لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
تأثیر فعالیتهای فیزیکی بر میزان کلسیم بدن:
یک آزمایش گروهی دو ساله برای افزایش و بهبود حجم استخوان در دختران 11-9 ساله، از طریق افزایش جذب کلسیم در غذاهای کلسیم دار و فعالیتهای فیزیکی سنگین – وزن انجام شد.
متدها: با استفاده از مجموعه اطلاعات جماع موجود، 30 گروه از دختران اسکاتلندی کلاس پنجم به طور تصادفی وارد یک برنامۀ مداخلۀ رفتاری دوساله یا یک گروه کنترل درمان نشده شدند. نتایج بررسی های صورت گرفته یکساله و دوساله در یک پایگاه مرکزی ارائه شده اند. مقیاس های اندازه گیری، شامل مقدار محتویات مواد معدنی استخوانی، دانسیته، جذب کلسیم رژیمی بیست و چهار ساعته و فعالیتهای فیزیکی سنگین بود. از یک رگراسیون مدل- ترکیبی برای بررسی تغییرات درمانی در میزان مواد معدنی استخوانی (g) برای کل بدن، ستون فقرات ، استخوان ران، یک سوم شعاع دور از مرکز و کشاله ران، استفاده شد. تغییرات حاصل از شیوۀ غذا خوردن و فعالیت های فیزیکی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج:
اگر چه این تعاملات به طور صحیحی ایجاد می شوند اما هیچگونه اثر متقابل تداخلی چشمگیری برای میزان مواد معدنی کل استخوان یا بعضی از قسمتهای خاص استخوانی مشاهده نمی شود. این تأثیرات قابل توجه، در افزایش کلسیم رژیمی، مهم جلوه می کند. هیچگونه تأثیر تداخل ویژه ای برای افزایش فعالیت فیزیکی سنگین نیز مشاهده نشده است.
در نتیجه تحقیقاتی که در آینده قرار است صورت گیرند باید تشخیص دوز بهینۀ فعالیت فیزیکی سنگین و تعیین رژیم غذایی کلسیم دار برای به حد ماکزیمم رساندن افزایش حجم استخوان در دختران پیش از بلوغ جنسی و در حال بلوغ جنسی را مد نظر قرار دهند.
پیش زمینه:
اخیراً مسئله تشکیل استخوان، بیش از 25 میلیون نفر در ایالات متحده را تحت تأثیر خود قرار داده و دانسیتۀ مواد معدنی کم استخوان (BMD) فاکتوری است که در شکستگی استخوان در زمان پس از سن یائسگی زنان مسن، دست به گریبان آن هستند.تغییر حجم استخوان در طول دوره بچگی و بزرگسالی ممکن است فاکتور مهمی در تشخیص خطر شکستگی های استخوان در دوره های بزرگسالی باشد. 45 درصد حجم استخوان در جوانی ممکن است یکی از مهم ترین استراتژی های بازدارندۀ موجود است.
گر چه 80-60 درصد تغییر در پیک (بیشترین حد) حجم استخوان (PBM) برای متغیرهای ژنتیکی مستند است اما فعالیت فیزیکی و آداب غذا خوردن،متغیرهای تغییرپذیری و همچنین اصلاح پذیری هستند که می توانند کمک چشمگیر اما اندکی در به حد مناسب رسیدن PBM ارائه دهند. از نقطه نظر رشد جمعیت، افزایش اندک در PBM بدست آمده از طریق تغییرات رفتار فعالیت فیزیکی و آداب غذا خوردن می تواند تا حد چشمگیری از شکستگی استخوان در بقیۀ عمر جلوگیری کرده یا آن را کاهش دهد.
اکثر تعاملات جلوگیری اولیه، برای افزایش حجم مواد معدنی استخوان در میان بچه ها و بزرگسالان، بر افزایش جذب کلسیم، از طریق استفاده از قرصهای کلسیم دار یا غذاهای غنی شده، متمرکز می باشند. طرح تحقیقاتی این آزمایشهای جلوگیری اولیه از شکست استخوان، متشکل از آزمایشاتی فردی بود که هیچ گونه تداخل تغییر رفتاری نداشتند. معمولاً، نتایج این تحقیقات، روابط مثبتی بین فرآورده های کلسیمی (CA) و افزایش حجم استخوان را نشان میدهند. با این حال، افزایش حجم استخوان، با یک بار استفاده از این مواد کلسیم دار، حاصل نمی شود.
