لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
چکیده این پژوهش با هدف بررسی شخصیت لازم در موفقیت شغلی کارشناسان کاوش اطلاعات انجام شده است. بدین منظور با استفاده از نظریه صفات و بهرهگیری از روش علمی تحلیل عوامل به انتخاب و اندازهگیری تعداد محدودی از صفات پرداختیم. نظریه پنج عاملی بزرگ نورمن مبنای این پژوهش قرار گرفت. طبق این مدل، صفات به پنج عامل بزرگ برونگرایی، سازگاری، وظیفهشناسی، ثبات عاطفی و فرهنگ و تربیت و حدوداً در بیست مقیاس توضیح دهنده تقسیم گردید. بر این اساس، پرسشنامه شخصیتی با سی و هفت ویژگی در پانزده مرکز تحقیقاتی و اطلاعاتی بین سی و دو کارشناس کاوش اطلاعات و سی و دو کتابدار توزیع گردید. پس از جمعآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل نتایج حاصله که با استفاده از آزمون دو جملهای و خی دو انجام شد، تاثیر نوع پنجگانه شخصیت بر موفقیت شغلی آنها از نظر پاسخدهندگان مورد تأیید قرار گرفت.کلیدواژهها: مطالعه شخصیت / کاوش اطلاعات / کاوشگر اطلاعات/ موفقیت شغلیامروزه پیشرفت جامعه در گرو استفاده بهینه از نیروی انسانی آن جامعه است و منابع انسانی از مهمترین منابع استراتژیک سازمانها به حساب میآیند. در شرایط فعلی بیشترین توجه مدیران سازمانها به حقوق و مزایای کارکنان و یا به قوانین و مقررات مرتبط با امور مدیریت منابع انسانی معطوف شده و کمترین توجه به ابعاد دیگر مدیریت منابع انسانی مبذول میشود. اولین اقدام در حوزهء مدیریت منابع انسانی استخدام و تأمین نیروی انسانی است که اگر این مرحله به درستی انجام نشود حضور افراد نامناسب در سازمان باعث ایجاد مشکلات آشکار و نهان میگردد. رفع این عوارض را میتوان در این مرحله پیشگیری نمود و مسلم است که پس از استقرار افراد در سازمان بسیار دشوار خواهد بود (میرسپاسی، 1378). افراد از لحاظ استعدادها، علائق و تواناییها و دیگر خصوصیات شخصیتی با یکدیگر متفاوتند. موفقیت در انجام کار نیز مستلزم توانایی و استعداد خاصی است که برنامهریزی دقیق و منظم جهت هدایت شغلی افراد نه تنها کمک ارزندهای در جهت بازدهی و رونق اقتصادی جامعه است، بلکه سبب رضایت و موفقیت بیشتر در کارآیی فرد میشود. یکی از فرآیندهای مهم اجرایی در مدیریت منابع کشور، جذب و گزینش نیروهای مستعد و کارآمد در نظام میباشد (دعائی، 1377). برای کاهش مشکلاتی که ناشی از انتخاب و استخدام ناصحیح اولیهء نیروی انسانی در سازمانها میباشد، تدابیری هست که یکی از آنها ایجاد تناسب شغلی یا حرفهای با نوع شخصیت است. نتایج تحقیقات حاکی از آن است که تناسب شغل در عملکرد افراد و ایجاد رضایت شغلی، تأثیر دارد(میرسپاسی،1378). تحقیقات نشان دادهاند که دانشمندان علوم اجتماعی با دانشمندان علوم فیزیک ریاضی در ارتباطات اجتماعی که با سایر افراد دارند، فرق میکنند. بیشترین تأکید در استخدام، مهارت داوطلب در تحصیلات و تجربه منعکس میشود. بررسیهای اخیر در حوزهء مدیریت منابع انسانی بر پنج ویژگی: شخصیت، استعداد، علاقه، هوش، و مهارت در موفقیت نیروی انسانی در پیشبرد اهداف سازمان و ایجاد رضایت شغلی تأکید دارد (میرسپاسی، 1378). تحقیقات نشان داده است که عامل شخصیت در بسیاری از موارد نقشی بسیار مهم و قابل توجه دارد. خصوصیات شخصیتی در حقیقت، به عنوان محرکههای خلق و خو، برای دستیابی به هدف، تلقی میشوند. به این معنان که این خصوصیات انسان را مستعد انجام رفتارهای مختلف در موقعیتهای خاص مینماید (کالیگوری، 2000). مطالعه خاص رفتار فرد یک نوع تعیین شخصیت او میباشد و از این رو با شناخت رفتار فرد، میتوانیم پیشبینی کنیم که از این شخص با این نوع شخصیت در موقعیتهای مختلف چه نوع رفتاری بروز میکند. امروزه استفاده بهینه از اطلاعات از پایههای مهم قدرت و توسعه هر جامعه به حساب میآید (دلیلی، 1375). در ایران نیز مراکز اطلاعرسانی عمدهای چون، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، کتابخانهء مرکزی علوم پزشکی و خدمات درمانی، بخش قابل توجهی از پایگاههای اطلاعاتی خود را به صورت ذخیره بر روی دیسکهای فشرده نوری تهیه میکنند و بازیابی از آنها مستلزم متغیرهایی چون، منابع اطلاعاتی و نیروی انسانی شاغل در این زمینه میباشد. بلاردو (1985) میگوید: کاربر معمولی لازم نیست برای تحقیق گاه و بیگاه و دستیابی به یک سیستم اطلاعاتی منظم، وقت صرف کند تا مهارتهای لازم را بیاموزد. تحقیق در شخصیت به معنای مطالعهء چگونگی تفاوت افراد در ادراک و نحوهء ارتباط این تفاوتها با کنش کلی انسان است. در مورد تقسیمبندی شخصیت، نظریههای زیر وجود دارد: نظریه روانکاوی، نظریه پدیدار شناختی، نظریه صفات، نظریه انسانگرایی، نظریه شناختی، نظریه یادگیری اجتماعی، نظریه انگیزشی (کارور، 1375). مطالعه شخصیت کتابداران عمدتاً در گروه صفات میباشد، زیرا به درک رابطهء بین انتخاب شغل و رفتار پرداخته است و سعی میکند تا رفتار شخص را با اندازهگیری آنها پیشبینی نماید (فیشر، 1984).