انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

مقاله فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز

چکیده

فلسفة تعلیم و تربیت درجایگاه یکی از فلسفه‌های مضاف، از دو زاویه قابل بررسی و مطالعه است: 1. دیدگاه‌های فیلسوفان دربارة تعلیم و تربیت؛ 2. رشتة دانشگاهی. فلسفة تعلیم و تربیت از نگاه اول، تاریخی به قدمت اندیشه‌ورزی و نظریه پردازی فیلسوفان شرق و غرب عالم در باب تربیت دارد؛ اما از نگاه دوم حدود یک قرن از عمرش سپری می‌شود. از فلسفة تعلیم و تربیت، بسته به نوع دید و مبانی فلسفی متناسب با آن، مفاهیم و تعاریف گوناگونی ارائه شده است: استنتاج آرای تربیتی از مبانی فلسفی، کاربرد فلسفه در تعلیم و تربیت، نظریة عمومی تعلیم و تربیت، تحلیل و پردازش مفاهیم و گزاره‌های تربیتی و مانند آن. نگارندة این مقاله، فلسفة تعلیم و تربیت را تبیین و اثبات مبادی تصوری و تصدیقی تعلیم و تربیت تلقی می‌کند و در سه سطح پیش استنتاجی یا باز یافت، استنتاجی یا کشف، و فرا استنتاجی یا خلق به بررسی فلسفة تعلیم و تربیت می‌پردازد. طراحی و اجرای تدابیر و راهکارهایی در سه سطح بازیافت، کشف و خلق، از شرایط اساسی پی‌ریزی فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی است.

