لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
برای این پست مراسم ظهر عاشورا در شهرستان تفت را برایتون می نویسیم.
نمی دانم چرا عزاداری برای امام حسین (ع) به این شکل جا افتاده است یعنی هنوز امام حسین شهید نشده است ما ده شب برای ایشان عزاداری می کنیم ولی با شهادت ایشان در ظهر عاشورا تقریبا عزاداریها تمام می شود. اما به هرحال مراسم عزاداری در تفت به این صورت است که هرشب یکی یا چندمحله میزبان هیاتها ی عزاداری هستند تا شب آخر مثلا شب عاشورا محله سرده میزبان تمام هیاتهای تفت است و فردای آن روز یعنی صبح روز عاشورا تمام هیاتهای عزاداری طبق برنامه ای که از طرف فرمانداری تعیین شده است وارد حسینیه امام می شوند وبه عزاداری می پردازند تا ظهر عاشورا بعد از عزاداری در صبح و شهادت امام حسین در ظهر عاشورا مردم طبق یک سنت قدیمی برای نخل برداری (نقل برداری) به حسینیه امام می آیند البته در تفت دو حسینیه بزرگ یکی حسینیه ابوالفضل (ع) در محله گرمسیر و دیگری حسینیه امام در محله بازار وجود دارد که دو نخل قدیمی بزرگ در آنجا هست که نماد تابوت امام حسین(ع) و در روز بیست و یکم رمضان تابوت حضرت علی (ع) است .
مراسم به این شکل اجرا می شود که جوانان هیئت سرده از محله خود با پای پیاده و سینه زنان به طرف حسینیه گرمسیر حرکت میکنند و در مسیر با خواندن نوحه های زیبا مثل:
روز قتل بی کسان است ای خدا
ماتم لب تشنگان است ای خدا
این حسین نازنیین است ای خدا
جسم پاکش بر زمین است ای خدا
و پیوستن مردم به آنها تا نزدیکی حسینیه می روند در آنجا مردمی که در زیر نخل جا گرفته اند که شامل جوانان محله گرمسیر در سمت راست نخل– جوانان سلطان آباد در جلو نخل و جوانان محله بازار در عقب نخل هستند سمت چپ نخل را هم برای هیئت سرده در نظر می گیرند.
دز اینجا هیئت سرده بر سر زنان و با گفتن حسین حسین و دوان دوان وارد حسینیه می شوند . و به طرف نخل می روند و در زیر نخل در جایگاه مخصوص خود جای میگیرند و با صدای یا علی نخل را بلند می کنند و حرکت می کنند در این لحظه از بلند گو تکیه اذان گفته می شود . شخصی روی نخل به عنوان راهنما می ایستد و نخل برداران را راهنمایی می کند. بعد از گرداندن نخل دور کلک حسینیه برای سه مرتبه نخل را در پایین حسینیه گذاشته و باز با حسین حسین گفتن جلو عزاخانه امام حسین می آیند دقائقی را بر سر و صورت خود می زنند و حسین حسین می گویند . در حسینیه گرمسیر مراسم تا همین جا تمام می شود . بعد هیئت سرده از حسینیه گرمسیر به طرف حسینیه امام حرکت می کنند.
و مانند دفعه قبل با پای پیاده و سینه زنان و نوحه خوانی مثل:
این قاسم پادر حنا در کربلا
ای شعور آخر عزا شد ای خدا
در نجف شیر خدا دارد عزا
فاطمه بر سر زنان است ای خدا
تا پایین حسینیه امام می آیند مردم در زیر نخل جا گرفته اند طبق سنت قدیمی قسمتی از نخل برای جوانان بازار و قسمتی برای محلات دیگر در نطر گرفته شده است و قسمتی را هم برای هیئت میهمان یعنی سرده در نظر می گیرند.
هیئت با ورود به حسینیه به طرف نخل می روند و حسین حسین کنان در زیر نخل جا می گیرند و با مستقر شدن همه در زیر نخل و بلند کردن نخل با همصدایی یا علی نخل برداری آغاز می شود و صدای موذن در حسینیه طنین انداز می شود. واقعا صحنه تکان دهنده ای است همه کسانی که در اطراف حسینیه هستند و تماشا می کنند در حال گفتن حسین حسین هستند و همینطور اشک از دیدگانشان روان است. عده ای از مردم که نذر و نیاز دارند با رسیدن نخل به پایین حسینیه برای بار اول گوسفند یا گاو یا هر چیز ی که نذر کرده اند را جلو نخل قربانی می کنند . در اینجا نیز نخل سه دور دور حسینیه می چرخانند سپس نخل را زمین گذاشته و به طرف عزاخانه می دوند و هر کس در آنجا ارباب بی کفن خود را صدا می زند تا اینکه صدای خواندن تعدادی از قدیمیهای هیئت بازار به گوش می رسد .
