لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
بررسی خصوصیات فیزیکی دانهی آفتابگردان ارقام روغنی استان گلستان (کد مقاله 306)
علیرضا قدسولی ، نازنین وفایی
چکیده
از جمله مهمترین محصولات استراتژیک مورد نظر بخش کشاورزی کشور دانههای روغنی مانند دانه آفتابگردان با سطح زیر کشتی حدود 100 و 10 هزار هکتار به ترتیب در ایران و استان گلستان و با میانگین عملکرد یک تن در هکتار میباشد. شناخت خصوصیات فیزیکی فندقه آفتابگردان میتواند در اعمال فرآیندهای مناسب در مرحله برداشت، انتقال، خشک کردن، جداسازی، پوستگیری، ذخیره سازی (انبارداری) و فرآورش نقش اساسی ایفا کند. در این تحقیق ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی دانههای آفتابگردان روغنی سه واریته پروگرس، هایسان33 و یوروفلور نمونهبرداری شده از چهار مکان علیآباد، گلیداغ، کلاله و کالپوش واقع در استان گلستان شامل ابعاد محوری، میانگین حسابی قطر، میانگین هندسی ابعاد (قطر معادل)، ضریب کرویت، مساحت سطح، دانسیته واقعی، دانسیته ظاهری، تخلخل، وزن هزاردانه، حجم، رطوبت، میزان روغن دانه کامل، مغز دانه و پوسته آن بررسی شد. ویژگیهای هندسی، ثقلی و شیمیایی دانه با استفاده از طرح کاملاً تصادفی و در چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نمونههای مورد بررسی از نظر میزان طول، عرض، ضخامت، ضریب کرویت، مساحت سطح، میانگین هندسی ابعاد، میانگین حسابی قطر، حجم دانه، رطوبت، میزان روغن دانه کامل، مغز دانه و پوسته آن اختلاف معنیدار (01/0 P<) داشتند. نتایج نشان دادکه طول دانههای آفتابگردان از 800/8 تا 987/10، عرض از 35/4 تا 63/5، ضخامت از 695/2 تا 51/3، میانگین هندسی ابعاد (قطر معادل) از 65/4 تا 98/5 میلیمتر، حجم دانههای آفتابگردان مورد آزمایش از 14/183 تا 59/364 میلیمتر مکعب و مقدار رطوبت از4/5 تا 2/6 درصد متغیر میباشند. نتایج تجزیه واریانس مربوط به ویژگیهای ثقلی دانه شامل وزن هزار دانه، دانسیته ظاهری (حجمی)، دانسیته واقعی و تخلخل همگی در سطح 1درصد معنیدار بودند. تأثیر تیمار نمونه روی تمامی خصوصیات شیمیایی آن معنیدار (01/0 P<) بود. میزان روغن نمونه یوروفلور گلیداغ (7/52 درصد) بیشینه و از آن نمونهی پروگرس کالپوش (9/40 درصد) کمینه بود که افزایشی معادل 4/22 درصد نشان داد. نتایج نشان داد که بین وزن هزار دانه و ضریب کرویت دانه رابطهای منفی و معنی دار در سطح 5 درصد (462/0- r =) وجود دارد.
کلیدواژه: دانه آفتابگردان، ویژگیهای هندسی و ثقلی، خصوصیات شیمیایی
مقدمه
دانههای روغنی پس از غلات، دومین ذخایر غذایی جهان را تشکیل میدهند. بر اساس گزارشات FAO میزان تولید روغن جهانی در طول سالهای 06- 2005 حدود 2 درصد افزایش یافته است که بیشترین میزان افزایش روغن نیز مربوط به روغن آفتابگردان میباشد. در ایران علیرغم وجود اراضی وسیع قابل کشت و زمینههای نسبتاٌ زیادی که برای تولید دانههای روغنی وجود دارد، هنوز هم بیش از 85 درصد از روغن مورد نیاز ازخارج (به ارزش تقریبی 647میلیون دلار در سال 1385) وارد میشود [1]. رویکرد به واردات در واکنش به عدم تعادل در عرضـه و تقاضای مواد غذایی به دلیل نوسانات درآمدهای ارزی نمیتواند یک سیاست پایــدار تلــقی گردد بنابراین باتوجه به اهمیت تامین امنیت غذایی در استراتژی بلند مدت 20ساله کشور، مسئولان دولتی درتلاشند تا با اجرای برنامههای توسعهای و اعمال سیاستهای حمایتی کشت دانههای روغنی و هم زمان با آن ظرفیت فرآوری را توسعه داده و از این نظر به مرز خودکفایی برسند. محور این برنامهها در زمینه توسعه کشت آفتابگردان، کلزا، سویا و زیتون میباشد. دانهی روغنی آفتابگردان (Helianthus annuus L.) از خانوادة Astraceae است که سطح زیر کشت آن در ایران و استان گلستان به ترتیب 100 و 10 هزار هکتار با عملکرد یک تن در هکتار میباشد. استان گلستان با تولید 45 درصد دانههای روغنی کشور، برای چهارمین سال متوالی مقام نخست تولید این محصولات را در سال 1385 در بین استانهای کشور به دست آورد. کسب این مقام با تولید 235 هزار تن محصول دانههای روغنی از سطح 130 هزار هکتار از مزارع استان به دست آمده است که از این میان از کشت آفتابگردان در سطح 6 هزار هکتار، حدود 8 هزار تن محصول برداشت شده است. بر اساس آخرین اطلاعات سرویس تحقیقاتی دپارتمان کشاورزی ایالات متحده در سال 06-2005 میزان مصرف دانه آفتابگردان از 52/7 به 84/9 میلیون تن افزایش یافته است و میزان مصرف جهانی روغن آن نیز از 23/13 به 67/16 میلیونه تن افزایش داشته است [24].
