لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
مرحوم مطهّرى رضوان الله تعالى علیه مسئله ى نتیجه ومحصول عبادت خالصانه و عارفانه
را این چنین توضیح مى دهد :
« اساساً هر موجودى که قدمى در راه کمال مقدّر خویش پیش رود و مرحله اى از مراحل کمالات خود را طى کند ، راه قرب به حق را مى پیماید .»
انسان نیز یکى از موجودات عالم است ، و راه کمالش تنها این نیست که امروز تمدّن نامیده مى شود ، یعنى یک سلسله علوم و فنون که براى بهبود این زندگى مؤثّر و مفید است ، و تنها این نیست که در یک سلسله آداب و مراسم که لازمه ى بهتر زیستن اجتماعى است پیشرفت حاصل کند ، اگر انسان را تنها در این سطح در نظر بگیریم مطلب همین است، ولى انسان راهى و بُعد دیگرى دارد که از طریق تهذیب نفس و با آشنایى آخرین هدف یعنى ذات اقدس احدیت حاصل مى گردد .آرى ! نفس و قواى آن با عبادت خالصانه ، آن هم تحت سرپرستى انسان کامل ، در اختیار حق قرار مى گیرد و از این طریق انسان به یک موجود الهى و با کرامت تبدیل مى گردد .در این قسمت لازم است بحثى کوتاه ، از آیات و روایات و کتابهاى قابل توجّه اخلاقى و عرفانى و تربیتى ، درباره ى نفس تقدیم کنیم ، باشد که در دیگرى از معرفت و بینش به روى ما باز شود .
مراحل نفس:
عارفانِ عاشق ، براى نفس هفت منزل برشمرده اند که باید براى رسیدن به مقصود ، به درجه ى نهایى آن ، که حالت مرضیّه بودن است رسید
1) نفس اماره:
در این مرحله ـ چنانکه در سوره ى یوسف آیه ى 53 به آن اشاره شده است - نفس حیوانى در زندگى انسان غلبه ى کامل و سلطه ى شدید دارد . با بودن حالت امّارة بالسّوء ، نفس ناطقه به هیچ وجه نمى تواند رخسارهِ ملکوتى خود را تجلّى دهد .
از نفس امّاره جز آثار حیوانیّت و بهمیّت سر نمى زند . همه ى کارها و حرکات و سکنات انسان در این مرتبه ، نشانى از طبیعت حیوانى است و نفس او همیشه به شرارت و بدى امر مى کند .انسان آلوده به گناه نباید فراموش کند که رغبت ، میل و اشتهاى به گناه ، از نشانه هاى مهم اسارت نفس امّاره است ، و اجابتِ دعوت نفسى که همواره انسان را به نافرمانى فرا مى خواند ، خسارتِ جبران ناپذیرى را به دنبال خواهد داشت . از نظر قرآن کریم و روایات معصومان (علیهم السلام) انسان در این حال ، فرق چندانى با حیوان ندارد و بلکه در پاره اى خصوصیّاتِ حیوانى از حیوان نیز بدتر است .این نفس امّاره ى خطرناک امروزه در میان بیشترِ مردم روى زمین و حتّى در میان ملل به اصطلاح متمدّنى که غرق هوسرانى و شهوت پرستى هستند ، نفوذ و غلبه دارد و آنان در حیوانیّت از بسیارى از حیوانات برترند .
انسان سالک در این مرحله ، با غلبه کردن بر قوّه هاى حیوانى و مادّىِ جسم که رابطه ى مستقیمى با نفس امّاره دارند سر و کار دارد و باید آنها را براساس فرامین و دستورهاى شرعى رام نماید
2) نفس لوّامه:
در این مرحله که آیه ى دوم سوره ى قیامت به آن اشاره دارد ، قواى عقلى کم کم شروع به نشو و نما مى کند و انسان بیدار شده و میان کارهاى نیک و بد تمیز مى دهد .در این حال یک حسّ درونى او را از ارتکاب بدى باز مى دارد ، ولى این امر درونى هنوز ضعیف است و تأثیر چندانى ندارد ، پس از ارتکاب هرکار بدى انسان را دچار یک نوع پشیمانى مى کند .این توبیخ و ملامت از نفس حیوانى سر نمى زند ; و بطور قطع این ندا ، صداى نفس ناطقه و یا روح ملکوتى است که انسان را به کسب فضیلت دعوت مى نماید .اینکه بیشتر بزرگان دین و اولیاى مبین و عرفاى آگاه ، گوشه نشینى و اشتغال به مناجات و نماز و روزه و دورى از زندگى روزانه را براى چند ساعت توصیه نموده اند ، فقط براى این است که انسان لحظاتى به خود آید و از وسوسه هاى نفس حیوانى آزاد و فارغ شود و تحریک هاى خارجى رافراموش نماید و آتش حرص ها و شهوت هاى خود را مدّتى خاموش سازد ، تا بتواند نداى آسمانى روح را از درون خود بشنود.
