لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
شکل گیری احزاب سیاسی در ایران
به گزارش ایسنا خاتمی در سخنان دیگری در مصاحبه با خبرنگاران خارجی در نیویورک(31 /6/ 1377) تاکید کرده است: «... حزب را دولت نباید درست بکند، مردم باید خودشان درست بکنند. تجربه جامعه مدنی تجربه تازهای است که کردیم . گرچه از صد سال پیش شروع کردیم ولی در عمل موفق نشدیم. نظام مشروطیت نظامی بود که میتوانست مبنای یک جامعه مدنی قابل قبولی برای فرهنگ و ملت ما باشد. متاسفانه به خاطر درگیریهایی که در درون رخ داد و دخالت هایی که خارجیها کردند، از دل نظام مشروطه ما یک دیکتاتوری نفسگیر بیرون آمد. بعد از جنگ جهانی دوم بین سالهای 1320 تا 1332 به بعد باز یک فرصت خوبی برای آزادی پدید آمد که به خاطر عدم رشد نیروهای داخلی، ما چنان به هم پریدیم که نتوانستیم این آزادی را در کشور نهادینه بکنیم و با کوتای 28 مرداد آن دوران هم پایان یافت. انقلاب اسلامی هم با آزادی شروع کرد و نه با جنگ و اسلحه. حتی اگر شما یادتان باشد چون لابد با ایران آشنا بودید و ایرانی هستید در آغاز انقلاب ، آزادی شانه به شانه هرج و مرج میزد. متاسفانه از این آزادی هم بعضی گروهها و گروهکهایی که در دوران رژیم شکل گرفته بودند و خودشان را قیم مردم میدانستند سوء استفاده کردند و آن را تبدیل کردند به درگیریهای تروریستی و خیابانی و کشتار. ما در جریان عمل و در جریان تجربه باید یاد بگیریم که چگونه از آزادی استفاده بکنیم. حکومت باید از رفتار دیکتاتورمآبانه پرهیز بکند. مردم هم باید یاد بگیرند که چگونه از آزادیهای خودشان دفاع بکنند و از مهم ترین راههایمان تشکیل احزاب و گروهها و تشکل ها و نهادهای مدنی در جامعه است . الان یکی از مشکلاتی که جامعه ما دارد این است که هنوز احزاب به آن صورت در آن شکل نگرفتهاند . بنابراین در درگیری ای که بین این گروهها و نهادها می شود، آدم نمی داند که طرفش کیست ؟ بنابراین در جواب سوال شما که کی زمان این می رسد که احزاب باشند، می گویم هفتاد سال پیش بود که متاسفانه نشد ما بعد از هفتاد سال اگر بخواهیم حق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان و آزادی شان و دفاع از حقوق و شناخت از حقوقشان در کشور نهادینه بشود ، باید همه ما با همدیگر تلاش بکنیم که ان شاالله احزاب و گروهها جایگاه خودشان را پیدا بکنند و احزاب را نه دولت ها بسازند بلکه از خود مردم و برآمده از خواست مردم و گرایشهای جامعه باشد ...»
