انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق درباره؛ بررسی روند شاخص‌های اجتماعی ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

روند شاخص‌های اجتماعی ایران

روند شاخص‌های اجتماعی ایران اولین گزارش ملی توسعة انسانی ایران (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، 1378) تصویری دلگرم‌کننده از وضعیت نیروی انسانی و برخی شاخص‌های ضمنی اجتماعی ارائه می‌کند. اما به نظر می‌‌رسد که با گسترش دامنة تعاریف و کاربرد شاخص‌های جدید، این تصویر چندان دلگرم‌کننده نباشد. بی‌تردید ارزیابی دقیق ویژگی‌های انسانی و پتانسیل‌های اجتماعی جامعه بر تعریف جامعه و زیرمجموعه‌های آن، غایت زندگی اجتماعی، تعریف عملکرد نظام اجتماعی و شاخص‌های اندازه‌گیری آن مبتنی است. در این مقاله سعی شده است با استفاده از برخی شاخص‌های اجتماعی و استناد به آمار و ارقام رسمی، ابعادی دیگر از کیفیت واقعی زندگی اجتماعی ایران ارزیابی شود. هدف این مقاله به‌هیچ‌وجه تشکیک در صحت و سقم آمار و ارقام رسمی و قدرت توضیح‌دهندگی شاخص‌های توسعة انسانی نیست تا دستاوردهای اساسی دولت یا بخش خصوصی را زیر سؤال ببرد. پیام اصلی این مقاله را باید دعوتی به فراختر کردن دامنة شاخص‌های اجتماعی و تلاش در جهت ساخت شاخص‌های ترکیبی دانست..

کلیدواژه‌ها: توسعة انسانی، شاخص‌های اجتماعی، نظام اجتماعی

مقدمه

جامعه مجموعه‌ای است مرکب از سازمان‌ها، نهادها و روابطی که رابطة بین افراد را تنظیم می‌کنند. هدف از زندگی اجتماعی هرچه باشد، به هر حال رضایت‌مندی افراد از زندگی در جامعه‌ای معین ملاک و معیاری قابل قبول برای اندازه‌گیری عملکرد آن جامعه است. از آنجا که بخشی از این رضایتمندی محصول امکاناتی است که جامعه در اختیار افراد و اعضای خود قرار می‌دهد، منطقی به نظر می‌رسد اگر مجموعة امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری در اختیار افراد را نیز یکی از ملاک‌های سنجش رضایتمندی افراد جامعه بدانیم. آن‌گاه با فرض اینکه بین میزان رضایتمندی فردی اعضای جامعه و عملکرد اجتماعی رابطه‌ای مثبت برقرار است، می‌توانیم امکانات در اختیار افراد را ملاکی برای ارزیابی تقریبی عملکرد اجتماعی تلقی کنیم. چنین تلقی ضمنی‌ای از رفاه اجتماعی، بن‌مایة دیدگاهی نظری‌ است که گزارش توسعة انسانی ایران براساس آن تهیه و تنظیم شده است.

پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا با استفاده از دیدگاه‌های دیگری سوای این دیدگاه تقریباً فایده‌گرایانه نمی‌توانیم درصدد ارزیابی عملکرد اجتماعی برآییم؟ به این پرسش شاید بتوان این‌گونه پاسخ داد که به هر حال جامعه یا اجتماع باید شرایطی را فراهم کند که افراد و اعضای آن بتوانند مجموعة تواناییهای خود را از قوه به فعل تبدیل کنند. از طرف دیگر، گذار از جامعه‌ای با افراد بالقوه توانا به جامعه‌ای که افراد آن بتوانند مجموعة تواناییهای خود را در عمل متجلی کنند نیازمند سرمایه‌گذاریهایی است عظیم، با این هدف که ضمن حفظ انسجام و قوام جامعه، تک‌تک افراد بتوانند تواناییهای خویش را جامة فعلیت بپوشانند و با برخورداری از حداکثر امکانات فردی و جمعی، به کار و تلاش مشغول شوند. چنین گذاری البته چندان آسان نیست، زیرا حداقل در حوزة اقتصاد هنوز اجماع قانع‌کننده‌ای وجود ندارد که چرا و چگونه توانمندسازی تک‌تک افراد جامعه به توانمند شدن کل آن جامعه خواهد انجامید. دیگر آنکه به صرف افزایش درآمد واقعی جامعه ـ و نه درآمد اسمی آن ـ نباید انتظار داشت که گذار اتفاق بیافتد. رشد امکانات طبیعی، اصلاح توزیع اجتماعی، طبقاتی و جنسیتیِ مجموعة امکانات مالی، فیزیکی،

آموزشی و بهداشتی، برنامه‌ریزی برای جهت دادن به تغییر و تحولات اجتماعی و، مهم‌تر از همه، داشتن تعریف یا تعاریفی صحیح از جامعه، فرد، پیشرفت، وضع مطلوب یا نامطلوب و... شرط‌های لازم برای این گذارند. اندازه‌گیری کیفیت این گذار و سنجش موقعیت آن در هر لحظه از زمان نیازمند ملاک‌ها و معیارهایی است که میزان کارکرد و کیفیت عملکرد اجزای مختلف نظام اجتماعی را اندازه‌گیری کنند. این ملاک‌ها و معیارها را شاخص‌های اجتماعی می‌نامیم.

1) شاخص‌های اجتماعی ایران در گزارش ملی توسعة انسانی

آیا شاخص‌های اجتماعی ایران در سال‌های اخیر روند صعودی نشان می‌دهند یا نزولی؟ آیا تغییر محسوسی در شاخص‌های اجتماعی ایران به وجود آمده است؟ چه ارتباطی بین سیاست آزادسازی اقتصادی و کاهش دخالت دولت در حوزة رفاه از یک سو و شاخص‌های اجتماعی ایران از سوی دیگر وجود دارد؟ واقعیت این است که، به دلایل متعددی، پاسخ دقیق به این پرسش‌ها چندان آسان نیست. کمبود نظام‌ آمار و اطلاعات، دشواری تعریف و اندازه‌گیری، فقدان اجماع نظری و متناقض بودن برخی شواهد با یکدیگر از جمله دلایل دشواری کار است. اما به‌رغم این دشواری، تلاش‌های زیادی برای تولید داده‌ها و کمّی کردن شاخص‌های اجتماعی در سال‌های اخیر صورت گرفته است. یکی از برجسته‌ترین این تلاش‌ها «اولین گزارش توسعة انسانی ایران» است که آمارهای زیادی از روند توسعة انسانی و اجتماعی ایران در دهة 13۶7ـ137۶ (1988ـ 1998) ارائه می‌کند (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، 1378آمارهای این گزارش که با مراجعه به انبوهی از منابع داخلی و چند منبع خارجی جمع‌آوری و پردازش شده‌‌اند، در مجموع، تصویری دلگرم‌کننده و چشم‌اندازی روشن از روند توسعة انسانی در دهة مزبور پیش روی خواننده قرار می‌دهند.

