لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
شهروند کیست حقوق شهروندی چیست ؟
● شهروند کیست؟
در اینجا لازم است تعریفی از واژه شهروند ارائه گردد. آیا تنها ساکن بودن به مدت مشخص در یک شهر موجب می شود که فرد شهروند نامیده شود؟
شهروندی مقوله ای است که با مفهوم فرهنگ هر جامعه گره خورده و از آنجا که فرهنگ هر مرز و بوم ناشی از سه قلمرو اساسی فعالیتهای اجتماعی، فضای سیاسی و وضعیت اقتصادی آن جامعه است فرهنگ هر جامعه ای کاملا منحصر به فرد و هر فرهنگی نیز شهروند ویژه خود را می طلبد.
در تعریف شهروند می توان گفت که شهروند کسی است که حقوق فردی و جمعی خود را می شناسد و از آنها دفاع می کند قانون را می شناسد و به آن عمل می کند و از طریق آن مطالبه می کند، از حقوق معینی برخوردار است؛ می داند که فرد دیگری هم حضور دارد و دفاع از حقوق او یعنی دفاع از حقوق خودش و فردی که در امور شهر مشارکت دارد.
پس شهروندی نه تنها به معنای سکونت در یک شهر به مدت مشخص که به معنای مجموعه ای از آگاهی های حقوقی فردی و اجتماعی است. در یک جامعه مدنی حقوق یک فرد عبارتند از: حقوق اساسی به معنای حقوق بنیادی شهروندان یک جامعه، حقوق سیاسی به معنای حق مشارکت در فرآیندهای سیاسی، حقوق اجتماعی که در برگیرنده حقوق اقتصادی و نیز حداقل استانداردهای زندگی در تسهیلات اجتماعی است.
● شهروند موثر کیست؟
۱) از حوادث و مشکلات جاری جامعه آگاهی داشته باشد.
۲) در مسائل، مشکلات و امور جامعه ملی و محلی مشارکت فعال داشته باشد.
۳) در قبال وظایف و نقش های تفویض شده مسوولیت پذیر باشد.
۴) نگران و دلمشغول رفاه و آسایش دیگران باشد.
۵) رفتار و عملکرد وی مبتنی بر اصول اخلاقی باشد.
۶) نسبت به قدرت افرادی که دارای موقعیت مدیریتی و نظارتی هستند پذیرش داشته باشند.
۷) توانایی بررسی و انتقاد از عقاید و ایده ها را دارا باشد.
۸) توانایی اتخاذ تصمیمات آگاهانه را دارا باشد.
۹) درباره حکومت و دولت خودآگاهی و دانش کافی داشته باشد.
۱۰) دارای حس وطن پرستی باشد.
۱۱) نسبت به مسوولیت های خاص پذیرش و مسوولیت داشته باشد.
۱۲) از جامعه جهانی و مسائل و روندهای آن آگاهی داشته باشد.
۱۳) به وجود تکثر و تنوع در جامعه احترام قائل باشد.
به هر روی زندگی شهری یک زندگی جمعی است و برای موفقیت در این نوع زندگی بایستی فردگرایی و منفعت طلبی تا حدودی مهار شده و اخلاق جمعی رواج یابد. شهروند کسی است که هم خویش و منافع خویش را بنگرد و هم منافع دیگران را در نظر آورد و در سایه همکاری و همراهی با دیگران و پذیرش مسئولیت ها شرایط بهتری را برای خویش و دیگران فراهم سازد.
در این میان شوراهای اسلامی شهر و شورایاران جایگاه مناسبی برای تمرکز فعالیتها و ابتکارات مردمی برای حل مسائل شهری و دستیابی به سطح بالاتری از رفاه به شمار می آیند.
مسئولیت شهروندی
دموکراسی های سالم مستلزم شهروندان مسئول هستند. اما مسئولیت های یک شهروند چیستند؟ در دومین پادکست در رشته پادکست های آموزش مدنی ما، به بحث درباره چگونگی مشارکت شهروندان و شرکت در فعالیت های تشکیل دهنده یک دموکراسی می پردازیم.
مسئولیت را می توان به عنوان یک وظیفه یا الزام به انجام کاری تعریف کرد. این واژه همچنین به این معناست که ما توانایی انتخاب اعمال خود، مانند مشارکت در یک جامعه دموکراتیک را داریم. تصمیم به مشارکت گرفتن اولین گام در اعمال حق خود در یک دموکراسی است.
