش طبقه بندی شیمیایی سنگها را ابداع کرد و در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم برخی از روشهای نمایش شیمیایی و نهایتا طبقهبندی شیمیایی سنگها پا به عرصه ظهور نهاد ( موینسون ـ لسینگ 1899 ، کراس ، ایدینگز ، پیرسون و واشنگتن 1903 ، اوسان 1919 ، نیگلی 1920 ، فون ولف 1922 ).
آلفرد لوتاروگز ( 1915 ) از کتابش تحت عنوان « منشا قارهها و اقیانوسها » ، اصل و ریشه سوالات پزولوژیستها را به مفهوم تغییر ناپذیری قاره مربوط دانست.
در سال 1969 موریس و ریچادر ویلژوئن اولین توصیف دقیق شیمیایی و سنگ شناسی یک سری جدید و مهم سنگهای آتشفشانی را که واجد انواع اولترامافیکها بود ، منتشر ساختند.
از آن زمان تا به امروز سنگ شناسی آذرین همانند دیگر رشتههای علوم فراز و نشیبهای بسیاری را پشتسر گذاشته و با کوشش پیشگامان علم پترولوژی تجربی ، بررسی شرایط تشکیل کانیها و سنگها ، بویژه سنگهای آذرین و دگرگونی رو به رونق نهاد.
ریشه لغوی
سنگهای آذرین ، Igneous rocks نام خود را از واژه Ignis گرفتهاند که در لاتین به معنای "آتش" است.
دیدکلی
سنگهای آذرین از تبلور ماگما حاصل می شوند. ماده مذاب ممکن است در درون پوسته زمین سرد شده و هرگز به بیرون راه نیابد که در این صورت ماگما به تدریج سرد و منجمد میشوند و تشکیل تودههایی از سنگهای آذرین با شکل و اندازههای مختلف میدهند. امروزه به خاطر فرسوده شدن سنگهای پوشاننده قبلی ، اینگونه سنگهای آذرین بر روی سطح قاره قابل روئیت هستند.برای مثال اولین قسمت درونی یک آتشفشان ، که در اثر عمل فرسایش ظاهر میشود پلاکی است که از انجماد ماگما در مجرای قبلی تشکیل شده بود. پس از آن دالانهایی که ماگما از طریق آنها به سطح راه مییافت آشکار میشوند. و بالاخره در برخی از نقاطی که در دورانهای گذشته فعال بودهاند پوسته آنقدر بالا آمده و فرسوده شده است که مخزنی که روزگاری ماگما را در خود نگاه داشته بود به صورت تودهای سنگ جامد در سطح دیده میشود.
سنگهای آذرین نفوذی
به تودههای سنگ آذرینی که از انجماد ماگما در درون پوسته زمین حاصل شدهاند سنگ آذرین نفوذی یا پلوتون میگویند اگر سنگی که مورد هجوم ماگما قرار گرفته است دارای لایه بندی مشخص باشد و دو سطح بالایی و پایینی ماگما با این لایه بندی موازی باشند ماگما را همشیب و در صورتی که این دو سطح لایه بندی را قطع کند ماگما را ناهمشیب مینامند. سنگهای آذرین نفوذی بر حسب اندازه ، شکل و رابطهای که با سنگهای اطراف دارند طبقه بندی شدهاند. بر این اساس سنگهای آذرین نفوذی را به سیلها ، دایکها ، لوپولیتها ، لاکولیتها و باتولیتها تقسیم میکنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سنگ بوکسیت
پیشگفتار:
بوکسیت سنگ معدن اقتصادی آلومینیوم نام خود را از «Baux Les» در جنوب فرانسه جایی که برای اولین بار پیدا شد گرفته است. ترکیب بوکسیت تقریبا به صورت دی هیدارت ((Al2 O3 . 2H2 O) است ما در آن کانی به این صورت وجود ندارد در نتیجه از مخلوط منوهیدرات به صورت دیاسپور (Al2 O3 . H2O) و بوهمیت(Al2 O3 . H2O) وتری هیدرات به صورت گپسیت (Al2O3 , 3 H2 O) تشکیل شده است. بنابراین بوکسیت از مخلوط تری هیدرات و منوهیدرات آلومینیوم به همراه مقادیری ناخالصی مانند اکسید فریک، تیتانیا (به صورت رتیل یا ایلمینیت) و سایر کانی های مخصوص به مناطق معین تشکیل شده است. ناخالصی تعیین کننده سیلیکا است که در طوا فرآیند ترکیب 3SiO2 . Al2 O3 . Na 2 O تشکیل می دهد که آلومینا را به همراه خود وارپسمانه کرده و یک منبع اصلی اتلات آلومینیوم به حساب می آید.
