لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 52
روند صنعتی شدن جوامع و ماشینی شدن انسان
جامعه و صنعتی شدن"
قرار است من در مورد جامعه و صنعتی شدن نظرم را بگویم. به بیان دیگر تاثیر صنعتی شدن بر جامعه را بررسی کنم.
وقتی در مورد جامعه حرف می زنم عمده تمرکز من بر روی زنان و کودکان است.
مطالب را از انقلاب صنعتی شدن آغاز می کنم. انقلاب صنعتی از انگلستان شروع شد (قرن 19 میلادی) با انقلاب صنعتی، ماشین کار جای ابزار کار پیشه وری و عقب مانده را می گیرد.
انقلاب صنعتی یعنی چه؟
انقلاب صنعتی یعنی گذار از صنعت مانوفاکتور به سمت صنعت فابریک و این یعنی انقلاب اجتماعی. چرا که ما شاهد استقرار مالکیت سرمایه داری بر مجموع جامعه هستیم.
در ایران ورود ماشین به صنعت به دهه ی 1960 میلادی برمی گردد. قبل از اینکه این صحبت باز شود نیازمند است که نگاهی داشته باشیم به وضعیت مانوفاکتور در ایران، صنعت دستی گسترده ایران قالی بافی است و من شرایط نیروی کار را در این بخش تا حدودی باز می کنم و برای مثال نیروی کار قالی بافی در کرمان را انتخاب می کنم، شرایط کارگران قالی باف که عمدتاً زنان و دختران هستند به شرح زیر است:
آنها تمام روز نشسته روی دستگاه بافندگی و خم شده در زیر زمین ها و انبارهای نیمه تاریک و کثیف مشغول کار هستند. این وضعیت باعث تغییر حالت اندام کارگران می شد. کارگران دختر در کرمان بیشتر به درد های مفصلی و قسمت های تحتانی شکم مبتلا بودند، بیشتر آنان پس از آبستنی در هنگام زایمان جان می سپردند.
در این مورد، سلطان زاده می گوید: استثمار در کارگاه های قالی بافی که کارفرمایان به معنی واقعی کلمه عرق زنان و کودکان را در می آورند وحشتناک است. این استثمار تنها منحصر به کرمان نبوده بلکه در خراسان، کاشان، آذربایجان، اراک، فارس و هرجایی که قالی بافی دایر است اینچنین استثماری وجود دارد.
خوراک معمولی زنان و کودکان نان و آب است. عده ای از کارفرمایان تهران پا را از آن هم فراتر گذاشته و کارگران زن را به صیغه ی خود درمی آوردند. آنها با صیغه کردن دختران و زنان بیوه از پرداخت همان دستمزد ناچیز هم سر باز می زدند و تنها مبلغی به عنوان خرجی به زنان بی پناه می دادند. در این مورد جعفر شهری می گوید: به مرور زمان، زنان جوان و زیبا جانشین پیرزن ها شده و هر زن ِ خواهان کار، باید صیغه را قبول می کرد تا صاحب کار فعل حرام نمی کرد!
همانطور که گفتم موج اول ماشینی شدن در ایران به دهه ی 1960 و 1940 به دوره ی رضاخان بر می گردد. ماشینی شدن در ایران با استقرار کارخانه های نساجی، سیمان و قند همراه بود.
در سوم شهریور ماه 1320 در ایران نزدیک به 45 هزار کارگر در صنعت ماشینی کار می کردند که 13 هزار نفر از آنها را زنان وکودکان تشکیل می دادند.
گفته شده با انقلاب صنعتی شاهد یک انقلاب اجتماعی هستیم و آن استقرار حاکمیت سرمایه داری بر مجموع جامعه است.
از ویژگی های صنعتی شدن سرمایه:1- افزایش سریع بارآوری کار 2- کار زنان وکودکان
در مورد افزایش سریع بارآوری کار ورود ماشین و صنعت بزرگ، موجب کاهش ارزش کار شده و اضافه ارزش نسبی یعنی سهم سرمایه دار از روزانه کار کارگر را بالا می برد و در ویژگی دوم صنعتی شدن، ماشینی شدن نیاز به نیروی کار ماهر و نیروی بدنی را کاهش می دهد و این موجب شد تعدادی کارگر زنان و کودکان وارد کارخانه شوند، ما با ورود زنان به مرحله ی تولید مخالف نیستم بلکه آن را گامی در راستای استقلال و رهایی زن می دانیم و از این گسترش حضور زنان در اقتصاد استقبال می کنیم ولی از سوی دیگر بهره کشی از انسان با حداقل های دستمزد تشدید شد.
ماشینی شدن تمام اعضای خانواده کارگر را به بازار کار می کشد و ارزش کار مرد را با تمام اعضاء خانواده تقسیم می کند، کودکان نابالغ به میل خود به کارخانه وارد نمی شوند، این کودکان برای تامین امرار معاش زندگی از سوی پدران و مادران تحویل کارخانه ها می شوند می توان گفت شدیدترین استثمار کودکان توسط والدین آنها صورت می گیرد که در اثر فقر و فاصله های طبقاتی جامعه بر آنها تحمیل می شود.
