انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق درباره سیری در علل پیدایش حماسة عاشورا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 78

 

سیری در علل پیدایش حماسة عاشورا

اگر بخواهیم به انگیزة قیام مقدس و خونین حضرت‌ابی‌عبدالله الحسین(ع) پی‌ببریم باید تاریخ را ورق بزنیم و حداقل به حدود 35 سال قبل از عاشورای سال 61 هجری برگردیم و ببینیم چه عواملی موحب شد که پس از چندین سال این نهضت مقدس صوت بگیرد و فرزند فاطمه(س) با علم به اینکه کشته خواهد شد و اهل بیت پاکش به اسارت خواهند رفت به این انقلاب بزرگ دست بزند.

زمان عثمان و حیف و میل بیت‌المال

گرچه قبل از روی کار امدن عثمان‌بن عفان( در زمان شیخین مخصوصاً عمربن‌خطاب) بسیاری از بدعتها و تبعیضات نژادی در اسلام و جامعه آن روز آشکار شد ولی در زمان عثمان تبعیضات ستم‌ها و غارتهای فراوان صورت گرفت که ما به عنوان نمونه به چند فقره از حاتم بخشی‌های عثمان از جیب ملت مسلمان به بستگان به آشنایانش بسنده می‌کنیم:

عبدالرحمن‌بن عوف‌زهری خانة وسیعی داشت و دارای 100 اسب و 1000 شتر و 1000 گو.سفند بود و پس از وفاتش یک هشتم مالش 84000 دینار بود.1

سعید‌بن‌مسیب گوید:« وقتی زید‌بن ثابت از دنیا رفت آنقدر طلا و نقره بجا گذاشته بود که آنرا با تبر شکستند البته این بجز اموال و املاک دیگر که قیمت آن 100000 دینار بود.

» یعلی‌بن‌امیه« وقتی از دنیا رفت 500000 دینار نقدبه بجا گذاشت، مبالغی هم از مردم بستانکار بود و اموال و ترکة دیگر او 300000 دینار قیمت داشت.

* مردان خدا در زمان عثمان

در عصر عثمان علاوه بر تاراج بیت‌المال و تقسین اموال عمومی میان بستگان و آشنایان خلیفه، افراد فاسد و مطرود اجتماع در زمان پیغمبر (ص) توسط عثمان به کارها گمارده می‌شدند و کسانی که رضای خلیفه را بر همه چیز ترجیح می‌دادند دارای ارزش و موفقیت خاص می‌شدند ولی بر عکس مردان خدا و انسانهای والایی که در گفتار و کردار تنها رضای خداوند را در نظر می‌گرفتند و جز سخن حق چیزی بر زنان نمی‌راندند مورد آزار و شکنجه یا تبعید عثمان قرار می‌گرفتند.

صحابة بزرگوار مانند» عمار یاسر « » عبدالله بن مسعود« به دست عثمان کتک می‌خوردند و مورد اهانت و آزار قرارمی‌گرفتند. شخصیت ارزشمند و انقلابی و صحابی با فضیلت رسول خدا(ص) اباذر‌غفاری به دستور عثمان به ( شام) تبعید می‌گردد و در آنجا هم از اعتراض به قانون شکنی‌ها و خلافهای معاویه دست برنداشت، به دستور عثمان به مدینه باز گردانده می‌شود و از مدینه به ریگستان سوزان و بی‌آب و گیاه به نا( ربذه) تبعید می‌شود و در آنجا در اثر تشنگی و گرسنگی جان می‌دهد.

* بیعت با علی(ع)

بعد را قتل عثمان مردم اطراف امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابیطالب(ع) این مجسمه تقوا و عدالت جمع می‌شوند و با اصرار زیاد با حضرتش بیعت نمودند. امیرالمومنین (ع) در مورد بیعت مردم باخود در قسمتی از خطبة( شقشقیه) چنین می‌گوید:« آگاه باشید سوگند به خدایی که دانه را شکافت و



خرید و دانلود تحقیق درباره سیری در علل پیدایش حماسة عاشورا


دانلود تحقیق سیری در آیات حجاب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

سیری در آیات حجاب

مقدمه:

حمد و سپاس بیکران خدای را که جهان را هستی بخشید و چرا عقل را در آدمی بر افروخت او را با سرمایه علم و فطرت امتیاز بخشید و استعدادهای نهتفته اش را با الهامات فطری و پیروی از ره آورد پیامبران الهی شکوفا ساخت. حیاء را در نهاد او به ودیعت نهاد و لباس و پوشاک را در لابلای نعمتهایش به بشر ارزانی داشت. اشتیاق درونی زن را به پوش در شرایع الهی محکم ساخت تا گوهر هستی زن در صدف پوشش صیانت گردد و جامعه از فروافتادن به گرداب فساد و تباهی نجات یابد.

با کمال تاسف در اوج شکوفایی علم و صنعت در جهان معاصر الهامات درونی زن لگمال هوسهای زودگذر و سود جوییهای اقتصادی گردید و قانون الهی حجاب نادیده گرفته شد و به نام آزادی فرهنگ خود آرایی و بی بند و باری ترویج گردید. در نتیجه نظام خانواده از هم گسسته شد و التهابات روحی افزایش یافت و ماراض جسمی فزونی گرفت.

آری نهضت آزادی زنان اگر چه محدودیتهایی را در جهان غرب از زن برداشت ولی بدبختی‌های فراوانی را برای زن و جامعه بشریت به ارمغان آورد. غم انگیزترین فاجعه آن است که به تدریج خودآرایی ‹ ارزش › شد و وسیله پیشرفت قلمداد گردید و حجاب ارتجاع نام گرفت و علامت عقب ماندگی معرفی شد و متاسفانه کشوهای اسلامی هم با روی باز از راه و رسم دشمن استقبال نمودند.

معیار پوشش مناسب از دیدگاه قرآن

قبل از آنکه به دیدگاه قرآن و سنت در این ارتباط بپردازیم شایسته است مقداری در ارتباط با واژه ‹ حجاب › در لغت و اصلاح بحث کنیم.

حجاب در لغت

‹ حجاب › واژه ای است عربی با معانی متعدد مانند پوشش، وسیله پوشیدن، حایل و ... در کتاب لسان العرب درباره معانی آن چنین آمده است:

" حجاب به معنای پوشش است زن محجوبه یعنی زنی که به وسیله ای پوشیده شده است. هم چنین حجاب نامی است برای آنچه بدان خود را می‌پوشانند. آنچه میان دو چیز حایل گردد نیز حجاب نامیده می‌شود. جمع آن حُجُب است کلام خداوند متعال که می‌فرماید: ( و من بنینا و بنیک حجاب ... ) بدین معناست که میان ما و شما حاجز و فاصله ای در نحله و دین وجود دارد. "

در زبان فارسی با توجه به اینکه این واژه عربی است معانی متفاوتی را برای آن نقل شده است. در فرهنگ معین برای ‹ حجاب › معانی ذیل ارائه شده است :

‹ پرده، ستر، نقابی که زنان بدان خود را بپوشانند، روی بند، برقع، چادری که زنان سرتاپای خود را بدان بپوشانند›

از مجموع این کلمات می‌توان نتیجه گرفت که واژه ‹ حجاب › در لغت اغلب به معنای پرده و حایل استعمال شده است و پوشش زن را به اعتبار پشت پرده واقع شدن حجاب نامیده اند.

اما به طور مسلم امروز و به ویژه معنای مصطلح واژه حجاب به معنای پوشش مخصصو زنان به کار می‌رود و از معنای پرده منسلخ شده است.

از این رو در کلمات فقها و مفسرین ممتاخر و نویسنگدان معاصر به جای کلمه ستر یا پوشش زنان از واژه حجاب استفاده می‌شود.

پوشش در اسلام

بی شک پوشش زن در برابر مردان بیگانه یی از ضروریات دین اسلام است که نمی تواند در باره آن تردیدی به خود راه داد. همه ادیان الهی در پاسخ به ندای درونی فطرت پوشش را بر همه زنان واجب دانسته اند.