ترکیب بوکسیت ثابت نیست و سسته به محل استخراج و اجزای صخرة اصلی که از آن تشیکل شده است تغییر می کند.
Table 50
کلا محتوای آلومینا از 65 – 45 درصد، سیلیکا 12 –1 درصد، آهن 25 –2 (به صورت Fe2 O3) و آب متصل 36-14 درصد تغییر می کند. رنج اکسید تیتانیم در جهان تا 3 درصد است اما بوکسیت هند 12 درصد تیتانیم دارد، در اثر شرایط آب و هوایی، بوکسیت به صورت سطح رسوب کرده به ضخامت تا 100 فوت ایجاد می شود.
عموما سنگ معدن به فواصل دور از معدن در عملیات کارگاهی برای خشک کردن مقدماتی برای حذف رطوبت آزاد به کار می رود.
پروسة باید:
بوکسیت توسط پروسة انحلال – تبلور مجدد به آلومینا تصفیه می شود. این پروسته از چهار مرحلة اصلی انحلال، خالص سازی، رسوب دهی و تکلیس تشیکل شده است. (شکل زیر). پروسة باید به دلیل آلومینیوم کانیهایی دارد که در محلول سود غلیظ حل می شود در حالی که بیشتر کانیها نمی توانند، موفق باشد. سنگ معدن بوکسیت به گسترة ابعادی مناسبی (معمولاً leey ازید 30 میلی تر) قبل از عملیات با سود، خرد میشود. زمانی که باطله جدا شد، تبلور مجددتری هیدروکسید آلومینیوم خال3 (OH) Al تولید می کند که به Al2 O3 تکلیس می شود. (کلیسنه می شود.)
واحد عملیات:
انحلال: بوکسیت از آلومینیوم حاوی کانیهایی است که مهمترین آنها گیپسیت، 3(OH)Al و بوهمیت، (Alo (OH یم باشد. نسبت این کانیها در بوکسیت دمای پروسته را تعیین می کند که برای گیپسیت حدود 1500 C و برای بوهمیت C 2500 می باشد. هر دوی این واکنش ها تحت فشار بالایی انجام می شود. (تا 240 کیلو پاسکال) گیپسیت در بوکسیت، «دارلینگ رنج» (استرالیای غربی) کانی اصلی آلومینیوم است ومطابق واکنش زیر حل می شود: →Na+ + Al (OH)4- Al(OH)3 + NaoH
محلول به دست آمده از فرایند انحلال توسط آلومینیوم اشباع شده است و به آن دوغاب باردار می گویند. بعد از انحلال دما و فشار در سری محفظه های تششعی، تا حدود C 0 100 و فشار اتمسفر کاهش می یایند. (شکل زیر)
خالص سازی : جامدات پسماند باید از دوغاب بارقبل از رسوب دهی جدا شوند. پسماندهای باطله توسط سیفون های ماسه ای بین بخش ماسه های درشت (بزرگتر از حدود 150 میلکرومتر) و ماسة ریز (زیر 150 میکرومتر) منشعب می شود که اغلب به عنوان (گل سرخ) یا پسماند باید شناخته شوند. این ماسه ها شسته می شوند تا اینکه قبل از نشست حداکثر ممکن از سود بازیابی شود.
پسماندریز از دوغاب باردار توسط اضافه کردن پلیمر ماکرومولکومی محلول در آب (فلوکالنت) جدا می شوند تا باطله انباشته شود. این پلیمر با جذب روی چند ذره باعث می شود که ذرات معلق به شکل ساختارهای بزرگتر دربیایند که منجر به ته نشین شد سریع می شوند. جامدات فلوکاله شده در تانک بزرگی موسوم تیکنر ته نشین می شوند تا رسوب چگال تشکیل شود.