در جوامع دموکراتیک، هر شهروندی مسئول رفتار فردی خود است. شهروندان باید با خدمت به جامعه خود و محافظت از محیط زیست نمونه های خوبی برای دیگران باشند. شهروند مسئول بودن یعنی مشارکت در سه چیز:
- احترام برای ضوابط و قوانین جامعه
- آگاهی از مسائل و نقطه نظرهای دیگران، و
- مشارکت از طریق رأی دادن و گفتگو درباره مسائل با دیگران
در یک دموکراسی، احترام برای قانون و برای حقوق هموطنان، بخشی از مسئولیت های یک شهروند است. تمام افراد در مقابل قانون برابر هستند، و باید در تمام سطوح به قوانین احترام بگذارند و به آنها عمل کنند. شهروندان همچنین به نهادهای قانونگذار احترام می گذارند. در یک سطح دیگر، مسئولیت به معنای احترام به عقاید شهروندان دیگر است. ایده بردباری درقبال عقاید گوناگون زیربنای یک جامعه دموکراتیک است.
دموکراسی های موفق به آگاهی شهروندان خود نیاز دارند. مردم تنها وقتی می توانند مسئول باشند که از حقوق خود بر اساس قانون اساسی آگاهی داشته و آنها را درک کنند. آگاهی از چگونگی عمل نهادهای دولتی نیز حائز اهمیت است. این بدان معناست که شهروندان بر چگونگی اعمال قانون واقفند تا بتوانند از حقوق خود محافظت کنند. شهروندان مسئول هستند از راه مطالعه مسائل محلی، ملی، و بین المللی دانش خود را افزایش دهند و در گفتگوهای محلی شرکت کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
شهروند کیست حقوق شهروندی چیست ؟
● شهروند کیست؟
در اینجا لازم است تعریفی از واژه شهروند ارائه گردد. آیا تنها ساکن بودن به مدت مشخص در یک شهر موجب می شود که فرد شهروند نامیده شود؟
شهروندی مقوله ای است که با مفهوم فرهنگ هر جامعه گره خورده و از آنجا که فرهنگ هر مرز و بوم ناشی از سه قلمرو اساسی فعالیتهای اجتماعی، فضای سیاسی و وضعیت اقتصادی آن جامعه است فرهنگ هر جامعه ای کاملا منحصر به فرد و هر فرهنگی نیز شهروند ویژه خود را می طلبد.
در تعریف شهروند می توان گفت که شهروند کسی است که حقوق فردی و جمعی خود را می شناسد و از آنها دفاع می کند قانون را می شناسد و به آن عمل می کند و از طریق آن مطالبه می کند، از حقوق معینی برخوردار است؛ می داند که فرد دیگری هم حضور دارد و دفاع از حقوق او یعنی دفاع از حقوق خودش و فردی که در امور شهر مشارکت دارد.
پس شهروندی نه تنها به معنای سکونت در یک شهر به مدت مشخص که به معنای مجموعه ای از آگاهی های حقوقی فردی و اجتماعی است. در یک جامعه مدنی حقوق یک فرد عبارتند از: حقوق اساسی به معنای حقوق بنیادی شهروندان یک جامعه، حقوق سیاسی به معنای حق مشارکت در فرآیندهای سیاسی، حقوق اجتماعی که در برگیرنده حقوق اقتصادی و نیز حداقل استانداردهای زندگی در تسهیلات اجتماعی است.
● شهروند موثر کیست؟
۱) از حوادث و مشکلات جاری جامعه آگاهی داشته باشد.
۲) در مسائل، مشکلات و امور جامعه ملی و محلی مشارکت فعال داشته باشد.
۳) در قبال وظایف و نقش های تفویض شده مسوولیت پذیر باشد.
۴) نگران و دلمشغول رفاه و آسایش دیگران باشد.
۵) رفتار و عملکرد وی مبتنی بر اصول اخلاقی باشد.
۶) نسبت به قدرت افرادی که دارای موقعیت مدیریتی و نظارتی هستند پذیرش داشته باشند.
۷) توانایی بررسی و انتقاد از عقاید و ایده ها را دارا باشد.
۸) توانایی اتخاذ تصمیمات آگاهانه را دارا باشد.