اسلام که آخرین و بالطبع کاملترین ادیان الهی است و برای همیشه و همه بشریت از طرف خداوند عالم نازل شده است لباس را هدیه الهی معرفی نموده و موجب پوشش زنان را باتعدیل و انتظام مناسبی به جامعه بشری ارزانی داشته است از انحرافات و یا افراط و تفریطهایی که پیرامون پوشش زنان وجود داشته است اجتناب نموده و در تشریع قانون حدی متناسب با غرایز انسانی را در نظر گرفته است.

در حجاب اسلامی سهل انگاری‌هایی مضر و سخت گیری‌هایی بی مورد وجود ندارد پوشش اسلامی آنگونه که غرب تبلیغ می‌کند به معنای حبس زن در خانه نیست و همچنین بمعنای پرده نشینی و عدم شرکت در مسائل اجتماعی، بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با بیگانگان موی سر و اندام خویش را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد. با توجه به غریزه آتشین جنسی در بشر دستورات اسلام تدابیری است در جهت تعدیل و رام کردن و هم چنین ارضای صحیح این غریزه، حرمت چشم چرانی که بین زن و مرد مشترک است و یا وجوب پوشش که مختص زنان است از همین حقیقت سر چشمه می‌گیرد. از آنجا که میل به خود نمایی و خود آرایی مختص زنان



خرید و دانلود دانلود تحقیق سیری در آیات حجاب


دانلود مقاله سیری در ریاضیات

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

« سیری در ریاضیات »

ریاضیدانها چگونه زبان یکدیگر را میفهمند؟

اگر به سرزمین جدیدی سفر کنید که زبان مردم آنجا را ندانید و نیز ندانید که در آنجا چه می گذرد، سفر برایتان لذتی ندارد. در قلمرو ریاضیات نیز چنین است. کسی که زبان ریاضی را نداند نمی تواند این علم را درک کند. ارتباط و تبادل نظر ریاضی روزگاری در بین ریاضی دانان مشکل بود، اما آنها با اختراع زبان ریاضی که شامل علائم نوشتاری ویژه ای است، این مشکل را از میان برداشتند.

هندسه فضایی چیست؟

هنگامی که یک سطحهندسی دارای ضخامت شود، از قلمرو هندسة مسطح خارج می شود و وارد هندسه فضایی می گردد. در این شاخه از ریاضیات با چهار شکل اصلی روبرو هستیم.: کره، مخروط، استوانه و چندوجهی. چندوجهی ها حجم هایی هستند که طول، عرض وارتفاع دارند که هر وجه(سطح) آنها یک چندضلعی است. فقط پنج نوع چندوجهی منتظم داریم که عبارتند از:

الف ـ هرم یا چهار وجهی منتظم که هر یک از چهار وجه ان یک مثلث متساوی الاضلاع است.

ب ـ مکعب یا شش وجهی منتظم که هر یک از شش وجه ان یک مربع است.

پ ـ هشت وجهی منتظم که هر یک از هشت وجه آن یک مثلث متساوی الاضلاع است.

ت ـ دوازده وجهی منتظم که هر یک از دوازده وجه آن یک پنج ضلعی است.

ث ـ بیست وجهی منتظم که هر یک از بیست وجه ان یک مثلث متساوی الاضلاع است.

نشانه ها، علامتها و تعریفهای ریاضی

+ به علاوه (به اضافه)، علامت جمع کردن است، مانند: 4 + 3

- منها، علامت تفریق کردن است، مانند: 2 - 4

* ضرب، علامت ضرب کردن است، مانند: 2 * 4

÷ بخش، علامت تقسیم کردن است، مانند: 2 ÷ 8

= مساوی، علامت مساوی بودن است، مانند: 4 - 9 = 2 + 3

نامساوی، علامت نامساوی بودن است، مانند: 2 - 4 4 + 3

بزرگتر از، علامت بزرگتر بودن است، مانند: 4 8 که می خوانند هشت بزرگتر است از چهار.

کوچکتر از، علامت کوچکتر بودن است، مانند: 8 4 یعنی چهار کوچکتر است از هشت.

بی نهایت، علامت بی نهایت است. بی نهایت یعنی عددی که بزرگتر است از هر عددی که فکر کنیم یا بگوییم یا بنویسیم.

پی، علامتی است که برای محاسبة محیط و مساحت دایره به کار می رود. مقدار آن برابر 14159/3 است.

