لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
انحرافات جنسی
علل و عوامل موثر در انحرافات جنسی و پیامدهای آن
(تحقیق عملی دوره کارشناسی- مطالعات خانواده)
زیر نظر استاد راهنما
جناب آقای دکتر فولادیان
گردآورندگان:
ندا حجازی- زهره غنی- بهاره حسینی
وحیده رحیم زاده- وحیده حاجمندی
زمستان 87
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول(پژوهش)
چکیده
مقدمه
بیان مسنله
اهمیت و ضرورت
اهداف پژوهش
پرسشهای پژوهش
چارچوب نظری و مرور دیدگاههای نظری
طرح فرضیات پژوهش بر اساس چارچوب نظری
فصل دوم(تعریف کلیات)
تعریف انحرافات جنسی
تاثیر گروه همسالان در انحرافات جنسی
تاثیر پایگاه اجتماعی در انحرافات جنسی
تاثیر اعتقادات مذهبی در انحرافات جنسی
تاثیر فرهنگ در انحرافات جنسی
تاثیر وسایل ارتباط جمعی در انحرافات جنسی
تاثیر خانواده در انحرافات جنسی
تاثیر خانواده از هم گسیخته در انحرافات جنسی
تاثیر کنترل ومقررات ناکارآمد والدین در انحرافات جنسی
تاثیر محبت و اهمیت دادن والدین به فرزندان در انحرافات جنسی
فصل سوم
انحرافات جنسی
طبقه بندی انحرافات جنسی
انواع انحرافات جنسی
ارائه پیشنهادات
هدف سودمندی
فصل چهارم (روش یا متدولوژی)
ابزار تحقیق
روش تحقیق
جامعه آماری
تعیین حجم نمونه
شیوه نمونه گیری
تعیین تعداد در حجم نمونه
تعیین عدد ثابت
چگونگی تحلیل داده ها
تعیین سطح متغیرها
فصل پنجم (یافته های پژوهش
نمودارها و جداول فراوانی
نمونه پرسشنامه توزیع شده
فصل ششم(تفسیر و استناج یافته های پژوهش)
بحث و نتیجه گیری
پیشنهادات کاربردی
منابع و مأخذ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
عوامل مؤثر در خواص فیزیکی و مکانیکی چــــوب گـــردو
خــــاک
خاکها از سه نظر فیزیکی ، شیمیایی و حیاتی ( بیولوژیکی ) در رشد و نمو و باروری گیاه اثر می گذارند .
1ـ بهترین خاک از نظر شرایط فیزیکی برای پرورش گردو ، خاکهایی با بافت متوسط ، ساختمان مناسب با تحلخل کافی ، عمق حدود 5/1 – 1 متر ، نفوذ پذیری متوسط ( 2 – 5/1 متر در روز ) ، تهیه مناسب و زهکشی مطلوب می باشد .
- خاکهای خیلی سبک و سنگریزه دار ، خاکهای سنگین رسی ، خاکهای کم عمق ، خاکهای زه دار بدون زهکشی و خاکهای خیلی ( آهکی و سدیمی نباید برای کاشت درخت گردو انتخاب شوند( .
- ترمیم خاک از نظر فیزیکی تا حدودی امکان پذیر است ، هر چند در اکثر موارد بدلائل اقتصادی عملاً باید از آن صرف نظر کرد .
افزودن رس یا شن با خاک ، افزودن مواد آلی و کمپوست ، عملیات خاکورزی مناسب ، کشت سبز موقت یا دائم ، مالچ پاشی و ایجاد زهکشی – مناسب در صورت صرفه اقتصادی راههای اصلاح شرایط فیزیکی خاک می باشند .
2) بهترین خاک از نظر شرایط شیمیایی برای درختان گردو ، خاکهای دارای اسیدیتا متوسط یا خنثی ( PH حدود 5/7 – 5/6 ) بدون مشکل شوری می باشد . ( گردو از درختان خیلی حساس به نمک و شوری می باشد) .
- خاکهای آهکی و قلیایی و شور و همچنین خاکهای خیلی اسیدی هم مناسب کاشت درختان گردو نیستند .
افزودن مواد آلی و کمپوست ، استفاده از کودهای شیمیایی با مبنای اسیدی مثل سولفات آمونیوم ، افزودن گوگرد قابل تبدیل به خاک و یا دادن مقداری آهک هم در صورت صرفه اقتصادی از راههای اصلاح شیمیایی خاک می باشند .
تـــــغذ یـــه :
موضوع تغذیه یا تأمین مواد غذایی مورد نیاز ما بعد از شرایط اقیمی دومین مسئله از نظر اهمیت در پرورشی درختان میوه محسوب می شود .
عناصر لازم برای تغذیه گیاهان عبارتند از : کربن ، اکسیژن ، هیدروژن ، ازت ، مس ، پتاسیم ، گوگرد ، کلسیم ، منیزیوم ، آهن ، فسفر ، بر ، روی ، منگنز ، مولیبون و کبالت از این 16 عنصر ، سه عنصر کربن ، اکسیژن و هیدروژن از هوا و آب و بقیه بوسیله ریشه ها از خاک جذب می شوند و یا در صورت محلول پاشی بر روی اندامهای هوایی از راه برگ یا شاخه ها و جوانه ها جذب می گردد . منبع تأمین آنها هم کودهای شیمیایی معدنی یا آلی می باشد . البته عناصر دیگری مانند سدیم ، سیلیسم ، کلر ، آلومینیم ، سلفیم ، لیتیم و ید نیز کم و بیش در ترکیب بعضی گیاهان مشاهده می شوند که نقش و تأثیر آنها هنوز به درستی معلوم نشده است .