قانون اضافه جمعیت: سرمایه ی تولید سرمایه دار، قانون اضافه جمعیت است، یعنی همیشه کارگران بیکار و نیمه بیکار وجود داشته باشد. براساس این قانون خواست سرمایه این است که کارگران هرچه سریع تر تولید مثل کنند و همیشه نیروی کار وجود داشته باشد. این امر از طریق ازدواج های زود هنگام (زیر سن 18 سالگی) که نتیجه ی ضروری مناسباتی است که کارگران صنعتی در آن به سر می برند امکان پذیر می شود که هدف کمک به درآمد خانواده پارامتری است که موجب پذیرش این قانون از جانب کارگران شده است و در ایران نیز شاهد ازدواج های زودرس هستیم که یکی از خواسته های ما جلوگیری از ازدواج قبل از سن 18 سالگی است.
برمیگردم به وضعیت ایران: در مورد وضعیت ایران کار کودکان بیش تر در بخش نساجی دیده می شد. پرداخت دستمزد در این بخش به شکل قطعه کاری (کار بر حسب تعداد) که شکل دگرگون شده مرز ساعتی است دیده می شود، اما ببینیم که قطعه کاری چه ویژگی هایی دارد؟
از ویژگی های قطعه کاری این است که کارگر تلاش می ورزد درآمدش افزایش یابد و نیروی خود را تا حداکثر ممکن به کار می برد و کوشش می کند که زمان کار خود را طولانی تر کند و نتیجه ی آن کاهش سطح دستمزد است. کارگر در این صورت خود را بیمار می سازد و به مرگ زودرس دچار می شود (مثل کوره پزخانه ها)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
روند تغییرات جمعیت از گذشته ی دور تاکنون
در مورد تاریخچه ی رشد جمعیت دنیا از گذشته دور تا کنون سه مرحله ی اساسی را می توان مشخص کرد که با ورود از هر مرحله به مرحله ی دیگر تغییر و تحول اساسی در روند رشد جمعیت رخ داده است. این مراحل عبارتند از :
مرحله ی قبل از پیدایش کشاورزی که معیشت انسانها مبتنی بر صید و شکار و خوشه چینی بود.
مرحله ی بعد از پیدایش کشاورزی که آغاز آن به حدود هزاره ی هشتم قبل از میلاد مسیح (ع) بر می گردد.(1)
مرحله ی بعد از انقلاب صنعتی که از اواخر قرن هیجدهم میلادی به بعد را در بر می گیرد.
تردیدی نیست که با پیدایش کشاورزی تحولی عظیم در شئون مختلف زندگی بشر به وجود آمد که بهبود نسبی سطح معیشت از آن جمله است. یکی از نتایج این بهبود افزایش حجم جمعیت و شتاب گرفتن میزان رشد آن در مقایسه با دوره ی معیشت مبتنی بر صید و شکار و خوشه چینی بود. باز تردیدی نیست که بعد از انقلاب صنعتی در اواخر قرن هیجدهم میلادی بر حجم جمعیت دنیا به سرعت افزوده شد و روند رشد جمعیت ابتدا در قاره ی اروپا و سپس در سایر مناطق شنابی بسیار سریع تر از مرحله ی قبل از انقلاب صنعتی گرفت. البته در بین هر کدام از این مراحل سه گانه مراحل فرعی تری هم بود که بر روند رشد جمعیت تأثیر می گذاشت. مثلاً بین مرحله ی دوم و سوم در تحدود هزاره ی چهارم قبل از میلاد به تدریج شهرها ایجاد شد که به نوبه ی خود در تشدید روند رشد جمعیت موثر افتاد. گو اینکه به دست دادن رقم و عدد برای جمعیت دنیا در مقاطع تاریخی دوران های گذشته کاری مشکل است، معهذا کوشش های ارزنده ای در مورد برآورد رقم جمعیت در هزاره های قبل به عمل آمده است.
گاه گروه های مجهزی از پژوهشگران رشته های مختلف، در چارچوب مطالعات تاریخی خود کوششی نیز در برآورد جمعیت در ادوار گذشته، بر اساس آثار و نشانه ها و بررسی اوضاع و احوال سیاسی اقتصادی و اجتماعی نموده اند. در چنین مطالعاتی دیرینه شناسان، باستان شناسان مردم شناسان، مورخان، جغرافی دانان، اقتصاددانان، جامعه شناسان و جمعیت شناسان با یکدیگر تشریک مساعی نموده و در شناخت جنبه ها و ابعاد مختلف زندگی از گذشته های دور تا حال حاضر موفقیت هایی کسب کرده اند. (1)
یکی از صاحبنظران که در براورد تعداد جمعیت از گذشته ی دور تا حال حاضر و نیز در جمع آوری و حک و اصلاح برآوردهای دیگر محققان کوشش های ارزنده کرده است« جان دوراند؟» اقتصاددان و جمعیت شناس معاصر است. در جدول 2-1 ارقامی که دوراند برای برآورد جعیت دنیا از زمان پیدایش کشاورزی تا سال 1970 تهیه کرده است منعکس می باشد. (ارقام به دست داده شده برای سالهای 1987 و 1996 بر اساس برآوردهای سازمان ملل متحد است.)