درجه، علامت درجه است. درجه، واحد اندازه گیری زاویه است. یک دایره است.

' دقیقه، علامت دقیقه است. دقیقه برای نشان دادن بخشهایی از یک درجه بکار می رود. هر درجه مساوی 60 دقیقه است.

“ ثانیه، علامت ثانیه است. ثانیه برای نشان دادن بخشهایی از یک دقیقه بکار می رود. هر 60 ثانیه 1 دقیقه است.

عمود، علامت عمود است. عمود خطی است که با خط دیگری زاویة قائمه بسازد.

|| موازی، علامت دو خط راست است که یا یکدیگر موازی هستند. دو خط راست وقتی موازی هستند که امتداد آنها همدیگر را قطع نکند.

انسان اولیه چگونه می شمرد؟

در آغاز، انسان اولیه برای نشان دادن عدد موردنظر خود زا زبان اشاره استفاده می کرد. شاید به ببری که کشته بود یا به سرنیزة همسایه اش اشاره می کرد. یا شاید از انگشتانش برای نشان دادن عدد استفاده می کرد. سه انگشت دست معنی «سه» می داد، خواه سه نیزه یا سه ببر دندان دشنه ای، یا سه غار یا سه سرنیزه.

می دانیم که در زندگی روزمره «عدد» کلمه یا نشانه ای است که بر مقدار و تعداد معینی دلالت می کند. اما لازم نیست آنچه را که ما درباره اش گفتگو می کنیم، مشخص کند. مثلاً «سه» یا «3» می تواند به معنی سه هواپیما، سه قلم یا سه کتاب باشد.

در ابتدا، انسان اولیه می توانست تا دو بشمارد. امروزه هنوز در جهان، قبایلی ابتدایی مانند بومیان بدوی استرالیا ـ ابورجین ها ـ وجود دارند که فقط سه عدد می شناسند: یک، دو و بسیار. اگر یک نفر از این قبیله سه عدد بومرانگ( یا بیشتر داشته باشد، برای شمارش آن فقط عدد بسیار را به کار می برد. البته بیشتر انسانهای اولیه تا ده، یعنی مجموع تعداد انگشتان دستان می شمردند. بعضی فقط تا 20 یعنی مجموع تعداد انگشتان دست و پایشان می شمردند.

هنگامیکه با انگشتان دست شماره می کنید، تفاوتی نمی کند که از انگشت کوچک دست یا از انگشت شست شروع کنید. اما بین برخی از اقوام برای این کار قاعده هایی وجود داشت. مثلاً «زونی» ها (قبیله ای از سرخپوستان آمریکای شمالی) شمردن را از انگشت کوچک دست چپ شروع می کردند. یا سرخپوستان اتوماک امریکای جنوبی شمردن را از انگشت شست آغاز می کردند.

آدمی چون متمدن تر شد، از ترکة چوب، ریگ و گوش ماهی برای نمایش اعداد استفاده می کرد. آنها سه ترکه یا سه ریگ را در کنار هم ردیف می کردند که معنی «سه» را برساند. عده ای با ایجاد شیار بر روی چوب یا گره هایی که به یک طناب می زدند منظورشان را از



خرید و دانلود دانلود مقاله سیری در ریاضیات


تحقیق درباره سیری در مفاهیم نهج البلاغه به ترتیب الفبای (فایل word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

