لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
ابتدا بحث پرسشی را مطرح میکنیم. این پرسش ممکن است بیفایده و سطحی به نظر برسد. اما روش مطالعه ما به پاسخ آن بستگی دارد. پرسش این است:
تعریف شهر چیست؟
بسیاری از پژوهشگران علوم گوناگون، تعریفهایی متفاوتی از شهر ارائه دادهاند؛ مثلاً جغرافیدانان پدیده تمرکز اقوام و تجمع آنان را بیشتر با ملاحظه شرایط محیطی مجاور و مقتضیات زمینی که شهر در آن پا میگیرد، ارزیابی میکنند. آنها این مطالعه را بیشتر به تقسیمبندی زمینهای تحت ساخت و ساز، و زمینهای آزاد اختصاص میدهند و کمتر به جنبههای شهری آن توجه میکنند.
جامعهشناسان به روابط انسانی میان شهروندان توجه نشان میدهند.
حقوقدانان و سیاستمداران مسأله اصلی را ساختارهای اجتماعی و سیاسی و قوانین و مقرراتی ارزیابی میکنند که زندگی جمعی شهروندان را سامان میدهد.
اقتصاددانان برنامهریزی سرمایهگذاری و استفاده بهینه از استعدادهای اقتصادی جامعه را هدف مطالعه خود قرار میدهند.
همان گونه که ملاحظه میشود، همه جا سخن از دیدگاه مختلف و یک سویه است که البته همگی قابل احترامند ولی جامع نیستند. اما، شهرساز (مهندس یا معمار) تعریفی جامع از شهر بیان میکند.
از دید شهرساز، شهر همواره خود را با افرادی که در آن زندگی میکنند، تطبیق میدهد و ساکنان شهر، آن را تغییر میدهند. این انطباق و رابطه متقابل در حال انجام یافتن و شکل گرفتن دائمی است.
از مجموعه علوم یاد شده، شهرسازی یا به تعریف دیگر، علمی که ساماندهی شهر یا ساماندهی تودههای مستقر در قطعهای از زمین را به عهده دارد، (که از آن در زبانهای مختلف Town Planing وStadtebau و غیره تعبیر میشود.) تولید مییابد. به این طریق شهرسازی چهره سهگانه علم، تکنولوژی و هنر را به خود میگیرد:
علم: زیرا مطالعه پدیدههای طبیعی وانسانی برای کشف قوانین مورد نیاز جهت هدایت ما برای تحقق ما را به عهده دارد.
تکنولوژی: از این جهت که پیشرفتهای بدست آمده در علم، کاربردی جهت پاسخگویی به نیازهای بسیار متنوع زندگی داشته باشد.
هنر: بدین سبب که همواره از احساسات بشری استفاده میکند و به زیبایی و هماهنگی و همسازی توجه دارد، و با تلاش برای خلق جذابیتهای محیطی در زندگی روزمره، به آسایش دست مییابد و روح و نشاط را کشف مینماید.
از مباحث بالا بر میآید که شهرساز به تنهایی قادر نخواهد بود همه کارها را انجام دهد ولی میتواند و باید نقش هماهنگ کننده تخصصهای مختلف را به منظور دستیابی به مناسبترین برنامه ریزی و تقسیمبندی ایفا کند. شهرساز باید تواناییهای مختلف را در خود ایجاد نماید. و دارای حس مشاهده قوی باشد. همواره به خاطر داشته باشید که مسئولیتی سنگین بویژه در برابر نسلهای آینده برعهده دارد.
شهرسازی را در یک جمعبندی میتوان به مثابه مقرراتی دانست که به جمعیتها میپردازد و از این طریق به نسبت به ساماندهی منطقی شهرها، سرزمینها، حومه آنها، ابزار تولید و ارتباط جمعی و ... به منظور دستیابی به شرایط بهتر زندگی فردی و اجتماعی اقدام مینماید.
شهرسازی به عنوان یک علم، پیشینه چندانی ندارد ولی به عنوان هنری که تا کنون موفق به ارائه راه حلهایی بسیار مطلوب برای مشکلات شهری شده است بسیار قدیمی است.
در گذشته اعتقاد بر آن بود که هیپوداموس (Hypodamous) اولین کسی بوده است که قسمتهای مختلف شهر را آگاهانه در ارتباط با هم دیده و او را پدر شهرسازی میدانستند ولی اکثریت این باور را مردود دانستهاند و اعتقاد دارند که هنر شهرسازی برای اولین بار در یونان مطرح نشده است. و احتمال میدهند که هیپوداموس شخصی ناشناس در هاراپا بوده است. با توجه به روابط منظمی که بین قسمتهای مختلف شهرهای هاراپا (Harappa) دیده شده است. در این محدوده به دنبال بانیان هنر شهرسازی میگردند البته نظام شبکههای شطرنجی در کاهون (Kahun) در 2670 قبل از میلاد و سپس در تلالعمارانه (Tel-el amarna) و دیگر نقاط مطرح میگردد که با توجه به دارا نبودن معیارهای خاص در شهرسازی آنها را مورد قبول نمیدانند.
