لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن .doc :
روانشناسی تفاوتهای فردی
تعریف
فواید آشنایی با تفاوتهای فردی
تاریخچه
عوامل موثر در تفاوتهای فردی
روشهای اندازه گیری تفاوتهای فردی
هوش
انگیزش
شخصیت
تفاوتهای بین دو جنس
ا) مقدمه و تعریف:
امروزه توجه به آموزش و پرورش از شاخصهای عمده وتوسعه جوامع انسانی محسوب میشود . یعنی کشورها نه بر اساس رشد و توسعه اقتصادی بلکه بر اساس میزان توجه به آموزش وپرورش مورد ارزیابی قرار میگیرند . برای ارزیابی میزان توسعه آموزش و پرورش به میزان توجه آموزش و پرورش به امر تفاوتهای فردی دانش اموزان اهمیت داده می شود. همان گونه که میدانیم هیچ انسانی کاملاً شبیه به دیگری نیست . این تفاوتها در همه جا وبین همه انسانها تی در بین دوقلوها وحتی دوقلوهای هم شکم یکسان ملاحضه میشود . این تفاوتها به گونهای است که به جرات میتوان ادعا کرد به تعداد انسانها روی زمین یعنی شش میلیارد انسان استثنایی وجود دارند که در کنار هم زندگی میکنند . این مساله هم در تفاوت سر انگشتان انسان مشهور ایت و هم در حیطههای غیر مادی همچون ابعاد عاطفی ، احساسی ، روانی و شناختی ، البته این امری است که باید آن را به فال نیک گرفت چون ار رازهای خلقت است زیرا همین تفاوتها وناهمسانی هاست که ادامه زندگی میسر میسازد از امام صادق (ع) نقل است که فرمودهاند اگر قرار بود انسانها با هم برابر باشند هر آینه هلاک میشوند .تفاوتها موجب جدایی بین انسانها و در عین جال موجب آن است که هر فرد بر اساس ویژگیهای خاص خویش رشد کند.
حقیقت این است که بین انسانها تفاوت هر چند اندک وجود دارد . چه آن تفاوتهایی که مربوط به ظواهر جسمانی ماننداندازه قد، چاقی و لاغری ، رنگ پوست است و آن را می توان براحتی مشاهده کرد . وچه تفاوتهای رفتاری ، عاطفی و شخصیتی که در پاسخ به محیط و پدیده های مختلف خود را آشکار می سازد. در برابر یک محرک،پدیده یا حادثه انسانها رفتارهای متفاوت از خود نشان می دهند و در حل یک مسئله انسانها راه حلهای مختلفی را بر اساس علائق ، نگرش و سوابق تجربی خود پیدا می کنند . چرا انسانها رفتار ویا رفتارهای متفاوت دارند ؟
از زاویه ای دیگر، علی رغم اینکه انسانها با هم متفاوتند، بسیار به هم شبیهند. به نظر ما وجود شباهتها در بین انسانها از اهمیت ویژه ای بر خوردار است . در یک کلام همه افراد چه ناشنوا ، چه عقب مانده ،چه نابینا به خاطر ویژگیهای مشترکشان که بسیار زیاد نیز است انسان می نامیم. پس مسئولیت عظیمی بر گردن ما وجود دارد یعنی وظیفه انسانی ما حکم می کند در برابر همه آنها رفتاری بشر دوستانه داشته باشیم. به همین سبب است که سازمانهای بین المللی و منطقه ای در دفاع از حقوق انسانها بوجود آمده است و تمامی کشورها را ملزم کرده است تا پیمان نامه های مختلفی نظیر حقوق بشر ، حقوق کودک ، حقوق اسراء را امضاء و اجرا نمایند . در همه این پیمان نامه ها به حقوق انسانها بدون توجه به رنگ پوست ، نزاد و میزان هوش توجه جدی شده است.
همین تشابه آنهاست که جوامع انسانی را میسازد . فطرت انسان در گرایش به جمع دارد و از افزوگرایران است وهمین مساله موجب نزدیکی انسانها ودر نتیجه تشکیل اجتماع میشود که خود زیر بنابر تشکیل تمدن عظیم بشر با پیشرفتهای حیرت انگیز علمی گشته است
هر انسانی از بعضی جنبه ها شبیه همه انسانهای دیگر است.(شباهتها در زمینه هایی مانند : یادگیری ، رشد و کارکرد اعضای بدن)
شبیه بعضی انسانهای دیگر است. (تفاوتها با افراد دیگر و وجه اشتراک با بعضی در مواردی نظیر: جنس هوش ، نژاد )
شبیه هیچ انسان دیگری نیست.(یگانگی ها در زمینه هایی مانند: تجارب شخصی، تاریخچه زندگی)
روانشناسی دانش جذابی است. اگر چه از تأسیس آن توسط ویلهلم وونت (دانشگاه لایپزیک آلمان) در سال 1879 بیش از 127 سال از عمر آن نمیگذرد، اما در این سالها مطالعات علمی نظریه پردازان بزرگ و تحقیقات آنها این دانش جوان را به عنوان یکی از کاربردیترین علوم انسانی درآورده است. امروزه کمترین جایی سراغ داریم که روانشناسی در آن نفوذ نکرده باشد
به اعتقاد اکثر روانشناسان ، روان شناسی را می توان اینگونه تعریف کرد:
روان شناسی یعنی مطالعه علمی رفتار و فرایند های ذهنی
روان شناسی تجربی: در این رشته روان شناسی روان شناسان بیشترین توجه خود را به فرآیندهای کلی نظیر ،یادگیری، ادراک و تفکر معطوف داشتند.در این شاخه روان شناسی به شباهتهای افراد توجه می شود.