سیری در مفاهیم نهج البلاغه به ترتیب الفبایی برای آنکه از کنار دریای بیکران نهج البلاغه، لب تشنه بازنگردیم و با موضوعات و مفاهیم گوناگون نهج البلاغه و سبک و سیاق آن آشنایی بیشتری پیدا کنیم، گزیده‎ای از مفاهیم این کلام جاودانه را به شیوة الفبایی از نظر می‎گذرانیم. باشد که با غوطه‎ور شدن در دریای کلام امام ـ علیه السّلام ـ غبار تیرگی‎ها از جان بزداییم و با گوش جان سپردن به آوای ملکوتی نهج البلاغه، روح و روان را صفا بخشیم. برای پرهیز از اطالة کلام وبا توجه بهگستردگی معارف غنی ارزشی نهج البلاغه، در هر حرف از حروف الفبا تنها به یک یا دو مفهوم ( آن هم به نقل یک یا دو جمله) بسنده می‎کنیم:[1] 1. اخلاق آنکه حساب نفس خود کرد سود برد، و آنکه از آن غافل ماند زیان دید، و هر که ترسید ایمن گردید، و هر که پند گرفت بینا شد، و آنکه بینا شد فهمید و آنکه فهمید به دانش رسید.[2] 2. بینش همانا دنیا، نگاه کوردلان را بن‎بستی است که فراسویش هیچ نمی‎بیند. ولی آنکه بیناست نگاهش از دنیا گذرد، و از پس آن سرای آخرت را نگرد، بینا از دنیا رخت بربندد، و نابینا دل به دنیا بندد. بینا از دنیا بهره گیرد و کوردل برای دنیا توشه برگیرد.[3] 3. پارسایی ای مردم، پارسایی، دامن آرزو در چیدن است، و شکر نعمت حاضر گفتن، و از ناروا پارسایی ورزیدن و اگر از عهدة این کار برنیایید، چند که ممکن است خود را از حرام واپایید و شکر نعمت موجود فراموش منمایید که راه عذر برشما بسته است، با حجّت‎های روشن و پدیدار، و کتاب‎های آسمانی و دلیل‎های آشکار.[4] 4. تاریخ از گذشتة دنیا، آینده‎اش را چراغ عبرتی ساز؛ چرا که پاره‎های تاریخ با یکدیگر همانند است و در نهایت پایانش به آغازش می‎پیوندد و تمامش در حال دگرگونی است و رفتنیست.[5] 5. ثروت هیچ ثروتی چون خرد، هیچ تهیدستی چون نادانی، هیچ میراثی چون ادب وهیچ پشتیبانی چون مشورت نمودن نیست.[6] 6. جهاد امّا بعد، جهاد، دری است از درهای بهشت که خدا بر روی برگزیدة دوستان خود گشوده است؛ و جامة تقواست که تن آنان را پوشانده است. زره استوار الهی است که آسیب نبیند؛ و سپر محکم اوست که تیر در آن ننشیند. هر که جهاد را واگذارد و نا خوشایند داند، خدا جامة خواری بر تنش پوشاند و فوج بلا برسرش کشاند و در زبونی فرو ماند. دل او در پرده‎های گمراهی نهان، و حق از او روی گردان. به خواری محکوم و از عدالت محروم.[7] 7. چاره اندیشی برای بیچارگان (ای مالک) خدای را، خدای را، در خصوص فرودستان، زمینگیران، نیازمندان، گرفتاران، و دردمندان که دردشان را هیچ چاره‎ای نیست، چه در میان این قشر کسانی به دریوزگی روی می‎آورند و کسانی با نیاز آبرو داری می‎کنند. پس، برای خدا پاسدار حقی باش که خداوند برایشان تعیین کرده است و تو را به رعایتش فرمان داده است و از بیت المال و محصول زمین‎های غنیمتی اسلام ـ در هر شهری ـ سهمی برایشان در نظر بگیر؛ چرا که برای دورترین مسلمانان، همانند نزدیک‎ترینشان سهمی هست و تو مسئول رعایت حق همگانی.[8] 8. حب و بغض ای مردم، محور اجتماع مردم حب و بغض (خوشنودی وخشم) است، بی‎گمان ناقة ثمود را تنها یک نفر پی کرد، اما چون تمامی قوم ثمود به کار او رضا دادند، خداوند همة ایشان را سزاوار عذاب ساخت و این سخن خداوند سبحان است که فرمود: «پس آن ناقه را پی کردند و همگی پشیمان شدند.»