دانه آفتابگردان به عبارت صحیحتر تراکن نوع ویژهای از میوه نا شکوفا تعریف شده است. دانه شامل پوست دانه، اندوسپرم و جنین است (شکل 1). پوسته نازک دانه سه لایه دارد که لایه داخلی و خارجی پارانشیمی و لایه میانی پارانشیم اسفنجی است. اندوسپرم غالبا شامل یک لایه سلولهای آلرون است که به پوسته بذر چسبیدهاند قسمت عمده جنین کوتیلدون است. کوتیلدونها عمدتاً دارای پارانشیم نردهای با سلولهای حاوی روغن و اجزا درشت آلرون و کریستالهای پروتئین میباشند. قاعده دانه گرد ون وک آن کشیده است و تقریبا 10 تا 15 میلی متر طول دارد در مقطع عرضی چهار وجهی به نظر میرسد. جزء خارجی پری کارپ یا پوستهی مرکب دارای سلولهای کشیده و رنگی میباشد و قسمت درونی از چندین لایهی فیبری یا دیوارههای به شدت مشبک تشکیل شده است. پوسته دیوارهی دانه یا تستا سفید است. اندوسپرم آفتابگردان تقریبا در موقع تشکیل جنین مصرف میگردد. به طور میانگین مغز آفتابگردان 70 درصد از کل وزن آن را تشکیل میدهد [2].
شکل 1- دانه آفتابگردان و پوسته آن.
روغن دانه آفتابگردان دارای کیفیت بسیار عالی برای نیازهای تغذیهای میباشد به طوریکه در سالهای اخیر ارقام زراعی با درصد روغن بالا و خصوصاً دارای اسید اولئیک بالا نقش مهمی در زراعت این محصول داشته است. حدود 25 درصد وزن فندقة آفتابگردان را پوسته تشکیل میدهد وخصوصیات فیزیکی دانه میتواند راهنمایی برای بازاریابی، تسهیل در استخراج روغن و تعیین شرایط بهینة عملیات واحد کاهش اندازه در کارخانجات روغنکشی از آفتابگردان روغنی باشد. حمل و نقل دانههای روغنی به لحاظ پراکندگی مناطق تولید در سطح کشور از موارد مهم و تاثیر گذار بر هزینه های تولید روغن نباتی میباشد. مسلماٌ ارائه راهکارهای اساسی از جمله مسائل فنی و اقتصادی جهت بهبود حمل و نقل دانههای روغنی، علاوه بر کاهش هزینه حمل ونقل بر قیمت تمام شده روغن نباتی تاثیر گذاشته و نهایتاٌ منجر به کاهش بار مالی از دوش تولید کنندگان و مصرف کنندگان این کالای ضروری میشود. بررسی بعضی از خواص فیزیکی دانه آفتابگردان و مغز آن و مقایسه آنها با دیگر دانهها برای طراحی بهتر تجهیزاتی برای جابجا کردن، انتقال، حمل و نقل، جداسازی، پوست گیری، خشک کردن و استخراج مکانیکی روغن، انبار کردن و دیگر فرآیندها به نظر لازم می رسد [13،14]. هدف از این پروژه تعیین خصوصیات هندسی، ثقلی و شیمیایی ارقام آفتابگردان روغنی استان گلستان میباشد. نتایج این تحقیق در پروژه های اصلاح نژاد ارقام آفتابگردان نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد. دادههای جمعآوری شده شامل ویژگیهای هندسی، ثقلی و شیمیایی دانه با استفاده از طرح کاملاً تصادفی با هشت نمونه و در چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. در آنالیز واریانس و مقایسه میانگین ها از نرم افزار SAS و از روش آزمون آماری ANOVA استفاده شد. نمودارها به وسیله نرم افزار EXCEL رسم شد. مقایسهی میانگین اثرات اصلی و متقابل از طریق آزمون چند دامنهای دانکن مورد بررسی قرار گرفت.
3- مواد و روشها
3-1- مواد
واریتههای آفتابگردان مورد بررسی شامل هیبرید هایسان33 با وزن هزار دانه 80-70 گرم، میزان روغن 47 درصد و عملکرد دانه 0/4-7/3 تن در هکتار،رقم پروگرس با وزن هزار دانه 70-65 گرم، میزان روغن 47درصد و عملکرد دانه 5/3-5/2 تن در هکتار و رقم یوروفلور با وزن هزار دانه 80-70 گرم، میزان روغن 46درصد و عملکرد دانه 6/3-4/3 تن در هکتار.