برای تأمین عناصر غذایی مورد نیاز گیاه بوسیله کودهای شیمیایی ، بهترین روش ، مصرف خاکی و به روش چالکود می باشد ( چاله هایی به قطر و عمق حدود 50 – 40 سانتیمتر در سایه انداز درخت و در مسیر آب ) .
عنــــاصر غــذایی ، نـقش آنــها در گـــــیاه ، عــلائم کــمـبود ، و عــوامل بروز و تشدید کمبود ، مقدار مورد نیاز عنصر برای گیاه و نحوه مصرف
- گردو جزء پر نیاز ترین درختان میوه به ازت ، فسفر و پتاس می باشد .
- مغز گردو در مقایسه با سایر قسمتهای میوه دارای بیشترین مقدار منیزیم ، نیتروژن ، فسفر و منگنز می باشد .
- بیشترین مقدار پتاسیم و کلسیم میوه گردو در پوست سبز آن می باشد .
1) ازت :
نقش : شرکت در ساختمان پروتئین ها و کلر.فیل ، مؤثر در رشد سبزینگی ، در تشکیل جوانه های با رده ، حجم میوه و میزان عملکرد .
علائم کمبود : زردی و رنگ پریدگی برگ که از برگهای مسن شروع و سپس به برگهای جوان سرایت می کند ، رشد درخت کاهش یافته و مغز میوه ممکن است بطور کامل پر نشود ، ریزش گل و میوه هم زیاد می شود .
- کمبود ازت در خاک ، بافت خیلی سبک و خیلی سنگین خاک ، آبیاری سنگین و شستشوی خاک ، وجود حالت احیایی در اطراف ریشه و زیادی بیش از حد فسفر و پتاسیم از عوامل بروز و تشدید کمبود می باشد .
- زیادی بیش از حد ازت نیز رسیدن میوه را به تأخیر انداخته ، مقدار روغن را کاهش داده و از کیفیت انبار داری محصول می کاهد ، همچنین مقاومت گیاه را در برابر آفات و بیماریها و نا ملایمات محیطی کم می کند .
مقدار مورد نیاز سالانه درخت گردو به ازت در سال اول تا چهارم حدود 40 – 10 کیلو گرم در هکتار ، از سال پنجم تا دهم حدود 80 – 40 کیلوگرم در هکتار و از سال دهم به بعد حدود 100 کیلوگرم درهکتار است که در صورت کمبود در خاک با استفاده از کودهای ازت طی دو مرحله ( اسفند و اردیبهشت ) به مصرف چالکود تأمین می گردد .
توصیه عمومی مؤسسه تحقیقات خاک و آب حدود 400 کیلو گرم در هکتار نیترات آمونیوم می باشد . توصیه مرکز تحقیقات کشاورزی استان نیز یک کیلوگرم به ازای هر درخت بارده به صورت چاکلود می باشد . مقدار نیاز واقعی با آزمون خاک و برگ معین می شود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
عوامل بی انگیزگی دانشجویان ونامو فق بودن آن ها در کار یابی واشتغال:
جذب فارغ التحصیلان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور در بازار کار منوط به داشتن توانائیها و ویژگیهایی است که بخشی از آنهــا می بایست در طول دوران تحصیل در دانشگاه ایجاد گردد. به نظر می رسد عدم تناسب بین فرایندها و مواد آموزشی رشته های تحصیلی موجود در دانشگاهها با مهارتها و توانائیهای مورد نیاز بازار کار، مهمترین عامل بی انگیزگی دانشجویان و موفق نبـــودن فارغ التحصیلان در کاریابی و اشتغال است. علاوه بر این مورد، برخی از عوامل بیــــرونی که خارج از حوزه فعالیت و کنترل نظام آموزش عالی است نیز بر بی انگیزگی دانشجویانو اشتغــــال فارغ التحصیلان تاثیر بسزایی دارند. در این مقاله چالشها و فرصتهای نظام آموزش عالی در تامین نیازهای مهارتی نیروی انسانی مورد نیاز بازار کار از دو بعد عوامــــل بیرونی و درونی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. عوامل درونی، فرایندها و راهبردهایی هستند که در نظام آموزش عالی به کــــار گرفته می شوند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مقوله اشتغال و کاریابی فارغ التحصیلان ارتباط دارند. مهمترین این عوامل عبارتند از: ۱ - عدم تناسب بین ظرفیت فعلی پذیرش دانشجو در دانشگاه و نیازهای آتی بازار کار.
۲ - عدم تناسب بین محتوای آموزش با مهارتهای شغلی.
۳ - عدم توفیق دانشگاهها در ایجاد و تقویت روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی به جامعه در دانشجویان.
۴ - مشخص نبودن حداقل قابلیتهای علمی و عملی برای فارغ التحصیل شدن.
۵ - عدم آشنایی اعضای هیات علمی با فرایند و نحوه انجام امور در واحدهای تولیدی و خدماتی مرتبط با رشته تحصیلی فارغ التحصیلان.
۶ - فقدان زمینه مناسب برای آموزشهای علمی و کاربردی.
۷ - ناکارآمدی اعضای هیات علمی در تربیت نیروی کار متخصص مورد نیاز جامعه.
۸ - مطرح نبودن مسائل علمی و پژوهشی به عنوان اولویت اول در دانشگاهها.