رشتة فلسفة تعلیم و تربیت، تحولات و تطوراتی را پشت سر نهاده که در دو مرحله قابل تشخیص و بررسی است؛ مرحله رویکرد ایسم‌ها و مرحله رویکرد تحلیلی. فلسفة تعلیم و تربیت در حال حاضر در مرحلة پساتحلیلی و مشتمل بر رویکرد‌ها و دیدگاه‌های متنوعی در جهان غرب است. واژگان کلیدی: فلسفة تعلیم و تربیت، مفهوم فلسفة تعلیم وتربیت، تحولات فلسفة تعلیم و تربیت. مقدمه فلسفة تعلیم و تربیت (philosophy of education) به منزلة یکی از حوزه‌های معرفت بشری، از دو دیدگاه قابل مطالعه و بررسی است: 1. دیدگاه‌های فیلسوفان دربارة تعلیم وتربیت؛ 2. رشته دانشگاهی. فلسفة تعلیم و تربیت از دیدگاه اول، یک حوزة معرفتی دیرپا و کلاسیک است که تاریخی به قدمت تاریخ تأملات فیلسوفان در باب تعلیم و تربیت دارد. میان فیلسوفان غربی، افلاطون، نخستین فیلسوفی است که در کتاب معروف خویش، جمهوری (Republic) به این گونه تأملات پرداخته، دیدگاه تربیتی به نسبت جامعی را عرضه داشته‌ است. پس از افلاطون می‌توان از فیلسوفان دیگری همچون ارسطو، ابن‌سینا، خواجه نصیر طوسی، آگوستین، آکوئیناس، بیکن، دکارت، لاک، روسو و کانت نام برد که در این حوزه کار کرده‌اند. در باره فلسفة تعلیم و تربیت، به معنای تأملات و تفکرات فیلسوفان دربارة تعلیم و تربیت، سه نکته مهم قابل ذکر است: اولاً همة فیلسوفان، به معنای دقیق کلمه، تأملات تربیتی نداشته‌اند. به بیان روشن‌تر، برخی از آنان، آرا و اندیشه‌های تربیتی خود را آشکارا بیان کرده و برخی چنین نکرده‌اند. افلاطون، کانت و ابن سینا از فیلسوفانی هستند که در گروه اول جای می‌گیرند، و بکین و دکارت و صدرالدین شیرازی از فیلسوفانی که در گروه دوم قرار دارند. ثانیاً فلسفة تعلیم و تربیت، در گروه دوم، به صورت استنتاج مدلول‌های تربیتی از اندیشه‌های فلسفی در می‌آید. این صورت دوم از دیدگاه اول فلسفة تعلیم و تربیت را برخی از فیلسوفان تربیتی، با عناوینی چون "فلسفه و تعلیم و تربیت" (Smith , 1965 , P. 52)، "رویکرد مواضع فلسفی" (Chambliss , 1996 , P. 471) یا "رویکرد دلالت‌ها" (Ibid) معرفی کرده‌اند. فیلیپ اسمیت در فصل سوم از کتاب فلسفة آموزش و پرورش می‌نویسد: این نظریه که فلسفه و تعلیم و تربیت با یک‌دیگر ارتباط عمیقی دارند، به‌‌یقین‌ نظریة جدیدی نیست. ... از آن‌جا که فلسفه، به‌طور سنتی، چیستی واقعیت، معرفت و ارزش را بررسی کرده است، روابط آشکاری با تعلیم و تربیت دارد ... (Smith , Idib , P. 53). آنگاه به مسأله "استنتاج" (derivation) اشاره می‌کند: هنگامی که روابط بین فلسفه و تعلیم و تربیت مورد تأکید قرار می‌گیرد، برخی تصور می‌کنند که یک فلسفة تربیتی معین از یک فلسفة معین استنتاج می‌شود (Ibid). کامبلیس هم در این زمینه چنین اظهار نظر می‌کند: از دهة 1930 و در ادامه تا سال‌های 1940 و 1950، یک راه برای مرتبط ساختن فلسفه و تعلیم و تربیت این اندیشه بود که فلسفه، یک مبنا یا مطالعة اساسی است که فلسفة تعلیم و تربیت از آن استنتاج می‌شود ((Chambliss ,Ibid ,P. 471 ثالثاً فیلسوفانی که در گروه اول قرار دارند نیز به دو دسته تقسیم می‌شوند: دستة اول، فیلسوفانی هستند که تأملات تربیتی فلسفی داشته‌اند، و دستة دوم، فیلسوفانی که تأملات تربیتی غیرفلسفی داشته‌اند. افلاطون، آکوئیناس و کانت در دستة اول، ولاک، هگل و راسل دردستة دوم قرار دارند. رابین بارو (Barrow , 1994) در این زمینه سخن جالبی دارد: [برخی‌] فیلسوفان نیز به شیوه‌ای غیرفلسفی دربارة تعلیم و تربیت چیزهایی نوشته‌اند. "لاک، هگل و راسل از جمله فیلسوفان معروفی هستند که این‌گونه عمل کرده‌اند. کتاب لاک به نام اندیشه‌هایی در باب تعلیم و تربیت" (1963) صرفاً به مقداری اندک به آثار فلسفی‌اش مبتنی است. استنتاج‌های وی دربارة اولویت‌های تربیتی یک اشراف‌زادة زمین‌دار نمی‌تواند نتیجة منطقی نظریات معرفت‌شناختی و وجودشناختی‌اش باشد (P. 4451). فلسفة تعلیم و تربیت از دیدگاه دوم، یعنی رشتة دانشگاهی، حوزة معرفتی نوپایی است که حدود یک قرن از عمر آن سپری می‌شود. بسیاری از متخصصان و کارشناسان، سرآغاز ظهور و پیدایی این رشته را قرن بیستم و به‌طور مشخص، سال 1935، یعنی سال تأسیس انجمن جان دیویی (JDA) در امریکا می‌دانند. کامینسکی (1988) در این باره می‌نویسد: فلسفة تعلیم و تربیت، کاری مربوط به قرن بیستم است. انضمام فلسفه به پرسش‌های ناشی از عمل آموزش و پرورش مدرسه‌ای، موضوع جدیدی است. تاریخچة این رشته، فقط به اندازة سازمان‌های معاصرش قدمت دارد؛ حتی اگر برای این رشته، مقدور باشد که سودمندانه به آثار افلاطون و ارسطو استناد ورزد. مطالعة منظم فلسفة تعلیم و تربیت در ایلات متحده از سال 1935 آغاز شد (P.14). به هر روی، قرن بیستم، چه به لحاظ تأسیس و راه‌انداز‌ی رشتة فلسفة تعلیم و تربیت در سطوح کارشناسی ارشد و دکترا و در نتیجه، پرورش نیرو‌های متخصص در این قلمرو مستقل معرفتی، و چه به لحاظ انجام تحقیقات و مطالعات منظم و سازمان یافته در ارتباط با موضوعات و مسائل خاص این رشته، و چه به لحاظ تشکیل انجمن‌های حرفه‌ای فلسفة تعلیم و تریبت، از قبیل انجمن فلسفة تعلیم و تربیت امریکا (1941)، انجمن فلسفة تعلیم و تربیت بریتانیای کبیر (1965)، انجمن فلسفة تعلیم و تربیت استرالازیا (1970) و مانند



خرید و دانلود مقاله فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز


مقاله فلسفه اخلاقی پیامبر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

فلسفه اخلاق

فلسفه اخلاق از علل پیدایش اخلاق بحث مینماید و اینکه اساسا مبناء و منشااخلاق چیست و از کجا نشاءت گرفته و علت به وجود آمدن قوانین و قواعد آن چه مى باشد؟ و چرا باید به آن گردن نهاد و سر پیچى از آن چه عواقبى را به دنبال مى آورد؟ بحث و مورد گفتگو قرار مى دهد.