    جدول 1ـ شاخص توسعة انسانی ایران

137۶

137۵

137۴

1373

1372

1371

1370

13۶9

13۶8

13۶7

7۵8/0

7۶2/0

7۵9/0

7۶1/0

7۶0/0

7۶7/0

73۶/0

711/0

۶۵8/0

۶۴2/0

براساس روش توصیه‌شدة برنامة توسعة سازمان ملل متحد (UNDP)، اجزای شاخص توسعة انسانی عبارت‌اند از: امید به زندگی در بدو تولد، میزان باسوادی بزرگسالان، نسبت ترکیبی ثبت‌نام ابتدایی و متوسطه و دبیرستان، و تولید ناخالص داخلی سرانه به دلار براساس شاخص برابری قدرت خرید (PPP$پس از محاسبة شاخص‌های مزبور، سه نماگر ترکیبی امید به زندگی، شاخص آموزش و شاخص تولید ناخالص داخلی محاسبه می‌شود. شاخص توسعة انسانی میانگین غیروزنی این سه شاخص است. با نگاهی به اجزای فوق می‌توان دریافت که همسو با رشد مداوم شاخص توسعة انسانی ایران در دهة مزبور، رشد کلی اجزای شاخص توسعة انسانی در همان دهه



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ بررسی روند شاخص‌های اجتماعی ایران


تحقیق؛ بررسی روند شاخص‌های اجتماعی ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

روند شاخص‌های اجتماعی ایران

روند شاخص‌های اجتماعی ایران اولین گزارش ملی توسعة انسانی ایران (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، 1378) تصویری دلگرم‌کننده از وضعیت نیروی انسانی و برخی شاخص‌های ضمنی اجتماعی ارائه می‌کند. اما به نظر می‌‌رسد که با گسترش دامنة تعاریف و کاربرد شاخص‌های جدید، این تصویر چندان دلگرم‌کننده نباشد. بی‌تردید ارزیابی دقیق ویژگی‌های انسانی و پتانسیل‌های اجتماعی جامعه بر تعریف جامعه و زیرمجموعه‌های آن، غایت زندگی اجتماعی، تعریف عملکرد نظام اجتماعی و شاخص‌های اندازه‌گیری آن مبتنی است. در این مقاله سعی شده است با استفاده از برخی شاخص‌های اجتماعی و استناد به آمار و ارقام رسمی، ابعادی دیگر از کیفیت واقعی زندگی اجتماعی ایران ارزیابی شود. هدف این مقاله به‌هیچ‌وجه تشکیک در صحت و سقم آمار و ارقام رسمی و قدرت توضیح‌دهندگی شاخص‌های توسعة انسانی نیست تا دستاوردهای اساسی دولت یا بخش خصوصی را زیر سؤال ببرد. پیام اصلی این مقاله را باید دعوتی به فراختر کردن دامنة شاخص‌های اجتماعی و تلاش در جهت ساخت شاخص‌های ترکیبی دانست..

کلیدواژه‌ها: توسعة انسانی، شاخص‌های اجتماعی، نظام اجتماعی

مقدمه

جامعه مجموعه‌ای است مرکب از سازمان‌ها، نهادها و روابطی که رابطة بین افراد را تنظیم می‌کنند. هدف از زندگی اجتماعی هرچه باشد، به هر حال رضایت‌مندی افراد از زندگی در جامعه‌ای معین ملاک و معیاری قابل قبول برای اندازه‌گیری عملکرد آن جامعه است. از آنجا که بخشی از این رضایتمندی محصول امکاناتی است که جامعه در اختیار افراد و اعضای خود قرار می‌دهد، منطقی به نظر می‌رسد اگر مجموعة امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری در اختیار افراد را نیز یکی از ملاک‌های سنجش رضایتمندی افراد جامعه بدانیم. آن‌گاه با فرض اینکه بین میزان رضایتمندی فردی اعضای جامعه و عملکرد اجتماعی رابطه‌ای مثبت برقرار است، می‌توانیم امکانات در اختیار افراد را ملاکی برای ارزیابی تقریبی عملکرد اجتماعی تلقی کنیم. چنین تلقی ضمنی‌ای از رفاه اجتماعی، بن‌مایة دیدگاهی نظری‌ است که گزارش توسعة انسانی ایران براساس آن تهیه و تنظیم شده است.

پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا با استفاده از دیدگاه‌های دیگری سوای این دیدگاه تقریباً فایده‌گرایانه نمی‌توانیم درصدد ارزیابی عملکرد اجتماعی برآییم؟ به این پرسش شاید بتوان این‌گونه پاسخ داد که به هر حال جامعه یا اجتماع باید شرایطی را فراهم کند که افراد و اعضای آن بتوانند مجموعة تواناییهای خود را از قوه به فعل تبدیل کنند. از طرف دیگر، گذار از جامعه‌ای با افراد بالقوه توانا به جامعه‌ای که افراد آن بتوانند مجموعة تواناییهای خود را در عمل متجلی کنند نیازمند سرمایه‌گذاریهایی است عظیم، با این هدف که ضمن حفظ انسجام و قوام جامعه، تک‌تک افراد بتوانند تواناییهای خویش را جامة فعلیت بپوشانند و با برخورداری از حداکثر امکانات فردی و جمعی، به کار و تلاش مشغول شوند. چنین گذاری البته چندان آسان نیست، زیرا حداقل در حوزة اقتصاد هنوز اجماع قانع‌کننده‌ای وجود ندارد که چرا و چگونه توانمندسازی تک‌تک افراد جامعه به توانمند شدن کل آن جامعه خواهد انجامید. دیگر آنکه به صرف افزایش درآمد واقعی جامعه ـ و نه درآمد اسمی آن ـ نباید انتظار داشت که گذار اتفاق بیافتد. رشد امکانات طبیعی، اصلاح توزیع اجتماعی، طبقاتی و جنسیتیِ مجموعة امکانات مالی، فیزیکی،