عوامل بیرونی شامل کلیه مواردی می شوند که بر اشتغال فارغ التحصیلان به طور مستقیم و غیرمستقیم تاثیر گذاشته و مانع از جذب آنها در بازار کار می گردند. این عوامل عبارتند از:
۱ - رواج نیافتن و مشخص نبودن فرهنگ کاریابی
۲ - عدم توسعه بنگاههای کاریابی خصوصی
۳ - عدم توسعه کانونهای فارغ التحصیلان و ناکارآمدی آنها در کاریابی و هدایت شغلی
۴ - تعدد متقاضیان و رقابت شدید برای کسب مشاغل موجود
۵ - رواج نیافتن فرهنگ کارآفرینی و کم بودن تعداد کارآفرینان
۶ - وجود مشکلات اجرایی در پیاده کردن سیاستها و برنامه های کلان اشتغال. عوامل درونی عوامل درونی فرایندها و راهبردهایی هستند که در نظام آموزش عالی به کار گرفته می شوند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مقوله اشتغال و کاریابی فارغ التحصیلان ارتباط دارند. مهمتریـن عوامل درونی در زیر ذکر شده اند: ۱ - عدم تناسب بین ظرفیت فعلی پذیرش دانشجو در دانشگاهها و نیازهای آتی بازار کار: براساس مطالعات انجام گرفته جمعیت جوان و فعال کشور تا سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۶۱ میلیون نفر می شود و به عبارتی ۲/۵درصد رشد خواهد داشت. پس سطح اشتغال نیز باید رشدی معادل ۲/۵درصد در سال داشته باشد تا وضعیت فعلی حفظ شود. یعنی تا سال ۱۴۰۰ در ایران باید ۲۹ میلیون فرصت شغلی ایجاد شود. براساس و باتوجه به اهمیت موضوع، دولت تدابیری را اتخاذ کرده است. به عنوان مثال، در برنامه سوم توسعه ایجاد حدود چهارمیلیون فرصت شغلی پیش بینی شده است. اما نکته ای که در اینجا مورد نظر است عدم تناسب بین تعداد فرصتهای شغلی تخصصی ایجاد شده در جامعه و تعداد فــــارغ التحصیلان است. در ایران فقدان ارتباط نزدیک بین دانشگاهها و بخشهای مختلف جامعه موجب شده است که بین ظرفیت پذیرش دانشجو و تقاضای بازار به نیروی متخصص تناسب وجود نداشته باشد که علت آن عدم هماهنگی و انسجام در تصمیم گیری بین نظام آموزش عالی با سایر بخشهای جامعه به دلایلی چون: عدم وجود آمار واقعی، فقدان نگرش استراتژیک در بخشهای دولتی و خصوصی، ناتوانی مدیران در طرح ریزی و برآورد احتیاجات نیروی انسانی براساس استراتژی های کلان توسعه، عدم اجرای برنامه های میان مدت و بلندمدت جذب، اجرای سلیقـــه ای سیـاستهــــا و خط مشی ها و تغییر در برنامه های تدوین شده پس از هر تغییر در مدیریتهاست. ضمن اینکه دفتر گسترش آموزش عالی نیز در صورت تامین امکانات و استاد توسط مقامات محلی و بدون در نظر گرفتن وضعیت اشتغال در آینده برای ایجاد رشته تحصیلی مجوز صادر می کند. البته باتوجه به هدف و فلسفه وجودی دانشگاهها که ارتقا سطح علمی و تغییر در نگرش و بینش عمومی مردم و تامین نیازهـــای جامعه به نیروی متخصص است، توسعه آموزش عالی دارای توجیه است. اما فارغ التحصیلان انتظار دارند که با گرفتن مدرک تحصیلی موجبات اشتغال یا تسهیل شرایط اشتغال آنان فراهم آید؛ لذا پیشنهاد می شود تدبیری اتخاذ گردد که اولا ظرفیت پذیرش دانشجو براساس نیاز آینده بازار کار به نیروی متخصص تعیین شود و ثانیاً مجوزهای ایجاد رشته تحصیلی در دانشگاه دائمی نباشد و با تغییر در کیفیت نیازهای جامعه و تخصصهای جدید، مشخصات مجوزهای صادره تغییر یابند. ۲ - عدم تناسب بین محتوای آموزش با مهارتهای شغلی: یکی از مهمترین اهداف نظامهای آموزشی جوامع فراهم آوردن امکان ارائه آموزش متناسب با مهارتهای شغلی مورد نیاز جامعه است. بنابراین، در طراحی هر نظام آموزشی اثربخش، عوامل مهمی چون شرایط و ویژگیهای داوطلبان، محتوای دروس، تسهیلات و تجهیزات مورد نیاز، روشهای تدریس و غیره مدنظر قرار می گیرند. از طرف دیگر به هنگام طراحی مشاغل، شرح شغل و شرایط احراز (که تعیین کننده ویژگیهای رفتاری، توانائیها و مهارتهایی هر شغل است) تنظیم می گردد. این مهارتها شامل مهارت فنی، مهارت انسانی، مهارت ادارکی و آشنایی با رایانه هستند. ضمن اینکه داشتن توانائیهای ذهنی، فیزیکی و سطح تحصیلات و همچنین ویژگیهای رفتاری چون شخصیت، نوع نگرش، انگیزش و ارزشهای فردی نیز در اینجا مطرح هستند. مهارتها، استعدادهای بالفعل و توانائیهـا، استعدادهای بالقـوه تلقی می گردند. در حال حاضر، در آموزش عالی بیشتر سطح تحصیلات به عنوان یک توان یا استعدادهای بالفعل ایجاد می شود و این در حالی است که فارغ التحصیلان برای صعود به قله اشتغال به مهارت نیز نیاز دارند. باتوجه به آنچه بیان شد بازبینی در سرفصلهای دروس دوره های آموزشی و تنظیم آنها براساس اطلاعات علمی (نظری) و عملی مورد نیاز رشته ها و زمینه های شغلی مرتبط با