لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
گام های نو در مرجعیت شیعه
آیا تا به حال برای شما پیش آمده است, به عنوان یک فرد ناشناس با یک مرجع تقلید اسلامی, در یک اتاق معمولی و در خانه او, ملاقات کنید؟
آیت الله جناتی مرجع تقلید امروز ایران که به تازگی 70 ساله شده است در خانه ای بزرگ و ساده در کوچه پس کوچه های شهر قم زندگی می کند. این خانه علیرغم بزرگی, نمای ساده ای دارد که به نظر می رسد سیمانی است. ده پانزده پنجره فلزی آهنی زنگ زده و یک در آهنی ضد زنگ زده با چراغی که محوطه جلو درب را روشن می کند از ویژگی های خاص منزل این عالم دینی است.
آیت الله فرد بشاش و خوش برخوردی است و در سخن گفتن بسیار پرحرارت و شاداب نشان می دهد, اما زمانی که پای گفتگوی مذهبی احکام دینی به میان کشیده می شود جوش و خروش او چند برابر است. لحن سخن او در این هنگام بسیار محکم و قاطع و البته با کنایات و اشارات خاص و شیرین مخصوص نواحی شرق ایران توأم می شود. چشمانی بزرگ و خسته و ریش خرمایی رنگ و مجعدی دارد اما موهایش به سپیدی گراییده است.
آیت الله جناتی دردهای زیادی داشت, این به خصوص در گفته هایش بیشتر به چشم می آمد. او از رنج هایی می گفت که از 20, 30 سال پیش دامانش را گرفته و پس از گذر این همه سال, این روزها را همراه با آرامش می خواهد, از نام و شهرت و معروفیت نصیبی نبرده و جز معدودی دانشمندان و متفکران بسیار بزرگ اسلامی و مسیحی و دیگران, همنشین دیگری نداشته است. بعضا دیده می شود که در جاهای خاصی به بحث و گفتگو با دیگر عالمان دینی مشغول شده و یا در زیر زمین منزل خویش به درس و بحث مذهبی می پردازد. او مرجعی دینی است که در پس سرگذشت خود, سفرهای علمی و کنفرانس های دینی بین المللی فراوانی را به یادگار گذاشته و آشنایی عمیقی با فرهنگ و آداب اروپاییان دارد.
او نظریات جدید و جالبی را در فقه اسلامی مطرح ساخته و هم بستری اجتهاد امروزی «با احتیاط» فقهی را ناکارآمد و نادرست می داند. این نظریه در رساله توضیح المسائل آیت الله به وضوح دیده می شود, در نتیجه, جوان امروز ایرانی با رساله ای نوین روبروست که بیش از 170 احتیاط در آن حذف شه است. این کاری است که از 150 سال پیش بدین سو کسی به انجام آن مبادرت نکرده و یا جرأت انجام آن را نداشته است.
جامعه جوان و مرجع امروز
جامعه امروز ایران, در عصر حاضر درگیر بزرگترین چالش های فکری, عقیدتی در مبانی و اصولی است که سال های سال از نیاکان خود به میراث برده است. از اصلی ترین و با اهمیت ترین این مبانی, اصول دینی و مذهبی این جامعه است که امروزه زیر قبای فقه شیعی و در ید فقها و عالمان و رهبران دین شناس جامعه به جامعه عرضه شده و چنانکه می بینیم تا حدی نامقبول و نامفهوم افتاده است.
به حقیقت باید گفت: نسل امروز ایران چندان نگاهی به دین ندارد و یا اگر در طلب آن روان است, جز تاریخ و اخلاق دینی, نمی طلبد و فقه اسلامی در فکر و ذهن او بسیار مهجور و متروک افتاده است.