سالک در این مرحله هم باید به رام کردن و مطیع ساختن همان نیروهای مرموز مشغول شود.
3: نفس ناطقه یا متفکره:
در این مرحله قوّه ى تفکّر و تمیز در نفس انسانى به خوبى ظهور کرده و نشو و نماى محسوسى پیدا مى کند .قدرت نفس در این مرحله ، نتیجه و محصول کوششى است که انسان نسبت به تربیت نفس و تهذیب و تزکیه آن داشته است:
« هر کسی بکوشد به طور قطع به نفع خود کوشیده است.»
سه مرحله ى فوق براى سالک ، دوره ى غلبه و تسلّط بر نفس است و وظیفه ى او مراقبت و هدایت و گاهى جنگ با نفس مى باشد . باید سینه را به سختى ها و زحمت ها و رنج هاى فراوان سپر ساخت ، و به این معنا یقین داشت که هیچ رنج و دردى بى سود و بدون مزد نمى ماند .در این رنج ها و کوشش ها مقصود کشتن نفس نیست ; بلکه رام کردن او و انداختن قوایش در مجراهاى جدید صالح سودمند و علوى است ، بطورى که همه ى هوس ها و حس ها با الهام گرفتن از وحى ، خادم قلب پاک و اراده ى عقلى و الهى نفس ناطقه شوند.
4: نفس عاقله یا ملهمه:
در این مرحله قوّه ى تعقّل نشو و نماى کامل ، و با قوه ى اراده ى عقلى تجلّى و ظهور مى کند .در این مرحله حاکم اصلى عقل است و به وسیله ى اراده ى عقلى ، احکام و اوامر عقل در همه ى شئون زندگى جارى خواهد گشت.
{(( وَنَفْس وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ))}
این دوره را بنابر آیات فوق از این رو مرحله ى نفس ملهمه مى توان نامید که در نفس سالک ، نخستین بار پرتو الهام ربّانى افکنده مى شود .مرحله ى چهارم از آنجا که در میان سه مرحله ى اول و سه مرحله ى بعد برزخى است ، از این رو به موجب قانون تکامل و برزخیّت ، داراى اشکال و صور و قواى هر دو طرف ( مراحل ذکر شده و آنچه ذکر خواهد شد ) مى باشد .در این مرحله قواى پست و حیوانى ، آخرین درجات قوّت و توان خود را به کار خواهند برد تا موقعیّت خود را نگاهدارى کنند ، و از این حیث هم در دل سالک که مشغول تزکیه ى نفس است ، انقلاب ها و طوفان هاى بسیار قوى و بلکه خونین سر مى زند ، ولى سرانجام قواى پست حیوانى و آمال و هوس هاى خود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
کند وکاوی در مسئلهی حجاب
اگر قرار باشد در مورد روشن شدنِ مسئله لباس و پوشش زنان به روایت، سنت، و مستندات رایج فقهی بسنده کنیم، این مسئله هیچگاه برای امثال من که فقیه نیستیم روشن نخواهد شد مگر آنکه اول میان متنِ سنت و متن قرآن تفاوت قایل شویم و بهجای استناد به روایات و استناد به نظریههای فقهی، به خود متنِ قرآن مراجعه کنیم.طرح این سخن بهمعنای رد یا قبول آراء فقهای دوران گذشته یا اکنون در باره حجاب نیست بلکه بهاین معنا است که فکر میکنم امروز طبقه فرهنگیِ میانهای پدید آمده است که میخواهد جدای از فتاوا، و جدای از مسئله تقلید، خودش هم معنای حرمتها را بفهمد؛