رشته تحصیلی مورد نظر و ایجاد هماهنگی و همسویی بین سرفصل دروس با شرایط احراز مشاغل مورد نظر ضروری به نظر می رسد. ۳ - عدم توفیق دانشگاهها در ایجاد و تقویت روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی به جامعه در دانشجویان: باتوجه به اینکه پایه و اساس دانشگاه را دو عامل مهم و اصلی یعنی دانشجو و استاد تشکیل می دهند علل عدم توانایی دانشگاهها در ایجاد روحیه علمی و انگیزه در دانشجویان را می- توان در ویژگیهای این دو عامل جستجو کرد. دانشجویان اکثراً روحیه علمی و انگیزه کافی ندارند و معمولاً به جای توجه به ارتقای سطح علمی خود فقط به ارتقای سطح تحصیلی (اخذ مدارج بالاتر) می اندیشند. لذا دانشگاهها باید به فراخور تغییرات در شرایط سنی، سطح اجتماعی و انتظارات جامعه از دانشجویان و همچنین تاثیراتی که حضور در مراکز علمی در روند زندگی دانشجویان می گذارد، شیوه آموزشی و تربیتی را ارائه کنند که در دانشجویان انگیزه و روحیه علمی ایجاد کند و این امر زمانی محقق می شود که اعضای هیات علمی به عنوان یکی از دو عامل اصلی دانشگاه، دارای روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی باشند. بنابراین، پیشنهاد می شود ضمن انجام اقدامات بنیادی در خصوص تغییر در شیوه آموزش سنتی موجود، در جذب استادان، افرادی که دارای روحیه علمی و دانش پژوهی هستند در اولویت قرار گیرند و از سوی دیگر، تدابیری نیز برای رفع مشکلات و تنگناهای اقتصادی اعضای هیات علمی اتخاذ گردد. ۴ - مشخص نبودن حداقل قابلیتهای علمی و عملی برای فارغ التحصیل شدن: در نظام آموزش عالی گرفتن حداقل نمره قبولی پیش شرطی برای اخذ مدرک فارغ التحصیلی است. شرایط نامساعد اشتغال از یک طرف و تمیز قائل نشدن بین فارغ التحصیلان از نظر توانمندی علمی و عملی در زمان جذب از طرف دیگـــر، سبب بی انگیزه شدن و از بین رفتن علاقه مندی جمع کثیری از دانشجویان به ویژه در مقطع کارشناسی به فراگیری دروس نظری و فعالیتهای عملی شده است. این شرایط سبب پرورش و تولید فارغ التحصیلانی می شود که دارای روحیه علمی نیستند و در عین ناتوانی در کسب مدارج علمی بالاتر، روحیه کارآفرینی و یافتن کسب و کار مناسب را ندارند. تجربه برگزاری امتحان جامع و ارزیابی دانشجویان در برخی رشته ها (رشته های پزشکی) و مشروط شدن ادامه تحصیل آنان به اخذ نمره قبولی، سبب ورود متخصصان و پزشکانی به جامعه شده که هم در بحث خدمات درمانی و هم در ادامه تحصیل موفق تر بوده اند. بنابراین، ضروری است همان طور که برای هر درس سرفصل آموزشی به صورت استاندارد تعریف شده، معیارهایی نیز برای ارزیابی فارغ- التحصیلان به منظور مشخص کردن حداقل دانش نظری و توان عملی آنان به صورت استاندارد برای هر رشته تحصیلی تعریف شود و براساس آن فارغ التحصیلان ارزیابی شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
علل و عوامل انقلاب
شـناخت هـر چیزى از دو طریق میسر است: اول از طریق شناخت اضداد آن از بـاب((تعرف الاشـیا بـاضدادها)) کـه ایـن نوع شناخت را در اصطلاح شناخت جدلى مى نامند. دوم شـناخت از طـریق علل و اسباب و ریشه هاى آن و این نوع شناخت رااصـطلاحات شـناخت برهانى مى گویند که بوعلى سینا این نوع شناخت را بهترین نوع شناختها و شناخت تام معرفى کرده است چنان که گفت:
و الـعلم التام فى باب التصدیق ان یعلم الشى باسبابه و در اصطلاح فلاسفه رأج است که : ذوات الاسباب لاتعرف الا باسبابها.
از آنـجا کـه هر حادثه و پدیده اى داراى علل و عواملى است که در پـیدایش آن نقش مستقیم یا غیر مستقیم داشته و انقلاب اسلامى ایران نـیز از ایـن قانون مستثنى نیست اگر بخواهیم شناخت کامل و آگاهى صـحیحى از آن داشـته باشیم باید علل و عواملآن را که در پیدایش آن نـقش داشـته اند بـشناسیم زیـرا بـدون شناخت ریشه ها شناخت اصل انـقلاب میسر نخواهد بود لذا ما در این درس در صدد آنیم تا آنجا کـه فـرصت اجازه دهد در اطراف علل و ریشه ها آن بحث و بررسى کنیم هـر چـند که علل وعوامل انقلاب بسیار بوده و ما را در این مختصر فـرصت بـررسى هـمه آنـها نـیست لذابه برخى از آنها که از اهمیت بـیشترى بـرخوردار بـوده و دخـالت مـستقیم ترى درپـیدایش انـقلاب داشته اند مى پردازیم.قبل از شروع در بحث تذکر دو نکته لازم است:
1 - از آنجا که این مباحث و مطالب براى تدریس در دانشکده تنظیم گـردیده است باتوجه به وقت اندک و محدود بودن ساعات درسى در یک تـرم امـکان بـررسى گسترده و همه جانبه علل و عوامل انقلاب اسلامى میسر نیست لذا به بخشى ازعلل آن هم بصورت اختصار پرداخته خواهد شد.