در این میانه, نقش متولیان و راهبران فقه اسلامی در جامعه جوان امروز ایران بسیار حیاتی است, چه اینان می باید دریابند که خواسته های این نسل, جز آن است که در نوشتارها و رسالات مذهبی دیده می شود. نسل امروز نگاه عقلانی را در تمامی جنبه های زندگی خود وارد کرده و دین را هیچ گریزی از این نگاه تند و تیزبین و شکاک نیست. علت یابی و استدلال علمی اینک جزئی از فقه اسلامی به شمار می آید و اگر تا دیروز قرار بود که به احکام و فرامین مذهبی به سادگی و بی چون و چرا عمل شود, امروز چنین نیست و نخستین مسئله ای که به احکام و فرامین مذهبی به سادگی و بی چون و چرا عمل می شود, امروز چنین نیست و نخستین مستله ای که روح یک جوان دردمند و متردد و مسئول را در قبال دستورات مذهبی حاکمان دینی به چالش جدی وا می دارد طرح این سوال است که علت فلان حکم و بهمان مسئله فقهی چیست و چرا باید به آن عمل شود؟
نکته تلخ تر اینجاست که این دید خوشبینانه تنها بخش کوچکی از جامعه جوان ایران را در بر می گیرد و بسیاری را سودای آن نیست که به چرایی و چگونگی فرامین دینی و حتی متن مذهب خود حساس باشند و به کنکاش و جستجو در بطن و روح آن بپردازند. حال باید بدانیم رویکرد مرجعیت شیعی نسبت به این خواست ها و افکار عمومی چیست و چه رهیافتی برای آنان به ارمغان آورده است؟
بی شک مراجع امروز ایران دو دسته اند:
1- مرجعیت سنتی:
این طبقه دارای دید سنتی و نظر و نگاه قدیمی و اسلوب یکنواخت و روش منطبق بر یکصد سال پیش و یا پیش از آن است که تا به امروز هرگز تکان نخورده است و به هیچ روی شرایط زمان و مکان و تغییرات و تعویضان آن برایش مفهوم و مهم نیست (تغییر و تحول شرایط روز در دگرگونی ویژگی های درونی یا بیرونی موضوعات احکام چنان مؤثر است که در نهایت به شکل گیری احکام و فرامین دیگری می انجامد).
این نظر از آنجا ساتع است که فرض این عالمان و فقیهان سنتی بر آسیب پذیری دین و ضربه خوردن فقه اسلامی در صورت انطباق و سازگاری به آن با شرایط روز می باشد, از این روی اصل و اساس فقه را نگاه داشته اند و به هیچ گونه تغییر و تحول در ابعاد و شکل آن نمی اندیشند.
2- مرجعیت نوین:
اصطلاحی که تحت عنوان مرجعیت نوین به کار می بریم به ساخت فکری و ذهنی آن دسته از مراجع مربوط است که تحولات و شرایط روزمره اجتماعی, سیاسی و نیازهای جدید جامعه را درک کرده اند و بی تفاوت از کنار آن عبور نکرده اند. این طبقه از مراجع دینی شرایط روز را به طور عمیق و اساسی در احکام و نظریات فقهی خود گنجانده اند و جدای از اقبال عمومی مردم مورد توجه گروه های روشنفکر, سکولار و حتی لائیک قرار گرفته اند.
طبقه جوان جامعه نیز از این رویکرد به دور نمانده است. این بخش عظیم جامعه ایرانی تغییرات و تکاملات فقهی و مذهبی مراجع دینی روشن بین امروز را مهم انگاشته و عاملی برای بازگشتی دوباره به سطح مذهب و رویه دین می انگارد.
