لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 182
جنگ شناسی یا پولمولوژی
فصل اول
مقدمه و کلیات
جنگ شناسی یا پولمولوژی با جامعه شناسی جنگ – یعنی شناخت تأثیر جنگ بر جامعه و متقابلاً تأثیر جامعه بر جنگ – متفاوت است. همچنین باید آن را از علم جنگ به مفهومی که در مراکز نظامی تعلیم می دهند و متخصصان نظامی، فرماندهان و افسران را تربیت می کنند. (ادیبی سده، 1379:8)
پولمولوژی، ترکیبی از واژه های یونانی polemos به معنای «جنگ» و logos به معنای «بررسی و شناسایی» است و در شکل کلی می توان ان را «علم جنگ» نامید. پولمولوژی به مطالعة شکل ها، علت ها، نتیجه ها و عملکردهای جنگ به عنوان یک پدیدة اجتماعی می پردازد. (بوتول، 1:1368)
جنگ، بی تردید، شگفت انگیزترین پدیدة اجتماعی است. اگر بنا به گفتة دورکیم جامعه شناسی بیان تاریخ به صورتی دیگر باشد، می توان گفت که جنگ آفرینندة تاریخ است. در واقع، تاریخ صرفاً با توصیف کردن کشمکش های مسلحانه آغاز شده است و بعید می نماید زمانی برسد که این پدیده کاملاً از بین برود، زیرا جنگ ها مشخص ترین مبادی تاریخ، و در عین حال، مرزهایی هستند که مراحل مهم حوادث را از یکدیگر متمایز می کنند. تقریباً نمامی تمدن های معروف بر اثر جنگ از بین رفته اند. همة تمدن های جدید نیز با رخ دادن جنگ پا به عرصة وجود نهاده اند. سیادت هایی که هر از چندگاه، نوعی جامعة خاص را در صدر جوامع بشری می نشانند، زادة جنگ هستند و مشروعیت خود را از آن ئیم گیرند.
به علاوه، جنگ یکی از عوامل اصلی تقلید جمعی است که در تغییرات اجتماعی نقش بسیار مهمی ایفا می کنند. جنگ بسته ترین جوامع را وا می دارد تا دیر یا زود دروازه های خود را بگشایند؛ مانند چین، ژاپن یا مراکش در طول قرن اخیر. جنگ احتمالاً نیرومندترین شکل تماس تمدن ها با یکدیگر است. جنگ انزوای روانی را به زور از بین می برد و حتی در نوع پوشش نیز تأثیر می گذارد. از روی برش لباس نظامیان می توان فاتح حقیقی جنگی را که سال ها پیش درگرفته است تشخیص داد؛ بعد از حکومت ناپلئون، از لباس های نظامی فرانسوی تقلید می کردند، پس از سال 1918 از لباس های نظامی انگلیسی، و امروز از لباس های نظامی امریکایی و روسی تقلید می کنند.
مختصر اینکه جنگ از تمامی شکل های تحولات حیات اجتماعی مهم تر است. جنگ نوعی «تحول شتابان» است. بنابراین، شاید تعجب آور باشد که چرا تا کنون علمی واقعی به نام «جنگشناسی» یا «پولمولوژی» به وجود نیامده است. به راستی، چرا کمتر محققی به مطالعة عینی ویژگی ها و جنبه های عملکردی جنگ، که مهم ترین پدیدة اجتماعی است، رغبت نیافته است؟ از نیم قرن پیش تا کنون شاهد افزایش آزمایشگاه هایی هستیم که به مطالعة تخصصی برروی بیماری های مهلک مانند سرطان، سل، طاعون و تب زرد می پردازد.
تعداد این آزمایشگاه ها مدام در حال افزایش است و باید چنین باشد. اما چرا برای مطالعة جنگ که به تنهایی بیش از همة بلایا و آفات قربانی گرفته و مصیبت وبه بار آورده است، جتی یک مؤسسة تحقیقاتی تأسیس نشده است؟
ارسطو می گوید که علم، زادة حیرت است. می توان گفت نخستین چیزی که مانع مطالعة علمی موقلة جنگ می شود این است که این پدیده در عین حیرت انگیز بودن، برای ما به قدری عادی است که به سختی می توانیم از آن شگفت زده شویم. پرودن، نظریه پرداز سوسیالیست فرانسوی می گوید: (هیچ خواننده ای نیاز ندارد به او بگویند که جنگ از لحاظ فیزیکی یا تجربی چگونه چیزی است. هر کس تصویری از جنگ دارد؛ بعضی به سبب آنکه خود شاهد جنگ بوده اند، جمعی به علت ارتباطات عدیده ای که با جنگ داشته اند و بسیاری به علت آنکه خود مستقیماً جنگیده اند. بنابراین، ابتدا باید با اسن بداهت کاذب جنگ مبارزه کرد. در این مورد، بداهت ناشی از عادتی روانی است دکه از بچگی در ما به جا مانده است. تمام پسربچه ها دوست دارند از سربازان تقلید و جنگ بازی کنند.»
