لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
موضوع:
علم شیمی،اتم،بمب هسته ای،آلودگی هوا،آلودگی آب
/
مقدمه
شیمی مطالعهٔ ساختار، خواص، ترکیبات، و تغییر شکل مواد است.شیمی مطالعهٔ ساختار، خواص، ترکیبات، و تغییر شکل مواد است. این علم مربوط میشود به عناصر شیمیایی و ترکیبات شیمیایی که شامل اتمها، مولکولها، و برهمکنش میان آنهاست.
تاریخچه
واژه شیمی خود داستان درازی دارد. ریشه این نام در واژه کیمیا است. خاستگاه واژه کیمیا از زبان پارسی باستان است. این واژه و داستان دانش شگفت انگیز پشت آن به همراه دانشش به زبان عربی نوشته شد و اروپاییان با این واژه و دانش آن از راه مسلمانان آشنا شدند و این دانش را با نام alchemy شناختند. آنگاه آن را در میان خود پروردند تا در سدههای نزدیک به ریخت فرانسه شیمی به زبان ما بازگشت. دانش شیمی به دو گرایش شیمی محض و شیمی کاربردی تقسیم میشود.علم شیمی از ابتدا تا کنون به ۵ دوران تقسیم میشود ۱.دوران رشد کارهای تجربی ۲.دوران رشد جنبههای تئوری شیمی ۳.دوران کیمیا گری ۴.دوران اصل اتش ۵.دوران شیمی مدرن
بخشهای اصلی دانش شیمی عبارتاند از:
شیمی تجزیه، که به تعیین ترکیبات مواد و اجزای تشکیل دهنده آنها میپردازد.
شیمی آلی، که به مطالعهٔ ترکیبات کربندار، غیر از ترکیباتی چون دو اکسید کربن (دی اکسید کربن) میپردازد.
شیمی معدنی، که به اکثریت عناصری که در شیمی آلی روی آنها تاکید نشده و برخی خواص مولکولها میپردازد.
شیمی فیزیک، که پایه و اساس کلیهٔ شاخههای دیگر را تشکیل میدهد، و شامل ویژگیهای فیزیکی مواد و ابزار تئوری بررسی آنهاست.
دیگر رشتههای مطالعاتی و شاخههای تخصصی که با شیمی پیوند دارند عبارتاند از: علم مواد، مهندسی شیمی، شیمی بسپار، شیمی محیط زیست و داروسازی.
اتم
تئوری اتمی پایه و اساس علم شیمی است. این تئوری بیان میدارد که تمام مواد از واحدهای بسیار کوچکی به نام اتم تشکیل شدهاند. یکی از اصول و قوانینی که در مطرح شدن شیمی به عنوان یک علم تأثیر بهسزایی داشته، اصل بقای جرم است. این قانون بیان میکند که در طول انجام یک واکنش شیمیایی معمولی، مقدار ماده تغییر نمیکند. (امروزه فیزیک مدرن ثابت کرده که در واقع این انرژی است که بدون تغییر میماند و همچنین انرژی و جرم با یکدیگر رابطه دارند.)
این مطلب به طور ساده به این معنی است که اگر دههزار اتم داشته باشیم و مقدار زیادی واکنش شیمیایی انجام پذیرد، در پایان ما همچنان بطور دقیق دههزار اتم خواهیم داشت. اگر انرژی از دست رفته یا بهدستآمده را مد نظر قرار دهیم، مقدار جرم نیز تغییر نمیکند. شیمی کنش و واکنش میان اتمها را به تنهایی یا در بیشتر موارد بههمراه دیگر اتمها و بهصورت یون یا مولکول (ترکیب) بررسی میکند.
این اتمها اغلب با اتمهای دیگر واکنشهایی را انجام میدهند. (برای نمونه زمانیکه آتش چوب را میسوزاند واکنشی است بین اتمهای اکسیژن موجود در هوا که نور بر روی مواد شیمیایی فیلم عکاسی ایجاد میکند شکل میگیرد.)
