فرمت ورد
109 صفحه
بررسی و ارزیابی برنامه آموزش زبان انگلیسی در سطح دانشگاه هوایی
فهرست مطالب
فصل اول : کلیات تحقیق
مقدمه
بیان مسأله
اهمیت موضوع پژوهش
اهداف و سؤالات تحقیق
فصل دوم :
بخش اول :
ادبیات تحقیق
تاریخچه مختصری از برنامه درس
رویکردهای برنامه درسی
الگوهای طراحی برنامه درسی
ویژگیهای اصولی طرح یا الگوی برنامه درسی
نظریه برنامه درسی
دیدگاههای نظری در خصوص نظام / فرآیند برنامه ریزی درسی
سطوح تصمیم گیری در قلمرو برنامه درسی
بخش دوم :
آموزش زبان خارجی
مهارتهای آموزش زبان
فرآیند یاددهی ـ یادگیری زبان خارجی
منابع و ابزار های یادگیری
پژوهشهای عملی صورت گرفته
فصل سوم :
روش تحقیق
جامعه نمونه آماری
توصیف ابزار گردآوری اطلاعات
روشهای تجزیه و تحلیل اطلاعات
فصل چهارم :
تجزیه و تحلیل اطلاعات
1 ـ تعاریف
2 ـ روش نمره گرای پرسشنامه ها
3 ـ جداول
4 ـ بررسی تجزیه و تحلیل اطلاعات
فصل پنجم :
خلاصه و نتیجه گیری و پیشنهادات
خلاصه پژوهش
بحث و نتیجه گیری
پیشنهادات
محدودیت های تحقیق
فهرست منابع و مآخذ
فصل اول : کلیات تحقیق
1 ـ مقدمه
2 ـ بیان مسأله
3 ـ اهمیت موضوع پژوهش
4 ـ اهداف و سؤالات تحقیق
فصل اول عنوان تحقیق : بررسی و ارزیابی برنامه آموزش زبان انگلیسی در سطح دانشگاه هوایی تاریخچه
استفاده فراگیر از زبان انگلیسی در سطح جهان باعث شده است که جهانیان آنرا یک زبان بین المللی بنامند . در چهار دهة آخر قرن بیستم ، پیشرفتهای سریع در تمام زمینه های عملی از یک سو و نیازهای روز افزون جوامع بشری به سبب همین پیشرفتها از سوی دیگر ، ایجاد ارتباط با سایر ملل را بیش از پیش ضروری نموده است . به دنبال این دگرگونیها از دیر باز مردم جهان در تمام زمینه های صنعتی ، پزشکی ، اقتصادی ، تجاری ، تحصیلات دانشگاهی ، سفرهای زمینی ( دریایی هوایی ) ورزشی ، صنعت گردشگری و صدها موارد مشابه دیگر به یک زبان ارتباطی و اهداف رسیده اند .
فرمت ورد
53 صفحه
ابتدا به هستی شناسی فلسفه وینگنشتاین میپردازیم که در آن یک نگرش اتمیتی را، تحت تأثیر راسل ارائه کرده است. اما قبل از آن باید متذکر شویم که هستی شناسی ویتگنشتاین متضمن یک رشته قضایای تجربی ریست بلکه این قضایا بر خاسته از نگرشهای شهودی اویند که از ساختار و ماهیت زبان استتاج کرده است. این قضایا بیانگر این مطلب هستند که اگر قرار است قضیه یا جمله خبری با معنایی وجود داشته باشد، در آنصورت عالم باید چگونه باشد به عنوان یکی از مهمترین عناصر هستی شناسی فلسفه ویتگنشتاین، این یا ابژه های بسیط هستند که نهای ترین و بسیط ترین مؤلفه های عالم را تشکیل میدهند. ویتگنشتاین هیچ نمونه ای از این اعیان را ذکر
نمیکند و به جهل خود نسبت به چگونگی و ماهیت آنها اعتراف میکند. اما معتقد است که وجود آنها لازم و ضروری است و این ضرورت وجود آنها را از ماهیت زبان و تعیین معنای گزاره ها استنتاج میکند به این ترتیب که در تعلیل گزاره ها برای کشف صورت منطقی حقیقی آنها و کشف معنای آنها، تعلیل یابد به پایانی برسد، امکان ندارد که تحلیل تا بی نهایت ادامه یابد. از آنجا که هر تحلیلی به گذاره های بنیادین منتهی میشود که مرکب از اسامییا نامهایند، لذا باید چیزهای بسیطی وجود داشته باشد که، این نامها مطابق باشند. حال اگر این اعیان بسیط وجود نداشته باشد در آنصورت این گزاره ها بدون مرجع و در نتیجه بی معنا خواهند بود. از سوی دیگر از آنجایی که معنای همه گذاره ها در نهایت مبتنی بر معنای گذاره های بنیادین است. حال اگر گزاره های بنیادین بدون مرجع و بی معنا باشد و در آنصورت همه گذاره ها بی معنا خواهند بود و هیچ گزاره معنا درای وجود نخواهد داشت اما این نادرست است لذا ایمان باید وجود داشته باشند مهمترین مشخصه هستی شناسی ویتگنشتاین نگاه اتمیتی او به عالم است، همانطور که این نگاه اتمیمتی را در باب زبان نیز دارد. در واقع سعی و تلاش اصلی ویتگنشتاین این ایت که همه