3-2- روشها
3-2-1- نمونهبرداری
نمونه برداری از 4 محل کاشت دشت کالپوش، گنبد و گلیداغ، کلاله و مینودشت ، علی آباد و گرگان و به روش طبقهبندی (تعیین مراکز عمدة کشت آفتابگردان) و سپس اخذ نمونههای تصادفی از مناطق عمدة کشت آفتابگردان انجام شد به طوریکه از هر یک از 4 محل کاشت بر حسب سطح زیر کشت حداقل 30 نمونه از مزارع با مدیریت یکسان زراعی (بدون وجود عوامل محدود کنندة تولید) مربوط به هر یک از ارقام نمونهبردای انجام گرفت. نمونههای مربوط به هر منطقه با هم مخلوط و نهایتاً یک نمونة مرکب به وزن 100 کیلوگرم (از هر واریته مورد آزمایش) اخذ گردید. نمونهها طبق جدول 2 نامگذاری شدند.
جدول 3-1- ارقام مورد استفاده دراین تحقیق و محل تولید آنها
نوع نمونه
A
B
C
D
E
G
H
K
رقم
هایسان33
یوروفلور
هایسان33
یوروفلور
هایسان33
پروگرس
یوروفلور
پروگرس
مکان
علی آباد
گلیداغ
گلیداغ
کلاله
کلاله
کالپوش
کالپوش
کلاله
آماده سازی نمونهها: مواد خارجی، دانههای شکسته و نارس با استفاده از غربال و گرد و غبار و مواد خارجی سبکتر به وسیله نیروی باد جداشدند [10،11]. سپس نمونه ها در 10 کیسه کتانی 10 کیلویی بستهبندی و در اتاقی با درجه حرارت 18 درجه سانتیگراد نگهداری شدند. از هر کیسه یک نمونه 1 کیلوگرمی اخذ که در مرحله اول به دو واحد 5/0 کیلوگرمی و در مرحله دوم هر 5/0 کیلوگرم به دو واحد 250 گرمی تقسیم بندی شدند. سپس از هر نمونه 250 گرمی دو نمونه 20 گرمی برداشته شد که در مجموع میزان نمونه از هرکیسه 40 گرم خواهد بود که با احتساب 10 کیسه ( نام گذاری شده بر حسب واریته و مکان) 400 گرم نمونه به دست آمد. این روش نمونه برداری با روشهای به کارگرفته شده توسط سایر محققین همخوانی دارد [7،9،13].
3-2-2 – اندازه گیری خواص هندسی دانه آفتابگردان
ابعاد محوری با تعریف سه بعد اصلی طول(L) ، عرض(W) و ضخامت (T) برای هر دانه (شکل1). در این آزمون این ابعاد برای 20 دانه آفتابگردان در 30 تکرار (جمعا 600 دانه) با استفاده از کولیس ورنیه (دقت 02/0میلیمتر) اندازهگیری شد.
شکل 3-1- ابعاد مشخص دانه آفتابگردان.خطوط نقطه چین مغز داخل دانه را نشان می دهد; L،l ، طول; W،w ، عرض ; T،t ،ضخامت (Gupta and Das, 1997).
اندازهگیری و محاسبهی میانگین حسابی قطر (de)، میانگین هندسی ابعاد (قطر معادل De) برحسب میلیمتر و ضریب کرویت ( Φ) برای دانهها با استفاده از روابط زیر: [9،20].
رابطه (3-1) ؛ =( L+B+T)/3 de
رابطه (3-2) ؛ D e= (LBT)1/3
رابطه (3-3) ؛ / L =(LBT)1/3 Φ
که در روابط بالا L طول، B عرض وT ضخامت میباشد.
سطح دانهها (s) بر حسب میلیمتر مربع با استفاده از تشابه هندسی با جسم کره کشیده توسط رابطه زیر محاسبه گردید [16].
رابطه (3-4) ؛ S = 2 a 2 +(b2 ln(1+e/1-e))/e و e = (1-(b/a)2)1/2
S = Л D2e
حجم هر دانه با استفاده از اندازه های به دست آمده ابعاد محوری شامل طول، عرض و ضخامت و با فرض شکل دانه به یک کره کشیده از رابطه زیربه دست آمد [8،16].
رابطه (3-5)؛ که در این رابطهv حجم ، a نصف طول و b نصف عرض میباشد.
3/ ] b× 2(a) π= [ 4 v
3-2-3- اندازه گیری خواص ثقلی دانه آفتابگردان
وزن هزار دانه ازطریق محاسبه وزن500 دانه که به طور تصادفی انتخاب شده بودند به دست آمد. که این مشابه روشهای محققین دیگر میباشد [17،19]. مراحل کار بدین شرح است: ابتدا نمونه وزن شده به5 قسمت مساوی تقسیم شد سپس از هر قسمت 100 عدد شمرده و وزن گردید و میانگین 5 عدد به دست آمده محاسبه شد.