۹) درباره حکومت و دولت خودآگاهی و دانش کافی داشته باشد.
۱۰) دارای حس وطن پرستی باشد.
۱۱) نسبت به مسوولیت های خاص پذیرش و مسوولیت داشته باشد.
۱۲) از جامعه جهانی و مسائل و روندهای آن آگاهی داشته باشد.
۱۳) به وجود تکثر و تنوع در جامعه احترام قائل باشد.
به هر روی زندگی شهری یک زندگی جمعی است و برای موفقیت در این نوع زندگی بایستی فردگرایی و منفعت طلبی تا حدودی مهار شده و اخلاق جمعی رواج یابد. شهروند کسی است که هم خویش و منافع خویش را بنگرد و هم منافع دیگران را در نظر آورد و در سایه همکاری و همراهی با دیگران و پذیرش مسئولیت ها شرایط بهتری را برای خویش و دیگران فراهم سازد.
در این میان شوراهای اسلامی شهر و شورایاران جایگاه مناسبی برای تمرکز فعالیتها و ابتکارات مردمی برای حل مسائل شهری و دستیابی به سطح بالاتری از رفاه به شمار می آیند.
مسئولیت شهروندی
دموکراسی های سالم مستلزم شهروندان مسئول هستند. اما مسئولیت های یک شهروند چیستند؟ در دومین پادکست در رشته پادکست های آموزش مدنی ما، به بحث درباره چگونگی مشارکت شهروندان و شرکت در فعالیت های تشکیل دهنده یک دموکراسی می پردازیم.
مسئولیت را می توان به عنوان یک وظیفه یا الزام به انجام کاری تعریف کرد. این واژه همچنین به این معناست که ما توانایی انتخاب اعمال خود، مانند مشارکت در یک جامعه دموکراتیک را داریم. تصمیم به مشارکت گرفتن اولین گام در اعمال حق خود در یک دموکراسی است.
در جوامع دموکراتیک، هر شهروندی مسئول رفتار فردی خود است. شهروندان باید با خدمت به جامعه خود و محافظت از محیط زیست نمونه های خوبی برای دیگران باشند. شهروند مسئول بودن یعنی مشارکت در سه چیز:
- احترام برای ضوابط و قوانین جامعه
- آگاهی از مسائل و نقطه نظرهای دیگران، و
- مشارکت از طریق رأی دادن و گفتگو درباره مسائل با دیگران
در یک دموکراسی، احترام برای قانون و برای حقوق هموطنان، بخشی از مسئولیت های یک شهروند است. تمام افراد در مقابل قانون برابر هستند، و باید در تمام سطوح به قوانین احترام بگذارند و به آنها عمل کنند. شهروندان همچنین به نهادهای قانونگذار احترام می گذارند. در یک سطح دیگر، مسئولیت به معنای احترام به عقاید شهروندان دیگر است. ایده بردباری درقبال عقاید گوناگون زیربنای یک جامعه دموکراتیک است.
دموکراسی های موفق به آگاهی شهروندان خود نیاز دارند. مردم تنها وقتی می توانند مسئول باشند که از حقوق خود بر اساس قانون اساسی آگاهی داشته و آنها را درک کنند. آگاهی از چگونگی عمل نهادهای دولتی نیز حائز اهمیت است. این بدان معناست که شهروندان بر چگونگی اعمال قانون واقفند تا بتوانند از حقوق خود محافظت کنند. شهروندان مسئول هستند از راه مطالعه مسائل محلی، ملی، و بین المللی دانش خود را افزایش دهند و در گفتگوهای محلی شرکت کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
مقدمه
درختان کهنسال با برگ های ستبر و سترگ و ریشه هایی بلند و عظیم در دل خاک کشیده سایه ای است برای رهگذران ثمره ای برای گرسنگان و تکیه گاهی برای رمیدگان ، فرهنگ این گونه است. فرهنگ مجموعه ای از عناصر است که هرکدام دارای کارکردی ویژه اند. ارزش ها باورداشت ها ، آداب و رسوم زندگی ، ابزارها و فنون مختلف و حتی نوع پوشش و مسکن نیز با تاثیر پذیری از فرهنگ است. که در نگاه بیننده نوعی خاص از هویت را نمایانگر می شود. عناصر فرهنگی در واقع پاسخگوی چیستی و کیستی انسان اند. فرهنگ چونان سیمرغی است که در دیروز و امروز پرو بال می زند تا نوعی دیگر از پدیده ها را ترسیم کند.