معروف است که نخستین پیامبری که به امر شهرسازی توجه خاص داشته حزقیال نبی بوده است که حدود 600 سال قبل از میلاد منطقهبندی را در شهر معمول نمود و دستور داد بیتالمقدس از لحاظ شهرسازی به مناطقی چند تقسیم و در هر منطقه قسمتی از تأسیسات عمومی و خصوص بنا شود و شاید بتوان گفت نخستین بار بود که بشر در شهر خود قسمتی را به تأسیسات مذهبی و قسمت دیگر را به ساختمانهای دولتی و بخشی را به محل سکونت اختصاص داد.
شکل شهر
کار اصلی طراحی شهری تعیین شکل مطلوب برای شهر است. گرچه طراحی شهری به غیر از مقیاس شهر و مناطق شهری در دو مقیاس طراحی پروژه و طراحی شبکه نیز کاربرد دارد لیکن مباحث نظری مربوط به شکل شهر عمدتاً در مقیاس کل شهر مطرح شده است.
مواد خامی که طراح شهر از آنها به منظور شکل دادن به شهر استفاده میکند عبارتند از: فضا به مفهوم فضاهای عمومی شهر نظیر خیابانها، میدانها، پارکها و مکان، مقیاس، شکل و ارتباط بین آنها. واژگان فضا در ادبیات طراحی شهری نسبتاً غنی است. محور دید، حیاط، فضای تنگ، فضای پر پیچ و خم، دالان، مسیر، رؤیه، سقف، فضای باز طبیعی، پارک، کاسه، تاج، دره واز این قبیل نمونهها از این واژگانند.
فعالیتهای مرئی که میتواند در جذابیت و عملکرد بهتر فعالیتها و فضاها مؤثر باشند.
توالی: فضای شهر متشکل از شبکهای از فضا ها است با دیدهای متوالی. یک دید واحد آنقدر اهمیت ندارد تا مجموعهای مرتبط از دیدها بیرون آمدن از یک فضای تنگ و باریک و وارد شدن به یک فضای گشاد تأثیر عمدهای بر تجربهکننده میگذارد. یکی از کارهای اساسی طراحی شهری اینست که فضاهای شهری را به عنوان فضاهایی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد که شخص در آنها به حرکت میپردازد.
ارتباطات: هر فضا معانی خاصی را به استفاده کنندگان آن منتقل میکند. خواه این کار از طریق نمادهای صریح صورت گیرد و یا بر اساس معلومات مشاهدهگر از معانی اشکال و حرکات مشهود. این معانی بصور گوناگون در فضا پخش شدهاند.
سطوح: رویة دیوارها، سقفها و کفها از مشخصات بارز و کاملاًُ مرئی هر فضای شهری است با عملکردها و معانی نمادی گوناگون.
عناصر طبیعی: (نظیر سنگ، خاک، آب) اینها بستر اصلی زیستگاها را تشکیل میدهند و بصور و معانی مختلف میتوانند در شکلدهی شهر نقش داشته باشند.
گیاهان: گیاهان نیز یکی از اجزای اصلی تشکیلدهنده و شکلدهند محیطاند که بیش از هر عامل دیگری از جذابیت برخوردارند.
جزئیات: در یک فضای ساخته شده، بسته به مقیاس، بسیاری از جزئیات ممکن است مد نظر قرار گیرد نظیر:نرده، نیمکت، علائم، تیر، سطل آشغال، شیر آتشنشانی، سیمکشی، چراغ، صندوق پست، پله، جدول، اطاقک تلفن و امثال آن.
طراح شهری با توجه به عملکرد و نقش هر یک به مکانیابی و پیدا کردن شکل مناسب برای آنها میپردازد. این اجزاء معمولاً ابزار کار طراحی شهری در پایینترین مقیاس است.
اهمیت دادن به شکل شهر بخاطر نقشی است که شکل شهر میتواند در تحقیق اهداف یک شهر داشته باشد. ارتباط برخی از اهداف شهر، با شکل شهر از گذشته برای ما روشن است. برای مثال نیاز به امنیت و دفاع از شهر در تعیین مکان اندازه و شکل و جزئیات آن شامل حصار و خندق، فشردگی بافت، وسعت معابر اصلی جهت حرکت ابزار جنگی، قرار گرفتن فعالیتهای خاص در مرکز و از این قبیل اثر تعیینکنندهای داشته است.
بعضی از این روابط آگاهانه صورت میگیرد و برخی نظیر تأثیر عوامل اقلیمی ـ جغرافیایی بطور ضمنی اثر خود را بر شکل شهر میگذارند. لیکن امروز با گسترش و پیچیدگی شهرها طبعاً اهداف به مراتب بیشتری برای شهرها در نظر گرفته میشود و طراحی شهری نیز باید حتیالمقدور زمینه تحقق آن اهداف را فراهم سازد. مسائل زیست محیطی، رفتاری، هویت، تنوع، خوانایی، معنی، ادراک و محدودیت های مختلف فضایی، طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، فنی و فرهنگی عواملی هستند که باید در فرایند شکلدهی به محیط مورد توجه قرار گرفته و شکل حاصله متناسب و در رابطه با مسائل و اهداف فوق باشد. کوینلینچ در مورد جامعه غربی هدف نهایی را رفاه انسان قرار داده و اجزاء آن را پنج دسته عامل شامل: الف) سلامتی، برابری، بقا، تداوم و قابلیت انطباق؛ ب) انسجام، معنی، عکسالعمل، ج) توسعه، رشد، انگیزه، انتخاب و آزادی، د) مشارکت، استفاده فعالانه از قدرت، کارآئی، مهارت، کنترل و هـ) راحتی و آسایش دانسته و سپس آنها را در دو دسته عوامل مربوط به رابطه بین انسان و اشیاء و رابطه بین انسان و انسان تقسیم میکند.
