لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 47
ایران و منطقه خلیج فارس:
سناریوهایی برای مقابله با تحریم(
عباس ملکی
پرونده هسته ای ایران همچنان مفتوح است و کشورهای موسوم به پنج بعلاوه یک در حال مذاکره برای برداشتن قدم های بعدی در جهت واداشتن ایران به دست کشیدن از چرخه سوخت هسته ای هستند. علیرغم آنکه شواهد همگی دال بر آن است که میزان غنی سازی اورانیوم در تاسیسات نطنز بیشتر از 4 درصد نیست، اما تلاش برای نشان دادن ایران بعنوان کشوری که تهدید عمده برای کشورهای اروپایی و آمریکایی و بلکه تمام جهان است، از سوی مقامات آمریکایی، اسرائیلی و اروپایی و به تبع آن ها از سوی رسانه های بانفوذ ادامه دارد.
این چنین است که دو مسیر پا به پای یکدیگر در برابر توسعه ایران در حال پیشروی است. ابتدا تحریم های اشاره شده در قطعنامه های صادره از شورای امنیت ملل متحد بخصوص قطعنامه های 1737 و 1747، و دیگری تلاش آمریکا برای مهار ایران و تحریم های فرامرزی این کشور بخصوص در بخش های مالی و بانکی و همچنین در صنعت نفت و گاز و بخش های پژوهشی کشور است.
گرچه امیدواری برای پایان یافتن منازعه هسته ایران و غرب و رسیدن به یک راه حل بهینه مبتنی بر حفظ استقلال و حقوق ایران و همچنین رفع نگرانی کشورهای دیگر باقی است، اما به نظر می رسد که بحث در مورد تدوین استراتژی های اقتضایی و بررسی راه های مواجهه با تحریم ها و تضییقات تحمیلی از نوع بین المللی و در برابر فشارهای آمریکا ضروری باشد.
نویسنده معتقد است که اعمال تحریم علیه ایران و همچنین ایجاد فشار سیاسی و یا نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران اگر بخواهد تشدید گردد، این کار از طریق خلیج فارس محتمل تر است و مشخصات ژئوپلتیکی این منطقه و دسترسی طرف مقابل به این آبراه و کشورهای همسایه بستر مناسب برای این گونه امور را فراهم می سازد. از طرف دیگر نیز مزیت های ملی ایران در این منطقه متعدد و فرصت های فراروی کشور در مقابله با تحریم های موصوف از هر منطقه دیگر متصل به مرزهای ایران بیشتر است. در این مقاله من به دو موضوع خواهم پرداخت:
رفتار آمریکا در قبال ایران بر چه پایه هایی استوار است؟
چه راهکارهایی ایران را می تواند بر بقای خود مطمئن تر سازد؟
رفتار آمریکا در قبال ایران
ایالات متحده آمریکا از ابتدای پیدایش نفت در خاورمیانه در روابط خود با ایران دارای حساسیت ویژه و منحصر بفرد بوده است. این حساسیت گاه بصورت نزدیکی فوق العاده دو کشور خود را نشان داده است، مانند اظهار آمادگی مشارکت شرکت آمریکایی نفتی سینکلر در توسعه میادین نفتی ایران در کناره دریای خزر در 1300 شمسی با پیشنهاد توافقی مبتنی بر اختصاص 50 درصد سود آن به ایران در زمانیکه حداکثر سودی که شرکت مختلط نفت ایران و انگلیس به ایران می داد 15 درصد بود. یا مانند همکاری های ایران و آمریکا در پس از اشغال این کشور در 1320 در قالب کمک های اصل چهار و بخشی از طرح مارشال. یا مانند همکاری های سیاسی، امنیتی و نظامی دو کشور در پس از کودتای 28 مرداد 1332 در قالب تشکیل ساواک، ایجاد پیمان بغداد و سنتو، و قرارداد همکاری های نظامی مابین دوکشور در 1339، یا برنامه توسعه ایران در چارچوب یک مدل آمریکایی از بهمن 1341 و سرمایه گذاری های کلان آمریکا در ایران از 1349.