بنا براین آنچه مینویسم، نه حکمی شرعی، ونه استنباطی فقهی است؛ بلکه بهعنوانِ کند وکاوِ پژوهشگری است که با متن قرآن سروکار داردنکته دیگر اینکه شاید فقیهانِ هر دورهای برای ساماندهیِ روزگار خود ومتناسب با شرایط فرهنگی، اجتماعی وسیاسیِ همان روزگار استنباط خود را از مسئله حجاب بیان کرده و می کنند اما بهنظر میرسد که نقطه کانونی در شکل گیری مضامین فقهی دورانی بوده است که با روزگار صدر اسلام فاصله ای جدی و تفاوتی بنیادی داشته است. اکثرمضامین فقهی وحقوقیِ ما و همچنین آنچه به عنوان فرهنگ اسلامی میشناسیم در دوران امپراطوری عباسیان شکل گرفته است که ساختار اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، واقتصادی این دوره با روزگار بعثت که هنوز دولتی تشکیل نشده بود. بسیار متفاوت است. زیرا بهنظر میرسد که مدینه در آن روزگار بعثت، حتی از روستاهای امروزی هم شاید جمعیت کمتری داشته است و چندان جامعهی گسترده و پیچیدهای نبوده است که برای ادارهی آن حتی نیاز به نهادهای حکومتی داشته باشد. در این مورد، نکته قابل تامل این است که به جز متن قرآن، هیچ اثر مکتوب و مستندی که تدوین آن به پیش از دوره بنیعباس مربوط باشد در دست نداریم. از این جهت میتوان احتمال داد که همه متونِ فقهی، فلسفی، کلامی، عرفانی و... بیشتر متناسب با ساختارِ امپراطوری اسلامی شکل گرفته است و نه آنچه قبلا در حجاز و در زمان پیامبر به عنوان اسلام مطرح شده است.
دوم اینکه، متنِ قرآن را نیز نمیتوان بهدرستی فهمید مگر با شناخت معیارهای زبانیِ همان روزگار بعثت در حجاز، که البته این نیز کار چندان آسانی نیست زیرا بسیاری از واژگان در طول تاریخ، وبهویژه در دوره پانصد وپنجاه ساله امپراطوری عباسیان، معناها ومصداقهای متفاوتی از اصلِ خود پیدا کردهاند.
نکته سوم اینکه اگر آیاتی را که امروزه مربوط به حجاب میدانند با دقت، وبا همان معیارهای زبانی دوره بعثت مطالعه شود در مییابیم که در هیچکجای قرآن نیامده است که زنان باید موی سرخود را بپوشانند اما این هست که زنان مومن سعی کنند تا پوشش ورفتارشان بهگونهای باشد که مردانِ بیگانه در آنان طمع نکنند.
چهارم، از بررسی آیات قرآن و با توجه به شرایط زمانی ومکانی حجاز در هنگام بعثت چنین برمیآید که لباس برای زنان، یک شکل ویژهی تثبیت شدهای نداشته است بلکه بستگی داشته به موقعیت زنان در برابر مردانِ متفاوت. همچنین مهمترین کسی که میتوانسته این موقعیتها را تشخیص داده ومتناسب باآن، جاذبههای جنسی خود را پوشیده نگاه دارد، خود زن بوده است. بنا براین میتوان گفت که پوشش برای زن امری نسبی بوده است وهنوز هم می تواند باشد[1].
ونکته آخر اینکه به نظر میرسد که طرح مسئله پوشش زنان از سوی قرآن، ارائه راهکاری است برای مردان وزنانِ آزادی که به امر متعالی ایمان آورده و دوست دارند خود را از گزند آشوبهای جنسی و نگاههای گزنده مردان هوسران برکنار نگه دارند.
×××××××
اشارهای کوتاه به آیه مربوط به پوشش زنان:
در قرآن دو مورد از آیات هست که در باره نوع رفتار و پوششِ زنان بهتصریح در آن سخن رفته است. یکی آیات 30 و 31 در سوره بیستوچهارم(نور) و دیگری آیاتِ 57 و58 در سوره سی وسوم(احزاب).