حوزه بحث پیرامون فلسفه اخلاق

1- اخلاق نظرى 2- اخلاق عملى 3- اخلاق مکتبى 4- اخلاق فلسفى

1- اخلاق نظرى

اخلاق نظرى از کیفیت پیدایش علمى اخلاق بحث مینماید و از شناخت اخلاق در محور خوبیها و بدیها و معیارهاى ارزشى اخلاق سخن میگوید.

2- اخلاق علمى

اخلاق عملى از کیفیت پیاده کردن و عمل نمودن و به کار بستن اوصاف اخلاقى بحث مینماید.

3- اخلاق مکتبى

اخلاق مکتبى دیدگاههاى اخلاقى هر مکتبى را مطرح میکند و نظریات جهان بینى مختلف اخلاقى را پیرامون مسئله اخلاق به میان میآورد مثلا دیدگاه مکتب رواقیون چیست ؟ و دیدگاه مکتب الهیون کدام است ؟

4- اخلاق فلسفى

از نظریات و دیدگاههاى فلاسفه در اخلاق از نظر فلسفى بحث مینماید مثلا کانت چه میگوید؟ مارکس چه گفته است ؟ و دیدگاه ارسطو و فارابى در زمینه اخلاق چه میباشد؟

اخلاق از دیدگاه مذاهب و مکاتب

به دلیل اهمیت و وسیع بودن بحث فلسفه اخلاق در میان مذاهب فقط مذاهب اسلامى خاصه شیعى را مورد بررسى قرار مى دهیم

1- اخلاق از دیدگاه مذاهب اسلامى : گروهى از امامیه و معتزله معتقد به حسن و قبح (خوب و بد)عقلى اعمال مى باشد و براى اثبات مدعاى خویش دلائل و شواهدى را اقامه مینماید همچنین گروهى نیز به حسن و قبح شرعى اعمال معتقدند، و میگویند عقل را قدرت و کشش بر درک محاسن اخلاقى و قبایح نیست ، و فقط شارع میتواند حسن و قبح اعمال را تشخیص دهد این گروه همان اشاعره هستند که عقل را کوچکتر و نارساتر از آن میدانند که بتواند همه مسائل اخلاقى را بفهمند و حسن و قبح آنرا را انتزاع نمایند.

حسن قبح عقلى

همانطورى که بیان شد امامیه و معتزله معتقد به حسن و قبح عقلى اعمال هستند؛ این گروه از دانشمندان علم اخلاق مى گویند: عقل همه بایدها و نبایدها و محاسن و شرور را تشخیص میدهد مثلا صدق عدل خوب و شایسته است و دروغ و ظلم ، بد و ناروا میباشد.

نظر برخى از دانشمندان در زمینه حسن و قبح عقلى

1 - دلائل حکیم ملا عبدالرزاق فیاض لاهیجى : وى معتقد است که عقل میداند که فعل فلانى که امر شرعى به آن وارد شد در نفس الامر نیکو و احسن است ، اگر فعل مذکور قبیح بود یا خالى از جهات قبح بود، البته قبیح بود از حکیم طلب آن فعل . همچنین فعلى که نهى شرعى بر آن وارد شده عقل مى تواند بفهمد که مذموم است در نفس الامر، و الا نهى از آن مذموم بود (2) مجموع استدلال حکیم متاءله به ثبوت میرساند که عقل حسن و قبح را تشخیص مى دهد یعنى اگر عقل همه بایدها و نبایدها را بفهمد با ادله مستدل ایشان حسن و قبح عقلى است نه شرعى .

2 - دلائل محقق بزرگوار طوسى : ایشان در کتاب کشف المراد اثبات نموده اند که حسن و قبح عقلى است نه شرعى ، به دلیل اینکه عقل حسن احسان و افعال ناشایسته و قبح ظلم را بخوبى تشخیص میدهد و هیچ نیازى به شرعى بودن آن نیست ؛ و دیگر اینکه اگر حسن و قبح شرعا و بخصوص ثابت گردد و تشخیص عقل در آن هیچ گونه دخالتى نداشته باشد هر دو از عقلى و شرعى بودن ، منتفى مى شوند.(3)

قاعده ملازمه : یکى از دلائل عقلى بودن حسن و قبح قاعدة ملازمه است ، که مى گوید ((کلما حکم به الشرع حکم به العقل )) یعنى هر چه را که شرع به آن حکم میکند، عقل هم همان را حکم میکند، این قاعده یکى از استدلالهاى بسیار مهم کلامى است که اهل استنباط و عقل از این قاعده استفاده میکنند. معتزله و امامیه و همه طرفداران حسن و قبح ، با همین قاعده ملازمه استدلال میکنند، که عقل قدرت فهم حسن و قبح را دارد، همچنین سخن امیرالمؤ منین على علیه السلام نیز گواه بر مسئله میباشد که حسن و قبح عقلى است . حضرت فرمود: من لم یعرف مضره الشرلم یقدر على المتناع منه (4)

کسى که زیان و ضرر شر و بدى را نشناسد قادر بر پرهیز از آن نیست .