2 - عـللى کـه مورد بررسى قرار مى گیرند این چنین نیست که همگان در یـک سـطح بوده و داراى نقش مساوى باشند بلکه بعضیها نقش عمده را ایـفا کرده و بعضى دیگر در آن حد از نقش و اثر نیستند و مردم جـامعه ما نیز به همه آن علل یکسان معتقد نبوده و بلکه ممکن است عـلتى بـراى عـده اى از آنچنان نقشى برخوردار بوده که موجب طغیان آنـان مى شده ولى در نظر دیگرى چنان نبوده باشد ولى در مجموع این عـلل و عوامل زمینه پیدایش این انقلاب را فراهم نموده و مردم را علیه نظام حاکم شورانده است اینک بیان آن علل :
1 - مذهب
در ایـران از اوأل قـرن اخـیر ایدئولوژى و مکاتب گوناگون مطرح شـده و مـردم رابـسوى خود فرا مى خواندند و آنها عبارت بودند از ((نـاسیونالیسم)) تـحفه غـرب , و((مارکسیسم - لنینیسم)) ارمغان شـرق و ((اسـلام)) کـه از قـبل در ایـن سـرزمین وجودداشته است و مـبلغین هـر کـدام سـعى داشـته اند کـه با نشان دادن جامعه کمال مطلوب پیروان بیشترى را به خود جلب نمایند.
امـا آن دو مـکتب هر چند که در ابتدا طرفدارانى پیدا کرده و با شـعارهاى پـر آب ورنگشان عده اى را در اطراف خود جمع کرده و حتى احزاب و گروههأى نیز تشکیل داده و تحت عنوان رهأى بشر از سلطه استعمارگران فعالیتهأى نیز داشته اند اما دراثر بروز جریانهایى در جهان چهره دروغین تبلیغات سیاسى آن دو آشکار گشته وامیدى که طـبقات روشـنفکر بـه آنـها بـسته بـودند تبدیل به یاس شده و از آن ایدئولوژیها و مکتبها سر خورده و بیزار شدند ولى اسلام همچنان بـه خـاطر حقانیت و صداقت خود جاذبه خود را حفظ کرده و به زندگى خـود ادامـه مـى دهد و مـردم فهمیدند که تنها راه نجات و تنها ره رهـأى از یـوغ استبداد و استعمار همانا راه اسلام راستین است نه راه شـرق و غـرب زیـرا هـمه جنایتها و اسارتها براى جوامع بشرى درجهان کنونى از صاحبان همین مکاتب شرقى و غربى است آنگاه آنان چـگونه مى توانند مکتبى در جهان ارأه دهند که مایه نجات و وسیله رهـأى از زیر سلطه آنان باشد لذا امام خمینى((ره)) در 28 جمادى الـثانى سـال 1392 هـجرى قمرى در بخشى از پیام خود به دانشجویان مـسلمان مـقیم آمریکا و کانادا چنین فرمود: (...اگر دول اسلامى و مـلل مـسلمان بـه جـاى تـکیه بـه بـلوک شرق و غرب به اسلام تکیه مى کردندو تعالیم نورانى و رهأى بخش قرآن کریم را نصب عین قرار داده و بـکار مـى بستندامروز اسـیر تجاوزکاران صهیونیزم و مرعوب فانتوم آمریکا و مقهور سیاست سازشکارانه و نیرنگ بازیهاى شیطانى شـوروى واقع نمى شدند... تا روزى که ملت اسلام پایبند این مکتبهاى اسـتعمارى مـى باشد و یا قوانین الهى را با آن مقایسه مى کند و در کـنار هـم قـرار مـى دهد روى آسـایش و آزادى نـخواهد دیـد و این مـکتبهأى که از چـپ و راسـت بـه مـلت اسلام عرضه مى شود فقط براى گـمراهى و انـحراف آنـان است و مى خواهند مسلمانان را براى همیشه خوار و ذلیل و عقب مانده و اسیرنگهدارند و از تعالیم رهأى بخش قرآن دور سازند.
حـاصل آنـکه نـاسیونالیسم و مـارکسیسم بـخاطر مـاهیت الحادىشان نـتوانتسند دراعماق دلها نفوذ کنند و نتوانستند حمایت توده ملت را به خود جلب نمایند و هرچند که در ابتدا طرفدارانى پیدا کرده ولى به مرور زمان یکى پس از دیگرىطرفدارانشان را از دست داده و خلاصه نتوانستند در این مملکت اسلامى دوام بیاورند.
امـا اسـلام بـعنوان یـک مذهب و مکتب الهى از دیر زمان در اعماق دلهاى اقشاروسیعى از مردم جامعه ما نفوذ کرده و مردم را به خود جـلب نـموده بـود اسلام بعنوان یک مذهب حاکم در همه جا (از شهرها گـرفته تا دورترین نقاط مملکت) و در همه اقشار (از غنى و فقیر, کـارگر و کـشاورز, دانـشجو و روشنفکر , مردان و زنان) حضورفعال خود را حفظ نموده و در همه شئون زندگى این ملت حاکمیت داشت لذا بـاهمه تبلیغات مسموم و گسترده اى که علیه اسلام از ناحیه دشمنان آن مـى شد و بـاهمه سـمپاشیها که مى شد (که مى گفتند اسلام قادر به اداره اجـتماع کنونى نیست وقدرت رهأى بخشى از سلطه استعمار را نـدارد و ...) بالاخره اسلام قدرت خود رانشان داده و کاخ ستمشاهى را درهم فرو ریخته و دست اجانب را از این مملکت کوتاه نموده است و بـه شــرق و غــرب نـشان داد کـه تـنها مـکتبى کـه در بـرابر تـجاوزاتآنان ایستاده و مردم را از زیر سلطه آنان خارج مى نماید اسـلام اسـت و به مسلمین نیزفهماند تنها مکتب رهأى بخش اسلام است نـه مـکاتب شـرق و غـرب پـس براىرهأى خود به اسلام و قرآن تمسک نمأید نه به مکاتب دیگر.