دومین مانع بر سر راه مطالعة علمی جنگ، این است که جنگ ظاهراً به طور کامل به ارادة ما بستگی دارد. جنگ آغاز و پایانی دارد و در لحظه ای مشخص با همة تشریفات سیاسی و مذهبی خاص خود شروع می شود. برای جنگ دلایلی برمی شمارند که از مدت ها پیش از طریق بحث و مشورت تدارک دیده شده اند. به نظر ما، اگر هر جنگی مستقلاً در نظر گرفته شود، ارادی، قابل اجتناب و صرفاً معلول تصمیمی که از دیرباز سنجیده و پخته شده است، به نظر خواهد رسید.
بی شک این اعتقاد که جنگها کاملاً ارادی و آگاهانه اند، از مانعی اصلی سرچشمه می گیرد که بر سر راه مطالعة علمی جنگها قرار دارد. در اینجا سخن از یک «مغالطة حقوقی» به میان می اید. با وجود تکذیب مکرر تاریخ، حقوقدانان هنوز جنگ را از مقوله نزاع میان افراد، مشاجره، دوئل یا کشمکش توأم با فحاشی می دانند. گاهی با نیز به تقلید از قراردادهای حقوقی خصوصی یا قانون جزا، برای پیمان ها، دادگاه ها یا قوانین بین المللی طرح هایی تهیه می کنند. عده ای می خواهند با نوعی آئین، مطابق الگوی قواعد جنگ تن به تن یا مقررات بوکس و فوتبال، برای جنگ مقرراتی تدوین کنند. طرح های حاکمیت نیز تا کنون حاصلی جز بازنویسی حقوق خصوصی، یا حداکثر حقوق خانخانی با تعبیر خاص آن از حکمیت تیولداران در منازعات، مانند دادگاه بارون ها، حاصلی نداشته است.
اگرچه این همه، مسکن هایی آنی هستند و راه حل های موقت اند، هرچه قدر مشروع و قابل درک باشند، مانع اصلی بر سر راه مطالعه علمی جنگ ها به حساب خواهند آمد (بوتول، 1368: 4-2). بدین ترتیب، می توان گفت و صاحبنظران علوم اجتماعی، توجه نسبتاً ناچیزی به مطالعه در بارة جنگ نشان داده اند. (باتومور، 1357: 249)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 46 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقاله ای پیرامون آخرت شناسى(ESCHATOLOGY)
چهار شنبه ۲۴ آبان ۱۳۸۵
الف. امتناع تناسخصرف نظر از افراد نادرى چون قطب الدّین شیرازى فلاسفه مسلمان نظریه تناسخ یا انتقال نفس را رد کرده اند. ملاّصدرا برهانهاى عام مشّائیان در مثل ابن سینا را در ردّ تناسخ توصیف و از آن حمایت مى کند. برابر این ادله عام رابطه نفس با بدن از گونه رابطه صورت و ماده و ارتباط عمیقى است. در شیئ مرکّب از یک ماده و صورت اگر صورت یا مادّه از میان رود کامل کننده آن (ماده یا صورت) هم از بین خواهد رفت و گفتن این که یا صورت به مادّه دیگرى منتقل شده است یا ماده به صورت دیگرى انتقال یافته قول نامعقولى است. کلّ آن (ماده و صورت) از بین مى رود و به جاى آن کلّ به طور کامل جدیدى پدیدار مى شود. در مواردى مانند نفس انسان که جوهرى تباهى ناپذیر است و بویژه در مورد نفوس انسانى به فعلیّت رسیده و رشد یافته که به مرحله عقل محض رسیده اند قول به تناسخ نابخردانه است چون چنین نفسهایى دیگر نیازى به بدن ندارند.1امّا غیر از این ملاّصدرا برهان ویژه خودش را که بر تصوّر او از (حرکت جوهرى) استوار است براى ردّ تناسخ به کار مى گیرد. برابر این نظریه هم نفس و هم بدن در آغاز بالقوّه اند. وقتى این بالقوّگیها کم کم به فعلیّت مى رسند نفس و بدن به عنوان یک کلّ مرکب با یک جریان تکاملى به حرکت صعودى درمى آیند.