لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 140
سیری در اندیشه و احوال شهید سیدحسن مدرس(ره)
11 آذر 1385
چکیده: مدرس در برههای از تاریخ معاصر ایران نقشی ایفا نمود که بلااغراق میتوان گفت تمامی جریانات سیاسی ایران بعد از خود را متاثر کرد، از جمله تجربه عظیم انقلاب اسلامی در سال 1357 که ریشهیابی علل وقوع آن بیتوجه به افکار و مجاهدتهای این شخصیت بزرگوار، فاقد هرگونه توجیه منطقی خواهد بود. این مقاله سیری در اندیشه و احوال شهید آیت الله سیدحسن مدرس دارد؛ مردی که به قول حضرت امام(ره) «القاب برای او کوتاه و کوچک است.»
تاریخ معاصر ایران تا قبل از انقلاب اسلامی مجاهدتها و شخصیتهای بزرگی را به نمایش میگذارد که هرکدام در جای خود شایان ذکر هستند اما در این میان نام سید حسن مدرس طنین خاصی دارد و مدحتسرایی او از هرگونه اتهام و گزافهگویی در امان است؛ مدرس در برههای از تاریخ معاصر ایران نقشی ایفا نمود که بلااغراق میتوان گفت تمامی جریانات سیاسی ایران بعد از خود را متاثر کرد، از جمله تجربه عظیم انقلاب اسلامی در سال 1357 که ریشهیابی علل وقوع آن بیتوجه به افکار و مجاهدتهای این شخصیت بزرگوار، فاقد هرگونه توجیه منطقی خواهد بود.البته این به معنای آن نیست که نقش دیگر شخصیتهای بزرگ معاصر از قبیل آیات عظام میرزای شیرازی، نائینی، کاشانی، . . . و حضرت امام خمینی(ره) مورد بیتوجهی یا کمتوجهی قرار گرفته باشند و یا تاثیر سایر رویدادهای مهم تاریخ صدساله اخیر ایران کم اهمیت جلوه داده شود، بلکه به معنای بزرگداشت باغبانی است که نهال جنبش تنباکو را بهگونهای پرورش داد که به میوه اعجابانگیز امام خمینی(ره) و انقلاب انجامید.وقتی تاریخ پرآشوب صدساله اخیر ایران را تورق میکنیم، علیرغم یاس و تاسفی که از قبل برخی وقایع غمانگیز بر چهرهها سایه میاندازد، درخشانترین بارقههای امید و افتخار در لابهلای صفحاتی که از شرح مجاهدتهای بیدریغ و حماسهساز این قهرمانان ملی مشحون است، در چشمان هر خواننده ایرانی متجلی میشود.او که آمده بود «شفای تاریخ را موجب شود» هرآنچه میگفت و عمل مینمود طنینی بلند و طولانی در تاریخ انداخت که حتی امواج آن از مرزهای ایران هم گذشت و به کرانههای ساحل امنیت و آزادی تمامی انسانها رسید. تا بدانجا که یکی از روسای مجلس فرانسه گفته است: ما باید افتخار کنیم که همعصر شخصیت پارلمانی بزرگی چون مدرس هستیم.اما مدرس نه نیاز به تعریف دارد و نه القاب و عناوین؛ به قول حضرت امام(ره) «القاب برای او کوتاه و کوچک است.»تاریخ جوامع و ملل از دو راه قابل بحث و بررسی است: 1ـ از دریچه وقایع و رویدادها 2ـ از دریچه رجال و شخصیتها؛ و البته هر دو راه در نهایت به یکدیگر میرسند؛ بهاین معنا که رجالشناسی در تاریخ، بهناچار ما را با رویدادهایی که این بزرگان ایجاد نموده و یا با آنها مواجه شدهاند و نیز با کیفیت روزگار آنان آشنا میسازد و متقابلا بررسی وقایع و رخدادها نیز رجال و برجستگان تاریخ یک جامعه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
« تصاویری از حیات شهید شاهد شمع »
شریعتی مزینانی علی
‹ زندگانی دکتر علی شریعتی ›
مزینان این دهی که با آبادی ها و امروز خرابی ها پیرامونش یاد آور کانون خانـدان ما وگوینده خاموش قصّه های از یاد رفتة نیکان ما است :