نظریه صفاتاز جمله نظریههایی که تأثیر بسیاری بر تحقیق و نظریه در شخصیت دارد، نظریه صفات است. در این دیدگاه تلاش میشود که رفتار شخص را با اندازهگیری صفات پیشبینی نماید. این نظریهپردازان معتقدند که خصوصیات شخصیتی هر طور که ارزیابی شوند با رفتار ارتباط دارند. اگر چه این نظریهپردازان در تعیین صفاتی که شخصیت انسان را تشکیل میدهند از یک دیگر متفاوتند، ولی همگی بر این باورند که این صفات پایههای شخصیت اصلی انسان را تشکیل میدهند. و نیز در این امر متفقالقولند که رفتار و شخصیت انسان را میتوان به صورت سلسله مراتب درآورد، و به طور خلاصه این که، در نظریه صفات انسان آمادگیهای مشخصی دارد تا به طریق خاصی واکنش نشان دهد (پروین، 1374). فرض اصلی این نظریه که مبنای این پژوهش نیز میباشد، این است که پاسخهای متفاوت انسانها به موقعیتهای خاص به دلیل آمادگیهای مشخصی است که در آنها موجود است، به این آمادگیها صفات گفته میشود. به عبارت دیگر، افراد را میتوان با توجه به این طرز رفتارهای خاص آنها، شناسایی و توصیف نمود. روش علمی انتخاب و اندازهگیری تعداد محدودی از این صفات؛ تحلیل عاملی؛ است. یک روش ریاضی که اساس آن همبستگی است و نشان میدهد که چگونه موضوعات در تستهای شخصیت به یک دیگر بستگی دارند. یک نوع تحلیل عاملی پرسشها در تستهای شخصیت یا مقیاسهای درجهبندی شده وجود دارد که چند عامل را نشان میدهد ولی معمولاً پنج عامل هستند که با پرسشها همبستگی خوبی دارند (هاشمیان، 1993). در سال 1963 مطالعهای در تحلیل عاملی گزارش شد که به عنوان مبنایی برای پژوهشهای بعدی قرار گرفت و پنج عامل بزرگ به دست آمد و بعدها نیز به همین نام شهرت یافت. در این نظریه صفات به پنج عامل بزرگ: برونگرایی، سازگاری، وظیفهشناسی، ثبات عاطفی، و فرهنگ و تربیت تقسیم میشود(پروین، 1374).از تحقیقات فیسک و نورمن چنین استنتاج میشود که مدل پنج عامل بزرگ (THE BIG FIVE-FACTOR MODEL) بهترین نمونه برای ساختار شخصیت است و ارائه مقالات در روانشناسی اخیر نشاندهندهء این است که مدل پنج عاملی تقریباً برای شناسایی و تأیید مهمترین ویژگیهای شخصیت مورد توافق همگان است.سوءال تحقیق:- از نظر کارشناسان کاوش اطلاعات، نوع شخصیت چه تأثیری بر موفقیت شغلی آنها دارد؟- چه رابطهای بین نوع شغل و کاوشگری اطلاعات وجود دارد؟روش و جامعهء پژوهشجامعهء پژوهش شامل گروه کارشناسان کاوش اطلاعات و کتابدارانی میباشد که در مراکز تحقیقاتی و دانشگاههای تهران مشغول به کار میباشند. جهت گردآوری اطلاعات از میان هشتاد و چهار مرکزی که در زمینهء بازیابی اطلاعات از دیسکهای نوری استفاده میکنند، به تعداد پانزده مرکز (که در آنها کاوش اطلاعات توسط کارشناسان کاوش اطلاعات صورت میگیرد)، مراجعه و در نهایت از نظرات سی و دو کارشناس کاوش اطلاعات و سی و دو کتابدار استفاده شد. برای بدست آوردن اطلاعات این تحقیق و شناسایی شخصیت لازم برای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
سیکلوپات شخصیت
1- خود مهم انگاری
3- فکر و آگاهی (هشیاری)
2- توسعه (رشد) متنفر
4- شخصیت سالم تر
5- سایکو پاتولوژی (علوم بیماری های روحی)
یک دامنه از صفات شخصی، یک موفقیت بی بها که شخص را منعکس میکند، یک سطح هوشیاری و هوشیاری فرعی که ضرورت و جوهر طبیعت داخلی ما را به تصویر می کشد، شخصیت می باشد. یک شرح متمایز می تواند به صورت یک دب اکبر بی نظیر و منحصر نبود. از صفات رفتاری سازگار شرح داده شود. اکثر ما مردم، دارای نوعی از هویت یکپارچگی هستیم، یعنی یکپارچگی شخصی/ نوعی تمایلی برای خود بازتابی در ما وجود دارد. بحث به تفسیر این امر می پردازد که چرا خود/ self در توسعه مغز و آناتومی ما مردم اهمیت دارد. فکر و هوشیاری و نگاهی به شخص سالمتر همراه با همتای آن ها را به سمت سایکو پاتولوژی یا اختلافات ذهنی می کشاند.