عالم و هم زبان را به عناصر و مؤلفه های بنیادینشان تقلیل دهد و بر اساس نظریه تصویری، تناظر یک به یکی میان عناصر عالم و زبان بر قرار سازد که بر طبق این متناظر، عناصر و مؤلفه های زبان بیانگر و تصویگر عناصر و مؤلفه های عالمند. بر اساس نگرش اتمیتی ویتگنشتاین عالم به مجموعه واقعیتها(فاکتها) یا واقعیتها تقلیل مییابد (گزاره ارساله) به جای نظریه اتمیتی و سنتی در مورد عالم که عالم را مجموعه ای از ابژه میداند فاکتها (واقعیتها)، حالتهای امور واقع موجود هستند. (رساله. Z) و حالتهای امور واقع به نوبه خود ترکیبهایی از ابژه ها هستند این ابژه مابسقرین عنصر را تشکیل دهنده عالم میباشند ک به روشهای گوناگون و معینی با یکدیگر ترکیب میشوند و حالتهای امور واقع را ایجاد میکنند اما ترکیب آنها با یکدیگر بر طبق خصوصیات منطقی و ذاتی شان صورت میگیرد و به واسطه خصوصیات منطقی و ذاتی است که امکانات و احتمالات ترکیب با ابژه های دیگر تعیین میشود
ویتگنشتاین توضیح این نگرش امنیتی را در ابتدای رساله آورده است که بر طبق آن، عالم را «مجموعه تمام چیزهایی که واقعیت دارد» (گذاره ارساله) تعریف میکند و در توضیح این گزاره میگوید: «جهان مجموعه واقعیتها است و نه مجموعه ی چیزها.» (رساله منطقی - 1/1) در اینجا تطابق ساختار زبان و ساختار عالم کاملا هویدا است زیرا همانطور که ویتگنشتاین جهان را مجموعه واقعیتها میداند و نه مجموعة چیزها، زیان را نیز مجموعه گزاره ها میداند و در نظریه زبانشناختی خود واحد بنیادی معنا را جمله میداند نه واژه، «واقعیت از واقعیت امر تشکیل شده است و انباشته از «چیزها» نیست یعنی جهان فراهم آمده از چیزهای پراکنده و بی ربط و جداگانه نیست بلکه مجموعه اشیای به هم مرتبط است بنابراین به جای جستجو از مدلول اسامیباید به نسبت میان آنها توجه کنیم و از سازگاری و ناسازگاری قضایای به وی در بر دارنده این سنتها با عالم خارج سخن بگوئیم.»
بنا به گفته وی علت آنکه عالم را مجموعه واقعیتها میداند، این است که در این کل واقعیتها نیز که هر آنچه را که مورد است، مشخص میکنند، و نیر هر آنچه را که مورد نیست ها وارد، ونیز یکی از مفسران رساله منطقی مختلفی در کتبابش با عنوان در آمدی بر رساله درباره علت اینکه ویتگنشتاین عالم را مجموعه امور واقع میداند، نه مجموعه اشیاء میگوید:« اگر بگوییم عالم مجموعه ای از اشیاء است، نحوه تألیف وجود شکل اشیاء را سکوت گذاشته ایم. اشیاء فقط به صورت عناصر مقدمه امور واقع وجود دارند.. به همین دلیل است که عالم نه فقط از
فرمت ورد
25 صفحه
عنوان مقاله
نقش روانشناسی در ادبیات ( معاصر)
مربوطه به درس : روش تحقیق
فهرست
عنوان
صحفه
1- چکیده مقاله...........................................................................................................
2- مقدمه.....................................................................................................................
3- تعریف روانشناسی و تاریخچة آن...........................................................................
4- روانشناسی و ادبیات................................................................................................
5- مفهوم هنر..............................................................................................................
6- رابطة ادبیات و روانشناسی......................................................................................
7- روانشناسی هنر و ادبیات عرفانی است.....................................................................
8- مثال روانشناسی در ادبیات و اشعار سهراب سپری ( شاعر معاصر) ...........................
9- نتیجه گیری............................................................................................................
