لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
آقا محمد خان قاجار
آقا محمد خان قاجار بسیار سنگدل و بیرحم و کینهتوز و انتقامجو بود و برای رسیدن به مقام سلطنت از هیچ عمل پست و شرم آ وری استنکاف نکرد از جمله رفتار ظالمانه و شنیع وی با لطفعلیخان زند و قتل و یا کور کردن برادرانش که به قساوت و سنگدلی این خواجه قاجاری صحّه میگذارد.
آقا محمد خان پس از وفات وکیلالرعایا – که در دربار وی بین شاهزادگان و فرمانروایان زندی آشوب و اغتشاش ایجاد شده بود – فرصت را مغتنم شمرد واز شیراز فرار کرد و به استراباد رفت و به امید جمعآوری لشکر بین قاجارهای آشاق باش و متحدانش (ترکمنها) رفت. هدف خواجه قاجار متحد کردن دو ایل آشاق باش و یوقاری باش قاجار و نیز ترکمنهای یموت و گوگلان بود که در اختلاف دائمی به سر میبردند و با ایجاد اتحاد بین آنها زمینه قیام و شورش بر علیه زندیان ایجاد کرد تا در آینده با کمک لشکریان قاجاری و ترکمنهای گوگلان و یموت زمام امور ایران را در دست گرفت. ایران در آن زمان به علت اختلاف بین شاهزادگان زندی و دیگر حکام ولایات دستخوش آشوب و هرج و مرج شده بود و این آشوب تمامیت ارضی ایران را به خطر میانداخت زیرا باز هم مثل دوران اواخر صفوی ایران از طرف همسایگان شمالی و شرقی و غربی در امنیت کامل نبود و در معرض تهدید دشمنان قرار گرفته و در همین ایام بود که آقا محمد خان قاجار – که مردی مستعد و لایق جهت حفظ ایران از تعرضات همسایگان بود – با اقتدار کامل به کمک نیروی قاجار و ترکمنهای یموت و گوگلان ظهور کرد. و اگر بیرحمی و سنگدلی خواجه قاجار را در نظر نگیریم او را مردی خواهیم یافت که با اقتدار کامل و با درایت و تفکر شگفتانگیز توانست در مقابل تهدیدات همسایگان ایران. تمامیت ارضی کشور را حفظ نماید و شاید اگر آقا محمدخان و لشکریان ترکمنش نبودند امروز ایرانی باقی نمیماند و در بین عثمانی و روس و افغانها تقسیم میشد و در نهایت بدست روس و انگلیس میافتاد.در حفظ تمامیت ارضی ایران و پیروزیهای آقا محمد خان ترکمنها نقش عمدهای ایفا نمودند و خواجه قاجار توانست به کمک نیروهای ترکمن بر بسیاری از دشمنان فائق آید. اما بعد از رسیدن به سلطنت ازنیروهای ترکمن کاسته شد. زیرا آقا محمد خان در صدد قلع و قمع آنها برآمد و از اینرو قلمرو شمالی حکومت قاجار در نواحی گرگان (گنبد کاووس فعلی) به حالت تزلزل افتاد و بعد از وی جانشینان آقا محمد خان نیز سیاست خصمانهای با ترکمنها در پیش گرفتند و شاید این بزرگترین اشتباه قاجارها بود که لشکریان لایق ترکمن را از خود دور ساختند و بدینوسیله حکومت خود را ضعیف نمودند و حتی نتوانستند رد مقابل تعرضات روس و عثمانی دوام بیاورند و در آخرالامر بر اثر حملات پیدر پی روس و تهدیدات انگلیس قسمتهای مختلف ایران را تجزیه نمودند. آنها اگر مانند گذشته از لشکریان ترکمن استفاده مینمودند و در صدد جلب آنها برمیآمدند میتوانستند در بسیاری از مواقع بر دشمنان فائق آیند. چنانچه در دورة ناصرالدینشاه ترکمنها به تنهایی توانستند نیروهای روسی را در آشوراده تارو مار نمایند . در حالیکه حکومت قاجار از عهدة آن نمیتوانست برآید.