فرم شهرها:
همانگونه که قبلاًُ بیان گردید بحث شهر و شهرسازی بحث واقعیتهای طبیعی و اجتماعی و یا بحث تجمع انسانهاست ضمن اینکه شهر زمینی است که انسان بر روی آن رشد و نمو میکند و بر اساس نیازهای خود آن را تغییر میدهد و میسازد.
طراحی شهری و شهرسازی، به منظور ایجاد محیط مناسب جهت زندگی انسان و نظام دادن(واقعی ـ عملکردی) به فضای زیست او، انجام میگیرد. همچنین جهت دستیابی به استفاده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 118 صفحه
قسمتی از متن .docx :
1-1- مقدمه
انسانها در بدو تولد همچون کاغذی سفیدند که هنوز چیزی بر آن نوشته نشده است و هر آنچه بر آنها بنویسیم در آینده همان را خواهیم خواند. بعبارت دیگر شخصیت اجتماعی و فرهنگی فرزندان توسط رسانه ها، خانواده، مدرسه و محیطهای اجتماعی دیگر ساخته می شود. عملکرد و تأثیر این منابع بر افراد یکسان نیست، اما بر اساس نتایج تحقیقات بیشترین تأثیر در روند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری انسان و در نتیجه شخصیت روانی و فرهنگی او تا قبل از 6 سالگی پایه ریزی می شود و افراد این زمان را بیشتر در خانواده می گذرانند. در مواقعی که خانواده بتواند با روابط آموزشی صحیح فرزند را به سمت خود جذب کند، تأثیر نیروهای دیگر به حداقل خواهد رسید (منادی، 1384).
ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سالها نظر صاحب نظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط اطراف او را بوجود می آورد. کودک در خانواده پندارهای اولیه را دربارۀ جهان فرا می گیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد می یابد، شیوه های سخن گفتن را می آموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد می گیرد و سرانجام نگرشها، اخلاق و روحیاتش شکل می گیرد و به عبارتی اجتماعی می شود (حسینی نسب،احمدیان و روانبخش،1384).
رابطۀ والدین با فرزندان یا شیوه های فرزندپروری در گذر از اعمالی است که اهداف گوناگون را در بر دارد. تربیت اخلاقی و روانی، شناسایی، رشد و پیشرفت استعدادهای فرزندان، آموزش مهارتهای اجتماعی، آشنا کردن با قوانین و هنجارهای جامعه از دید والدین از جملۀ این اهداف هستند. پارسونز نیز دو کارکرد اساسی یعنی اجتماعی کردن و شکوفایی شخصیت فرزند را برای خانواده در نظر می گیرد (اعزازی،1376، نقل از منادی،1384).
بدون تردید خانواده و چگونگی روابط میان اعضای خانواده و کیفیت روابط والـدین با فــرزندان در شکل گیری شخصیت و رشد اجتماعی، عاطفی و عقلانی فرزندان نقش و اهمیت فراوانی دارد.
همانطور که سهرابی و حسنی (1386) عنوان می کنند که شیوه های فرزندپروری والدین هم یک عامل ایجاد کننده و هم یک عامل بازدارندۀ رفتارهای ضد اجتماعی در نوجوانان است. مطالعاتی که نشان داده اند رفتارهای ضد اجتماعی در اثر شیوه های فرزندپروری نامناسب افزایش می یابند، بیشتر بر شیوه های فرزندپروری استبدادی یا سهل گیر تأکید دارند.
اثرات و نفوذ خانواده در رشد کودک و نوجوان بی شمار است. خویشتن پنداری و احساس ارزشمندی نوجوانان از نگرشهای اعضای خانواده نسبت به او نشأت می گیرد. هرگاه والدین در هر یک از مراحل رشد به کودک مسئولیتی در خـــور توانش بدهند، به تدریج دربارۀ خــــود به عنوان یک فــرد قابل اعتماد و شایسته می اندیشد. اگر والدین صادقانه به او محـبت کنند، او دوست داشتن دیگران و یاری رساندن به دیگران را یاد می گیرد و بالاخره اگر والدین از اعتماد او نسبت به استقلال یافتن جلوگیری بعمل نیاورند، او قادر خواهد بود در خلال دورۀ نوجوانی به درجه و میزان لازمی از آزادی دست یابد و به تدریج خود را از وابستگی کودکانه رها سازد (نوابی نژاد،1373).
تمامی این موارد در نهایت به افزایش شایستگی اجتماعی فرزند می انجامد. همانطور که ابوالقاسمی و همکاران (1390) شایستگی اجتماعی را توانایی عملکرد انسان در اجرای استقلال شخصی و مسئولیت پذیری اجتماعی، توانایی مراقبت از خود و یاری رساندن به دیگران می دانند.
با توجه به اهمیت دورۀ نوجوانی و بحرانی بودن آن لزوم پژوهشی مبنی بر ارتباط شیوه های فرزندپروری والدین و شایستگی های اجتماعی فرزند- والد با پذیرش اجتماعی دانش آموزان نوجوان احساس می شد. امید است یافته های این تحقیق با توصیف وضعیت موجود شیوه های فرزندپروری والدین و ارتباط آن با شایستگی اجتماعی و پذیرش اجتماعی فرزندان بتواند اطلاعات پایه برای برنامه ریزی آینده در اختیار مسئولان امور بهداشتی و آموزشی کشور قرار دهد. همچنین می تواند منبع اطلاعاتی آموزنده ای برای والدین در زمینۀ شیوۀ تربیتی و پیامدهای آن بر رشد اجتماعی نوجوانان باشد.