چند آزمایش مربوطۀ دیگر نیز در مدرسه ای به اجرا درآمد و چندین کلاس و چندین دانش آموز به طور اتفاقی در آنها شرکت کردند. اگر چه این آزمایشات، شامل بخش تداخل تغییر رفتار نبودند. نتایج حاصل از این تحقیقات، تأثیر مثبت فعالیت فیزیکی سنگین (WBPA) بر افزایش حجم استخوان در بچه ها بویژه در مفصل ران، کل بدن و ستون فقرات را نشان میدهد. البته اطلاعات بدست آمده در مورد مقدار و نوع فعالیت فیزیکی لازم برای افزایش BMD ، زیاد نیست.
فرض بر این است که جذب کلسیم و WBPA ممکن است اثرات افزودنی یا تداخلی بر افزایش حجم استخوان داشته باشد. ما فقط اطلاعات کافی در مورد یک آزمایش کنترل شدۀ اتفاقی داریم که می تواند به طور همزمان جذب CA در غذاهای غنی شده از کلسیم و WBPA را به منظور ارزیابی افزایش حجم استخوان در بچه ها، افزایش دهد. 66 دختر هشت ساله برای شناسایی تأثیر فعالیت فیزیکی شدید و ضعیف کلاسی (سه بار در هفته به مدت 20 دقیقه)،در آزمایش شرکت کرده و غذاهای کلسیم دار یا غنی شده از ویتامینهای دیگر را به مدت 8-5 ماه مصرف کردند. هیچگونه تداخل تغییر رفتاری ایجاد نشد. نتایج حاصله نشان میدهد که اثرات افزایش جذب CA و WBPA بر میزان رشد استخوان، در مناطق مختلف استخوانی،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
تأثیر فعالیتهای فیزیکی بر میزان کلسیم بدن:
یک آزمایش گروهی دو ساله برای افزایش و بهبود حجم استخوان در دختران 11-9 ساله، از طریق افزایش جذب کلسیم در غذاهای کلسیم دار و فعالیتهای فیزیکی سنگین – وزن انجام شد.
متدها: با استفاده از مجموعه اطلاعات جماع موجود، 30 گروه از دختران اسکاتلندی کلاس پنجم به طور تصادفی وارد یک برنامۀ مداخلۀ رفتاری دوساله یا یک گروه کنترل درمان نشده شدند. نتایج بررسی های صورت گرفته یکساله و دوساله در یک پایگاه مرکزی ارائه شده اند. مقیاس های اندازه گیری، شامل مقدار محتویات مواد معدنی استخوانی، دانسیته، جذب کلسیم رژیمی بیست و چهار ساعته و فعالیتهای فیزیکی سنگین بود. از یک رگراسیون مدل- ترکیبی برای بررسی تغییرات درمانی در میزان مواد معدنی استخوانی (g) برای کل بدن، ستون فقرات ، استخوان ران، یک سوم شعاع دور از مرکز و کشاله ران، استفاده شد. تغییرات حاصل از شیوۀ غذا خوردن و فعالیت های فیزیکی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج:
اگر چه این تعاملات به طور صحیحی ایجاد می شوند اما هیچگونه اثر متقابل تداخلی چشمگیری برای میزان مواد معدنی کل استخوان یا بعضی از قسمتهای خاص استخوانی مشاهده نمی شود. این تأثیرات قابل توجه، در افزایش کلسیم رژیمی، مهم جلوه می کند. هیچگونه تأثیر تداخل ویژه ای برای افزایش فعالیت فیزیکی سنگین نیز مشاهده نشده است.
در نتیجه تحقیقاتی که در آینده قرار است صورت گیرند باید تشخیص دوز بهینۀ فعالیت فیزیکی سنگین و تعیین رژیم غذایی کلسیم دار برای به حد ماکزیمم رساندن افزایش حجم استخوان در دختران پیش از بلوغ جنسی و در حال بلوغ جنسی را مد نظر قرار دهند.
پیش زمینه:
اخیراً مسئله تشکیل استخوان، بیش از 25 میلیون نفر در ایالات متحده را تحت تأثیر خود قرار داده و دانسیتۀ مواد معدنی کم استخوان (BMD) فاکتوری است که در شکستگی استخوان در زمان پس از سن یائسگی زنان مسن، دست به گریبان آن هستند.تغییر حجم استخوان در طول دوره بچگی و بزرگسالی ممکن است فاکتور مهمی در تشخیص خطر شکستگی های استخوان در دوره های بزرگسالی باشد. 45 درصد حجم استخوان در جوانی ممکن است یکی از مهم ترین استراتژی های بازدارندۀ موجود است.