اگر آمریکا و ایران در همکاری با یکدیگر گوی سبقت از دیگران ربوده اند، در دشمنی نیز شدت و حدت ویژه ای داشته اند. تلاش انگلیس برای مبارزه با نهضت ملی شدن نهضت نفت ایران آنگاه به نتیجه رسید که دولت برخاسته از حزب دمکرات در واشنگتن جای خود را به دولت جمهوریخواه تندرو آیزنهاور داد و آنگاه برنامه سرنگونی دولت دکتر مصدق به ثمر رسید. یا شلیک موشک به هواپیمای مسافربری ایران در خلیج فارس توسط ناو وینسنس در 12 تیر 1367 که بروز نوعی دشمنی با ایران در حال جنگ با عراق بود که ایران باید پیام آن را درک می کرد. استراتژی بلندمدت آمریکا در برابر ایران اگر اضمحلال و براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران نباشد، حداقل مهار و کنترل آن که در منطقه خود قدرت اول نباشد است. در این زمینه مباحث متعددی مطرح است، اما ساده ترین آن به این موضوع باز می گردد که منطقه ایران کدام است؟ ایران وابسته به منطقه خاورمیانه، خلیج فارس، آسیای جنوب غربی، آسیای غربی، قفقاز، دریای خزر و آسیای مرکزی است و بخوبی پیداست که کشوری که مقسوم علیه مشترک این مناطق باشد، بالقوه تا چه انداز می تواند تاثیر گذار و پرنفوذ باشد. به یاد دارم که زمانی در 1999 در یکی از همایش های مربوط به دریای خزر از نماینده آمریکا در امور دریای خزر که با حرارت هرگونه منافع برای ایران در خزر را نفی نموده و شرکت های نفت و گاز بین المللی را از همکاری با ایران در دریای خزر و قفقاز برحذر می داشت پرسیدم که فرض کن که در آینده روابط تهران و واشنگتن به حالت عادی درآید و دو کشور دارای نمایندگی سیاسی در پایتخت دیگری باشند، آنگاه چگونه می خواهید با این مخالفت شدید فعلی منافع ایران در خزر را به رسمیت بشناسید و به شرکت های بالادستی توصیه نمائید تا در بخش های ایرانی خزر سرمایه گذاری نمایند؟ او در پاسخ گفت که ایالات متحده در مورد ایران و نقش منطقه ای این کشور وقت زیادی صرف نموده و استراتژی ها، سیاست ها و راهبردهای عملیاتی خود را طراحی نموده است. بنظر آمریکا، ایران همانند غولی است که یک پای آن در خلیج فارس و پای دیگر آن در دریای خزر است. آمریکا در مورد نفوذ ایران در خلیج فارس بسختی قادر است که آن را مهار نماید، اما در خزر این کار با توجه به ابتدایی بودن روابط بین کشورها و سرمایه گذاری های خارجی امکان پذیرتر است.
در دوران پس از انقلاب اسلامی ایران و پیدایش جمهوری اسلامی بنظر می رسد که در حال حاضر در منحنی سینوسی روابط ایران و آمریکا ما در نزدیکی پائین ترین و یا خصمانه ترین نقطه هستیم. در چنین حالتی ایالات متحده آمریکا برای مدیریت روابط خود با ایران به مجموعه ای از چشم انداز، ماموریت، راهبردها، سیاست ها و برنامه های عملیاتی رسیده است. این مجموعه دارای روابط سیستمیک با یکدیگر است، اگر چه بظاهر اجزای آن در تباین با یکدیگرند. در عین حال که پیاده نمودن برنامه های فوق، مسئولیت همه نهادهای اداری و نظامی سیستم سیاسی آمریکاست اما برای آنکه بصورت روزانه این کار پی گیری شود، افرادی در سطح عالی مدیریت در بخش های سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی آمریکا مسئولیت روزانه اجرای سیاست های فوق را علیه ایران به عهده دارند. نیکلاس برنز، دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در امور سیاسی و همچنین استوارت لوی دستیار وزیر خزانه داری آمریکا بخش های سیاسی و اقتصادی راهبردهای آمریکا علیه ایران را پی گیری می نمایند.
بنظر من این مجموعه دارای راهبردهای زیر است:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 47
ایران و منطقه خلیج فارس:
سناریوهایی برای مقابله با تحریم(
عباس ملکی
پرونده هسته ای ایران همچنان مفتوح است و کشورهای موسوم به پنج بعلاوه یک در حال مذاکره برای برداشتن قدم های بعدی در جهت واداشتن ایران به دست کشیدن از چرخه سوخت هسته ای هستند. علیرغم آنکه شواهد همگی دال بر آن است که میزان غنی سازی اورانیوم در تاسیسات نطنز بیشتر از 4 درصد نیست، اما تلاش برای نشان دادن ایران بعنوان کشوری که تهدید عمده برای کشورهای اروپایی و آمریکایی و بلکه تمام جهان است، از سوی مقامات آمریکایی، اسرائیلی و اروپایی و به تبع آن ها از سوی رسانه های بانفوذ ادامه دارد.
این چنین است که دو مسیر پا به پای یکدیگر در برابر توسعه ایران در حال پیشروی است. ابتدا تحریم های اشاره شده در قطعنامه های صادره از شورای امنیت ملل متحد بخصوص قطعنامه های 1737 و 1747، و دیگری تلاش آمریکا برای مهار ایران و تحریم های فرامرزی این کشور بخصوص در بخش های مالی و بانکی و همچنین در صنعت نفت و گاز و بخش های پژوهشی کشور است.
گرچه امیدواری برای پایان یافتن منازعه هسته ایران و غرب و رسیدن به یک راه حل بهینه مبتنی بر حفظ استقلال و حقوق ایران و همچنین رفع نگرانی کشورهای دیگر باقی است، اما به نظر می رسد که بحث در مورد تدوین استراتژی های اقتضایی و بررسی راه های مواجهه با تحریم ها و تضییقات تحمیلی از نوع بین المللی و در برابر فشارهای آمریکا ضروری باشد.