تا که ز مرکب شه والا فتاد غلغله بر عالم بالا فتاد
لرزه بر آن چرخ معلا فتاد گفت در آن لحظه خدای کریم
انا فدیناه بذبح العظیم
ذکر گرفتی که زحق جبرئیل آمده از نزد خدای جلیل
داد بشارت به نجات خلیل گفت در آن لحظه خدای کریم
انا فدیناه بذبح العظیم
فاطمه گیسوی پریشان بکف نعش حسین را بگرفتی ز بر
گفت که ای زاده من ای پسر گفت در آن لحظه خدای کریم
انا فدیناه بذبح الظیم
گفت که ای اکبر نا شاد من گفت که ای قاسم داماد من
گفت که ای اضغر ناکام من گفت در آن لحظه خدای کریم
انا فدیناه بذبح العظیم
سپس مطالبی از غریبی حسین خوانده می شود بعد نوحه خوانان هیئت بازار و سرده نوحه می خوانند و مردم به سینیه می زنند سپس هیئت سرده شام غریبان را از همانجا شروع می کنند و به طرف محله خود حر کت میکنند. در اینجا هیئت دو گروه شده و یک گروه می نشیند و برسر زنان ابیاتی را می خواند و بلند می شوند و حرکت می کنند و گروه دیگر می نشیند و ابیاتی می خوانند و همین جور تکرار می شود . ابیاتی مانند:
شام غریبان حسین امشب است امشب است
اول درد و مهن زینب است زینب است
حاجتی دارم به تو ای ساربان ساربان
این شتران را تو به تندی مران ساربان
طفل یتیمی زحسین گمشده گمشده
زینب از این غصه دلش خون شده خون شده
بابا حسین جان امشب کجایی ؟
آغاز محرمالحرام ، ماه قیام کربلا ، مردم مومن استان دارالعباده یزد برای سوگواری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبداللهالحسین (ع) مهیا شدند.
مردم این خطه با ارادت خاص به ائمهاطهار (ع) آیینهای ویژه ماه محرم را از شب گذشته در سطح این استان آغاز کردند.
ویژگیهای خاص عزاداری مردم یزد و عشق و علاقه عاشقان اهل بیت زبانزد خاص و عام است.
استان یزد هنرمندانی را در دامان خویش پرورانده که در زنده نگهداشتن واقعه عظیم کربلا به نوبه خویش سهم بسزایی داشتهاند.
شاعرانی از جمله ریاضی یزدی ، جیحون یزدی ، واصل یزدی ، هرندی افضلی و بهجتی اشعاری سرودهاند که هیاتهای عزاداری در نوحهخوانیهای خود از این اشعار استفاده میکنند.
در دهه اول ماه محرم در یزد برپایی آیینهای عزاداری سومین امام شیعیان همانند دیگر نقاط کشور به اوج خود میرسد و همراه با این مراسم زیارت عاشورا و اقامه نماز در حسینیهها، مساجد ، تکایا و امامزادهها برگزار میشود.
براساس یک سنت دیرینه در یزد از روز پنجم محرم هیاتهای عزاداری که شامل سینه زن ، زنجیرزن و شبیه خوان است به دعوت مسوولان حسینیهها و مجالس عزاداری در این مکانها حضور یافته و به عزاداری میپردازند.
درشهر یزد حسینیه شاهزاده فاضل، وقت الساعت، مسجد روضه محمدیه،امامزاده جعفر (ع) ، امامزاده سید جعفر(ع)، خانه معروف امام حسینی از جمله مکانهای مذهبی است که آیینهای عزاداری در آن برپا میشود.
مراسم ویژه سومین روز شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) در ۱۳محرم از دیگر آیینهای ایام محرم در استان یزد است.
این آیین از ۶۰سال پیش به ابتکار یکی از روحانیون معروف یزد مرحوم حجتالاسلام " سید علی محمد وزیری " در این استان رواج یافت.
به همین مناسبت در شهر یزد هیاتهای عزاداری از صبح تا عصر روز سیزده محرم در مسجد ملا اسماعیل و همچنین تکیه بعثت یزد به عزاداری میپردازند و نظیر این مراسم در دیگر مناطق استان برگزار میشود.
همچنین به مناسبت هفتمین روز شهادت امام حسین (ع) و یاران با وفای آن حضرت ، آیینی در سطح استان از جمله در حسینیه" فهادان" یزد برپا میشود و عزاداران به سوگ مینشینند و مراسم شام غریبان برگزار میکنند.
" نخل برداری " در این استان از دیگر آیینهای رایج در ایام عزاداری سالار شهیدان است.
"نخل" که یک وسیله چوبی است و نشانگر پیکر مطهر حضرت ابا عبداللهالحسین (ع) است در اغلب تکیهها و حسینیههای استان وجود دارد.