یکی از یافتههای بنیادین و جالب دانش شیمی این بودهاست که اتمها رویهمرفته همیشه به نسبت برابر با یکدیگر ترکیب میشوند. سیلیس دارای ساختمانی است که نسبت اتمهای سیلیسیوم به اکسیژن در آن یک به دو است. امروزه ثابت شدهاست که استثناهایی در زمینهٔ قانون نسبتهای معین وجود دارد(مواد غیر استوکیومتری).
بمب هسته ای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
دانشگاه علم و صنعت ایران
دانشکده مهندسی صنایع
جلد سوم
((روش تحقیق))
نام اساتید:
جناب آقای دکتر علیرضا علی احمدی
سرکارخانم دکتر فکری
دانشجو:
علیرضا حاجی آخوندی
زمستان 84
مقدمه
در موقعیتهای غیر آزمایشگاهی همواره با تعدادی متغیر یا عامل نامربوط و ناخواسته، روبرو هستیم، به ویژه در موقعیتهایی که در آن تحقیقات تجربی علوم تربیتی و رفتار انجام می گیرد. این متغیرهای نا خواسته ممکن است حاصل طرح و روش تجربی ویژهای باشد که در این تحقیق به کار گرفته شده است که غالباً و به گونه های مختلف، بر نتایج تجربه و تحقیق اثر می گذارد و این اثر نیز به آسانی سنجش پذیر نیست و گاهی به علت همین اثرات ناخواسته، نتایج گمراه کنندهای از تحقیق حاصل می شود که در رد یا قبول فرض یا فرض هایی موثرند. باید آگاه بود که در تحقیقات تجربی علوم تربیتی، رفتاری و اجتماعی، کنترل یا حذف کامل این نوع عوامل غیر ممکن است.
اما بهر حال، در این گونه تحقیقات سعی پژوهشگران بر آن است که عواملی را که عدم کنترل آنها ارزش روائی داخلی و خارجی طرح تحقیق تجربی را به مخاطره می اندازد حتی الامکان پیش بینی و شناسایی کنند و تمام احتیاط های لازم را به منظور کاهش آثار آنها رعایت نمایند.
محقق برای بررسی و بازبینی فعالیتهای تحقیقی و نتایج حاصل از آنها نیاز به درک و تشخیص روائی داخلی و روائی خارجی و تعاریف آنها دارد به طور کلی روائی داخلی در تحقیق، این سوال را مطرح می کند که ((آیا نتایج حاصل از تحقیق، پاسخگوی سوالها یا فرضهای بیان شده در تحقیق است؟))، یا به عبارت دیگر، ((آیا وجود متغیر یا متغیرهای مستقل، تفاوت آماری معنی داری در شرایط مورد تجربه ایجاد کرده است؟)). در واقع، پژوهشگر در بررسی روائی داخلی تحقیق، در پی تعیین اثر واقعی متغیر تجربی یا مستقل بر متغیر وابسته است که در اغلب موارد،عوامل ناخواسته در محیط تجربی سبب گمراهی او در تشخیص و ارزشیابی دقیق اثر متغیر یا متغیرهای مستقل در تحقیق می گردد. روائی خارجی قابلیت تعمیم نتایج تحقیق به جامعه بزرگتر را بررسی می کند و این سوال را مطرح می سازد که ((آیا می توان یافته های حاصل از این تحقیق را به گروهی بزرگتر یا گروههای مشابه گروه مورد تحقیق، تعمیم داد؟)). اغلب در تحقیقات علوم انسانی و تربیتی عوامل ناخواسته ای خود نمایی می کنند که اگر محقق به کنترل آنها توجه نکند، ارزش و اعتبار روائی خارجی تحقیق به مخاطره می افتد.