آموزشی و بهداشتی، برنامه‌ریزی برای جهت دادن به تغییر و تحولات اجتماعی و، مهم‌تر از همه، داشتن تعریف یا تعاریفی صحیح از جامعه، فرد، پیشرفت، وضع مطلوب یا نامطلوب و... شرط‌های لازم برای این گذارند. اندازه‌گیری کیفیت این گذار و سنجش موقعیت آن در هر لحظه از زمان نیازمند ملاک‌ها و معیارهایی است که میزان کارکرد و کیفیت عملکرد اجزای مختلف نظام اجتماعی را اندازه‌گیری کنند. این ملاک‌ها و معیارها را شاخص‌های اجتماعی می‌نامیم.

1) شاخص‌های اجتماعی ایران در گزارش ملی توسعة انسانی

آیا شاخص‌های اجتماعی ایران در سال‌های اخیر روند صعودی نشان می‌دهند یا نزولی؟ آیا تغییر محسوسی در شاخص‌های اجتماعی ایران به وجود آمده است؟ چه ارتباطی بین سیاست آزادسازی اقتصادی و کاهش دخالت دولت در حوزة رفاه از یک سو و شاخص‌های اجتماعی ایران از سوی دیگر وجود دارد؟ واقعیت این است که، به دلایل متعددی، پاسخ دقیق به این پرسش‌ها چندان آسان نیست. کمبود نظام‌ آمار و اطلاعات، دشواری تعریف و اندازه‌گیری، فقدان اجماع نظری و متناقض بودن برخی شواهد با یکدیگر از جمله دلایل دشواری کار است. اما به‌رغم این دشواری، تلاش‌های زیادی برای تولید داده‌ها و کمّی کردن شاخص‌های اجتماعی در سال‌های اخیر صورت گرفته است. یکی از برجسته‌ترین این تلاش‌ها «اولین گزارش توسعة انسانی ایران» است که آمارهای زیادی از روند توسعة انسانی و اجتماعی ایران در دهة 13۶7ـ137۶ (1988ـ 1998) ارائه می‌کند (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، 1378آمارهای این گزارش که با مراجعه به انبوهی از منابع داخلی و چند منبع خارجی جمع‌آوری و پردازش شده‌‌اند، در مجموع، تصویری دلگرم‌کننده و چشم‌اندازی روشن از روند توسعة انسانی در دهة مزبور پیش روی خواننده قرار می‌دهند.

    جدول 1ـ شاخص توسعة انسانی ایران

137۶

137۵

137۴

1373

1372

1371

1370

13۶9

13۶8

13۶7

7۵8/0

7۶2/0

7۵9/0

7۶1/0

7۶0/0

7۶7/0

73۶/0

711/0

۶۵8/0

۶۴2/0

براساس روش توصیه‌شدة برنامة توسعة سازمان ملل متحد (UNDP)، اجزای شاخص توسعة انسانی عبارت‌اند از: امید به زندگی در بدو تولد، میزان باسوادی بزرگسالان، نسبت ترکیبی ثبت‌نام ابتدایی و متوسطه و دبیرستان، و تولید ناخالص داخلی سرانه به دلار براساس شاخص برابری قدرت خرید (PPP$پس از محاسبة شاخص‌های مزبور، سه نماگر ترکیبی امید به زندگی، شاخص آموزش و شاخص تولید ناخالص داخلی محاسبه می‌شود. شاخص توسعة انسانی میانگین غیروزنی این سه شاخص است. با نگاهی به اجزای فوق می‌توان دریافت که همسو با رشد مداوم شاخص توسعة انسانی ایران در دهة مزبور، رشد کلی اجزای شاخص توسعة انسانی در همان دهه



خرید و دانلود تحقیق؛ بررسی روند شاخص‌های اجتماعی ایران


تاثیر قیام 15 خرداد بر روند انقلاب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

تاثیر قیام 15 خرداد بر روند انقلاب

یکی دیگر از مسایلی که در اوایل دهه 1340 اتفاق افتاد و در ارزیابی گروههای مبارز و مخالف رژیم، بخصوص جریان فکری اسلام فقاهتی - ولایتی تاثیر گذاشت، قیام 15 خرداد و سرکوب بی‏رحمانه آن از سوی رژیم شاه بود.در طول تاریخ ایران، روحانیت همواره به عنوان حافظ احکام الهی در صحنه جامعه حضور داشته و دولتها نیز سعی می‏کرده‏اند حرمت‏حضور و نفوذ آنها را نگه دارند و به طور علنی به اسلام تعرضی نکنند.در واقع، حضور و وجود روحانیت‏به عنوان اولین و مهمترین گروه ذی نفوذ، برای شاه نیز پذیرفته شده بود و شاه همیشه سعی داشت که خاطر آنها را بجوید و خود را طرفدار اسلام، مرجعیت و روحانیت معرفی کند.

بدین لحاظ، برای حفظ ظاهر، هیچ تمایلی به برخورد مستقیم و خشونت‏آمیز با روحانیت نداشت و بیشتر سعی می‏کرد با جلب نظر و حمایت آنها، برنامه‏های خود را جامه عمل بپوشاند.در جریان اصلاحات اجتماعی نیز که یک طرح امریکایی بود، شاه امیدوار بود که از حمایت روحانیت‏برخوردار شود.به همین دلیل بود که بعد از رحلت آیت الله بروجردی، علی رغم میل باطنیش، امینی را برای جلب نظر روحانیت مخصوصا حضرت امام قدس سره به قم فرستاد. (1)

در قضیه انجمنهای ایالتی و ولایتی هم پس از چند تلگراف از امام قدس سره و سایر مراجع، دولت تسلیم نظر علما شد و لایحه را رسما لغو کرد.