گر چه 80-60 درصد تغییر در پیک (بیشترین حد) حجم استخوان (PBM) برای متغیرهای ژنتیکی مستند است اما فعالیت فیزیکی و آداب غذا خوردن،متغیرهای تغییرپذیری و همچنین اصلاح پذیری هستند که می توانند کمک چشمگیر اما اندکی در به حد مناسب رسیدن PBM ارائه دهند. از نقطه نظر رشد جمعیت، افزایش اندک در PBM بدست آمده از طریق تغییرات رفتار فعالیت فیزیکی و آداب غذا خوردن می تواند تا حد چشمگیری از شکستگی استخوان در بقیۀ عمر جلوگیری کرده یا آن را کاهش دهد.
اکثر تعاملات جلوگیری اولیه، برای افزایش حجم مواد معدنی استخوان در میان بچه ها و بزرگسالان، بر افزایش جذب کلسیم، از طریق استفاده از قرصهای کلسیم دار یا غذاهای غنی شده، متمرکز می باشند. طرح تحقیقاتی این آزمایشهای جلوگیری اولیه از شکست استخوان، متشکل از آزمایشاتی فردی بود که هیچ گونه تداخل تغییر رفتاری نداشتند. معمولاً، نتایج این تحقیقات، روابط مثبتی بین فرآورده های کلسیمی (CA) و افزایش حجم استخوان را نشان میدهند. با این حال، افزایش حجم استخوان، با یک بار استفاده از این مواد کلسیم دار، حاصل نمی شود.
چند آزمایش مربوطۀ دیگر نیز در مدرسه ای به اجرا درآمد و چندین کلاس و چندین دانش آموز به طور اتفاقی در آنها شرکت کردند. اگر چه این آزمایشات، شامل بخش تداخل تغییر رفتار نبودند. نتایج حاصل از این تحقیقات، تأثیر مثبت فعالیت فیزیکی سنگین (WBPA) بر افزایش حجم استخوان در بچه ها بویژه در مفصل ران، کل بدن و ستون فقرات را نشان میدهد. البته اطلاعات بدست آمده در مورد مقدار و نوع فعالیت فیزیکی لازم برای افزایش BMD ، زیاد نیست.
فرض بر این است که جذب کلسیم و WBPA ممکن است اثرات افزودنی یا تداخلی بر افزایش حجم استخوان داشته باشد. ما فقط اطلاعات کافی در مورد یک آزمایش کنترل شدۀ اتفاقی داریم که می تواند به طور همزمان جذب CA در غذاهای غنی شده از کلسیم و WBPA را به منظور ارزیابی افزایش حجم استخوان در بچه ها، افزایش دهد. 66 دختر هشت ساله برای شناسایی تأثیر فعالیت فیزیکی شدید و ضعیف کلاسی (سه بار در هفته به مدت 20 دقیقه)،در آزمایش شرکت کرده و غذاهای کلسیم دار یا غنی شده از ویتامینهای دیگر را به مدت 8-5 ماه مصرف کردند. هیچگونه تداخل تغییر رفتاری ایجاد نشد. نتایج حاصله نشان میدهد که اثرات افزایش جذب CA و WBPA بر میزان رشد استخوان، در مناطق مختلف استخوانی،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
بررسی خصوصیات فیزیکی دانهی آفتابگردان ارقام روغنی استان گلستان (کد مقاله 306)
علیرضا قدسولی ، نازنین وفایی
چکیده
از جمله مهمترین محصولات استراتژیک مورد نظر بخش کشاورزی کشور دانههای روغنی مانند دانه آفتابگردان با سطح زیر کشتی حدود 100 و 10 هزار هکتار به ترتیب در ایران و استان گلستان و با میانگین عملکرد یک تن در هکتار میباشد. شناخت خصوصیات فیزیکی فندقه آفتابگردان میتواند در اعمال فرآیندهای مناسب در مرحله برداشت، انتقال، خشک کردن، جداسازی، پوستگیری، ذخیره سازی (انبارداری) و فرآورش نقش اساسی ایفا کند. در این تحقیق ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی دانههای آفتابگردان روغنی سه واریته پروگرس، هایسان33 و یوروفلور نمونهبرداری شده از چهار مکان علیآباد، گلیداغ، کلاله و کالپوش واقع در استان گلستان شامل ابعاد محوری، میانگین حسابی قطر، میانگین هندسی ابعاد (قطر معادل)، ضریب کرویت، مساحت سطح، دانسیته واقعی، دانسیته ظاهری، تخلخل، وزن