سر ریز تیکنر از میان فیلتر عبور داده می شود تا هر جامدی از آن جدا شود و دوغاب باردار تا 800C قبل از مرحله رسوب دهی، سر می شود. جدایش جامدها و دوغاب باید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 2 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سد خاکی لاگز با هسته رسی ، دارای ارتفاع 14 متر و طولی در حدود 300 متر با گنجایش ذخیره سازی تقریبا 1000000 مترمکعب آب واقع در مزرعه لاگز در جنوب شرقی شهر محلات احداث شده است که به دلیل عدم دقت در مطالعات مقدماتی ، در مرحله آبگیری با فرار آب از بخش های پایه سد و تکیه گاهها مواجه شده است . بررسی دولومیتهای برشی شده تکیه گاههای سد و تراورتن های واقع در محدوده جناح چپ و بستر و تلفیق داده های پتروگرافی و ژئوتکنیکی بیانگر وجود پتانسیل بالای توسعه شکستگی های انحلالی این سنگها برای فرار آب ، به ویژه از تکیه گاه راست می باشد. وجود لنزهای ماسه ای و سیلتی در زیر بدنه سد و در محل دو کانال رودخانه ای قدیمی ، به دلیل نفوذپدیری نسبتا زیاد این مصالح ، گزینه دیگری برای فرار آب از مخزن سد لاگز محلات می باشد . علاوه براین ، شکستگی های ماکروسکوپی تراورتن ها در بخش زیرسطحی تکیه گاه چپ و وجود سیستم قنوات خوب پر نشده زیر مخزن سد نیز می توانند عوامل موثر دیگری در فرار آب از مخزن سد در نظر گرفته شوند. تکمیل و گسترش عملیات پتوی رسی در محدوده مخزن سد، مطالعه ژئوالکتریک جهت شناسایی قنوات و آب بند نمودن کامل آنها در صورت نیاز، موثرترین راهکارها برای جلوگیری از فرار بیشتر آب از مخزن سد لاگز محلات در نظر گرفته شده اند.
پیشینه تاریخی
محلات در روزگار هخامنشیان بخش کوچکی از ایالت ماد به شمار می رفته است، این منطقه در دوران اشکانیان جزئی از ایالت والی نشین ماد بزرگ محسوب می شود، در زمان سلوکیان این ناحیه، مخصوصا" قسمت شمالی آن یعنی دهستان خورهه مورد توجه حکام یونانی بوده است وجود آثار باستانی باقی اثر باستان در استان مرکزی است در روشن ساختن سابقه تاریخی این منطقه نقش مهمی را ایفاء می کند. در رمان ساسانیان نیز منطقه محلات، مخصوصا" دره رودخانه قهرود در جنوب این شهر محل استقرار جمعیت بوده است آثار باقیمانده از یک آتشکده مربوط به این دوره این مطلب را به وضوح نشان می دهد در دروان نخستین اسلامی این شهرستان جزء منطقه ای به شمار می رفت که جبال خوانده می شد از زمان سلاجقه بر این سامان عراق عجم نام نهاده اند که حوزه کنونی این شهرستان بخش کوچکی از منطقه عراق عجم به شمار می رفت و این نام تا زمان قاجاریه و پهلوی نیز معروف بوده در تقسیمات کشوری روزگار مغول این ناحیه جزئی از منطقه ای بود که عراق عجم نامیده می شد و در قرن هفتم عراق عجم را قمستان عراق می خواندند در قرن چهارم هجری و در روزگار دیالمه ( 378ه.ق. ) بصورت رستاق ( بخش فعلی) شناخته و آن را به چند طوج تقسیم کرده اند در همین دوره منطقه مورد نظر ما رستاق انار خوانده می شده است .