انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق در مورد تفسیر سوره جمعه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 25 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

یات 1 - 8، سوره جمعهسوره جمعه مدنى است و بیست و یک آیه دارد

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

یُسبِّحُ للَّهِ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ المَْلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الحَْکِیمِ(1)

هُوَ الَّذِى بَعَث فى الاُمِّیِّینَ رَسولاً مِّنهُمْ یَتْلُوا عَلَیهِمْ ءَایَتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَب وَ الحِْکْمَةَ وَ إِن کانُوا مِن قَبْلُ لَفِى ضلَلٍ مُّبِینٍ(2)

وَ ءَاخَرِینَ مِنهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بهِمْ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الحَْکِیمُ(3)

ذَلِک فَضلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضلِ الْعَظِیمِ(4)

مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثمَّ لَمْ یحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یحْمِلُ أَسفَارَا بِئْس مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِئَایَتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یهْدِى الْقَوْمَ الظلِمِینَ(5)

قُلْ یَأَیهَا الَّذِینَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ للَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا المَْوْت إِن کُنتُمْ صدِقِینَ(6)

وَ لا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدَا بِمَا قَدَّمَت أَیْدِیهِمْ وَ اللَّهُ عَلِیمُ بِالظلِمِینَ(7)

قُلْ إِنَّ الْمَوْت الَّذِى تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَقِیکمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عَلِمِ الْغَیْبِ وَ الشهَدَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ(8)

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 443

ترجمه آیات

به نام خداوند بخشاینده مهربان . هر چه در زمین و آسمانهاست همه به تسبیح و ستایش خدا که پادشاهى منزه و پاک و مقتدر و داناست مشغولند (1).

اوست خدایى که میان عرب امى (یعنى قومى که خواندن و نوشتن هم نمى دانستند) پیغمبرى بزرگوار از همان مردم برانگیخت تا بر آنان آیات وحى خدا تلاوت کند و آنها را از لوث جهل و اخلاق زشت پاک سازد و شریعت کتاب سماوى و حکمت الهى بیاموزد با آنکه پیش از این همه در ورطه جهالت و گمراهى بودند (2).

و نیز قوم دیگرى را (که به روایت از پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) مراد عجمند) چون به عرب (در اسلام ) ملحق شوند هدایت فرماید که او خداى مقتدر و همه کارش به حکمت و مصلحت است (3).

این (رسالت و نزول قرآن ) فضل و کرامت خداست که آن لطف را در حق هر که بخواهد مى کند و خدا را (بر خلق ) فضل و رحمت نامنتهاست (4).

وصف حال آنان که تحمل (علم ) تورات کرده و خلاف آن عمل نمودند در مثل به حمارى ماند که بار کتابها بر پشت کشد (و از آن هیچ نفهمد و بهره نبرد) آرى قومى که مثل حالشان این که آیات خدا را تکذیب کردند بسیار مردم بدى هستند و خدا هرگز (براه سعادت ) ستمکاران را رهبرى نخواهد کرد (5).

اى رسول ما جهودان را بگو اى جماعت یهود اگر پندارید که شما به حقیقت دوستداران خدائید نه مردم دیگر پس تمناى مرگ کنید اگر راست مى گویید (که علامت دوستان خدا آرزوى مرگ و شوق لقاى به خداست ) (6).

و حال آنکه در اثر آن کردار بدى که به دست خود (براى آخرت خویش ) پیش فرستاده اند ابدا آرزوى مرگ نمى کنند (بلکه از آن ترسان و هراسانند) و خدا از کردار ستمکاران آگاهست (7).

اى رسول ما (به جهودان ) بگو عاقبت مرگى که از آن مى گریزید شما را البته ملاقات خواهد کرد و پس (از مرگ ) به سوى خدایى که داناى پیدا و پنهانست باز مى گردید و او شما را به آنچه (از نیک و بد) کرده اید آگاه مى سازد (8).

اشاره به مطالب سوره جمعه

بیان آیات

این سوره به بیانى کاملا انگیزنده ، مسلمین را وادار مى کند که نسبت به نماز جمعه اهتمام بورزند، و آنچه در به پاداش تنش لازم است فراهم سازند، چون نماز جمعه از شعائر بزرگ خدا است که تعظیم و اهتمام به امر آن ، هم دنیاى مردم را اصلاح مى کند، و هم آخرتشان را، و خداى تعالى بیان این مطلب را با تسبیح و ثناى بر خود آغاز کرد که در میان قومى امى رسولى از خود آنان مبعوث کرد تا آیات او را بر آنان بخواند، و با اعمال صالح و اخلاق پاک تزکیه شاءن کند، و کتاب و حکمتشان بیاموزد و به همین منظور کتاب خدا و معارف دینش را به بهترین وجهى بر آنان و افرادى که به آنان ملحق مى شوند، و نسل هاى بعد از آنان تحمیل کرد،