(اصول کلی حاکم بر رفتار افراد)
روان شناسی همبستگی: این شاخه روان شناسی که به نامهای روان شناسی اختلافی ، روان شناسی همبستگی نگر و روان شناسی تفاوتهای فردی معرفی شده است. توجه خود را بیشتر به حوزه تفاوتهای فردی متمرکز نموده است.
روان شناسی تفاوتهای فردی یعنی:
مطالعه علمی تفاوتهای بین افراد
2) فواید آشنایی با تفاوتهای فردی
افزایش دانش
توجه به این نکته که هرکس توانایی انجام دادن هر کاری را ندارد.
آگاهی به والدین در خصوص تواناییهای کودکان و نوجوانان
توجه به این نکته که رشد انسان با همدیگر تفاوت دارد.
آگاهی به والدین دانش آموزان استثنایی
آگاهی معلمان در خصوص نوع برخورد با دانش آموزان بدو ورود به هر مفطع
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
فهرست
1: خلاصه اجرایی
2: کلمات کلیدی
3: مقدمه
4: ارزشها و اخلاقیات در دنیای متغیر
5: وقتی جامعه تغییر می کند، انتظارات نیز تغییر خواهد کرد.
6: میدان دید
7: ارزشها، اخلاقیات و حسابداری
8: تعیین و توسعه ارزشهای رفتاری سازمانها
9: راهنمایی با نمونه
10: راهنمایی طبق اصول و مقررات از طریق CMA
11: راهنمایی طبق اصول از طریق همه مدیران و ناظران
12: نظام اخلاقی و کنترل های داخلی
13: تقاضای عملی- تبدیل خواسته به واقعیت
14: همه اصول با حقوق مردم شروع می شود.
15: نقش مهم آموزش کارمندان
16: تبدیل اخلاقیات به وجدان کار
17: اخلاقیات به عنوان روشی برای مدیریت کار
18: تلفیق قانون های اخلاقی به پروژه تجارت
19: سنجش و اصلاح رضایتهای اخلاقی
20: حلقه بازتاب عملکرد انسان
21: کاربرد ابزار بررسی
22: اهمیت خروجی- چارچوب (لو دادن خطاکاران)
23: توضیحات
24: مراجع و منابع
چکیده اجرایی:
بعنوان تحول اقتصادی برای واقعیت مدیریت دانش در قرون 21 که در آن دارایی نامحسوسی کانون اصلی بهره رقابتی است، رفتار فردی از رهبران به کارمندان اصلی می تواند شهرت سازمان را بوجود آورد یا از بین ببرد.
این موضوع می تواند تأثیر مهمی روی شهرت یک سازمان، ارزش سهام آن سازمان و توانایی جذب و حفظ مشتریان و کارمندان دارد و این موضوعات به خوبی افزایش خطر نارضایتی های گزارش شده تأثیرگذار است. سیاست جهانی تأثیر موضوعات رفتاری را افزایش می دهد. در کشورهایی که فرهنگ های مختلف دارند، استاندارد ارزشی و اخلاقی سازمانها نیز ممکن است فرق کند. کارمندان در هر کشوری ممکن است پیش زمینه های متفاوتی دارا باشند جایی که اعمال ملی سنتی سازمان مادر و مقام بالاتر تفاوت خواهد کرد افراد مسافرتهای بین کشوری می کنند برای اینکه تحصیلات کسب کنند. هر موضوعی در نیاز هر سازمان برای تشخیص اصول رفتاری خود اثرگذار می باشد، در طی تشخیص ارزشهای ساختاری اش و از این یک نظامنامه اخلاقی و راهنمای شرکتهای سهامی ایجاد می شود که رهنمودهایی را در تصمیم گیری هم در قسمتهای داخلی و هم در روابط خارجی و تجهیزات پیروی از قانون فراهم می کند. چنین راهنمایی هایی یک عنصر مهم در ایجاد یک چارچوب برای مدیریت اخلاقی می باشد. این اظهارات حسابداری مدیریت روی اینکه چه چیزی ضروری است برای ایجاد توجه به هدایت اخلاقی و اینکه چطور روی مدیریت خط و کنترل های داخلی اثر می گذارد متمرکز می شود. SMA گامهای مورد نیاز سازمان ها را برای اینکه ارزش های شرکتی را روشن کند و تشخیص و توسعه دهد، توضیح می دهد و از اینهاست که نظامنامه رفتار اخلاقی ایجاد می شود.
مهمتر از همه اینکه نشان می دهد چطور مافوق ایجاد کلمات و لوح های روی دیوار حرکت کنیم برای واقعیتی که تعهد واقعاً روشی می شود که سازمان بر مبنای روزانه عمل کند. در این میان، خطر مربوط به رفتار فردی و تصمیم گیری می تواند مربوط به فرایندهای مدیریت کلی طرح ریزی، سازمان دهی، کارمندان، جهت گیری و کنترل باشد و هم چنین موضوعات وابسته به اصول تصمیم گیری که می تواند با رفتار راهنمایان و رهبران، فرآیند کار شرکت، روابط بین بخشها و نظامهای اندازه گیری و کنترل شود همراه می شود.