در دوم آذر ماه 1312 در یکی از توابع دهکده به نام کاهک از پدری دانشمند و مادری روستایی وابسته به خاندانی نیمه مالک ـ نیمه عالم به دنیا آمد . اما خانواده او در مشهد زندگی می کردند و او از هفـت سالگی در مشهد به دبستان ابن یمین می رفت . علی در خانواده ای روحـانی تولد یافته بود پدرش استـاد محّمد تقی شریعتی مزینانی و مادرش خانم زهرا امینی بود . در شانزده سالگی سیکل اوّل را در دبیـرستان فردوس تمام کرد و در دانشسرای مقدماتی ( مرکز تربیت معّلم ) آن زمان نام نویسی کرد . بین سالهای 1329 و 1330 علی شریعتی سیکل دوم را می گذراند ناگـهان طـوفانی برخاست و دنیـا آرامشش بر هم خورد و کشمکش از همه سـو درگرفت و دکتـر از جایگاه ساکت تنهایش کنـده شـده و داستـان آغاز شـد و دکتـر وارد دنیـایی از عقیده و ایمان و قلم و حماسه و هراس و آزادی و عشق به آرمان هایی برای دیگران شد . در سال 1331 انجمن اسلامی دانش آموزان و دانشجویان به همّت دکتر تأسیس شد و در مدت هشت سال جلسات هفتگی آن را که سخنرانی و بحث و تحقیق در مسائل فکری و مکاتب فلسفی و اجتماعی بود بر عهده داشت در همین سال از دانشسرا فارغ التحصیل شد و از تاریخ 20 / 7 / 31 در اداره فرهنگ استخدام شد و از 11 / 8 / 31 در دبستان کاتب پور ( در قلعه احمد آباد ) مشهد تدریس می کرد علی منبای فکری اخلاقی خویش را در مکتب پدرش آموخت .
استاد محمّد تقی شریعتی مفسر و سخنور دانشمند اسلامی و یکی از متفکران روشن بین معاصر بود او در سال 1332 عضویت نهضت مقاومت ملّی را پذیرفت .
علی در سال 1333 در حین آموزگاری به تحصیل نیز ادامه می داد تا دیپلم ادبی را گرفت و در ضمن تدریس در کلاسهای شبانه کتاب ( نمونه های اخلاقی در اسلام است نه در مجمدون ) اثر کاشف الغطاء را نیز به فارسی ترجمه کرد . در سالهای میان 38 ـ1343 ضمن کوشش های فکری و اجتماعی و ادبی مقالات علمی و تفسیرهای سیاسی در روزنامة خراسان بطور مداوم و احیاناً دیگر مطبوعات می نوشت .
علی شریعتـی همیشـه در صـحنه
مبارزات سیاسـی و اجتماعی بود
و به نظر او : یک انقلابی پیش از
هـر چیز یـک جوهـر دگـرگونـه
خود ساخته است ، انسـانی اسـت
که « خویشتـن خـود ساخـته اید
ئولوژیک » را جانشین «خویشتن
موروثی سنتی و غریـزی » کرده
است . مبارزات سیاسی نه تنها به
معنای اعم تجلی عالیترین استعداد
اجتماعـی انسـان است بلـکه برای
روشنفکر کار سازنده و خودساز نیز هست ، مبارزه اجتماعی بزرگترین عامل خود آگاهی روشنفکر بشمار می آید . دکتر در سال 1335 انجمن « انجمن ادبی »را پایه گذاشت که در آن نویسندگان و شاعران جوان و نواندیش خراسان شرکت می کردند و در این انجمن بود که شعر و ادب نو نخستین بار در محیط راکد و در برابر تعصب شدید ادبی محیط قامت افراشت و دکتر شریعتی در قبال حملات تند و دشمنان مدافعان سنت های کهن ادبی با ارائه آثار شهری نو خویش و دفاع فنی و علمی از این بدعت مشروع در مذهب شعر و ادب در های بسته محیط ادبی خراسان را برای ورود نسیم تازه ای از میان (( یوش) و ( تهران )) از سالها پیش وزیدن گرفته بود گشود همچنین در همین سال کتابی به نام اخلاق شریعتی را