10- منابع ....................................................................................................................
چکیده مقاله:
این مقاله در مورد نقش روانشناس در ادبیات است که کل مفهوم آن این است که امروز با رشد وتکاپوی جامعة ادبیات هم رشد داشته است و به غیر از مفاهیم اخلاقی و زیباشناسی یک فهم جدید به نام روانشناسی در آن وارد شده است.
و رابطه روانشناسی و ادبیات در عصر امروز یک امر حیاتی است چون خوانندگان فهم آنها بالاتر رفته و نگرش جدیدی بر نوشته ها دارند.
خلاصه مقاله این است که رابطه ادبیات با روانشناسی را می توان از نوشته و افکار نویسنده در کرد که چه رابطه ای را ایجاد کرده است و یک آثار خلق کرده که مخاطبان فراوانی دارد.
این تحقیق روش آن میدانی یا کتابخانه ای است که از چند کتاب گرفته شده است و از مقالات اینترنتی هم استفاده شده است و مترمکز به افکار کتاب و مقالات می باشد. چکیده این تحقیق در واقع می خواهد بگوید که ادبیات امروز خارج از روانشناسی نمیباشد چون هر نوشته ای که خلق می شود باید دارای روح و تازگی باشد که آن روح را روانشناسی می گوییم تا شخص بتواند با افکار سالم آن اثر را بخواهد و از آن لذت برد.
فرمت ورد
27 صفحه
مشاوره ناشنوایان (فراز ها و نشیب ها)
نویسنده : ماریان کوکر
مقدمه
بیش از نیم میلیارد ازجمعیت در سراسر جهان به علت نارسایی های ذهنی ،جسمی و حسی معلول به شمار می آیند.این نارسایی ها وبرخی موانع فیزیکی و اجتماعی آنها را همواره از اجتماع دور نگه می دارد.معلولان اغلب از اساسی ترین موقعیت های آموزشی محروم بوده و مشاغلی بی اهمیت با دستمزدی بسیار پائین به آنها محول میگردد. نگرش اجتماعی نسبت این گروه آنها را از زندگی فهنگی و روابت عادی اجتماعی به دور می دارد.امروزه در کشورهای مختلف برنام های متعددی برای جلوگیری از معلولیت، وتقویت برنامه های توانبخشی به منظور اطمینان ازشرکت کامل معلولان در زندگی فرهنگی، اجتماعی، واتصادی در دست اجرا است.
یکی از اهداف اساسی این برنامه ها برخورداری مساوی معلولان از مزایا وپیشرفت های اجتماعی است، که مربوط به تمام کشورها صرف نظر از درجه توسعه یافتگی آنها می شود. این برنامه همچنین تاکید بر اهمیت شرکت مستقیم معلولان در برنامه ریزی ، اجرا وارزیابی فعالیتهای مربوط به آنها را دارد.تخوین زده می شود که 80درصد معلولاندرکشورهای در حال رشد زندگی می کنند که چندان تعجب برانگیز نیست،یرا اغلب معلولیت ها ناشی از جنگ ، سوءتغذیه، فقر و عدم مراقبت های صحیح بهداشتی و آموزشی و سایر عواملی می شود که ناشی از توسعه نیافتگی این کشورهاست. ازدیاد روز
فرمت ورد
72 صفحه
فهرست
عنوان صفحه
چکیده
مقدمه
واژه شناسی
خودشناسی و اصطلاحات آن
تفسیر از خود بیگانگی و انواع آن
آشنا ساختن انسان با خویشتن
اهمیت خودشناسی در قرآن کریم
انسان و شناخت های کاذب و فریبنده
انسان و خداشناسی
ارزش و مقام انسان
ویژگیهای انسان کامل در قرآن
خداشناسی در کلام حضرت علی (ع)
نگاهی به سیمای انسان کامل و ویژگیهای او از دیدگاه نهج البلاغه
انسان و دشمن شناسی
دشمن داخلی
ناکثین و شیوه حضرت علی (ع) در برخورد با آنان
سیمای ناکثین
نتیجه گیری
پی نوشتها
فهرست منابع
واژه شناسی
درباره واژه نفس آمده است.
نفس (بر وزن فلس) در اصل به معنی ذات است. طبرسی ذیل “و ما یخدعون الا انفسهم” بقره : 9 فرموده : نفس سه معنی دارد یکی بمعنی روح ، دیگری به معنی تاکید مثل “جائنی زید نفسه” سوم بمعنی ذات و اصل همان است.
نفس در قرآن مجید نیز به چند معنی به کار رفته است .
1) روح مثل “الله یتوفی النفس الا نفس حین موتها” خدا ارواج را در حین موت از ابدان میگیرد و روحی را که بدنش نمرده در وقت خواب قبض میکند ، آنگاه روحی را که در خواب گرفته نگاه میدارد. اگر مرگ را بر صاحب آن نوشته باشند و دیگری را تا وقتی معین به بدن میفرستد.