1-2- بیان مسئله
امروزه توجه به مسئلۀ نوجوانان در کلیۀ کشورهای جهان بصورت یک مسئله حاد علمی و تربیتی درآمده است و در حقیقت یکی از مشکلات مهم زندگی اجتماعی به شمار می رود. با توجه به چالش های دورۀ نوجوانی شگفت آور نیست که نوجوانان به عنوان گروه در معرض خطر برای مشکلات رفتاری در نظر گرفته شوند.نوجوانی رهایی از وابستگی های کودکانه به والدین و بزرگسالان و دستیابی به استقلال و خودکفایی در عرصه های گوناگون زندگی است. فرایند انتقال از کودکی به بزرگسالی دشوار و پر کشمکش است. نوجوان در دورۀ گذر از وابستگی به استقلال و جدایی از والدین تلاش می کند نقشهای عاطفی و اجتماعی جدیدی را کسب کند. بسیاری از والدین به هنگام گذر فرزندشـــان از این مرحــــله با آنان دچـــار تعارض و کشمکش می گردند. این کشمکش همراه با دوگانگی روانی خود نوجوان دربارۀ ترس از جدایی از والدین و نیاز به استقلال یابی می تواند پیامد منفی و نابهنجار داشته باشد. تربیت فرزند اگر به شکل سالمی صورت بگیرد هم باعث رشد استقلال وی در مسیری صحیح خواهد شد و هم روابط صمیمانه وی با والدین حفظ خواهد گردید.
(سید فاطمی، رحمانی، برادران رضایی و صداقت،1388).
روانشناسان رشد نیز از دهه 1920 به بعد علاقمند بودند که چگونه والدین، رشد اجتماعی و شایستگی را در کودکان پرورش می دهند (علیزاده و آندرایس،2002، نقل از رحمتی، اعتمادی و محرابی، 1386).
اجتماعی شدن فرایندی است که از طریق آن یک فرهنگ به اعضای خود می آموزد عملکرد خود را با راههایی که از نظر اجتماعی مورد پذیرش است هماهنگ کنند. اجتماعی شدن برای انسان ضروری است چرا که انسان فاقد غرایزی است که رفتارهای خاصی را برای موقعیتهای ویژه ای مشخص کند. ما باید بیاموزیم که در موقعیتهای مختلف چگونه احساس، اندیشه و رفتار کنیم. این فرایند از طریق تأثیر والدین، رسانه های گروهی، همسالان، مدرسه و مذهب صورت می گیرد. همانطور که ما بزرگ می شویم نقشها تغییر می یابند، بنابراین اجتماعی شدن یک فرایند همیشگی است. اما در طی کودکی و نوجوانی به علت انعطاف پذیری نسبی در روش اهمیت ویژه ای دارد. اجتماعی شدن در زمینۀ فرهنگی و اجتماعی خاصی صورت می گیرد و تجربۀ نوجوان از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است. همچنین تجربۀ نوجوانان حتی در یک فرهنگ خاص نیز ممکن است کاملاً مختلف باشد (بیابانگرد، 1379).
از مقوله های مرتبط با اجتماعی شدن، پذیرش اجتماعی می باشد.
مفهوم پذیرش اجتماعی حرف زدن و رفتار کردن مطابق انتظارات دیگران است. پذیرش اجتماعی همانند یک پیوستاری است که در یک انتهای آن پذیرش اجتماعی خیلی بالا، یعنی افرادی قرار دارند که نظرات و تجربیات خود را در مصاحبه ها و پاسخگویی به سؤالات تغییر می دهند و در انتهای دیگر پذیرش اجتماعی پایین است و افرادی را شامل می شود که به هیچ وجه نظرات و تجربیات خود را تغییر نمی دهند و طبیعی است که اغلب افراد در حد وسط قرار دارند (گنجی، 1384).
حال چون انسان موجودی اجتماعی است و با محیطهای اجتماعی مختلف در ارتباط است از هر محیطی چیزی می آموزد تا در مجموع از فرد بدون هویت به شخص اجتماعی تبدیل شود. در گذر از فرد بدون هویت به شخص اجتماعی فعالیت جامعه پذیری نسبت به وی اعمال می شود. عوامل متعددی در شکل گیری هویت نوجوان نقش دارند، عواملی مانند خانواده، مدرسه، محلۀ زندگی، نهادهای اجتماعی، مذهبی و رسانه های گروهی. مهمترین عامل اجتماعی شدن در زندگی هر انسان، تجارب دوران کودکی وی در محیط خانواده است. شیخــــاوندی در مورد تأثیر خــــانواده بر شخــصیت فرزندان معتقد است کـــه بر اساس مطالعـات روانی – اجتماعی ملاحظه شده است که فرزندان در خانواده های سختگیر سر بر طغیان می زنند و خشونت به خرج می دهند یا احساس گناه و محرومیت می کنند و در خود فرو می روند (شیخاوندی،1373).