ولی براستی که آقا محمد خان بسیاری از پیروزیهای خود را با تکیه بر نیروهای ترکمن کسب نمود. چنانکه میدانیم اقا محمد خان بعد از فرار از شیراز یکراست به طرف استراباد و ترکمنها آمد و از آنها نیروی قدرتمندی را تشکیل داد. گلی مینویسد: «آقا محمد خان پسر محمد حسن خان که در دربار کریم خان به عنوان گروگان زندگی میکرد همین که کریم خان درگذشت به بهانه شکار از قلعه خارج شد و به استراباد آمد. اولین اقدام او متحد کردن دو قبیله «یوخاری باش» و «اشاق باش» و سپس متحد شدن با ایل ترکمن و آوردن آنها به قشون خود بود. در این ایام لطفعلی خان زند آخرین بازمانده زند آنچنان درگیر مسائل داخلی بود که بناگاه با قدرت محمد خان روبرو میشود» . در نبرد بین خواجه قاجار با لطفعلی خان زند نیز ترکمنهای بسیاری شرکت داشتند و نیروهای عمدة خان قاجار را تشکیل میدادند. گلی به نقل از وامبری مینویسد: «در محاصره بم و فرمانشیر که توسط قدرت آقا محمد خان انجام گرفت لطف علی خان زند مقاومت عجیبی کرد ولی مردم از ترس آقا محمد خان که کرمان را به شهر کوران بدل ساخته بو قلعه را گشودند و ترکمنها مانند مور و ملخ به داخل شهر ریختند و همین ترکمنها بودند که شاهزاده دلیر زند را دستگیر کرده تاج سلطنت به آقا محمدخان سپردند» .
بدین ترتیب ترکمنها با دستگیری لطفعلی خان زند و پیروز کردن آقا محمد خان صفحهای جدید بر سرنوشت ایران باز نمودند که به نفع خاندان قاجار رقم میزد و اگر این نیروها نبود براستی که آقامحمدخان نمیتوانست به چنین پیروزیهایی دست یابد.
بر این اساس آقا محمد خان قاجار پس از پیروزی، اراضی حاصلخیز دشت گرگان را در اختیار ترکمنها گذاشت تا در آنجا به امر زراعت بپردازند واین بخشش به پاس زحمات آنها در جهت رسیدن خواجه قاجاری به حکومت ایران بود. «و ترکمنها در اوائل سلطنت وی نقش عمدهای در امور حکومتی از قبیل داروغهگی استراباد ]ایفا نمودند[ و حتی برای سران ایل ترکمن مستمری تعیین میشد. ولی در ادوار بعدی حکام محلی رابطه بین ترکمنها و جکومت مرکزی را بهم میزنند و از آنها مالیات زیاد طلب میکنند و ترکمنها به آنها باج نداده و بر فرمانهای آنها عمل نمیکنند» . و این دشمنی را حکام محلی با رساندن اخبار دروغ به حکومت قاجار - مبنی بر اغتشاش و ناامنی در منطقه و شورش ترکمنها - ایجاد مینمودند. و آقا محمد خان نیز بعد از تثبیت قدرت بوسیلة ترکمنها، آنها را تنها گذاشت و ناجوانمردانه به قلع و قمع ترکمنها پرداخت و سلاطین بعدی نیز با روش خصمانه با آنها رفتار کردند. بطوری که ترکمنها از قاجاریان بیزار شدند و تا آخر حکومت قاجار حتی اگر کوچکترین قیام برعلیه آن حکومت شکل میگرفت ترکمنها در آن شرکت میجستند و بطور کلی وضعیت ترکمنها باز هم در دوران حکومت آقا محمد خان و اوایل حکومت فتحعلیشاه نسبت به دورههای بعدی بهتر بوده است. وامبری مینویسد «اگر شمشیر ترکمنها نبود آغا محمد خان هرگز موفق نمیشد. ]حکومت[ خاندان خود را برقرار کند. چادرنشینان ]ترکمن[ این مطلب را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .docx :
تاریخ قاجار
قاجار نام دودمانی است که از ۱۷۹۴ تا ۱۹۲۵ بر ایران فرمان راند.قاجارها قبیلهای از ترکمانهای منطقه استرآباد (گرگان) بودند.ایشان تبار خود را به کسی به نام قاجار نویان میرساندند که از سرداران چنگیز بود. نام این قبیله ریشه در عبارت آقاجر به معنای جنگجوی جنگل دارد. پس از حمله مغول به ایران و میانرودان،قاجارها نیز به همراه چند طایفه ترکمان و تاتار دیگر به شام کوچیدند.هنگامی که تیمور گورکانی به این نقطه تاخت قاجارها و دیگر کوچندگان را به بند کشید و سرانجام آنها را به خانقاه صفوی در آذرآبادگان بخشید. پس از آن قاجارها یکی از سازندگان سپاه قزلباش شدند.