عوامل هشتگانه موثر بر روائی داخلی طرحهای تحقیق تجربی
1-عامل تاریخ
واقعه یا وقایع ویژه ای را که در فاصله زمانی بین دو بار سنجش و اندازه گیری از متغیری وابسته در یک تجربه، یا در هر مرحله از این سنجش و اندازه گیری به وقوع می پیوندد و اضافه بر متغیر تجربی یا مستقل است، عامل تاریخی می نامند. این عوامل که خاری است (یعنی عواملی غیر از متغیرهای مورد نظر در موقعیت تجربی) و پژوهشگر در کنترل آنها دخالت ندارد. ممکن است اثر آنها به صورت تحریک توانایی یا انحراف حواس آزمودنی ها جلوه کند مانند اثر سروصدای وسایل ساختمانی در مجاورت موقعیت تجربی یا اثر صدای خشم آلود یک معلم در حین آزمودن آزمودنی ها و مانند آنها. برای توضیح بیشتر، اگر فرضاً در یک تجربه، ((آموزش بهداشت از طریق تلویزیون)) متغیر مستقل و ((کسب عادات صحیح و مفید به منظور کاربرد اصول بهداشتی)) متغیر وابسته این تجربه باشد، ممکن است در طول زمان این تجربه، شیوع یک بیماری مسری در جامعه (عامل تاریخی) سبب تغییراتی در متغیر وابسته شود.
بنابراین و نیز با توجه به اثر این متغیر ناخواسته در موقعیت تجربی، محقق نمی تواند نتایج یافته های این تحقیق را حاصل قطعی ((آموزش بهداشت از طریق تلویزیون)) بداند. (ناگفته نماند که میتوان) ((عامل تاریخ)) را ((عامل مجاورت)) نیز نامید.
2-عامل بلوغ
منظور از بلوغ در اینجا، تغییرات روال جسمی و روانی آزمودنی ها در طول زمان تحقیق است. به عبارت دیگر، آزمودنی ها به شکلهای مختلف در اثر گذشت زمان تغییر می کنند، و این تغییرات، باعث گمراهی محقق در تشخیص اثر واقعی متغیر مستقل بر متغیر وابسته است. اگر با دقت بیندیشیم، در خواهیم یافت که از بدو تا ختم تجربه، دگرگونی هایی در آزمودنی ها اتفاق می افتد، مانند مسن شدن، خسته شدن، عاقلتر شدن، متاثر شدن از یادگیریها و تجارب تصادفی و نظایر آنها که به نوعی بر متغیر وابسته اثر می گذارد و مشکل تشخیص اثر واقعی متغیر مستقل را حادتر میسازد.
3-عامل آزمون
اجرای آزمون مقدماتی، قبل از شروع یا در ابتدای طرح تجربی ممکن است تغییراتی را در آزمودنیها سبب شود و آنها را مثلاً در انجام دادن بهتر آزمونهای بعدی آماده تر سازد. عدم کنترل تاثیر این نوع آزمونها بر آزمودنی ها در بی ارزش کردن روائی داخلی طرحهای تجربی به ویژه طرحهایی که آزمون مقدماتی و آزمونهایی را بکار می گیرد. موثر است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
عنوان مقاله:
تولید علم و ضرورتهای اساسی نهادینه سازی آن
جهت ارائه به کنگرة بینالمللی تولید علم و جنبش نرمافزاری
نویسندگان:
راحله محمدباقر (کارشناس ارشد)
علی اشجاران (کارشناس ارشد)
مقدمه
ما در جهانی شگفت انگیز از علم و دانش به سر میبریم. تقریباً در همه وقت شبانه روز با توجه به دسترسی منابع خبری و اطلاع رسانی از کشفیات و تازههای جدیدی در حیطة علم و تولید آن مطلع میشویم و ترقی و پیشرفت آدمی و جهان پیرامونش را در اصل مدیون همین تولیدات علمی و تکنولوژیکی هستیم. جهانی که در آن زندگی می کنیم جهانی از علم است آری علم و دانش چنان در زندگی تأثیر دارد که باید گفت لحظهای نمیگذرد که ما از آن متأثر نشویم. معمولاً اشتیاق و هدفگیریهای اصلی انسانهاست که در جریان و کشاکش بدست آوردن معرفت علم و درک واقعیتها دخیل هستند و این مسئله باعث شده تا آنها در پی جستجوی علم و هرآنچه بدان مربوط است باشند. علوم در هر عصر و مکانی دارای ارزش متفاوت بوده است بطور مثال در دورة قرون وسطی هیچیک از کشیشان صومعه های اروپایی به هیچ وجه حاضر نبودند در جملة «علم قدرت است» تأمل کنند، آنها علاقهای به علوم نداشتند و به شکلهای مختلف در این دورة تاریخی آنرا رد می کردند، این درحالیست که در مشرق زمین درست عکس این قضیه صادق بود چرا که در پرتو تمدن اسلامی آن روزی علم و شکوفایی آن با سرعت خوبی مرزهای تاریکی را یکی یکی درمینوردید. در اواخر قرن 16م کتب درسی و مکتب اسکولاستیک قرون وسطایی کنار گذاشته شد و طبقه بندی منظمی از علوم و انسانها عرضه شد که توسط آن توانستند دستورالعملی که امروزه بعنوان معیار تشخیص قطعی علوم تلقی میشود را ابداع کنند، تا آنکه نوبت به انقلاب صنعتی و دستاوردهای ناشی از آن رسید جهان تمدن زیر و رو شد، معیارهای علمی تغییر کرد و در نهایت جهان غرب در رقابتی تنگاتنگ از علم و تولیدات علمی قرار گرفت. حال امروزه علوم در قرن ما با سرعتی غیرقابل تصور در حال رشد است و به ما کمک میکند تا بهتر زندگی کنیم، بهتر بیاندیشیم، بر بیماری و گرسنگی فائق آئیم و مسافتهای بسیار دور را به آسانی بپیمائیم و ...