خصوصیت فرهنگ آن است که با فرود جامعه یا هشر در می آمیزد و آن را فرهنگی می کند ، هیچ فرهنگی نمی تواند برون جامعه وجود داشته باشد و در مقابل ، هیچ جامعه بدون فرهنگ نیز وجود ندارد. برخی از جوامع خصوصیات و عناصر فرهنگی را در خود دارند که برای کل جهان ارزشمند و تعین کننده است. از جملة این عناصر ، شهرهای تاریخی اند که با قدمت گاه چندین هزار ساله و با دستاوردهای فراوان و متنوع ، از سنت و فرهنگ مردم تاثیر پذیرفته اند. این شهرهای تاریخی و فرهنگی همانند درختان کهنال به باغبان و پرستاری نیاز دارند تا آنها را حفاظت و تیمار کند و جانی تازه به ریشه های آن ببخشد تا رهگذران یا در واقع همان گردشگران ـ از آن بهره ببرند.
جایگاه شهروند در طراحی شهری
در بسیاری از شهرهای پیشرفته جهان ، آنچه در نگاه نخست رخ می نماید احساس وجود کنترل و نظارت بر ساخت و ساز در فضاهای شهری است. این امر در زیبایی ظاهری بدنه خیابان ها ، نما و ارتفاع ساختمان ها و حفظ بافت های با ارزش شهر تبلور می یابد.
محمد رضا پور جعفر با تاکید بر این مطلب ، به اهمیت طراحی شهری اشاره می کند و آن را ضرورتی اساسی برای شهرها و مکمل برنامه ریزی شهری بر می شمارد. موضوع جالب توجه دیگر از نگاه وی اهمیت دادن به انسان در برنامه ریزی و طراحی شهری در آن شهر است. این چیزی است که در شهرهای ایران تا کنون جایگاه شایسته ای نداشته است. به گفته وی ، در بیشتر شهرهای مورد بازدید ، اهمیت ماشین کمتر از کشور ما بود ، زیرا آنها پی برده اند که در نسبت بین انسان و ماشین در شهرسازی اشتباهی صورت گرفته است. در واقع شهر را برای ماشین طراحی کردن و خیابان ها را به آنها اختصاص دادن ، خیلی عاقلانه نبوده است. آنها برای جبران این نقایص در هرجا که ممکن بود فضاهای رفت و آمد به عبور پیادگان اختصاص داده و ورود ماشین را به فضا ممنوع کرده اند. ( شهرداریها 44)
شهر فرهنگی چگونه شهری است
شهر فرهنگی این است که فرهنگ غالبی در شهر وجود دارد که این فرهنگ بر سایر شهرها و خودش بسیار تاثیر می گذارد از همین رو آن شهر پایتخت فرهنگی به شمار می آید. مثلاً برای آذری زبانان کشورمان پایتخت فرهنگی فرهنگ آذری کشور تبریز است در حالی که ممکن است کالا و خدمات این فرهنگ چندان در خور توجه نباشد اما به هرحال دارای قدرت سیاسی ـ فرهنگی است. یا در مقایسه دو شهر پاریس و وین می توان وین را پایتخت فرهنگی به شمار آورد با وجود اینکه کالا و خدمات فرهنگی در پاریس بسیار گسترده تر و جالب توجه تر تولید می شود. لیکن وین میراثی که چهره های برجسته و سنت های فرهنگی قدیمی ، تاترها ، کنسرت ها و نظایر اینها در آن شهر برجای نهاده اند و بطور کلی سابقه فرهنگی آن به عنوان پایتخت فرهنگی تلقی می گردد.
فرهنگ شهری
شهر فرهنگی شهری برشمرده شد که دارای عناصر ، فضا ، بافت و منابع فرهنگی باشد ، اما منظور از فرهنگ شهری چیست ؟
ناصر برک پور ، فرهنگ شهری را اینگونه تعریف می کند : « فرهنگ شهری آداب و رفتار و سکونت در شهر است و از آنجا که فرهنگ پدیده أی است اکتسابی و قابل آموزش به ساکنان است از سوی دیگر با توجه به چهار کارکرد اصلی شهر که عبارتند از سکونت ، کار و فعالیت ، ارتباط و فراغت می توان فرهنگ شهری را نیز با این کارکردها مرتبط دانست.