عزاداران امام حسین (ع) پس از اقامه نماز ظهر عاشورا به یاد تشییع فرزند زهرای مرضیه در حالی که بر سر و سینه میزنند،حسین حسین گویان، چند مرتبه نخل را در محوطه تکیهها و حسینیهها به حرکت در میآورند.
آیین" نخل برداری " و " تعزیه خوانی " در شهرها و روستاهای مهریز،میبد، اردکان ، تفت ، بافق ، صدوق و زارچ بطرز ویژهای برگزار میشود.
نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه یزد نیز در اطلاعیهای ، به رسم سنت دیرینه ، برگزاری مراسم عزاداری امام حسین (ع) در منزل سومین شهید محراب را اعلام نمود
در ضلع غربى میدان هفتم تیر چادرى برپا شده است. تن سرد آسفالت خیابان را با فرش هاى ماشینى دستباف مفروش کرده اند. گوشه اى از چادر سماور بزرگى روى میز گذاشته و به عزاداران چاى مى دهند. طى سه روز نخست دهه محرم داربست بالا مى رود و چادر برزنتى بر پا مى شود. بیش از ۷۰۰ عزادار اقلیت هاى مذهبى مسیحى و زرتشتى زیر چادر هیات ثارالله گرد هم مى آیند و در عزادارى سالار شهیدان به سینه زنى مى پردازند. «ادموند طوفانیان» یکى از موسسین و بانیان این تکیه مى گوید: «در سال هاى گذشته، جوانان و نوجوانان ارمنى به اتفاق دوستان مسلمانشان به هیات هاى مذهبى مسلمانان مى رفتند. آنان در دسته ها و تکایاى شیعیان سینه زنى مى کردند و بسیارى از اعضاى هیات نمى دانستند که جوان مسیحى کاتولیکى در کنارشان براى امام آنها سوگوارى مى کند. در سال ۱۳۷۸ باخبر شدیم که حدود ۴۰۰ نفر از جوانان ارامنه در این مراسم شرکت مى کنند. از همان سال بر آن شدیم هیاتى راه بیندازیم و خیل جوانان مسیحى علاقه مند به شیعیان و امامشان را گردهم آوریم.»وى در خصوص مشکلات این طرح مى گوید: «ابتدا طرح ما موارد ابهام زیادى بین جامعه ارامنه و حتى مسلمانان به وجود آورد. پس از توجیه آنان در خصوص اهداف راه اندازى هیات، تکیه ثارالله را در مرکز شهر برپا کردیم.» وى در خصوص استقبال مردم مى افزاید: خیلى از مسلمانان پس از شنیدن این خبر خوشحال شده و براى تاسیس هیات تمایل نشان دادند.» نکته جالب توجه د ر برگزارى مراسم عزادارى این هیات حضور واعظ مسلمان است. معمولاً وعاظى به این هیات دعوت مى شوند که به شرح فرهنگ عاشورا و اهداف انسانى امام حسین(ع) مى پردازند. برگزارى مراسم مانند مسلمانان است. مداح نوحه مى خواند و جمعیت زیادى که زیر چادر گرد هم آمده اند، پس از سینه زنى زمانى که میدان هفتم تیر در مرکز شهر ازدحام خود را از دست داده، به شکل دسته عزادار از چادر بیرون مى آیند. جمعى از عزاداران در بیرون چادر به انتظار ایستاده اند. جوان بلندقامتى که علامت را به دوش مى کشد، بى قرار دست بر طاق شال ها مى کشد. نوجوانان کتل ها و پرچم ها را برمى گیرند و چند گام پیش تر مى ایستند. هر سال بر تعداد مشتاقان امام حسین افزوده مى شود. در این بین که جمعیت داخل چادر سینه زنى و نوحه خوانى جمعى را آغاز کرده اند، با هم آویى تک خوان از چادر بیرون مى آیند و در صفوفى منظم راهشان را در خیابان بهارشیراز مرکز اقلیت هاى دینى، پیش مى گیرند. زنان نیز در پى دسته روانند و سینه زنان با هیات حرکت مى کنند. پس از مراجعت دسته به هیات ثارالله عزاداران نذورات هموطنان مسیحى شان را میل مى کنند. طوفانیان در این باره مى گوید: «چاى، قند، برنج، گوشت و کلیه هزینه هاى هیات را مسیحیان علاقه مند به امام حسین (ع) نذر مى کنند. از سال ۱۳۷۹ نام هیات را در لیست تکایاى عزادارى تهران ثبت کرده ایم و هر سال بر تعداد عزاداران افزوده مى شود. آمار پراکنده نشان از حضور جمعیت ۷۰۰ نفره از ارامنه دارد.» نکته حائزاهمیت حضور مسلمانان در کنار پیروان سایر ادیان است. حتى برخى نمى دانند دوستان عزادار کنارشان اقلیت هاى مذهبى هستند. او مى گوید: «با نهادینه کردن فرهنگ عاشورا به عنوان آزادگى و انسانیت، هیچ اختلافى بین مذاهب وجود نخواهد داشت. ما خوشحالیم که فرزندانمان فرهنگ آزادمردى و پایبندى به عقاید را بیاموزند، امام حسین(ع) در این زمینه یک الگو است.»