در جدول شماره 2-1 هر چه به گذشته دورتر می رویم میزان اعتبار برآوردها کمتر می گردد و جنبه ی تقریب آنها بیشتر می شود. در حالی که ارقام مربوط به یکی دو قرن اخیر بر اساس سرشماری های عمومی کشورها و اطلاعاتی کم و بیش مستند تهیه شده است، ارقام مربوط به گذشته های دور و هزاره های پیشین، بنا بر استنباط هایی در مورد تعداد و تراکم تقریبی جمعیت محاسبه شده است. مبنای این استنباط ها اطلاعاتی در مورد نوع معیشت ، زمینه های تکنولوژیک، و سازمان های سیاسی و اجتماعی جوامع در دوران های پیشین بوده است. همچنین در برآورد های مربوط به دوران های گذشته از اطلاعات تاریخی در مورد وقایعی چون اپیمدمی ها، جنگ ها و هجوم و گریزها، قحطی ها، بلایای طبیعی، به وجود آمدن سکونت گاه های جدید و یا از بین رفتن سکونت گاه های قدیم و گسترش و تحدید زمین های زیر کشت و عوامل دیگری از این دست استفاده شده است. (1)
8000 قبل از میلاد ( آغاز پیدایش کشاورزی)
10-5
حدود صفر میلادی
1000 میلادی
1250 میلادی
1500 میلادی
1750 میلادی
1990 میلادی
1970 میلادی
1987 میلادی
1999
330-270
345-275
450-350
540-440
805-735
1710-1650
3700-3600
5000
6000
برآورد رقم 5 تا 10 میلیون نفر جمعیت برای طلیعه ی انقلاب کشاورزی بر اساس مطالعات و تحقیقاتی است که در مورد پتانسیل جمعیتی که می توانسته است با تکیه بر معیشت مبتنی بر صید و شکار و خوشه چینی بر روی کره ی زمین زندگی کند انجام گرفته است. برای به دست دادن این برآورد ها از یک سو کوشش شده است تا محدوده ی تقریبی مناطقی که در معیشت صید و شکار و خوشه چینی مورد زیست بشر بوده است مشخص گردد و از سوی دیگر تراکم جمعیت در یک چنین نوع معیشتی به طور تخمین محاسبه شود. از تلاقی این دو یعنی مناطق مورد زیست بشر و ترکم جمعیت قبل از پیدایش کشاورزی رقم جمعیتی بین 5 تا 10 میلیون نفر برآورد شده است. (1)
برای سال صفر میلادی (حدود میلاد مسیح) رقم جمعیت دنیا حدود 300 میلیون نفر برآورد شده است که به هر حال افزایش چشمگیری را در مقایسه با رقم جمعیت دنیا در مرحله ی قبل از پیدایش کشاورزی نشان می دهد. شاید با معیارهایی که امروزه برای رشد جمعیت رایج است رسیدن جمعیت دنیا به 300 میلیون نفر در سال صفر میلادی چندان رشد بالایی از جمعیت به نظر نیاید.، ولی در مقایسه با دوره ی معیشت مبتنی بر صیدو شکار و خوشه چنین میزان رشد جمعیت در این دوره بالنسبه در خور توجه بوده است که می توان آن را ناشی از پیدانش کشاورزی و نتیجتاً اسکان نسبی جمعیت و بهبود تغذیه و به طور کلی مساعدتر شدن اوضاع اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی دانست. (1)
مسلم این است که متوسط میزان افزایش جمعیت دنیا از شروع انقلاب کشاورزی تا زمان میلاد مسیح به طور چشمگیری بیشتر از میزان افزایش جمعیت دوران قبل از پیدایش کشاورزی بوده است. بر اساس شواهد باستان شناسی از نقاط مختلف دنیا این مطلب محقق گذشته است که تعداد تراکم جمعیت در نقاطی که اقتصاد کشاورزی رواج داشته به مراتب بیشتر از جمعیت آن نقاط در زمانی بوده است که انسان ها به طریق صید و شکار و خوشه چینی زندگی می کرده اند.
به سختی می توان زمینه ای برای برآورد جمعیت بین سالهای 8000 قبل از میلاد تا تولد مسیح به دست داد. می توان متصور شد که در شروع دوره ی کشاورزی و زمانی که کشاورزی محدود به قسمت های اندکی از دنیا بوده است . رشد جمعیت نسبت به هزاره های بعد از آن کند بوده است.