نویسنده معتقد است که اعمال تحریم علیه ایران و همچنین ایجاد فشار سیاسی و یا نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران اگر بخواهد تشدید گردد، این کار از طریق خلیج فارس محتمل تر است و مشخصات ژئوپلتیکی این منطقه و دسترسی طرف مقابل به این آبراه و کشورهای همسایه بستر مناسب برای این گونه امور را فراهم می سازد. از طرف دیگر نیز مزیت های ملی ایران در این منطقه متعدد و فرصت های فراروی کشور در مقابله با تحریم های موصوف از هر منطقه دیگر متصل به مرزهای ایران بیشتر است. در این مقاله من به دو موضوع خواهم پرداخت:
رفتار آمریکا در قبال ایران بر چه پایه هایی استوار است؟
چه راهکارهایی ایران را می تواند بر بقای خود مطمئن تر سازد؟
رفتار آمریکا در قبال ایران
ایالات متحده آمریکا از ابتدای پیدایش نفت در خاورمیانه در روابط خود با ایران دارای حساسیت ویژه و منحصر بفرد بوده است. این حساسیت گاه بصورت نزدیکی فوق العاده دو کشور خود را نشان داده است، مانند اظهار آمادگی مشارکت شرکت آمریکایی نفتی سینکلر در توسعه میادین نفتی ایران در کناره دریای خزر در 1300 شمسی با پیشنهاد توافقی مبتنی بر اختصاص 50 درصد سود آن به ایران در زمانیکه حداکثر سودی که شرکت مختلط نفت ایران و انگلیس به ایران می داد 15 درصد بود. یا مانند همکاری های ایران و آمریکا در پس از اشغال این کشور در 1320 در قالب کمک های اصل چهار و بخشی از طرح مارشال. یا مانند همکاری های سیاسی، امنیتی و نظامی دو کشور در پس از کودتای 28 مرداد 1332 در قالب تشکیل ساواک، ایجاد پیمان بغداد و سنتو، و قرارداد همکاری های نظامی مابین دوکشور در 1339، یا برنامه توسعه ایران در چارچوب یک مدل آمریکایی از بهمن 1341 و سرمایه گذاری های کلان آمریکا در ایران از 1349.
اگر آمریکا و ایران در همکاری با یکدیگر گوی سبقت از دیگران ربوده اند، در دشمنی نیز شدت و حدت ویژه ای داشته اند. تلاش انگلیس برای مبارزه با نهضت ملی شدن نهضت نفت ایران آنگاه به نتیجه رسید که دولت برخاسته از حزب دمکرات در واشنگتن جای خود را به دولت جمهوریخواه تندرو آیزنهاور داد و آنگاه برنامه سرنگونی دولت دکتر مصدق به ثمر رسید. یا شلیک موشک به هواپیمای مسافربری ایران در خلیج فارس توسط ناو وینسنس در 12 تیر 1367 که بروز نوعی دشمنی با ایران در حال جنگ با عراق بود که ایران باید پیام آن را درک می کرد. استراتژی بلندمدت آمریکا در برابر ایران اگر اضمحلال و براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران نباشد، حداقل مهار و کنترل آن که در منطقه خود قدرت اول نباشد است. در این زمینه مباحث متعددی مطرح است، اما ساده ترین آن به این موضوع باز می گردد که منطقه ایران کدام است؟ ایران وابسته به منطقه خاورمیانه، خلیج فارس، آسیای جنوب غربی، آسیای غربی، قفقاز، دریای خزر و آسیای مرکزی است و بخوبی پیداست که کشوری که مقسوم علیه مشترک این مناطق باشد، بالقوه تا چه انداز می تواند تاثیر گذار و پرنفوذ باشد. به یاد دارم که زمانی در 1999 در یکی از همایش های مربوط به دریای خزر از نماینده آمریکا در امور دریای خزر که با حرارت هرگونه منافع برای ایران در خزر را نفی نموده و شرکت های نفت و گاز بین المللی را از همکاری با ایران در دریای خزر و قفقاز برحذر می داشت پرسیدم که فرض کن که در آینده روابط تهران و واشنگتن به حالت عادی درآید و دو کشور دارای نمایندگی سیاسی در پایتخت دیگری باشند، آنگاه چگونه می خواهید با این مخالفت شدید فعلی منافع ایران در خزر را به رسمیت بشناسید و به شرکت های بالادستی توصیه نمائید تا در بخش های ایرانی خزر سرمایه گذاری نمایند؟ او در پاسخ گفت که ایالات متحده در مورد ایران و نقش منطقه ای این کشور وقت زیادی صرف نموده و استراتژی ها، سیاست ها و راهبردهای عملیاتی خود را طراحی نموده است. بنظر آمریکا، ایران همانند غولی است که یک پای آن در خلیج فارس و پای دیگر آن در دریای خزر است. آمریکا در مورد نفوذ ایران در خلیج فارس بسختی قادر است که آن را مهار نماید، اما در خزر این کار با توجه به ابتدایی بودن روابط بین کشورها و سرمایه گذاری های خارجی امکان پذیرتر است.