رابطه (3-6)؛ (میانگین 5 قسمت 100تایی) ×10 = وزن هزاردانه
برای محاسبه دانسیته واقعی، جرم هردانه (m s )که با استفاده از ترازوی دیحیتال (با دقت 001/0 گرم) به دست آمده را بر حجم (v)که از رابطه (3-12) به دست آمده تقسیم میشود [9].
رابطه (3-7)؛ m s /v = ρt
برای اندازهگیری دانسیته ظاهری (ρb) ظرفی با حجم و جرم مشخص انتخاب و از دانههای آفتابگردان آنهم بیشتر از گنجایش پر شدند. دانهها باید با سرعتی ثابت و از ارتفاع حدود 150 میلیمتری ریخته شوند. ریختن دانهها از ارتفاع 150 میلیمتری با ایجاد ضربه در ظرف به هنگام پرکردن باعث اثر تهنشینی در حین ذخیرهسازی میشود [15]. بعد از پرکردن ظرف، دانههای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
حسگر یک وسیله الکتریکی است که تغییرات فیزیکی یا شیمیایی را اندازه گیری می کند و آن را به سیگنال الکتریکی تبدیل می نماید.حسگرها در واقع ابزار ارتباط ربات با دنیای خارج و کسب اطلاعات محیطی و نیز داخلی می باشند. انتخاب درست حسگرها تأثیر بسیار زیادی در میزان کارایی ربات دارد.
حسگر - سنسور
حسگر یک وسیله الکتریکی است که تغییرات فیزیکی یا شیمیایی را اندازه گیری می کند و آن را به سیگنال الکتریکی تبدیل می نماید.حسگرها در واقع ابزار ارتباط ربات با دنیای خارج و کسب اطلاعات محیطی و نیز داخلی می باشند. انتخاب درست حسگرها تأثیر بسیار زیادی در میزان کارایی ربات دارد. بسته به نوع اطلاعاتی که ربات نیاز دارد از حسگرهای مختلفی می توان استفاده نمود:
– فاصله
– رنگ
– نور
– صدا
– حرکت و لرزش
– دما
– دود
– و...
اما چرا از حسگرها استفاده می کنیم ؟ همانطور که در ابتدای این گفتار اشاره شد حسگرها اطلاعات مورد نیاز ربات را در اختیار آن قرار می دهند و کمیتهای فیزیکی یا شیمیایی موردنظر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل می کنند.مزایای سیگنالهای الکتریکی را می توان بصورت زیر دسته بندی کرد:
– پردازش راحتتر و ارزانتر
– انتقال آسان
– دقت بالا
– سرعت بالا
– و...
حسگرهای مورد استفاده در رباتیک:
در یک دسته بندی کلی حسگرهای مورد استفاده در رباتها را می توان در یک دسته خلاصه کرد:
– حسگرهای تماسی ( Contact )
مهمترین کاربردهای این حسگرها به این شرح می باشد:
– آشکارسازی تماس دو جسم
– اندازه گیری نیروها و گشتاورهایی که حین حرکت ربات بین اجزای مختلف آن ایجاد می شود .
در شکل یک میکرو سوئیچ یا حسگر تماسی نشان داده شده است. در صورت برخورد تیغه فلزی به مانع و فشرده شدن کلید زیر تیغه همانند قطع و وصل شدن یک کلید ولتاژ خروجی سوئیچ تغییر می کند.
– حسگرهای هم جواری (Proximity )
آشکارسازی اشیا نزدیک به روبات مهمترین کاربرد این حسگرها می باشد. انواع مختلفی از حسگرهای هم جواری در بازار موجود است از جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:
– القایی
– اثرهال
– خازنی
– اولتراسونیک
– نوری
– حسگرهای دوربرد ( Far away)
کاربرد اصلی این حسگرها به شرح زیر می باشد:
– فاصله سنج (لیزو و اولتراسونیک)
– بینایی (دوربینCCD)
در شکل یک زوج گیرنده و فرستنده اولتراسونیک (ماورا صوت) نشان داده شده است. اساس کار این حسگرها بر مبنای پدیده داپلر می باشد.
- حسگر نوری (گیرنده-فرستنده)
یکی از پرکاربردترین حسگرهای مورد استفاده در ساخت رباتها حسگرهای نوری هستند. حسگر نوری گیرنده- فرستنده از یک دیود نورانی (فرستنده) و یک ترانزیستور نوری (گیرنده) تشکیل شده است.
خروجی این حسگر در صورتیکه مقابل سطح سفید قرار بگیرد 5 ولت و در صورتی که در مقابل یک سطح تیره قرار گیرد صفر ولت می باشد. البته این وضعیت می تواند در مدلهای مختلف حسگر برعکس باشد. در هر حال این حسگر در مواجهه با دو سطح نوری مختلف ولتاژ متفاوتی تولید می کند.