مقدار بسیار زیادی از متون مربوط به اجتماعی شدن معطوف به کارهایی است که والدین برای نوزادان، کودکان و نوجوانان انجام می دهند. مصداق بارز این موضوع آن است که کودکان از کسانی که آنها را نگهداری می کنند چیزهای زیادی یاد می گیرند (برنادرز،1384).
یکی از نیرومندترین رویکردها در این زمینه مطالعه ای تحت عنوان شیوه های فرزند پروری می باشد که توسط دارلینگ (1999) صورت گرفته است. شیوه فرزند پروری به عنوان مجموعه یا منظومه ای از رفتارها تعریف شده است که تعاملات والد – کودک را در طول دامنۀ گسترده ای از موقعیتها توصیف می کند و فرض بر این است که یک جو تعاملی تأثیرگذار را بوجود می آورد (علیزاده و آندرایس، 2002، نقل از رحمتی، اعتمادی و محرابی، 1386).
خانواده اولین و مهمترین نهاد در تاریخ و تمدن انسانی است که افراد بشر در آن با شیوه های زندگی جمعی و تفاهم و سازگاری با دیگران آشنا می گردند. خانواده مناسبترین بستر فعلیت یافتن قابلیتها و استعدادها و تواناییهای انسانی است و بخـــش عظیمی از ابعــاد شخصیت افراد همچون رفتارهای اجــتماعی در آن شکـل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
توسعه شهر نشینی و پیامد های آن
( با تکیه بر مورد ایران)
چکیده
شهرنشینی یکی از مهمترین پدیده های عصر حاضر است. تا جائیکه صحبت از انقلاب شهری در دنیا می شود. در ایران تحول شهرنشینی بسیار شتابان و سریع بوده است. متوسط رشد شهرنشینی در دوره مورد بررسی 4/4 درصد بوده است در حالیکه رشد تولید ناخالص داخلی در همین دوره 4/1 بوده است. از سوی دیگر یک قانون ساده جامعه شناختی می گوید هر تحول و تغییر خارج از قاعده و سازمانی منجر به پیامدهای ناخواسته بسیاری می شود. الگوی توسعه شهری در ایران الگوی تسلط تک شهری و نیز تمرکز گرایانه بوده است. در سه چهار دهه اخیر ایران چندین بوم (Boom) مختلف را پشت سر گذاشته از آن جمله بوم نفت، بوم شهرنشینی و بوم زایشهای بسیار (جمعیت). در چنین شرایطی شهرنشینی با پیامدهای بسیاری همراه خواهد بود از جمله توزیع بیعدالتی، گسترش آسیبهای اجتماعی و ناهمگونی فزاینده اجتماعی و کمک به گسترش انواع بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی.
واژگان کلیدی
شهرنشینی، پیامدهای شهرنشینی، توسعه انسانی، امید زندگی، بوم، تولید ناخالص داخلی، مشارکت، آسیبهای اجتماعی، نوگرائی
مقدمه
مطالعه شهر در معنای امروزی رشته جدیدی ست ، اگرچه شهر وتوجه به آن از قدمت بیشتری برخوردار است .در معنای اخیرپس از انقلاب صنعتی ست که شهر در کانون توجه متفکران قرار می گیرد ، با این حال، شهر همیشه مشغله فکری بشر بوده است: در دنیای کهن مطالعه شهر در آثار ارسطو ،افلاطون و آگوستین، در قرون میانه در نظریات ماکیاولی همچنین در آثار فیلسوفان قرن 17 مانند "بودن" مطرح شده است و در طول قرن 18 شهر در تئوری اجتماعی ژان ژاک روسو بازتاب مییابد، ... اما هویت جامعه و شهر پس از انقلاب صنعتی است که تغییر اساسی پیدا میکند (.(ennett,1970:5 پس از این تغییرات ،شهر در کانون توجهات صاحبنظران رشته های مختلف جامعه شناسی، جغرافیا، اقتصاد، برنامه ریزی و ... قرار می گیرد. متفکران هنگامی که راجع به عوامل و نیروهای راشد شهرها و امکان پیش بینی تحولات آتی آنها صحبت میکنند، دو نوع تئوری وجود دارد:
1ـ تئوری توضیحی[4] : آنچه را که هست به توصیف میکشاند و سعی در نمایاندن علتهایش میکند.
2ـ تئوری هنجاری[5] :هدف تعیین آن چیزی ست که باید باشد، یعنی یافتن بهترین جایگزینها برای شرایط موجود
اما همچنان که از راسل آکوف نقل شده است در عمل معمولاً این دو نظریه یا نگرش با هم ادغام میشود وی یادآور میشود که برای بررسی رابطه دو پدیدة (مانند شهرنشینی و توسعه اقتصادی) سه رابطه متصور است:
1ـ رابطه علی، یعنی یکی علت دیگر است.
2ـ علت احتمالی که مجموعهای از علل معلول مشخص را ایجاد میکنند.
3ـ رابطه همبستگی بین دو پدیده. در این حالت تغییر مجموعهای از پدیدهها با تغییر عدهای دیگر همزمان است ولی بین آنها رابطه علی وجود ندارد.
در تحقیقات شهری نوع سوم رایجترین رابطهای است که بین پدیدهها یافت میشود ولی در خیلی از موارد در اثر تحقیقات تجربی میتوان به توضیح رابطه علی نیز پرداخت .