در دوران پس از انقلاب اسلامی ایران و پیدایش جمهوری اسلامی بنظر می رسد که در حال حاضر در منحنی سینوسی روابط ایران و آمریکا ما در نزدیکی پائین ترین و یا خصمانه ترین نقطه هستیم. در چنین حالتی ایالات متحده آمریکا برای مدیریت روابط خود با ایران به مجموعه ای از چشم انداز، ماموریت، راهبردها، سیاست ها و برنامه های عملیاتی رسیده است. این مجموعه دارای روابط سیستمیک با یکدیگر است، اگر چه بظاهر اجزای آن در تباین با یکدیگرند. در عین حال که پیاده نمودن برنامه های فوق، مسئولیت همه نهادهای اداری و نظامی سیستم سیاسی آمریکاست اما برای آنکه بصورت روزانه این کار پی گیری شود، افرادی در سطح عالی مدیریت در بخش های سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی آمریکا مسئولیت روزانه اجرای سیاست های فوق را علیه ایران به عهده دارند. نیکلاس برنز، دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در امور سیاسی و همچنین استوارت لوی دستیار وزیر خزانه داری آمریکا بخش های سیاسی و اقتصادی راهبردهای آمریکا علیه ایران را پی گیری می نمایند.
بنظر من این مجموعه دارای راهبردهای زیر است:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 70
تاریخچه مخابرات استان فارس
تاریخ ارتباطات مخابراتی در استان فارس در حدود یکصد سال پیش می رسد. در آن زمان، استعمار پیران در جهت سیاستهای استعماری خود و برای تحت سلطه در آوردن، کشور خط تلگرافی بن بندر بوشهر و تهران ایجاد نمود. این خط تلگرفای که توسط کمپانی هند شرقی کشیده شد از مسیر برازجان، کازرون، شیراز و ... می گذشت و به تهران می رسید.
این تلفن منحصراً ارتباط داخلی مشترکین را فراهم نمود و از نوع سیستم معناطیسی بود. مجموع شماره تلفن های مغناطیسی نصب شده تا سال 1338 ه. ش. به 1100 شماره رسید. اولین مرکز خودکار شهری شیراز با نصب اولیه 3000 شماره شروع به کار نمود. کل شماره های نصب شده در استان فارس تا شروع انقلاب اسلامی ایران جمعاً 47000 شماره بود که 25000 شماره در شهر شیراز و مابقی در شهر جهرم و آباده مشغول بکار بود.
با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامیمان به رهبری رعیم عالیقه حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (ره) تحولات عظیمی در سیستمهای مخابراتی صورت گرفت و رشد چشمگیری در توسعه ارتباطات حاصل شد. احداث مراکز تلفن در سطح استان، مراکز شهرستانها، ساخت ایستگاههای عظیم مخابراتی در قلل مرتفع، راه اندازی شبکه دیتا و راه اندازی تلفن سیار (تلفن همراه) از تحولات مخابراتی استان فارس در سالهای اخیر می باشد.
لازم به توضیح است:
علاوه بر توسعه مراکز مخابراتی از لحاظ کمیت، از نظر کیفیت نیز با استفاده از پیشرفته ترین صنعت مخابراتی روز، سوئیچ دیجیتال و فیبر نوری، اقدامات وسیع دیگری نیز انجام پذیرفته است. کارکنان شرکت مخابرات استان فارس علاوه بر زمینه تخصصی و کاری خود، همپای ملت سلحضور ایران با شروع جنگ تحمیلی در جبهه های نبرد حق علیه باطل عزیمت نمودند که علاوه بر تأمین ارتباطات مخابراتی منطقه، در عملیات رزمی نیز شرکت مستقیم داشته اند و حاصل آن تقدیم یازده شهید و بیش از 100 نفر جانباز می باشد.
تاریخچه مخابرات ایران
وزارت پست و تلگراف و تلفن یکی از سازمانهای بسیار گسترده خدماتی، فنی و تحقیقی و تولیدی دولت ایران است. این وزارتخانه با بهره گیری از نیروی دست و اندیشه ده ها هزار متخصص، کارشناس مهندس کارمند و کارگر با استفاده از دستگاههای پیچیده مکانیکی، الکتریکی و الکترونیکی وظایف بسیار مهم و حساسی را در قالب سازمان و تشکلات منظم، در جهت رسیدن به هدفهای کمی و کیفی بر عهده دارد.
وزارت پست و تلگراف و تلفن، از یک سو خدمات خود را در همه ی شهرها و روستاهای ایران حتی درون خانه ها در اختیار مردم قرار می دهد و از سوی دیگر با سازمانهای بین المللی و کشورهای دیگر در ارتباط است. اهمیت و نقشی که این سازمان در امور اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی و سیاسی و نظامی کشور دارد بسیار ارزنده است و از همین رواست که دولت سرمایه عظیمی را به این وزارتخانه اختصاص داده است.