هنگامی که از فرهنگ شهری مردم شهرها سخن به میان می آید منظور قواعد ، هنجارها ، سنت ها ، ارزش هایی است که با این چهار حوزه سکونت ، کار ، ارتباطات و فراغت مرتبط اند.»
به نظر ناصرالدین غراب این تعریف بیشتر توصیف فرهگن شهر نشینی است و نه فرهنگ شهری. به نظر وی فرهنگ شهر را می توان از سه وجه تعریف کرد : « یکی فرهنگ به معنای شیوه زندگی است که در برگیرنده مجموعه ای از هنجارها ، ارزش ها ، باورها و نگرش هایی است که نوع زندگی در شهر را امکانپذیر می کند. بنابراین کسی که در شهر زندگی می کند باید از یک سری قواعد و اصول در عمل پیروی کند. برخی از این قواعد ریشه در تاریخ دارند و برخی دیگر زاییده مقتضات زمانه اند. معنای دوم از فرهنگ در شهر خیلی ذهنی تر است به جای توجه به شیوه زندگی به شهر به عنوان مجموعه کالبدی و فیزیکی در فضایی معین و نمادهایی که معنای خاصی را برای شهرنشینان تداعی می کند توجه می کند. این معنا ممکن است حس تعلق و خاطره انگیزی را برای شهرنشینان تقویت کند و با لایه های ذهنی و روانی آنها ارتباط یابد پس در این تعریف از فرهنگ توجه به وجه نمادین شهر و زندگی در آن مورد تاکید است.
معنای سومی از فرهنگ شهری وجود دارد که توجه به منابع فرهنگی از جمله بناهای تاریخی ، خرده فرهنگ ها ، صنایع دستی ، آداب و رسوم ، فلکور و منابعی است که زاده زیست بوم شهری اند. بنابراین فرهنگ شهری مفهومی عام و گسترده است که فرهنگ شهرنشینی در دل آن جای می گیرد و با آن برابر نیست . از آنجایی که بخش عمده ای از مشکلات و نابسامانی های موجود در اداره جهان شهر حاصل از عدم توافق یا بی توجهی شهرنشینان فرهنگ شهری نسبت میدهند و بر این باورند که باید فرهنگ شهری را آموزش داد ، در حالیکه منظور اصلی آنها آموزش فرهنگ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
شهروند کیست؟
نیم نگاهی بر تاریخ اجتماعی ایران کافی است تا دریابیم که همواره در این خاک حکومتهایی که تنها چهره عوض کرده ولی در جان با یکدیگر یکسان بوده اند ( از حکومتهای شاهنشاهی پیش از اسلام گرفته تا حکومتهای اسلامی خلفا و سپس سلسله هایی که خوش نامترین آنها صفویان بوده اند ) مردم را رعایا و یا گوسفندان راه گم کرده نامیده و باز هم تنها به همین دلیل که آنها را فاقد ادراک وشعور تصور می کردند هیچگونه حقی برای آنها قائل نشده و تنها در مواقع دریافت مالیات و یا بروز جنگ و خدمت سربازی اجباری به حساب می آوردند و در غیر این موارد این مردم زجر کشیده نه فقط از هیچ حقوقی برخوردار نبودند بلکه دیده هم نمی شدند. حکومت های خودکامه تنها منافع و حقوق خویش را می نگریستند و لازمه رسیدن به این منافع نفی هرگونه حق برای ملت بود. منافع حکام تکالیفی را بر دوش ملت تحمیل می کرد و بدین ترتیب ظلمی دو چندان بر گرده مردم این بوم وارد می آورد افرادی بدون هیچ گونه حقوق و با وظایفی کمرشکن. گاه حکومت جور چنان بود که پا را از تعرض به اموال رعایا فراتر نهاده و به جان و ناموس آنان دست درازی می کرد، اگر کشاورزی توانایی پرداخت مالیات سرانه را نداشت معادل آن مالیات را از اسارت ویا فروش فرزندان وی تامین می کردند تاریخ این مرز پوشیده از برگه هایی چنین سیاه است.