حسن و قبح شرعى

برخى معتقدند که حسن و قبح شرعى است ، یعنى هر حکم شرعى که بر آن وارد شده عقل هم باید او را بپذیرد و عقل قبل از ورود شرعى حق حکم کردن ندارد. اشاعره از طرفداران و بنیان گذاران این عقیده میباشد.

نظریات دانشمندان در خصوص حسن و قبح

گروهى از دانشمندان میگویند: حسن و قبح شرعى است که این نظریه یکى از دلائل اشاعره میباشد. و شبیه به نظریات دانشمندانى است که براى جامعه اصالت قائلند، زیرا سوسیالیستها (جامعه گرایان ) اخلاق رایک پدیده اجتماعى میدانند و میگویند خوب چیزى است که جامعه میطلبد و بد چیزى است که جامعه نفى میکند.



خرید و دانلود مقاله فلسفه اخلاقی پیامبر


مقاله فلسفه اشراق2

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

ابعاد سیاسى فلسفه اسلامى

صادق حقیقت کتاب ابعاد سیاسى فلسفه اسلامىThe political Aspects of Islamic philosophy) ) مجموعه مقاله هایى است که به افتخار آقاى محسن مهدى تدوین و گردآورى شده است. گردآورندهء مقاله ها, چارلز.اى. باترورث مى باشد. ناشر کتاب مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد, و سال نشر آن 1992 است. کتاب فوق مجموعا 406 صفحه دارد و از یک مقدمه و نه مقاله تشکیل شده است. در خاتمه کتاب, مجموعه منشورات محسن مهدى از سال 1957 تا1990 آمده است. مقدمه (چارلز.اى. باترورث) در غــرب از زمان توماس آکویناس (قرن سیزدهم) تا اصحاب دائره المعارف (قرن شانزدهم) و بالاخره تا قرون هفدهم تا نوزدهم گرایش هایى به فلسفه اسلامى وجود داشته است. این تمایلات امروزه شکل جهانى به خود گرفته است. متاسفانه به ابعاد سیاسى فلاسفه اسلامى کم تر پرداخته شده است. برخى معتقدند ارزش ها و تفکرات غربى هیچ گونه جایگاهى در کشورهاى اسلامى ندارد. این گونه سوال ها ما را به ریشه هاى تفکر بشر متوجه مى سازد. خداوند جهانیان نمى تواند وحى خود را به زبان و رسوم و سرزمین خاصى محدود سازد. این گونه سوال ها موضوع مقاله هاى کنفرانسى را تشکیل داد که در پاییز سال 1988 برگزار شد. اندیشه سه دسته فلاسفه اسلامى مورد بحث واقع گشت: دسته اول مربوط به سنت فلسفه اسلامى دوره میانه است و شامل ابویوسف یعقوب کندى, ابوبکر رازى, ابونصر محمد فارابى و ابن سینا مى شود. دسته دوم از ابن سینا متاثرند ولى عمدتا اندیشه اشراقى دارند, همانند شهاب الدین سهروردى, ابویعقوب سجستانى و قطب الدین شیرازى و محى الدین ابن عربى. دسته سوم شامل مرزهاى غربى جهان اسلام همانند ابن باجه, ابن طفیل و ابن رشد مى شود. فارابى کسى بود که براى نخستین بار فلسفه سیاسى را در فرهنگ اسلامى وارد ساخت و متفکرانى همانند ابن سینا, ابن باجه, ابن طفیل و ابن رشد از او متاثر شدند. مریام گالستون در مقاله سوم به خوبى سعادت بشر از دیدگاه فارابى را بااستفاده از کلیه منابع موجود بررسى کرده است. جیمز موریس نیز بدین شیوه افکار ابن سینا را توضیح مى دهد. استفن هاروى در مقاله چهارم سعى مى کند ارتباط زندگى دنیایى ابن باجه و رساله غیردنیایى او (تدبیرالمتوحدین) را تبیین نماید. او با ارجاع تفکرات ابن باجه به فارابى, خواننده را به تعارض فوق راهنمایى مى کند. هیلل فراکین در مقله ششم روش فهم حى بن یقظان ابن طفیل را به عنوان داستانى فلسفى تبیین مى نماید. میشل بلاستین روش خطادى کتاب ابن رشد (نقد خطابه ارسطو) را توضیح مى دهد. اگر تعلیمات صحیحى پشت خطابه وجود نداشته باشد, دروغ جایگزین آن مى شود. وى نشان مى دهد که چگونه ابن رشد در خطابه فراسوى ارسطو رفته است. این کتاب ها تفاسیرى جدید از اندیشه سیاسى فلاسفه اسلامى به دست مى دهد. چارلز.