خود مهم انگاری (خود بزرگ بینی): این امر کافی نیست که درک کنیم که چه چیزی ما باید باشیم همگی اینکه بدانیم که ما چه هستیم و درک نمی کنیم که چه هستیم مگر اینکه بدانیم چه باید باشیم، در روزگار ما، خود را ملزم کرده ایم که «خودمان را پیدا کنیم» و یک آرزویی که همراه ما هست و به این ترتیب هسته وجودی خودمان را گم ک رده ایم، که عمل نکنیم بلکه زندگی کنیم، اصل self hood یا تحقیق فعلی برای ان می تواند توسط نظریه شخصیت شرح داده شود که یک رابطه بین ابعاد هیجانی و ادراکی را بررسی میکند. بعبارت دیگر، آنچه که ما درباره خودمان ، محیطمان و سایرین احساس می کنیم دارای یک ارتباط اندیشه و ادراک این تأثیرات است.
ناحیه رشد و جوانه زنی علاقه ما در داخل روانشناسی مربوط به خود شناسی می گردد. رفتار شما به آن چیزی گره خورده است که نحوه برداشت شما از خودتان در ارتباط با بقیه جهان نامیده می شود، و اینکه شما چگونه کارهای خودتان را کنترل و تعیین کنید بستگی به درک شما از دلایل انجام کار دارد. چنین راهبردهایی برای مدیریت و کنترل زندگی خودما منطبق با خود- کفایی (خود بسندگی) می باشد که به صورت عقیده ما درباره توانایی خودمان برای انجام رفتارهایی شرح داده می شود که باید منجر به پس آمدهای پیش بینی شده (مورد انتظار) گردد: خودکفایی زیاد، اعتماد را نشان می دهد که در آن محدوده ما می توانیم پاسخ های ضروری برای حصول قدرت را اجرا نماییم وخودکفایی کم آشفتگی را نشان می دهد که در آن پاسخ های ضروری ممکن است ماورای توانایی های ما باشد. خودشناسی و خود شایسته پنداری ترکیب می شوند تا یکپارچگی شفعی یا همبستگی شخصیت را شکل دهند. از اطلاعات و نحوه اعمال آن و تعامل با واقعیت همان گونه که توسط دیگران درک می شود یک هویت (یکپارچگی شخصیت) شکل می گیرد. یکپارچگی فردی، توسط هاینرها رتمن بررسی گردید دو ایده استقلال، اگو (نفس) را مطرح کرد. اگو توسط فروید تعریف گردید که مولفه تصمیم گیری شخصیت است، که مطابق با قانون واقعیت عمل میکند که در آن جستجوی تاخیر رضایت از متحرکت های پنهان می پردازد تا اینکه موقعیت های مناسب بتواند پیدا شود. برعکس، بسیاری از اساتید ادعا دارند اگو توسط فروید تعریف گردید که مولفه تصمیم گیری شخصیت است، که مطابق با قانون واقعیت عمل میکند که در آن به جستجوی تاخیر رضایت ازمحرک های پنهان می پردازد تا اینکه موقعیتهای مناسب بتواند پیدا شود. برعکس، بسیاری از اساتید ادعا دارند اگو (نفس) دارای اعمال مهمی می باشد و همراه با اتونومی یا استقلال، یک اگوی آزاد یعنی اگوی حاکم برخودش ایجاد می شود.. افرادی که دارای چنین صنعتی هستند به صورت قانون گذاران حوزه وجودی خودشان عمل می نمایند و به قول معروف رئیس خودشان هستند و به عقیده براهام ماسلو، در پی درک و دریافت حقایق خودشان می باشند.
اگر یک عامل محرک تسیلم ناپذیر است که از اکثر منابع داخلی شاخص به طور موثر استفاده می کنند تا او را به صورت بالقوه ارضاء نماید. البته، بسیاری از ما چنین وضعیت یا چهارچوبی را رعایت نمی کنیم اما ما دارای کیفیت هایی از یکپارچگی شخصی هستیم و نوعی از هوشیاری از اعمال خوشان را داریم که در امتداد واقعیت های زندگی عمل می کنیم.