لازمه حکومت های دیکتاتوری و شاهنشاهی، یک فرمانروا و جماعت انبوهی فرمانبر است که همواره با واژه رعیت مورد خطاب قرار می گیرند و هر چه آگاهی های فرمانبران کمتر، عمر دیکتاتوری و فرمانروایی بیشتر. ولی در پیشرفته ترین نوع حکومت یعنی مردم سالاری ، دیگر فرمانروایی فرد سکه ایی بی رونق است در این نوع حکومت منتخبان ملت از سوی آنان حکومت می کنند. در اینجاست که جماعت انبوه فرمانبران نه رعیت که شهروند نامیده می شوند و بر عکس صورت قبلی که عدم آگاهی ، تداوم حکومت دیکتاتوری را سبب می شد در این نوع حکومت آگاهی مایه تداوم و قوام حکومت است. جامعه مردم سالار از یک جامعه بی شکل و توده مردم خارج شده و به یک جامعه مدنی تبدیل می شود. " جامعه مدنی جامعه سازمان یافته و منظمی است که به گفته هگل بر اساس نظام وابستگی متقابل بنا می شود و با ایجاد آن، جامعه از حالت پاشیدگی و تفرقه درمی آید. میان اجزای آن پیوندهای متقابل برقرار می شود. مجموعه ای از لایه ها و نهادهای اجتماعی رابطه شهروندان و دولت را تنظیم می کند."(1)
نسبت میان شهروند ، جامعه مدنی و حکومت مردم سالار همانند نسبت میان دانه ودرخت ومیوه است وهرسه لازم وملزوم یکدیگرند . در اینجا لازم است تعریفی از واژه شهروند ارائه گردد . آیا تنها ساکن بودن به مدت مشخص در یک شهر موجب می شود که فرد شهروند نامیده شود؟ " مفهوم شهروندی اگرچه دارای یک تاریخ طولانی است اما هنوز مبهم و مساله دار است... و تا حد زیادی وابسته به زمینه خاص کشورها می باشد. شهروندی مقوله ایی است که با مفهوم فرهنگ هر جامعه گره خورده است و از آنجا که فرهنگ هر مرز و بوم ناشی از سه قلمرو اساسی فعالیت های اجتماعی، فضای سیاسی و وضعیت اقتصادی آن جامعه است، فرهنگ هر جامعه ای کاملاً منحصر به فرد و هر فرهنگی نیز شهروند ویژه خود را می طلبد."(2)
در تعریف شهروند می توان گفت که شهروند کسی است که حقوق فردی و جمعی خود را می شناسد و از آنها دفاع می کند، قانون را می شناسد و به آن عمل می کند و از طریق آن مطالبه می کند، از حقوق معینی برخوردار است. می داند که فرد دیگری هم حضور دارد و دفاع از حقوق او یعنی دفاع از حقوق خودش و فردی که در امور شهر مشارکت دارد. پس شهروند نه تنها به معنای سکونت در یک شهر به مدت مشخص که به معنای مجموعه ایی از آگاهی های حقوقی، فردی و اجتماعی است. به این ترتیب چند درصد از ساکنین شهرهای ما شهروند هستند.؟ چند درصد از مردم کشورما به حقوق خود که در قانون اساسی جمهوری اسلامی طی 24 اصل ( از اصل 19 تا 42 قانون اساسی) بر آن تاکید شده آگاهی دارند.؟ و یا آموزش و پرورش کشور ما که مسئولیت تربیت و پرورش نسل آینده کشور را به عهده دارد چه مقدار در تربیت شهروندی کوشیده است.؟ و یا شهروند مطلوب جمهوری اسلامی ایران باید دارای چه ویژگی هایی باشد. ؟
عناصری نظیر هویت ملی و تعلقات اجتماعی- فرهنگی و مشارکت سیاسی از عناصر مهم در مفهوم شهروندی است ولی متاسفانه در سالهای اخیر کاهش حس ملیت گرایی و ناآگاهی و یا واپس زدگی جوانان و نوجوانان کشورمان نسبت به عناصر فرهنگی نشان از قصور آموزش و پرورش در تربیت شهروند مطلوب دارد.
در یک جامعه مدنی حقوق یک فرد عبارتند از:" حقوق اساسی به معنای حقوق بنیادی شهروندان یک جامعه، حقوق سیاسی به معنای حق مشارکت در فرآیندهای سیاسی، حقوق اجتماعی که در برگیرنده حقوق اقتصادی و نیز حداقل استانداردهای زندگی درتسهیلات اجتماعی است."(3)