پس از نوحه خوانى ها به زبان فارسى و صرف شام و چاى، دست ها بالا مى رود. این بار به زبان ارمنى دعا مى خوانند. از چهره هاشان پیداست که براى قبولى عزادارى و عباداتشان و نیاز تمام نیازمندان دعا مى کنند.• زرتشتى هاماه محرم همه ایران سیاهپوش مى شود. زرتشتیان استان یزد مرکز استقرار زرتشتى هاى ایران در این روزها مانند دیگر هموطنانشان عزادارند. «مهرشاد بزرگى» از اقلیت زرتشتیان ایران مقیم یزد مى گوید: «هرساله با شروع محرم بسیارى از زرتشتیان یزد همپاى مسلمانان به عزادارى مى پردازند. شیوه عزادارى زرتشتیان با شیعیان کمى متفاوت است. آنها در آئین خود پوشیدن لباس سفید را مقدس مى دانند. زنان و مردان سپیدپوش زرتشتى با حضور در آتشکده گرد هم مى آیند و براى امام حسین(ع) و یارانش به سوگوارى مى پردازند. آنها امام حسین(ع) را داماد ایرانى ها مى دانند، چون پس از جنگ اعراب و ایران در اواخر دوره ساسانى شاهدخت شهربانو به همسرى فرزند على(ع) درآمد. آنها به داشتن داماد شجاعى چون امام حسین(ع) افتخار مى کنند.»در مراسم زرتشتیان غذاهاى زیادى طبخ مى شود و مانند هموطنان مسلمانشان نذرى مى دهند. زرتشتیان با خواندن دعا و طلب ادامه راه آزادگان دنیا، مراسم خود را برگزار مى کنند. هرساله زرتشتیان زیادى از شهر هاى بافق، میبد، تفت، مهریز و مهاباد به مرکز استان شهر یزد مى آیند تا در عزادارى امام حسین(ع) شرکت کنند.• مسلمانان اهل سنتمراسم عزادارى و شادمانى جزیره قشم به دلیل سنى بودن مردم متفاوت است هر چند اعتقاد مردم این منطقه مانند شیعیان نیست اما در روز عاشورا و به دلیل احترام به فرزند امام على(ع) روزه گرفته و در مساجد قرآن مى خوانند.جزیره قشم بزرگترین و پرجمعیت ترین جزیره ایرانى در خلیج فارس است که فاصله آن با بندرعباس تنها ۳۷ کیلومتر است و این موضوع باعث شده تا قایق ها و کشتى هاى مسافرى اقدام به جابه جایى مسافران از بندرعباس به قشم کنند.فاصله زمانى براى طى کردن این مسیر بنا به وسیله نقلیه از ۴۵ دقیقه تا دو ساعت متغیر است.جاذبه هاى فراوان طبیعى، تاریخى و فرهنگى این جزیره به حدى است که «بیژن دره شورى» کارشناس برجسته محیط زیست مى گوید: «قشم بهترین نقطه جهان براى تفریح است.»شیعیان مهاجر قشم که حدود چهار هزار نفر هستند با تشکیل سه هیات در شهر قشم به عزادارى براى امام حسین(ع) مى پردازند. مساجد معروف این جزیره نیز شامل مسجد جامع قشم، مسجد و مقبره شیخ برخ در روستاى کوشه مربوط به زمان خلیفه دوم عباسى، مسجد و مدرسه کمالیه دربند حاج على، مسجد قبا در روستاى هلر و مسجد رمچا هستند.به گفته «عاشقى» یکى از بومیان جزیره مردم در مراسم عزادارى آشنایان خود سه روز قرآن خوانى مى کنند و به یک قارى قرآن پول مى دهند تا بر سر مزار متوفى به تلاوت قرآن بپردازد. بازدید ها بیشتر در عید فطر و قربان است و در عید نوروز هیچ مراسمى برگزار نمى شود. جاذبه های گردشگری _ ماه محرم همه ایران سیاهپوش می شود. زرتشتیان استان یزد، مرکز استقرار زرتشتی های ایران، در این روزها مانند دیگر هموطنانشان عزا دارند. «مهرشاد بزرگی» از اقلیت زرتشتیان ایران مقیم یزد، به میراث خبر می گوید: «هر ساله با شروع محرم بسیاری از زرتشتیان یزد همپای مسلمانان به عزاداری می پردازند. شیوه عزاداری زرتشتیان با شیعیان کمی متفاوت است. آنها در آیین خود پوشیدن لباس سفید را مقدس می دانند . زنان و مردان سپید پوش زرتشتی با حضور در آتشکده گردهم می آیند و برای امام حسین و یارانش به سوگواری می پردازند .