در زمان آقا محمد خان قاجار این طایفه به دو قبیله اشاقه باش و یوخاری باش (به معنای ساکن ناحیه بالا - رودخانه- و ساکن ناحیه پایین - رودخانه) تقسیم شده بود و آقا محمد خان موفق گردید این دو قبیله را با هم متحد کرده و نیروی نظامی خود را استحکام بخشد. برای آگاهی بیشتر به زندگی نامه آغا محمدخان قاجار نگاه کنید.بنا بر بعضی منابع تاریخی مادربزرگ آقا محمد خان بیوه شاه سلطان حسین صفوی بود که در هنگام حمله محمود افغان به اصفهان از وی باردار بود و بدلیل علاقه زیاد شاه سلطان حسین به وی، برای جلوگیری از اسارت او بدست افغانها، توسط سران قزلباش فراری داده شد و بعد از قتل شاه سلطان حسین به زوجیت پدر بزرگ آقا محمد خان درآمد. بنا به این روایت پدر آقا محمد خان، محمد حسن خان قاجار، در اصل فرزند شاه سلطان حسین صفوی بودهاست و به همین دلیل ارتباط نزدیک و پایداری بین بازماندگان سلسله صفوی و شاهان دوره قاجاریه وجود داشتهاست.ایران در زمان این سلسله با دنیای غرب آَشنا گردید. اولین کارخانههای تولید انبوه، تولید الکتریسیته، چاپخانه، تلگراف، تلفن، چراغ برق، شهرسازی مدرن، راهسازی مدرن، خط آهن، سالن اپرا (که بعدا به سالن تعذیه تغییر کاربری داد)، مدارس فنی به روش مدرن(از جمله دارلفنون که به همت امیر کبیر تأسیس گردید)، و اعزام اولین گروهها از دانشجویان ایرانی به اروپا جهت تحصیل در شاخههای طب و مهندسی در زمان این سلسله صورت پذیرفت.بازسازی ارتش ایران با روش مشق و تجهیز آنها به سلاحهای مدرن اروپایی نیز از زمان فتحعلی شاه قاجار - در قرار داد نظامی اش با ناپلیون امپراتور فرانسه - آغاز شد.در زمان این سلسه و بعد کشمکش بسیار بین شاهان قاجار و آزادی خواهان، سرانجام ایران دارای مجلس (پارلمان) شد و بخشی از قدرت شاه به مجلس واگذار گردید.در زمان این سلسله حکومتهای معتدد استانی بر مناطق مختلف سرزمین ایران با جنگ یا مصالحه از میان رفتند و جای خود را به سیستمی فدرالی با تبعیت از دولت مرکزی دادند و «کشور» ایران دوباره زیر یک پرچم شکل گرفت. رنگها و ترتیب آنها در پرچم کنونی ایران از زمان این سلسله بیادگار ماندهاست.این سلسله سرانجام با کودتای نظامی رضاخان (رضا شاه) در سال ۱۹۲۱ قدرت را از دست داد بدون خونریزی قدرت را به حاکم جدید سپرد. رضا شاه پس از به سلطنت رسیدن بسیاری از وزرا و سفرای دولت قاجاریه را که غالبا از وابستگان خاندان قاجار بودند به استخدام درآورد که این ارتباط حرفهای تا پایان سلطنت محمد رضا شاه (فرزند رضا شاه) نیز ادامه یافت.
شاهان قاجار
آغا محمدخان قاجار
فتحعلی شاه
محمد شاه
ناصرالدین شاه
مظفرالدین شاه
محمدعلی شاه
احمد شاه
تبار و اطلاعات شخصی آغا محمد خان
آغامحمد خان فرزند محمد حسن خان قاجار و او نیز فرزند فتحعلی خان فرزند شاهقلی خان فرزند جهانسوزخان بود. مازندران و بارفروش (بابل امروزی) مرکز حکمرانی محمدحسن خان بود و فتحعلی خان حاکم گرگان و در استرآباد حکومت میکرد. اینان شیعه مذهب بودند. ندرقلی خان پس از کشتن فتح علی خان رقیب سرسخت خویش در خواجه ربیع طوس و با سعی و تلاش خویش به مقام شاهنشاهی رسید.
ریشههای قدرتیابی دودمان قاجار
قدرت یافتن دودمان قاجار به عهد صفوی و شاه عباس کبیر برمیگردد؛ ابتدا در شمال رود ارس ساکن بودند و در آن زمان بدلیل کمکهای بزرگی که به دربار صفوی مینمودند، قدرت بیشتری یافتند و سپس دستهای از آنان در غرب استرآباد و در دشت گرگان سکنی گزیدند. نادر شاه افشار در زمان حکومتش برای جلوگیری از به قدرت رسیدن محمد حسن خان که در هنگام قتل پدر ۱۲ سال بیش نداشت یوخاریباشا که ساکنین بالادست رود گرگان بودند را به حکمرانی منسوب کرد تا بدین ترتیب با ایجاد شکاف و اختلاف میان طوایف قاجار نگران ناآرامیهای داخلی نگردد و اشاقهباشها زیر نظر حکومت ایشان گردند.