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 444

و زنهارشان داد از این که مثل یهود نباشند که خداى تعالى تورات را بر آنان تحمیل کرد، ولى آنان آن را حمل نکردند، و به معارف آن معتقد نشدند، و به احکامش عمل نکردند، در نتیجه مانند الاغى شدند که بارش کتاب باشد.و در آخر به عنوان نتیجه دستور مى دهد که وقتى بانک نماز جمعه بلند مى شود بازار و دادوستد را رها نموده ، به سوى ذکر خدا بشتابند. و نیز افرادى را که خلاف این دستور عمل مى کنند، و رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) را در حالى که مشغول خطبه نماز است رها نموده ، به سوى دادوستد مى روند، سرزنش مى کند، و این رفتار را نشانه آن مى داند که این گونه افراد معارف کتاب خدا و احکامش را نپذیرفته اند. این سوره در مدینه نازل شده است .معناى اینکه آنچه در آسمان و زمین است خدا را تسبیح مى کنند

یُسبِّحُ للَّهِ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ المَْلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الحَْکِیمِ

کلمه ((تسبیح )) به معناى منزه دانستن است . وقتى مى گوییم : ((سبحان اللّه )) معنایش این است که طهارت و نزاهت از همه عیوب و نقائص را به او نسبت مى دهیم .و اگر از تسبیح ، در آیه با صیغه مضارع تعبیر کرده ، براى این است که استمرار را بفهماند. پس معناى آن این نیست که نامبردگان ، در آینده تسبیح مى کنند، بلکه معنایش این است که همواره و مستمرا تسبیح مى کنند. و کلمه ((ملک )) - به فتح میم و کسر لام - کسى است که مقام حکمرا نى در نظام جامعه مختص به او است . و کلمه ((قدوس )) صیغه مبالغه از قدس است ، که آن نیز به معناى نزاهت و طهارت است . و کلمه ((عزیز)) به معناى مقتدرى است که هر گز شکست نمى پذیرد. و کلمه ((حکیم )) به معناى متقن کار، و کسى است که هیچ عملى از وى از جهل و گزاف ناشى نمى شود، هر چه مى کند با علم مى کند، و براى آن مصالحى در نظر مى گیرد.این آیه شریفه مقدمه و زمینه چینى است براى آیه بعدى ، یعنى ((هو الذى بعث ...)) که متعرض مساءله بعثت رسول اللّه است ، و مى فرماید: غرض از بعثت او این بود که مردم به کمال و به سعادت برسند، و بعد از ضلالتى آشکار که داشتند هدایت گردند.و اما اینکه چگونه آنچه در آسمانها و زمین است خدا را تسبیح مى کنند؟ جوابش این است که موجودات آسمانى و زمینى (همان طور که با آنچه از کمال دارند از کمال صانع خود حکایت مى کنند همچنین ) با نقصى که در آنها است و جبران کننده آن خدا است ، و با حوائجى که دارند و برآورنده اش خدا است ، خدا را از هر نقص و حاجت منزه مى دارند، چون هیچ حاجت و نقصى نیست مگر آن که تنها کسى که امید برآوردن آن حاجت و جبران کردن آن نقص در او مى رود خداى تعالى است ، پس ‍ خود او مسبح و منزه از هر نقص و حاجت است ،

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 445

و در نتیجه حکمرانى در نظام تکوین در بین خلق و بر طبق دلخواه هم ، تنها حق او است . و همچنین حکمرانى و تشریع قانون در نظام تشریع و در بندگانش به هر طور که صلاح بداند خاص او است ، و او ملکى است که مى تواند در اهل مملکتش حکم براند، و بر اهل مملکت است که او را اطاعت کنند.مقتضیات منزه بودن خداى تعالى از هر نقص و حاجتیکى دیگر از مقتضیات نزاهتش این است که اگر در نظام تشریع براى خلق خود دینى تشریع مى کند، از این جهت نیست که احتیاجى به عبادت و اطاعت آنان داشته باشد، و بخواهد با عبادت آنان نقصى از خود جبران و حاجتى از خود برآورد، چون او قدوس و منزه از هر نقص ‍ و حاجت است .یکى دیگر این است که اگر دینى براى خلقش تشریع کرد و آن را به وسیله رسولش به اطلاع خلق رسانید، و خلق دعوت آن رسول را نپذیرفتند، و در نتیجه خدا را اطاعت و عبادت نکردند، نقصى بر



خرید و دانلود تحقیق در مورد تفسیر سوره جمعه


تحقیق در مورد تفسیر سوره حمد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 14 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

تفسیر سوره حمد

در آبان ماه سال یکهزار و سیصد و سی و چهار بعضی از طلاب ووعاظ از من خواهش کردند تا تفسیری را شروع کنم. قرار شد مجلس تفسیر، هفته ای یک ساعت، روزهای جمعه ساعت ده صبح در منزل باشد. آقایان آمدند و از اول قرآن شروع شد. اینک خلاصه ای ازبعضی مطالب تفسیر را در این جا نقل می کنم.