اى .باترورث و پاول .اى .واکر سعى مى کنند رهیافت سیاسى کندى و رازى را بررسى نمایند و نشان دهند به چه دلایلى آن ها فیلسوف سیاسى نامیده شده اند. کندى علاقه مند به سازوکار تصمیم انسان در مقابل تفکراتaided وunaided مى باشد. و اگر به موضوع پیش گویى در اندیشه رازى علاقه مند است. مباحثات ابوبکر رازى و ابوحاتم رازى مشخص مى کند که چرا ابوبکر رازى یک فیلسوف سیاسى تمام عیار نامیده شده است. در مقاله آخر کتاب به متفکرین شرق مى پردازد. حسین ضیایى بحث خود را بر سهروردى متمرکز مى کند. به اعتقاد او در این بحث ما به هانرى کربن مدیون هستیم. کربن مجموعه آثار سهروردى را تصحیح نموده است. ضیایى علاوه بر آن توانسته است اندیشه سهروردى را استخراج نماید. جان وال بریج کلیه کتاب هاى قطب الدین شیرازى را بررسى کرده, و عکس العمل وى در مقابل سه گرایش فارابى, خواجه نظام الملک و خواجه نصیرطوسى را نشان داده است. پروفسور محسن مهدى, فردى شاخص در فلسفه اسلامى است و در اروپا و خاورمیانه و آمریکا از این جهت معروف مى باشد. وى رهیافت منظمى در تحقیقات خود دارد. او هم چنین رساله هاى مختلفى را در این موضوع راهنمایى کرده است. او در 21 ژوئن 1926 در کربلاى عراق زاده شد. پس از گذران تحصیلات متوسطه راهى دانشگاه آمریکایى بیروت شد و در آن جا به تحصیل فلسفه پرداخت. سپس براى تحصیل در رشته اقتصاد به دانشگاه شیکاگو رفت و از محضر اساتیدى هم چون نابیا اکبوت و لئواستراوس کسب فیض کرد. وى در سال 1954 تحصیلات دوره دکترا را در دانشگاه شیکاگو به پایان رساند. رساله دکتراى او درباره فلسفه تاریخ از دیدگاه, ابن خلدون بود. وى سپس به بغداد بازگشت و در عین حال با دانشگاه شیکاگو همکارى نمود. وى در سال 1969 دعوت دانشگاه هاروارد را پذیرفت. مقاله اول: کندى و آغاز فلسفهسیاسى اسلامى )Charles.E Butterworth) ابویوسف یعقوب ابن اسحاق کندى متولد بصره و تحصیل کرده بغداد است. او تقریبا به سال 252 ه. ق. (866م) زاده شد. او در کلیه علوم زمان خود متبحر بود. او حدود 270 کتاب به رشته تحریر در آورده است, ولى کم تر از یک دهم آن ها در اختیار ما مى باشد. مهم ترین آن ها عبارت است از: فى الفلسفه العلیا, الرساله الکبرى فى الریاسه, رساله فى ریاسه الامه و رساله فى کمیه کتب ارسطاطالیس. قرائت ارسطو توسط کندى در کتاب حجیم رساله فى کمیه کتب ارسطاطالیس تبیین شده است. تمایل کندى به ارسطو بیش از دیگر فلاسفه است. به اعتقاد او علوم بشرى در درجات پایین ترى نسبت به علوم الهى قراردارند. او کتاب هاى ارسطو را به چهار دسته تقسیم کرده است. آثار اخلاقى ارسطو, اهداف زندگى بشر را به خوبى ترسیم مى نماید. به اعتقاد کندى انسان به کمک فلسفه مى تواند همانند پیامبر(ص) شود. کندى در بحث غم و شادى, ابتدا معناى غم و علل آن را بررسى مى کند و تاثیر عادت و عمل را در آن نشان مى دهد. به نظر او مردم با از دست دادن عادت هاى خود, دچار غم مى شوند. اگر مایملک خود را از آن خدا بدانیم و اعتقاد داشته باشیم هرگاه خواست مى تواند آن ها را از ما بگیرد, غمگین نمى شویم. وى به ترتیب, کشتى و مسافران و ناخداى آن را به بدن انسان ها, ارواح آن ها و خداوند تشبیه مى کند و مى گوید: کشتى بدن وظیفه دارد مسافران خود را به سرمنزل مقصود برساند. مسافران