همچنین در قرن چهارم هجری روستاهای ( علیا و سفلی ) وطالقان در دهستان خورهه از توابع رستاق انار محسوب می شده اند . مراکز و کانون های درجه اول شهری در اطراف این شهرستان عبارت بودند از ساوه تفرش ، وره ( آشتیان) ساروق و گلپایگان شهرها و کانون های مبادلاتی درجه دوم در عراق عجم عبارت بودند از : محلات ، خمین، کمیجان، میلاجرد، خنداب، خورهه، نیمور، نراق، دلیجان، جاسب ، مامونیهاز زمان صفویه مبادلات تجاری شهرستان محلات عمدتا" با اصفهان بوده است. و در این دوره آلو، قالی، خوان و خوانچه و نقاشی از محلات به اصفهان حمل می شده و در دو کاروان سرا مبادله می شده است. همان طور که در قسمتهای پیشین اشاره شد در محدوده کنونی این شهرستان دو روستای خورهه و نیمور سابقه ای بسیار طولانی تر از شهر محلات دارند و درجاهای مختلف از آنان به عنوان شهر یاد شده است در واقع در آثار تاریخی بسیار قدیمی نامی با عنوان محلات وجود ندارد. بلکه همان طور که گفته شد محلات به نامهایی چون انار باره انار و سایر البلوک، معروف بوده است روستای نیمور ( هم اکنون شهر می باشد ) نسبت به خورهه و شهر محلات تاریخ روشنتری دارد و در منابع مختلف تاریخی بدان اشاره شده است این روستا در دو دهه گذشته به لطف قرار در مسیر محلات خمین و وجود معادن سنگ بسیار زیاد رشد چشمگیری داشته و در سال 85 تبدیل به شهر شده در حالیکه روستای خورهه که قدمتی بیشتر داشته امروزه از نظر رشد جمعیتی در جا می زند علت ایجاد و توسعه روستای نیمور به احداث سدی در روزگار ساسانیان بر روی رودخانه قهرود و کندن کانالی بزرگ به طول هیجده کیلومتر برای تامین آب تیمور باز می گردد بنای آتشکده نیمور تا قرن چهارم هجری سالم بوده است و نیمور از مراکز مهم مذهبی فلات ایران در روزگار باستان به شمار می رفته است وجود بقایای آتشکده ساسانی آتشکده در سه کیلومتری جنوب آن و حصار دژی کهن بنام قلعه جمشیدی موید این گفتار است درباره این قلعه در زمان حمله افغاغنه به این منطقه داستان هایی نقل می شود.که در اسنادتاریخی ذکر نشده است از جمله این که آزاد خان به نیمور حمله ای آورد و اهالی را در قلعه جمشیدی معاصره می کند، این معاصره مدتها ادامه یافته و هیچ کس قادر به نفوذ قلعه نبوده است و روستای نیمور تا زمان ناصرالدین شاه از ابادیهای خالصه به شمار می رفت، در زمان حکومت مسعود میرزاضل السطان پسر دوم ناصرالدین شاه در اصفهان نیمور همراه با ششصد آبادی خالصه حوزه اصفهان به اجاره نامبرده واگذار شد، پس از آغاز فروش خالصه ها در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه و روزگار مظفرالدین شاه نیمور به مالکیت دائمی ظل السلطان در آمد و از آن جا که درتیمور مالک زمینها وظیفه داشته تا مسکن خانوارها را نیز تامین کند، بدین جهت مجموعه آبادی به مالک و یا مالکین تعلق داشته است و همچنین مدتی نیز محلات مرکز فرقه اسماعلیلیه بوده است.
وجه تسمیه نام محلات:
انگیزه ایجاد شهر، وجود اب، از چشمه ای طبیعی است که جهت کشاورزی استفاده می شود. همان طور که از نام شهر پیداست محلات یک اسم عربی است که جمع محله می باشد زمان این نام گذاری دقیقا" معلوم نیست ولی به گفته یکی از مطلعین محلی فردی بنام سهراب امین این اسم را در زمان حمله افغانها ( ازاد خان) به این منطقه بر روی این شهر گذشته شده است و اینکه چرا این شهر را محلات می خوانند به علت وجود محله های مختلفی بوده که با یکدیگر تجانسی نداشته اند در گذشته اختلاف بین محله ها گاهی به حدی می رسیده که کسی جرات پا گذاشتن به محله دیگر را نداشته در حال حاضر این اختلافات به دلیل وسیعتر شدن شهر و افزایش جمعیت و بالا رفتن سطح فرهنگ مردم و زیاد شدن مشغله کمرنگ شده است ولی هنوز هم با وجود نام گذاری خیابان ها به اسامی مختلف باز هم هر محل را به نام قدیمی اش می خوانند از محله های قدیمی شهر می توان از محله بالا، محله زیر، آبرویه، قلعه و گوشه نام برد.