در سوره نور پیش از اینکه به آیه مربوط به پوشش زنان پرداخته شود، ابتدا از زنانِ پاکدامن یاد شده است که برخی کسان بهآنان تهمت زنا میزنند (آیه 23) در آیه 25 همان سوره از وضعیتی یاد میکند که در آن وضعیت، زنان ومردان آلوده برای هم، و زنان ومردانِ پاک برای هم خواهند بود. مضمون آیه بهگونهای است که انگار این انتخاب بهطور طبیعی صورت میگیرد[2] از نوع خباثت(آلودگی) و نوعِ طیبه(پاکی) سخنی بهمیان نیامده است اما با توجه به آیه قبلی که در باره تهمت زنا آمده، محتمل است که منظور ازآلودگی، همان آلودگی به انگارههای ذهنی و تمایل به زنا با دیگری باشد، یعنی برخی کسان هستند که ابتدا زنان پاکدامن را متهم بهزنا میکنند تا بعدا اگر فرصتی دست داد خود را مجاز بدانند که با آنان زنا کنند. وهمچنین ممکن است «طیبه» بودنِ زن ومرد به معنای پرهیزکاری از وسوسههای زنا ومبرا بودن آنان از زناکاری باشد.
در آیات 27 تا 29 خطاب به کسانی که ایمان آوردهاند آمده است که:
«بهخانههایی که غیر از خانه خودتان است داخل مشوید تا اجازه بگیرید و سلام کنید، (تسلیمِ اهل آن خانه باشید.تسلّموا= بیگزند و سالم باشید) این برای شما بهتر است که پند گیرید.
پس اگر کسی را در آن نیافتید، داخل نشوید تا بهشما اجازه داده شود. واگر به شما گفته شد برگردید، پس برگردید، او برای شما پاکیزهتر است وخدا بهآنچه میکنید دانا است.
برشما پروایی نباشد که به خانههای غیر مسکونی که متاعی برای شما در آن است وارد شوید و آنچه را آشکار می کنید وپنهان می کنید خدا میداند.»
از مضمون این آیات چنین برمیآید که شکل و چگونگیِ معماری خانهها و درگاههای ورودی آن بهگونهای ابتدایی بوده است وبسا خانهها که بهجای دربهای با قفل وبند فقط از پردهی آویختهای که بر درگاه خانه نصب میشده برخوردار بوده است. واژه حجاب نیز در قرآن به معنای پردهای است که دو قلمرو را از هم جدا میکند مانند همان پردهای که بر درگاه خانه میآویختند. بنا براین در مواقع عادی هرکسی میتوانسته سرزده وبدون اعلام قبلی پرده را پس بزند و وارد خانهای بشود. همچنین بهآن سبب که مسلمانان خود را بایکدیگر متحد ویگانه میدانستند، شاید منعی نمیدیدند که هرگاه خواستند به خانهی همکیشِ خود وارد شوند وبسا که در پارهای مواقع همسر صاحبخانه تنها در خانه بوده باشد. مشابه همین توصیه که بدون اجازه وارد خانهای نشوید در آیه 53 سوره احزاب خطاب به مومنان در مورد خانه ی پیامبر آمده است که بی اجازه وارد خانه رسول نشوند و اگر از زنان پیامبر چیزی خواستند، از همان پس پرده (من وراء حجاب) حاجت خود را بگویند و اگر چیزی میخواهند بگیرند. نکته جالب توجه در این آیه آن است که مردان باید از پس حجاب با زنان سخن گویند. به تعبیر دیگر، اگر حجاب پوششی برای زنان میبود طبعا به زنان توصیه میشد که حجاب خود را حفظ کنند، در حالی که در قرآن چنین چیزی دیده نمیشود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
بیان مسئله:
پیچیدگی ها و مشکلات دنیای حاضر نیاز به افزایش تفاهم بین المللی، افزایش تعامل بین المللی شناخت بیشتر فرهنگ ها و ارتباطات فرهنگی با سایر ملت ها را می طلبد. در آغاز هزاره ی سوم موضوعات دموکراسی نقش آموزش و پرورش و بین المللی کردن آموزش و پرورش مطرح است که دقیقاً به بحث مشاکرت، دموکراسی، مدنیت و ارتباط آن با آموزش و پرورش مربوط می شود. مشارکت انسان ها برای حفظ محیط زیست برای حفظ صلاح و تفاهم بین المللی مطرح است که انتظار می رود از طریق آموزش و پرورش میسر گردد.