در زیر یک نمونه مدار راه انداز زوج حسگر نوری گیرنده فرستنده نشان داده شده است. مقادیر مقاوتهای نشان داده شده در مدلهای متفاوت متغییر است و با مطالعه دیتا شیت آنها می توان مقدار بهینه مقاومت را بدست آورد.
منبع : http://www.bselectron.mihanblog.com
(ادوات ورودی ( سنسورها ، ترانسدیوسرها و ترانسمیترها
):ادوات ورودی ( سنسورها ، ترانسدیوسرها و ترانسمیترها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
C2 : خواص فیزیکی و شیمیایی نو کلئیک اسیدها
نکات کلیدی
پایداری نوکلئیک اسیدها : اگر به نظر میرسد که ساختار رشته های دوبل DNA و RNA بوسیله پیوند هیدروژنی محکم میگردند ، اما این چنین نیست با ندهای هیدروژنی بای جفت شدن بزها مخصوص هستند ، اما پایداری مار پیچ نوکلئیک اسید نتیجه اثر متقابل آب گریزی و دو قطبی ـ دو قطبی بین جفت بازهای آلی میباشد .
اثر اسید : وضعیت بسیار اسیدی ممکن است باعث تجزیه نوکلئیک اسیها به اجزایشان شود : بازها قند و فسفات اسیدهای ضعیف سبب هیدرولیز پیوند بازهای پودینی گلیکوزیلی تا اسید بدون پودین بدست آید شرایط شیمیایی پیچیده برای انتقال بازهای ویژه توسعه داده شده است و اساس توالی شیمیایی DNA است .
اثر قلیا : PH بالا DNA و RNA را تخریب میکند بوسیله تغییر در وضعیت تاتو مری بارها و قطع بازهای هیدروژنی ویژه RNA همچننی مشکوک به هیدرولیز در PH بالا بوسیله شرکت در OM-Z در فرایند شکستگی درون مولکولی ستون فقودی استر میباشد .
بعضی از ترکیبات شیمیایی مانند دوره و فرمامید میتوانند DNA و RNA را در RM طبیعی بوسیل قطع نیروی آب گریزی بین بازهای آلی تخریب کنند .
چسبندگی : DNA خیلی دراز و نازک است و محلولهای DNA یک چسبندگی بالایی دارند مولکوهای DNA دراز مستعد شکستگی در یک محلول از طریق لرزش میباشند این پروسه ها میتوانند برای تولید DNA با یک طول متوسط و مشخص استفادع شود .
چگالی شناوری : DNA دارای چگالی حدود میباشد و میتواند آنالیز شود خالص شود بوسیله قابلیتش در متعادل کردن در چکالی شناوری اش در یک شیب چگالی کلراید سندیم تشکیل شده در یک سانتریفوژ چگالی دقیق DNA بعلت وجود G+C میباشد و این تکنیک ممکن برای تجزیه DNA های ترکیبات مختلف استفاده شود
موضوعات مرتبط :
ساختار نوکلئیک اسیدها
ویژگیهای دمایی و اسپکتروسکوبی نوکلئیک اسدیها
پایداری نوکلئیک اسیدها : در اولین نگاه ممکن است بنظر میردس که مارپیچ دو گانه DNA و ساختار ثانویه RNA بوسیله باندهای هیدروژنی بین جفت بازها محکم میگردند .
در حقیقت اینطور نیست مانند پروتئینها ( موضوع A4 را ببینید ) حضور باندهای هیدروژنی بین یک ساختار بطور نرمال ایجاد پایداری نمیکند این بخاطر اینست که یکی باید بررسی شود اختلاف در انرژی بین انها ، در مورد DNA وضعیت تک رشته ای پیچ خورده و ساختار دو رشته ای توجه داشت باندهای هیدروژنی بین جفت بازها در DNA دو رشته ای صرفاً جایگزین میشد از نظر قدرت و انرژی که اگر مولکول DNAتک رشته می بود در محلول آبی ، فقط با مولکولهای آب برقرار میگردد پیوند هیدروژنی یقیناً در شرایط مورد نیاز برای جفت شدن بازها در یک زنجیریه دوتایی دخالت دارد
DNA دو رشته ای فقط موقعی تشکیل خواهند شد که مکمل یکدیگر باشند اما این پیوند در پایدار بودن مارپیچ شرکت نمی کنند ریشه این پایداری در جای دیگری نهفته است مهمترین مسئله بین جفت بازهای آلی تداخل میباشد از آنجائیکه آن بهتر است که از نظر انرژی آب را به روش متراکم مردن آن از محیط زوجهای آب گریز دور کرد مقدار زیادی از آب در شبکه پیوندهای هیدروژنی وارد میشودد تد اخل عمل بین دوقطبی های باردار موجود روی بازها را بیشتر میکنئ حتی در DNA تک رشته ای بازها تمایل دارند تا رروی همدیگر متراکم شوند این تراکم شدن ، در زنجیره دوتایی DNA بیشتر میگردد . پدیده آب گریزی باعث میشود که این حالت بهترین حالت از نظر انرژی زایی باشد .