هر چند برکشتى سوارند, ولى حوادث دریا برآن ها تاثیر مستقیم ندارد. در این سفر دریایى برخى عادت ها مانع از رسیدن به ساحل نجات مى شوند. ما باید خود را از لذت هاى جسمانى برهانیم. او همانند سقراط تعادل را در عدالت مى بیند و عقل را به عنوان ابزار جهان و وجود اخروى معرفى مى کند. قوى ترین مردم (اقوى الناس) کسى است که بر روح خود چیره تر باشد. کندى از این بحث است که به حقوق و سیاست کشیده مى شود. او به هرحال مباحث ناقصى درباب سیاسیات دارد. کندى به زندگى فیلسوفانه معتقد است. براى فهم عقاید او بهتراست ارتباط فارابى و رازى را با ارسطو و افلاطون بررسى کنیم. مقاله دوم: استلزامات سیاسىفلسفه رازى)Paul E Walker)کتاب ((فیلسوف رى: محمد بن زکریاى رازى)) که توسط انجمن آثار ملى ایران در سال 1974 به چاپ رسیده, آثار مختلف او را یک جا گردآورى کرده است. رازى در زمان المکتفى از خلفاى عباسى مى زیست و به سال 313ه.ق (925م) در رى چشم از جهان فروبست. او علاوه بر فلسفه, در طب نیز تبحر عجیدى داشت و ریاست بیمارستان عضدى را برعهده گرفت. رازى فیلسوفى سیاسى نبود و به این موضوع علاقه نداشت. در عین حال لوازمى سیاسى از کلام او قابل استنتاج مى باشد. از این جهت که او طبیب بوده است, دیدى فیزیکى به جهان داشت. از دیدگاه او نظم سیاسى مناسب باید با قانون طبیعت هم آهنگ باشد. شاید او معتقد به حقوق طبیعى بوده است. براى رازى, معلم و فیلسوف واقعى, سقراط بود. یکى از اصول بدیهى او عدم تساوى ارزش هاى فردى است. عدالت در فلسفه سیاسى رازى معناى مبهمى است که برعدم تساوى انسان ها نیز صدق مى کند. او به شهر و ملت به عنوان مقولات سیاسى نمى پردازد و از این لحاظ فیلسوفى سیاسى محسوب نمى شود. ابوحاتم رازى برضرورت تاریخى و استدامه پیش گویى تاکید دارد. لازمه این سخن آن است که هر ارزش عقلانى یونان قدیم باید از وحى پیامبر مشتق گردد. زکریاى رازى در مقابل این اندیشمند اسماعیلى قد علم کرد و مدعى شد که دلیلى وجود ندارد مثل موسى بر مثل افلاطون برترى داشته باشند. البته موضع او در مقابل حضرت محمد(ص) و اسلام از این جهت مشخص نیست. درعین حال او در این مورد که پیامبران در قانون گذارى و ساختن اجتماع به نکاذى دسترسى دارند که فیلسوفان را بدان راه نیست, ساکت مى باشد. همان طور که ابوحاتم گفته, مذهب رازى فقط و فقط فلسفه است. مقاله سوم: ابعاد عملى و نظرىسعادت در رساله هاى سیاسى فارابى )Miriam Galston) اراده و انتخاب, دو اصل فلسفه عملى هستند. انتخاب یعنى قبول سعادت و راه هاى آن مفسرین فارابى در این باره که آیا سعادت شکل عملى یا نظرى یا ترکیدى از آن دو است, اختلاف نظر دارند. به اعتقاد ابن باجه, فارابى ادعا کرده که زندگى اخروى وجود ندارد و سعادت چیرى جز شکل سیاسى آن نیست. برعکس, ابن طفیل تفسیرى متناقض از فارابى به دست مى دهد. به اعتقاد او مدینه فاضله فارابى در ارتباط مستقیم با سعادت اخروى است. فارابى در تحصیل السعاده تصریح مى کند که تکامل مستلزم فلسفه عملى و نظرى است. به اعتقاد او تعالى فکرى و اخلاقى و عملى تفکیک ناپذیرند. کسى که در این سه جهت سرآمد باشد, کامل ترین و سعادت مند ترین شخص خواهد بود. اجتماع عقلانى محل اتحاد و تلاقى عقل و عاقل و معقول است. چون سعادت, ترکیدى از تکامل عملى و نظرى است, فیلسوف شاه بیش از دیگران از سعادت بهره مند است.او از این نکته طفره مى رود که نتیجتا فیلسوف شاه است که موجب سعادتمندى