سازمان هایی که در یک هیئت بر مبنای استقرار توقعات رفتاری در طی نظامنامه اخلاقی جانشین می شود یک اساس و مبنا برای ارزیابی خطرات افزایش یافته، ایجاد خواهد کرد و هم چنین شفافیت بیشتری برای افراد مسئول در حاکمیت شرکتهای سهامی ایجاد خواهم کرد و همینطور افزایش می دهد احتمال اینکه تعهداتی در کلمات ایجاد شود که واقعاً در عمل هم به کار برده می شود. همانطور که نتیجة CEO و CFO، نیاز به تعهداتی دارد که نشانة رضایت خواهد بود با درجه بالاتر دانش انجام می شود و مطمئناً کلمات و اعمال در حقیقت به هم پیوسته اند و با هم همراه می باشند.
کلمات کلیدی: اخلاقیات، رفتار مطابق با اصول و مقررات، نظامنامه اخلاقی، SOX، قانون sarbaxes-oxely، رضایت و اطاعت، ارزشها.
مقدمه: در حالیکه اخلاقیات موضوع جدیدی نیست، ولی به عنوان نتیجه بازنمود حوزه شخصی و عمومی و موضوعات گزارش شده و شرایط اطاعت از قانون sarbaxesoxely از اهمیت و پدیداری خاصی برخوردار است. دروس آموخته از Exrox و موقعیت های دیگر توسعه یک سیاست اخلاقیات را نمایان می کند که یک سازمان بر اساس اصول و مقررات ایجاد نمی کند، هر کدام که بیشتر یک دید مشترک داشته باشد یک سازمان تصوری را ایجاد می کند.
رفتار مطابق با اصول منحصراً توسط قانون پابرجا نمی ماند. افراد و سازمانها می توانند به طور قانونی عمل کنند حتی اگر بر اساس اخلاقیات عمل نکنند. رفتار مطابق با اصول و مقررات توسط اطاعت از قوانین مشتق نمی شود بلکه با یک سری از ارزشها که یک معیار برای تصمیمات موقعیتی را فراهم می کنند جایی که قوانین ممکن است برای پوشش هر حقیقت موجود نباشد اخلاقیات در مورد درستی و استحکام فرایند تصمیم گیری است که طی آن موضوعات حل می شوند.
عبارت «رفتار مطابق با اصول و مقررات» مربوط به توانایی یک فرد یا گروهی از افراد است که از یک سری انتظارات که قسمت شده اند پیروی می کنند، تاریخ نشان داده است که ویژگی کلیدی نابرابر از سازمان های حرفه ای (از قبیل اتحادیه های صنفی یا گروه های حرفه ای دیگر مثل حجاران، پزشکان و دیگران) که توانایی آنها نیاز به اعضایشان دارد، همانطور که یکی از شرایط اینکه بخواهیم قسمتی از یک اتحادیه شویم، از طریق قانون رفتار یا عمل طبق مقررات و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی
اشاره : از روز سه شنبه 31 شهریور ماه تا پنجشنبه دوم مهرماه سال جاری سمیناری در رابطه با مسائل و موضوعات مربوط به حقوق بشر در انستیتوی شرق شناسی وابسته به وزارت امور خارجه آلمان در هامبورگ برگزار شد . در این سمینار، عده ای از اساتید و صاحب نظران ایرانی و آلمانی شرکت داشتند و دیگاههای خود را در زمینه های مختلف مرتبط به موضوع بحث از نقطه نظر اسلام وغرب بیان نمودند از هر دو طرف مقالاتی به جلسه سمینار ، ارائه و قرائت می شد و سپس پیرامون آن بحث و گفتگو صورت می گرفت ، سخنرانی و گفتگوها به یکی از سه زبان فارسی ، آلمانی و انگلیسی انجام می گرفت که بوسیله مترجم ، هم زمان با ایراد سخنرانی از زبانی به زبانی دیگر ترجمه می شد . عناوین کلی بحث عبارت بودند از : 1- استقلال ، آزادی و خود مختاری انسان ، 2- دموکراسی ، سکولاریسم و مذهب ، 3- آزادی فردی و مرزهای آن ، 4- اقلیت ها و حفظ حقوق آنها ، 5- حقوق بشر و دموکراسی ( دعوی جهان شمول بودن حقوق بشر ) سخنرانان و شرکت کنندگان موضوعات بالا را از دیدگاه اسلام و جهان غرب مورد بحث و بررسی قرار دادند . از سوی اساتید ایرانی 8 مقاله به سمینار ارائه و قرائت شد ، مقالات و سخنرانی منسجم آلمانیها کمتر بود ولی در همه مسائل و موضوعات در بحث شرکت نموده و نظرات خود را ابراز می داشتند . صرف نظر از برخی از مسائل و حوادث نامطلوب حاشیه ای سمینار، در مجموع ، محفل گفتگوی علمی مفید و پرباری بود، دیدگاههای مختلف به خوبی مورد نقد و بررسی قرار گرفت ، نقطه نظرهای اسلام و دیدگاههای دولت اسلامی نیز تشریح و برخی از ابهامات ضمن سؤال و جوابهای صریحی که بعمل آمد روشن شد . تا حدودی نقطه های مشترک و متفاوت