هزاردانه، حجم، رطوبت، میزان روغن دانه کامل، مغز دانه و پوسته آن بررسی شد. ویژگیهای هندسی، ثقلی و شیمیایی دانه با استفاده از طرح کاملاً تصادفی و در چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نمونههای مورد بررسی از نظر میزان طول، عرض، ضخامت، ضریب کرویت، مساحت سطح، میانگین هندسی ابعاد، میانگین حسابی قطر، حجم دانه، رطوبت، میزان روغن دانه کامل، مغز دانه و پوسته آن اختلاف معنیدار (01/0 P<) داشتند. نتایج نشان دادکه طول دانههای آفتابگردان از 800/8 تا 987/10، عرض از 35/4 تا 63/5، ضخامت از 695/2 تا 51/3، میانگین هندسی ابعاد (قطر معادل) از 65/4 تا 98/5 میلیمتر، حجم دانههای آفتابگردان مورد آزمایش از 14/183 تا 59/364 میلیمتر مکعب و مقدار رطوبت از4/5 تا 2/6 درصد متغیر میباشند. نتایج تجزیه واریانس مربوط به ویژگیهای ثقلی دانه شامل وزن هزار دانه، دانسیته ظاهری (حجمی)، دانسیته واقعی و تخلخل همگی در سطح 1درصد معنیدار بودند. تأثیر تیمار نمونه روی تمامی خصوصیات شیمیایی آن معنیدار (01/0 P<) بود. میزان روغن نمونه یوروفلور گلیداغ (7/52 درصد) بیشینه و از آن نمونهی پروگرس کالپوش (9/40 درصد) کمینه بود که افزایشی معادل 4/22 درصد نشان داد. نتایج نشان داد که بین وزن هزار دانه و ضریب کرویت دانه رابطهای منفی و معنی دار در سطح 5 درصد (462/0- r =) وجود دارد.
کلیدواژه: دانه آفتابگردان، ویژگیهای هندسی و ثقلی، خصوصیات شیمیایی
مقدمه
دانههای روغنی پس از غلات، دومین ذخایر غذایی جهان را تشکیل میدهند. بر اساس گزارشات FAO میزان تولید روغن جهانی در طول سالهای 06- 2005 حدود 2 درصد افزایش یافته است که بیشترین میزان افزایش روغن نیز مربوط به روغن آفتابگردان میباشد. در ایران علیرغم وجود اراضی وسیع قابل کشت و زمینههای نسبتاٌ زیادی که برای تولید دانههای روغنی وجود دارد، هنوز هم بیش از 85 درصد از روغن مورد نیاز ازخارج (به ارزش تقریبی 647میلیون دلار در سال 1385) وارد میشود [1]. رویکرد به واردات در واکنش به عدم تعادل در عرضـه و تقاضای مواد غذایی به دلیل نوسانات درآمدهای ارزی نمیتواند یک سیاست پایــدار تلــقی گردد بنابراین باتوجه به اهمیت تامین امنیت غذایی در استراتژی بلند مدت 20ساله کشور، مسئولان دولتی درتلاشند تا با اجرای برنامههای توسعهای و اعمال سیاستهای حمایتی کشت دانههای روغنی و هم زمان با آن ظرفیت فرآوری را توسعه داده و از این نظر به مرز خودکفایی برسند. محور این برنامهها در زمینه توسعه کشت آفتابگردان، کلزا، سویا و زیتون میباشد. دانهی روغنی آفتابگردان (Helianthus annuus L.) از خانوادة Astraceae است که سطح زیر کشت آن در ایران و استان گلستان به ترتیب 100 و 10 هزار هکتار با عملکرد یک تن در هکتار میباشد. استان گلستان با تولید 45 درصد دانههای روغنی کشور، برای چهارمین سال متوالی مقام نخست تولید این محصولات را در سال 1385 در بین استانهای کشور به دست آورد. کسب این مقام با تولید 235 هزار تن محصول دانههای روغنی از سطح 130 هزار هکتار از مزارع استان به دست آمده است که از این میان از کشت آفتابگردان در سطح 6 هزار هکتار، حدود 8 هزار تن محصول برداشت شده است. بر اساس آخرین اطلاعات سرویس تحقیقاتی دپارتمان کشاورزی ایالات متحده در سال 06-2005 میزان مصرف دانه آفتابگردان از 52/7 به 84/9 میلیون تن افزایش یافته است و میزان مصرف جهانی روغن آن نیز از 23/13 به 67/16 میلیونه تن افزایش داشته است [24].