امروز در جامعه ایرانی و در میان تمام طبقات آن سخن از این دسته مراجع است. چند تن از آنان بسیار شناخته شده و معروف می باشند اما بعضا مراجع دینی ای دیده می شوند که به علت پایبندی به اصول اخلاق سنتی خود و حفظ تواضع و ایمان درونی, تلاش چندانی برای مطرح ساختن خود در جامعه انجام نمی دهند. امروز و دراین گزارش سخن از این گونه راهبران دینی جامعه است. مرجعی که امروز سخن ما حول محور او می گردد, آیت الله جناتی است که در خانه بزرگ اما بسیار ساده خود در شهر مذهبی قم زندگی می کند و به تازگی رساله احکام علمیه خود را منتشر ساخته است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
گام های نو در مرجعیت شیعه
آیا تا به حال برای شما پیش آمده است, به عنوان یک فرد ناشناس با یک مرجع تقلید اسلامی, در یک اتاق معمولی و در خانه او, ملاقات کنید؟
آیت الله جناتی مرجع تقلید امروز ایران که به تازگی 70 ساله شده است در خانه ای بزرگ و ساده در کوچه پس کوچه های شهر قم زندگی می کند. این خانه علیرغم بزرگی, نمای ساده ای دارد که به نظر می رسد سیمانی است. ده پانزده پنجره فلزی آهنی زنگ زده و یک در آهنی ضد زنگ زده با چراغی که محوطه جلو درب را روشن می کند از ویژگی های خاص منزل این عالم دینی است.
آیت الله فرد بشاش و خوش برخوردی است و در سخن گفتن بسیار پرحرارت و شاداب نشان می دهد, اما زمانی که پای گفتگوی مذهبی احکام دینی به میان کشیده می شود جوش و خروش او چند برابر است. لحن سخن او در این هنگام بسیار محکم و قاطع و البته با کنایات و اشارات خاص و شیرین مخصوص نواحی شرق ایران توأم می شود. چشمانی بزرگ و خسته و ریش خرمایی رنگ و مجعدی دارد اما موهایش به سپیدی گراییده است.
آیت الله جناتی دردهای زیادی داشت, این به خصوص در گفته هایش بیشتر به چشم می آمد. او از رنج هایی می گفت که از 20, 30 سال پیش دامانش را گرفته و پس از گذر این همه سال, این روزها را همراه با آرامش می خواهد, از نام و شهرت و معروفیت نصیبی نبرده و جز معدودی دانشمندان و متفکران بسیار بزرگ اسلامی و مسیحی و دیگران, همنشین دیگری نداشته است. بعضا دیده می شود که در جاهای خاصی به بحث و گفتگو با دیگر عالمان دینی مشغول شده و یا در زیر زمین منزل خویش به درس و بحث مذهبی می پردازد. او مرجعی دینی است که در پس سرگذشت خود, سفرهای علمی و کنفرانس های دینی بین المللی فراوانی را به یادگار گذاشته و آشنایی عمیقی با فرهنگ و آداب اروپاییان دارد.
او نظریات جدید و جالبی را در فقه اسلامی مطرح ساخته و هم بستری اجتهاد امروزی «با احتیاط» فقهی را ناکارآمد و نادرست می داند. این نظریه در رساله توضیح المسائل آیت الله به وضوح دیده می شود, در نتیجه, جوان امروز ایرانی با رساله ای نوین روبروست که بیش از 170 احتیاط در آن حذف شه است. این کاری است که از 150 سال پیش بدین سو کسی به انجام آن مبادرت نکرده و یا جرأت انجام آن را نداشته است.
جامعه جوان و مرجع امروز
جامعه امروز ایران, در عصر حاضر درگیر بزرگترین چالش های فکری, عقیدتی در مبانی و اصولی است که سال های سال از نیاکان خود به میراث برده است. از اصلی ترین و با اهمیت ترین این مبانی, اصول دینی و مذهبی این جامعه است که امروزه زیر قبای فقه شیعی و در ید فقها و عالمان و رهبران دین شناس جامعه به جامعه عرضه شده و چنانکه می بینیم تا حدی نامقبول و نامفهوم افتاده است.
به حقیقت باید گفت: نسل امروز ایران چندان نگاهی به دین ندارد و یا اگر در طلب آن روان است, جز تاریخ و اخلاق دینی, نمی طلبد و فقه اسلامی در فکر و ذهن او بسیار مهجور و متروک افتاده است.