دیدگاهها در زمینه حقوق بشر تبیین شد که البته این مقال در مقام گزارش دستاوردهای سمینار نیست . به هر حال ، اینجانب نیز در رابطه با موضوع آزادی فردی و مرزهای آن ، مقاله حاضر را که آزادی فردی و مرزهای آن را در یک دولت اسلامی بررسی می کند تهیه و فشرده آن را در جلسه سمینار قرائت کردم و اینک اصل آن از نظر خوانندگان گرامی می گذرد . مقدمه : تاریخ بشریت آکنده از مبارزات و درگیریها وتصادمات گروههای مختلف انسانی است . انسان بحکم داشتن طبع اجتماعی ، از همان روزهای نخستین خلفت ، زندگی فردی را رها کرده و زیستن با دیگر همنوعان را پیشه خویش ساخته است . در این زندگی که خود بخود براساس نیاز متقابل و تعاون با یکدیگر پدید آمده است همواره برخوردها و همکاریها وجود داشته است . انسان ، به زودی ، احساس و امکان سلطه خود را بر موجودات طبیعت و حیوانات دریافت و در مقام دستیابی بر آنها و بهره گیری از آنها برآمد ، در راه تثبیت سلطه خود واستثمار آنها با مقاومت آگاهانه ای برخورد نکرد بلکه می بایست رموز و فنون نفوذ و سلطه را با بکار انداخت استعداد خود و آگاهی یافتن از قوانین طبیعت و قوای غریزی نهفته در حیوانات که هردو ثابت و تقریباً لایتغیر هستند کشف کند . قرآن کریم در آیات زیادی بر این حالت تفوق انسان و بودن همه موجودات طبیعت در استخدام او تصریح می کند ، مخصوصاً در این زمینه آیات 5 تا 16 سوره نحل بخوبی گویای این مطلب است . در همین راستا، و بر اساس همین خلق وخوی بهره گیری از دیگران ، آدمی سعی کرده است همنوعان خود را نیز به استخدام خویش در آورد و با تحمیل روش خود بر دیگران آنان را برای اهداف خویش به خدمت بگیرد ، ولی در این راه بلحاظ اینکه نوع انسان از یک گوهر و در طبیعت انسانی همه از یک پدیده هستند ، طبعاً با مقاومت روبرو شده و درگیریها و برخوردها و جنگها از همین جا نشأت گرفته است ، صلاح اندیشی ها و راهنمائی ها و دعوتهای مردان الهی و مصلحین اجتماعی نیز تا حدود زیادی برای جلوگیری از طغیان این خاصیت انسانی و تعدیل آن و توجه دادن او به حفظ حرمت ذاتی فرد فرد انسان است . قطع نظر از بحثهای پیچیده فلسفی که در مورد اصل آزادی و اختیار انسان وجود دارد و مباحثات فراوانی که بین طرفداران جبر و تفویض و نیز مادیون معتقد به جبر ودترومینسیم ( Determinism ) مطرح است ، اجمالاً می توان گفت انسان احساس می کند در وجودش دارای قدرت گزینش است و در مورد اعمال و رفتار و کردار و گفتار می تواند انتخاب کند و اختیار انجام یا عدم انجام کاری را دارد . و حتی بر گزینش کاری که انجام داده و رویه ای را که پیش گرفته است مورد مدح یا ذم قرار می گیرد . صرف نظر از عوامل مختلفی که ممکن است در گزینش انسان دخالت داشتته باشند ، بطور ساده ، انسان ، این احساس را دارد که می خواهد در مورد عقاید و اعمال و رفتار و گفتارش ، خود تصمیم بگیرد و عمل کند و مجبور باطاعات از دیگری نباشد . نفس داشتن این احساس واصل وجود چنین زمینه ای در انسان ، ارزش دارد و اقلا یکی از وجوه تمایز انسان ار موجودات دیگر می باشد . موضوع قابل توجه ، این است که انسان تا چه حد می تواند از این آزادی یعنی از این حق انتخاب و گزینشی که دارد برخوردار گردد و درچه حدی استفاده از آن به نفع اوست و محدوده این برخورداری از آزادی در رابطه با دیگران و در مقام تعارض با آنها چیست ؟ و دیدگاه اسلام و برخورد حکومت اسلامی با این قضیه چگونه می باشد ؟ در این نوشته فشرده سعی بر این است که نظری اجمالی بر دیدگاه اسلامی و نوع برخورد حکومت اسلامی با آزادی فردی داشته باشیم . مفهوم آزادی فردی همانگونه که در مقدمه یادآور شدیم ، در مفهوم حقوقی و سیاسی ، آزادی فردی یعنی داشتن حق و اختیار و مستقل ومختاربودن شخص در گزینش اعمال و رفتار خود می باشد آزادی سیاسی دراین معنی بطور ساده عبارت است از قلمروئی که در داخل آن ، شخص می تواند کاری را که می خواهد انجام دهد و دیگران نتوانند مانع کار او شوند1. و محدوده اعمال این حق نیز تا جائی است که به آزادی دیگران صدمه نزند . در قدیم ترین اعلامیه منسجم حقوق بشر یعنی اعلامیه حقوق بشر و شهروند 26 اوت 1789 فرانسه آمده است که : « آزادی ، عبارت از قدرت انجام هرگونه عملی است که به دیگری صدمه نزند ، لذا محدوده اعمال حقوق طبیعی هرانسان فقط تا آنجاست که استفاده از همین حقوق طبیعی را برای سایر اعضای جامعه تضمین کند این محدودیتها فقط به وسیله قانون معین می شوند ».1