تعلیم و تربیت عامل اساسی در سرشتن آینده و باید انسان ها را برای همگام شدن با تحولات اجتماعی آماده سازد. (گزارش 18 ماه مه، 1972) کمیسیون بین المللی توسعه تعلیم و تربیت هدف نهایی و اصلی تعلیم و تربیت را چنین تعریف کرده است. (میر کمالی، 1367)
آموزش و پرورش قرن بیست و یکم بهره گیری از فن آوری های نوین اطلاعات و ارتبطا در فرآیند یاددهی و یادگیری را طلب می کند تا دانش اموزان نسبت به موضوع درس شناخت پیدا کند و نگرش های سازنده در آن ها ایجاد شود، به مباحث مربوط به طندگی اجتماعی علاقه مند شوند و قادر باشد با اندیشیدن مسائل را حل کند، راه حل ها را با تفکر بیابند و بتواند در عمل مهارت های لازم برای کاربرد آن ها با بهره گیری از آن ها را در زندگی اجتماعی به دست آورند و در نهایت بیاموزند که چگونه بیاموزند و یادگیری را به خارج از کلاس درس و مدرسه گسترش دهند. (سرکار آرائی، 1378)
«یادگیری برای زیستن» یعنی شخصیت هر فردی آن چنان رشد کند که بتواند خود را هدایت کند تصمیم بگیرد و داوری درست انجام دهد این امر حاصل نمی شود مگر اینکه قوای ذهنی، قدرت استدلال، حتی زیباشناسی، استعدادهای جسمانی و مهارت در برقراری ارتباط با دیگران در طول عمر به ویژه در دوران تحصیل تمرین تحکیم شود. (گنج درون ، 1375)
سوابق تحقیقی:
سوابق خارجی:
جانسون (1987) در پژوهش در خصوص «بررسی متانالیر (فراتحلیلی)» دریافت که یادگیری از طریق همیاری نسبت به تجارب یادگیری، فردی و رقابتی پیشرفت بیشتری را ایجاد می کند.
لنینگ (1993) در پژوهش در خصوص تأثیر یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی و الگوهای تعامل دانش اموزان دریافت که آزمودنی ها 36 دانش اموزان پایه ی دهم بود که به صورت تصادفی دو گروه یادگیری مشارکتی و آموزش سنتی تقسیم شدند. پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بوسیله یک بیش آزمون و یک آزمون بعدی در خصوص متون مورد تدریس ارزیابی شد و الگوهای تعاملی کلامی آزمودنیها نیز به وسیله ی فیلمبرداری و بر اساس یک طرح از پیش تعیین شده مورد ارزیابی قرار گرفت که آزمودنیها گروه مشارکتی در مقایسه با آزمودنی های گروه سنتی در آزمون پیشرفت تحصیلی به طور معنا داری نمرات بالاتری کسب نمودند.
ناتیو (1994) در پژوهشی در خصوص رفتارهای یاری رساندن و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با استفاده از یادگیری مشارکتی رفتار آزمودنی ها را در طول تحقیق را مورد مشاهده قرار داد و رفتارهای یاری رساندن و هم پیشرفت ریاضی در گروه یادگیری مشارکتی در مقایسه با گروه آموزش سنتی به طور معنا داری بیشتر بود. همچنین مطابق با افزایش نمرات ریاضی، رفتارهای یاری رساندن نیز به همان نسبت افزایش یافت.
دلین (1994) در تحقیقی به بررسی و تأثیر نوع پاداش بر پیشرفت تحصیلی و همچنین تأثیر نقش یا یادگیری مشارکتی و پیشرفت تحصیلی پرداختندکه این نتایج نشان داد که نوع پاداش تأثیر معناداری بر عملکرد یا انگیزه آزمودنی ها نداشت.
ژوژفدی نیسیوکسیا (1996) «در پژوهش به بررسی اثرات یادگیری و مشارکتی و همیاری ارضای نیازهای آموزشی و اجتماعی دانش آموزان کلاس 12 در ایلت فلورید پرداخت و دریافت که دانش آموزان مطالب زیادی را برای افزایش اطلاعات و دانش خودشان مطالعه نمی کنند و بسیاری از دانش اموزان به طور فعال باهم رابطه ی متقابل ندارند. مهارت های مطالعه روی عادات کاری رضایت بخش نبود. و در عقید و کار باهم نقطه اشتراک وجود ندارد و ارتباط و هکاری وجود ندارد.