روستای لریجان :
نام دهی در دهستان باقر اباد شهرستان محلات است، که در تمام ایران نامی بی مانند می باشد این واژه در هیچ فرهنگی نیامده است لر یعنی جوی آب باشد اعم از ان که سیلاب او ار کنده و یا ساخته باشند جان پسوند مکان است و معرب گان.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 54
1- ماشینهای سنگزنی
یک شکل تشخیص ماشینهای چرخش ابزار ساینده آن است. این گروه از ماشینهاعمدتا برای انجام عملیات ماشینکاری نهایی به وسیله برداشتن لایههایی از فلز از روی سطح قطعهکار با یک دقتی که ممکن است به یک دهم میکرون هم برسد و تولید یک کلاس بسیار بالا از پرداخت سطح به کار میروند. ماشینهای سنگزنی روی قطعهکارهایی که قبلا ماشینکاری شدهاند، کار انجام میدهند. در بیشتر موارد، در انواع دیگر ماشینهای ابزار، یک حد کوچکی را برای سنگزنی باقی میگذارند که بزرگی آن به کلاس و درجه دقت مورد نیاز، اندازه قطعهکار و عملیات ماشینکاری قبلی که تحت کنترل قرار گرفتهاند بستگی دارد.
اصطلاحات ساخت در سالهای اخیر در مورد کیفیت دیسکهای (چرخهای) سنگزنی و خود ماشینهای سنگزنی و پیشرفتهای اخیر در به روز کردن ساخت و تولید مواد خام (نوردکاری، آهنگری حدیدهای، قالبگیری و دیگر فرآیندهای ریختهگری دقیق و ...) تولید بالا توسط سنگزنها را فراهم کرده است که در موارد زیادی برای خشنتراشی و سنگزنی پرداختی به جای استفاده از ماشینهای تراش، ماشینهای فرزکاری و دیگر ماشینهای اجرای عملیات نیمه پرداخت کاری استعمال میشوند.
عملیاتی که به طور مؤثر و کارآمد به وسیله ماشینهای سنگزنی (سنگ سمباده) انجام میشوند عبارتند از:
الف- خشنکاری و برش مواد خام
ب- ماشینکاری دقیق سطوح تخت، سطوح در حال دوران، پروفیل چرخدندهها، رزوه و دیگر سطوح مارپیچ، سطوح طرحدار و ...
ج- تیزکاری انواع ابزار برش
ماشینهای سنگ سمباده در همه شاخههای مهندسی در صنعت کاربرد پیدا میکنند. میزان انواع ماشینهای سنگزنی با اندازههای مختلف یک یا چندین منظوره در عمل در روسیه بالغ بر 30% تمامی ماشینهای ابزار برش فلز در نوعها و اندازههای مختلف میباشد و یک قسمت بزرگی از این ماشینها، سنگزنهای تک منظوره هستند.
بر حسب شکل سطح سنگزده شده و سنگزنی که انجام میدهند ماشینهای سنگ سمباده چندین منظوره را میتوان به مدلهای اصلی زیر دستهبندی کرد:
استوانهای، داخلی، تخت و سنگ سمبادههای خارج از مرکز.
دفت سطوح ماشینکاری شده در سنگزنها به نوع عملیاتی که روی آنها انجام میشود، بستگی دارد (سنگزنی استوانهای، سنگزنی داخلی و ...). همچنین به سرعت و میزان بار سنگزنی. اطلاعات در مورد دقت سنگزنی عمومی در جدول شماره 30 فهرست شده است. همچنین دقت سطح نهایی قابل حصول برای هر نوع سنگ سمبباده در جدول آمده است.
11-1 ماشینهای سنگزنی استوانهای
ماشینهای سنگزنی استوانهای برای سنگزنی سطوح خارجی قطعات استوانهای و مخروطی استفاده میشوند و بیشتر به دو نوع ساده و یونیورسال تقسیم میشوند. علاوه بر میز کوچک گردان (به اندازه )، سنگ سمبادههای استوانهای یونیورسال هم چنین دوران قطعهکار چرخسنگزنی را با چرخش (حول محور) کلهگی دستگاه (3) و کلهگی سنگ (4)، حول محور عمودیشان و بین یک زاویهی بزرگ فراهم میآورند. این قادر میسازد تا در این ماشینها مخروطهای شیبدار و انتهای سطوح سنگ زده شوند. معمولاً سنگزنیهای یونیورسال برای سنگزدن سوراخها به یک سر اضافی یا متعلقات اضافی دیگر مجهز میشود.
در یک سنگزن استوانهای نیز کار فقط بین یک زاویه میتواند بچرخد و برای سنگ زدن مخروطهای دارای یک زاویهی کوچک استفاده میشود.