با وجود این، موج احیای اسلام که از دهه 1330 شروع شده و به اوج خود رسیده بود، مایه نگرانی شاه بود و او نمی‏خواست (و حتی نمی‏توانست) به روحانیت امتیاز بدهد.از سوی دیگر، همان گونه که دیدیم، حضور و استقرار امام خمینی قدس سره در جایگاه مرجعیت، تحولی اساسی در برخورد روحانیت‏با رژیم بوجود آورد و هر نوع محافظه‏کاری و پرهیز از سیاست را در حوزه‏ها منتفی ساخت.امام خمینی قدس سره که در ملاقات با امینی به نصیحت و پند و اندرز اکتفا کرده بود، در جریان لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی موضع خود را شدت بخشید و دولت علم را در تلگرافهای خود حتی‏تهدید کرد (2) و با فشار افکار عمومی علما و روحانیت و مردم، هدف الغای لایحه را تحقق بخشید.

پس از ختم غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی، امام لحن بیانیه‏ها و سخنرانیهای خود را تندتر کرد و در قضیه مربوط به تصویبنامه ملی و رفراندم عمومی (بهمن 1341)، طی پیامی که به ملت ایران فرستاد، از تجاوز دستگاه حاکمه به احکام مقدس اسلام و قرآن، و قصد دولت‏برای نابودی اسلام و روحانیت پرده برداشت و ضمن «اعلام خطر نسبت‏به دستگاه جابره‏» ، دولت را استیضاح کرد و به طور صریح نوشت:

من چاره در این می‏بینم که این دولت مستبد به جرم تخلف از احکام اسلام و تجاوز به قانون اساسی کنار برود و دولتی که پای‏بند به احکام اسلام و غمخوار ملت ایران باشد بیاید. (3)

پس از این موضع‏گیری قاطع و روشن امام خمینی قدس سره، برای اولین بار یک اعلامیه مشترک از سوی نه تن از مراجع تقلید و آیات عظام حوزه علمیه قم در محکومیت تصویب نامه صادر شد (4) و مخالفت ملت‏با آن اعلام گردید.پس از آن امام قدس سره مستقیما مردم و روحانیت را به مقاومت در برابر سر نیزه‏های زنگ زده و پوسیده و مقابله رو در رو با رژیم فرا خواند (5) و از علما خواست که عید نوروز 1342 را به عنوان مبارزه منفی علیه رژیم، تحریم کنند. (6)

مجموعه برخوردهای امام و روحانیت‏با رژیم از رحلت آیة الله بروجردی تا اوایل سال 1342، رژیم شاه را به این نتیجه قطعی رساند که نباید هیچ امیدی به مصالحه و سازش با امام داشته باشد.بدین لحاظ، شاه کم کم ماهیت اصلی خود را آشکار کرد و به گستاخی علیه مذهب و روحانیت پرداخت و آنها را مرتجع، «صد برابر خائن‏تر از حزب توده‏» ، و همدست کمونیستها معرفی کرد. (7)

امریکایی‏ها نیز رفراندوم انقلاب سفید شاه را یک انقلاب بزرگ اجتماعی قلمداد کردند که «مرتجعین و محافظه‏کاران و سنت‏گرایان‏» ، را ازصحنه بیرون رانده و شاه را مستقیما در ارتباط با مردم قرار داده است. (8)

شاه با این ارزیابی جدید، اولین ضرب شصت‏خود را به روحانیت نشان داد و در دوم فروردین ماه 1342 (مصادف با شهادت امام صادق علیه السلام) فاجعه کشتار فیضیه را به وجود آورد (9) و طرفداری ظاهری خود را از دیانت و روحانیت قطع کرد.امام قدس سره پس از این فاجعه عظیم، رژیم را (بدتر از مغول) توصیف کرد و مبارزه را یک گام اساسی دیگر پیش برد. (10)

این بار امام قدس سره، مخاطب اصلی خود را شاه، امریکا و اسرائیل دانست و در اعلامیه و سخنرانیهای خود آنها را مستقیما مورد حمله قرار داد و بدین ترتیب، بر خلاف همه سیاستمداران و مبارزان سیاسی، شاه و دربار را عامل اصلی مشکلات معرفی کرد. (11)

امام خمینی قدس سره پس از فاجعه فیضیه، ضمن حمله مستقیم به شاه، تقیه را که مانع مبارزه مستقیم و در عین حال دست آویز سازشکاران بود، حرام کرد و راه مبارزه را گشود:

...شاه دوستی یعنی غارتگری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، تجاوز به مراکز علم و دانش; شاه دوستی یعنی ضربه زدن به پیکر قرآن و اسلام، سوزاندن نشانه‏های اسلام، محو آثار اسلامیت; شاه دوستی یعنی تجاوز به احکام اسلام و تبدیل احکام قرآن کریم; شاه‏دوستی یعنی کوبیدن روحانیت و اضمحلال آثار رسالت.حضرات آقایان توجه دارند اصول اسلام در معرض خطر است، قرآن و مذهب در مخاطره است، با این احتمال، تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب «ولو بلغ ما بلغ‏» . (12)

امام در پیام خود به علمای تهران پس از فاجعه فیضیه، ضمن استیضاح دولت علم از طرف ملت ایران، به طور صریح به دولت اعلام کرد که «من اکنون قلب خود را برای سرنیزه‏های مامورین شما حاضر کردم ولی قبول زورگوییها، و خضوع در مقابل جبارهای شما حاضر نخواهم کرد» . (13)

این در واقع اعلام مبارزه رو در رو با رژیم بود و امام در جواب تلگراف آیت الله حکیم که از ایشان خواسته بود به نجف مهاجرت کند، نوشت: با هجرت مراجع و علما از قم به نجف، مرکز بزرگ تشیع به دامن کفر و زندقه خواهد افتادو بدین لحاظ «ما عجالتا در این آتش سوزان به سر برده و با خطرهای جانی صبر نموده، از حقوق اسلام و مسلمین و از حریم قرآن و استقلال مملکت اسلام دفاع می‏کنیم‏» . (14)

بر همین اساس، امام خمینی در پیامهای خود بعد از فاجعه فیضیه، همواره به شاه، اسرائیل و امریکا حمله می‏کرد و در آستانه محرم سال 1383 (خرداد 1342) در پیام خود به وعاظ و گویندگان دینی و هیاتهای مذهبی، وظایف تبلیغی آنها را کاملا مشخص کرد و تصریح نمود که باید «مظالم و اعمال خلاف انسانی و ضد دینی‏» دستگاه حاکمه جابر را بیان و مخصوصا خطر اسرائیل را به مردم گوشزد کنند. (15)

در بیاناتی هم که خود ایشان در عصر عاشورا داشتند، اولین و مهمترین موضوعی که مطرح کردند، اسرائیل بود که به همراه شاه، اساس گرفتاری ایران را تشکیل می‏داد. (16)

امام با تشبیه دستگاه حاکمه ایران به دستگاه جبار بنی امیه، شدیدترین حمله خود را متوجه شخص شاه و حامیان خارجی وی کرد و شاه که مصمم به برخورد قاطع بود، امام را دستگیر و در تهران زندانی کرد.