دانه آفتابگردان به عبارت صحیحتر تراکن نوع ویژهای از میوه نا شکوفا تعریف شده است. دانه شامل پوست دانه، اندوسپرم و جنین است (شکل 1). پوسته نازک دانه سه لایه دارد که لایه داخلی و خارجی پارانشیمی و لایه میانی پارانشیم اسفنجی است. اندوسپرم غالبا شامل یک لایه سلولهای آلرون است که به پوسته بذر چسبیدهاند قسمت عمده جنین کوتیلدون است. کوتیلدونها عمدتاً دارای پارانشیم نردهای با سلولهای حاوی روغن و اجزا درشت آلرون و کریستالهای پروتئین میباشند. قاعده دانه گرد ون وک آن کشیده است و تقریبا 10 تا 15 میلی متر طول دارد در مقطع عرضی چهار وجهی به نظر میرسد. جزء خارجی پری کارپ یا پوستهی مرکب دارای سلولهای کشیده و رنگی میباشد و قسمت درونی از چندین لایهی فیبری یا دیوارههای به شدت مشبک تشکیل شده است. پوسته دیوارهی دانه یا تستا سفید است. اندوسپرم آفتابگردان تقریبا در موقع تشکیل جنین مصرف میگردد. به طور میانگین مغز آفتابگردان 70 درصد از کل وزن آن را تشکیل میدهد [2].
شکل 1- دانه آفتابگردان و پوسته آن.
روغن دانه آفتابگردان دارای کیفیت بسیار عالی برای نیازهای تغذیهای میباشد به طوریکه در سالهای اخیر ارقام زراعی با درصد روغن بالا و خصوصاً دارای اسید اولئیک بالا نقش مهمی در زراعت این محصول داشته است. حدود 25 درصد وزن فندقة آفتابگردان را پوسته تشکیل میدهد وخصوصیات فیزیکی دانه میتواند راهنمایی برای بازاریابی، تسهیل در استخراج روغن و تعیین شرایط بهینة عملیات واحد کاهش اندازه در کارخانجات روغنکشی از آفتابگردان روغنی باشد. حمل و نقل دانههای روغنی به لحاظ پراکندگی مناطق تولید در سطح کشور از موارد مهم و تاثیر گذار بر هزینه های تولید روغن نباتی میباشد. مسلماٌ ارائه راهکارهای اساسی از جمله مسائل فنی و اقتصادی جهت بهبود حمل و نقل دانههای روغنی، علاوه بر کاهش هزینه حمل ونقل بر قیمت تمام شده روغن نباتی تاثیر گذاشته و نهایتاٌ منجر به کاهش بار مالی از دوش تولید کنندگان و مصرف کنندگان این کالای ضروری میشود. بررسی بعضی از خواص فیزیکی دانه آفتابگردان و مغز آن و مقایسه آنها با دیگر دانهها برای طراحی بهتر تجهیزاتی برای جابجا کردن، انتقال، حمل و نقل، جداسازی، پوست گیری، خشک کردن و استخراج مکانیکی روغن، انبار کردن و دیگر فرآیندها به نظر لازم می رسد [13،14]. هدف از این پروژه تعیین خصوصیات هندسی، ثقلی و شیمیایی ارقام آفتابگردان روغنی استان گلستان میباشد. نتایج این تحقیق در پروژه های اصلاح نژاد ارقام آفتابگردان نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد. دادههای جمعآوری شده شامل ویژگیهای هندسی، ثقلی و شیمیایی دانه با استفاده از طرح کاملاً تصادفی با هشت نمونه و در چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. در آنالیز واریانس و مقایسه میانگین ها از نرم افزار SAS و از روش آزمون آماری ANOVA استفاده شد. نمودارها به وسیله نرم افزار EXCEL رسم شد. مقایسهی میانگین اثرات اصلی و متقابل از طریق آزمون چند دامنهای دانکن مورد بررسی قرار گرفت.