آنها امام حسین را داماد ایرانیها می دانند ،چون پس از جنگ اعراب و ایران در اواخر دوره ساسانی شاهدخت شهربانو به همسری فرزند علی(ع) در آمد آنها به داشتن داماد شجاعی چون امام حسین افتخار می کنند». در مراسم زرتشتیان غذاهای زیادی طبخ می شود و مانند هموطنان مسلمانشان نذری می دهند، زرتشتیان با خواندن دعا و طلب ادامه راه آزادگان دنیا، مراسم خود را برگزار می کنند .هر ساله زرتشتیان زیادی از شهر های بافق، میبد، تفت، مهریز و مهاباد به مرکز استان شهر یزد، می آیند تا در عزاداری امام حسین شرکت کنندتهران در نهمین روز ازماه محرم و روز حضرت ابوالفضلالعباس(ع) علمدار سید و سالار شهیدان حضرت حسینبنعلی(ع) غرق در ماتم و عزا است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
« بسم الله الرحمن الرحیم »
موضوع تحقیق:
با کاروان عشق
نام و نام خانوادگی:
جواد غفوری
کلاس: 3/3
نام دبیر:جناب آقای حسینی
مدرسه شهدای گمنام
سال تحصیلی 85-86
روایات و احادیث عاشورا
امام حسین (ع): اِنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَیکُمْ مِن نِعَمِ الله ِعَلَیْکُم فَلا تَمَلّو النِّعَمَ. (بحارالانوار جلد 75 ص 205)
نیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شما است از این نعمت افسرده و بیزار نباشید.
امام حسین (ع): اَنا قیتُل الْغبرهِ لایَذکُرُنی مُؤْمِنُ استَعبَرَ. (بحارالانوار جلد 44 ص 284)
من کشتة اشکم هر مؤمنی مرا یاد کند اشکش روان شود.
امام حسین (ع) میفرمایند: اگر هزار پسر دیگر هم داشتم نام او را علی میگذاشتم.
امام حسین (ع) میفرمایند:
توبه از شما مغفرت از خدا بهشت از خدا درست کردن و ساختن آن از شما
شکر از شما رزق از خدا جنه از خدا اطاعت از ما
دعا از شما اجابت از خدا امتحان از خدا صبر از ما
وقتی حضرت علیاکبر (ع) اذن میدان میخواست، امام همام (ع) در جواب فرمود:
کردهای از حق تجلی ای پسر
زین تجلی فتنهها داری به سر
راست بهر فتنه، قامت کردهای
وه کزین قامت، قیامت کردهای
نرگست با لاله در طنازی است
سنبلت با ارغوان دربازی است
از رخت مست غــرورم میکنی
از مراد خویش، دورم میکنی
بیش از این بابا! دلم را خون مکن
زاده لیــلا! مــرا مجنون مکن
پشت پا بر ساغـــر حالم مــزن
نیش بر دل، سنگ بر بالم مزن
همچو چشم خود به قلب من متاز
همچو زلف خود پریشانم مساز
حــایــل ره، مانــع مقصد مـشو
بــر ســر راه محبت سـد مـشو
هرچه غیر از دوست، سد راه من
آن بت است و غیرت من بتشکن
جان رهین و دل اسیر چهر توست
مانــع راه محبت، مــهر تــوست
آن حجاب از پیش چون دور افکنی
من تو هستم در حقیقت تــو منی
چون تو را او خواهد از من رونما
رونـــما شو، جانب او رونــــما
زندگی یکی از قهرمانان کربلا:
نام: حسین (سومین امام که به امر خداوند تعیین شده است)
کنیه: ابوعبدا…
لقب: خامس آل عبا، سبط، شهید، وفی، زکی
پدر: حضرت علیبن ابیطالب (ع)
مادر: حضرت فاطمه (س)
تاریخ ولادت: شنبه سوم شعبان، سال چهارم هجری
مکان ولادت: مدینه
مدت عمر: 57
علت شهادت: پس از روی کار آمدن یزید، امام که او را نالایق میدانست تن به ذلت بیعت و سازش با او را نداد و برای افشای او به فرمان خدا از مدینه به مکه و سپس به طرف کوفه و کربلا حرکت کردند و همراه با یاران خود با لب تشنه توسط دشمنان اسلام شهید شدند.