2) ذات و شخص . مثل “واتقو یوما لا تجزی نفس عن نفس شیئا” بقره : 48 بترسید از روزیکه کسی از کسی کفایت نمیکند.
3) در آیاتی نظیر “و ما ابری نفسی ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربی” یوسف : 53 . “و نفس و ما سواها . فالهمها فجورها و تقویها” شمس: 7و8 . میشود منظور تمایلات نفسانی و خواهشهای وجود انسان و غرائز او باشد که با اختیاری که داده شده میتواند آنها را در مسیر حق یا باطل قرار دهد.
4) قلوب و باطن . در آیاتی نظیر “واذکر ربک فی نفسک تضرعا وخیفه” اعراف : 205. و تخفی فی نفسک مالله مبدیه احزاب : 37 . مراد از نفس و نفوس در این آیات باید قلوب و باطن انسانها باشد.
5) نفس به معنی بشر اولی در آیاتی مانند “یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا کثیرا و نساء” سوره نساء : آیه 98 : انعام – 189 : اعراف
واژه الله
الله : ] ال لا[ (اخ) خدای سزای پرستش (مهذب الاسماء) (ترجمان علامه تهذیب عادل) . علم است برای ذات واجب الوجود. (متن الفه) نام خداوندی تبارک و تعالی ، اصل این کلمه الاه (= اله) بود. علم است که به معبود حق دلالت دارد. چنانچه جامع معانی همه اسماء الحسنی میباشد ، نامی ازنامهای خدا . لفظ جلاله. 1
باید دانست که در این کلمه صفت بخصوص از صفات حق تعالی منظور نیست و آن فقط علم ذات باری تعالی است ، ولی التزاما بجمیع صفات خدا دلالت میکند و شاید از این جهت گفتهاند : الله نام ذات واجب الوجودی که جامع تمام صفات کمال است و این لفظ مبارک مجموعا دو هزار و هفتصد و دو بار در قرآن مجید آمده است و پنج بار “اللهم ” و بقیه “الله” (المعجم المفرس) وجود حق تعالی و توحید قرآن تعریف نکرده است و نشان نداده است. 2
واژه عدّو
عدو : دشمن که در قلب به انسان عداوت دارد و در ظاهر مطابق آن رفتار میکند “ان الکافرین کانوا لکم عدوا مبینا” نساء : 101 .
ان الشیطان للانسان عدو مبین) یوسف : 5
به قول راغب دشمن 2 جور است یکی آنکه بشخص عداوت دارد و بقصد دشمنی است مثل : “فان کان من قوم عدو لکم” نساء : 92
دیگری آن که به قصد عداوت نیست بلکه وی حالتی دارد که شخص از آن متاذی میشود چنانکه از کار دشمن ، مثل “فانهم عدو لی الا رب العالمین”
بعضی موارد از عداوت دشمنی ظاهر و از بعضا عداوت و کینه قلبی است گرچه عداوت بمعنی تجاوز قلبی است در اقرب موارد گفته : عداوت به معنی خصومت و دوری است بقولی آن اخص از بغضاء است که هر عدو مبغض است و گاهی آنکه دشمن نیست مبغض است.3
در آیه “و لا تعاونوا علی الاثم والعدوان” مائده 20 : عدوان چنانچه از راغب نقل شده است و در المنار ذیل آیه فوق گفته عدم رعایت عدالت در رفتار و معامله با دیگران لذا بهتر است آن را ظلم معنی کرد یعنی در گناه ظلم همدیگر را یاری نکنید.
خودشناسی و اصطلاحات آن
اصطلاحاتی که برای شناخت خود باید مورد توجه قرار گیرد عبارتند از:
1-حیات : عالی ترین محصولی که کارگاه طبیعت تولید میکند ، این پدیده با قطع نظر از ماهیت شگفت انگیزی که دارد ، دارای مختصات عمومی و روشنی است که آن را از سایر اجزاء عالم طبیعت مشخص مینماید. مانند احساس ، لذت و الم ، آماده نمودن محیط برای زیست تولید نسل ، مقاومت در مقابل عوامل مزاحم و .. همه جانداران در این پدیده مشترک میباشند.
2-جان : مانند خمیر مایه حیات برای جانداران است ، یا حیات در چهره احساس ملایم و ناملایم جان نامیده میشود.
3-خود : عامل مدیریت حیات است که تنظیم روابط حیات را با محیط طبیعی و با سایر موجودات پیرامون خود بعهده میگیرد.
4-من : از آنهنگام که خود مورد آگاهی قرار