ظرفیت یک ماشین سنگزنی استوانهای به وسیلهی ماگزیمم قطر و طول قطعهکاری که میتواند در ماشین قرار بگیرد، تعیین میشود. در سنگزنهای چندین منظورهی ساخته شده در روسیه حداکثر قطر قطعهکار بین100 تا 800 میلیمتر و حداکثر طولش بین 150 تا 6000 میلیمتر تغییر میکند (جدول31)
ماشینهای سنگزنی استوانهای امروزی در یک چرخهی اتوماتیک یا نیمه اتوماتیک کار میکنند و میتوان به طور مؤثری از آنها در تولید انبوه، زنجیرهای و تولید قطعهای استفاده کرد. بسیاری از مدلها مقید میشوند به نصب یک ابزار کنترل اندازه در یک فرآیند اتوماتیک. میزان زبری سطوح سنگزده شده در سنگزنهای استوانهای باید در حدود میزان تصریح شده برای کلاسهای چهارم و پنجم برای سنگزنی خشن کلاسهای هفتن و هشتم برای سنگزنی پرداختی و کلاسهای هشتم تا یازدهم برای سنگزنی دقیق باشد. (طبق استاندارد روسیه).
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دگرگونی
علوم طبیعت > زمین شناسی > زمین شناسی فیزیکیعلوم طبیعت > زمین شناسی > سنگ شناسی
(cached)
دگرگونی به مجموعه عواملی گفته میشود که در اثر آن ، مشخصات سنگها تغییر میکند و سنگ به نوع دیگری که سنگ دگرگونی نام دارد، تبدیل میشود. عوامل دگرگونی ممکن است باعث تغییر بافت و ساخت ، ترکیب شیمیایی و ترکیب کانی شناسی سنگها بشود. اگر سنگ اولیهای که تحت تاثیر دگرگونی قرار میگیرد رسوبی باشد، پیشوند پارا و در حالتی که سنگ اولیه آذرین باشد پیشوند ارتو در جلو اسم سنگ دگرگونی حاصله قرار میگیرد.
مقدمه
بسیاری از سنگهایی که امروز ، در سطح زمین دیده میشوند، آثار و شواهدی بروز میدهند که نشان میدهد پس از نهشته شدن به صورت سنگ رسوبی ، یا تبلور به صورت سنگ آذرین ، دچار تغییرات دیگری نیز شدهاند. در نگاه اول برخی از این سنگها شبیه به سنگهای آذرین بلور شده بنظر میرسند، اما دقت بیشتر نشان میدهد که دانههای کانی سازنده آنها بطرز خاصی به صورت صفحهای قرار گرفتهاند. برخی دیگر از این سنگها آثار خمیدگی شدید از خود نشان میدهند. تعدادی دیگر ممکن است دارای ترکیب شیمیایی مشابه سنگ آهک باشند. اما بنظر میرسد که دانههای کانی تشکیل دهنده آنها بسیار بیشتر از دانههای سنگ آهک رشد کرده است. بالاخره در این میان سنگهایی هم یافت میشود که با سنگهای رسوبی و آذرین تفاوت دارند. تمام این سنگها را سنگهای دگرگونی مینامند.
فرایند دگرگونی
برخی از سنگهای رسوبی و آذرین به عنوان واکنش در مقابل تغییرات شدید محیط خود ، در حالت جامد تغییر کردهاند. این تغییرات از طریق فرآیندی که دگرگونی نامیده میشود، ممکن است باعث ایجاد تبدیلاتی در درون سنگها شود. دگرگونی در درون پوسته زمین ، در زیر ناحیه هوازدگی ، سیمانی شدن و بالاتر از ناحیه ذوب مجدد به وقوع میپیوندد. در این محیط سنگها برای تطبیق با شرایطی که شرایط تشکیل آنها متفاوت است، دچار تغییرات شیمیایی و ساختاری میشوند. از آنجایی که دگرگونی معمولا در درون پوسته زمین رخ میدهد، مطالعه مستقیم آن به آسانی مطالعه هوازدگی ، رسوبگذاری و فعالیت آذرین نبوده و با مشکلات بیشتری همراه است.
عوامل دگرگونی
دما
دما یکی از مهمترین عوامل دگرگونی است. دمای لازم جهت دگرگون شدن سنگها به یکی از روشهای زیر تامین میشود.
ازدیاد دما در اثر شیب زمین گرمایی :دمای زمین نسبت به عمق بر اساس شیب زمین گرمایی افزایش مییابد. بطور متوسط در هر 30 متر عمق یک درجه به دمای زمین اضافه میشود. در این صورت در اعماق 10 تا 20 کیلومتری ، دما بین 35 تا 65 درجه سانتیگراد خواهد بود، که این دما برای دگرگون کردن سنگها در بعضی موارد کافی است.