قاتل: صالحبن وهب مزنی، سنانبن انس و شمربن ذیالجوشن، (لعنت خدا بر آنها)
زمان شهادت: جمعه دهم محرم، سال 61 هجری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 79
سیری در علل پیدایش حماسة عاشورا
اگر بخواهیم به انگیزة قیام مقدس و خونین حضرتابیعبدالله الحسین(ع) پیببریم باید تاریخ را ورق بزنیم و حداقل به حدود 35 سال قبل از عاشورای سال 61 هجری برگردیم و ببینیم چه عواملی موحب شد که پس از چندین سال این نهضت مقدس صوت بگیرد و فرزند فاطمه(س) با علم به اینکه کشته خواهد شد و اهل بیت پاکش به اسارت خواهند رفت به این انقلاب بزرگ دست بزند.
زمان عثمان و حیف و میل بیتالمال
گرچه قبل از روی کار امدن عثمانبن عفان( در زمان شیخین مخصوصاً عمربنخطاب) بسیاری از بدعتها و تبعیضات نژادی در اسلام و جامعه آن روز آشکار شد ولی در زمان عثمان تبعیضات ستمها و غارتهای فراوان صورت گرفت که ما به عنوان نمونه به چند فقره از حاتم بخشیهای عثمان از جیب ملت مسلمان به بستگان به آشنایانش بسنده میکنیم:
عبدالرحمنبن عوفزهری خانة وسیعی داشت و دارای 100 اسب و 1000 شتر و 1000 گو.سفند بود و پس از وفاتش یک هشتم مالش 84000 دینار بود.1
سعیدبنمسیب گوید:« وقتی زیدبن ثابت از دنیا رفت آنقدر طلا و نقره بجا گذاشته بود که آنرا با تبر شکستند البته این بجز اموال و املاک دیگر که قیمت آن 100000 دینار بود.
» یعلیبنامیه« وقتی از دنیا رفت 500000 دینار نقدبه بجا گذاشت، مبالغی هم از مردم بستانکار بود و اموال و ترکة دیگر او 300000 دینار قیمت داشت.
* مردان خدا در زمان عثمان
در عصر عثمان علاوه بر تاراج بیتالمال و تقسین اموال عمومی میان بستگان و آشنایان خلیفه، افراد فاسد و مطرود اجتماع در زمان پیغمبر (ص) توسط عثمان به کارها گمارده میشدند و کسانی که رضای خلیفه را بر همه چیز ترجیح میدادند دارای ارزش و موفقیت خاص میشدند ولی بر عکس مردان خدا و انسانهای والایی که در گفتار و کردار تنها رضای خداوند را در نظر میگرفتند و جز سخن حق چیزی بر زنان نمیراندند مورد آزار و شکنجه یا تبعید عثمان قرار میگرفتند.
صحابة بزرگوار مانند» عمار یاسر « » عبدالله بن مسعود« به دست عثمان کتک میخوردند و مورد اهانت و آزار قرارمیگرفتند. شخصیت ارزشمند و انقلابی و صحابی با فضیلت رسول خدا(ص) اباذرغفاری به دستور عثمان به ( شام) تبعید میگردد و در آنجا هم از اعتراض به قانون شکنیها و خلافهای معاویه دست برنداشت، به دستور عثمان به مدینه باز گردانده میشود و از مدینه به ریگستان سوزان و بیآب و گیاه به نا( ربذه) تبعید میشود و در آنجا در اثر تشنگی و گرسنگی جان میدهد.
* بیعت با علی(ع)
بعد را قتل عثمان مردم اطراف امیرالمؤمنین علیبنابیطالب(ع) این مجسمه تقوا و عدالت جمع میشوند و با اصرار زیاد با حضرتش بیعت نمودند. امیرالمومنین (ع) در مورد بیعت مردم باخود در قسمتی از خطبة( شقشقیه) چنین میگوید:« آگاه باشید سوگند به خدایی که دانه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
فلسفه عاشورا
در حادثه کربلا ما به مسائل زیادی بر می خوریم در یک جا سخن از بیعت خواستن یزید از امام حسین و امتناع امام از بیعت، در یکجا دعوت مردم کوفه از امام حسین و پذیرفتن امام ولی در جایی بدون توجه به مسئله بیعت و بدون توجه به درخواست دعوت کوفیان حضرت حسین (ع) از اوضاع حکومت انتقاد می کند.
از فساد و حرام خواریها و ظلم و ستم انتقاد می کند و اینجا امر به معروف و نهی از منکر را لازم می بیند.
البته حقیقتاً باید گفت همه این سه مورد تاثیر داشته است چون پاره ای از عکس العملهای امام بر اساس امتناع از بیعت پاره ای بر اساس دعوت مردم کوفه و پاره ای بر اساس مبارزه با منکرات و فسادهای آن برهه از زمان صورت گرفته است.
حال باید دید دو عامل اصلی قیام چه بوده است. و باید دید کدام عامل تاثیری به سزایی داشته است.