نوشت که در دبستانهای مشهد برای دانش آموزان سالهای 4و 5 و6 تدریس می شود و تقریباً تا سال تحصیلی 42 ـ 1336 تدریس می شود اگر علی را در تاریکی ( تاریکی عشق ) و در ( نور عقل ) و روشنایی اندیشه و آزادی و علم اگر او را بنگریم هرگز نخوا هی شناخت چون علی با تعصب ، اصرار ، جدیت ، اطمینان ، یقین همیشه بر عقاید و اندیشه های خود پا فشاری می کرد و از روحانیون پند و اندرز می آموخت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
شهید" در قرآن
شهادت، فناشدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلقاست. عشق و علاقه به وصال محبوب و معشوق، طبیعت هر موجودی است. و همین عشقاست که سبب حرکت و جنبش است.شهید کسی است که در پرتو تجلیات حق،از خودبیخود گشته و با انتخابشهادت به زیباترین شکل در جـوار محبوب قرار میگیرد.اینپایاننامه با عنوان (شهید و شهادت از دیدگاه قـرآن و حدیث) در چهار فصل تـدوین شدهاست. فصل اول شامل تعاریف کلمات شهید و شهادت،مرگ و رابطه آن با شهادتمیباشد. فصل دوم دربـاره شهید و شهادت در قـرآن کریم است که خود بـر چهار بخشاست: حیات شهید در قرآن بهعنوان مهمترین کرامت و ویژگی شهید در بخش اول بحثشده و دیگر کـرامـات شهید از جمله مقام والای او نـزد خـدا، روزی خـوردن، غفران و بخششالهی، رستگاری، و... نیز در بخش دوم بحث شده است. و اما جهاد بـهعنوان مقدمه و راهیبرای شهادت بخش سوم را به خوداختصاص دادهاست وبخش پایانی این فصل،درباره ی هجرت و رابطه آن با شهادت میباشد.شهید و شهادت در روایات نیز در فصل سوم مطرحشده که در چهار بخش، فضل و ارزش شهید در روایات، عشق و آرزوی شهادت، همطرازانشهید و احکام شهید،تدوین شده است. و در آخرین فصل نیز به بازماندگان شهدا و درواقع، پس از شهادت پرداخته شده است. این فصل در دو بخش تدوین شده که در بخش اولبه وظایف بازماندگان شهید و نحوه عملکرد آنان پرداخته شده و در فصل دوم،صحبت ازروش درست برخورد با بازماندگان شهید است.واژهى شهید و مشتقات آن بارها در قرآن کریم دربارهى پیامبر، فرشتهى مراقب اعمال انسانها، امت اسلام، جان باخته در راه خدا، گواه و حاضر به کار رفته است؛ اما شهید به معناى فدایى در راه خدا، یکى از مقدسترین واژگان قاموس دینى است که در قرآن کریم به صورت «مقتول فى سبیل اللّه» از آن تعبیر شده است.
اهل لغت گفتهاند:
کشته شدگان در راه خدا را از آن جهت شهید گویند که فرشتگان رحمت بر مشهد او حاضر مىشوند. بعضى دیگر گفتهاند: زیرا خداوند متعال و فرشتگان بر رستگارى او گواهى مىدهند.
گروه سومى نیز گفتهاند: چون در روز قیامت از او گواهى مىطلبند.
به طور کلى شهیدان داراى این ویژگىهاى هستند:
الف - زنده بودن در نزد خدا؛ «و لا تقولوا لمن یقتل فى سبیل اللّه أموات بل أحیاء ولکن لا یشعرون». (1)
ب - از روزى خداوند در عالم برزخ بهرهمند مىشوند؛ «و لا تحسبنّ الّذین قتلوا فى سبیل اللّه أمواتاً بل أحیاء عند ربّهم یرزقون». (2)
ج - مورد مغفرت خدا قرار مىگیرند؛ «و لئن قتلتم فى سبیل اللّه أو متّم لمغفرة من اللّه و رحمة خیر ممّا یجمعون». (3)
د - پاداش بزرگ دارند؛ «و من یقاتل فى سبیل اللّه فیقتل أو یغلب فسوف نؤتیه أجراً عظیماً». (4)
ه - اعمال شهیدان هرگز تباه نخواهد شد؛ «و الّذین قتلوا فى سبیل اللّه فلن یضلّ أعمالهم». (5)
و - شهادت کفّارهى گناهان و ضمانت بهشت است؛ «فالّذین هاجروا و أخرجوا من دیارهم و أوذوا فى سبیلى و قاتلوا و قتلوا لأکفّرنّ عنهم سیّئاتهم و لأدخلنّهم جنّات تجرى من تحتها الأنهار ثواباً من عند اللّه».