وزارت پست و تلگراف و تلفن که ابتدا از پیوند وزارت تلگراف، وزارت پست و شرکت تلفن ایران به وجود آمده اکنون سازمان بسیار وسیعی شامل بخشهای تحقیق، تولید، طراحی، نصب، بهره برداری و نظارت بر فعالیت های بیش از 320 کارخانه تجهیزات مخابراتی و الکترونیکی خصوصی است.
وزارت تلگراف در سال 1255 خورشیدی تأسیس شد و مسئولیت ان به امین الملک سپرده شد. سی سال بعد در سال 1288 وزارت پست با وزارت تلگراف یکی شد. وزارت پست و تلگراف بود که زیر نظر یک وزیر اداره می شد. در سال 1306 شمسی در زمان وزارت قاسم صور اسرافیل ساطمان جدیدی برای یکی کردن این دو بخش وزارتخانه تنظیم شد و امور حسابداری، کارگزینی و بازرسی دو بخش را هریک در یک اداره جای داد.
شرکت تلفن ایران در سال 1284 خورشیدی تأسس شد و تا سال 1308 با سرمایه و مدیریت شرکت خصوصی اداره می شد و وزارت پست و تلگراف و تلفن (پ- ت- ت) تأسیس شد. در پایان اسفند 1308 وزارت پست و تلگراف و تلفن علاوه بر سازمان مرکزی، دارای 236 مرکز پستی و تلگرافی بود. این مراکز از لحاظ موقعیت و اهمیت کار به 5 درجه تقسیم می شدند. سازمان مرکزی وزارتخانه شامل 11
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
"فارس" در لغت
چند سالی ست که واژه و مفهوم «فارس» در بازار اهل سیاست و نظریه پردازان بخشی از طیف «چپ» دگماتیک (۱) و نیزبسیاری از نژادپرستان و قبیله گرایان ایرانی رونق یافته و در کوشش های «فکر» سازی و نظریهء پردازی آنان از اهمیت ویژه ای برخوردار گشته و به نغمهء ناسازِپرطنین وهیاهویی بدل شده است. تا آنجا که بسیاری از آنان بنیاد تئوری های ایران گریزو تفرقه افکن خود را بر ِتفسیرهای مجعول و مقلوبی از این مفهوم استوار می دارند که بنا بر انگیزه های سیاسی خاص و درجهت منافع و اغراض و امیالِ قدرت های خارجی و برخی دول همسایه طی سالیان دراز ، بیرون از مرزهای ایران تدارک دیده شده و در سرزمین ما پراکنده و ترویج می شود!
مرد با نامحرمان چون بندی است
ای بسا هندو و ترک همزبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگر است
همدلی از همزبانی خوشتر است
جلال الدین محمد مولوی بلخی رومی
این تفسیر از واژه و مفهوم «فارس» می کوشد تا نخست زبان فراقومی ، فرانژادی وفراملی فارسی را به فارسی زبانان ایران امروزی منتسب و منحصر کند و نقش و اهمیت ، فرهنگی و هویت ساز و پیوند بخش ِِاین زبان رادر تاریخ درازدامن کشور ما ، درمیان اقوام وتیره های گوناگونِ ایرانی نادیده انگاشته و آن را هم عرض با دیگر زبان ها و گویش ها و خرده زبان های رایج درایران فرا نماید. و بدین گونه فارسی گویان ایران را «ملت» یا «قوم» ویژه ای به نام «قوم فارس» یا «ملت فارس» بنامد، تا از این طریق بتواند، تئوری های دشمن ساخته و زنگار زده ای که ایران را کشوری «کثیرالملّه» می خوانند و مدعی وجود «ستم ملی» ازسوی «ملت ستمگر فارس» برضد «ملت های ستم دیده و متعدد ساکن ایران» هستند، اعتبار بخشید ه ودر جهت تحقق اهداف آشکار و پنهان و صدساله برخی همسایگان طمعکاربه کار اندازد و برای مطالبات هذیان آلود ِبرخی خردباختگان، یا مزدبگیران سیاسی دستگاه نظری فراهم سازد وهم عنان با برنامه ها و امیال قدرتهای بدسگال جهانی و تحریکات بین الملی ، برای اقداماتِ تفرقه افکن و فتنه انگیزداخلی مشروعیت حقوقی و انسانی تدارک بیند!
از این رو توضیح و تشریح ِحقیقت این مفهوم و بسیاری ازمفاهیم ِقلب شده و تحریف گشتهء دیگر،از نظرگاه تاریخی و فرهنگی ، بیش تر ازهمیشه به ضرورتی فوری بدل شده است . خاصه در این زمانهء غوغا و در این ایام ِسیاه ، که «حکومت ابلیسی فقهای شیعه» (۲) ، ایرانیت و هویت و فرهنگ و میراثِ گذشته تاریخ درازدامن ِکشور ما را بی شرمانه درحلقهء هجوم ِانواع گرگ ها «به امانِ خدا» رها کرده است.