در این میانه, نقش متولیان و راهبران فقه اسلامی در جامعه جوان امروز ایران بسیار حیاتی است, چه اینان می باید دریابند که خواسته های این نسل, جز آن است که در نوشتارها و رسالات مذهبی دیده می شود. نسل امروز نگاه عقلانی را در تمامی جنبه های زندگی خود وارد کرده و دین را هیچ گریزی از این نگاه تند و تیزبین و شکاک نیست. علت یابی و استدلال علمی اینک جزئی از فقه اسلامی به شمار می آید و اگر تا دیروز قرار بود که به احکام و فرامین مذهبی به سادگی و بی چون و چرا عمل شود, امروز چنین نیست و نخستین مسئله ای که به احکام و فرامین مذهبی به سادگی و بی چون و چرا عمل می شود, امروز چنین نیست و نخستین مستله ای که روح یک جوان دردمند و متردد و مسئول را در قبال دستورات مذهبی حاکمان دینی به چالش جدی وا می دارد طرح این سوال است که علت فلان حکم و بهمان مسئله فقهی چیست و چرا باید به آن عمل شود؟
نکته تلخ تر اینجاست که این دید خوشبینانه تنها بخش کوچکی از جامعه جوان ایران را در بر می گیرد و بسیاری را سودای آن نیست که به چرایی و چگونگی فرامین دینی و حتی متن مذهب خود حساس باشند و به کنکاش و جستجو در بطن و روح آن بپردازند. حال باید بدانیم رویکرد مرجعیت شیعی نسبت به این خواست ها و افکار عمومی چیست و چه رهیافتی برای آنان به ارمغان آورده است؟
بی شک مراجع امروز ایران دو دسته اند:
1- مرجعیت سنتی:
این طبقه دارای دید سنتی و نظر و نگاه قدیمی و اسلوب یکنواخت و روش منطبق بر یکصد سال پیش و یا پیش از آن است که تا به امروز هرگز تکان نخورده است و به هیچ روی شرایط زمان و مکان و تغییرات و تعویضان آن برایش مفهوم و مهم نیست (تغییر و تحول شرایط روز در دگرگونی ویژگی های درونی یا بیرونی موضوعات احکام چنان مؤثر است که در نهایت به شکل گیری احکام و فرامین دیگری می انجامد).
این نظر از آنجا ساتع است که فرض این عالمان و فقیهان سنتی بر آسیب پذیری دین و ضربه خوردن فقه اسلامی در صورت انطباق و سازگاری به آن با شرایط روز می باشد, از این روی اصل و اساس فقه را نگاه داشته اند و به هیچ گونه تغییر و تحول در ابعاد و شکل آن نمی اندیشند.
2- مرجعیت نوین:
اصطلاحی که تحت عنوان مرجعیت نوین به کار می بریم به ساخت فکری و ذهنی آن دسته از مراجع مربوط است که تحولات و شرایط روزمره اجتماعی, سیاسی و نیازهای جدید جامعه را درک کرده اند و بی تفاوت از کنار آن عبور نکرده اند. این طبقه از مراجع دینی شرایط روز را به طور عمیق و اساسی در احکام و نظریات فقهی خود گنجانده اند و جدای از اقبال عمومی مردم مورد توجه گروه های روشنفکر, سکولار و حتی لائیک قرار گرفته اند.
طبقه جوان جامعه نیز از این رویکرد به دور نمانده است. این بخش عظیم جامعه ایرانی تغییرات و تکاملات فقهی و مذهبی مراجع دینی روشن بین امروز را مهم انگاشته و عاملی برای بازگشتی دوباره به سطح مذهب و رویه دین می انگارد.