آقامحمد در آغاز نوجوانی
در همان ۶ سالگی برای اولین بار وارد میدان جنگ گردید؛ آن موقع برابر زمانی بود که نادر و فرزندانش به قتل رسیده بودند و شاهرخ علی رغم میل باطنی اش برای به دست گرفتن قدرت تلاش میکرد. در آن جنگ مقابل قبیله یوخاری باشها بسیار مردانه جنگید و همین باعث گردید تا فرماندهی بخشی از قشون با وی باشد. پس از آن شاهرخ طرح دوستی با محمدحسن خان بست. با همکاری حاکم طبس ابراهیم خان را برکنار شدو شاهرخ به سلطنت رسید هرچند اندکی پس از ان شاهرخ شاه به دست دشمنانش نابینا گشت .آغا محمد خان در سن یازده سالگی بدلیل اینکه چهره جذابی داشت توسط خواجگان حرمسرای عادلشاه حاکم مشهد در حال معاشقه با دختر و یکی از همسران وی دیده شد و بدستور عادلشاه که از بستگان نادر شاه بود (بروایتی برادرزاده نادر شاه بود) اخته گردید.
کریمخان و دودمان قاجار
چندی بعد محمد حسن خان سپاهی مجهز و بانظم ترتیب داد و به جنگ با کریم خان زند پرداخت. در جنگهای اولیه پیروزی با قجریها گشت. اما در اثر اختلافات داخلی میان آنان محمدحسن خان شکست خورد و در حال عقب نشینی توسط برخی سرداران خود کشته شد. پس از آن خواهرانش را به شیراز فرستادند و یکی از آنان به عقد کریم خان درآمد.
پسران محمد حسنخان اسیر میشوند
آقا محمد خان با همیاری حسینقلی خان پس از درگذشت پدرشان دست به جنگهای پارتیزانی زدند ولی اینها برای کریمخان چندان ویژه نبود تا آن که خراج آن سال استرآباد بدستور آقامحمدخان مورد سرقت واقع گشت. همین امر سبب جنگ میان فرستادگان کریمخانزند و او شد که در نهایت دستگیر گشت و به تهران بردند و کریم خان همینکه فهمید او دیگر خواجه است و بر اساس فرهنگ آن زمان هیچ کس برای یک خواجه ارزشی قایل تمی باشد امر کرد تا به تحصیل ذخیره آخرت بپردازد و از جاه طلبی دست بردارد.
پس از آن به شیراز منتقل شد و در اسارت به سر میبرد. هرچند که به گفته بسیاری از مورخین (از جمله عضدالدوله برادرزاده آقامحمدخان)کریمخان با وی با احترام و محبت رفتار میکرد و او را پیران ویسه خطاب مینمود و در کارها با وی مشورت میکرد.در همین زمان برادرآقامحمد خان حسینقلی خان جهانسوز در شمال ایران دست به یاغی گری زد. آقامحمدخان که میدانست از سوی کریمخان مواخذه خواهد شد از بیم جان خویش در حرم حضرت شاهچراغ بست نشست ولی کریم خان بوساطت اطرافیان خود او را مورد عفو قرار داد.
بنیان نهادن حکومت قاجاریه
آقا محمد خان در ۱۳ صفر سال ۱۱۹۳ هجری قمری (روز درگذشت کریم خان)، هنگامی که در باغهای اطراف شیراز به شکار مشغول بود، همینکه عمهاش او را از مرگ شاه زند آگاه ساخت، فرار کرد و به شتاب خود را به تهران رسانید و در ورامین مدعی سلطنت بر ایران گشت. سپس به ساری و استرآباد رفت و با کمک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
احمد شاه هفتمین و آخرین پادشاه قاجار
احمدشاه، هفتمین و آخرین پادشاه سلسله قاجار دومین پسر محمدعلی شاه و بزرگترین فرزند ذکور او از ملکه جهان است که در سال 1275 هجری شمسی در زمان ولیعهدی پدرش در تبریز به دنیا آمد و دوران طفولیت او در تبریز سپری شد. محمد علی شاه از همسر قبلی خود که از خاندان قاجار نبود و بعد از ازدواج با ملکه جهان او را طلاق داد، پسری داشت که بعدا" به لقب زمان ولیعهدی خود او را "اعتضادالسلطنه" ملقب شد.