2 - اسلام زدأى نظام حاکم
جـهان غـرب در جـنگهاى صلیبى (که از قرن 11 تا 13 میلادى به طول انجامید) به قدرت و عظمت اسلام پى برده و فهمید تنها قدرتى که در برابرش استقامت کرده وقد خم نمى کند اسلام است لذا در صدد برآمده بهر طریق ممکن اسلام را از صحنه روزگار محو نموده و یا اگر نامى از اسـلام باقى مانده از محتوى تهى باشد و دید این نقشه با جنگ و لشکرکشى قابل پیاده شدن نیست زیرا مردم مسلمان در اثر جنگ به هم پـیوسته از اسـتحکام بـیشترى بـرخوردار مى شوند لذا در صدد نقشه دیـگرىبرآمده و آن این بود که : از طریق عوامل نفوذى که از خود مـمالک اسلامى انتخاب مى شوند و به قدرت مى رسند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
عوامل خوردگی کوره دیگ بخار:
یکی از مشکلات اساسی که می تواند باعث بروز مشکل برای کوره ها باشد، خوردگی در نقاط و وسایل مختلف آن است که ضمن هدر رفتن
مقدار زیادی انرژی، آسیب های مکانیکی متعددی به کوره وارد می
کند. از آنجا که هر کوره از بخش های متعددی همچون بدنه، اطاقک
احتراق (Fire Chamber)، دودکش، مشعل و سایر تجهیزات جانبی تشکیل
شده، لذا علل خوردگی و راه حل های پیشنهادی در هر یک از بخش ها
به طور مجزا مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
بدنه کوره :
معمولاً بدنه یا دیواره خارجی کوره ها را از ورقه استیل16/3 و کف
آن را از ورقه 4/1 می سازند.
در طراحی ها عموماً اتلاف حرارتی از بدنه کوره حدود 2 درصد منظور
می شود. نوع و ضخامت عایق کاری بدنه داخلی کوره باید طوری در نظر
گرفته شود که دمای سطح خارجی کوره بیش از (1800° F) نشود. اصولاً
عایق کاری و عایق های به کار رفته در کوره ها از نظر سرویس دهی
مناسب، عمر معینی دارند و به مرور زمان ساختمان کریستالی آنها
تغییر یافته و ضخامت آنها کم می شود و این تغییرات ساختمانی سبب
تغییر ضریب انتقال حرارت و اتلاف انرژی به بیرون خواهد بود.
مطالعات میکروسکپیک و کریستالوگرافیک چند نمونه عایق کار کرده،
با نوع تازه آن موید این مطلب است. در صورتی که عایق دیواره های
کوره بر اثر بنایی ناصحیح، عدم انجام صحیح Curing بر مبنای
دستورالعمل، حرارت زیاد و یا شوک های حرارتی ترک بردارد، نشت
گازهای حاصل از احتراق که عبارتند از: So x، No x، N2،Co2
(درصورتی که نفت کوره به عنوان سوخت مصرف شود) و بخار آب در
لابلای این ترک ها و تجمع آنها در لایه بین بدنه کوره و عایق
دیواره و سرد شدن تدریجی آنها تا دمای نقطه شبنم، باعث خوردگی
بدنه می شود.
تداوم این امر ضمن اتلاف مقدار بسیار زیاد انرژی (از طریق بدنه
کوره به محیط اطراف)، باعث ریختن عایق و در نتیجه اتلاف بیشتر
انرژی و گسترش خوردگی بر روی بدنه کوره و سایر نقاط آن خواهد شد.
در یک بررسی ساده بر روی کوره ای که چندین سال از عمر عایق آن می
گذشت ملاحظه شد که دمای اندازه گیری شده واقعی سطح کوره در اکثر
نقاط بسیار بیشتر از میزان طراحی است. این مقدار در بعضی از
موارد به (1800° F) نیز می رسید.
در این کوره ضمن جدا شدن عایق از دیواره کوره و گسترش خوردگی در
نقاط مختلف بدنه، گرم شدن بدنه کوره نیز موجب خم شدن دیواره ها
شده و سرعت خوردگی را افزایش داده و باعث خرابی قسمت های مختلف
کوره شده است. به طور کلی برای جلوگیری و یا کاهش مشکلات خورندگی
بر روی بدنه کوره لازم است به هنگام تعمیرات اساسی ضمن توجه به
عمر عایق دیواره در صورتی که عمر آنها از حد معمول گذشته باشد
(البته با توجه به درجه حرارتی که درهنگام کار کردن واحد درمعرض
آن بوده اند) آنها را با عایق مناسب و استاندارد تعویض کرد و در
صورت وجود ترک (قبل و یا بعد از بنایی)، محل ترک ها را با الیاف
مخصوص KAOWOOL پر کرد. همچنین در بنایی، عملیات Curing را مطابق
دستور العمل انجام داد تا پیوند هیدرولیکی در عایق های بکار رفته
در بنایی، به پیوند سرامیکی تبدیل شده و میزان رطوبت باقیمانده
در دیواره از 0.4 gr/m2 بیشتر نشود.
البته چنانچه Ceramic Fiber (الیاف سرامیکی) به عنوان عایق
دیواره کوره مورد استفاده قرار گیرد، بدلیل عدم نیاز به Curing و
Drying و سبکی وزن، مشکلات احتمالی استفاده از عایق های نیازمند
به Curing را نخواهیم داشت. ضمن این که عمر بیشتر و چسبندگی
بهتری به دیواره، نسبت به دیگر عایق های موجود دارند.
تیوب ها یا لوله های داخل کوره:
معمولاً کوره ها متشکل از دو بخش RADIATION و CONVECTION هستند
که بایستی ظرفیت گرمایی (DUTY) کوره از نظر درصد، تقریباً به
نسبت70 و30 درصد بین این دو بخش تقسیم شود.