در گزارش حاضر دیدگاه سوم بیشتر مورد تأکید واقع شده است و رابطه شهرنشینی با سایر پدیدههای اقتصادی ـ سیاسی و اجتماعی مورد کنکاش قرار گرفته است.
شهرنشینی پدیدة قرون جدید است، گر چه شهر و شهرنشینی از حدود 7 هزار سال قبل از میلاد وجود داشته است ولی معنای جدید و توسعه فزاینده آن متعلق به قرون معاصر و جدید است. تعداد شهرهای بیش از 100 هزار نفری که بشر تا قرن 5 بعد از میلاد از زمان پیدایش شهرنشینی ساخته است 67 شهر بوده است، این تعداد در طول چهار قرن بعدی (تا قرن دهم میلادی) به 61 شهر تبدیل شده و تا قرن 15 میلادی تنها به 75 شهر رسیده است. یعنی در فاصله 20 قرن (5 قبل از میلاد تا 15 ب م) تنها 8 شهر به شهرهای با بیش از یکصد هزار نفر جمعیت جهان اضافه شده است. در حالیکه در فاصله 400 سال اخیر از قرن 16 تا قرن بیستم 75 شهر یاد شده به 144 شهر افزایش یافته است. (یعنی 69 شهر اضافه شده است). که نشانگر انقلابی در زمینه توسعه شهر و شهرنشینی است.
شهرنشینی بیش از پنج هزار سال قدمت دارد. تا سال 1900 از هر هشت نفر، فقط یکی در مناطق شهری زندگی میکرد. اما در پایان قرن کنونی نیمی از جمعیت جهان شهرنشین (بودند) دو سوم از این جمعیت 3 میلیاردی در کشورهای جهان سوم زندگی میکنند (گیلبرت وگاگلر، 1375:7). گسترش شهرنشینی بخصوص در دوره معاصر سبب دل مشغولی بسیاری از نخبگان و صاحبنظران گوناگون به مسائل و پیامدهای ناشی از توسعه شهر وشهرنشینی شده است:گسترش شهرنشینی به عنوان یک پدیده معمول در جوامع، موجب شده که مسئله "شهر" یکی از مسائل مهم جامعهشناسی شود (ممتاز،1379:3 ).
توسعه فرهنگی فرآیندی ست که در طی آن با ایجاد تغییراتی در حوزه های ادراکی، ارزشی و گرایشهای انسان، قابلیتها و باورها ،شخصیت ویژه ای را در آنها به وجود می آورد که حاصل این باورها و قابلیتها، رفتارها و کنش های خاصی است که مناسب توسعه می باشد. (ازکیا 1377 : 20) توسعه فرهنگی دگرگونی ست که از طریق تراکم برگشت ناپذیر عناصر فرهنگی (تمدن) در یک جامعه معین صورت میگیرد و بر اثر آن جامعه کنترل مؤثری را بر محیط طبیعی و اجتماعی اعمال میکند .در این تراکم برگشت ناپذیر، معارف، فنون، دانش و تکنیک به عناصری که از پیش وجود داشته است و از آن مستقل شده، افزوده می شود. (توسلی، 1370: 438) منظور از توسعه شهری در اینجا میزان بهبود و برخورداری از شاخصهائی چون آب لوله کشی شده، برق، تلفن ،سرانه هزینه های عمرانی شهرداری، شاخصهای بهداشتی و.. است. و توسعه اقتصادی را بهبود در شاخص تولید ناخالص داخلی تعریف نموده ایم. بر این اساس، سعی کردیم سطوح توسعه فرهنگی ،توسعه اقتصادی وشاخص توسعه شهری را در استانهای مختلف کشور مطالعه کنیم .
نتیجه گیری:
تجربه جوامع توسعه یافته بیانگر هم تغییری توسعه با شهر نشینی ست، رابطه بین شهر نشینی و توسعه در سطح دنیا نشان می دهد که سهم قابل ملاحظه ای از توسعه کشور ها به وسیله متغیر شهر نشینی قابل تبیین است و در عین حال، این تأثیر کاملاً معنا دار است به عبارتی کشور های شهر نشین تر در دنیا کشور های توسعه یافته تری هستند. در ایران هم این ارتباط کاملاً صادق است یعنی استانهای با شهر نشینی بالا نمره توسعه بالاتری هم به خود اختصاص می دهند، نکته مهم دیگر این است که علاوه بر توزیع نابرابر میزان شهرنشینی در کشور، طی چند دهه گذشته همواره برخی استانها دارای بیشترین تعداد نقاط شهری نیز بوده اند و چون در نظام برنامه ریزی ما یکی از شاخصهای تخصیص بودجه تعداد شهر و شهرستانهای یک استان می باشد به طور طبیعی سهم این استانها از اعتبارات عمرانی و ملی و در نتیجه از تولید ناخالص داخلی بیش از دیگر مناطق بوده است. بنابراین، رشد شهرنشینی در کشور ما دارای چند ویژگی عمده مانند: شتابان ،دارای توزیع بسیار نا متوازن و تمرکزگرایانه، برونزا و در ارتباط مستقیم با فروپاشی اقتصاد کشاورزی و روستائی در چند دهه اخیر بوده است. شهرنشینی با خود پیامد های مثبت و منفی فراوانی به ارمغان می آورد بخصوص، سهم الگوی شهرنشینی در این میان قابل توجه است. بررسی رابطه شهرنشینی با متغیرهای اقتصادی و اجتماعی مانند طلاق، اعتیاد، سرقت، سن ازدواج، مرگ ومیر کودکان، امید زندگی، مهاجر پذیری و.... بیانگر وجود رابطه همبستگی قابل توجه با هریک از متغیر های فوق می باشد.