احمدشاه، که فبل از رسیدن به مقام سلطنت سلطان احمد میرزا خوانده می شد، مانند پدر معلمان و مربیان روسی داشت و اسمیرنوف معلم روسی او که افسر ارتش روسیه بود، به همان اندازه که شاپشال روسی محمدعلی میرزا و محمدعلی شاه بعدی را تحت نفوذ خود گرفته بود، در او نفوذ داشت. سلطان احمد میرزا که فوق العاده مورد توجه و علاقه پدر و مادرش بود در همان سال اول سلطنت محمدعلی شاه در ده سالگی به عنوان ولیعهد تعیین شد و با این که رسم سلاطین قاجار از زمان سلطنت فتحعلی شاه به بعد این بود که ولیعهد را ولو در خردسالی به حکومت آذربایجان منصوب نمایند، ملکه جهان از فرستادن این طفل نازپرورده به تبریز جلوگیری نمود و اعزام او را به آذربایجان به زمانی که به سن بلوغ برسد موکول کرد.
وقایعی که به سقوط محمد علی شاه از اریکه سلطنت انجامید و در بخش مربوط به وقایع ایران در دهه اول قرن بیستم به تفصیل شرح داده شده است، به استقرار احمدشاه در مقام سلطنت پیش از رسیدن وی به سن بلوغ انجامید. تشریفات انتقال سلطنت از محمد علی شاه به پسرش نیز غیرعادی بود و همانطور که در فصل مذکور اشاره شد یک مجلس عالی از رجال و بزرگان مملکت که خود را نماینده مردم می دانستند محمد علی شاه را از سلطنت خلع و احمد شاه را به سلطنت برگزیدند.
احمدشاه در آغاز سلطنت سیزده سال داشت و مجلس عالی تا رسیدن وی به سن بلوغ عضدالملک بزرگ خاندان قاجار را به نیابت سلطنت برگزید. احمدشاه قریب 17 سال در مقام سلطنت ایران باقی ماند و دوران سلطنت او مملو از حوادث ناگواری است که با اعدام شیخ فضل الله نوری در نخستین روزهای سلطنت وی آغاز و با تلاش پدرش برای بازگشت به مقام سلطنت تحت حمایت روسها و سپس تجاوز نظامی روسها به ایران و اشغال بخشی از آذربایجان و خراسان و اعدام ثقةالاسلام مجتهد بزرگ تبریز به دست نظامیان روس ادامه می یابد. در جریان مداخله نظامی روس ها در ایران، ناصرالملک که پس از مرگ عضدالملک نیابت سلطنت ایران را به عهده داشت مجلس را منحل کرد و یک حکومت دیکتاتوری برقرار نمود که تا قبل از رسیدن احمد شاه به سن بلوغ و تاجگذاری او ادامه داشت.
احمدشاه در آستانه جنگ بین المللی اول تاجگذاری کرد و سلطنت او با اشغال ایران از طرف قوای انگلیس و روس و عثمانی و تشکیل یک دولت در مهاجرت در کرمانشاه، در مقابل دولت مرکزی ایران ادامه یافت. بعد از پایان جنگ وثوق الدوله نخست وزیر وقت که با پشتیبانی انگلیسی ها به این مقام منصوب شده بود با امضای یک قرارداد اتحاد سیاسی و نظامی با انگلستان، که ایران را عملا" تحت الحمایه انگلستان قرار می داد بحران سیاسی بزرگی به وجود آورد. امضای این قرارداد که به قرارداد 1919 معروف شده است به حرکتهای تجزیه طلبانه در آذربایجان و گیلان انجامید و سرانجام با کودتای 1299 و اشغال تهران از طرف نیروهای قزاق به فرماندهی رضاخان، احمدشاه فرمان نخست وزیری سیدضیاءالدین طباطبایی عامل سیاسی کودتا را صادر نمود و رضاخان با لقب سردار سپه به فرماندهی قوای مسلح ایران منصوب شد.