4-رشد و توسعه مستقر:
روح، صدای تمایلات کالبد (جسم) تن ما می باشد. با مشاهده کردن شیارها و فرورفتگی های مقرر و ترسیم و تخصیصی رفتار به یک ناحیه خاص، شخصی شاید بتواند صنعت شخصیت را تعیین کند یعنی جمجمه شناسی و تعیین شخصیت از روی آن که به فرنودرژی موسوم است. فرانتس ژوزف گال ذکر کرده بود ه بی نظمی ها و پستی و بلندی های بروی مقر با صفات ذهنی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
سیکلوپات شخصیت
1- خود مهم انگاری
3- فکر و آگاهی (هشیاری)
2- توسعه (رشد) متنفر
4- شخصیت سالم تر
5- سایکو پاتولوژی (علوم بیماری های روحی)
یک دامنه از صفات شخصی، یک موفقیت بی بها که شخص را منعکس میکند، یک سطح هوشیاری و هوشیاری فرعی که ضرورت و جوهر طبیعت داخلی ما را به تصویر می کشد، شخصیت می باشد. یک شرح متمایز می تواند به صورت یک دب اکبر بی نظیر و منحصر نبود. از صفات رفتاری سازگار شرح داده شود. اکثر ما مردم، دارای نوعی از هویت یکپارچگی هستیم، یعنی یکپارچگی شخصی/ نوعی تمایلی برای خود بازتابی در ما وجود دارد. بحث به تفسیر این امر می پردازد که چرا خود/ self در توسعه مغز و آناتومی ما مردم اهمیت دارد. فکر و هوشیاری و نگاهی به شخص سالمتر همراه با همتای آن ها را به سمت سایکو پاتولوژی یا اختلافات ذهنی می کشاند.
خود مهم انگاری (خود بزرگ بینی): این امر کافی نیست که درک کنیم که چه چیزی ما باید باشیم همگی اینکه بدانیم که ما چه هستیم و درک نمی کنیم که چه هستیم مگر اینکه بدانیم چه باید باشیم، در روزگار ما، خود را ملزم کرده ایم که «خودمان را پیدا کنیم» و یک آرزویی که همراه ما هست و به این ترتیب هسته وجودی خودمان را گم ک رده ایم، که عمل نکنیم بلکه زندگی کنیم، اصل self hood یا تحقیق فعلی برای ان می تواند توسط نظریه شخصیت شرح داده شود که یک رابطه بین ابعاد هیجانی و ادراکی را بررسی میکند. بعبارت دیگر، آنچه که ما درباره خودمان ، محیطمان و سایرین احساس می کنیم دارای یک ارتباط اندیشه و ادراک این تأثیرات است.
ناحیه رشد و جوانه زنی علاقه ما در داخل روانشناسی مربوط به خود شناسی می گردد. رفتار شما به آن چیزی گره خورده است که نحوه برداشت شما از خودتان در ارتباط با بقیه جهان نامیده می شود، و اینکه شما چگونه کارهای خودتان را کنترل و تعیین کنید بستگی به درک شما از دلایل انجام کار دارد. چنین راهبردهایی برای مدیریت و کنترل زندگی خودما منطبق با خود- کفایی (خود بسندگی) می باشد که به صورت عقیده ما درباره توانایی خودمان برای انجام رفتارهایی شرح داده می شود که باید منجر به پس آمدهای پیش بینی شده (مورد انتظار) گردد: خودکفایی زیاد، اعتماد را نشان می دهد که در آن محدوده ما می توانیم پاسخ های ضروری برای حصول قدرت را اجرا نماییم وخودکفایی کم آشفتگی را نشان می دهد که در آن پاسخ های ضروری ممکن است ماورای توانایی های ما باشد. خودشناسی و خود شایسته پنداری ترکیب می شوند تا یکپارچگی شفعی یا همبستگی شخصیت را شکل دهند. از اطلاعات و نحوه اعمال آن و تعامل با واقعیت همان گونه که توسط دیگران درک می شود یک هویت (یکپارچگی شخصیت) شکل می گیرد. یکپارچگی فردی، توسط هاینرها رتمن بررسی گردید دو ایده استقلال، اگو (نفس) را مطرح کرد. اگو توسط فروید تعریف گردید که مولفه تصمیم گیری شخصیت است، که مطابق با قانون واقعیت عمل میکند که در آن جستجوی تاخیر رضایت از متحرکت های پنهان می پردازد تا اینکه موقعیت های مناسب بتواند پیدا شود. برعکس، بسیاری از اساتید ادعا دارند اگو توسط فروید تعریف گردید که مولفه تصمیم گیری شخصیت است، که مطابق با قانون واقعیت عمل میکند که در آن به جستجوی تاخیر رضایت ازمحرک های پنهان می پردازد تا اینکه موقعیتهای مناسب بتواند پیدا شود. برعکس، بسیاری از اساتید ادعا دارند اگو (نفس) دارای اعمال مهمی می باشد و همراه با اتونومی یا استقلال، یک اگوی آزاد یعنی اگوی حاکم برخودش ایجاد می شود.. افرادی که دارای چنین صنعتی هستند به صورت قانون گذاران حوزه وجودی خودشان عمل می نمایند و به قول معروف رئیس خودشان هستند و به عقیده براهام ماسلو، در پی درک و دریافت حقایق خودشان می باشند.