از آنجا که لازم است سیال به اندازه دمای مورد نظرگرم شود بایستی
حرارت مورد نیاز خود را از طریق هدایتی از لوله ها و تیوب های
داخل کوره دریافت کند، این لوله ها نیز حرارت مورد نیاز برای این
انتقال حرارت را از طریق تشعشعی و جابجایی در اثر احتراق سوخت در
داخل کوره جذب می کنند. انتخاب آلیاژ مناسب جهت لوله با توجه به
نوع سیال و ترکیبات آن و میزان حرارت دریافتی توسط لوله و در
معرض شعله قرار گرفتن از اهمیت بسزایی برخوردار است.
مسائلی که به بروز مشکلاتی برای تیوب ها منجر می شود عبارتند از:
سرد و گرم شدن ناگهانی لوله، گرم شدن بیش از حد لوله و بالا رفتن
دمای تیوب از حداکثر مجاز آن، در معرض شعله قرار گرفتن و برخورد
شعله به لوله (impingement) ، ایجاد یک لایه کُک بر روی جداره
داخلی لوله، Carborization، Hogging، Bending، Bowing، Sagging،
Creeping، خوردگی جداره داخلی لوله بر اثر وجود مواد خورنده در
سیال عبوری، خوردگی جداره بیرونی لوله در اثر رسوبات حاصل از
احتراق سوخت مایع بر روی جداره خارجی لوله، کارکرد لوله بیش از
عمر نامی آن (80 هزار الی 110 هزار ساعت)
سرد و گرم شدن ناگهانی لوله، ممکن است به Creeping (خزش) که
نتیجه آن ازدیاد قطر لوله می باشد منجر شود که در این صورت
احتمال پارگی لوله و شکنندگی آن را افزایش می دهد. چنانچه در اثر
Creeping مقدار ازدیاد قطر از 2 درصد قطرخارجی لوله بیشتر شود،
لوله مزبور بایستی تعویض شود.
در یک اندازه گیری عملی که برای برخی از تیوب های هشت اینچی و شش
اینچی کوره (کوره تقطیر در خلا) H-151 در هنگام تعمیرات اساسی
صورت پذیرفت، محاسبات زیر بدست آمد:
برای تیوب "8
OD = 8.625 (اصلی)
OD = 8.75 (اندازه گیری شده)
(OD = (0.125 (افزایش قطر لوله)
(OD ALLOWABLE = (8.625x2%=0.1725
هنوز می توان از تیوب مزبور استفاده کرد.
برای تیوب "6
OD = 8.625 (اصلی)
OD = 8.675 (اندازه گیری شده)
(OD = (0.05 (افزایش قطر لوله)
(OD ALLOWABLE = (6.625x2%=0.1325
که هنوز می توان از تیوب شش اینچی مزبور استفاده کرد.
همان طور که مشخص است تیوب 8 حدوداً بیش از دو برابر تیوب 6
ازدیاد قطر داشته است.
برای لوله "6
کوره H-101 (اتمسفریک)
OD =6.625 (اصلی)
OD = 6.635 (اندازه گیری شده)
OD =0.01 (اندازه قطر لوله)
(OD ALLOWABLE = (6.625x2%=0.1325
بالا نگه داشتن دمای پوسته تیوب ها سبب کاهش مقاومت لوله ها و
کاهش عمر مفید و گارانتی حدود یکصد هزار ساعتی آنها می شود.
تجربه نشان داده است که اگر به مدت 6 هفته سطح خارجی (پوسته)
لوله ای 900°C بیش از مقدار طراحی در معرض حرارت قرار بگیرد، عمر
تیوب ها نصف می شود.
یکی دیگر از مشکلات پیش آمده برای لوله ها، برخورد شعله به لوله
(IMPINGEMENT) است، که باعث OVER HEATING کوره و در نهایت HOT
SPOT می شود. این امر می تواند ضمن لطمه زدن در محل برخورد شعله
به لوله، باعث تشدید عمل کراکینگ مواد داخل لوله شود و مواد
مزبور به دو قسمت سبک و سنگین تبدیل گردند.
مواد سنگین به جداره داخلی لوله چسبیده و کک ایجاد می کنند. به
ازای تشکیل یک میلی لیتر ضخامت کک با توجه به ضریب هدایتی کک که
برابر مقدار خاصی می باشد برای یک شارژ حرارتی معمول در قسمت
تشعشعی کوره H-101 (اتمسفریک) می باشد، معادل فرمول زیر است:
می بایستی 300°C دمای پوسته تیوب بالاتر رود تا سیال موجود در
تیوب به همان دمای موردنظر برسد. در این صورت ملاحظه می شود بالا
رفتن دمای تیوب به چه میزان اتلاف سوخت و انرژی، داشته و به طور
کلی به مرور زمان چه لطمه ها و آسیب هایی به کل کوره وارد می
شود. به عبارت دیگراختلاف دمای پوسته تیوب های کوره که در طراحی
عموماً 1000°F بالاتر از دمای متوسط سیال درون آن در نظر گرفته
می شود، به مرور زمان با تشکیل کک (با رسوبات بیرونی) بیشتر می
شود.
مشکل دیگر که به علت دمای بالا برای تیوب های کوره ها ایجاد می
شود خمیدگی در جهت های مختلف این تیوب هاست.
یکی دیگر از مسائلی که باعث خم شدن و شکستگی لوله ها می شود
پدیده کربوریزیشن (carborization) است که بر اثر ترکیب کربن با
آهن پدید می آید: این واکنش که باعث تولید کربور آهن خواهد شد در
دمای بالاتر از 7000°c ایجاد می شود 7000°C)تا 14000°C). این
حالت عمدتاً در زمان Curing و drying کوره پدید می آید. البته
Hot spot نیز بیشتر در این زمان ها اتفاق می افتد.