برای سوره فاتحه چند اسم است. یکی «حمد» به مناسبت آن که سوره مشتمل بر حمد خداوند است و یکی «فاتحه » به مناسبت افتتاح قرآن یا افتتاح نماز به این سوره. سوم «ام الکتاب »،ام به چیزی می گویند که در بر دارنده چیزی باشد، مثل ام الراس که اسم پرده نازک روی مخ است و چون فاتحه الکتاب در واقع همانند فهرست و خلاصه ای از تفصیل کتاب مجید در مباحث اعتقادی واخلاقی و احکام است، لذا آن را «ام الکتاب » گفته اند.

معنی دیگر «ام » شروع است. شیخ طوسی در تفسیر تبیان می گوید:

«و تسمی العرب کل جامع امرا او متقدم للامر اذا کانت له توابع یتبعه اما» و چون سوره فاتحه مقدم بر سایر سوره های قرآن است،آن را ام الکتاب می گویند.

بسم الله الرحمن الرحیم

الف) کسی که می خواهد قومی را از آداب و عقاید غلطی نجات دهدباید به جای هر یک از آداب و اخلاق باطل عمل خوبی را ارایه کند.

قبل از اسلام عرب های مشرک کارها را به نام بت ها شروع می کردند باسم اللات و العزی - مکتب اسلام آمد تا بت را بردارد، برای اشباع حس عادت باید چیزی به جای آن بگذارد. «باسم الله » راگذارد که در تمام مواقع آن را بگویند.

ب) اسلام دین توحید است و تبلیغ توحید هنگامی به نتیجه کامل می رسد که همواره نام خداوند برده شود و دل های مردم رنگ توحیدبگیرد. یکی از راه های حصول این نتیجه تکرار لسان است. از این رو اسلام بر «بسم الله الرحمن الرحیم » تاکید کرده و هر امری که شانی دارد باید به نام خداوند شروع شود. اثر این دستورتمرین همیشگی «توحید» و روح خداپرستی در اجتماع است.

الرحمن الرحیم

خداوند صفات متعددی دارد ولی در تمام مواقع در کنار عبارت «بسم الله » «الرحمن الرحیم » را می آورد و خود را با این صفات یاد می کند. و حال آن که ممکن بود بگوید «بسم الله العلیم الحکیم »، «بسم الله الجبار المنتقم » و همچنین سایرصفات.

نکته مطلب، در جلب قلوب مردم از راه رحمت است. برای جمع آوری مردم هیچ نیرویی بهتر از رحمت - که موجد امید است - نیست.

مردم وقتی امید پیدا کردند حرکت می کنند و امید از راه رحمت وبشارت میسر است. پیغمبری که می خواهد تمام طبقات مردم جمع وآنان را امیدوار کند. باید قدرتی در اختیار داشته باشد که به وسیله آن در مردم روح امید ایجاد کند، بشارت و رحمت بهترین ابزار برای ایجاد امید است. از این رو می گوید: سبقت رحمته غضبه (1) ، فضل و رحمتش بر غضبش سبقت دارد. آوردن رحمن و رحیم در«بسم الله » باعث امیدواری و تجمع مردم بر گرد پیغمبر است،از این رو تمام مظاهر مختلف اسلام «رحمت » معرفی شده است،قرآن (هدی و رحمه للمؤمنین) (2) و رسول (و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین) (3) و (اشداء علی الکفار رحماء بینهم) (4) بر می شمرد.

الحمدلله رب العالمین

حمد هو الثناء علی الجمیل الاختیاری، حمد ثنا و تمجید برزیبایی است که از محمود با اراده و اختیار صادر شده است.

خداوند از حیث اسم جمیل است (لله الاسماء الحسنی) (5) و از حیث خلقت جمال آفرین است (الذی احسن کل شی ء خلقه) (6) .

جمال یکی از علل بقای قوم است «الله جمیل و یحب الجمال »داروین نیز در فرضیه خود یکی از علل بقای نوع بعضی از حیوانات را جمال آن ها می داند.