اگر یک عامل محرک تسیلم ناپذیر است که از اکثر منابع داخلی شاخص به طور موثر استفاده می کنند تا او را به صورت بالقوه ارضاء نماید. البته، بسیاری از ما چنین وضعیت یا چهارچوبی را رعایت نمی کنیم اما ما دارای کیفیت هایی از یکپارچگی شخصی هستیم و نوعی از هوشیاری از اعمال خوشان را داریم که در امتداد واقعیت های زندگی عمل می کنیم.
4-رشد و توسعه مستقر:
روح، صدای تمایلات کالبد (جسم) تن ما می باشد. با مشاهده کردن شیارها و فرورفتگی های مقرر و ترسیم و تخصیصی رفتار به یک ناحیه خاص، شخصی شاید بتواند صنعت شخصیت را تعیین کند یعنی جمجمه شناسی و تعیین شخصیت از روی آن که به فرنودرژی موسوم است. فرانتس ژوزف گال ذکر کرده بود ه بی نظمی ها و پستی و بلندی های بروی مقر با صفات ذهنی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
سیکلوپات شخصیت
1- خود مهم انگاری
3- فکر و آگاهی (هشیاری)
2- توسعه (رشد) متنفر
4- شخصیت سالم تر
5- سایکو پاتولوژی (علوم بیماری های روحی)
یک دامنه از صفات شخصی، یک موفقیت بی بها که شخص را منعکس میکند، یک سطح هوشیاری و هوشیاری فرعی که ضرورت و جوهر طبیعت داخلی ما را به تصویر می کشد، شخصیت می باشد. یک شرح متمایز می تواند به صورت یک دب اکبر بی نظیر و منحصر نبود. از صفات رفتاری سازگار شرح داده شود. اکثر ما مردم، دارای نوعی از هویت یکپارچگی هستیم، یعنی یکپارچگی شخصی/ نوعی تمایلی برای خود بازتابی در ما وجود دارد. بحث به تفسیر این امر می پردازد که چرا خود/ self در توسعه مغز و آناتومی ما مردم اهمیت دارد. فکر و هوشیاری و نگاهی به شخص سالمتر همراه با همتای آن ها را به سمت سایکو پاتولوژی یا اختلافات ذهنی می کشاند.
خود مهم انگاری (خود بزرگ بینی): این امر کافی نیست که درک کنیم که چه چیزی ما باید باشیم همگی اینکه بدانیم که ما چه هستیم و درک نمی کنیم که چه هستیم مگر اینکه بدانیم چه باید باشیم، در روزگار ما، خود را ملزم کرده ایم که «خودمان را پیدا کنیم» و یک آرزویی که همراه ما هست و به این ترتیب هسته وجودی خودمان را گم ک رده ایم، که عمل نکنیم بلکه زندگی کنیم، اصل self hood یا تحقیق فعلی برای ان می تواند توسط نظریه شخصیت شرح داده شود که یک رابطه بین ابعاد هیجانی و ادراکی را بررسی میکند. بعبارت دیگر، آنچه که ما درباره خودمان ، محیطمان و سایرین احساس می کنیم دارای یک ارتباط اندیشه و ادراک این تأثیرات است.
ناحیه رشد و جوانه زنی علاقه ما در داخل روانشناسی مربوط به خود شناسی می گردد. رفتار شما به آن چیزی گره خورده است که نحوه برداشت شما از خودتان در ارتباط با بقیه جهان نامیده می شود، و اینکه شما چگونه کارهای خودتان را کنترل و تعیین کنید بستگی به درک شما از دلایل انجام کار دارد. چنین راهبردهایی برای مدیریت و کنترل زندگی خودما منطبق با خود- کفایی (خود بسندگی) می باشد که به صورت عقیده ما درباره توانایی خودمان برای انجام رفتارهایی شرح داده می شود که باید منجر به پس آمدهای پیش بینی شده (مورد انتظار) گردد: خودکفایی زیاد، اعتماد را نشان می دهد که در آن محدوده ما می توانیم پاسخ های ضروری برای حصول قدرت را اجرا نماییم وخودکفایی کم آشفتگی را نشان می دهد که در آن پاسخ های ضروری ممکن است ماورای توانایی های ما باشد. خودشناسی و خود شایسته پنداری ترکیب می شوند تا یکپارچگی شفعی یا همبستگی شخصیت را شکل دهند. از اطلاعات و نحوه اعمال آن و تعامل با واقعیت همان گونه که توسط دیگران درک می شود یک هویت (یکپارچگی شخصیت) شکل می گیرد. یکپارچگی فردی، توسط هاینرها رتمن بررسی گردید دو ایده استقلال، اگو (نفس) را مطرح کرد. اگو توسط فروید تعریف گردید که مولفه تصمیم گیری شخصیت است، که مطابق با قانون واقعیت عمل میکند که در آن جستجوی تاخیر رضایت از متحرکت های پنهان می پردازد تا اینکه موقعیت های مناسب بتواند پیدا شود. برعکس، بسیاری از اساتید ادعا دارند اگو توسط فروید تعریف گردید که مولفه تصمیم گیری شخصیت است، که مطابق با قانون واقعیت عمل میکند که در آن به جستجوی تاخیر رضایت ازمحرک های پنهان می پردازد تا اینکه موقعیتهای مناسب بتواند پیدا شود. برعکس، بسیاری از اساتید ادعا دارند اگو (نفس) دارای اعمال مهمی می باشد و همراه با اتونومی یا استقلال، یک اگوی آزاد یعنی اگوی حاکم برخودش ایجاد می شود.. افرادی که دارای چنین صنعتی هستند به صورت قانون گذاران حوزه وجودی خودشان عمل می نمایند و به قول معروف رئیس خودشان هستند و به عقیده براهام ماسلو، در پی درک و دریافت حقایق خودشان می باشند.