اثر اسید :
در اسیدهای قوی و دمای بالا بعنوان مثال در اسید کلریک در دمای بیش از 100 درجه سانتی گراد ، اسید نوکلئیک بطور کامل به ا جزایش تفکیک میشود بازها ، ریبوز ، دی اکسید ریبوز و فسفات درحضور اسیدهای معدنی رقیق تر به عنوان مثال به PH=3-4 ، باندهای راحت تجزیه میشوند به طور انتخاب می شکنند این پیوندها آن پیوندهای گلیکوزیلی هستند که بازهای پورین را به حلقه قندریبوز متصل میکنند و با شکستن آنها اسید نوکلئیک به صورت بدون پودین میشود روشهای شیمیایی پیچیده تری به دست آمده ا ند که بطور ویژه بازها را در بر دارند این شکل اساس توالی شیمیایی در DNA است که توسط ماکسیم و گیلبرت ارائه شد .
اثر قلیا بر DNA :
افزایش PH بالای دامنه فیزیو لوژیکی (PH=7-8) اثرات دقیق بیشتر روی ساختار DNA دارد . اثر قلیا تغییر دادن وضعیت توتومریک بازها است این اثر میتواند با مراجعه به مدل ترکیب سیکلو هگزان مشاهده شود مولکول در تعادل است بین وضعیت توتومریک کتو و انول میباشد در PH طبیعی ، ترکیب عمدتاً در حالت keto میباشد افزایش PH سبب میشود تغییر به تشکیل اینولات میگردد که مولکول پروتون از دست میدهد زیرا بار منفی با پایداری بیشتی بر روی اتم اکسیژن الکترونگاتیو مطابقت دارد ساختار گوانین نیز تمایل پیدا میکند به تشکیل اینولات در PH بالا و تغییرات شبیه نیز در ساختار بازای دیگر روی میدهد این اثرات باند هیدروژنی بین جفت بازها را تحت تاثیر قرار میدهد ونتیجه آن اینست که ساختار دو رشته ای DNA بشکند واین است که DNA واسرشت میگردد .
RNA :
در RNA هم واسرشت مشایه در مناطقی از مارپیچ در PH بالا صورت میگیرد اما این اثر تحت تاثیر حساس بودن RNA برای هیدرولیز در محیط قلیایی است
شکل 38
واسرشت شدن DNAدر محیط با PH بالا
این مسئله است بخاطر اینکه گروه در RNA وجود دارد که دقیقاً در جایی قرار گرفته در شکستن ستون RNA از طریق اعمال نیروی درون مولکلی بر روی فسفات در محل اتصال فسفودی استر دخالت میکند این مسئله بیشتر پیشرفت میکند در شرایط با PH بالا ویرا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
تأثیر فعالیتهای فیزیکی بر میزان کلسیم بدن:
یک آزمایش گروهی دو ساله برای افزایش و بهبود حجم استخوان در دختران 11-9 ساله، از طریق افزایش جذب کلسیم در غذاهای کلسیم دار و فعالیتهای فیزیکی سنگین – وزن انجام شد.
متدها: با استفاده از مجموعه اطلاعات جماع موجود، 30 گروه از دختران اسکاتلندی کلاس پنجم به طور تصادفی وارد یک برنامۀ مداخلۀ رفتاری دوساله یا یک گروه کنترل درمان نشده شدند. نتایج بررسی های صورت گرفته یکساله و دوساله در یک پایگاه مرکزی ارائه شده اند. مقیاس های اندازه گیری، شامل مقدار محتویات مواد معدنی استخوانی، دانسیته، جذب کلسیم رژیمی بیست و چهار ساعته و فعالیتهای فیزیکی سنگین بود. از یک رگراسیون مدل- ترکیبی برای بررسی تغییرات درمانی در میزان مواد معدنی استخوانی (g) برای کل بدن، ستون فقرات ، استخوان ران، یک سوم شعاع دور از مرکز و کشاله ران، استفاده شد. تغییرات حاصل از شیوۀ غذا خوردن و فعالیت های فیزیکی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج:
اگر چه این تعاملات به طور صحیحی ایجاد می شوند اما هیچگونه اثر متقابل تداخلی چشمگیری برای میزان مواد معدنی کل استخوان یا بعضی از قسمتهای خاص استخوانی مشاهده نمی شود. این تأثیرات قابل توجه، در افزایش کلسیم رژیمی، مهم جلوه می کند. هیچگونه تأثیر تداخل ویژه ای برای افزایش فعالیت فیزیکی سنگین نیز مشاهده نشده است.
در نتیجه تحقیقاتی که در آینده قرار است صورت گیرند باید تشخیص دوز بهینۀ فعالیت فیزیکی سنگین و تعیین رژیم غذایی کلسیم دار برای به حد ماکزیمم رساندن افزایش حجم استخوان در دختران پیش از بلوغ جنسی و در حال بلوغ جنسی را مد نظر قرار دهند.