توضیح عکس العمل اول را همه شنیده ایم که معاویه با چه وضعی به حکومت رسید وقتی اصحاب امام حسن مجتبی (ع)، آنقدر سستی کردند امام یک قرارداد موقت با معاویه امضاء کردند در مفاد این صلحنامه آمده بود که بعد از مرگ معاویه مقام خلیفه مسلمین به امام حسن برسد و اگر ایشان به شهادت رسیده بودند به برادرش امام حسین منتقل شود برای همین معاویه امام حسن مجتبی را مسموم نمودند تا مدعایی نماند و خود معاویه می خواست حکومت را به شکل سلطنت و موروثی در بیاورد. تا زمان معاویه ، مسئله خلافت و حکومت یک مسئله موروثی نبود و فقط دو طرز تفکر بود:
الف: یک طرز تفکر که خلافت، فقط شایسته کسی است که پیغمبر او را منصوب کرده باشد.
ب: یک طرز تفکر دیگر این بود که مردم حق دارند خلیفه ای برای خودشان انتخاب کنند و این مسئله در میان نبود که یک خلیفه برای خود جانشین معین کند اما تصمیم معاویه از همان روزهای اول این بود که نگذارد خلافت از خانه اش خارج شود ولی خود معاویه احساس می کرد این کار فعلا زمینه مساعدی ندارد و کسیکه او را به این کار تشویق و تشجیع نمود مغیره بن شعبه (لعنه ا…) بود چون مغیره خودش طمع حکومت کوفه را داشت مغیره همان شخصی بود که با غلاف شمشیر به پهلوی خانم زهرا (س) زد و همان مغیره ای که قبلا هم حاکم کوفه بوده است و از اینکه معاویه او را عزل نموده بود ناراحت بود. برای همین مغیره به شام رفت و به یزیدبن معاویه گفت نمی دانم چرا معاویه درباره تو کوتاهی می کند دیگر معطل چیست؟ چرا تو را جانشین خودش نمی کند یزید گفت پدر فکر می کند این قضیه عملی نیست مغیره گفت عملی است چون هر چه معاویه بگوید مردم شام اطاعت می کنند و مردم مدینه را مروان حکم و از همه جا مهمتر و خطرناکتر کوفه (عراق کنونی) است این هم بعهده من.
یزید به نزد معاویه رفت و مطالب مغیره را گفت وقتی معاویه ، مغیره را احضار نمود مغیره با تملق گویی و منطق قویی که داشت معاویه را قانع می سازد معاویه هم برای بار دوم به او ابلاغ حکومت کوفه را می دهد (البته این جریان بعد از شهادت امام حسن مجتبی یعنی سالهای آخر عمر معاویه بوده است) مردم کوفه و مدینه با پیشنهاد مغیره و مروان مخالفت کردند لذا معاویه مجبور شد خودش به مدینه برود . معاویه پس از تسلط کامل بر محیط داخلی و پهناور اسلام که از افریقای شمالی تا حدود چین توسعه یافته بود اولین و بزرگترین اشتباه خودش راجع به سیاست خارجی را مرتکب شد چون وقتی تصمیم گرفت پسر جوان و نالایقش را ولیعهد کند ولی مردم نپذیرفتند و او شکست خورد برای رسیدن به این قصد شومش مرتکب جنایت بزرگی شد و آن این بود که با امپراطور روم که نیرومندترین دشمن خونین اسلام و مسلمانان بود به نفع قصد شومش صلح کرد و با این عمل جلوی پیشروی اسلام را در اروپا متوقف ساخت و برای تهدید یک طرفردار نیرومند که تاج و تخت یزید را پشتیبانی کند حاضر شد باجی هم به دولت روم بدهد.
معاویه زمانیکه که خودش به مدینه رفت سه نفر که مورد احترام مردم بودند را خواست (امام حسین –(ع) عبدالله بن عمر فرزند خلیفه دوم ، عبدالله بن زییر، همان شخصی که به امام علی خیانت کرد و مسبب جنگ جمل شد) معاویه سعی کرد با چرب زبانی به آنها برساند که صلاح اسلام ایجاب می کند حکومت ظاهری در دست یزید باشد ولی کار در دست شما تا اختلافی میان مردم رخ ندهد حتی به آنها گفت شما فعلا بیعت کنید ولی آنها قبول نکردند.
معاویه هنگام مردن، سخت نگران وضع پسرش یزید بود و به او نصایحی کرد که اگر یزید جامه عمل می پوشاند یقیناً بیشتر می توانست حکومت کند نصایح این بود (ای پسر جان، من رنج بار بستن را از تو بر داشتم، کارها را برایت هموار کردم و دشمنانت را راحت نمودم و رقیبان عرب را زیر فرمانت آوردم مردم حجاز را منظور دار که اصل تو هستند هر کس از آنها به نزد تو آمد گرامیش دار و هر کدامشان را هم غایب بود احوالش را بپرس اهالی عراق را منظور دار.