قرآن کریم دربارة "شهدا" چه میفرماید؟ ب) معنای "شهید" یعنی چه؟
برخی از آیاتی که به مقام والای شهادت و خصوصیات شهیدان راه حق اشاره میکند، عبارتند از: 1. بهرهمند شدن از حیات معنوی و روزیهای معنوی: "وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَ َتَا بَلْ أَحْیَآءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ; (آلعمران، 169) هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شدهاند، مرده مپندار، بلکه زندهاند که نزد پروردگارشان روزی داده میشوند". 2. خوشحالی آنها از نعمتهای فراوانی که خداوند به آنها بخشیده است: "فَرِحِینَ بِمَآ ءَاتَـئـَهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ; (آلعمران، 170) آنها به خاطر نعمتهای فراوانی که خداوند از فضل خود به آنها بخشیده است، خوشحالند و به خاطر کسانی که (مجاهدانی که) بعد از آنها، به آنان ملحق نشدند (نیز) خوشوقتند". (زیرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان میبینند و میدانند) که نه ترسی بر آنها است و نه غمی خواهند داشت. 3. خوشحالی آنها نه تنها نعمت است; بلکه از فضل او است که تکرار نعمت است: "یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ; (آلعمران، 171) و (نیز) از نعمت خدا و فضل او (نسبت به خودشان خوشحال و مسرور میشوند). 4. خوشحالی آنان از اینکه میبینند که خداوند پاداش مؤمنان را ضایع نمیکند: "وَأَنَّ اللَّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ; (آل عمران، 171) و (میبینند که) خداوند پاداش مؤمنان را ضایع نمیکند (نه پاداش شهیدان و نه پاداش مجاهدانی که شهید شدند). 5. حیات جاویدانِ شهیدان: "وَلاَ تَقُولُواْ لِمَن یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَ َتُ بَلْ أَحْیَآءٌ وَ لَـَکِن لآ تَشْعُرُونَ; (بقره، 154) و به آنها که در راه خدا کشته میشوند، مرده مگویید; بلکه آنها زندگانند، ولی شما نمیفهمید". 6. زحمات شهیدان راه خدا از بین نمیرود و مورد هدایت خداوند هستند و بهشت جاویدان، به آنها عطا میفرماید: "وَ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ...; (محمّد، 4 ـ 6) و کسانی که در راه خدا کشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را نابود نمیکند، به زودی آنها را هدایت میکند و کار آنها را اصلاح میکند، و آنها را در بهشت (جاویدانش) که اوصاف آن را برای آنان بازگو کرده است، وارد میکند." 7. شهیدان دارای ایمان راستین هستند و نسبت به پیمان و تعهد خود با خداوند، وفادارند; "مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُواْ مَا عَـَهَدُواْ اللَّهَ...; (احزاب، 23) در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند، صادقانه ایستادهاند; بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند) و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادهاند.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیةالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 1، ص 517 و ج 21، ص 405 ـ 407 و ج 23، ص 355، دارالکتب الاسلامیة.)
شهید و شهادت در ادب کهن پارسی
شهادت زیباترین وجه زندگی معدودی از افراد بشر است که جان خود را در طبق اخلاص می دهند و به فرموده ی قرآن «خود» را با «خدا» معامله می کنند. این زیبایی قطعاً با هنر که اساس آن هم بر زیبایی استوار است، نسبت دارد. در ابتدا،پیش از آنکه به مفهوم شهادت در ادبیات کهن بپردازیم، معنای شهید و شهادت را در فرهنگ دینی و جهان بینی اسلامی می شکافیم تا برسیم به ادبیات کهن و این که پیشینیان چه رویکردی به این مفهوم داشته اند. به نظر می رسد که شهادت یک نوع مرگ اندیشی و مرگ آگاهی است و بدون مرگ اندیشی و مرگ آگاهی اساساً نمی شود که مرگی را شهادت خواند و مرگی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