3- مواد و روشها
3-1- مواد
واریتههای آفتابگردان مورد بررسی شامل هیبرید هایسان33 با وزن هزار دانه 80-70 گرم، میزان روغن 47 درصد و عملکرد دانه 0/4-7/3 تن در هکتار،رقم پروگرس با وزن هزار دانه 70-65 گرم، میزان روغن 47درصد و عملکرد دانه 5/3-5/2 تن در هکتار و رقم یوروفلور با وزن هزار دانه 80-70 گرم، میزان روغن 46درصد و عملکرد دانه 6/3-4/3 تن در هکتار.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
تأثیر فعالیتهای فیزیکی بر میزان کلسیم بدن:
یک آزمایش گروهی دو ساله برای افزایش و بهبود حجم استخوان در دختران 11-9 ساله، از طریق افزایش جذب کلسیم در غذاهای کلسیم دار و فعالیتهای فیزیکی سنگین – وزن انجام شد.
متدها: با استفاده از مجموعه اطلاعات جماع موجود، 30 گروه از دختران اسکاتلندی کلاس پنجم به طور تصادفی وارد یک برنامۀ مداخلۀ رفتاری دوساله یا یک گروه کنترل درمان نشده شدند. نتایج بررسی های صورت گرفته یکساله و دوساله در یک پایگاه مرکزی ارائه شده اند. مقیاس های اندازه گیری، شامل مقدار محتویات مواد معدنی استخوانی، دانسیته، جذب کلسیم رژیمی بیست و چهار ساعته و فعالیتهای فیزیکی سنگین بود. از یک رگراسیون مدل- ترکیبی برای بررسی تغییرات درمانی در میزان مواد معدنی استخوانی (g) برای کل بدن، ستون فقرات ، استخوان ران، یک سوم شعاع دور از مرکز و کشاله ران، استفاده شد. تغییرات حاصل از شیوۀ غذا خوردن و فعالیت های فیزیکی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج:
اگر چه این تعاملات به طور صحیحی ایجاد می شوند اما هیچگونه اثر متقابل تداخلی چشمگیری برای میزان مواد معدنی کل استخوان یا بعضی از قسمتهای خاص استخوانی مشاهده نمی شود. این تأثیرات قابل توجه، در افزایش کلسیم رژیمی، مهم جلوه می کند. هیچگونه تأثیر تداخل ویژه ای برای افزایش فعالیت فیزیکی سنگین نیز مشاهده نشده است.
در نتیجه تحقیقاتی که در آینده قرار است صورت گیرند باید تشخیص دوز بهینۀ فعالیت فیزیکی سنگین و تعیین رژیم غذایی کلسیم دار برای به حد ماکزیمم رساندن افزایش حجم استخوان در دختران پیش از بلوغ جنسی و در حال بلوغ جنسی را مد نظر قرار دهند.
پیش زمینه:
اخیراً مسئله تشکیل استخوان، بیش از 25 میلیون نفر در ایالات متحده را تحت تأثیر خود قرار داده و دانسیتۀ مواد معدنی کم استخوان (BMD) فاکتوری است که در شکستگی استخوان در زمان پس از سن یائسگی زنان مسن، دست به گریبان آن هستند.تغییر حجم استخوان در طول دوره بچگی و بزرگسالی ممکن است فاکتور مهمی در تشخیص خطر شکستگی های استخوان در دوره های بزرگسالی باشد. 45 درصد حجم استخوان در جوانی ممکن است یکی از مهم ترین استراتژی های بازدارندۀ موجود است.
گر چه 80-60 درصد تغییر در پیک (بیشترین حد) حجم استخوان (PBM) برای متغیرهای ژنتیکی مستند است اما فعالیت فیزیکی و آداب غذا خوردن،متغیرهای تغییرپذیری و همچنین اصلاح پذیری هستند که می توانند کمک چشمگیر اما اندکی در به حد مناسب رسیدن PBM ارائه دهند. از نقطه نظر رشد جمعیت، افزایش اندک در PBM بدست آمده از طریق تغییرات رفتار فعالیت فیزیکی و آداب غذا خوردن می تواند تا حد چشمگیری از شکستگی استخوان در بقیۀ عمر جلوگیری کرده یا آن را کاهش دهد.