قرارداد 1919 با توافق قبلی بین سیدضیاءالدین و انگلیسی ها لغو شد، ولی حکومت سیدضیاءالدین هم بیش از صد روز دوام نیافت و احمدشاه پس از تشکیل کابینه های بی دوام به ریاست قوام السلطنه و مشیرالدوله و مستوفی الممالک سرانجام فرمان نخست وزیری رضاخان سردار سپه را صادر نمود و خود عازم اروپا شد. رضاخان در مدت غیبت طولانی احمدشاه از ایران پایه های قدرت خود را مستحکم تر ساخت و پس از شکست طرحی که برای اعلام نظام جمهوری در ایران داشت، سرانجام مقدمات خلع قاجاریه و انتقال سلطنت به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
احمد شاه قاجار
احمد شاه قاجار هفتمین و آخرین پادشاه سلسله قاجار1 در 1275ش. در تبریز متولد شد. وی که قبل از رسیدن به مقام سلطنت «احمدمیرزا» خوانده میشد، مانند پدرش محمدعلی شاه معلمان و مربیان روسی داشت. «اسمیر نوف» معلم روسی او که افسر ارتش روسیه بود در او نفوذ فراوان داشت. احمد میرزا در10 سالگی ولیعهد شد و در 13 سالگی متعاقب فتح تهران توسط مجاهدین مشروطهخواه و پناهنده شدن پدرش به سفارت روسیه ـ تیر 1288ـ به سلطنت رسید. با این حال تا 18 سالگی و رسیدن به سن قانونی نقشی در اداره کشور نداشت و «عضدالملک» بزرگ خاندان قاجار که از سوی شورائی متشکل از علما و برخی نمایندگان مجلس اول و سران مجاهدین به نیابت سلطنت برگزیده شده بود، زمام امور را عهدهدار بود. احمد میرزا در اردیبهشت 1292 با دختری از سران قاجار ازدواج کرد. یک سال بعد با رسیدن به سن قانونی در تیر 1293 تاجگذاری کرد و 17 سال پادشاه بود. در طول این مدت مانند پدربزرگ و جد خود سفرهای متعددی از طریق استقراض از بانکهای خارجی به اروپا انجام داد. سفر اول وی که در آبان 1298 آغاز شد، 7 ماه و سفر دوم وی که در بهمن 1300 شروع شد 10 ماه به درازا کشید. در سالهای پادشاهی احمد شاه ایران شاهد حوادث متعددی بود. اعدام شیخ فضلالله نوری ـ مرداد 1288ـ فرار محمدعلی شاه از ایران ـ شهریور 1288ـ اولتیماتوم روسیه به ایران ـ اردیبهشت 1290 ـ به توپ بستن بارگاه امام رضا (ع) توسط نظامیان روسیه ـ فروردین 1291 ـ قیام مردم بوشهر علیه نظامیان انگلیس ـ مرداد 1294 ـ قیام شیخ محمد خیابانی ـ فروردین 1299ـ قیام میرزا کوچکخان جنگلی ـ خرداد 1299 و کودتای رضاخان پهلوی ـ اسفند 1299ـ مهمترین رویدادها و حوادث دوران 17 ساله پادشاهی احمد شاه قاجار بود. در صحنه بینالمللی نیز وقوع جنگ اول جهانی ـ تیر 1293 ـ انقلاب بلشویکی در روسیه ـ آبان 1296 ـ و تاسیس جامعه ملل ـ تیر 1297 ـ مهمترین رخدادهای خارجی دوران حکومت وی بود. سالهای جنگ اول جهانی بحرانیترین سالهای حکومت احمد شاه بود. با آنکه احمد شاه در نطق افتتاحیه مجلس سوم شورای ملی دولت ایران را بیطرف خواند،2 در سالهای جنگ، ایران به اشغال روسیه و انگلیس و عثمانی در آمد، سپس قرارداد 1919 به این اشغالگری رسمیت بخشید و سبب تجزیه ایران شد. در این سالها احمدشاه در ازاء دریافت حقوق از روسیه و انگلیس در برابر طرحهای آنان سکوت میکرد و با روی کار آمدن رئیسالوزراهای مورد نظر آنان در کشور مخالفت نمینمود. 3 در سالهای پایانی حکومت وی کودتای مشترک رضاخان و سیدضیاءالدین طباطبائی، به وقوع پیوست. سیدضیاء پس از کودتا فرمان نخستوزیری خود را از احمدشاه دریافت کرد. اما کابینه وی 100 روز بیشتر دوام نیافت. پس از آن قوامالسلطنه، مشیرالدوله، مستوفیالممالک و سپس رضاخان مامور تشکیل کابینه شدند. در دوران حکومت رضاخان مقدمات سلب قدرت از احمد شاه و انقراض سلسله قاجار فراهم شد و این سلسله نهایتاً به موجب مصوبهای که در آبان 1304 در مجلس شورای ملی به تصویب رسید، منقرض گردید. 4 بدین ترتیب احمد شاه که دو سال قبل از این مصوبه و مقارن کودتای رضاخان در اروپا بسر میبرد از سلطنت خلع و برادر و ولیعهد او محمدحسن میرزا به شکل موهن و تحقیرآمیزی از ایران خارج شدند. احمد شاه سه سال پس از خلع شدن از مقام سلطنت در 32 سالگی در یکی از بیمارستانهای پاریس درگذشت. جنازه او طبق وصیتش به عراق حمل شد و در کربلا نزد مقبره پدرش به خاک سپرده شد. از مقامات دولتی ایران هیچ یک در مراسم تشییع جنازه او شرکت نکردند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 54
آغاز حکومت خاندان قاجار
کریم خان زند در طول بیست و یک سال حکومت بر ایران موفق بانجام بسیاری از کارهای خیر و نیکو برای مملکت شد. ولی درمورد تعیین فردی که بتواند پس از وی به اداره امور کشور بپردازد ، غفلت ورزید. فرزندش ابوالفتح خان دارای لیاقت حکومت نبود . برادرزادگان و سایر دولتمردان هم پس از مرگ کریم خان برای کسب قدرت بجان هم افتادند و به کشتار یکدیگر پرداختنتد.