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
عنوان مقاله: تفاوت کارهای گروهی و فردی
منبع: چهارمین کنفرانس توسعه منابع انسانی؛ تهران؛ تیر ماه 1387
چکیده
گروهها شالوده بسیاری از بهبودهای عملکرد سازمان هستند. امروزه وجود گروهها جنبه اجتنابناپذیر زندگی به حساب میآید و سازمانهای مولد با وجود گروههای کاری است که میتوانند به حیات خود تداوم بخشند. این تحقیق بر آن است تا مهمترین ویژگیهای مرتبط با اثربخشی گروههای کاری را مشخص کند. اثربخشی گروه کاری نتیجه ترکیب عملکرد گروه کاری و میزان رضایت اعضا از عضویت در گروه است. برای این منظور، سابقه و تجربیات فعالیتهای گروهی دانشجویان رشته مدیریت ورودی سال 1385 دانشگاه شاهد مورد بررسی قرار گرفت. برای به دست آوردن نقطه نظرات ایشان، پرسشنامهای بر اساس مدل تحقیق طراحی و بین آنها توزیع شد. تعداد کل پاسخدهندگان به پرسشنامه، 45 نفر بودند که از این میان 36 نفر زن (80%) و 9 نفر مرد (20%) بودند. اگرچه یافتههای تحقیق شش فرضیه از 16 فرضیه فرعی مطرح شده توسط مدل دوبرین (2004) را تأیید کرد، در این میان تنها عامل «تبعیت اعضاء از فرایندهای گروه» است که ارتباط معنیداری هم با جنبه عملکردی و هم با جنبه رضایت اعضا در اثربخشی گروه دارد.
واژههای کلیدی: اثربخشی گروه کاری، عملکرد کاری گروه، رضایت اعضای گروه، گروههای کاری دانشجویی
مقدمه
امروزه محیطهای کاری، تغییر و تحول و انطباق با آن را ارج مینهد. سازمانها در تلاش خود برای بهرهوری بیشتر، کیفیت جامع، رضایت مشتری و بهبود کیفیت زندگی کاری شکلهای جدید متنوعی انتخاب میکنند. آنها در جستجوی مزایای اندازه کوچکتر، ساختارهای تختتر، عملیات منعطفتر و البته راههای جدید و خلاق استفاده از گروهها بعنوان شالوده بسیاری از بهبودهای عملکرد سازمان هستند ]10[. از این رو، وجود گروهها جنبه اجتنابناپذیر زندگی امروزی است و سازمانهای مولد با وجود گروههای کاری میتوانند به حیات خود تداوم بخشند ]2[.
اما گروههای کاری همیشه نتایج مثبت به همراه ندارند و بعضاً نتیجه کار گروه میتواند کمتر از مجموع تلاشهای انفرادی اعضای گروه باشد. بنابراین لازم است مشخص شود که ویژگیهای مرتبط با اثربخشی گروههای کاری کدام است؟ و آیا ویژگیهای مرتبط با عملکرد بالای کاری از ویژگیهای مرتبط با افزایش رضایت اعضاء متفاوت است؟ یافتههای این تحقیق میتواند ما را در شناسایی مهمترین ویژگیهای مرتبط با اثربخشی گروه کاری یاری رساند.
گروهها و عملکرد کاری
از گروههای کاری تعاریف بسیاری شده است ]5[ ]8[ ]11[. میتوان گروه را بر اساس ادراکات افراد تعریف کرد؛ یعنی، اگر افراد خود را در گروه ببینند، در اینصورت گروهی وجود خواهد داشت ]3[. یا گروه را میتوان از نظر ساختار مدنظر قرار داد. مکدیوید و هراری (1968) گروه را چنین تعریف کردهاند: «نظامی سازمان یافته از دو فرد یا بیشتر که با یکدیگر در تعامل باشند تا نظام بتواند عمل کند، استانداردی نیز برای نقش روابط میان اعضاء وجود داشته باشد؛ و از هنجارهایی تبعیت کند که عملکرد گروه و هر یک از اعضای آن را تنظیم نماید.» گروه را میتوان با توجه به مفهوم انگیزش به «مجموعهای از افراد تلقی کرد که موجودیت جمعی آنها برای افراد مغتنم باشد» تعریف کرد ]4[. سرانجام اینکه گروه را میتوان تعامل میان-فردی تلقی کرد، یعنی میزان ارتباطات و تعامل افراد با یکدیگر طی زمان ]7[. با ترکیب این رویکردهای مختلف در تعاریف گروه، میتوان آن را مجموعهای از افراد دانست که هدف یا مقصد مشترک و احساس تعلق به گروه دارند و سعی میکنند در یکدیگر تغییر ایجاد کنند ]1[.