و اگر خواستند حاکمی را از آنها عزل کنی دریغ نکن چون عزل یک حاکم، آسانتر از برابری با صد هزار شمشیر است اهل شام را هم منظور دار که اطرافیان نزدیک و ذخیره تو هستند و اگر از دشمنی در هراس یودی از آنها یاری بجو و چون موفق شدی آنها را به وطن خودشان برگردان زیرا اگر در سرزمین دیگر بمانند اخلاقشان بر می گردد. سپس معاویه می نویسد پسرم من نمی ترسم که کسی در حکومت با تو نزاع کند مگر 3 نفر حسین بن علی – عبدالله بن زییر- عبدالله بن عمر ]چون هر سه خلیفه زاده بودند[.
حسین بن علی شخصی است که اهل عراق او را رها نکنند و او را وادار به خروج می کنند اگر خروج کرد و برابر او پیروز شدی از او درگذر که با تو خویشی نزدیک دارد و احترام و خلق او بسیار است و او نوه پیامبر است.
اما عبدالله بن عمر اهل عبات است و اگر تنها بماند با تو بیعت می کند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
انقلاب عاشورا
نه عاشورای سال 61 هجری تا به امروز (1354) سال می گذرد. گذر بینش از یک هزاره، از تلألوء و جلوه و عمق عاشورا نه تنها کاسته است که بر عکس، هر ماه و سالی که می گذرد. عاشورا قلمروی گسترده تر و عمقی بیشتر پیدا می کند. انگار آفتاب آینه دار عاشوراست طلیعه اش در پگاه، تابش تندش در نیمروز و نیز غروب خونینش یادآور عاشورا است:
و علی الدهر من دماء الشهیدین علی و نفجله شاهدان
فهما فی اواخر اللیل فجرا ن و فی اولیاته شفقان
ثبت فی قمیصه لیحیی ال حشر مسهیا الی الرحمان
بر چهره روزگار، از خون دو شهید، علی و فرزندش، دو شاهد نقش بسته است. آن دو شاهد، در پایان سیاهی شب، سرخی فجر است و در آغاز آن شفق خونرنگ. این سرخی بر پیراهن او نقش شده است، تا در روز قیامت بر خدای همان دادخواهی کند.
سپیدی فجر گواه پاکی و طراوت جان و نگاه شهیدان عاشوراست و سرخی شفق آینه خون آنان. اینکه گفته شده است کل یوم عاشورا انگار آفتاب کینه دار همین حقیقت است. روز به اعتیار طلوع و غروب آفتاب تحقق می یابد و آفتاب با عاشورا آمیخته است. طلوع آفتاب از شرق است. و مشرق و مغرب. یخی سرزمینی که در آن زندگی میکنیم. گویی تداوم که بدانست که کل ارض کربلا. در این زمانه و زمینه، در کدام جهت و غایب ایستاده ایم؟ چه نسبتی با عاشورا دادیم؟ آفتاب عاشورا بر ذهنیت و زندگی و جام جان ما چگونه می تابد؟ در روزگاری زندگی می کنیم که محور و میزان حرکت ما، انقلاب اسلامی است و انقلاب اسلامی عمق هویت و اعتبارش به سرچشمه عاشورا ربطی وثیق دارد.
علاوه بر آن سرزمین ما، ایران نیز، هویت شیعی دارد و این هویت شاخصه اش عاشوراست. روزی که همه مردم، سیاه پوش، با چهره های غمزده و چشمان اشکبار بر خیابانها و میدانها می آیند و با صدای زنجیر و سنج و طبل و شیپور عاشورا را فریاد می
کنند…
در روز عاشورای سال 61 هجری امت اسلامی ساکت و رخوت زده و منزوی بودند. آنها خود سپاه ستم بودند و بر روی امام حسین(ع) و یاران و خانواده او تیغه کشیدند. بر پیکر شهیدان اسب تازیدند. سرهای شهیدان را بر نیزه ها زدند و در شهرها گرداندند. نه حسرتی خوردند و نه اندوهی، حتی شادمانی هم کردند.
صدای گریه مردم، امواج بی پایان اشک که از دل دریای آنان می جوشد. آه های عمیقی که دو عاشورا از آتشفشان قلب مردم شعله می کشد. با روشن ترین زبان و زلال ترین واژگان می گوید که عاشورا زنده است. ابرهای سیاه تحریف و تزویر را از چهره اسلام می زداید و عمق قساوت ستم را می نمایاند.
هر چند اگر سخن به تکرار هم گفته شود عاشورا آنچنان سرشار از سراوت و سرزندگی است که اگر هر روز و شب نیز از آن گفتگو شود، از تازگی و لطفش کاسته نمی شود. به قول حافظ:
از آستان پیر مغان سر چرا کشیم دولت در این سر او گشایش در این در است