بیان مسئله
یافته های این بررسی نشان می دهد[6]، طی یکدوره 80 ساله میزان شهرنشینی در کشور ما بیش از دو برابر شده است و از 28 درصد در سال 1300 به 61.3 درصد در سال 1375 و سرانجام به 65 درصد در سال 1380 رسیده است (نتایج سرشماریهای مختلف) و تعداد شهرهای کشور از 199 در 1335 به 614 شهر در 1375 افزایش یافته است (میرزائی و دیگران 1378 :49) و در نتیجه ترکیب جمعیت کشور از یک وضعیت غالباً روستائی و عشایری به یک ترکیب دیگر: "اکثریت شهرنشین" مبدل شده است. چنیین وضعیتی در همه کشورهای جهان سوم از سال1950 میلادی به بعد مشاهده می شود. هرچند آهنگ تغییر و رشد شهرنشینی میان کشورها و مناطق متفاوت است، اما تقریباً همه کشورهای جهان (از جمله ایران) بسرعت در حال شهری شدن می باشند. این مسئله مطالعه شهر و پویشهای شهرنشینی را بیش از پیش ضروری می سازد: جامعه ما بتازگی قدم در مسیر شهری شدن نهاده است، لذا مسائل و مشکلات اجتماعی، قومی و فرهنگی شهرها روزبروز اهمیت بیشتر خواهد یافت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
مقدمه
اطلاعات کلی
نام رسمی:
ارومیه
کشور:
ایران
استان:
آذربایجان غربی
شهرستان:
ارومیه
بخش:
مرکزی
نام محلی:
اورمیه
نامهای قدیمی:
رضائیه
مردم
جمعیت
۵۷۷٬۳۰۷ نفر
رشد جمعیت:
۴/۳ درصد (سالیانه)
تراکم جمعیت:
۱۴٬۰۰۰ نفرنفر بر کیلومتر مربع
زبانهای گفتاری:
ترکی آذربایجانی، کردی
مذهب:
شیعه، سنی
جغرافیای طبیعی
مساحت:
۷/۴۲ کیلومتر مربع
ارتفاع از سطح دریا:
۱۳۳۲ متر
اطلاعات شهری
رهآورد:
فرش، نقل
اهداف تحقیق :
1.شناخت تاریخچه شهر ارومیه
2. آشنایی با موقعیت جغرافیایی شهر ارومیه
3. شناخت جاذبه های تاریخی
4.شناخت عوامل توسعه در شهر ارومیه
5.آشنایی با آداب و رسوم
6. سوغات ، جشنها ،اعیاد
روش تحقیق :
شناخت کامل نسبت به شهر ارومیه
پرس و جو از خود مردم
استفاده از کتابهای جغرافیایی استانی
استفاده از روزنامه های استانی
اینترنت
تاریخچه شهر ارومیه
پارسیان در مهاجرت خود از ایرانویج نخست در غرب و جنوب دریاچه ارومیه ساکن شدند ولی پس از آن به مهاجرت خود ادامه دادند و تا سرزمین پارس (استان فارس) پیش رفتند.[۴]
جلگه ارومیه در دوران باستان در قلمرو مادها، آشوریان، و دیگر اقوام نیز قرار داشتهاست.
شاه عباس بزرگ پس از بیرون راندن عثمانیها از خاک ایران در صدد برآمد طوایفی را برای مرزداری قدرتمند در بخش غربی کشور مستقر سازد. شاه عباس برای این منظور ایل افشار ساکن ابیورد خراسان و دیگر نقاط را در نظر گرفت.[۵] او کلبعلی سلطان ایمانلوی افشار را احضار نموده به لقب خانی و ریاست کل ایل افشار منصوب نمود. سپس دستور داد که ایل افشار که شمار زیادی داشتند و در ولایات عراق، فارس، کرمان و خراسان سکنی داشتند، با تمام امکانات خود حرکت کرده در جلگه ارومیه ساکن شوند.[۶][۷]
در این جابجایی هشت هزار خانوار از شش ایل بزرگ این طایفه در جلگهٔ ارومیه استقرار یافتند و حکومت این ناحیه در اختیار کلب علی خان قرار گرفت.[۸]
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
شهر پرتراکم و توسعه پایدار شهری
پیچیدگی پایداری شهری :
اعلام این مطلب که ترسیم واقعیت هاو مشخصات " شهرهای پایدار" واجد فوریتی انکار ناپذیر است سخنی بدیهی و تکراری است . با این همه هنوز مفاهیم ماهیت "شهر پایدار" و امکانپذیری آن مورد اختلاف وسیع متفکران در مقوله شهرسازی است . ارزیابی پایداری فرایندهای صنعتی و روشهای تولید انرژی در قیاس با پایداری شهرها مقوله های ساده ای بشمار می آیند، زیرا که یک شهر متشکل از مجموعه ای از نظامهای فیزیکی ، تاریخی ، اقتصادی و اجتماعی است . بهمین سبب برای ارزیابی پایداری شهری کلاف سردرگمی از انواع پیچیدگیها را می باید شناخت و از یکدیگر جدا کرد. موضوعهای زیر شاخصترین پیچیدگیهائی است که پژوهشهای ناظر بر پایداری شهرها با آن روبرو هستند.