اگر یک عامل محرک تسیلم ناپذیر است که از اکثر منابع داخلی شاخص به طور موثر استفاده می کنند تا او را به صورت بالقوه ارضاء نماید. البته، بسیاری از ما چنین وضعیت یا چهارچوبی را رعایت نمی کنیم اما ما دارای کیفیت هایی از یکپارچگی شخصی هستیم و نوعی از هوشیاری از اعمال خوشان را داریم که در امتداد واقعیت های زندگی عمل می کنیم.
4-رشد و توسعه مستقر:
روح، صدای تمایلات کالبد (جسم) تن ما می باشد. با مشاهده کردن شیارها و فرورفتگی های مقرر و ترسیم و تخصیصی رفتار به یک ناحیه خاص، شخصی شاید بتواند صنعت شخصیت را تعیین کند یعنی جمجمه شناسی و تعیین شخصیت از روی آن که به فرنودرژی موسوم است. فرانتس ژوزف گال ذکر کرده بود ه بی نظمی ها و پستی و بلندی های بروی مقر با صفات ذهنی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
گاه دیده میشود که دانش آموزی از عهده انجام کاری برمیآید اما آن کار را به دفعات لازم انجام نمیدهد. مثلا سلام کردن را یاد گرفته است اما به ندرت به افراد بزرگتر از خود سلام میکند یا میتواند تکالیفش را انجام دهد اما در این کار سستی نشان میدهد. در این گونه موارد با استفاده از روشهای افزایش رفتار میتوان رفتار دلخواه را در او افزایش داد.
روش تقویت مثبت برای افزایش رفتارهای مطلوب
روش تقویت مثبت تقریبا همان روش متداول پاداش است که همه معلمان با آن آشنا هستند و غالبا آن را مورد استفاده قرار میدهند. با این حال بین پاداش و تقویت مثبت اندک تفاوتی وجود دارد که روان شناسان را بر آن داشته است تا به جای پاداش از اصطلاح دقیقتر تقویت مثبت استفاده کنند. در پاداش دادن افراد هدف ما بطور عمده قدردانی و سپاسگذاری از اعمال گذشته آنهاست و گرچه پاداش یک رفتار معمولا به تکرار آن میانجامد هدف ما از پاداش دادن رفتار ضرورتا تکرار آن رفتار در آینده نیست.
اما در تقویت مثبت هدف الزاما تکرار رفتار است یعنی اگر پس از تقویت یک رفتار احتمال وقوع آن رفتار در شرایط همسان آتی افزایش نیابد گفته میشود که تقویت صورت نگرفته است. تقویت مثبت بهترین و موثرترین روش افزایش رفتار است . فرایندی که در آن ارائه تقویت کننده مثبت بعد از رفتار منجر به نیرومند شدن آن رفتار میشود. وقتی معلم تصمیم میگیرد هر وقت دانش آموزان موقع ورود به کلاس به او سلام کنند با لبخند زدن به هنگام جواب دادن به سلام آنها رفتار سلام کردن آنها را تقویت کند در واقع از تقویت مثبت استفاده میکند.
اصول تقویت مثبت
اصل اول
از تقویت کننده مناسب استفاده کنید. تقویت کنندههای مختلف بر افراد مختلف تاثیرات متفاوتی دارند. همچنین تاثیر یک تقویت کننده واحد بر یک فرد معین در شرایط مختلف متفاوت است. بنابراین لازم است در استفاده از تقویت کنندهها در شرایط گوناگون و با افراد مختلف این نکته به خوبی مورد توجه قرار گیرد.
اصل دوم
فوریت تقویت یک عامل مهم است. تقویت فوری اثر بخشی بیشتری از تقویت همراه با تاخیر دارد و گاه تقویتی که با تاخیر انجام شده هیچ فایدهای ندارد. معلم باید بلافاصله پس از انجام رفتار مطلب از سوی دانش آموزان آن رفتار را تقویت کند و فاصله بین تقویت و رفتار را به حداقل برساند.