این چنین نیست که نفس به تنهایى حرکت کند و بدن ساکن باقى بماند یا به عکس بلکه مجموع آن دو از رهگذر کمال تدریجى به مرتبه وجودى جدیدى مى رسند. وقتى نطفه بدل به جنین مى شود نه تنها حیات به وجود مى آید بلکه تغییرى جسمانى هم ایجاد مى شود.و این رشد دوجانبه در طول عمر ادامه مى یابد. از آن جاکه این حرکت غیرقابل برگشت است نامعقول خواهد بود که نفس رشد یافته پس از ترک بدن خودش بخواهد وارد بدن رشد نایافته جدیدى شود و از نو شروع به رشد کند. به عبارت دیگر آن سیر قهقرایى که لازمه اعتقاد به تناسخ است امرى است محال.2با این همه انکار تناسخ اشکالهاى جدّى خاصّى را به همراه دارد که پاره اى از آنها ناشى از متون دینى است و پاره ٌ دیگر ناشى از دیدگاههاى خاص فلسفى درباره سرنوشت انسانهاى رشدنیافته دیدگاههایى که مقبول صدرا هم هست.ازجمله مشکلات دینى فرازها و آیه هایى از قرآن و فرازها و جمله هایى از روایات است که [برابر آنها ] خداوند گروهى از آدمیان را به دلیل کردار بدشان به شکل میمون و خوک درمى آورد.3 به طور کلّى نظریه هاى مشهور معاد جسمانى که به اتّحاد دوباره نفسها با بدنهاى جدید نظر دارند ناگزیر بر تناسخ استوارند. براساس آراى فلسفى مربوط به آخرت [نیز] نفوس رشد نایافته چون برهنه از بدن نمى توانند بود و بدن خاکى هم باقى نیست باید با بدنى از نوع دیگر اتّحاد یابند و تناسخ هم به طور دقیق به معناى همین اتّحاد نفس با بدنى دیگر است.ملاّصدرا مى گوید: به دلیل این اشکالهاست که گفته اند: همه اقوال مربوط به معاد جسمانى ناگریز مبتنى بر تناسخند.4 ملاّصدرا به همه این اشکالها براساس دیدگاههاى خود در باب (حرکت جوهرى) و (عالم مثال) پاسخ مى دهد.همه نفوس رشد نایافته یا نفوسى که در این زندگى کردارهاى زشتى انجام داده اند چون نمى توانند برهنه از بدن باشند و چون این بدن مادّى نمى تواند پس از نابودى دوباده زنده شود با تجسّم اعمال و حالات روانى ذاتى که در این زندگى تحصیل کرده اند بدنى از خود به صورت بدن عالم مثال خلق مى کنند که در آن همه حالتها و طبایع روانى به صور عینى دگر مى شوند که هنگام بحث از مسأله معاد به آن خواهیم پرداخت. بدین سان نفسى که به آز بسیار دچار است خودش را به صورت یک خوک واقعى خواهد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
زمین شناسی زاگرس
چهار سازند ایلام، گورپى، تاربور و امیران، نشانگر بخشى از سنگهاى کرتاسة بالایى زاگرس هستند. بخش پایینى سازند ساچون نیز سنگوارة ماستریشتین دارد.
سازند آهکى ایلام : سازند ایلام به دو رخسارة عمیق و کم عمق دیده میشود. برش الگوى این سازند که نشانگر رخسارههاى عمیق است، در پایانة شمال باخترى کبیرکوه در 12 کیلومترى شهرستان ایلام اندازهگیرى شده است. در این بُرش، سازند ایلام شامل 190 متر سنگآهکهاى رسى دانه ریز پلاژیک خاکسترى رنگ با لایهبندى منظم و میانلایههاى نازک شیل، و سن سانتونین – کامپانین است.
وجود قلوههاى درشت هماتیت در پایة بُرش الگو، نشانگر ناپیوستگى رسوبى است که ممکن است به سازند سَروَک و یا سورگاه باشد. ولى مرز بالایى آن با سازند گورپى همساز است.