در میان مدعیان سلطنت ، آغامحمد خان پسر محمد حسن خان رئیس شاخه استرآباد ایل قاجار ، به رسم گروگان در دربار کریم خان می زیست و عمه اش زن کریم خان بود. وی بلافاصله پس از فوت کریم خان به طرف استرآباد ( گرگان ) گریخت و به جای پدرش در راس ایل خود قرار گرفت و در سال 1193 هجری جعفرخان جانشین کریم خان را در اصفهان شکست داد و آن شهر را گرفت و درحمله به شیراز با خیانت حاجی ابراهیم خان کلانتر ، موفق به فتح شیراز شد . پایداری لطفعلیخان آخرین فرد خاندان زند درکرمان به جائی نرسید و عاقبت بدست آغا محمد خان کور و در تهران به قتل رسید و خاندان زند پس از 46 سال حکومت منقرض گردید.
علت پیروزی آغا محمد خان را در برتری شرایط اقتصادی فئودال های شمال ایران دانسته اند که وجود ابریشم خام و پنبه در ایالات ساحلی دریای خزر که تجار ایرانی را قادر می ساخت از بنادر بحر خزر با روسیه دارای روابط تجاری از طریق جاده ابریشم گردند ودر ساحل جنوبی بحر خزر ، دول عثمانی و روسیه کالا به آسیای میانه صادر می کردند. به این جهات رونق تجارت در شمال ایران بیش از جنوب بود و خوانین ثروتمند شمال بهتر توانستند آغا محمد خان را حمایت مالی کنند. کریم خان سعی فراوان نمود که بنادر جنوب را فعال نماید ولی مساعی او بجایی نرسید چون همانطور که ذکر گردید مبادلات عمده تجاری ایرانی با دولت روسیه و از طریق بنادر دریای خزر و راه آسیای میانه بود. فئودال های جنوب توان مالی کافی باندازه فئودال های شمال را نداشتند تا لطفعلیخان زند را حمایت کنند و علاوه بر آن تمرکز قدرت حکومت پس از مرگ کریم خان در شیراز از بین رفت و نیرویی برای درهم کوبیدن قیام آغامحمدخان در بساط باقی نماند . خان قاجار براحتی حکام محلی را مطیع و برای پس گرفتن نواحی قفقازیه وارد عمل شد. گرجستان در این موقع توسط هراکلیوس اداره می شد و او پس از مرگ نادر نواحی شمال رودخانه ارس را تسخیر و با تزار روسیه یک قرارداد تهاجمی ـ تدافعی بست که اگر دولت ایران به گرجستان حمله کند ، دولت روسیه به دفاع از گرجستان اقدام کند. آغا محمد خان خواهان اطاعت از هراکلیوس گردید. تفلیس را گرفت و عمل زشت قتل عام در آنجا انجام داد ایروان خود مطیع شد ولی قلعه شوشی فتح نشد. نیروی کمکی روسیه که توسط کاترین دوم (96-1762 میلادی ) به گرجستان اعزام شده بودند . پس از مرگ وی توسط پال ( Paul) تزار جدید به روسیه فراخوانده شدند. آغامحمد خان هم به تهران بازگشت و در سال 1210 هجری تاجگذاری نمود ، و در 1212 هجری مجدداً روانه قفقازیه شد ، براحتی قلعه شوشی را تسخیر و سه روز بعد بدست غلامان خود کشته شد . این بار شاه قاجار بدست غلامان خویش کشته شد و نه بدست کسان یا رقیبان حکومت . بهرصورت ، نتیجه حکومت آغا محمد خان برای ایران ، ایجاد وحدت و یک پارچگی و جلوگیری از تقسیم مملکت و برقراری امنیت بود. جواهرات و گنجینه نادری از مشهد به تهران انتقال یافت که هم اکنون قسمت اعظم پشتوانه خزانه ایران و در بانک ملی مرکز موجود است . رونق تجارت و برقراری قدرت حکومت مرکزی در تهران از دیگر نتایج حکومت آغامحمدخان است .