مردم در اعتراض به این عمل شاه در قم و تهران و شهرهای بزرگ دست‏به تظاهرات عظیمی در 15 خرداد 1342 زدند که با عکس العمل شدید رژیم مواجه شد.در این سرکوب خشونت آمیز و قتل عام بی‏رحمانه به اعتراف حامیان شاه، چندین هزار نفر کشته شدند. (17)

کشتار وسیع مردم در واقع، آخرین ضرب شصت رژیم به مخالفان بود و از تصمیم قاطعانه رژیم برای سرکوبی هر نوع مخالفتی حکایت می‏کرد.

شاه با اینکه توانست‏با این جنایت هولناک نهضتی را که پایه‏های سلطنت را به لرزه انداخته بود، سرکوب کند، ولی هیچ گاه مساله را تمام شده و خاتمه یافته ندانست و معتقد بود که باز هم «باید تصمیم قاطع گرفت‏» تا کشور از دست نرود. (18)

از این نظر، شاه هیچ شکی نداشت که باید کوچکترین مخالفت را با سنگین‏ترین عقوبت پاسخ دهد و این نتیجه‏ای بود که شاه به آن رسیده بود.بدین لحاظ، از ماههای بعد از قیام 15 خرداد، رفتار رژیم نسبت‏به مخالفین و بخصوص علما و روحانیون، خشونت و شدت بیشتری یافت و بسیاری از علماء، وعاظ و شخصیتهای علمی، سیاسی و اجتماعی، بازداشت‏شدند و حتی جمعی از تجار و کسبه و چهره‏های مبارز به اتهام تحریک در قیام 15 خرداد، در معرض اعدام قرار گرفتند و برای اولین بار شایعه محاکمه و اعدام امام قدس سره در کشور پخش شد. (19)

تحت فشار مردم و علما، امام قدس سره پس از چند ماه از زندان آزاد شد که رژیم با یک کار تبلیغی و سیاسی این کار را کرد.

در آستانه آزادی ایشان از زندان، روزنامه دولتی اطلاعات در سر مقاله خود با عنوان «اتحاد مقدس‏» ، مدعی شد که با روحانیت تفاهم شده و در برنامه‏های اصلاحی، بین رژیم و روحانیت هیچ گونه اختلافی وجود ندارد. (20)

شاه با طرح این مساله می‏خواست امام قدس سره را از مبارزه منصرف کند، ولی امام پس از اطلاع از موضوع با اشاره به مطلب «روزنامه کثیف اطلاعات‏» با صراحت گفت:

کدام انقلاب؟ کدام ملت؟ این انقلاب مربوط به روحانیت و مردم است؟ آقایان که در دانشگاه هستید برسانید به همه که وحانیت‏با این انقلاب [انقلاب سفید شاه و ملت] موافق نیست.

در بخش دیگری از سخنان خود باز هم تکرار کردند که: «خمینی را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد کرد» . (21)

امام قدس سره پس از آزادی از زندان، رویه سرسختانه خود را در مخالفت‏با رژیم و نفوذ اسراییل در کشور ادامه داد و در ماجرای کاپیتولاسیون امریکا را هم آماج حمله خود قرار داد.حمله مستقیم به امریکا و قدرتهای خارجی در شرایطی که همه انقلابیون و مبارزین جهان سوم، تحت‏حمایت‏یک قدرت خارجی قرار می‏گرفتند، یک کار حساب شده و شجاعانه بود که راه نفوذ و امید بیگانگان را در میوه‏چینی انقلاب بست.سرانجام رژیم شاه، برای اینکه یکباره همه چیز را به تصور خود تمام کند، تصمیم به تبعید امام گرفت.

اما این دوره، دوره شکوفایی و باروری انقلاب اسلامی است و امام خمینی تا قبل از تبعید شدن در آبان ماه 1343، چند اقدام اساسی انجام داده بودند که موجب تحرک و پویایی نهضت و تعمق اندیشه انقلاب اسلامی، گردید. (22)

1. با کشاندن مبارزه به کانون اصلی فعالیتهای مذهبی، برای همیشه خط بطلانی بر ایده جدایی دین از سیاست کشید و سنت دیرینه حاکم بر حوزه را شکست.

2. با تحریم تقیه که مانع مبارزه مستقیم و در عین حال دستاویز سازشکاران بود، مهمترین مانع را از سر راه برداشت.

3. با متوجه کردن لبه تیز حمله خود به کانون اصلی فساد (سلطنت و شخص شاه) به شیوه محافظه کارانه قبلی در مبارزه پایان داد. تداوم این روند، در ساختن بنیادهای اندیشه انقلاب اسلامی نقش بسیار مهمی داشت و در واقع، تکوین جنبه سلبی مکتب فکری انقلاب اسلامی بود. قبل از آن، حتی مبارزین مذهبی هم سعی می‏کردند که از حمله مستقیم به شاه و سلطنت‏خودداری کرده، اطرافیان او را مورد حمله قرار دهند، ولی امام (قدس سره) با زیر سؤال بردن شاه و سلطنت، محور مبارزه را به مت‏شخص شاه کشانید و به دیگران هم جرات داد.

4. حمله مستقیم امام به امریکا و قدرتهای خارجی، هرگونه محافظه‏کاری سیاسی را مطرود کرد و راه نفوذ و امید آنها را برای دزدیدن نتایج مبارزه بست.