اما متأسفانه این همة موضوع نیست چرا که میدانیم امروزه وجود بمبهای اتمی و سلاحهای غیرمتعارف و فاجعهآور صرف امور چه کارهایی میشوند و این مسئله شاید برای محققین و دانشمندان عصر حاضر خود معظلی است و آنها را در ادامة تحقیقاتشان با شک و تردید روبرو میسازد. ما در اینجا از ادامة این بحث صرفنظر میکنیم چرا که موضوع ما پیرامون تولید علم و ضرورتهای ایجاد آن است نه منع و مهارش.
در واقع هدف از ارائه این مقاله نیز بدان جهت است که بدانیم علوم در خدمت انسانیت درآمده و برای همگان امکان فهمی دقیقتر از جامعه و پیرامون خود و زندگی بهتر برای نسلهای کنونی و آینده را فراهم میسازد. پس به همین جهت ما در این مقاله خواستار بررسی چگونگی تولید علم و بایستههای اساسی آن در زندگی امروزی و هرروزی هستیم و امید است با ارائة راهکارهایی مناسب وقابل اجرا در جامعه جهانی به این مطلوب نهایی و اهداف آرمانی ترسیم شده هرچهبهتر دست یازیم.
جایگاه کنونی تولید علم و دستاوردهای ناشی از آن
علم و تولید آن سنگ بنای اصلی تمدن امروزی است و به شکلی گسترده در ارتباط با سایر واقعیتهای جامعه روند حیانی خود را ادامه میدهد. امروزه تولید دانش و ایجاد مهارتهای لازم جهت بهرهبرداری از آن محور یک هدف اساسی و تعیین کننده برای همة کشورهاست. در برخی از کشورها، این مسئله مدت مدیدی است که درونی شده و در واقع تولید علم و آگاهی را همواره در دستور کار خود قرار دادهاند که ما آنها را به عنوان کشورهای شمال میشناسیم، اگر به تاریخ یکصد سال اخیر این دسته از کشورها نظر کنیم خواهیم دید که موضوع پژوهش در ارتباط با توسعه، محور اصلی توجه کشورهای شمال بوده است که در همین راستا دست به ایجاد مراکز و مؤسساتی زدند که به امر توسعه و پژوهش معطوف باشند و با اتخاذ راهبردهایی مشخص برای ارتقای سطح کیفی جامعه خود و پیشرفت در دنیای امروز همواره بسترسازی کردند. پیشرفتهای برقآسای بشر در علم و تکنولوژی سبب توسعة پایدار و عمیق برای کشورهایی است که نقشی اساسی در پیشبرد این مهم دارند یا خود محرک تولید علم و تکنولوژی هستند و یا در حمایت و تقویت علم و فناوری همواره در تکاپو میباشند. در واقع علم قرن بیست و یکم نیز باید طوری باشد که همة مردم بر اساس وحدت منافع از آن مستفیض گردند، نیاز روزافزون به دستاوردهای علمی در سیاستگذاری عام و خاص ازجمله وظایفی است که علم باید در شکلگیری تصمیمات سیاسی و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
علم اقتصاد
مقدمه