اکثر تعاملات جلوگیری اولیه، برای افزایش حجم مواد معدنی استخوان در میان بچه ها و بزرگسالان، بر افزایش جذب کلسیم، از طریق استفاده از قرصهای کلسیم دار یا غذاهای غنی شده، متمرکز می باشند. طرح تحقیقاتی این آزمایشهای جلوگیری اولیه از شکست استخوان، متشکل از آزمایشاتی فردی بود که هیچ گونه تداخل تغییر رفتاری نداشتند. معمولاً، نتایج این تحقیقات، روابط مثبتی بین فرآورده های کلسیمی (CA) و افزایش حجم استخوان را نشان میدهند. با این حال، افزایش حجم استخوان، با یک بار استفاده از این مواد کلسیم دار، حاصل نمی شود.
چند آزمایش مربوطۀ دیگر نیز در مدرسه ای به اجرا درآمد و چندین کلاس و چندین دانش آموز به طور اتفاقی در آنها شرکت کردند. اگر چه این آزمایشات، شامل بخش تداخل تغییر رفتار نبودند. نتایج حاصل از این تحقیقات، تأثیر مثبت فعالیت فیزیکی سنگین (WBPA) بر افزایش حجم استخوان در بچه ها بویژه در مفصل ران، کل بدن و ستون فقرات را نشان میدهد. البته اطلاعات بدست آمده در مورد مقدار و نوع فعالیت فیزیکی لازم برای افزایش BMD ، زیاد نیست.
فرض بر این است که جذب کلسیم و WBPA ممکن است اثرات افزودنی یا تداخلی بر افزایش حجم استخوان داشته باشد. ما فقط اطلاعات کافی در مورد یک آزمایش کنترل شدۀ اتفاقی داریم که می تواند به طور همزمان جذب CA در غذاهای غنی شده از کلسیم و WBPA را به منظور ارزیابی افزایش حجم استخوان در بچه ها، افزایش دهد. 66 دختر هشت ساله برای شناسایی تأثیر فعالیت فیزیکی شدید و ضعیف کلاسی (سه بار در هفته به مدت 20 دقیقه)،در آزمایش شرکت کرده و غذاهای کلسیم دار یا غنی شده از ویتامینهای دیگر را به مدت 8-5 ماه مصرف کردند. هیچگونه تداخل تغییر رفتاری ایجاد نشد. نتایج حاصله نشان میدهد که اثرات افزایش جذب CA و WBPA بر میزان رشد استخوان، در مناطق مختلف استخوانی،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مدیریت توزیع فیزیکی
چکیده توزیع همواره یکی از مهمترین معضلات سازمانها بوده است. امروزه با اصلاح دیدگاه مدیران و گسترش مسئله توزیع و شاخه های آن، مفهوم توزیع فیزیکی و مدیریت بر آن مهمتر می شود.تجزیه و تحلیل، برنامه ریزی، کنترل سطوح خدمات و هزینه و تعادل بین آنها ازجمله وظایف مدیریت توزیع فیزیکی است. بعد از مفاهیم آمیخته بازاریابی و آمیخته توزیع اکنون مفهوم آمیخته مدیریت توزیع فیزیکی مطرح می شود.هدف این مقاله تشریح خلاصه ای از سیستم مدیریت توزیع فیزیکی (PHYSICAL DISTRIBUTION MANAGEMENT = PDM) است. در این بررسی عناصر و آمیخته آن موردبحث قرار می گیرد.مفهوم لجستیک یا تدارکات و پشتیبانی و ارتباط آن با سایر قسمتهای سازمان نیز مطرح می شود.