وجود ناخالصی های مختلف مثل فلزات سدیم، وانادیم، نیکل و غیر...،
فلزاتی مثل گوگرد و ازت به صورت ترکیبات آلی در سوخت های مایع،
مسائل عدیده ای را باعث می شوند، که از آن جمله کاهش انتقال
حرارت از طریق سطح خارجی تیوب به سیال درون تیوب است که به علت
تشکیل رسوبات مربوط به ناخالصی های مزبور بخصوص رسوبات فلزی بر
روی تیوب هاست. به همین دلیل برای رسیدن به دمای مورد نظر سیال
موجود در لوله، مجبور به مصرف سوخت بیشتر خواهیم شد. در نتیجه
مشکلات ایجاد گرمای بیشتر در کوره و مسائل زیست محیطی در اثر
تشکیل SOX، NOX و ... را خواهیم داشت. از طرفی به دلیل نشست این
رسوب ها بر روی تیوب ها مسئله خوردگی و سوراخ شدن پیش خواهد آمد.
علت این خوردگی که از نوعHigh temp corrosion می باشد پدیده
سولفیدیش است، که در دماهای بین630°C تا700°C بوقوع می پیوندد.
همان طور که گفته شد علت اصلی آن وجود عناصر وانادیم، گوگرد،
سدیم و نیکل به همراه گازهای حاصل از احتراق سوخت است.
فلزات ذکر شده (بصورت اکسید) به کمک این گازها بالا رفته و بر
روی تیوب های قسمت تشعشع و جابه جایی می نشینند. خوردگی و سوراخ
شدن تیوب، بر اصل اکسید شدن و ترکیب عناصر مزبور باآلیاژ تیوب
استوار بوده که باعث ایجاد ترکیبات کمپلکس با نقطه ذوب پایین می
شود.
ترکیب اولیه پس از Na2SO4، سدیم وانادایت به فرمول Na2O6V2O5 است
که نقطه ذوب آن 6300°C می باشد. عمده ترکیبات دیگر که شامل
کمپلکسی از ترکیب پنتا اکسید وانادیم و سدیم است در شرایطی به
مراتب ملایم تر و درجه حرارتی پایین تر ذوب می شوند. برای مثال
مخلوط وانادیل وانادیت سدیم به فرمول Na2OV2O411V2O5 و
متاوانادات سدیم به فرمول Na2OV2O5 در 5270°C ذوب می شوند. ذوب
این کمپلکس ها شرایط مساعدی را برای تسریع خوردگی بوجود می آورد.
در اینجا ترکیبات حاصل از احتراق نه تنها به نوع ناخالصی بلکه به
نسبت آنها نیز بستگی کامل دارد و در مورد وانادیم میزان سدیم از
اهمیت خاصی برخوردار است.
البته سدیم وانادیل وانادایت پس از تولید و ذوب شدن، با فلز
آلیاژ مربوط به تیوب، ترکیب شده و بر اثر سیال بودن از سطح آلیاژ
کنار رفته و سطوح زیرین تیوب مربوطه در معرض ترکیب جدید قرار می
گیرد. ادامه این وضع به کاهش ضخامت تیوب و در نهایت سوراخ شدن و
از کار افتادن آن منجر می شود.
مشعل ها و سوخت:
نقش کیفیت نوع سوخت و نوع مشعل ها شاید از همه عوامل یاد شده در
کارکرد مناسب، راندمان بیشتر و کاهش خوردگی بیشتر برخوردار باشد.
چنانچه از مشعل های Low excess air و یا نوع مرحله سوز (stage
burning) استفاده شود، هوای اضافی مورد نیاز به میزان قابل توجهی
کاهش یافته و به حدود 3 و 5 درصد می رسد که ضمن کاهش و به حداقل
رساندن گازهای خورنده و مضر زیست محیطی مثل NOx، Sox، در بالا
بردن راندمان کوره بسیار موثر خواهد بود. این امر باعث کاهش مصرف
سوخت شده، و در نتیجه باعث کاهش گازهای حاصل از احتراق و آسیب
رساندن به تیوب ها، بدنه کوره و دود کش ها خواهد شد. وضعیت
عملکرد مشعل ها بایستی به طور مداوم زیر نظر باشد. بد سوزی مشعل
ها می تواند دلایل متضادی، همچون نامناسب بودن سوخت، عیب
مکانیکی، کک گرفتگی سرمشعل و یا بالعکس، رفتگی و سائیدگی
(Errosion) بیش از حد سر مشعل، کمبود بخار پودر کننده و ...
داشته باشد. وجود مواد آسفالتی، افزایش مقدار کربن باقیمانده
(carbon residue) ، بالا بودنِ مقادیر فلزات مثل سدیم، نیکل،
وانادیم و هم چنین سولفور در سوخت مسائل متعددی را در سیستم
احتراق ایجاد می کند که این مسائل به طور کلی به دو دسته تقسیم
می شوند.
الف - مسائل عملیاتی قبل از مشعل ها و احتراق:
این مسایل در اثر وجود آب و نمک ها و ته نشین شدن آنها در ذخیره
سازی نفت کوره بوجود می آیند. در این رابطه عدم تخلیه مداوم مخزن
ذخیره سازی، خوردگی و مشکلات ایجاد شده به طور خلاصه عبارتست از:
تشکیل لجن (sludge) در مخزن در اثر عدم استخراج کامل نفت کوره و
آب، انباشته شدن لجن در فیلترها در اثر محصولات ناشی از خوردگی و
پلیمریزاسیون هیدروکربورهای سنگین به علت اثر کاتالیزوری محصولات
ناشی از خوردگی، انباشته شدن لجن و صمغ های آلی در گرم کننده
سوخت، گرفتگی و خوردگی در نازل های پودر کننده نفت کوره