گروههای کاری از اهمیت زیادی برخوردارند. به همین دلیل یکی از اهداف اولیه مطالعه رفتار سازمانی کمک به فهم ارزش و اهمیت گروه و داشتن ارتباط مؤثر در آن است. دلایل اهمیت گروه و داشتن ارتباط مؤثر در آن عبارت است از ]1[:
الف) اغلب ساعات کاری کارکنان و مدیران در گروه میگذرد. مردم نیاز به اجتماعی بودن و روابط اجتماعی دارند و انسانها نیاز به جمع شدن دور هم و کمک به یکدیگر دارند. گروههای کاری، گروههای اجتماعی، گروههای تحصیلی و گروههای خانوادگی قسمت مهمی از اوقات ارتباطی انسان را به خود اختصاص میدهند.
ب) ضرورت آشنایی با نحوه تصمیمگیری و حل مسائل توسط گروه. حتی در گروههای اجتماعی نیز مسائلی بوجود میآید که به تصمیمگیری و حل آن مسأله توسط اعضای گروه نیاز دارد. اگر انسان از طریق حل این مسائل به نحوه تصمیمگیری و حل مسائل سازمانی توسط اعضای گروه آشنا شود، مهارتهای وی در تصمیمگیری افزایش خواهد یافت و بعلاوه از عضویت در گروه و کار گروهی لذت خواهد برد.
ج) کاهش اضطراب و عدم اطمینان به کار کردن با دیگران. آموختن اصول ارتباطات گروهی و به کار بستن توصیههای آن برای پیشرفت کیفیت ارتباطات میتواند موجب کاهش اضطراب و عدماطمینان و حتی حذف احساس آنها در هنگام کار کردن با گروه شود.
د) فهم بهتر ارتباطی. عضویت در گروه موجب تحقیق پیرامون ارتباطات و پاسخ و حل سئوال ارتباطی در ضمیر شخص خواهد شد.
هـ) کمک مؤثر به گروهها از طریق مشارکت. افراد آموزش دیده در ارتباطات گروهی از فرصت ممتازی برای پیشرفت و بهبود بسیاری از موقعیتهای گروههایی که در آنها عضویت دارند برخوردارند.
بطور خلاصه مطالعات انجام شده، سه مزیت برای کار گروهی نسبت به کار فردی برمیشمارند که عبارتند از ]2[:
1. قضاوت گروهی بهتر از قضاوت شخصی افراد متوسط است.
2. درصورتی که حل مسأله نیازمند تقسیم کار و تبادل اطلاعات باشد، گروهها موفقتر از افراد عمل میکنند.
3. گروهها به دلیل تمایل به گرفتن تصمیمهای مخاطرهآمیز، میتوانند خلاقتر و نوآورتر از افراد باشند ]11[.
اما گروهها میتوانند مسألهآفرین نیز باشند. مطالعات نشان میدهد افراد ممکن است به دو دلیل در گروه به همان خوبی که بطور فردی کاری را انجام میدهند تلاش نکنند و در نتیجه پدیده «کمکاری» شکل گیرد. این دلایل عبارتند از:
1. سهم آنان در کار گروهی کمتر به چشم میخورد.
2. افراد ترجیح میدهند دیگران بار اصلی کار را بر دوش بکشند ]9[.
موارد فوق حاکی از این است که رفتار افراد به شدت تحت تأثیر همکاران در گروه کار قرار میگیرد.
با توجه به اینکه تلاشهای گروهی میتواند ابعاد وجودی مثبت و منفی را در افراد بروز و ظهور دهد؛ مدیران امروزی نیاز دارند شناخت خوبی از گروهها و فراگردهای گروهی داشته باشند تا هم از گرفتار شدن در دام آنها اجتناب ورزند و هم بتوانند استعداد وسیع آنها را بکار گیرند.
اثربخشی گروه
موفقیت سازمان بعنوان شبکه پیچیدهای از گروههای متداخل تا حد زیادی به چگونگی عملکرد این گروهها بستگی دارد. گروهها، مانند افراد باید خوب عمل کنند تا سازمان بتواند در بلندمدت پیشرفت کند؛ اما این پرسش مطرح میشود که خوب عمل کردن گروه به چه معنی است؟
گروه اثربخش گروهی است که سطوح عالی عملکردی و رضایت نیروی انسانی را در طی زمان کسب کند. یک گروه اثربخش از جنبه عملکرد کاری به هدفهای عملکردی خود در کوتاهترین زمان ممکن دست مییابد و نتایج کاری عالی ارائه میدهد. در بعد رضایت اعضاء نیز گروه اثربخش آن است که اعضای آن باندازه کافی از کارهای خود و روابط میان فردی رضایت داشته باشند و در نتیجه به طور مستمر با یکدیگر خوب کار کنند ]2[.