امروز در جامعه ایرانی و در میان تمام طبقات آن سخن از این دسته مراجع است. چند تن از آنان بسیار شناخته شده و معروف می باشند اما بعضا مراجع دینی ای دیده می شوند که به علت پایبندی به اصول اخلاق سنتی خود و حفظ تواضع و ایمان درونی, تلاش چندانی برای مطرح ساختن خود در جامعه انجام نمی دهند. امروز و دراین گزارش سخن از این گونه راهبران دینی جامعه است. مرجعی که امروز سخن ما حول محور او می گردد, آیت الله جناتی است که در خانه بزرگ اما بسیار ساده خود در شهر مذهبی قم زندگی می کند و به تازگی رساله احکام علمیه خود را منتشر ساخته است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
اهل بیت (ع) و مرجعیت فکری و علمی مسلمانان
۱. رسول اکرم «ص» در اداره امور حکومت، ریاست دینی تام داشت. آن حضرت از یکسو به اداره امور ارتش و حفظ و حراست سرحدات و مرزها میپرداخت، مالیات و غنائم را در بین مسلمانان تقسیم میکرد، در میانشان به داوری مینشست و کارهائی از این قبیل را که به امور دنیوی مربوط میشد انجام میداد و از سوی دیگر به اقداماتی که صبقه معنوی داشت دست میزد از جمله اینکه:
۱. احکام شرعی را به صورت کلی و جزئی تبیین میکرد و به مسائل و رویدادهای جدید که حکم آنها در قرآن و سنت وجود نداشت پاسخ میداد.
۲. با تفسیر قرآن کریم به تبیین و توضیح آیات میپرداخت و ابهامهای این کتاب مقدس را برطرف میکرد.
۳. به شبهات و تشکیکهائی که دشمنان اسلام یعنی مشرکان مکه و یهودیان و مسیحیان پس از هجرت مطرح میکردند پاسخ میداد.
۴. به حفظ و صیانت دین از هرگونه تحریف و خدشه در آموزههای مقدس آن میپرداخت.
بدون تردید کسی که چنین مسئولیتهای خطیری داشته باشد فقدان او خلأ بزرگی در حیات اجتماعی به وجود میآورد و شکاف عمیقی را در رهبری موجب میشود که پر کردن آن منوط به وجود کسی است که دارای همان شایستگیهای فکری و علمی پیامبر اکرم به جز ویژگی نبوت و دریافت وحی باشد.
اشتباه است که ما پیامبر «ص» را العیاذ بالله متهم کنیم به اینکه پیش از رحلت خود در فکر پر کردن خلأهای معنوی بعد از خود نبوده است.
این موضوع ما را وا میدارد که در سخنان پیامبر دقت کنیم تا بدانیم آن حضرت چه کسی را برای پر کردن خلأهای پس از خود معین کرد.
با مراجعه به احادیث آن حضرت به روشنی در مییابیم که رسول خدا این خلأها و کاستیها را توسط ائمه که آنها را همسنگ و برابر با قرآن معرفی نموده بود، پر کرده و هدایت شدن است را بسته به پیروی از آنها و از قرآن دانست.
در اینجا به چند نمونه از احادیث و سخنان بسیار آن حضرت در این خصوص اشاره میکنیم:
۱. ابن اثیر جزری در جامعالاصول از جابربن عبدالله نقل میکند که گفت:
رسول خدا در حجهالوداع در روز عرفه دیدم که سوار بر شتر بود و برای مردم سخنرانی میکرد، آن حضرت فرمود: «من در میان شما دو چیزی را به جای گذاشتهآم که اگر آن را برگیرید هرگز گمراه نمیشوید و آن کتاب خدا و عترت و خاندان من است».