ازدیاد دما در اثر عوامل تکتونیکی :تغییر شکل پوسته جامد زمین به هنگام تشکیل چینها و گسلها باعث بالا رفتن دما در محل میشود. در مواردی که حرکات تکتونیکی به کندی انجام میگیرد، گرمای حاصله فرصت تجمع ندارد و پراکنده میشود. ولی اگر حرکات شدید باشد، گرما و در نتیجه دمای حاصله قابل توجه است.
حرارت ناشی از تودههای ماگمایی :هنگامی که ماگما بطرف بالا حرکت میکند، دمای ناشی از آن ، باعث دگرگون شدن سنگهای درونگیر میشود.
فشار
فشارهای موثر در دگرگونی را به انواع زیر تقسیم میکنند.
فشار ناشی از وزن طبقات :این فشار در اثر وزن طبقات رویی بوجود میآید و میزان آن تقریبا 250 تا 300 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع به ازای هر کیلومتر عمق است. فشار ناشی از وزن طبقات تقریبا خواص فشار هیدرواستاتیک را داراست و به حالت ایزوتروپ بر سنگها وارد میشود. بنابراین ، در اثر این نوع فشار ، ساخت توجیه شدهای در سنگها بوجود نمیآید. بطور کلی نتیجه این فشار ، تشکیل کانیهایی است که وزن مخصوص بیشتری دارند.
فشار جهت دار :فشارهای جهت دار ، ساختمانهای زمین شناسی مختلفی را بوجود میآورند. در چنین مواردی ، فشار وارد بر سنگها به حالت ایزوتروپ نیست. بلکه اثر آن ، در امتدادهای خاصی شدیدتر است. نتیجه تاثیر چنین فشارهایی ، ایجاد کانیهایی است که در امتدادهای خاص ، طویل یا متورق هستند.
فشار جزیی آب :در اثر فعل و انفعالات متعددی که ضمن دگرگونی انجام میگیرد، غالبا مقداری (آب تولید میشود که فشار مربوط به آن ، که به نام فشار جزیی آب خوانده میشود، نقش مهمی در فعل و انفعالات دگرگونی به عهده دارد.
اهمیت نسبی دما و فشار
ازدیاد دما باعث تشکیل کانیهایی میشود که آنتروپی بیشتری دارند. مثلا افزایش دما باعث بی آب شدن کانیها میشود. زیرا تبدیل آب به بخار آب آنتروپی را افزایش میدهد. در صورتی که ازدیاد فشار ، باعث ایجاد کانیهایی میشود که حجم کمتری دارند. به عبارت دیگر ، کانیهای تشکیل دهنده سنگهای دگرگونی نسبت به سنگ اولیه ، وزن مخصوص بیشتری دارند. محصول دگرگونی یک سنگ واحد ، در شرایط فشار (عمق) و دمای مختلف ، سنگهای متفاوتی است. به عنوان مثال از دگرگونی شیل در شرایط دگرگونی مختلف سنگهای مختلفی مثل شیست آمفیبول دار ، شیست کلریتی ، گنیس و انواع هورنفلسها حاصل میشود.
انواع دگرگونی
انواع مختلفی از دگرگونی وجود دارد. دو نوع اصلی دگرگونی مجاورتی و دگرگونی ناحیهای هستند. نوع سوم دگرگونی که دگرگونی کاتاکلاستیک نام دارد، در اثر فرسایش ناشی از گسلش و چین خوردگی شدید بوجود میآید. در این حالت کانیها و سنگها شکسته میشوند و یا حتی به صورت پودر درمیآیند و نوعی برش گسلی درشت دانه و یا انواع دانه ریزتری موسوم به میلونیت تولید میکنند. اینگونه سنگها نشان دهنده شدت فشار و دمایی است که با گسلش و چین خوردگی همراه میباشند.