بدین لحاظ، همان گونه که کشتار 15 خرداد و قلع و قمع‏های بعد از آن حاکی از تصمیم قاطع رژیم در سرکوب مخالفین بود، مخالفان رژیم را نیز به این نتیجه‏گیری سوق داد که شیوه مبارزه خود را تغییر دهند. (23)

در این میان، جریان فکری اسلامی فقاهتی - ولایتی هم به ارزیابی جدیدی دست‏یافت که به مدد آن توانست اندیشه انقلاب اسلامی را بسازد و این همان چیزی است که فرضیه ما را تشکیل می‏دهد، یعنی حرکت‏به سمت نفی سلطنت‏برای اولین بار در طول تاریخ قدیم و جدید ایران، کسب قدرت و در نهایت تاسیس یک نظام سیاسی جایگزین تحت عنوان «ولایت فقیه‏» .

پی نوشت ها:

1.محمد حسن رجبی، پیشین، ص 184.

2.صحیفه نور، ج 1، ص 43، تلگراف امام به اسد الله علم، مورخ 15/8/1341.

3.صحیفه نور، ج 1، صص 54- 53، پیام اسفند 1341.

4.همان، صص 58- 55، اسفند 1341.

5.همان، ص 59، سخنرانی مورخ 7/12/1341.

6.همان، ص 61، پیام 22/12/1341.

<.1341/11/4 goک× ,ظآ ok وdz یغcpـiv ,263 -264 ¦¤ ,1 u ,فی،یj ,یغddقo.7

8.باری روبین، پیشین، ص 96.

9.ر.ک به: روحانی، پیشین، ج 1، صص 349- 337.

10.صحیفه نور، ج 1، صص 74- 65، سخنرانی و پیام، 10 و 13/1/1342.

11.رجبی، پیشین، 262.

12.صحیفه نور، ج 1، ص 74، پیام به علمای تهران در مورخ 13/1/1342.

13.همان.

14.همان، ص 78، تلگراف مورخ 23/1/1342.

15.صحیفه نور، ج 1، صص 90- 89.

16.همان، صص 4- 91، سخنرانی 13/3/1342.

17.باری روبین، پیشین، ص 95.

18.رجبی، ص 219، به نقل از: مذاکرات هیات دولت پس از قیام 15 خرداد.

19.سیری در زندگانی استاد مطهری، ص 25، مقاله هاشمی رفسنجانی.

20.اطلاعات، 18 و 19 فروردین ماه 43، به نقل از: رجبی، پیشین، صص 229- 228.

21.صحیفه نور، ج 1، ص 99، سخنرانی 23/1/1343.

22. ر.ک به: محمدی، پیشین، صص 100- 98.



خرید و دانلود  تاثیر قیام 15 خرداد بر روند انقلاب


بررسی روند روبه کاهش سرمایه اجتماعی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 21 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

بررسی روند روبه کاهش سرمایه اجتماعی

بیان مسئله : سرمایه اجتماعی واژه ای است که به تازگی وارد حوزه علوم اجتماعی گردیده است. درزمینه بررسی روند ویافتن علت وعوامل تاثیرگذاربرآن مطالعات وسیعی توسط صاحبنظران و دانشمندان علوم مختلف،ازجمله نظریه پردازانی همچون پیربوردیو، جیمزکلمن،رابرت پوتنام وفرانسیس فوکویاما صورت گرفته که تعاریف متعددی ازسرمایه اجتماعی ارائه کرده اند.

"اصطلاح سرمایه اجتماعی نخستین باردراثرکلاسیک جین جاکوب، به نام مرگ و زندگی در شهرهای بزرگ آمریکایی (1961) به کاررفته است. این اصطلاح در دهه 1980 توسط جیمز کلمن- جامعه شناس آمریکایی- درمعنای وسیع تری مورد استفاده قرارگرفت و رابرت پوتنام - دانشمند علوم سیاسی - نفردومی بود که بحثی قوی و پرشوررا درمورد سرمایه اجتماعی و جامعه مدنی درایتالیا و ایالات متحده برانگیخت." ( فوکویاما ،1379: 10 )."پیربوردیو(1985) - جامعه شناس فرانسوی - نظریه بسط یافته ایی ازسرمایه اجتماعی مطرح می کند. ازنظربوردیو سرمایه همزمان هم مربوط به علم اقتصاد است وهم مجموعه ایی از روابط مبتنی برقدرت که قلمروها وتعاملات اجتماعی مختلفی را بوجود می آورد و معمولا نامرتبط با علم اقتصاد تصورمی شود. سرمایه فرآیندی است که ذاتا با قدرت پیوند دارد. درواقع استنباط بوردیو ازسرمایه به گونه ایی است که او تقریبا سرمایه و قدرت را مترادف با هم  می داند. او بین شبکه های اجتماعی که یک فرد درآنها جای گرفته، وازدل این این شبکه ها است که سرمایه اجتماعی پدیدارمی شود، و پیامدهای روابط اجتماعی، تفاوت قائل می شود. یعنی، شبکه های اجتماعی را نباید صرفا با تولیدات روابط اجتماعی برابردانست، زیرا چنین کاری شبکه های اجتماعی را نامرئی می سازد. شبکه هایی که می توانند بسیارمتراکم باشند ولی درعین حال به دلیل عدم دسترسی به آنها نمی توانند منابعی را تولید کنند."(فیلیپس،1385: اینترنت) ."به نظربوردیو سرمایه هرمنبعی است که درعرصه خاصی اثرگذارد و به فرد امکان دهد که سود خاصی را ازطریق مشارکت دررقابت برسرآن بد ست آورد. سرمایه از نظر بوردیو سه شکل اساسی دارد:اقتصادی: که قابل تبدیل شدن به پول است و به شکل حقوق مالکیت قابل نهادینه شدن است.فرهنگی: که دربرخی شرایط به سرمایه اقتصادی  تبدیل می شود و به شکل کیفیت آموزشینهادینه می گردد.سرمایه اجتماعی: که ازتعهدات اجتماعی ساخته شده است و تحت برخی شرایط  قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی می باشد و یا ممکن است درشکل یک عنوان اشرافی نهادینه شود."(اکبری، 1383 : 23 )."پیربوردیوبرتبدیل پذیری اشکال مختلف سرمایه به نوع اقتصادی آن تاکید دارد. وی سرمایه اقتصادی را به عنوان کارانسانی انباشته شده تعریف می کند. پس کنشگران ازطریق سرمایه اجتماعی می توانند دسترسی مستقیمی به منابع اقتصادی ( وامهای یارانه ایی، راهنمای سرمایه گذاری و...) داشته باشند. آنها می توانند سرمایه فرهنگی خود را ازطریق تماس با کارشناسان یا افراد معتبرافزایش دهند ویا به گونه ایی دیگر، آنها می توانند با موسساتی که اعتبارات با ارزش عرضه می دارند مرتبط شوند."(فیروزآبادی،1384: 117) جیمزکلمن مانند بوردیو مفهوم سرمایه اجتماعی را ازاقتصاد به جامعه شناسی آورد. " کلمن سرمایه اجتماعی را برحسب کارکردی که دارد تعریف می کند. به عقیده اواین مفهوم نه یک موجود منفرد، بلکه دربرگیرنده موجودیتهای مختلفی است که تمامی آنها دردوعنصر مشترک هستند، یعنی همه آنها جنبه ایی ازساخت اجتماعی را درخود دارند و واکنش معینی ازکنشگران را دردرون این ساختار تسهیل می کنند. سرمایه اجتماعی همانند دیگر اشکال سرمایه مولد است و رسیدن به اهدافی را امکانپذیرمی سازد که درنبود آن، دسترسی به آن اهداف ناممکن خواهد بود. سرمایه اجتماعی همانند سرمایه مادی و سرمایه انسانی، کاملا قابل مبادله نیست، اما می تواند مختص به فعالیتهای مشخصی باشد. شکل مشخصی ازسرمایه اجتماعی که درتسهیل بعضی ازکنشها ارزشمند است، می تواند برای کنشهای دیگربی فایده و یا حتی مضرباشد. سرمایه اجتماعی برخلاف اشکال دیگرسرمایه درذات ساختارروابط میان کنشگران وجود دارد.کلمن پس ازاین تعریف ازسرمایه اجتماعی، مجموعه های مختلفی ازکنشها، پیامدها و روابط را سرمایه اجتماعی می نامد. ازنظراو سرمایه اجتماعی ذاتا قادربه کاراست و سرمایه اجتماعی هر آن چیزی است که به مردم و نهادها امکان عمل می دهد. بنابراین، سرمایه اجتماعی یک مکانیزم، یک شی و یا یک پیامد نیست، بلکه بطور همزمان هریک یا تمامی آنها است.سرانجام اینکه سرمایه اجتماعی ازنظرکلمن به لحاظ هنجاری و اخلاقی خنثی است. یعنی نه مطلوب است و نه نامطلوب. و صرفا با فراهم کردن منابع لازم، وقوع کنشها را امکانپذیر می سازد." (برگرفته ازکلمن، 1377 : 462 ).سرمایه اجتماعی ازنظراو یک شی واحد نیست. انواع چیزهای گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند:   1 ) جنبه ایی ازیک ساخت اجتماعی هستند.  2 ) تسهیل گرکنشهای افراد درون ساختها هستند.