ضرورت پژوهش در خصوص موانع توسعه سیاسی و احزاب در کشور
به گزارش ایسنا، رییسجمهور همچنین طی سخنانی در دیدار با اعضای شورای مرکزی کارگزاران سازندگی(21 /5/ 1377) آورده است: « ... به نظر من یکی از کارهای مهمی که باید در مجامع پژوهشی ما انجام بگیرد پژوهشهای فرهنگی است یکی از کارهایی که خود احزاب ما و خود شما باید روی مساله کار بکند، بررسی دو مساله مهم و سرنوشت ساز در جامعه ماست؛ یکی راز ورمز عدم توفیق تشکلهای سیاسی است و ناموفق بودنش در شرق و ناموفق بودن در جامعه ماست و بطور کلی موانع توسعه سیاسی به معنای عام کلمه که شاید اصلا واقعش این است که توسعه اقتصادی و اجتماعی و ... در دل توسعه سیاسی قابل تعریف باشد نه اینکه توسعه اقتصادی مقابل یا هم عرض توسعه سیاسی است. بنابراین بگوییم مقدم بر همدیگرند. اگر سیاست حیات اجتماعی انسان است، بخشی از این حیات اقتصاد است، بخشی از آن فرهنگ است و بخشی از آن حکومت و قدرت و مدیریت است و به نظر من کل این توسعه سیاسی جامعه است. می شود سیاست را یک چیز محدود تری گرفت که تحت تاثیر توسعه اقتصادی باشد. آن وقت بحث بشود که کدام مقدم است و کدام موخر است که بازبه نظر من بحث از تقدم وتاخر، بحث کاملی نیست و باید از توسعه همه جانبه و پایدار صحبت کرد که انسان رشد و پیشرفت پیدا بکند و هم نیازهای مادی و اقتصادیش به نحو مطلوب فراهم بشود و هم نیازهای فرهنگی و سیاسیاش. ببینیم موانع توسعه اجتماعی که حالا شاید کمی کلی تر باشد، از جمله توسعه سیاسی به معنای خاص کلمه در کشورهایی مثل کشور ما چیست ؟ دوم آفت های توسعه سیاسی از دیدگاهی که ما به انسان و جهان داریم که در غرب هم این مشکل وجود دارد و همواره متوجه انسان است ...»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
شکل گیری احزاب سیاسی در ایران
به گزارش ایسنا خاتمی در سخنان دیگری در مصاحبه با خبرنگاران خارجی در نیویورک(31 /6/ 1377) تاکید کرده است: «... حزب را دولت نباید درست بکند، مردم باید خودشان درست بکنند. تجربه جامعه مدنی تجربه تازهای است که کردیم . گرچه از صد سال پیش شروع کردیم ولی در عمل موفق نشدیم. نظام مشروطیت نظامی بود که میتوانست مبنای یک جامعه مدنی قابل قبولی برای فرهنگ و ملت ما باشد. متاسفانه به خاطر درگیریهایی که در درون رخ داد و دخالت هایی که خارجیها کردند، از دل نظام مشروطه ما یک دیکتاتوری نفسگیر بیرون آمد. بعد از جنگ جهانی دوم بین سالهای 1320 تا 1332 به بعد باز یک فرصت خوبی برای آزادی پدید آمد که به خاطر عدم رشد نیروهای داخلی، ما چنان به هم پریدیم که نتوانستیم این آزادی را در کشور نهادینه بکنیم و با کوتای 28 مرداد آن دوران هم پایان یافت. انقلاب اسلامی هم با آزادی شروع کرد و نه با جنگ و اسلحه. حتی اگر شما یادتان باشد چون لابد با ایران آشنا بودید و ایرانی هستید در آغاز انقلاب ، آزادی شانه به شانه هرج و مرج میزد. متاسفانه از این آزادی هم بعضی گروهها و گروهکهایی که در دوران رژیم شکل گرفته بودند و خودشان را قیم مردم میدانستند سوء استفاده کردند و آن را تبدیل کردند به درگیریهای تروریستی و خیابانی و کشتار. ما در جریان عمل و در جریان تجربه باید یاد بگیریم که چگونه از آزادی استفاده بکنیم. حکومت باید از رفتار دیکتاتورمآبانه پرهیز بکند. مردم هم باید یاد بگیرند که چگونه از آزادیهای خودشان دفاع بکنند و از مهم ترین راههایمان تشکیل احزاب و گروهها و تشکل ها و نهادهای مدنی در جامعه است . الان یکی از مشکلاتی که جامعه ما دارد این است که هنوز احزاب به آن صورت در آن شکل نگرفتهاند . بنابراین در درگیری ای که بین این گروهها و نهادها می شود، آدم نمی داند که طرفش کیست ؟ بنابراین در جواب سوال شما که کی زمان این می رسد که احزاب باشند، می گویم هفتاد سال پیش بود که متاسفانه نشد ما بعد از هفتاد سال اگر بخواهیم حق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان و آزادی شان و دفاع از حقوق و شناخت از حقوقشان در کشور نهادینه بشود ، باید همه ما با همدیگر تلاش بکنیم که ان شاالله احزاب و گروهها جایگاه خودشان را پیدا بکنند و احزاب را نه دولت ها بسازند بلکه از خود مردم و برآمده از خواست مردم و گرایشهای جامعه باشد ...»