[9] 9. خود شگفتی (عُجْبْ) از خودپسندی و تکیه زدن بر توانمندی‎هایت که به شگفتی وامی‎داردت و گرایش گوش سپردن به چاپلوسی‎ها را در تو زنده می‎کند، سخت بر حذر باش! که برای پایمال کردن نیکی نکوکاران، این مطمئن‎ترین فرصت است برای شیطان.[10] 10. دعا (گروهی آن حضرت را پیش رویش ستودند، فرمود:) بار خدایا تو مرا از خودم بهتر می‎شناسی و من خود را از آنان بیشتر می‎شناسم، خدایا ما را بهتر از آن کن که می‎پندارند و بیامرز از ما آنچه را نمی‎دانند.[11] 11. ذکر از سخنان آن حضرت است هنگامی که آیة «رجال لاتلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله» را تلاوت می‎فرمود: همانا خداوند سبحان یاد خود را مایة جلای دل‎ها کرد تا به یمن آن، شنوایی جایگزین کری، بینش جایگزین کوری، انعطاف و حق‎پذیری جایگزین کین‎توزی گردد. آری، خداوند ـ که تمامی بخشیده‎هایش گرانمایه است ـ در دوران‎های پی در پی تاریخ ـ حتی در روزگاران فترت ـ همواره بندگان خاصی دارد که در ژرفنای اندیشه و در عمق خردهاشان با آنان در راز است و از طریق خرد دمساز، و آنان با روشنایی ویژه‎ای که در چشم‎ها و گوش‎ها و دل‎هاشان پدید می‎آید به چراغ‎هایی می‎مانند فرا راه انسانها؛ ایام خدا را به یاد آنان آرند و مردمان را از بزرگی و جلال او ترسانند.[12] 12. رنگارنگی روزگار روزگار را دو چهره است: روزی از تو و روزی بر تو. در آن روزی که از توست سرکشی بنه و روزی که بر توست تن به شکیبایی ده![13] 13. رهبری آنکه خود را پیشوای مردم سازد، پیش از تعلیم دیگری باید به ادب کردن خود بپردازد، و بیش از آنکه به گفتار تعلیم فرماید باید به کردار ادب نماید، و آنکه خود را تعلیم دهد و ادب اندوزد، شایسته‎تر به تعظیم است از آنکه دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد[14] 14. زیان زبان جبران آنکه با نگفتن از دست نهاده‎ای آسان‎تر است از تدارک آنچه با گفتن از دست داده‎ای، و نگاهداری آنچه در مشک است با استوار بستن در آن با بند است. آنچه در دست است نگهداری، بهتر از آن است که آنچه نزد دیگران است خواهی؛ تلخی نومیدی بهتر، تا دست دریوزگی نزد مردمان بردن؛ کار با پارسایی برتر از هرزگی با توانگری است؛ و هر کس خود تواناتر است به راز خویش نگه داشتن؛ و بسا کوشنده که در جهت زیان خود کوشد! آنکه پرگوید، یاوه سراید؛ و هر که بیندیشد، بینش یابد.[15] 15. ژرفای هستی به ژرفای عظمت تو آگاهیمان نتواند بود. دانش ما تنها این است که می‎دانیم تو زنده و برپا دارندة جهانی، بی‎آنکه خواب بربایدت. ژرفای ذاتت را هیچ نگاهی درنیابد و ادراک وجودت را هیچ چشمی نتواند، بلکه این ادراک توست که پهنة چشم‎ها را فرا گرفته و پایان عمرها را می‎دانی و عنان سرتاپای پدیده‎ها را در دست قدرت خود داری. آنچه را ما از آفرینشت می‎بینیم و با آن از قدرتت به شگفتی می‎آییم و در توصیف بزرگی سلطنتت لب می‎گشاییم، بسی ناچیزتر است از آنچه از ما پنهان است و چشم‎هامان از دیدنش ناتوان است و اندیشه‎مان از تسخیر آن در بن‎بست است و میان ما و آن پرده‎هایی از غیب در افکنده است. پس هر که با قلبی فارغ اندیشه به کار گیرد تا دریابد که تو چگونه عرش خویش برپا داشته‎ای و مخلوقاتت را آفریده‎ای، و چگونه آسمان‎هایت را در فضا آویخته‎ای و چه‎سان زمین را بر امواج آب‎ها گسترده‎ای، نگاهش