فوکویاما تعریف دیگری ارائه می دهد. او سرمایه اجتماعی را اینگونه تعریف می کند: "سرمایه اجتماعی را به سادگی می توان به عنوان وجود مجموعه معینی ازهنجارها یا ارزشهای غیررسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجازاست، درآن سهیم هستند. مشارکت درارزشها وهنجارها به خودی خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی گردد، چرا که این ارزشها ممکن است ارزشهای منفی باشد." (فوکویاما،1379 : 11 ).رابرت پوتنام تعریف دیگری ازسرمایه اجتماعی ارائه می دهد. " او برنحوه تاثیرسرمایه اجتماعی بررژیمهای سیاسی و نهادهای دموکراتیک تاکید کرده است. ازنظراوسرمایه اجتماعی مجموعه ایی ازمفاهیمی مثل اعتماد، هنجار، شبکه های ارتباطی میان افراد یک اجتماع می باشد. سرمایه اجتماعی وسیله ایی برای رسیدن به توسعه سیاسی واجتماعی درسیستمهای مختلف سیاسی است. پوتنام براعتماد تاکید زیادی می کند. ازنظراواعتماد و ارتبا ط متقابل درشبکه های اجتماعی به عنوان منابعی هستند که درکنشهای اعضاء جامعه موجود است." ( علاقه بند،1384: اینترنت).و بالاخره می توان گفت "سرمایه اجتماعی ازمجموعه هنجارها و ارزشهای موجود درسیستمهای فکری، علمی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه منتج می شود و این هنجارها و ارزشها حاصل تاثیرنهادهای اجتماعی واقتصادی ما است که دارای ویژگی اعتماد متقابل، تعامل اجتماعی، احساس هویت جمعی و گروهی وغیره است."(علاقه بند، 1384: اینترنت).مفاهیمی همچون اعتماد، همکاری وهمیاری میان اعضاء یک گروه یا جامعه شکل دهنده نظامی هدفمند است که باعث دستیابی به اهداف ارزشمند گروه می شود. ازاین رو شناخت عوامل موثر درتقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی می تواند به جوامع، درگسترش ابعاد سرمایه اجتمای کمک نموده و موجب افزایش عملکرد اجتماعی واقتصادی افراد درجوامع گردد."ازجمله عناصرمهم سرمایه اجتماعی اعتماد ومشارکت است. اعتماد مردم به یکدیگر، مردم به حکومت و نهادهای اصلی جامعه، اعتماد نهادهای مذکوربه یکدیگر و اعتماد حکومت و این نهادها به مردم ، وجوه مختلف اعتماد اجتماعی را شکل می دهند. ازسوی دیگردرستکاری،



خرید و دانلود  بررسی روند روبه کاهش سرمایه اجتماعی


روند صنعتی شدن جوامع و ماشینی شدن انسان 52 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 52

 

روند صنعتی شدن جوامع و ماشینی شدن انسان

جامعه و صنعتی شدن"

قرار است من در مورد جامعه و صنعتی شدن نظرم را بگویم. به بیان دیگر تاثیر صنعتی شدن بر جامعه را بررسی کنم.

وقتی در مورد جامعه حرف می زنم عمده تمرکز من بر روی زنان و کودکان است.

مطالب را از انقلاب صنعتی شدن آغاز می کنم. انقلاب صنعتی از انگلستان شروع شد (قرن 19 میلادی) با انقلاب صنعتی، ماشین کار جای ابزار کار پیشه وری و عقب مانده را می گیرد.