فتحعلیشاه قاجار (1260-1212 هجری ) :
پس از قتل آغامحمد خان قاجار ، ولیعهد و برادر زاده وی باباخان به سرعت از شیراز به تهران آمد و با کمک حاجی ابراهیم اعتماد الدوله در روز عید فطر 1212 هجری رسماً در تهران تاجگذاری نمود. مطابق معمول تعدادی مدعی سلطنت در همه نقاط ایران قیام کردند. فتحعلیشاه یکی پس از دیگری آنها را مطیع و یا کشت . پسر چهارمش عباس میرزا را بنا به وصیت آغا محمد خان به ولیعهدی برگزید و میرزا عیسی فراهانی ( میرزا بزرگ قائم مقام اول ) را به وزارت او برگماشت . در 1215 هجری به علت سعایت درباریان از اعتماد الدوله دستور داد که چشمان او را کور کردند و زبانش را بریدند و به قزوین فرستاد تا مرد.
در این ایام جامعه ایرانی دارای رژیم استبدادی و خود کامه ای بود که منافع کلی جامعه به جیب یک نفر به نام شاه و تعدادی درباریان و کارگزاران وی سرازی می شد. مسئله حقوق فردی و اجتماعی برکسی معلوم نبود در حالیکه درهمین زمان مردم اروپا در پی انقلابات سیاسی و صنعتی و تعریف حقوق اجتماعی در جاده تمدن و فرهنگ عالیتری روان بودند. مردان بزرگی در قرون هیجدهم و نوزدهم میلادی در اروپا آثار گرانبهایی در رشته های مختلف علوم ، فنون و هنر از خود باقی می گزاردند و گروههای مختلفی برای بهتر ساختن وضع عمومی جوامع خود فعال شدند ، حکومت های خود کامه را سرنگون و طالب احقاق حقوق فردی و حقوق طبقات گردیدند.
ایران از حدود قرن دهم تا حمله چنگیز در قرن سیزدهم میلادی از نظر اقتصادی و فرهنگی از کشورهای اروپایی به مراتب جلوتر بود. ولی اینک در قرن 18 میلادی دارای حکومتی است که با حکومت هزار سال قبل از خود فرقی ندارد. سیستم فئودالی همچنان باقی است و شخص شاه با قدرت کامل ، حاکم بر سرنوشت رعیت است . اگر کشورهای اروپایی هم به همان شکل قرون وسطایی خود باقی بودند ، مسئله ای برای ایران و کشورهای همانند بوجود نمی آمد. در پایان دوره قرون وسطی ، اروپا شاهد تکامل شعور اجتماعی ملت هایی بود که فریاد احقاق حقوق شان بلند بود و برای کسب عدالت و رفاه اجتماعی به پا خاسته بودند. در امریکا چند ایالت شرقی برضد مظالم حکومت انگلستان شورش کردند و با انقلاب به سلطه حکومت مادر در 1776 میلادی خاتمه بخشیدند ودر فرانسه هم مردم با انقلاب کبیر 1789 میلادی خودشان ، بساط حکومت خودکامه لوئی شانزدهم را سرنگون ساختند و دولت را بنا به خواسته خود تعیین کردند. انقلاب مردم فرانسه سرآغازی برای جنبش های حق طلبانه ملت های دیگر در اروپا گردید اما کشور ایران در این برهه از زمان یعنی آغاز حکومت فتحعلیشاه قاجار در 1795 میلادی برابر 1212 هجری قمری بی خبر از دگرگونی های جهانی مورد سوء استفاده دول اروپایی قرار گرفت . در این میان فرستادگان و عمال انگلستان گوی سبقت را از رقبای خود ربودند و عصر جدیدی در تاریخ ایران بنام عصر وابستگی آغاز شد این دوره را می توان عصر بی خبری و نادانی حکام ایرانی و یا عصر