دگرگونی مجاورتی
هنگامی که ماگما در پوسته زمین نفوذ میکند، دگرسانی سنگهای اطراف را سبب میشود. دگرسان شدن سنگها در سطح تماس یا نزدیکی سطح تماسشان با توده ماگما را دگرگونی مجاورتی میگویند. کانیهای تولید شده در اثر این فرایند را نیز کانیهای دگرگونی مجاورتی مینامند. دو نوع کانی دگرگونی مجاورتی تشخیص داده شده است، کانیهایی که در اثر گرم شدن سنگ مورد نفوذ قرار گرفته تشکیل میشوند و کانیهایی که از واکنش محلولهای گرمایی ، با سنگ مورد نفوذ قرار گرفته حاصل میشوند. نوع دوم کانیها در اعماق نسبتا کم تشکیل میشوند. چرا که تنها در اواخر سرد شدن یک توده ماگمایی و در نزدیکی سطح است که مقادیر متنابهی محلول گرمایی آزاد میشوند.
دگرگونی ناحیهای
دگرگونی ناحیهای در مناطقی گسترده و وسیع رخ میدهد، و اغلب هزاران کیلومتر مربع سنگ با هزاران متر ضخامت را در بر میگیرد. عقیده عمومی بر این است که ارتباط مستقیمی بین دگرگونی ناحیهای و ساخته شدن رشته کوهها وجود دارد . سنگهای این نوع دگرگونی در مناطقی که روزگاری ریشه کوهستانهای قدیمی را تشکیل میدادند، و نیز در سپرهای قارهای دوران پرکامبرین یافت میشوند. برای بیرون زده شدن این سنگهای دگرگونی، میباید هزاران متر سنگ فرسوده و منتقل شوند.
مناطق دگرگونی
شدت دگرگونی ، نسبت به عمق ، فشار و دما تغییر میکند. به عبارت دیگر در هر موقعیتی سنگهای خاصی تولید میشود. پوسته زمین از نظر شدت دگرگونی معمولا به 3 منطقه تقسیم میشود.
منطقه کم عمق
در این منطقه ، دگرگونی خفیف است و شرایط آن با دمای متوسط ، فشار لیتوستاتیک (فشار ناشی از وزن سنگها) کم و فشار جهت دار یا فشار تکتونیکی معمولا زیاد مشخص میشود. در این منطقه سنگهایی نظیر فیلیت و شیستهای کلریتی تشکیل میشود. کانیهایی که در این منطقه بوجود میآیند نیز مشخص است و از جمله آنها میتوان سریسیت ، کلریت ، آنتیگوریت ، تالک و اکتیونیت ، اپیدوت ، آلبیت و ... را نام برد.
منطقه عمق متوسط
این منطقه که در زیر منطقه کم عمق قرار گرفته است با دما و فشار لیتوستاتیک زیاد مشخص میشود. گاهی نیز فشارهای تکتونیکی مربوط به این منطقه قابل توجه است. در این منطقه معمولا سنگهای میکا شیست ، گنیس ، کوارتزیت مرمر و آمفیبولیت تشکیل میشود. از جمله کانیهای مربوط به این منطقه میتوان بیوتیت ، مسکویت ، دیستن ، آنتوفیلیت ، هورن بلند معمولی ، اپیدوت پلاژیوکلازهای سدیم دار و کلسیت را نام برد.
منطقه عمیق
این منطقه با دمای زیاد و فشار لیتوستاتیک فوقالعاده زیاد مشخص میشود. فشار جهت دار یا وجود ندارد و یا اینکه اثرش ناچیز است. در این منطقه ، کانیها و سنگهایی که تحت شرایط فشار و دمای زیاد پایدارند بوجود میآیند. از آنجا که در این منطقه فشار جهت دار قابل توجه نیست، لذا معمولا سنگهای حاصله بدون تورق هستند، که از جمله آنها میتوان بیوتیت و پیروکسن و گنایس ، اکلوژیت و آمفیبولیت را نام برد. کانیهای مهمی که در این منطقه تولید میشوند شامل بیوتیت ، فلدسپاتهای پتاسیم ، سیلیمانیت ، آندالوزیت ، انستاتیت ، هیپرستن ، الیوین ، دیوپسید و ... هستند. رخسارههای دگرگونی رخسارههای دگرگونی عبارت از مجموعهای از کانیهای دگرگونی هستند که در تحت شرایط فشار و دمای مشابهی تولید میشوند. بدین ترتیب به کمک آنها میتوان به شرایط دگرگون شدن سنگ پی برد. بعضی از کانیها فقط در یک رخساره معین دیده میشوند. این کانیها که مشخصه نوع دگرگونیاند ، به نام کانیهای راهنما معروفند، معمولا رخساره نامیده میشوند. عدهای از کانیها ممکن است در چند رخساره مختلف دیده شوند.