قبل از قرن هفدهم ، علم و فلسفه با یگدیگر در قلمرو معارف بشری مورد تحقیق واقع می شدند و مرز مشخصی میان آن دو وجود نداشت ، تا آنکه در دوران رنسانس ، فرهنگ اومانیسم زمینه های شناخت مسائل اجتماعی را از طریق عقل و تجربه به وجود آورد ؛ این روند در خلال قرن هفدهم آنچنان شتاب یافت که باعث شد در ابتدای قرن هجدهم زمزمه ی استقلال و جدایی علوم اجتماعی از فلسفه آغاز شود ؛ و پدیدۀاستقلال و انفکاک علوم اجتماعی از فلسفه نیز به طور طبیعی این اندیشه را نمودار ساخت که پدیدۀ اجتماعی ویژگی های منظمی دارند و قانون حاکم بر رفتار اجتماعی همانند قانونمندی حاکم بر جهان ماده و طبیعت است . در مورد اقتصاد هم ، اندیشمندان اقتصادی معتقد بودند که فعالیت های انسان در تولید ، توزیع و مصرف تابع قوانین طبیعی است که باید آنها را شناخت تا آنکه بتوان روابط علمی بین پدیده های اقتصادی را تبین کرد . از آنجا که این قوانین طبیعی است پس ، مناسب ترین قوانینی هستند که می توانند تعادل به وجود آورند ، به شرط اینکه در وضعیت طبیعی و آزادبکار روند و دولت یا اخلاق یا دین ، در عملکرد آنها دخالتی نکنند . بنابراین پدیده های عینی اقتصادی و رفتار های انسان عاقل اقتصادی در صحنه اقتصاد ، همانند دیگر رخداد های فیزیکی ، تابع رابطه علمی مشخص است و با روش تجربه قابل ملاحظه و بررسی است . واقعیت این است که پیدایش رفتار های اقتصادی ، تصادفی و اتفاقی نیست ، بلکه نظام علّی و معلولی بر آنها حاکم است ؛ به گونه ای که می توان در سایه رابطه علیت ، این رفتار ها را تفسیر کرد ؛ ولی نباید از نظر دور داشت که یکی از اجزاء علت تامه و این رفتار ها و رخدادهای عینی اراده و اختیار انسان است . رابطه اقتصادی در جامعه الزاما"در چهارچوب یک نظام اقتصادی ، مشکل می گیرد و نظام اقتصادی هم بدون « جهت » و « هدف » پذیرفته نیست و « باید » های که « جهت » و « هدف » نظام اقتصادی را تبیین می کنند ؛ « باید » های مبانی نامیده می شود .
اقتصاد چیست
انسان با توجه به تمایلی که به ارضای نیاز های خود دارد ، سعی می کند که با صرف حداقل تلاش یا هزینه ، حداکثر نتیجه را به دست آورد ، این راه و روش ، اصل اقتصاد نامیده شده ، فرد تحت تأثیر هر مشرب خاص که باشد ، لازم است بر مبنای این اصل رفتار کند . بنابرین ، « اقتصاد » علمی است که رفتار و رابطه انسان را با اشیای مادی مورد نیاز او که به رایگان در طبیعت نمی یابد ، مطالعه می کند . مطالعه اقتصاد باید درک ، بیان و تا حدی پیش بینی رفتار اقتصادی انسان را امکان پذیر سازد . این مطالعه باید به بهبود رفاه مادی فردی و اجتماعی بشر کمک کند ؛ بنابرین می توان ادعا کرد که اقتصاد ، قبل از هر چیز ، به تجزیه و تحلیل و تو ضیح شرایط و روابطی که در قلمرو رفاه مادی قرار دارد ، می پردازد . و اقتصاد بر خلاف علوم طبیعی ، علم محض نیست ؛ بلکه مجموعه اصول و قواعدی است که تحت تأثیر اراده بشر قرار می گیرد .