تعاریف مختلف واژه پایداری :
رایج ترین مفهوم توسعه پایدار همان است که در کنفرانس سران در شهر ریودوژانیرو به کار گرفته شد. طبق این مفهوم توسعه پایدار توسعه ای است که ضمن آن که به نیازهای کنونی پاسخگوست ، توانائیهای نسلهای آینده را برای پاسخگویی به نیازها و خواسته هایشان به مخاطره نمی اندازد. با این حال "وینتر" مدعی است که اکنون بیش از 200 تعریف برای توسعه پایدار وجود دارد.(6 (
بدین سان اکنون مفهوم توسعه پایدار آنچنان در معرض تفسیرهای گوناگون قرار گرفته که فقدان چارچوبی محکم و عموم پذیرفتنی از دیدگاههای فلسفی و ماهوی ، مشکل اصلی کنونی در این زمینه است.(7)
گستره وسیع موضوع ها:
توسعه پایدار نگران تهی شدن کنونی کره زمین از منابع است ، لیکن تنها منابع طبیعی نیستند که در مخاطره
قرار گرفته اند، بلکه کیفیتهای دیگر نظیر کیفیت چشم اندازها، میراث فرهنگی ، و آرامش و توانائی مناطق شهری
برای زیست ایمن و سالم نیز در خطر نابودی است (8)
هدف گذاری برای توسعه پایدار، توجه یکجا به عوامل و مقوله های اجتماعی و اقتصادی همراه با موضوعات مرتبط با محیط زیست طبیعی گریز ناپذیر است ، زیرا که شرایط اجتماعی ناپایدار در نهایت می تواند به شرایط ناپایدار محیط زیست منجر شود. نیجکمپ (9) وپرلز(10) بر این اعتقادند که یک شهر ناپایدار را می توان از افت جمعیتی ، افت زیست محیطی ، ناکارآمدی نظامهای انرژی رسانی ، کاهش فرصتهای اشتغال ، دفع و مهاجرت فعالیتهای صنعتی و خدماتی ، و عدم تعادل ترکیب اجتماعی - جمعیتی آن تشخیص داد لوت (11)نیز معتقد است که فقر و اختلاف طبقاتی ، و از دست دادن فرصتها و بی احترامی و رنجش خاطر، عدم اطمینان به آینده و تنشهای روانی ، از هم گسیختگیها و ناهنجاریهائی که مردم یک شهر توانائی تحمل آن را دارند دارای محدوده خاصی است ، که گذر از آنها منجر به از بین رفتن رفتارها و هنجارهای درست و روحیه تحمل ناملایمات و بذل رحم و شفقت و هویت جمعی می شود.انجمن بین المللی ابتکارهای محلی محیط زیست (12) تعریفی جدید از توسعه پایدار برای استفاده دولتهای محلی فراهم آورده است . بنابراین تعریف ، "توسعه پایدار" خدمات زیست محیطی و اجتماعی و اقتصادی را برای همگان و بدون هرگونه تهدیدی برای ماندگاری و پایداری نظامهای طبیعی ، دست ساز، اجتماعی - شهری فراهم می کند.(13)
موضوع های متعامل :
هر شهر دامنه وسیعی از موضوعهای مختلف را در برمی گیرد و این موضوعها برحسب ضرورت در تعامل با یکدیگرند. نکته مهم آن که تعامل این موضوعها بایکدیگر از عوامل موثر در پایداری هر شهر بشمار می آیند. تقریب برای همه اقداماتی که بمنظور پیشبرد توسعه پایدار، طراحی و به اجرا گذارده می شوند، عقاید مختلف و تضادهای درونی و برونی متفاوتی پدیدار می شود . برای مثال ممکن است ممنوع کردن تردد وسائط نقلیه در مرکز شهر به منظور کاستن از آلودگی هوا از جنبه پایداری زیست محیطی اقدامی قابل دفاع بحساب آید، لکن همین اقدام به سبب ضربه ای که به کسب و کار مرکز شهر وارد می سازد، دارای آثاری منفی و مضر از دیدگاه پایداری اقتصادی است . یا آن که ممکن است همین اقدام از دیدگاه پایداری اجتماعی نیز فاقد توجیه لازم باشد، زیرا که عدم تردد وسائط نقلیه در شب می تواند منجر به احساس عدم امنیت پیادگان شود. جداسازی موضوعها در گزارش "راهبرد استراتژیک لندن 1995" مورد نقدی جدی قرار گرفته و نمونه ای بارز از شکست درک درست از تعامل در نظام بهم پیوسته فرآیندهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شهر بحساب آمده است (14) برای ارزیابی پایداری شهری ، می باید شهر در کلیت آن و یکجا در نظر گرفته شود و همه موضوعها مورد توجه و بررسی قرار گیرند.
پذیرش محلی :
ممکن است مسولان اقدامی را در جهت توسعه پایدار بدانند، لکن شهروندان نظری جز این داشته باشند و در واقع پذیرای نظر مسولان نباشند. این نکته به ویژه در جو سیاسی کنونی که به اقتصاد بازار الویت می دهد، واجد اهمیت است . شهر پرتراکم درصورتی پایدار خواهد بود که بتواند شرائط زیست سطح بالائی را برای همه شهروندانش فراهم آورد. براین اساس "برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد" توسعه