اصل سوم
مقدار تقویت را توصیه میکند. دانش آموزان اگر ببینند معلمی همیشه و در هر مورد با دلیل و بیدلیل همه را مورد تشویق و تمجید قرار میدهد رفتار تقویت کننده او نسبت به دانش آموزان اثر تقویتیاش را از دست میدهد بنابراین لازم است مقدار و میزان مناسب تقویت رعایت گردد.
اصل چهارم
توصیه میکند که از موقعیتها و تقویت کنندههای تازهتر استفاده شود. افراد موقعیتهای جدید یادگیری و انجام فعالیتهای تازه را به موقعیتها و فعالیتهای تکراری ترجیح میدهند. بنابراین معلمان باید بکوشند تا در آموزش و افزایش رفتارهای مطلوب روشها و فنون گوناگون را بکار برند تا دانش آموزان مرتبا خود را در شرایط تقویتی حس کنند. همچنین بهتر است معلمان سعی کنند تا از روشهای تقویتی متنوع استفاده کنند و برای مدتی طولانی از یک تقویت کننده بطور تکراری استفاده نمایند.
روش تقویت منفی برای افزایش رفتارهای مطلوب
تقویت منفی نیز سبب افزایش رفتار میشود. تفاوت این روش با تقویت مثبت در آن است که در تقویت مثبت ارائه یک تقویت کننده مثبت مثل یک جایزه ، یک آفرین و ... رفتار مطلوب را نیرومند میسازد. در حالی که در تقویت منفی حذف یک عامل منفی یا فرار از آن منجر به نیرومندی رفتار میشود. نام دیگر تقویت کننده منفی محرک آزارنده است زیرا حضور آن در موقعیت موجب آزار فرد میشود و لذا حذف آن از موقعیت یا به تعویق افتادن آن سبب تقویت رفتاری از فرد میشود که به حذف یا به تعویق افتادن آن منجر شده است.
تقویت منفی مانند تقویت مثبت از پدیدههای معمولی زندگی روزانه است. کودکی که تازه راه رفتن را آموخته است اگر هنگام راه رفتن قدم اشتباهی بردارد زمین خواهد خورد و بخصوص از بدنش درد خواهد گرفت و بعد برای احتراز از زمین خوردن خواهد کوشید تا از انجام حرکت غلط جلوگیری به عمل آورد. در کلاس درس معلم ممکن است با تهدید کردن دانش آموز به گرفتن نمره کم و مردود شدن در امتحان آنها را به درس خواندن وا دارد و رفتار درس خواندن را در آنها تقویت کند.
چگونه دانش آموزان خلاق تربیت کنیم،روش های پرورش خلاقیت دانش آموزان در کلاس درس و مدرسه
خلاقیت زیباترین و شگفت انگیزترین خصیصه ی انسان است. غنا، پویایی و بقای هر فرهنگ و تمدنی به خلاقیت مردمان آن بستگی دارد و این واقعیت را تاریخ بارها به اثبات رسانده است.
اکنون در آغاز هزاره ی سوم به جرأت می توان گفت خلاقیت همان چیزی است که زندگی مدرن بشر متمدن را از زندگی ابتدایی انسان نخستین جدا می کند. اگر اکنون در شروع قرن بیست ویکم مشاهده می کنیم که در قسمتی از دنیا انسان هایی رؤیایی دست یابی به کرات دور دست و سکونت در فضا را به واقعیتی عینی بدل کرده اند ، برای لحظه ای بیندیشیم که در همین لحظه در گوشه های دیگری از دنیا ، انسان های دیگری نیز زندگی می کنند که شیوه ی زیستن آنها همانند بشر هزاران سال پیش است ، به راز خلاقیت ، این موهبت منحصر به فرد انسان ، پی خواهیم برد.
فصل اول
ü ویژگیهای شخصیت خلاق
ü دانش آموز خلاق را بشناسید
ویژگیهای شخصیت خلاق
هر چند خلاقیت یک توانایی همگانی است و همه ی انسان ها کمابیش از آن برخوردارند، اما افراد ی که خلاقیت بالایی دارند و به عنوان افرادی خلاق شناخته می شوند، دارای خصوصیات شخصیتی و رفتاری ویژه ای هستند که به وسیله ی این خصوصیات می توان آن ها را از سایر افرادی که از خلاقیت کم تری برخوردار هستند ، تشخیص داد. فایده ی اصلی آشنایی با ویژگی های افراد خلاق این است که می توانیداز آن ها به عنوان الگوهای رفتاری برای ایجاد و پرورش رفتارهای خلاقانه در کودکان استفاده کنید . در این قسمت با مهمترین و بارزترین این ویزگی ها آشنا می شوید:
_ استقلال_ ریسک پذیری_ کنجکاوی_ علاقه به کارهای پیچیده_ تحمل ابهام
_ انعطاف پذیری_ شوخ طبعی_ اعتمادبه نفس بالا_ ابتکار_ پشتکار_ تخیل قوی
_ حساسیت وتوجه_ زیبایی دوستی_ تردید
دانش آموزخلاق رابشناسید
هرچندبسیاری ازویژگیهای کلی افرادخلاق که درقسمت قبل معرفی گردیدکمابیش شامل دانش آموزان خلاق نیزمیگردد،اماازآنجاکه تاکیداصلی این کتاب ،پرورش خلاقیت دانش آموزان خلاق که معمولا درمحیط مدرسه وکلاس درس مشاهده میشود،دربخشی مجزابرشمرده شود.درهمین موردسه دلیل دیگر نیزوجودداردکه این ضرورت راتاکیدکند:
1: محیط مدرسه وکلاس به خودی خودرفتارهای ویژه ای رادردانش آموزان خلاق ایجادمیکندکه ممکن است دانش آموزان هارا درمحیط منزل یامحیط های دیگرنمایان سازدویابه گونه ای متفاوت نشان دهد.