موضوع علم اقتصاد
موضوع اقتصاد عبارت است : از ثروت (کالاها ، خدمات و منابع ) از حیث چگونگی تولید ، توزیع و مصرف آن . مقصود از « ثروت » جنبه مالیت و ارزش کالاها و خدمات است ، نه جنبه عینیت اموال ؛ بنابرین ثروت از نظر ارزشمند بودن و مالیت موضوع اقتصاد است . ثروت ،از حیث چگونگی رشد ، توزیع و به مصرف رساندن آن موضوع اقتصاد است ، نه از حیث آن به این شخص یا آن شخص
تعریف اقتصاد
یکی از معانی اقتصاد در لغت ، میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط در هر کاری است . در آیه « و اقصد فی مشیک » نیز به همین معنی آمده است . از آن نظر که اعتدال در هزینه زندگی یکی از مصادیق میانه روی بوده ، کلمه « اقتصاد » دربارۀ آن بسیار استعمال می شده است تا آنجا که در به کار گیری عرفی از « اقتصاد » غالبا" همین معنی مقصود بوده است . اقتصاد از معانی عرفی خود (میانه روی در معاش و تناسب دخلو خرج ) ، تعمیم داده شده و معادل economy قرار گرفته است . به هر حال برای « اقتصاد » که اقتصاددانان از بحث می کنند تعاریف مختلفی ارائه شده است .
ارسطو : علم اقتصاد یعنی مدیریت خانه .
آدام اسمیت : اقتصاد ، علم بررسی ماهیت و علل ثروت ملل است .
استوارت میل : اقتصاد ، عبارت است از بررسی ماهیت ثروت از طریق قوانین تولید و توزیع
ریکاردو :اقتصاد علم است .
آلفرد مارشال : اقتصاد ،عبارت است از مطالعه بشر در زندگی شغلی و حرفه ای . در تعریف دیگر : علم اقتصاد بررسی کردار های انسان در جریان عادی زندگی اقتصاد یعنی کسب درامد و تمتع از آن برای تربیت دادن زندگی است .
مدل اقتصاد اسلامی
یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر و بیشتر در کشورهای مسلمان مورد توجه قرار گرفته ارائه یک نظام اقتصادی جایگزین بهجای سیستم اقتصادی غربی میباشد. یک موج فزاینده از نظریات در کشورهای در حال توسعه درحال شکل گیری است که معتقد است اقتصاد سرمایه داری غرب درحل مشکل فقر و از بین بردن بسیاری از ناهماهنگی اقتصاد شکست خورده است. بسیاری ازاین راه حل ها با هدف پاسخگویی احتیاجات انسان آزمایش شده اما هنوز انسان قادر نیست که بدون مواجهه با رکود ها و تورم های دوره ای، به یک جامعه رفاه (مبنی بر فرصت های برابر، تعادل بین طبقات وروح تعاون ومشارکت به جای حرص وهرج ومرج ) دست پیدا کند. چه بر اساس نظریات سوسیالیسم وچه سرمایه داری انسان در مرکز دنیا قرار داشته و بوسیله تمایلات پایه ای نسبت به غذا، لذت و ماندگاری، کنترل میشود. پس از رنسانس در قرن 14مدل تمدن مرکزی اروپا بوسیله ریزون سروسامان گرفت. حتی شناخت میراث معنوی الهی موضوع برخی از ریشه یابی های دقیق شده بود. درعلم تئوری تغییر وتکمیل دوره ای هوش انسان، در اقتصاد پیشرفت تکنولوژی وابداع معیارGNP برای اندازه گیری و محک پیشرفت ملت ها و درسیاست ترویج دموکراسی وتبدیل شدن آن به یکی ازساختارهای تشکیل دولتها تغییرات زیادی در زندگی انسان بوجود آورد. همچنین ماتریالیسم سکولار نیز اقدام به جایگزینی معنویت الهی باتئوری کرد که طبق آن زندگی انسان محدود به ارضای نیازهای بنیانی اوبوده ودرآن هیچ اعتقادی به جهان پس از مرگ وجود نداشت.کلیساها وصومعه ها برای 75 سال یا بیشتر، دیگر حرفی از جهنم به زبان نیاوردند واینگونه شد که شهرهای بوجود آمده در غرب صنعتی وکشورهای در حال توسعه که در حال بکار گیری مدل های توسعه علمی وفنی غربی بودند دچار معضلاتی چون بی ثباتی اقتصادی عدم توازن اقتصادی بین فقر وثروت وبیماری های اجتماعی مثل خشونت، مواد مخدر وروابط نامشروع نوجوانان شدند. نظام های سیاسی اروپا در بعد از رنسانس برخلاف سیستم های پادشاهی وملوک الطوایفی، تبدیل به دولتهای مردمی شدند.