امیدوارم که دانشوران و محققان اهل فن، چنان که شایسته است دراین زمینه بکوشند ، باشد تا به مدد آگاهی ، خورشیدِ حقیقت از نگاه جوانان این مرز و بوم رخ نپوشد و در میان لای و لجنی که استبداد دینی حاکم در فضای ذهنی و فرهنگی ایرانیان پراکنده است مدفون نماند و دروغ و دغلی که با هزار تأسف به مذهب مختار ومسلط جامعهء ما مبدل شده است ، به برادری ها و همبستگی های هزاران سالهء اقوام ِایرانی گزند نرساند!
این اصطلاح ِ«فارس» که به مُسامحه یا به عمد به جای «فارسی زبان» به کار می رود، بسیار مورد توجه وعنایت خاص برخی نظریه پردازان بوده و ستون فقرات نظریه ایست که می کوشد تا همهء کسانی را که به فارسی سخن می گویند، زیر پرچم ِ ِ«قوم» یا «ملّتِ» ویژه ای گرد آورد و آنان را« قوم فارس » یا«ملتِ فارس» بنامد تا بر اساس ِآن بتواند گویندگان زبان ها ومتکلمین به دیگر گویش های رایج در سرزمین ایران را در برابر وی قرار داده و وجود «ملت های ستم دیده» را در این کشور به اثبات برساند! حال آنکه کلمه «فارس»، در تاریخ و در ادبیاتِ فارسیِ۱۱۰۰ سالهء ایران ، هرگز به معنای «فارسی زبانان» به کار نرفته است!
در طول قرن ها، سرزمین های ایران و هند و آسیای مرکزی و آسیایِ صغیرــ از مرزِ چین گرفته تا کرانه های شرقی اروپا ــ گاهواره و میزبان و پناهگاهِ زبان فارسی بوده و طیّ دوران های متمادی و مُستمرّمردم ِبیشماری ازاقوام و نژادهای گوناگون به زبان ِفارسی یا دری متکلّم بوده اند و رفتار و روحیات و فرهنگشان با این زبان گره خورده و در این زبان تبلور یافته است .
همواره و در همهء این سرزمین ها سخن گویان ِبه زبانِ فارسی را نه «فارس» ، بلکه «فارسی زبان» یا «پارسی گو» نامیده اند! (۳)
کلمهء «فارس» در مفهوم ِسیاسی اش وهمراه با بارتبلیغاتی خاصی که برآن تعبیه شده و رایج کرده اند ، پدیده ای ست نو ظهور که عمری کمتر از صد سال دارد و ار دستگاه های تئوری سازی و دفاترِ ایدئولوزیکِ حزب کمونیستِ شوروی یا ازسوی تاریخ سازانِ و ملت تراشانِ نژاد پرست ِترکیهء آتاتورکی و نیز پان عربیست های بعثی یا ناصری به منظور ایجادِ تفرقه درمیانِ ملتِ ایران ایجاد شده و طی چندین دههء گذشته بی وقفه بر ضدّ منافع ِملی ِمردم ایران به کار برده می شود !
این اصطلاح را خصوصاً در مقابلِ اصطلاح ِ« ترک» قرار می دهند و از «ترک» هم نه ترک زبان، بلکه «قوم ِترک» و «ملّت ِترک» مراد می کنند، حال آنکه واژهء «ترک» در ایران به معنای ترک زبان و متکلّم به زبانِ ترکی ست و نه ترک نژاد یا «ملیّت» یا «ملّتِ» ترک (۴). بنا بر این، می باید به کاربرد دقیق ِاین واژه توجه کرد و همواره در نظر داشت که کلمهء «فارس» درطول ِتاریخ ِایران ، به دو مفهوم به کار رفته است ، نخست در مفهوم ِ تاریخی اش و آن اشاره به یکی از اقوامِ ایرانِی ساکنِ جنوبِ ایران یعنی قومِ «پارس» است که معرّبِ آن می شود «فارس» و از این قوم ، دو خاندانِ بزرگ ، در ایران ِپیش از اسلام به شاهنشاهی رسیده اند ، یکی هخامنشیان و دیگری ساسانیان. (۵)
مفهوم ِمصطلح ِدوم ، کاربُردِ جغرافیائی ِاین واژه است و آن : منطقهء وسیعی ست که قسمتی ازجنوب و جنوبِ باختریِ کشورِ ایران را شامل است و تقریباً از یازده قرن پیش از میلادِ مسیح محل سکنای رشید ترین طوایفِ آریایی به نامِ «پارس» بوده و به همین مناسبت به «پارس» یا «فارس» موسوم گردیده است(۶) این واژه گاهی به سراسرِ خاکِ ایران نیزاطلاق می شده است. صورتی از این کلمه را که در زبانِ انگلیسی از اصل ِیونانی گرفته اند ، به جای لغتِ ایران به کار می برند والبته کاربرد رسمی این وازه به جای کلمهِ «ایران» از سوی کشورهای بیگانه ، به درخواستِ دولتِ ایران در زمانِ حکومت رضا شاهِ پهلوی از رواج افتاده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