خرید و دانلود مقاله فلسفه اشراق2


تحقیق در مورد فلسفه طبیعت انسان 36 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 36 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فهرست مطالب:

پیشگفتار: فلسفه طبیعت انسان

1

چکیده

2

مقدمه

3

مدیریت منابع انسانی

4

وظایف مدیریت نیروی انسانی

5

تامین نیروی انسانی

6

آموزش و توسعه نیروی انسانی

6

جبرانیها

7

سلامت و ایمنئ

8

کارمند و روابط کاری

9

تحقیق در منابع انسانی

10

فرآیند تامین نیروی انسانی

11

تجزیه و تحلیل شغل

11

برنامه ریزی نیروی انسانی

13

اهداف برنامه ریزی نیروی انسانی

14

جذب ( عضو گیری )

15

فرایند انتخاب

17

مصاحبه مقدماتی

17

ارزیابی فرم درخواست کار

18

آزمون

19

مصاحبه کردن

20

بررسی معرف وتحقیق در مورد سوابق مصاحبه شونده

23

تأیید مدیریت

24

آزمایش بدنی

24

مدیریت جذب داخلی

25

بازدید به منظور آشنائی کارمند

25

برنامه های کمک به کارمند

28

ارزیابی کار

29

رعایت ملاحضات خاص درانتخاب نیروی انسانی

29

یک دید جهانی

30

نتیجه گیری

33

منابع و مأخذ

34

پیشگفتار

فلسفه طبیعت انسان

فلسفه یک مدیر نسب به طبیعت انسان به وی کمک می کند که نوع تکنیک انگیزشی که بکار می برد را تعیین کند و در اوائل این قرن ، فردریک تیلور و ایلتون مایو نظراتی پیشنهاد کردند که ممکن است آنها را به نام فلسفه های مغایر بنامیم. تیلور متقاعد شده بود که روش علمی یک چهار چوب منطقی برای تجزیه و تحلیل مشکلات بوده ومی توان آن را برای فرآیند مدیریت بکار برد. او براین باور بود که روش علمی مدیر را به سوی موثرترین سیستم انجام کار هدایت خواهد نمود . افراد اجزاء این چرخه هستند ولی بایستی بطور منطقی هدایت شوند . به عقیده تیلور وقتی که آنها کارشان را با کارائی انجام دهند هم سازمانهای متبوعه و هم خود آنها منتفع می شوند . سازمان از سود بیشتری بهره مند شده و کارگران هم پول بیشتری دریافت می کنند.

مقدمه

مدیران امروزی سعی دارند که یک نگرش متعادل نسبت به جنبه های منطقی و احساسات رفتار انسانی داشته باشند . برای مثال ، درنیسان ، بوئینگ ، فرود ، جنرال الکتریکی و بسیاری دیگر از شرکتهای بزرگ امریکائی ، کارکنان به صورت تیمی کار نموده واغلب اداره امور وحل مشکلات بعهده خود آنها است .

در چند دهه قبل ناگهان این موزیک در سراسر امریکا مشهورشد و بالاترین رکورد فروش را بدست آورد، « Take this job and shove it , I ain't working here no more » این آوازداستان مردی را بازگو می کرد که سالها برای خانمی با فداکاری کار می کرد ولی حالا دیگر کارش را از دوست ندارد ، زیرا خانم به وی سخت پرخاش نموده بود . چون انگیزه کاری در وی از بین رفته بود . پس داشتن انگیزه برای کارکردن جزء یکی از شرایط لازم برای کاری مفید است .

چکیده

التون مایو ودستیارانش مطالعات مشهود خود را در دهه 1920 و1930 در تأسیسات وسترن لکتریک در هاثورن در حاشیه غربی شیکاگو برگزارکردند . این تحقیق حاکی از آن بوده که روش و رفتار واحساسات کارگران تأثیر بسزایی روی بهره وری آنها دارد . نتیجه این شد که این « غیر منطقی بودن احساسات » تیلور اهمیت پیدا نمود. مطالعات همچنین نشان داد که تأثیر هاثورن ( افزایش تولید هاثورن ) این حقیقت را برملاء کرد که حضورمحققین روی رفتارافراد مورد تحقیق اثربسزائی داشته وبنا براین نتایج حاصله تحریف شده است.هرگزرفتارانسانی را نمی توان به سا دگی یا بطور دربست از طریق قوانین علت ومعلول دید.



خرید و دانلود تحقیق در مورد فلسفه طبیعت انسان 36 ص


تحقیق در مورد فلسفه حجاب 55 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 57 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فهرست مطالب:

مقدمه 2

تاریخچه حجاب 5

حجاب ضد استعمار 7

مفهوم واژه حجاب 13

سیماى حقیقى مساله حجاب 17

نگاهى کوتاه به تاریخچه حجاب 18

پوشش تقویت‏کننده پیوند خانوادگى 25

پوشش موجب استوارى اجتماع است 28

حجاب ارزش و احترام زن را افزایش مى‏دهد 30

حجاب ارزش و احترام زن را افزایش مى‏دهد 32

بحثى مختصر درباره علل و عوامل پیدایش حجاب 34

آیا مى‏توان گفت عدم امنیت زنان دلیل پیدایش حجاب است؟ 41

آیا حجاب ریشه در تمایلات فطرى زن دارد؟ 46

آیا منشاء حجاب حسادت در مردان است؟ 50

فلسفه حجاب

مقدمه:

سپاس خدای راکه نعمت های خویش را بی دریغ به انسان ها هدیه کرد و وجود مقدس حضرت ختمی مرتبت رانگین انگشتری خلقت قرار داد و سلسله امامت را دستگیر و راهنمای آدمیان معیّن فرمود.