این حکومتها از زمان باستان دراشکال دولت یونانی، نمایندگی امپراتور روم ، شارلمانی، امپراتور مقدس روم ودر آخر دولت های ملی اروپایی قرون وسطایی تغییرکرده بودند ودر آخرتبدیل به دولت های دموکراتیک انقلابی شده ومحور مشترک آنها زندگی آسوده و امنیت در برار حمله بیگانگان شد. از آنجا که ارباب های فئودال رعایا را مدیریت می کردند و مالیات می گرفتند، همانها هم برای حمایت از پادشاه تشکیل ارتش ونیروی نظامی می دادند. از طرف دیگر خود کلیساها مالک زمین هایی بودند وبا دستگاه اشراف فئودالهاوپادشاه همکاری می کردند.در قرون وسطی به درخواست کلیسا ها سپاهیان زیادی برای جنگ علیه مسلمانان تشکیل شد. این سپاهیان که آغاز گران جنگهای صلیبی بودند برای رسیدن به یک پاداش مادی ویا رسیدن به پاداش های اخروی دست به جنگ می زدند. اگر چه ارتش مسیحیان از مسلمانان بیزار بودند ولی به آنها احترام می گذاشتند وباانان رابطه برقرار می کردند به طوری که تماس های بین مسلمانان ومسیحیان که در جریان جنگ های صلیبی صورت گرفت تاثیرات زیادی روی اقتصاد اروپایی ها و همینطور زندگی سیاسی اجتماعی آن ها گذاشت. اروپا در دوره بعد از رنسانس به سمت عقاید انسان محورانه وبرتری انسان متمایل شد که در این عقاید ابزار اصلی دانش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
تاریخچه علم اصول
شیعه در طول حیات خود با اهتمام شدید به علم اصول فقه، آن را مقدمه فقه و ابزاری مهم در استنباط صحیح احکام شرعی ضروری می دانست، تا جایی که آن را، منطق علم فقه نامیده¬اند.[1] بدین معنا که فقیه در استنباط احکام شرعی از منابع ، نیازمند اصول و قواعدی است که علم اصول فقه عهده¬دار آن است و بدون آن استنباط احکام شرعی کامل و تمام نیست. به طور کلی می¬توان برای علم اصول چهار دوره را در نظر گرفت؛ دوره پیدایش، دوره رشد و نمو، دوره رکود و دوره کمال و نو آوری.
1. دوره پیدایش
در نظر شیعه مسائل این علم، ریشه در عصر ائمه (ع) دارد و آنان به خصوص امام باقر و امام صادق (ع) اصول و شیوه¬های بهره¬وری از قرآن و سنت را تعلیم داده¬اند. بدین صورت که ائمه با املای قواعد و کلیات علم اصول به شاگردان خود زمینه را برای پیدایش چنین علمی فراهم آورده¬اند. بنابراین می¬توان آنها را واضع و موسس علم اصول دانست.[2]
2. دوره رشد و نمو
این دوره از اوائل قرن سوم شروع شده تا اواخر قرن دهم ادامه یافت. خصوصیت این دوره این است که بر خلاف دوره پیدایش، در کتابهای اصولی به جای بحث از یک یا چند مساله اصولی، تمام مسائل علم اصول مورد بحث و بررسی قرار می¬گرفت.[3] نخستین کسی که در این زمینه دست به تالیف تقریبا جامع و مستقلی زد، محمد بن نعمان ملقب به شیخ مفید(م413ق) است که الرسالة الاصولیة یا التذکرة باصول الفقه[4] را نگاشته است. پس از شیخ مفید، سید مرتضی(م436ق) الذریعة الی اصول الشریعة و سپس شیخ طوسی(م460ق) عدة الاصول را نوشته¬اند. از علمای دیگر که در این زمینه دست به تالیف زدند می¬توان به:
الف) ابن زهره حلی(م558ق) کتاب غنیة النزوع الی علمی الاصول و الفروع
ب) محقق حلی(م676ق) کتاب المعارج فی اصول الفقه
ج) علامه حلی(م726ق) کتابهای تهذیب الوصول الی علم الاصول، نهایة الاصول الی علم الاصول، مبادی الوصول الی علم الاصول، و ....