پرطاووس در اوراق مصاحف دیدم گفتم این منزلت از قدر تو می بینم بیش گفت خاموش که هر کس که جمالی دارد هر کجا پای نهد دست نیارندش پیش

برای بقای امت، دین اسلام برای مراعات و حفظ زیبایی، دستورات موکدی دارد. از این رو بر مسواک زدن و حفظ زیبایی و نظافت وصورت و لباس سفارش شده است.

تفاوت حمد و مدح

در حمد، ثنای بر جمیل اختیاری است پس اگر در موجودی جمال غیراختیاری باشد تمجید او را «مدح » می گویند نه «حمد».

درخشندگی برلیان یا درخشانی آفتاب را نباید به حمد تعبیر کرد«حمدت اللولو یا حمدت الشمس » درست نیست، باید گفت:

«مدحت اللولو والشمس ».

این نکته واضح است که خداوند در خلقت عالم اراده و اختیارداشته و برای او جبری در خلقت نبوده است، از این رو «حمد»تعبیر شده است.

عظمت خداوند و ناچیزی حمدگو

در آیه، «احمدک » یا «احمدالله » نیامده بلکه «الحمدلله »گفته است. زیرا استحقاق خداوند برای ثنا و تمجید، آن قدر عظیم است، که گویا گوینده خود را لایق تقدیم حمد نمی داند و نمی تواندبگوید من تو را حمد می کنم. زیرا تو بزرگتر و من کوچکتر از آنم که «حمد» خود را با درنظر گرفتن شخصیت خود، تقدیم پیشگاه مبارکت کنم، بلکه با صرف نظر از شخصیت خود «حمد» را تقدیم می کنم.

خداوند رب عالم است

در آیه عبارت «رب العالمین » آمده و خالق نگفته است. عالم هستی نه تنها در خلقت احتیاج به خداوند دارد بلکه در هر لحظه این احتیاج باقی است و خداوند در هر لحظه مربی عالم است ودایما فیض تربیت از خداوند سبحان برای بقا و دوام عالم می رسد.

این موضوع همان بحث علمی است که «آیا احتیاج ممکن واجب ازراه امکان است یا حدوث » بر اساس دیدگاه کسانی که احتیاج رافقط به علت حدوث می دانند، پس از خلقت احتیاج عالم از خداوندقطع شدنی است. مانند بنا که احتیاجش به بنا برای حدوث است، ازاین رو اگر بنا بمیرد بنا باقی است ولی این گفته در باره خداوند و عالم هستی خلاف تحقیق است. احتیاج عالم به خداوند ازجهت امکان است و چون امکان دایمی است از این رو احتیاج دایماهست. از رب العالمین می توان به این نکته توجه کرد که تربیت فیض تدریجی و دایمی است و باید همیشه باشد.

الرحمن الرحیم مالک یوم الدین

تفسیر جمله اول در بالا گفته شد. اما جمله دوم بیان حکومت خداوند در روز قیامت است. «دین » در این جا به معنی جزا است خداوند مالک روز جزا است.

ایاک نعبد و ایاک نستعین

چند نکته در این آیه قابل ذکر است.

استمداد، ویژه خدا است و آیه در صدد بیان توحید افعالی وتوحید در عبادت است. جز خداوند کسی شایسته بندگی نیست.

(فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا ولا یشرک بعباده ربه احدا). (7) کسی که خداوند را مسلط بر جهان «کون » و تمام علل رادر اختیار او می داند از غیر خداوند مدد نمی خواهد و دست تمنابه سوی دیگری دراز نمی کند. جبرئیل در موقعی که ابراهیم خلیل گرفتار آتش بود برای مدد آمد ولی ابراهیم به او ابراز احتیاج نکرد و از او استمداد ننمود. جبرئیل گفت:

(الک حاجه قال: اما بک فلا! قال سل حاجتک قال: علمه بحالی حسبی فی سوالی). این مرتبه ایمان در توحید افعالی درجه کامل توحید برای موحدین است. انحصار عبادت در خداوند بلااشکال است ولی در استعانت جویی، خداوند، در قرآن انحصار را برهم زده وفرموده:

(واستعینوا بالصبر و الصلاه) (8)

(تعاونوا علی البر و التقوی) (9)

صبر که یکی از حالات نفسانی بشر است، به دستور قرآن مورداستعانت واقع شده. ما ماموریم در توحید افعالی فقط از خداونداستمداد کنیم ولی در جاهایی که خداوند در نظام عمومی و علل واسباب اجازه داده از بعضی از امور استمداد شود یا آنکه از نظرتعاون عمومی اجازه استمداد داده است همانگونه عمل می کنیم.

البته این هم استمداد از خداوند است و منافی اصول توحید نیست.