پیش زمینه:
اخیراً مسئله تشکیل استخوان، بیش از 25 میلیون نفر در ایالات متحده را تحت تأثیر خود قرار داده و دانسیتۀ مواد معدنی کم استخوان (BMD) فاکتوری است که در شکستگی استخوان در زمان پس از سن یائسگی زنان مسن، دست به گریبان آن هستند.تغییر حجم استخوان در طول دوره بچگی و بزرگسالی ممکن است فاکتور مهمی در تشخیص خطر شکستگی های استخوان در دوره های بزرگسالی باشد. 45 درصد حجم استخوان در جوانی ممکن است یکی از مهم ترین استراتژی های بازدارندۀ موجود است.
گر چه 80-60 درصد تغییر در پیک (بیشترین حد) حجم استخوان (PBM) برای متغیرهای ژنتیکی مستند است اما فعالیت فیزیکی و آداب غذا خوردن،متغیرهای تغییرپذیری و همچنین اصلاح پذیری هستند که می توانند کمک چشمگیر اما اندکی در به حد مناسب رسیدن PBM ارائه دهند. از نقطه نظر رشد جمعیت، افزایش اندک در PBM بدست آمده از طریق تغییرات رفتار فعالیت فیزیکی و آداب غذا خوردن می تواند تا حد چشمگیری از شکستگی استخوان در بقیۀ عمر جلوگیری کرده یا آن را کاهش دهد.
اکثر تعاملات جلوگیری اولیه، برای افزایش حجم مواد معدنی استخوان در میان بچه ها و بزرگسالان، بر افزایش جذب کلسیم، از طریق استفاده از قرصهای کلسیم دار یا غذاهای غنی شده، متمرکز می باشند. طرح تحقیقاتی این آزمایشهای جلوگیری اولیه از شکست استخوان، متشکل از آزمایشاتی فردی بود که هیچ گونه تداخل تغییر رفتاری نداشتند. معمولاً، نتایج این تحقیقات، روابط مثبتی بین فرآورده های کلسیمی (CA) و افزایش حجم استخوان را نشان میدهند. با این حال، افزایش حجم استخوان، با یک بار استفاده از این مواد کلسیم دار، حاصل نمی شود.
چند آزمایش مربوطۀ دیگر نیز در مدرسه ای به اجرا درآمد و چندین کلاس و چندین دانش آموز به طور اتفاقی در آنها شرکت کردند. اگر چه این آزمایشات، شامل بخش تداخل تغییر رفتار نبودند. نتایج حاصل از این تحقیقات، تأثیر مثبت فعالیت فیزیکی سنگین (WBPA) بر افزایش حجم استخوان در بچه ها بویژه در مفصل ران، کل بدن و ستون فقرات را نشان میدهد. البته اطلاعات بدست آمده در مورد مقدار و نوع فعالیت فیزیکی لازم برای افزایش BMD ، زیاد نیست.
فرض بر این است که جذب کلسیم و WBPA ممکن است اثرات افزودنی یا تداخلی بر افزایش حجم استخوان داشته باشد. ما فقط اطلاعات کافی در مورد یک آزمایش کنترل شدۀ اتفاقی داریم که می تواند به طور همزمان جذب CA در غذاهای غنی شده از کلسیم و WBPA را به منظور ارزیابی افزایش حجم استخوان در بچه ها، افزایش دهد. 66 دختر هشت ساله برای شناسایی تأثیر فعالیت فیزیکی شدید و ضعیف کلاسی (سه بار در هفته به مدت 20 دقیقه)،در آزمایش شرکت کرده و غذاهای کلسیم دار یا غنی شده از ویتامینهای دیگر را به مدت 8-5 ماه مصرف کردند. هیچگونه تداخل تغییر رفتاری ایجاد نشد. نتایج حاصله نشان میدهد که اثرات افزایش جذب CA و WBPA بر میزان رشد استخوان، در مناطق مختلف استخوانی،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
تأثیر فعالیتهای فیزیکی بر میزان کلسیم بدن:
یک آزمایش گروهی دو ساله برای افزایش و بهبود حجم استخوان در دختران 11-9 ساله، از طریق افزایش جذب کلسیم در غذاهای کلسیم دار و فعالیتهای فیزیکی سنگین – وزن انجام شد.
متدها: با استفاده از مجموعه اطلاعات جماع موجود، 30 گروه از دختران اسکاتلندی کلاس پنجم به طور تصادفی وارد یک برنامۀ مداخلۀ رفتاری دوساله یا یک گروه کنترل درمان نشده شدند. نتایج بررسی های صورت گرفته یکساله و دوساله در یک پایگاه مرکزی ارائه شده اند. مقیاس های اندازه گیری، شامل مقدار محتویات مواد معدنی استخوانی، دانسیته، جذب کلسیم رژیمی بیست و چهار ساعته و فعالیتهای فیزیکی سنگین بود. از یک رگراسیون مدل- ترکیبی برای بررسی تغییرات درمانی در میزان مواد معدنی استخوانی (g) برای کل بدن، ستون فقرات ، استخوان ران، یک سوم شعاع دور از مرکز و کشاله ران، استفاده شد. تغییرات حاصل از شیوۀ غذا خوردن و فعالیت های فیزیکی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج:
اگر چه این تعاملات به طور صحیحی ایجاد می شوند اما هیچگونه اثر متقابل تداخلی چشمگیری برای میزان مواد معدنی کل استخوان یا بعضی از قسمتهای خاص استخوانی مشاهده نمی شود. این تأثیرات قابل توجه، در افزایش کلسیم رژیمی، مهم جلوه می کند. هیچگونه تأثیر تداخل ویژه ای برای افزایش فعالیت فیزیکی سنگین نیز مشاهده نشده است.