سوابق داخلی:
علی پاکیزه (1376) در پژوهش رد بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی بر عملکرد تحصیلی و خودپنداری دانشجویان دریافت که یادگیری مشارکتی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان تأثیر دارد. همچنین یادگیری مشارکتی بر یادآوری نیز تأثیر دارد.
حسن شعبانی (1378) «تأثیر روش حل مسئله به صورت کار گروهی بر روی تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی دریافت که روش حل مسئله به صورت کار گروهی در پرورش تفکر انتقادی دانش آموزان مؤثر است.»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
مسئله کلاسیک برج هانوی به صورت زیر است :
سه برج (میله) و n دیسک باقطر های متفاوت روی اولین برج داریم . دیسک ها به ترتیب نزولی روی اولین برج از پایین به بالا چیده شده اند .کل دیسک ها را از برج اول به برج سوم منتقل کنید.به گونه ای که دقیقا همان ترکیب دیسک ها در برج اول در برج سوم پدید آید . البته در این عملیات دو محدودیت اصلی وجود دارد . الف :در هر بار انتقال فقط یک دیسک می نواند جا به جا شود . ب : در هیچ مر حله ای م=نمی توان یک دیسک کوچکتر را روی دیسک بزرگ تر قرار داد.در این عملیات می توان از یک میله کمکی نیز وضعیت او لیه و نهایی باید به صورت زیر باشد :
n=2 مثلا برا ی
وضعیت اولیه وضعیت نهایی
اگر n=1 باشد مسئله خیلی ساده بود و تن ها با یک جا به جایی (بون کمک میله B )حل میشد . یع نی فقط کافی بود که دیسک از میله A به میله C اتقال داده بشه . اگر N=2 باشد به 3 جا به جایی مطابق شکل زیر نیاز داریم :
B TO C A TO C A TO B وضعیت اول
و اگر N=3 باشد به 7 جا به جایی مطابق روش زیر نیاز است :
C TO B A TO B A TO C وضع اولیه
A TO C B TO C B TO A A TO C
همان طور که مشاهده می شود با افزایش N پیچیدگی مسئله بیشتر شده و مقدار جابه جایی ها نیز افزایش میابد . در حالت کلی اثبات می شود برای حل مسئله برج هانوی با N دیسک 2^N-1 جا به جایی نیاز است .یعنی پیچیدگی مسئله به صورت نمایی زیاد می شود و برای N های بزرگ حل مسئله به کمک کامپیوتر ممکن است ساعت ها طول بکشد .
جالبی مسئله هانوی این است که به زیبایی قدرت روش بازگشتی را نشان می دهد . یعنی این که برای حل مسائل پیچیده کا فی است یکبیا باز گشتی برای آن پیدا کنیم . آن گاه کامپیوتر بدون آن که ما را در گیر عملیات پیچیده سازد خود به خود مسئله را حل می کند.
این جملات بازشگتی برای حالت کلی N دیسک به صورت زیر هستند :
ابتدا N-1 دیسک را از میله مبدا (A) به میله ی کمکی (B) انتقال بده .
تنها دیسک باقی مانده در میله ی (A) که بزرگ ترین دیسک است را به میله ی مقصد یعنی C انتقال بده .
N-1 دیسک موجود در میله کمکی B را به میله C انتقال بده .
با انجام مراحل 1 تا 3 مسئله حالت N ام تبدیل به مسئله حالت N-1 می شود . بدین ترتیب با تکرار این مراحل مرتبا مسئله کوچک می شود تا هنگامی که به حالت N=1 برسد . برای این حالتخاص نیز مسئله به راحتیبا انتقال آن دیسک از میله مبدا به میله مقصد حل می شود .