زیرا کمک از خدا خواستن گاهی مستقیم است و گاهی از راهی است که او اجازه داده است پس اگر کسی استمداد از صبر کند نبایدگفت بر خلاف توحید افعالی عمل کرده است. مثل آن که پیری از عصایا مریضی از دوا استمداد کند. این ها علل و عوامل عمومی نظام طبیعی یا اجتماعی عالم است که مورد امضای خداوند است ولی اگرکسی از راهی که اجازه نداده است استمداد کند، بر خلاف انحصاراستعانت است مانند قضیه یوسف که از ساقی استمداد کرد و گفت(اذکرنی عند ربک) یا آن که در تفسیر روایتی نقل می کندکه خلاصه اش این است:

مرد متقی عابدی از پادشاه فاسقی برای حاجتی استمداد کرد.

پادشاه حاجتش را برآورد اتفاقا پس از چندی پادشاه و عابد هردو در یک روز مردند جنازه فاسق و گناه کار با کمال تجلیل برداشته شد. ولی جنازه مرد عابد روی زمین ماند تا جایی که حیوانات صورت او را خوردند. موسی این مطلب را به پیشگاه خداوند عرض کرد، خطاب شد، مرد متقی آبروی خود را نزد فاسقی برد و استمداد کرد ولی فاسق قضای حاجت متقی را نمود. برای احترام به قضای حاجت جنازه اش را احترام کردیم و برای این که مرد متقی از کافری استمداد کرد و آبروی خود را برد صورت او ازوضع آبرومند، خارج و طعمه حیوان کردیم.

پس در واقع استعانت و استمداد اگر موافق اجازه خداوند نباشد،منافی با اصل «ایاک نستعین » است ولی اگر



خرید و دانلود تحقیق در مورد تفسیر سوره حمد


تحقیق در مورد سوره آل عمران آیه ی 96 و 97 95 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 95 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

سوره آل عمران آیه ی 96 و 97

96- ان اول بیت للناس للذی ببکه مبارکاً و هدی للعالمین.

97- فیه آیات بینات مقام ابراهیم و من دخله کان آمنا و لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلاً و من کفر فان الله غنی عن العالمین.

ترجمه:

96- نخستین خانه ای که برای مردم ( و نیایش خداوند) قرار داده شد در سرزمین مکه است که پربرکت و مایه هدایت جهانیان است.

97- در آن نشانه های روشن است ( از جمله) مقام ابراهیم، و هر کس داخل آن شود در امان خواهد بود و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آن ها که توانایی رفتن به سوی آن دارند، و هرکس کفر بورزد ( و حج را ترک کند به خود زیان رسانیده) خداوند از همه ی جهانیان بی نیاز است.

تفسیر

نخستین خانه مردم

ان اول بیت للناس للذی ببکه مبارکاً.

همان طور که در ذیل آیات سابق گفتیم یهود به پیامبر اسلام دو ایراد داشتند که پاسخ نخستین ایرادشان در آیات سابق آمد، و پاسخ دومین ایراد که درباره فضیلت بیت المقدس و برتری آن بر کعبه بود در این آیات آمده است.

در آیه ی فوق قرآن می گوید اگر کعبه به عنوان قبله مسلمانان انتخاب شده است، جای تعجب نیست، زیرا این نخستین خانه ی توحید است، و با سابقه ترین معبدی است که در روی زمین وجود دارد، هیچ مرکزی پیش از آن مرکز نیایش و پرستش پروردگار نبوده، خانه ای است که برای مردم و به سود جامعه بشریت در نقطه ای که مرکز اجتماع و محلی پربرکت است ساخته شده است.

تاریخ و منابع اسلامی هم به ما می گوید که خانه کعبه به دست آدم علیه السلام ساخته شد و سپس در طوفان نوح آسیب دید و به وسیله ابراهیم خلیل الله تجدید بنا شد.

بنابراین انتخاب پرسابقه ترین خانه توحید برای قبله از هر نقطه دیگری شایسته تر است.

جالب توجه این که در این آیه خانه ی کعبه که نام دیگرش «بیت الله» هست به عنوان خانه مردم معرفی شده و این تعبیر بیان کننده ی این حقیقت است که آن چه به نام خدا و برای خداست باید در خدمت مردم و بندگان او باشد، و آن چه در خدمت مردم و بندگان خدا است برای خدا محسوب می شود.