انقلاب صنعتی یعنی چه؟

انقلاب صنعتی یعنی گذار از صنعت مانوفاکتور به سمت صنعت فابریک و این یعنی انقلاب اجتماعی. چرا که ما شاهد استقرار مالکیت سرمایه داری بر مجموع جامعه هستیم.

در ایران ورود ماشین به صنعت به دهه ی 1960 میلادی برمی گردد. قبل از اینکه این صحبت باز شود نیازمند است که نگاهی داشته باشیم به وضعیت مانوفاکتور در ایران، صنعت دستی گسترده ایران قالی بافی است و من شرایط نیروی کار را در این بخش تا حدودی باز می کنم و برای مثال نیروی کار قالی بافی در کرمان را انتخاب می کنم، شرایط کارگران قالی باف که عمدتاً زنان و دختران هستند به شرح زیر است:

آنها تمام روز نشسته روی دستگاه بافندگی و خم شده در زیر زمین ها و انبارهای نیمه تاریک و کثیف مشغول کار هستند. این وضعیت باعث تغییر حالت اندام کارگران می شد. کارگران دختر در کرمان بیشتر به درد های مفصلی و قسمت های تحتانی شکم مبتلا بودند، بیشتر آنان پس از آبستنی در هنگام زایمان جان می سپردند.

در این مورد، سلطان زاده می گوید: استثمار در کارگاه های قالی بافی که کارفرمایان به معنی واقعی کلمه عرق زنان و کودکان را در می آورند وحشتناک است. این استثمار تنها منحصر به کرمان نبوده بلکه در خراسان، کاشان، آذربایجان، اراک، فارس و هرجایی که قالی بافی دایر است اینچنین استثماری وجود دارد.

خوراک معمولی زنان و کودکان نان و آب است. عده ای از کارفرمایان تهران پا را از آن هم فراتر گذاشته و کارگران زن را به صیغه ی خود درمی آوردند. آنها با صیغه کردن دختران و زنان بیوه از پرداخت همان دستمزد ناچیز هم سر باز می زدند و تنها مبلغی به عنوان خرجی به زنان بی پناه می دادند. در این مورد جعفر شهری می گوید: به مرور زمان، زنان جوان و زیبا جانشین پیرزن ها شده و هر زن ِ خواهان کار، باید صیغه را قبول می کرد تا صاحب کار فعل حرام نمی کرد!

همانطور که گفتم موج اول ماشینی شدن در ایران به دهه ی 1960 و 1940 به دوره ی رضاخان بر می گردد. ماشینی شدن در ایران با استقرار کارخانه های نساجی، سیمان و قند همراه بود.

در سوم شهریور ماه 1320 در ایران نزدیک به 45 هزار کارگر در صنعت ماشینی کار می کردند که 13 هزار نفر از آنها را زنان وکودکان تشکیل می دادند.

گفته شده با انقلاب صنعتی شاهد یک انقلاب اجتماعی هستیم و آن استقرار حاکمیت سرمایه داری بر مجموع جامعه است.

از ویژگی های صنعتی شدن سرمایه:1- افزایش سریع بارآوری کار 2- کار زنان وکودکان

در مورد افزایش سریع بارآوری کار ورود ماشین و صنعت بزرگ، موجب کاهش ارزش کار شده و اضافه ارزش نسبی یعنی سهم سرمایه دار از روزانه کار کارگر را بالا می برد و در ویژگی دوم صنعتی شدن، ماشینی شدن نیاز به نیروی کار ماهر و نیروی بدنی را کاهش می دهد و این موجب شد تعدادی کارگر زنان و کودکان وارد کارخانه شوند، ما با ورود زنان به مرحله ی تولید مخالف نیستم بلکه آن را گامی در راستای استقلال و رهایی زن می دانیم و از این گسترش حضور زنان در اقتصاد استقبال می کنیم ولی از سوی دیگر بهره کشی از انسان با حداقل های دستمزد تشدید شد.

ماشینی شدن تمام اعضای خانواده کارگر را به بازار کار می کشد و ارزش کار مرد را با تمام اعضاء خانواده تقسیم می کند، کودکان نابالغ به میل خود به کارخانه وارد نمی شوند، این کودکان برای تامین امرار معاش زندگی از سوی پدران و مادران تحویل کارخانه ها می شوند می توان گفت شدیدترین استثمار کودکان توسط والدین آنها صورت می گیرد که در اثر فقر و فاصله های طبقاتی جامعه بر آنها تحمیل می شود.

قانون اضافه جمعیت: سرمایه ی تولید سرمایه دار، قانون اضافه جمعیت است، یعنی همیشه کارگران بیکار و نیمه بیکار وجود داشته باشد. براساس این قانون خواست سرمایه این است که کارگران هرچه سریع تر تولید مثل کنند و همیشه نیروی کار وجود داشته باشد. این امر از طریق ازدواج های زود هنگام (زیر سن 18 سالگی) که نتیجه ی ضروری مناسباتی است که کارگران صنعتی در آن به سر می برند امکان پذیر می شود که هدف کمک به درآمد خانواده پارامتری است که موجب پذیرش این قانون از جانب کارگران شده است و در ایران نیز شاهد ازدواج های زودرس هستیم که یکی از خواسته های ما جلوگیری از ازدواج قبل از سن 18 سالگی است.

برمیگردم به وضعیت ایران: در مورد وضعیت ایران کار کودکان بیش تر در بخش نساجی دیده می شد. پرداخت دستمزد در این بخش به شکل قطعه کاری (کار بر حسب تعداد) که شکل دگرگون شده مرز ساعتی است دیده می شود، اما ببینیم که قطعه کاری چه ویژگی هایی دارد؟

از ویژگی های قطعه کاری این است که کارگر تلاش می ورزد درآمدش افزایش یابد و نیروی خود را تا حداکثر ممکن به کار می برد و کوشش می کند که زمان کار خود را طولانی تر کند و نتیجه ی آن کاهش سطح دستمزد است. کارگر در این صورت خود را بیمار می سازد و به مرگ زودرس دچار می شود (مثل کوره پزخانه ها)



خرید و دانلود  روند صنعتی شدن جوامع و ماشینی شدن انسان 52 ص