رخسارههاى کم عمق سازند ایلام در نواحى فارس و خوزستان، گسترش دارد که شامل سنگآهکهاى قلوهاى است که همچنان سن سانتونین تا کامپانین دارد. در برخى نقاط میتوان ارتباط بین انگشتى دو رخسارة پلاژیک و کم عمق سازند ایلام را دید.
سازند شیلى گورپى : بُرش الگوى این سازند در تنگ پابده در شمال مسجد سلیمان (میدان نفتــى لالى) 320 متر ستبرا دارد، ولى پیش از معرفــى این بُرش، به این واحد سنگى « مـارن دزک »، « مارنهاى گلوبیژرینا »، گفته میشد که شامل سازند گورپى و سازند پابده بود.
در بیشتر نواحى زاگرس، سازند گورپى شامل مارن، شیلهاى خاکسترى مایل به آبى است که میانلایههایى از سنگآهکهاى نازک رُسى دارد و به دلیل زود فرسا بودن، سیماى آن فرسوده است. در فارس داخلى، رخسارة آهکى سازند تابور، به طور بین انگشتى جانشین سازند گورپى میشود. اگرچه مرز زیرین گورپى با سازند ایلام (درزیر) تدریجى دانسته شده، ولى سطح هوازده در این مرز میتواند نشانگر دگرشیبى خفیف باشد. در نقاطى که ایلام وجود ندارد، گورپى روى سَروَک بوده و در این حالت، ناپیوستگى رسوبى پیش از سازند گورپى آشکارتر است. مرز بالایى سازند گورپى با سازندهاى مختلف است. در لرستان مرز بالایى گورپى با شیلهاى ارغوانى سازند پابده با شواهدى از دگرشیبى فرسایشى است. سازند گورپى، در همه جا همزمان نیست. در نواحى فارس و خوزستان مرز زیرین گورپى، سانتونین و مرز بالایى آن ماستریشتین است. در لرستان، لایههاى زیرین به سن کامپانین و لایههاى بالایى تا پالئوسن ادامه دارد. سازند گورپى، سنگ پوش مخازن نفتى سَروَک است.این سازند (گورپى) داراى دو عضو آهکى رسمى (امام حسن، سیمره) و یک عضو غیر رسمى (آهک منصورى) است (مطیعى، 1372.
« عضو آهکى امام حسن » 114 متر سنگآهک رُسى، ستبرلایه، ریز دانه و خاکسترى به همراه میانلایههاى مارن است. به دلیل سختى بیشتر، در درون شیلهاى گورپى برجستگى دارد. این عضو بیشتر در لرستان و فروافتادگى دزفول دیده شده است.
« عضو آهکى سیمره » شامل سنگآهکهاى قهوهاى رنگ داراى دو کفهایهاى نوع لوفا است و در مقایسه با بخش آهکى امام حسن، رخسارة کم عمقترى دارد.
« عضو آهکى منصورى » یک سنگآهک نریتیک منقطع در سازند گورپى است که در باختر خوزستان برونزد دار، ولى به سمت شمال خاورى ناپدید میشود.
سازند آهکى تاربور : سازند آهکى تاربور یک واحد سنگچینهاى از نوع ریفهاى رودیستى است که در فارس داخلى توسعه دارد. به همینرو، بُرش الگوى آن در کوه گَدوان و در نزدیگى روستاى تاربور در استان فارس مطالعه شده است. در محل الگو، سازند تاربور حدود 527 متر سنگآهکهاى تودهاى با مقدار فراوانى صدف است که میان دو واحد کمى هوازدة سازند گورپى (در زیر) و سازند ساچون (دربالا) قرار دارد. همبرى آن با واحد زیرین (گورپى) همشیب و ناگهانى است ولى در مرز بالایى آن مقدارى قلوههاى آهنى وجود دارد که به یک ناپیوستگى رسوبى اشاره دارد.