ضمناً از این آیه اهمیت سابقه داشتن در مسیرهای الهی و سازنده، روشن می شود، و لذا در آیه ی فوق نخستین فضیلتی که برای خانه کعبه ذکر شده همان سابقه ممتد و طولانی آن است و از این جا پاسخ ایرادی که در مورد احترام «حجرالاسود» می شود نیز روشن می گردد، زیرا عده ای می گویند یک قطعه سنگ چه ارزش و اهمیتی دارد که همه سال میلیون ها مردم برای استلام آن ( دست گذاشتن بر آن ) بر یکدیگر پیشی گیرند و به عنوان یک مستحب مؤکد در برنامه زائران خانه خدا گنجانیده شود؟

ولی توجه به تاریخچه ی این سنگ مخصوص نشان می دهد که امتیازی در آن است که در هیچ سنگ دیگری در جهان نمی توان پیدا کرد و آن این که پرسابقه ترین چیزی است که به عنوان مصالح ساختمان ، در یک مرکز عبادت و پرستش خداوند به کار رفته، زیرا می دانیم تمام معابد روی زمین و حتی کعبه که نخستین پرستشگاه است بارها تجدید بنا شده و مصالحی که در ساختمان آن ها به کار رفته، تغییر یافته است. تنها همین یک قطعه سنگ است که با مرور هزاران سال هنوز به عنوان مصالح ثابت در این معبد پر سابقه پا برجا مانده است، بنابراین اهمیت آن در واقع همان سابقه داشتن در مسیر خدا و خدمت به مردم است.

به علاوه این سنگ تاریخ خاموشی از نسل های فراوان مؤمنان در قرون و اعصار مختلف است، این سنگ زنده کننده خاطره استلام انبیای بزرگ و بندگان خاص خداست که در کنار آن به نیایش پروردگار برخاستند.

موضوع دیگری که توجه به آن در این جا لازم است این است که آیه ی فوق می گوید:

این نخستین خانه ای بوده است که برای مردم ساخته شده است، روشن است که « نخستین خانه عبادت و پرستش» است ، بنابراین هیچ مانعی ندارد که قبل از آن خانه های مسکونی دیگری در روی زمین وجود داشته است و این تعبیر پاسخ روشنی است به آن ها ( مانند نویسنده تفسیر المنار) که می گویند خانه کعبه نخستین بار به دست ابراهیم ساخته شد و ساخته شدن آن را به دست آدم در ردیف افسانه ها قلمداد می کنند.

در حالی که به طور مسلم قبل از ابراهیم معبد و پرستشگاه در جهان وجود داشته و انبیای پیشین همچون نوح از آن استفاده می کردند بنابر این چگونه ممکن است خانه کعبه که نخستین معبد جهان است به دست ابراهیم ساخته شده باشد.

منظور از بکه چیست؟

«بکه» در اصل از ماده « بک» ( بر وزن فک) به معنی ازدحام و اجتماع است و این که به خانه کعبه، یا زمینی که خانه کعبه در آن ساخته شده است «بکه» گفته اند به خاطر ازدحام و اجتماع



خرید و دانلود تحقیق در مورد سوره آل عمران آیه ی 96 و 97   95 ص


تحقیق در مورد سوره آل عمران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 6 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

به نام خداوند رحمتگر مهربان

الف لام میم (1)

خداست که هیچ معبود [بحقى] جز او نیست و زنده [پاینده] است (2)

این کتاب را در حالى که مؤید آنچه [از کتابهاى آسمانى] پیش از خود مى‏باشد به حق [و به تدریج] بر تو نازل کرد و تورات و انجیل را (3)

پیش از آن براى رهنمود مردم فرو فرستاد و فرقان [=جداکننده حق از باطل] را نازل کرد کسانى که به آیات خدا کفر ورزیدند بى‏تردید عذابى سخت‏خواهند داشت و خداوند شکست‏ ناپذیر و صاحب‏ انتقام است (4)

در حقیقت هیچ چیز [نه] در زمین و نه در آسمان بر خدا پوشیده نمى‏ماند (5)

اوست کسى که شما را آن گونه که مى‏خواهد در رحمها صورتگرى مى‏کند هیچ معبودى جز آن تواناى حکیم نیست (6)

[مى‏گویند] پروردگارا پس از آنکه ما را هدایت کردى دلهایمان را دستخوش انحراف مگردان و از جانب خود رحمتى بر ما ارزانى دار که تو خود بخشایشگرى (8)

پروردگارا به یقین تو در روزى که هیچ تردیدى در آن نیست گردآورنده [جمله] مردمانى قطعا خداوند در وعده [خود] خلاف نمى‏کند (9)

در حقیقت کسانى که کفر ورزیدند اموال و اولادشان چیزى [از عذاب خدا] را از آنان دور نخواهد کرد و آنان خود هیزم دوزخند (10)

[آنان] به شیوه فرعونیان و کسانى که پیش از آنان بودند آیات ما را دروغ شمردند پس خداوند به [سزاى] گناهانشان [گریبان] آنان را گرفت و خدا سخت‏کیفر است (11)