ضرورت پژوهش در خصوص موانع توسعه سیاسی و احزاب در کشور
به گزارش ایسنا، رییسجمهور همچنین طی سخنانی در دیدار با اعضای شورای مرکزی کارگزاران سازندگی(21 /5/ 1377) آورده است: « ... به نظر من یکی از کارهای مهمی که باید در مجامع پژوهشی ما انجام بگیرد پژوهشهای فرهنگی است یکی از کارهایی که خود احزاب ما و خود شما باید روی مساله کار بکند، بررسی دو مساله مهم و سرنوشت ساز در جامعه ماست؛ یکی راز ورمز عدم توفیق تشکلهای سیاسی است و ناموفق بودنش در شرق و ناموفق بودن در جامعه ماست و بطور کلی موانع توسعه سیاسی به معنای عام کلمه که شاید اصلا واقعش این است که توسعه اقتصادی و اجتماعی و ... در دل توسعه سیاسی قابل تعریف باشد نه اینکه توسعه اقتصادی مقابل یا هم عرض توسعه سیاسی است. بنابراین بگوییم مقدم بر همدیگرند. اگر سیاست حیات اجتماعی انسان است، بخشی از این حیات اقتصاد است، بخشی از آن فرهنگ است و بخشی از آن حکومت و قدرت و مدیریت است و به نظر من کل این توسعه سیاسی جامعه است. می شود سیاست را یک چیز محدود تری گرفت که تحت تاثیر توسعه اقتصادی باشد. آن وقت بحث بشود که کدام مقدم است و کدام موخر است که بازبه نظر من بحث از تقدم وتاخر، بحث کاملی نیست و باید از توسعه همه جانبه و پایدار صحبت کرد که انسان رشد و پیشرفت پیدا بکند و هم نیازهای مادی و اقتصادیش به نحو مطلوب فراهم بشود و هم نیازهای فرهنگی و سیاسیاش. ببینیم موانع توسعه اجتماعی که حالا شاید کمی کلی تر باشد، از جمله توسعه سیاسی به معنای خاص کلمه در کشورهایی مثل کشور ما چیست ؟ دوم آفت های توسعه سیاسی از دیدگاهی که ما به انسان و جهان داریم که در غرب هم این مشکل وجود دارد و همواره متوجه انسان است ...»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
شکل گیری احزاب سیاسی در ایران
به گزارش ایسنا خاتمی در سخنان دیگری در مصاحبه با خبرنگاران خارجی در نیویورک(31 /6/ 1377) تاکید کرده است: «... حزب را دولت نباید درست بکند، مردم باید خودشان درست بکنند. تجربه جامعه مدنی تجربه تازهای است که کردیم . گرچه از صد سال پیش شروع کردیم ولی در عمل موفق نشدیم. نظام مشروطیت نظامی بود که میتوانست مبنای یک جامعه مدنی قابل قبولی برای فرهنگ و ملت ما باشد. متاسفانه به خاطر درگیریهایی که در درون رخ داد و دخالت هایی که خارجیها کردند، از دل نظام مشروطه ما یک دیکتاتوری نفسگیر بیرون آمد. بعد از جنگ جهانی دوم بین سالهای 1320 تا 1332 به بعد باز یک فرصت خوبی برای آزادی پدید آمد که به خاطر عدم رشد نیروهای داخلی، ما چنان به هم پریدیم که نتوانستیم این آزادی را در کشور نهادینه بکنیم و با کوتای 28 مرداد آن دوران هم پایان یافت. انقلاب اسلامی هم با آزادی شروع کرد و نه با جنگ و اسلحه. حتی اگر شما یادتان باشد چون لابد با ایران آشنا بودید و ایرانی هستید در آغاز انقلاب ، آزادی شانه به شانه هرج و مرج میزد. متاسفانه از این آزادی هم بعضی گروهها و گروهکهایی که در