خرید و دانلود تحقیق درباره سیری در مفاهیم نهج البلاغه                                                        به ترتیب الفبای (فایل word)


تحقیق درباره سیری در اندیشه و احوال شهید سیدحسن مدرس (ره)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 140

 

سیری در اندیشه و احوال شهید سیدحسن مدرس(ره)

11 آذر 1385

چکیده: مدرس در برهه‌ای از تاریخ معاصر ایران نقشی ایفا نمود که بلااغراق می‌توان گفت تمامی جریانات سیاسی ایران بعد از خود را متاثر کرد، از جمله تجربه عظیم انقلاب اسلامی در سال 1357 که ریشه‌یابی علل وقوع آن بی‌توجه به افکار و مجاهدتهای این شخصیت بزرگوار، فاقد هرگونه توجیه منطقی خواهد بود. این مقاله سیری در اندیشه و احوال شهید آیت الله سیدحسن مدرس دارد؛ مردی که به قول حضرت امام(ره) «القاب برای او کوتاه و کوچک است.»

 

تاریخ معاصر ایران تا قبل از انقلاب اسلامی مجاهدتها و شخصیتهای بزرگی را به نمایش می‌گذارد که هرکدام در جای خود شایان ذکر هستند اما در این میان نام سید حسن مدرس طنین خاصی دارد و مدحت‌سرایی او از هرگونه اتهام و گزافه‌گویی در امان است؛ مدرس در برهه‌ای از تاریخ معاصر ایران نقشی ایفا نمود که بلااغراق می‌توان گفت تمامی جریانات سیاسی ایران بعد از خود را متاثر کرد، از جمله تجربه عظیم انقلاب اسلامی در سال 1357 که ریشه‌یابی علل وقوع آن بی‌توجه به افکار و مجاهدتهای این شخصیت بزرگوار، فاقد هرگونه توجیه منطقی خواهد بود.البته این به معنای آن نیست که نقش دیگر شخصیتهای بزرگ معاصر از قبیل آیات عظام میرزای شیرازی، نائینی، کاشانی، . . . و حضرت امام خمینی(ره) مورد بی‌توجهی یا کم‌توجهی قرار گرفته باشند و یا تاثیر سایر رویدادهای مهم تاریخ صدساله اخیر ایران کم اهمیت جلوه داده شود، بلکه به معنای بزرگداشت باغبانی است که نهال جنبش تنباکو را به‌گونه‌ای پرورش داد که به میوه اعجاب‌انگیز امام خمینی(ره) و انقلاب انجامید.وقتی‌ تاریخ پرآشوب صدساله اخیر ایران را تورق می‌کنیم، علی‌رغم یاس و تاسفی که از قبل برخی وقایع غم‌انگیز بر چهره‌ها سایه می‌اندازد، درخشانترین بارقه‌های امید و افتخار در لابه‌لای صفحاتی که از شرح مجاهدتهای بی‌دریغ و حماسه‌ساز این قهرمانان ملی مشحون است، در چشمان هر خواننده ایرانی متجلی می‌شود.او که آمده بود «شفای تاریخ را موجب شود» هرآنچه می‌گفت و عمل می‌نمود طنینی بلند و طولانی در تاریخ ‌انداخت که حتی امواج آن از مرزهای ایران هم گذشت و به کرانه‌های ساحل امنیت و آزادی تمامی انسانها رسید. تا بدانجا که یکی از روسای مجلس فرانسه گفته است: ما باید افتخار کنیم که هم‌عصر شخصیت پارلمانی بزرگی چون مدرس هستیم.اما مدرس نه نیاز به تعریف دارد و نه القاب و عناوین؛ به قول حضرت امام(ره) «القاب برای او کوتاه و کوچک است.»تاریخ جوامع و ملل از دو راه قابل بحث و بررسی است: 1ـ از دریچه وقایع و رویدادها 2ـ از دریچه رجال و شخصیتها؛ و البته هر دو راه در نهایت به یکدیگر می‌رسند؛ به‌این معنا که رجال‌شناسی در تاریخ، به‌ناچار ما را با رویدادهایی که این بزرگان ایجاد نموده و یا با آنها مواجه شده‌اند و نیز با کیفیت روزگار آنان آشنا می‌سازد و متقابلا بررسی وقایع و رخدادها نیز رجال و برجستگان تاریخ یک جامعه



خرید و دانلود تحقیق درباره  سیری در اندیشه و احوال شهید سیدحسن مدرس (ره)