و درود به ساحت مقدّس حضرت ولی عصر (عج) آن منجی نهایی بشریت و سلام بر ارواح طیبّه شهداگلگون کفن اسلام .

ریشه ی بیشترانحرافات دینی و اخلاقی نسل جوان را در لابلای افکار و عقاید آنان باید جستجو کرد .فکر این نسل از نظر مذهبی آن چنان که باید راهنمایی نشده است.1

هدف گردآورندگان این مجموعه پرداختن به مساله حجاب است که افکار و عقاید نسل جوان را به خود مشغول داشته است .

اینکه حجاب چیست و از کجا به وجود آمده و هدف از به وجود آمدن آن چه بوده است بحثی است که میتواند ذهن هر انسان حقیقت جو را به خود مشغول کند .

آیا درروزگار فعلی حجاب باعث حفظ حریم زن و مرد می شود و یا اینکه فرقی به حال جامعهندارد ؟ آیا اعتقاد به مساله حجاب در میاننسل امروز کمرنگ شده است و آیا اعتقاد به حجاب در میان نسل گذشته بیشتر نبوده است؟

آیا کسی صدای شهیدانی را که ناله بر آوردند به کجا چنین شتابان2نشنیده است ؟

چرا به دختران امروز فاطمه را آن طور که هست ننموده ایم. چرا صدای فاطمه فاطمه است درجامعه ما گم شده است ؟ فاطمه مظهر تمام زن های عفیف عالم است . چرا جوانان ما باکتاب های دینی غریبه اند ؟

این چرا ها و هزاران چرای دیگر(که می تواندر باره ی هریک کتابی نوشت)است که ذهن هر انسانی را به خود معطوف می کند.

بدیهی است که در جامعه ی امروز ، جوان تنها با استدلال می تواند چیزی را بپذیرد . به زعم ما این تحقیق می تواند راه گشای خوبی برای جوانان باشد .

دراین مختصرسعی شده به مطالبی همچون لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد ، علت پوشش ، تاریخچه حجاب وبسیاری سوالات دیگر به نحو مقتضی پاسخ گفته شود .

به امید آنک هتوانسته باشیم گامی هر چند کوچک در جهت وصف صحیح مساله ی حجاب و فوائد آن برداشته باشیم .

و لبیک گوییمبه ندای : هَل مِن ناصِر ینصرنی3

«استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش خانم ها یک اصطلاح نسبتاً جدید است.در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها ستر که به معنای پوشش است به کار رفته است.بهتر بود که این کلمه عوض نمی شد.و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار می بردیم.زیرا همان طور که گفتیم معنای شایع حجاب پرده و اگر در مورد پوشش برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شد که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته زن ها همیشه در پشت پرده و در خانه محبوس بمانند و بیرون نیاییند.

وظیفه پوشش که برای زن مشخص شده این نیست که از خانه بیرون نروند. زندانی و حبس کردن زن در خانه این نیست در دین اسلام مطرح نیست... . پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و بدن نمایی نپردازد.

استاد مطهری در ادامه تصریح کردند که:

فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است.بعضی از آنان جنبه روانی دارد.و بعضی جنبه خانه و خانوادگی و بعضی هم جنبه اجتمایی و بعضی هم مربوط است به بالا بردن احترام زن.و جلوگیری از ابتذال او.حجاب در اسلام از یک میئله مهم تر کلیتر و اساسی تر ریشه می گیرد. و آن این است که اسلام می خواهد انواع التذاذ های جنسی،چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط قانونی و چه در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد؛اجتماع منحصراً بذای کار و فعالیت باشد.بر خلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جویی های جنسی به هم می آمیزد.اسلام می خواهد این دو محیط را کاملاً از همدیگر تفکیک کند».

لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است . در خود قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است . علیهذا در اصل مطلب از جنبه اسلامی نمی‏توان تردید کرد . پوشیدن زن خود را از مرد بیگانه یکی از مظاهر لزوم حریم میان مردان و زنان اجنبی است ، مچنانکه عدم جواز خلوت میان اجنبی و اجنبیه یکی دیگر از مظاهر آن است . این بحث را در پنج بخش باید رسیدگی کرد : 1 - آیا پوشش از مختصات اسلام است و پس از ظهور اسلام از مسلمین به‏ غیر مسلمین سرایت کرده است ؟ یا از مختصات اسلام و مسلمین نیست و در میان ملل دیگر قبل از اسلام نیز وجود داشته است 2 - علت پوشش چیست ؟ . چنانکه می‏دانیم در میان حیوانات هیچگونه حریمی میان جنس نر و



خرید و دانلود تحقیق در مورد فلسفه حجاب 55 ص