استان فارس
در حال حاضر استان فارس با وسعتی حدود 124 هزار کیلومترمربع در جنوب غربی ایران واقع است و نزدیک به 8 درصد مساحت کل کشور را تشکیل می دهد. این استان از شمال محدود است به استان اصفهان ، از شرق به استانهای یزد و کرمان، از جنوب به استان هرمزگان و از غرب به استانهای بوشهر و کهکیلویه و بویراحمد متصل است .در گذشته نه چندان دور استانهای هرمزگان ، بوشهر، کهکیلویه و بویر احمد و قسمتی از مناطق استانهای اصفهان، یزد، خوزستان و کرمان جزو خطه فارس قرار داشته است .آب و هوای فارس :آب و هوای فارس متنوع و چهار فصل است . دمای سالانه تا حدود 9 درجه سانتیگراد تفاوت دارد. میانگین کل دمای استان 18 درجه و دردامنه 14 تا 23درجه سانتیگراد تغییر می کند. حداکثر مطلق دما تا 48 درجه سانتیگراد نیز پیش می رود.متوسط میزان بارندگی در نواحی مختلف فارس متفاوت و از 100 تا 400 میلی متر در نوسان است .تقسیمات کشوری :بر اساس ، آخرین تقسیمات کشوری ، فارس دارای21 شهرستان ، 64 بخش و 184 دهستان است . مرکز فارس شیراز با 1.432.824 نفر جمعیت میباشد.جمعیت :بر اساس آخرین آمار 1375 فارس دارای 3.817.036 نفر جمعیت با تراکم 308 نفر اعلام گردیده است . از این تعداد جمعیت 5/56 درصد آن در نقاط شهری ، 42 درصد در نقاط روستایی پراکنده اند. 5/1 درصد جمعیت نیز بصورت غیر ساکن در استان فارس بسر می برند .جمعیت عشایر فارس شامل ایلات قشقائی ، خمسه ، ممسنی و لرهای کوهمره میباشد.نرخ رشد جمعیت در فارس 8/1 درصد است ( متوسط کل کشور9/1 ) زبان و مذهب :زبان مردم فارس ، فارسی است ، اما بعضا" بسبب وجود قبایل و ایلات مختلف زبانهای ترکی ، لری و حتی عبری و ارمنی و آسوری بصورت کم و بیش در فارس معمول است . بیش از 55/99 درصد مردم فارس مسلمان و شیعه میباشند، بقیه را جامعه کلیمیان ، زرتشتیان و مسیحیان تشکیل می دهد .اقتصاد استان فارس :استان فارس تولید کننده 27/4 درصد محصول ناخالص داخلی کشور است و ازاین بابت پنجمین به حساب می آید. در ساختار اقتصادی فارس 7/23 درصد را تولیدات کشاورزی ، 7/28 درصد را تولیدات صنعتی ، 46 درصد را خدمات و بقیه یعنی 6/1 درصد را سایر محصولات تشکیل می دهد. درآمد سرانه فارس بیش از 6 میلیون ریال محسابه می گردد و نرخ پس انداز فعلی 25 درصد است .استان فارس در رشته صنایع شیمیائی و پتروشیمی ، الکتریکی و الکترونیکی ، صنایع نساجی ، صنایع تبدیلات کشاورزی ، خدمات مالی و بویژه در صنایع دستی دارای پتانسیل بالایی است و لذا این گونه صنایع میتواند محل جذب سرمایه های عظیم داخلی و خارجی قرار بگیرد.استان فارس در زمینه فرهنگ صنایع دستی که در اشتغالزایی نقش بسیار عمده ای را بعهده دارد دارای غنای بالایی است و در شرائطی که روستاها به سبب عدم پاسخگویی اقتصادی بویژه از نظر زمین و آب کفایت ندارند ، توجه به صنایع دستی و فراورده های دستی که دارای خاستگاه روستایی است امر مهمی بنظر می رسد و حتی یک ضرورت ملی را ایجاب می کند.5-1- نیروی انسانی و اشتغال :از کل جمعیت مشغول به کار استان فارس 21/26 درصد در بخش کشاورزی ،25 درصد در بخش صنعت و 79/48 درصد نیز در بخش خدمات قرار گرفته اند.وجود چنین آماری در مقایسه با ارزش افزوده ای که ایجاد می نمایند، بهره وری مناسبی را نشان نمی دهد.نرخ مشارکت مردان در کل استان 4/53 درصد وبرای زنان 8 درصداست .نرخ خام فعالیت بصورت نسبت جمعیت فعال ( شاغل و بیکار ) به کل جمیعت استان 6/25 درصد است . وجود چنین ساختار اقتصادی بارتکفلی معادل 3/3 را در استان بوجود آورده است که البته بی شباهت به کل کشور (1/3) نیز نمی باشد.