مدتهاست که بررسی عوامل مؤثر بر اثربخشی گروه مورد علاقه و توجه محققان قرار گرفته است. از این رو مقالات متعددی را میتوان یافت که هر یک با توجه به گرایش نویسنده برخی از این ویژگیها را مورد مطالعه قرار داده است. اما در بین تحقیقات جامعتر و مشهورتر میتوان به مطالعات کرچ (1962)، بایون (1961) و مکگریگور (1960) اشاره کرد. کرچ (1962) محصول گروه –اهداف تحقق یافته تولیدی و رضایت اعضاء- را تحت تأثیر روش تصمیمگیری و جزئیات عملیات گروه میداند که دربرگیرنده عواملی نظیر شیوه رهبری و انگیزش است. بایون (1961) اغلب تجارب گروهی را نتیجه درگیری میان سه زمینه زندگی گروهی که عبارتند از: افراد و نیازهای آنها، هوش گروهی –احساسات و فضای درون گروه- و فرهنگ گروهی –ساختار و رهبری درون گروه- میداند. تاکمن و جنسن در تشریح مدل بایون رفتار گروهی را که بر محصول گروه –اثربخشی گروه- مؤثر است شامل عوامل زیر میداند: شخصیت اعضاء، عرف، اهداف، وحدت، تصمیمگیری، روابط درونشخصی، رهبری، نقش و اندازه. نهایتاً مکگریگور (1960) گروههای اثربخش و غیراثربخش را بر اساس یازده عامل از هم تمیز داده است. این عوامل عبارتند از: فضا یا جو حاکم بر گروه، درگیری اعضاء در بحثها، توافق بر سر اهداف، گوش دادن فعال، نحوه بروز عدم توافق، شیوه تصمیمگیری، نحوه بیان انتقادات، نحوه بروز احساسات، نحوه عمل، سبک رهبری، بازخور و بازنگری.
با جمعبندی نظرات فوق، میتوان ویژگیهای یک گروه اثربخش را بر اساس مطالعات انجام شده به شرح نمودار 1 دانست؛ این عوامل عبارتند از ]6[:
1. غنی بودن طرح شغل. گروههای کاری اثربخش معمولاً دارای طرح شغلی هستند که از ویژگیهای غنای شغلی برخوردار است. بعنوان مثال، وظیفه مورد نظر به خوبی درک شده است، و اعضای گروه با یکدیگر برای تحقق وظیفه نهایی همکاری میکنند.
2. احساس توانمندی. یک گروه کاری مؤثر گروهی است که اعتقاد داشته باشد بدون نیاز به تأیید اولیه از سوی مافوق میتواند درباره روش حل مسایل مختلف تصمیمگیری کند.
3. وظایف و پاداش به هم وابسته. وابستگی وظیفهای در گروههای اثربخش عبارتست از اینکه یک عضو برای تکمیل کار خود نیازمند همکاری و تکمیل بخشی از کار گروه توسط دیگران است. وابستگی پاداش نیز عبارتست از اینکه اعضای گروه در جهت تحقق هدف مشترکی کار میکنند و حداقل بخشی از پاداشی که دریافت میکنند منوط به تحقق هدف گروهی است.
4. ترکیب و اندازه مناسب. گروهی که از اعضای متفاوت به لحاظ تجربه، دانش و سطح تحصیلات بهره میبرد معمولاً در حل مسائل موفقتر است. همچنین تنوع فرهنگی اعضای گروه میتواند خلاقیت و ارائه راهحلهای مختلف را افزایش دهد. اما باید توجه داشت در صورتی که همه اعضای گروه بتوانند تعاملات با کیفیت بالایی با یکدیگر داشته باشند میتوان از مزیتهای تنوع در گروه استفاده کرد. بنابراین تعامل هم باید تعامل کاری و هم تعامل اجتماعی گروه را در بر داشته باشد. گروهها باید به اندازه کافی بزرگ باشند تا از عهده انجام کار برایند اما وقتی بیش از حد بزرگ میشوند گروه میتواند دچار ابهام در وظیفه و عدم هماهنگی شود. همچنین در گروههای بزرگ، انسجام کمتری نیز به چشم میخورد.
5. پشتیبانی خوب از گروه. یکی از مهمترین ویژگیهای گروههای کاری مؤثر دریافت حمایتهای مناسب از سوی سازمان است. از پشتیبانیهای اساسی میتوان به ارائه اطلاعات مورد نیاز، هدایت اعضای گروه، ارائه امکانات و فنآوریهای مورد نیاز، و قدردانی و ارائه پاداش اشاره کرد.
6. فرایندهای اثربخش در گروه. بسیاری از فرایندهایی (فعالیتها) که در گروه قرار دارند میتواند بر اثربخشی گروه مؤثر باشند. یکی از اینها میتواند اعتقاد و باور گروه به انجام کار باشد. همچنین اثربخشی میتواند هنگامیکه افراد در درون گروه به یکدیگر کمک میکنند و به این ترتیب تعاملات مثبت را افزایش میدهند، افزایش یابد.
7. تبعیت از فرایندها و رویهها. احتمال موفقیت تیمهایی که به پیروی از فرایندها و رویههای کاری اعتماد دارند بیشتر است. تبعیت از چنین فرایندها و رویههایی به خروجی با کیفیت گروه منجر خواهد شد.
8. آشنایی با کار و همکاران. آشنایی عبارتست از دانش خاصی که اعضای گروه نسبت به کار، همکاران و محیط کاریشان دارند. تجربیات مفید از دیگر عواملی است که به افزایش کیفیت کار گروه منجر میشود.