2: بسیاری ازرفتارهای دانش آموزان خلاق،خاص محیط تحصیلی آن هاست وازلحاظ نوع وشدت با خصوصیات سایرافرادخلاق متفاوت است
3: آشنایی باخصوصیات بارزدانش آموزان خلاق به معلم امکان میدهدتاآن هارابهتربشناسدوبه برنامه ریزی درجهت تقویت،پرورش،تغییرواصلاح مواردلازم بپردازد.
به طورکلی دانش آموزخلاق غالبا ازطریق خصوصیات ورفتارهای زیرقابل شناسایی است:
1: ایده ها ونظرات خودرابدون ترس در کلاس مطرح می کند.
2: معمولا برای مسائل راه حل ها و پاسخ هایی متفاوت از سایر دانش آموزان ارائه می کند.
3: به فعالیت های هنری علاقه زیادی داردودراین زمینه دارای تجربه ومهارت است.
4: غالباً ایده ها و راه حل های بیش تری نسبت به سایر هم کلاسی های خود پیش نهاد
می کند.
5 : معمولاً قادر است با طنز پردازی ها و شوخی های جالب دیگران را بخنداند.
6: تمایل زیادی به تغییر نظرات معلم و یا مطالب کتاب دارد.
7: در کلاس اغلب سوالاتی غیر عادی و گاه عجیب و غریب می پرسد.
8: علاقه ی زیادی به نقاشی و ترسیم افکار و ایده های خود دارد.
9: انتقادگر است و هر نظر یا عقیده ای را به راحتی نمی پذیرد .
10:گاهی به خاطر بیان نظرات و ایده های عجیب و غریبش در نظر دانش آموزان دیگر
فردی غیر عادی جلوه می کند.
11: از قوه ی تخیل خوبی برخوردار است.
12: معمولاً در کلاس با آب و تاب صحبت می کند و سعی می کند ایده هایش را با جزئیات کامل شرح دهد.
13: داری ابتکار است و غالباً ایده ها و پاسخ های منحصر به فرد ارائه می کند.
14: حساس ، باریک بین و نکته سنج است .
15: بسیار فعال است و غالباً در آن واحد چند طرح و ایده در زمینه های مختلف را در سر می پروراند.
16: به تجربه و آزمایش علاقه ی فراوانی دارد.
17: در نفوذ و تأثیر گذاری بر دوستان خود از توانایی زیادی برخوردار است.
18: آمادگی طرد شدن و عدم تأیید از طریق دیگران را داراست.
19: به مطالعه ی موضوعات متنوع و گوناگون علاقه مند است و زمان قابل توجهی را به این امر اختصاص می دهد.
20: از اطلاعات عمومی زیادی برخوردار است و سعی می کند که از آن ها استفاده ی عملی و کاربردی کند.
دانش آموز خلاق:قبل از این که گردو را بشکنم به این فکر افتادم که شایدبتوانم با نیمه ی پوست آن د وتا لاک پشت درست کنم
فصل دوم
ü موانع خلاقیت
ü موانع خلاقیت در محیط مدرسه
ü موانع خلاقیت در محیط خانواده
موانع خلاقیت در محیط مدرسه
1. تأکید زیاد بر نمره ی دانش آموز به عنوان ملاک خوب بودن
2. روش های تدریس سنتی و مبتنی بر معلم محوری
3. عدم شناخت معلم نسبت به خلاقیت
4. فقدان حداقل امکانات لازم برای انجام فعالیت های خلاق دانش آموزان
5. اهداف و محتوای کتاب های درسی
6. عدم توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان
7. عدم پذیرش ایده های جدید
8. ارایه ی تکالیف درسی زیاد به دانش آموزان .
9. استهزا و تمسخر به خاطر ایده یا نظر اشتباه
دانش آموز خلاق :به خانم معلم گفتم که نقاشی خواب دیشب خودم راکشیده ام. اما او هم مثل بقیه ی بچه ها مرا مسخره کرد ؛ من هم
آن را پاره کردم و به جای آن یک خانه و یک درخت کشیدم
موانع خلاقیت در محیط خانواده
1. تأکید بیش از حد والدین بر هوش و حافظه ی کودک
2. ایجاد رقابت میان کودکان
3. تأکید افراطی بر جنسیت کودک
4. قرار دادن قوانین خشک و دست وپاگیر