استان فارس از نظر اشتغال در وضعیت بدی قرار نگرفته است . نرخ بیکاری طبق آخرین محاسبه در سال 82 بالغ بر 6/8 درصد که در مقایسه با رقم کل کشور (6/11) مطلوب بنظر می رسد.5-2- تولیدات استان فارس :الف ) تولیدات عمده کشاورزی :استان فارس در تولید محصولات کشاورزی مانند گندم ، ذرت ، انجیر ، انار و انگور مقام نخست در کشور را دارد . در تولید جو و مرکبات مقام دوم ودر تولید پنبه ، گردو، چغندرقند، گوجه فرنگی و برنج مقام سوم را دارا می باشد،ضمن اینکه در تولید محصولاتی مانند خرما، حبوبات، پسته ، زعفران وغیره نیز درجایگاه مناسبی قرار دارد .ب ) تولیدات صنعتی :بخش صنعت فارس با سرمایه ای بیش از 2.738میلیارد ریال ، اشتغالی بالغ بر55.734 نفر ایجاد کرده است . عمده این سرمایه گذاری درزمینه پتروشیمی غذایی و داروئی ، صنایع فلزی و برق و الکترونیک ،صنایع شیمیائی ،سلولزی نساجی و چرم ، کاشی وسرامیک قرار دارد که اغلب دارای مزیت صادراتی نیز میباشند.5-3- معادن :فارس دارای ظرفیت های بالقوه معدنی بسیار بالایی است . در حال حاضر 170معدن فعال در فارس شناسایی و مورد بهره برداری قرار دارد که سالانه تا 8/2میلیون تن مواد معدنی استخراج می گردد. عمده معادن موجود شامل سنگهای معدنی چینی ، مرمریت ، گرانیت ومواد آهکی ، گچ ، خاک صنعتی ونسوز،سرب وروی ، کرومیت ، مس ، منگنز، کبالت، باریت، بوکسیت وغیره میباشد.5-4- صنایع دستی فارس :صنایع دستی فارس از نظر کیفیت ، مرغوبیت بویژه در بخش فرش های دستباف شامل قالی ، گبه ، گلیم وخاتم سازی ، منبت کاری ، قلمزنی ، کاشی وغیره از محبوبیت وشهرت جهانی برخوردار است . این اقلام بخصوص درزمینه صادرات جایگاه عمده وشناخته شده ای را بخود اختصاص داده است . ارزش صادرات فرش فارس درسال 1380حدود 100 میلیون دلار بوده است . این بخش از صنایع دستی دارای امکانات گسترش و اشتغالزایی بالایی میباشد.هم اکنون در فارس حدو000,180نفر در این رشته مشغول بکارند که امکان گسترش تا چند برابر را دارد.5-5 – تجارت خارجی :موقعیت ویژه استان فارس و همجواری با کشورهای حاشیه خلیج فارس وداشتن ارتباط تاریخی و قومی با مردم منطقه خلیج فارس ، این استان را در شرایط تجارت خارجی مناسبی قرار داده است .دراستان فارس در سال 1381 نزدیک 500 میلیون دلار صادرات اعلام شده که تا میزان 71 درصد آن را محصولات صنعتی تشکیل داده است . سایر اقلام صادراتی فارس را محصولات کشاورزی ، فرش ، صنایع دستی ، مواد معدنی وغیره تشکیل می دهد.5-6- جاذبه های گردشگری فارس :فارس سرزمین پارسیان است که مردم جهان ایران را با این نام و نشانی می شناسند. استان فارس یکی از پرجاذبه ترین و پرقدرت ترین مناطق گردشگری و توریستی جهان را تشکیل می دهد. در این استان تعداد 288 مورد جاذبه ،شامل :148 مورد باستانی ، تاریخی ، مذهبی و فرهنگی ، 125 مورد جاذبه طبیعی ،15 مورد جاذبه تاریخی – طبیعی وجود دارد . شهر شیراز بعنوان مرکز استان از کهن ترین زمان تاریخی ایران وجود داشته است و لذا بیشترین آثار مهم تاریخی و فرهنگی را نیز در خود جای داده است . این شهر از زمان هخامنشیان وجود داشته است ، لیکن رونق آنرا در تاریخ بعد از ظهور و ورود اسلام می دانند. عمده این رونق در زمان دیلمیان ، اتابکان ، آل اینجو و ال مظفر وبخصوص در دوره زندیه اتفاق افتاده است .آثار باستانی :شامل نقوش برجسته ایلامی ، پاسارگاد، تخت جمشید ، دخمه سنگی ، قصرابونصر، نقوش ساسانی برم دلک ، آتشکده های ساسانی ، شهرمعروف شاپور(بیشابور) ، کاخ شاپور ، مجسمه شاپور ، تنگ چوگان ، آتشکده جره ، نقش رجب ، نقش رستم ، کاخ ساسان ، تنگ براق ، آتشکده کاویان ، دارابگرد و قعله دختر وغیره همه این آثار زمینه مطالعه