در نتیجه تحقیقاتی که در آینده قرار است صورت گیرند باید تشخیص دوز بهینۀ فعالیت فیزیکی سنگین و تعیین رژیم غذایی کلسیم دار برای به حد ماکزیمم رساندن افزایش حجم استخوان در دختران پیش از بلوغ جنسی و در حال بلوغ جنسی را مد نظر قرار دهند.
پیش زمینه:
اخیراً مسئله تشکیل استخوان، بیش از 25 میلیون نفر در ایالات متحده را تحت تأثیر خود قرار داده و دانسیتۀ مواد معدنی کم استخوان (BMD) فاکتوری است که در شکستگی استخوان در زمان پس از سن یائسگی زنان مسن، دست به گریبان آن هستند.تغییر حجم استخوان در طول دوره بچگی و بزرگسالی ممکن است فاکتور مهمی در تشخیص خطر شکستگی های استخوان در دوره های بزرگسالی باشد. 45 درصد حجم استخوان در جوانی ممکن است یکی از مهم ترین استراتژی های بازدارندۀ موجود است.
گر چه 80-60 درصد تغییر در پیک (بیشترین حد) حجم استخوان (PBM) برای متغیرهای ژنتیکی مستند است اما فعالیت فیزیکی و آداب غذا خوردن،متغیرهای تغییرپذیری و همچنین اصلاح پذیری هستند که می توانند کمک چشمگیر اما اندکی در به حد مناسب رسیدن PBM ارائه دهند. از نقطه نظر رشد جمعیت، افزایش اندک در PBM بدست آمده از طریق تغییرات رفتار فعالیت فیزیکی و آداب غذا خوردن می تواند تا حد چشمگیری از شکستگی استخوان در بقیۀ عمر جلوگیری کرده یا آن را کاهش دهد.
اکثر تعاملات جلوگیری اولیه، برای افزایش حجم مواد معدنی استخوان در میان بچه ها و بزرگسالان، بر افزایش جذب کلسیم، از طریق استفاده از قرصهای کلسیم دار یا غذاهای غنی شده، متمرکز می باشند. طرح تحقیقاتی این آزمایشهای جلوگیری اولیه از شکست استخوان، متشکل از آزمایشاتی فردی بود که هیچ گونه تداخل تغییر رفتاری نداشتند. معمولاً، نتایج این تحقیقات، روابط مثبتی بین فرآورده های کلسیمی (CA) و افزایش حجم استخوان را نشان میدهند. با این حال، افزایش حجم استخوان، با یک بار استفاده از این مواد کلسیم دار، حاصل نمی شود.
چند آزمایش مربوطۀ دیگر نیز در مدرسه ای به اجرا درآمد و چندین کلاس و چندین دانش آموز به طور اتفاقی در آنها شرکت کردند. اگر چه این آزمایشات، شامل بخش تداخل تغییر رفتار نبودند. نتایج حاصل از این تحقیقات، تأثیر مثبت فعالیت فیزیکی سنگین (WBPA) بر افزایش حجم استخوان در بچه ها بویژه در مفصل ران، کل بدن و ستون فقرات را نشان میدهد. البته اطلاعات بدست آمده در مورد مقدار و نوع فعالیت فیزیکی لازم برای افزایش BMD ، زیاد نیست.
فرض بر این است که جذب کلسیم و WBPA ممکن است اثرات افزودنی یا تداخلی بر افزایش حجم استخوان داشته باشد. ما فقط اطلاعات کافی در مورد یک آزمایش کنترل شدۀ اتفاقی داریم که می تواند به طور همزمان جذب CA در غذاهای غنی شده از کلسیم و WBPA را به منظور ارزیابی افزایش حجم استخوان در بچه ها، افزایش دهد. 66 دختر هشت ساله برای شناسایی تأثیر فعالیت فیزیکی شدید و ضعیف کلاسی (سه بار در هفته به مدت 20 دقیقه)،در آزمایش شرکت کرده و غذاهای کلسیم دار یا غنی شده از ویتامینهای دیگر را به مدت 8-5 ماه مصرف کردند. هیچگونه تداخل تغییر رفتاری ایجاد نشد. نتایج حاصله نشان میدهد که اثرات افزایش جذب CA و WBPA بر میزان رشد استخوان، در مناطق مختلف استخوانی،