مقدمهقبل از ورود به بحث مدیریت توزیع فیزیکی فرض بر این است که درمورد سازماندهی کانال یا شبکه ای از واسطه ها تصمیم گرفته ایم. این واسطه ها مسئول نقل و انتقال کالا از تولیدکننده به مصرف کننده هستند.هر عضو کانال باید به دقت انتخاب شود و شرکت تصمیم بگیـرد که خواستار چه نوع رابطه ای با آنهاست. با ایجاد چنین شبکه ای، سازمان درنظر می گیرد که چگونه کالاها ازنظر فیزیکی به طور صحیح از تولید به مصرف انتقال می یابند.مدیریت توزیع فیزیکی در ارتباط با اطمینان از تولید محصول در زمان و مکان مناسب است. بازاریابان تجربی و عملی معمولاً روی یک زمینه برجسته بیش از سایر جنبه ها تمرکز داشته اند. آنها متوجه این امر شده اند که مدیریت توزیع فیزیکی همان جنبه برجسته از مدیریت بازاریابی عمومی است. بیشتر تجربیات بازاریابی از زمینه های نظامی الهام گرفته است. در زمان جنگ جهانی دوم و جنگهای کره و ویتنام، افسران پشتیبانی مدیریت توزیع فیزیکی را به صورت گسترده در زمینه ارسال غذا، اسلحه، دارو و سایر تجهیزات نظامی ازکلیه نقاط جهان به نقاط جنگی به کار می برده اند. مهارت نظامی که بازاریابی برای استفاده در مدیریت توزیع فیزیکی به کار گرفت، امروزه لجستیک نام دارد.مدیریت بازاریابی پی برد که توزیع را باید به شیوه های علمی سازمان داد و به همین دلیل مفهوم لجستیک تجاری توسعه یافت و اهمیت مدیریت توزیع فیزیکی را افزایش داد.همزمان که اهمیت تجزیه و تحلیل بازاریابی افزایش یافت مدیران نیز به هزینه های توزیع فیزیکی واقف می شدند.در زمانی که نظامیان علاقه مند به پیروزی در جنگ هستند اولین هدف بازرگانی، جلب رضایت مشتری به روشی است که منافع موسسه را نیز تامین کند.روشهای لجستیک تجاری می تواند در مدیریت توزیع فیزیکی به کار برده شود. بدین منظور، نباید فراموش کنیم که صرفه جویی زیاد در هزینه توزیع ممکن است در بلندمدت سبب کاهش فروش و نارضایتی مشتریان شود. از سوی دیگر، فراهم کردن خدمات در سطح عالی ممکن است اقتصادی به نظر نرسد و سبب زیان سازمان گردد.ایجـــاد تعادل بین خدمات و هزینه ها مسئله ای است که مدیران سیستم توزیع فیزیکی پیوسته با آن روبرو هستند. دلیل اصلی توجه به آن به عنوان یک وظیفه بازاریابی تغییرات محیطی روزافزون است.در گذشته نگهداری موجودیهای زیاد کالا و موادخام برای سازمانها امری متداول بود. امروزه بخش خصــوصی و صنایع علی رغم خط مشی های متفاوت و دیدگاههای مختلف، میزان موجودیهای خود را در حداقل ممکن نگاه می دارند. نگهداری بیش از حد موجودی، اتلاف سرمایه تلقی می شود زیرا درآمدی را برای شرکت ایجاد نمی کند.رابطه: تولید به موقع و مدیریت توزیع فیزیکی شرکتهایی که خواهان خدمات تولید به موقع از تامین کنندگان هستند اوقات کمی را روی مسائل ذخیره مواد و امور مربوط به آن صــرف می کنند و به طورکلی به خدمات عرضه کننده برای عدم وقفه در چرخه تولید متکی هستند. این سیستم توزیع به وسیله برخی از افراد شاغل در بخش تدارکات یعنی افراد پیگیری کننده فعال می شود. این افراد وظیفه دارند که پیشرفت سفارشات و محموله های ارسالی را نه تنها با عرضه کنندگان مستقیم چک کنند بلکه کل زنجیره عرضه را پوشش دهند.خطوط تولید به طور وسیعی خود را با اتوماسیون تطبیق داده اند و قدرت خرید زیاد شرکتها کنترل های غیرپولی را ایجاب می کند.صرفه جوییهای وسیع مالی می تواند درنتیجه کاهش یا حذف هزینه های انبارداری ایجاد شود، درصورتی که روش تولید به موقع به وسیله عرضه کنندگان به کار گرفته شود.اگر در این اندیشه باشیم که فرایند لجستیک صرفاً حمل و نقل را دربرمی گیرد، سخت در اشتباهیم. مدیریت توزیع فیزیکی در ارتباط با جریان کالاها از مرحله درخواست سفارش تا زمان تحویل به مشتری است. علاوه بر حمل و نقل، مدیریت توزیع فیزیکی مستلزم رابطه نزدیک با برنامه ریزی تولید، خرید و سفارش، کنترل مواد و انبارداری است. تمام این زمینه ها به منظور تعامل موثر با یکدیگر برای ایجاد سطح مناسب خدمات موردنیاز