« تصاویری از حیات شهید شاهد شمع »
شریعتی مزینانی علی
‹ زندگانی دکتر علی شریعتی ›
مزینان این دهی که با آبادی ها و امروز خرابی ها پیرامونش یاد آور کانون خانـدان ما وگوینده خاموش قصّه های از یاد رفتة نیکان ما است :
در دوم آذر ماه 1312 در یکی از توابع دهکده به نام کاهک از پدری دانشمند و مادری روستایی وابسته به خاندانی نیمه مالک ـ نیمه عالم به دنیا آمد . اما خانواده او در مشهد زندگی می کردند و او از هفـت سالگی در مشهد به دبستان ابن یمین می رفت . علی در خانواده ای روحـانی تولد یافته بود پدرش استـاد محّمد تقی شریعتی مزینانی و مادرش خانم زهرا امینی بود . در شانزده سالگی سیکل اوّل را در دبیـرستان فردوس تمام کرد و در دانشسرای مقدماتی ( مرکز تربیت معّلم ) آن زمان نام نویسی کرد . بین سالهای 1329 و 1330 علی شریعتی سیکل دوم را می گذراند ناگـهان طـوفانی برخاست و دنیـا آرامشش بر هم خورد و کشمکش از همه سـو درگرفت و دکتـر از جایگاه ساکت تنهایش کنـده شـده و داستـان آغاز شـد و دکتـر وارد دنیـایی از عقیده و ایمان و قلم و حماسه و هراس و آزادی و عشق به آرمان هایی برای دیگران شد . در سال 1331 انجمن اسلامی دانش آموزان و دانشجویان به همّت دکتر تأسیس شد و در مدت هشت سال جلسات هفتگی آن را که سخنرانی و بحث و تحقیق در مسائل فکری و مکاتب فلسفی و اجتماعی بود بر عهده داشت در همین سال از دانشسرا فارغ التحصیل شد و از تاریخ 20 / 7 / 31 در اداره فرهنگ استخدام شد و از 11 / 8 / 31 در دبستان کاتب پور ( در قلعه احمد آباد ) مشهد تدریس می کرد علی منبای فکری اخلاقی خویش را در مکتب پدرش آموخت .
استاد محمّد تقی شریعتی مفسر و سخنور دانشمند اسلامی و یکی از متفکران روشن بین معاصر بود او در سال 1332 عضویت نهضت مقاومت ملّی را پذیرفت .
علی در سال 1333 در حین آموزگاری به تحصیل نیز ادامه می داد تا دیپلم ادبی را گرفت و در ضمن تدریس در کلاسهای شبانه کتاب ( نمونه های اخلاقی در اسلام است نه در مجمدون ) اثر کاشف الغطاء را نیز به فارسی ترجمه کرد . در سالهای میان 38 ـ1343 ضمن کوشش های فکری و اجتماعی و ادبی مقالات علمی و تفسیرهای سیاسی در روزنامة خراسان بطور مداوم و احیاناً دیگر مطبوعات می نوشت .
علی شریعتـی همیشـه در صـحنه
مبارزات سیاسـی و اجتماعی بود
و به نظر او : یک انقلابی پیش از
هـر چیز یـک جوهـر دگـرگونـه
خود ساخته است ، انسـانی اسـت
که « خویشتـن خـود ساخـته اید
ئولوژیک » را جانشین «خویشتن
موروثی سنتی و غریـزی » کرده
است . مبارزات سیاسی نه تنها به
معنای اعم تجلی عالیترین استعداد
اجتماعـی انسـان است بلـکه برای
روشنفکر کار سازنده و خودساز نیز هست ، مبارزه اجتماعی بزرگترین عامل خود آگاهی روشنفکر بشمار می آید . دکتر در سال 1335 انجمن « انجمن ادبی »را پایه گذاشت که در آن نویسندگان و شاعران جوان و نواندیش خراسان شرکت می کردند و در این انجمن بود که شعر و ادب نو نخستین بار در محیط راکد و در برابر تعصب شدید ادبی محیط قامت افراشت و دکتر شریعتی در قبال حملات تند و دشمنان مدافعان سنت های کهن ادبی با ارائه آثار شهری نو خویش و دفاع فنی و علمی از این بدعت مشروع در مذهب شعر و ادب در های بسته محیط ادبی خراسان را برای ورود نسیم تازه ای از میان (( یوش) و ( تهران )) از سالها پیش وزیدن گرفته بود گشود همچنین در همین سال کتابی به نام اخلاق شریعتی را
نوشت که در دبستانهای مشهد برای دانش آموزان سالهای 4و 5 و6 تدریس می شود و تقریباً تا سال تحصیلی 42 ـ 1336 تدریس می شود اگر علی را در تاریکی ( تاریکی عشق ) و در ( نور عقل ) و روشنایی اندیشه و آزادی و علم اگر او را بنگریم هرگز نخوا هی شناخت چون علی با تعصب ، اصرار ، جدیت ، اطمینان ، یقین همیشه بر عقاید و اندیشه های خود پا فشاری می کرد و از روحانیون پند و اندرز می آموخت