به کسانى که کفر ورزیدند بگو به زودى مغلوب خواهید شد و [سپس در روز رستاخیز] در دوزخ محشور مى‏شوید و چه بد بسترى است (12)

قطعا در برخورد میان دو گروه براى شما نشانه‏اى [و درس عبرتى] بود گروهى در راه خدا مى‏جنگیدند و دیگر [گروه] کافر بودند که آنان [=مؤمنان] را به چشم دو برابر خود مى‏دیدند و خدا هر که را بخواهد به یارى خود تایید مى‏کند یقینا در این [ماجرا] براى صاحبان بینش عبرتى است (13)

دوستى خواستنیها[ى گوناگون] از زنان و پسران و اموال فراوان از زر و سیم و اسب‏هاى نشاندار و دامها و کشتزار[ها] براى مردم آراسته شده [لیکن] این جمله مایه تمتع زندگى دنیاست و [حال آنکه] فرجام نیکو نزد خداست (14)

همان کسانى که مى‏گویند پروردگارا ما ایمان آوردیم پس گناهان ما را بر ما ببخش و ما را از عذاب آتش نگاه دار (16)

[اینانند] شکیبایان و راستگویان و فرمانبرداران و انفاق‏کنندگان و آمرزش‏خواهان در سحرگاهان (17)

خدا که همواره به عدل قیام دارد گواهى مى‏دهد که جز او هیچ معبودى نیست و فرشتگان [او] و دانشوران [نیز گواهى مى‏دهند که] جز او که توانا و حکیم است هیچ معبودى نیست (18)

در حقیقت دین نزد خدا همان اسلام است و کسانى که کتاب [آسمانى] به آنان داده شده با یکدیگر به اختلاف نپرداختند مگر پس از آنکه علم براى آنان [حاصل] آمد آن هم به سابقه حسدى که میان آنان وجود داشت و هر کس به آیات خدا کفر ورزد پس [بداند] که خدا زودشمار است (19)

پس اگر با تو به محاجه برخاستند بگو من خود را تسلیم خدا نموده‏ام و هر که مرا پیروى کرده [نیز خود را تسلیم خدا نموده است] و به کسانى که اهل کتابند و به مشرکان بگو آیا اسلام آورده‏اید پس اگر اسلام آوردند قطعا هدایت‏یافته‏اند و اگر روى برتافتند فقط رساندن پیام بر عهده توست و خداوند به [امور] بندگان بیناست (20)

کسانى که به آیات خدا کفر مى‏ورزند و پیامبران را بناحق مى‏کشند و دادگستران را به قتل مى‏رسانند آنان را از عذابى دردناک خبر ده (21)

آنان کسانى‏اند که در [این] دنیا و [در سراى] آخرت اعمالشان به هدر رفته و براى آنان هیچ یاورى نیست (22)

آیا داستان کسانى را که بهره‏اى از کتاب [تورات] یافته‏اند ندانسته‏اى که چون به سوى کتاب خدا فرا خوانده مى‏شوند تا میانشان حکم کند آنگه گروهى از آنان به حال اعراض روى برمى‏تابند (23)

این بدان سبب بود که آنان [به پندار خود] گفتند هرگز آتش جز چند روزى به ما نخواهد رسید و برساخته‏هایشان آنان را در دینشان فریفته کرده است (24)

پس چگونه خواهد بود [حالشان] آنگاه که آنان را در روزى که هیچ شکى در آن نیست گرد آوریم و به هر کس [پاداش] دستاوردش به تمام [و کمال] داده شود و به آنان ستم نرسد (25)

بگو بار خدایا تویى که فرمانفرمایى هر آن کس را که خواهى فرمانروایى بخشى و از هر که خواهى فرمانروایى را باز ستانى و هر که را خواهى عزت بخشى و هر که را خواهى خوار گردانى همه خوبیها به دست توست و تو بر هر چیز توانایى (26)

شب را به روز در مى‏آورى و روز را به شب در مى‏آورى و زنده را از مرده بیرون مى آورى و



خرید و دانلود تحقیق در مورد سوره آل عمران


تحقیق در مورد سوره انفطار

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 11 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

سوره انفطار [82].

این سوره در ((مکه )) نازل شده و داراى 19 آیه است .

محتواى سوره :.

ایـن سـوره مـانـنـد بسیارى از سوره هاى دیگر جز آخر قرآن بر محور مسائل مربوط به قیامت دور مى زند, و روى هم رفته در آیات نوزده گانه آن به پنج موضوع در این رابطه اشاره شده :.

ـ اشراط الساعه : یعنى ;Š حوادث عظیمى که در پایان جهان و در آستانه قیامت رخ مى دهد.