3. دوره رکود
علم اصول بعد از صاحب معالم با ظهور اخباری¬ها مورد حمله شدید قرار گرفت. اخباری گری بوسیله میرزا محمد امین استرآبادی(م1033ق) بنیان نهاده شد. وی با تالیف کتاب الفوائد المدنیة اساس فقه اخباری را پی ریزی کرد و در آنجا خود را اخباری نامید و به مخالفت با علم اصول پرداخت و عده زیادی از علمای شیعه را با خود همراه کرد. وی مدعی بود که مسلک نو و جدیدی را ابداع نکرده، بلکه اخباری گری را روش اصحاب ائمه(ع) و قدماء می¬دانست و لذا خود را محیی طریقه از بین رفته سلف صالح شیعه می¬دانست.[5]
4. دوره کمال و نوآوری
آغازگر این دوره وحید بهبهانی(م1206ق) است. وی با تلاش فراوان و مبارزه فراگیر با اخباری گری توانست حرکت نو و تکاملی در فقه و اصول آغاز کند. وی با تالیف حدود 103 رساله کوچک و بزرگ رشد علم اصول را در یک مسیر جدیدی قرار داد.[6] بعد از ایشان نیز همین مسیر ادامه یافت و کتابهای ارزشمندی درعلم اصول نوشته شد. از مهمترین کتب اصولی که در این دوره، یعنی از عصر وحید بهبهانی تا امروز تدوین شده است عبارتند از:
الف) الفوائد الحائریة، وحید بهبهانی
ب) قوانین الاصول، میرزای قمی(م1231ق)
ج) عوائد الایام، مولی احمد نراقی(م1245ق)
د) هدایة المسترشدین، محمدتقی بن عبدالرحیم(م1248ق)
ذ) الفصول فی الاصول، شیخ محمدحسین بن عبدالرحیم(م1260ق)
ر) فرائد الاصول، شیخ مرتضی انصاری(م1281ق)
ز) کفایة الاصول، آخوند محمد کاظم خراسانی(م1329ق)
س)فوائد الاصول، تقریرات درس میرزا حسین نائینی(م1355ق)
ش) درر الفوائد، عبد الکریم حائری(1274-1355ق)
ش) المقالات فی علم الاصول، ضیاء الدین عراقی(م1361ق)
ص) نهایة الدرایة فی التعلیقة علی الکفایة، محمد حسین اصفهانی(1296-1361ق)
ض) مناهج الوصول الی علم الاصول و الرسائل، سید روح الله موسوی خمینی(1320-1409ق)
و) مصباح الاصول، تقریر درس سید ابوالقاسم خوئی(1371-1411ق)
تولد علم اصول
پیدایش علوم هیچگاه ناگهانى نیست، بلکه حالت تدریجى دارد؛ یعنى ابتدا به صورت یک سرى اندیشه هاى پراکنده و جسته و گریخته است، بعد کم کم به شکل مجموعه هایى در مى آید و سپس شکل منطقى به خود مى گیرد، تا اینکه در نهایت در قالب یک علم بروز مى کند.
این یک سیر طبیعى است.
به همین جهت همواره با گذشت زمان و پیشرفت یک علم، علوم جدیدى از آن متولد مى شود.
مثلاً با گسترش بحث علم رجال، علم جدیدى در معرض ظهور و پیدایش است که شاید در آینده به صورت یک علم مستقل و مفصل مطرح شود.
در گذشته، علماى علم رجال تک تک راویان حدیث را از جهت وثاقت مورد بحث قرار مى دادند.
لذا در کتب رجالى گذشته بحثى به نام کلیات رجال نمى بینیم، ولى کم کم متوجه وجود قواعد کلى و مشترکى شدند که در بحث از جزئیات احوال راویان و اثبات وثاقت به کار مى رود.