۲. مسلم در صحیح خود از زیدبن ارقم نقل کرده که گفت:
روزی رسول خدا در کنار بر که آبی به نام خم ما بین مکه و مدینه برای ما سخنرانی کرد و پس از حمد و ثنای الهی و دادن پند و اندرز فرمود: ای مردم! من انسانی هستم که نزدیک است فرشته خدا (جبرئیل) بیاید و من دعوت او را اجابت کنم در حالی که در میان شما دو چیز گرانبها میگذارم که یکی از آنها کتاب خداست با هدایت و نور، آن را برگیرید و به آن چنگ زنید. رسول خدا به کتاب خدا تشویق و ترغیب کرد، آنگاه فرمود: دیگری اهل بیت من است و سه بار تکرار کرد: درباره اهل بیتم خداپسندانه عمل کنید. [۱]
۳. ترمذی در صحیح خود از جابربن عبدالله انصاری نقل کرده که گفت:
رسول خدا را در مراسم حج در روز عرفه بر روی شتری دیدم که میفرمود: «ای مردم من در میان شما چیزی به یادگار گذاشتهام که اگر آن را برگیرید هرگز گمراه نمیشوید: و آن کتاب خدا و عترتم است.[۲]
۴. امام احمد بن حنبل از ابوسعید خدری نقل میکند که گفت: رسول خدا فرمود: من دو امانت سنگین در میان شما میگذاریم که یکی از آنها بزرگتر از دیگری است. آن دو: کتاب خدا، آن ریسمان کشیده شده میان آسمان و زمین و دیگری عترت و خاندان من است و آن دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا آنکه در کنار حوض، بر من وارد شوند.[۳]
این حدیث معروف به حدیث ثقلین را بیش از ۳۰ صحابی از پیامبر نقل کرده و بیش از ۳۰۰ دانشمند آن را در کتابهای خود در علوم و متون مختلف و در تمام دورهها و قرنها نگاشتهاند.
این حدیث، حدیثی صحیح و در میان مسلمانان متواتر است و پیامبر «ص» به برکت این حدیث، کسانی را تعیین کرده که ضمن پر کردن خلأها، مرجع علمی مسلمانان پس از ایشان به شمار میروند و آنها جز اهل بیت آن حضرت نیستند.
۱-۱ اهل بیت چه کسانی هستند؟
سؤال این است که اهل بیتی را که پیامبر در حدیث ثقلین مورد اشاره قرار داده و خداوند متعال در قرآن آیه: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»[۴] را در حقشان نازل کرده، چه کسانی هستند؟
در پاسخ این سؤال باید گفت: پیامبر اکرم «ص» در مواضع متعدد، آنان را معرفی کرده و حتی عنایت و توجه فراوان و کمنظیری نسبت به معرفی آنان مبذول داشته است.
اولا: اسامی کسانی را که آیه فوق در شأن آنان نازل شده بیان فرموده است.
دوم: آن حضرت آنهایی را که آیه دربارهشان نازل شده بود، در زیر عبای خود قرار داد و دیگران را از ورود به آن منع کرد.
سوم: هنگام عزیمت به نماز چندین ماه به خانه فاطمه گذر میکرد و میفرمود: وقت نماز است ای اهل البیت و آیه فوق را قرائت میکرد.
در خصوص مورد اول باید گفت:
۱. طبری در تفسیر آیه فوق از ابوسعید خدری نقل میکند که رسول خدا فرمود: این آیه درباره ۵ نفر نازل شده؛ من، علی، حسن، حسین و فاطمه در این زمینه روایاتی ذکر شده که علاقمندان میتوانند به تفسیر طبری والدار المنشور سیوطی مراجعه کنند.
دوم: سیوطی به نقل از عایشه روایت کرده که گفت: روی رسول خدا «ص» به هنگام صبح در حالی که عبائی از موی سیاه بر دوش داشت از منزل خارج شد، در آن حال حسن و حسین (ع) بر او وارد شدند، حضرت آن دو را در زیر عبای خود گرفت آنگاه علی آمد و او را نیز به زیر عبا گرفت، سپس فرمود: «خدا چنین میخواهد که پلیدی را از شما اهل البیت دور کند و شما را پاک کردهاند».
هر چند نام فاطمه «س» در این حدیث نیامده اما در حدیث دیگری ذکر شده است، چنانکه سیوطی به نقل از ابن مردوبه بن سعد میگوید: به رسول خدا وحی آمد آنگاه علی و فاطمه و دو فرزند آنان را در زیر عبای خود گرفت فرمود: خدایا اینها خانواده و اهل بیت من هستند.
سوم: طبری از انس نقل کرده که پیامبر «ص» مدت شش ماه به هنگام نماز به خانه فاطمه گذر