با تجه به الگوریتم بالا :
معادل پروسیجر آن در زبان C به صورت ساده زیر می باشد :
VOID TOWER (int n , char a,char b ,char c)
{
If (n==1)printf(“move a disc from %c to %\n”,a,c);
Else
{
Tower(n-1,a,c,b);
Printf(“move a disc from %c to %c\n”,a,c);
Tower(n-1,b,a,c);
}
}
برنامه به صورت کامل به زبان c در زیر :
/////////////////////////////////////
// programing:saber mirshahi //
/////////////////////////////////////
#include
#include
#include
int n,i,x,j,a,b,c,f,au[11],bu[11],cu[11],k;
void mov(int n,int mabda,int maghsad,int o)
{
if (n>0)
{
mov(n-1,mabda,o,maghsad);
getch();
sound(1800);
delay(50);
nosound();
if (mabda==1) {x=16;k=a;f=au[a];a=a-1;}
if (mabda==2) {x=33;k=b;f=bu[b];b=b-1;}
if (mabda==3) {x=53;k=c;f=cu[c];c=c-1;}
gotoxy(x,20-k);printf(" ");
if (maghsad==1) {x=16;a=a+1;k=a;au[a]=f;}
if (maghsad==2) {x=33;b=b+1;k=b;bu[b]=f;}
if (maghsad==3) {x=53;c=c+1;k=c;cu[c]=f;}
gotoxy(x,20-k);
for (i=1;i<=f;i++)
cprintf("ـ");
mov(n-1,o,maghsad,mabda);
}
}
main()
{
clrscr();
printf("smirshahi\n\n");
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 84
مقدمه و بیان مسئله:
مقدمه: دیابت یکی از شایعترین بیماریهای اندوکرینی است که به علت متغیر بودن استانداردهای تشخیص، تعیین میزان واقعی آن دشوار است. آمار مبتلایان به دیابت در آمریکا 16 میلیون میباشد و از هر 20 نفر یک نفر به دیابت ملیتوس مبتلا است. دیابت یک بیماری جدی بوده و در اثر فقدان انسولین در بدن ایجاد میگردد و منجر به اختلال در گردش خون اشخاص مبتلا میشود. 6-5 درصد افراد آمریکایی مبتلا به دیابت میباشند. (1)
طبق آخرین آمار در جهان 171 میلیون بیمار دیابتی وجود دارد که پیشبینی میشود تا سال 2030، 66 میلیون نفر به این رقم افزوده گردد. (2) در اثر این بیماری اکسیژن به میزان کافی به بافتهای بدن به خصوص پوست و به ویژه اندامهای انتهایی بدن ماند پا نمیرسد. در اثر فاکتورهای متعدد از قبیل استفاده از کفش تنگ، تروما و … بافت صدمه دیده و اولسر (زخم) ایجاد میگردد. از 16 میلیون آمریکایی مبتلا، 25 درصد اولسر پا گزارش شده است. بسیاری از این جراحات بدون زمان باقی مانده و منجر به اختلالات وسیعتری میگردد. (3)
دلایل بروز و پیشرفت زخم در بیماران دیابتی یا عوارض نوروپاتیک (اختلالات عصبی) هستند و یا ایسکمیک (اختلالات خونرسانی)، در پای دیابتی ایسکمی و عفونت جزو مشکلات بسیار جدی بوده که حتی ممکن است فرد دیابتی را با خطر روبهرو کند. در زمینه شیوع دیابت در ایران طبق آخرین آمار تعداد مبتلایان بیش از 3 میلیون نفر اعلام شده که 5/2 درصد روستایی و بیش از 5 درصد شهریها را شامل میشوند.
بیماری دیابت جزء بیماریهایی است که در صورت ابتلاء به آن و عدم رعایت نکات ضروری مثل کنترل دائم قند خون، عوارض زیادی را به دنبال خواهد داشت و اغلب این عوارض هم نظیر قطعی عضو (پا) جبرانناپذیر بوده و هزینه زیادی را به بیمار و کشور تحمیل میکند.
از آنجایی که عفونت و زخمهای پا در دیابتیها نسبت به درمانهای عادی اغلب مقاومند، روزهایی که این بیماران جهت درمان در بیمارستانها میگذرانند، بیش از زمانی است که صرف سایر درگیریهای دیابت میگردد. در کشور ما با توجه به اینکه آزمایشهای میکروبشناسی از نظر محیط کشت (به خصوص کشت بیهوازی) تجهیز نیستند و حجم کار به علت پلی میکروبی بودن عفونت در آزمایشگاهها افزایش مییابد. به این علت میزان اینگونه بررسیها کمتر خواهد بود. لذا این تحقیق در نظر دارد باکتریهای شایع را در عفونتهای پای بیماران مراکز درمانی شهید بهشتی در تهران مورد بررسی قرار دهد تا با در دسترس داشتن آمار دقیق این باکتریها، پزشک معالج بتواند تصمیم صحیحی در تجویز آنتیبیوتیک مناسب بگیرد، تا منجر به آمپوتاسیون جزئی و یا حتی در موارد پیشرفته آمپوتاسیون وسیعتر شود. این امر خصوصاً برای مناطق دور افتاده و محروم کشورمان که از کمترین امکان آزمایشگاهی برخوردار هستند حائز اهمیت میباشد و هدف دیگر این مطالعه معطوف داشتن نظر پزشکان محترم نسبت به اهمیت کشت این چنین زخمها و عفونتها است.