2ـ توجه انسان به نعمتهاى خداوند که سراسر وجود او را فراگرفته .3ـ اشاره به فرشتگانى که مامور ثبت اعمال انسانها هستند.4ـ سرنوشت نیکان و بدان در قیامت .

5ـ گوشه اى از سختیهاى آن روز بزرگ .

فضیلت تلاوت سوره :.

در حـدیـثـى از امام صادق (ع ) مى خوانیم : ((هرکس این دو سوره : سوره انفطار وسوره انشقاق را تـلاوت کـنـد, و آن دو را در نماز فریضه و نافله برابر چشم خود قراردهد هیچ حجابى او را از خدا مـحـجـوب نـمـى دارد, و چـیـزى میان او و خداوند حائل نمى شود, پیوسته (با چشم دل ) به خدا مى نگرد و خدا (با لطفش ) به او نگاه مى کند, تا از حساب مردم فارغ شود)).

مسلما نعمت بزرگ حضور در پیشگاه خدا, و از میان رفتن حجابها میان او وپروردگار, براى کسى اسـت کـه این دو سوره را در عمق جانش جاى دهد و خود رابراساس آن بسازد, نه این که به لقلقه زبان اکتفا کند.به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.

(آیه )ـ.

آن زمان که نظام جهان درهم ریزد!.

باز در آغاز این سوره به قسمتى از حوادث وحشت انگیزى که در آستانه رستاخیز سرتاسر این جهان را فرا مى گیرد برخورد مى کنیم .نـخـسـت مـى فـرمـاید: ((در آن زمان که آسمان [ کرات آسمانى ] از هم شکافته شود)) (اذا السما انفطرت ).

(آیه )ـ ((و آن زمان که ستارگان پراکنده شوند و فرو ریزند)) (واذاالکواکب انتثرت ).

نـظـام جـهـان بـالا درهـم مـى ریـزد, و انـفـجـارهـاى عـظـیـمـى

سـراسر کرات آسمانى رافرا مـى گیرد,منظومه ها نظام خویش را از دست مى دهند, وستارگان از مدارخودبیرون مى روند, و بر اثـر تـصـادم شـدیـد به یکدیگر متلاشى مى شوند, عمر این جهان به پایان مى رسد, وهمه چیز ویران مى شود, تا بر ویرانه هایش عالم نوین آخرت برپا گردد.هـدف ;Š اعـلام ایـن مـطلب است جایى که این کرات عظیم آسمانى به چنین سرنوشتى دچار شوند تکلیف انسان ضعیف در این میان معلوم است .

(آیـه )ـ سـپـس از آسمان به زمین مى آید, مى فرماید: ((و آن زمان که دریاها به هم پیوسته شود)) (واذا البحار فجرت ).گـرچـه امـروز نـیز تمام دریاهاى روى زمین (غیر از دریاچه ها) به هم ارتباطدارند, ولى به نظر مى رسد که در آستانه قیامت بر اثر زلزله هاى شدید, یا متلاشى شدن کوهها و ریختن آنها در دریاها چـنـان دریـاها پر مى شوند که آب سراسر خشکیهارا فرامى گیرد, و دریاها به صورت یک اقیانوس گـسـترده و فراگیر در مى آیند,همان گونه که یکى از تفسیرهاى آیه 6 سوره تکویر ((واذا البحار سـجرت )) نیزهمین است ((5))(آیه )ـ سپس درباره مرحله دوم رستاخیز و تجدید حیات جهان و تـجـدیـدحـیات مردگان مى فرماید: ((و آن زمان که قبرها زیرورو گردد)) (واذا القبور بعثرت ) ومردگان بیرون آیند و براى حساب آماده شوند.(آیـه )ـ و بعد از ذکر این نشانه ها که قبل از رستاخیز و بعد از آن صورت مى گیرد, سخن نهائى را چـنین بیان مى کند: در آن زمان ((هرکس مى داند آنچه را که ازپیش فرستاده و آنچه را براى بعد گذاشته است )) (علمت نفس مـا قدمت واخرت ).

آرى ! آن روز حـجابها کنار مى رود, پرده هاى غرور و غفلت دریده مى شود, وحقایق جهان عریان و آشکار مى گردد, آنجاست که انسان تمامى اعمال خود رامى بیند و از نیک و بد آن آگاه مى شود, چه اعمالى را که از قبل فرستاده , و چه کارهائى که آثارش بعد از او در دنیا باقى مانده مانند خیرات و صـدقـات جـاریـه , وبـنـاهـا و آثارى که براى مقاصد رحمانى یا شیطانى ساخته , و از خود به جا نـهـاده اسـت , و یا کتابها و آثار علمى و



خرید و دانلود تحقیق در مورد سوره انفطار