سنگوارههاى گوناگون به ویژه لوفتوزیاLoftusiaو سایدرولیتسSiderolitesنشانگر زمان کامپانین – ماستریشتین و شرایط ریف است. وجود برخى سنگوارههاى گروه خامى و تریاس سبب شده بود تا این سازند به سن ژوراسیک و یا تریاس دانسته شود که این تصور نادرست است (مطیعى،
سنگهاى آذرین با ساخت بالشى به صورت بین لایهاى و یا سنگهاى آذرین درونى بازیک، متعلق به ترشیرى بالایى نیز در این توالى تداخل دارند (مطیعى، 1372
گفتنى است که از فارس داخلى به سوى جنوب باختر، سازند تاربور تغییر رخساره میدهد. نخست به سنگآهکهاى نازک لایه با منشأ عمیق و سپس با رخسارة شیلى سازند گورپى جانشین میشود.سازند آوارى امیران: سازند آوارى امیران شامل حدود 871 متر سیلت سنگ و ماسهسنگ به رنگ سبز زیتونى تیره تا قهوهاى و مقدارى سنگآهک و کنگلومرا با رخسارة فلیش گونه است، به همینرو، گاهى با نام فلیشهاى امیران از آن یاد میشود. در حوالى خرمآباد، بخش پایینى فلیشهاى امیران کنگلومرایى است که به آن « بخش کنگلومراى خرمآباد » نام دادهاند
سازند امیران فقط در شمال خاورى لرستان برونزد دارد. به همین دلیل بُرش الگوى آن در تاقدیس امیران، در کنار راه اندیمشک – خرمآباد (نزدیک روستاى معمولان) اندازهگیرى شده است. مرز پایینى امیران با مارنهـــاى خاکستــرى رنگ سازند گورپــى همشیب و تدریجــى است. مرز بالایــى آن ممکن است بــه « سنگآهکهاى تلهرنگ » و یا « کنگلومراى کشکان » باشد. امیران به طور جانبى به سازندهاى گورپى و پابده تبدیل میشود
بررسیهای باستان شناسی – انسان شناسی در ایران امروزی برای شناسایی دوره پارینه سنگی، هم جدید و هم محدود است. به دلیل همین دو امر، اطلاعات به دست آمده نیز بسیار ناچیز و در محدوده ظن و گمان است. ولی به نظر می رسد که با توجه به جغرافیای طبیعی و وضعیت اقلیمی ایران، در این سرزمین دستهای کوچکی از انسان به صورت پراکنده قادر به زیست و تامین نیازهای غذایی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 44
جامعه شناسی و اقتصاد و فرهنگ در ایران امروز
فهرست
فصل اول
فرهنگ: تعریف فرهنگ / فرهنگ و جامعه / ارتباط نمادی / هنجارهای فرهنگی / فرهنگ آرمانی و فرهنگ دولتی / سازمان فرهنگ / قومپرستی / شخصیت و قومپرستی / آثار قومپرستی / نسبیت فرهنگ / ضربه ی فرهنگی / دگرگونی فرهنگی / واپس ماندگی فرهنگی / فرهنگ پذیری / سرچشمهی دگرگونی فرهنگی و اجتماعی / دگرگونی در محیط طبیعی / دگرگونیهای جمعیتی / نیازهای تشخیص داده نشده
فصل دوم
ویژگیها، روندها و چالشهای تولید فرهنگ
ویژگیها / روندهای فرهنگی موجود / چالشها /
فصل سوم
توسعهی فرهنگی، سیاستگذاری فرهنگی
تلقی ها / ضرورتها / سیاستگذاریهای فرهنگی / واقعیات، مشکلات و انتقادات
فصل چهارم
فرهنگ جهانی و فرهنگی ملی
چشم انداز کلی / دو فرایند همراه گرایی و واگرایی / تلویزیونهای ماهواره ای و هویت فرهنگی
فصل پنجم
فرهنگی سیاسی
مفهوم فرهنگ سیاسی / مطالعه ی فرهنگ سیاسی ایران / فرهنگ سیاسی امروز ایران
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 192
روان شناسی رفتار مصرف کننده و عوامل مؤثر بر افزایش بهره وری در صنعت
پایان نامة دوره کارشناسی رشته روان شناسی عمومی
عنوان:
روان شناسی رفتار مصرف کننده و عوامل مؤثر بر افزایش بهره وری در صنعت
روان شناسی رفتار مصرف کننده و عوامل مؤثر بر افزایش بهره وری در صنعت
تشکر و قدردانی:
سپاس خداوند بزرگ و بلندمرتبه که نور دانش بر ذهن تاریک جهان تاباند
و اکنون سپاس شخصیت فرزانه و صاحب علم و کمال استاد بزرگوارم را که گوش جانم را به زمزمة دانش گشود و دلالتهای ارزنده اش در این پژوهش و در تمام مراحل تحصیل چراغ راهم بود
-مقدمه:
روان شناسی مصرف کننده، یکی از گرایشهای پرطرفدار روان شناسی در سالیان اخیر به شمار می اید که بیش از هر چیز در جست و جوی شناخت و تحلیل رفتارهای مرتبط با مصرف است. از مهم ترین زمینه های این علم، بررسی موضوع هایی چون: توقعات، سلیقه ها، و خواست های مصرف کننده (مشتریان) است. در عین حال، به کمک این علم می توان، از طریق بازنگری رفتار مصرف کننده عوامل زیربنایی مؤثر بر نگرش ها و باورهای آنها را در برگزیدن نشان (مارک) کالا مورد بررسی قرار داد و همچنین به عوامل فرهنگی – اجتماعی اثربخش بر فرآیند تصمیم گیری مصرف کننده پرداخت. با به کارگیری روش های مطالعه در حوزه رفتار مصرف کننده و پیش بینی رفتارهای مرتبط با خرید، می توان به ساخت و ارائه بهتر کالا پرداخت که در نهایت به افزایش فروش و رضایت مشتری منجر می گردد.