Ref: DuBrin, 2004: 292
نمودار 1: عوامل مؤثر بر اثربخشی گروه کاری (مدل تحقیق)
با توجه به آنچه بیان شد و بر اساس مدل تحقیق (نمودار 1)، سئوال اصلی این تحقیق این است که «آیا ویژگیهای گروههای اثربخش و غیراثربخش با یکدیگر تفاوت معنیداری دارند؟». برای پاسخ به این سئوال، سئوالات فرعی ذیل مطرح میشوند:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
دانشگاه آزاد اسلامی- واحد تربت جام
موضوع:
استاد ارجمند:
؟؟؟؟؟؟
تهیه کننده:
؟؟؟؟
تابستان 85آلفرد آدلر ( 1937 ـ 1870)
آدلر معمولا به عنوان نخستین پیشگام گروه روانشناسی اجتماعی در روانکاوی تلقی می شود، زیرا در 1911 از فروید جدا شد. او نظریه ای را تدوین کرد که " علایق اجتماعی " در آن نقش عمده ای را ایفا می کنند ، و او تنها روانشناسی است که یک گروه چهارنفری تشکیل داد که به نام او نامیده می شود.
زندگی آدلر
آدلر در یک خانواده ثروتمند که در حومه وین ، اتریش ، زندگی می کردند به دنیا آمد. کودکی او با بیماری ، حسادت برادر بزرگتر ، و طرد شدن از سوی مادر مشخص شده بود. او خود را شخصی زشت و کوچک اندام تلقی می کرد. آدلر نسبت به پدرش بیش از مادرش احساس نزدیکی می کرد، و شاید مانند یونگ ، بعدها به این دلیل با مفهوم عقده ادیپ مخالفت کردکه در تجارب دوره کودکی اش انعکاس نداشت. آدلر در کودکی با جدیت تمام کار می کرد تا نزد همسالانش محبوبیت به د ست آورد، و به تدریج که بزرگتر شد، به احساس عزت نفس و پذیرش از سوی دیگران دست یافت که در میان افراد خانواده اش سراغ نداشت.
آدلر در ابتدا دانش آموز ضعیفی بود، به اندازه ای ضعیف که معلمی به پدرش گفت که این پسر برای هیچ شغلی جز شاگرد کفاشی مناسب نیست. اما آدلر با پشتکار و فداکاری خود را از پایین ترین سطح کلاس بالا کشید. هم از نظر اجتماعی و هم از نظر تحصیلی سخت تلاش کرد تا بر عقب ماندگیها و حقارتهایش غلبه کند، و بدین ترتیب برای نظریه آینده اش دایر بر اینکه شخص باید نقاط ضعفش را جبران کند نمونه ای شد.
توصیف احساسهای حقارت ، که بعدها بخش اصلی نظام او را تشکیل داد، بازتاب مستقیم تجارب اولیه خود اوست، دینی که آدلر آزادانه به آن اعتراف کرد.
آدلر در چهار سالگی ، هنگامی که از دست و پنجه نرم کردن با ذات الریه ای که او را تا دم مرگ برده بود بهبودی حاصل کرد، تصمیم گرفت پزشک شود. درجه دکتری پزشکی خود را در 1895 از دانشگاه وین دریافت کرد.
پس از گرفتن تخصص چشم پزشکی و سپس اشتغال در طب عمومی ، به روانپزشکی روی آورد. در 1902 شرکت در جلسات بحث گروهی هفتگی فروید را به عنوان یکی از چهار عضو مجاز آغاز کرد. گرچه از نزدیک با فروید کار می کرد، رابطه شخصی با یکدیگر نداشتند.
یکبار فروید گفته بود که آدلر حوصله اش را سر می برد.
آدلر در چند سال بعد نظریه ای درباره شخصیت تدوین کرد که از بسیاری جهات با نظریه فروید تفاوت داشت و تاکید فروید بر عوامل جنسی را آشکارا مورد انتقاد قرار داد. در 1910 فروید ریاست انجمن روانکاوی وین را به نام او کرده بود تا اختلافات فزاینده بین آندو از میان برداشته شود، اما در 1911 ، انشعاب اجتناب ناپذیر کامل شد. این انشعاب تلخ بود. بعدها آدلر فروید را کلاهبردار توصیف کرد و روانکاوی او را " کثیف " خواند (روزن ، 1975 ، ص ، 210) فروید از آدلر به عنوان " نابهنجار" و " دیوانه شهرت " یاد می کرد ( گی ، 1988 ، ص . 223).
آدلر در جنگ جهانی اول به عنوان پزشک در ارتش اتریش خدمت کرد و پس از آن کلینیکهای راهنمایی کودکان را در مدارس وین سازماندهی کرد. در سالهای دهه 1920 نظام روانشناسی اجتماعی وی که خود آن را روانشناسی فردی می نامید پیروان زیادی پیدا کرد.
در 1926 آدلر نخستین بازدید از چندین بازدید خود از آمریکا را انجام داد و هشت سال بعد به استادی روانشناسی بالینی در دانشکده پزشکی لانگ آیلند ( نیویورک ) منصوب شد. وی در حالی که برای
ایراد سخنرانی پرحرارت در سفر بود، در آبردین، اسکاتلند در گذشت.