دوران رژیم شکل گرفته بودند و خودشان را قیم مردم میدانستند سوء استفاده کردند و آن را تبدیل کردند به درگیریهای تروریستی و خیابانی و کشتار. ما در جریان عمل و در جریان تجربه باید یاد بگیریم که چگونه از آزادی استفاده بکنیم. حکومت باید از رفتار دیکتاتورمآبانه پرهیز بکند. مردم هم باید یاد بگیرند که چگونه از آزادیهای خودشان دفاع بکنند و از مهم ترین راههایمان تشکیل احزاب و گروهها و تشکل ها و نهادهای مدنی در جامعه است . الان یکی از مشکلاتی که جامعه ما دارد این است که هنوز احزاب به آن صورت در آن شکل نگرفتهاند . بنابراین در درگیری ای که بین این گروهها و نهادها می شود، آدم نمی داند که طرفش کیست ؟ بنابراین در جواب سوال شما که کی زمان این می رسد که احزاب باشند، می گویم هفتاد سال پیش بود که متاسفانه نشد ما بعد از هفتاد سال اگر بخواهیم حق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان و آزادی شان و دفاع از حقوق و شناخت از حقوقشان در کشور نهادینه بشود ، باید همه ما با همدیگر تلاش بکنیم که ان شاالله احزاب و گروهها جایگاه خودشان را پیدا بکنند و احزاب را نه دولت ها بسازند بلکه از خود مردم و برآمده از خواست مردم و گرایشهای جامعه باشد ...»
ضرورت پژوهش در خصوص موانع توسعه سیاسی و احزاب در کشور
به گزارش ایسنا، رییسجمهور همچنین طی سخنانی در دیدار با اعضای شورای مرکزی کارگزاران سازندگی(21 /5/ 1377) آورده است: « ... به نظر من یکی از کارهای مهمی که باید در مجامع پژوهشی ما انجام بگیرد پژوهشهای فرهنگی است یکی از کارهایی که خود احزاب ما و خود شما باید روی مساله کار بکند، بررسی دو مساله مهم و سرنوشت ساز در جامعه ماست؛ یکی راز ورمز عدم توفیق تشکلهای سیاسی است و ناموفق بودنش در شرق و ناموفق بودن در جامعه ماست و بطور کلی موانع توسعه سیاسی به معنای عام کلمه که شاید اصلا واقعش این است که توسعه اقتصادی و اجتماعی و ... در دل توسعه سیاسی قابل تعریف باشد نه اینکه توسعه اقتصادی مقابل یا هم عرض توسعه سیاسی است. بنابراین بگوییم مقدم بر همدیگرند. اگر سیاست حیات اجتماعی انسان است، بخشی از این حیات اقتصاد است، بخشی از آن فرهنگ است و بخشی از آن حکومت و قدرت و مدیریت است و به نظر من کل این توسعه سیاسی جامعه است. می شود سیاست را یک چیز محدود تری گرفت که تحت تاثیر توسعه اقتصادی باشد. آن وقت بحث بشود که کدام مقدم است و کدام موخر است که بازبه نظر من بحث از تقدم وتاخر، بحث کاملی نیست و باید از توسعه همه جانبه و پایدار صحبت کرد که انسان رشد و پیشرفت پیدا بکند و هم نیازهای مادی و اقتصادیش به نحو مطلوب فراهم بشود و هم نیازهای فرهنگی و سیاسیاش. ببینیم موانع توسعه اجتماعی که حالا شاید کمی کلی تر باشد، از جمله توسعه سیاسی به معنای خاص کلمه در کشورهایی مثل کشور ما چیست ؟ دوم آفت های توسعه سیاسی از دیدگاهی که ما به انسان و جهان داریم که در غرب هم این مشکل وجود دارد و همواره متوجه انسان است ...»