(آتش پور، و میس جنتیان، (1382).
همیشه برای مسئولان، برنامه ریزان، کارشناسان نیروی انسانی فعال در سازمانهای کشور و نیر متخصصان علاقمند به شرنوشت کشور این سؤال مطرح است که چگونه می توان بهره وری را در سازمانها افزایش داد؟ چگونه می توان بهره وری نیروی انسانی شاغل در سازمانها را به میزان دلخواه رسانید؟ چه عواملی باعث می شود بهره وری یک نهاد، مؤسسه یا سازمان آموزشی، تولیدی، خدماتی، نظامی و ... افزایش یا کاهش پیدا کند؟ آیا بعضی از تصمیماتی که تا کنون در رابطه با نحوه انتخاب و به کارگیری نیروی انسانی در سازمانهای کشور اتخاذ شده، در اصل اشتباه نبوده است؟ تا هنگامی که بهره وری در همه سازمانهای فعال در کشور به حد بهینه یا به عبارت دیگر به سطح ممکن نرسد، امکانات موجود برای رشد، ترقی و پیشرفت کشور در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... فراهم نخواهد آمد. هرچند عوامل متعدد در هم بافته ای باعث می شوند تا بهره وری یک سازمان افزایش یابد و در سطح دلاخواه نیز ثابت باقی بماند، اما اهمیت رهبری و مدیریت اثربخش و وجود یا حضور فعال مدیریت موفق، شایسته و کارآمد در سازمان از اهمیت عوامل دیگر در همین زمینه بیشتر است.
ساعتچی، محمود. (1376).
فلسفه مشتری مداری: با ورود به هزاره سوم میلادی، بسیاری از مفاهیم در سازمان های پیشتاز، مفهومی دیگر پیدا کرده اند و به تبع آن، نقش جدیدی را در جوامع عهده دار گشته اند. امروزه روابط انسان ها در یک تعادل طرفینی مفهوم پیدا می کند. به طوری که هر فردی از یک طرف مشتری افراد دیگر است و از طرف دیگر خود مشتریانی دارد.
تا یکصد سال قبل، بازرگانان به طور مستقیم تمام مشتریان را می شناختند و رابطه بسیار نزدیک و چهره به چهره با آنها داشتند اما توسعه روزافزون صنعت بین فروشنده و مشتری نیز فاصله انداخت تا اینکه شکل تولید تک واحدی، به تولید انبوه، ضرورت ارتباطات پیچیده تری را ایجاب نمود. در این راستا تا اوایل قرن بیستم هیچ برنامه مدونی به شکل کلاسیک انجام نشده بود و تا جایی که بررسی ها نشان می دهد، اولین کتاب در زمینه بازاریابی در سال 1919 منتشر و اولین پرسشنامه تجاری نیز در 1920 توزیع شد. بطوری که علی رغم رونق تجاری سنتی تا بعد از جنگ جهانی دوم، در سال 1931 فقط سه موسسه بازارشناسی در دنیا، با دو درصد از بودجه کل به فعالیت مشغول بودند. در یک نگاه می توان گفت، بازاریابی در سیر تکامل تاریخی خود 4 مرحله را طی کرده است که عبارتند از: 1-محصول گرایی، 2-بازارگرایی، 3-مشتری گرایی، 4-رفاه گرایی.
محمدی، (1382).