تاریخچه:
الف) تاریخچه دیابت:
دیابت یکی از قدیمیترین بیماریهای شناخته شده است. در پاپیروس عبری مربوط به 1500 سال قبل از میلاد مسیح به علائم آن اشاره شده است. چینیهای قدیم علامت آن را تشنگی سیرابنشدنی و اطبای هندی در قرن هفتم، طعم ادرار را شیرین ذکر کردهاند. آرتئوس (Artueus) در سال 70 میلادی به علت خاصیت پرادراری نام سیفان را برآن نهاد. پزشکان پس از اسلام ایران، با اقتباس از نام یونانی این بیماری دربارة آن شرح دادهاند،از جمله ذکریای رازی در کتاب الحاوی و ابن سینا که به طعم شیرین ادرار بعضی بیماران مبتلا به پرادراری اشاره نمودهاند (5،4).
در سال 1674 توماس ویلیز (Thomas willis) دیابت را بیشتر مورد توجه قرار داد و دریافت که ادرار بعضی بیماران شیرین و در دستهای دیگر با وجود زیاد بودن ادرار طعم شیرین ندارد پس گروه اول را دیابت شیرین و دسته دوم را دیابت بیمزه نامید. به همین جهت واژة ملیتوس (Mellitus) به معنی شیرین را به دنبال دیابت آورد.
Thomas Cawley اولین فردی بود که به درگیری پانکراس در دیابت اشاره نمود، در مقالهای که او در سال 1788 در London medical journal منتشر کرد، موردی از دیابت را شرح داد که در اتوپسی، تخریب قابل ملاحظه پانکراس دیده میشود. از این جهت متوجه شد احتمالاً بیماری پانکراس از نظر علت و معلولی در ارتباط با دیابت میباشد (6). در سال 1829 بوشاردا (Boucharda) وجود رابطه بین نوع تغذیه بیماران قندی با قند ادرارشان را ثابت کرد که بعدها پایة مطالعه رژیم شناسایی قرار گرفت.
در سال 1833 پلیگوت (Peligot) ماده شیرین ادرار بیماران را به دست آورد و آن را گلوکز نامید. در سال 1844 کلودبرنارد فرانسوی عمل ساخت گلیکوژن توسط کبد را ثابت کرد و نشان داد منشأ گلیکوژن کبد از گلوکز خون است. در سال 1869 لانگرهانس (Langerhans) متوجه جزایر سلولی خاصی در پانکراس شد که هماکنون به نام جزایر لانگرهانس معروف است.
اهمیت پانکراس در سال 1889 توسط Oskar Minkowski به اثبات رسید، او با همکاری Von Mering نشان داد که چگونه پانکراتکتومی سبب میشود که سگ مورد آزمایش دچار ادرار مفرط شده و حشرات در اطراف ادرار حیوان تجمع یابند. Gastace Lagusser در سال 1893 پیشنهاد نمود که احتمالاً سلولهای جزایر لانگرهانس دارای یک نوع ترشح آندوکرین هستند (6). در سال 1914 آمبار در مورد این بیماری چنین بیان کرد: انساج بدن شخص دیابتی نمیتواند مانند شخص سالم از قند استفاده کند و برای جبران این نقص است که مقدار قند افزایش مییابد تا اینکه به مقدار بیشتری از قند استفاده شود و اگر به این مطلب توجه نداشته باشیم و با وسایل مصنوعی قند خون را کم نمائیم خود به اختلال تغذیه کمک نمودهایم. به همین دلیل است که اگر مواد هیدروکربنه را از رژیم بیمار دیابتی حذف کنیم با آنکه گلیسمی زیاد نیست، بیمار به اسیدوز مبتلا خواهد شد (7).
در سال 1921 جراح کانادایی Fredrick Banting همراه با دانشجوی خود به نام Charles Best اولین افرادی بودند که به این موفقیت دست یافتند. آنها نشان دادند که عصارة استخراج شده آنها از پانکراس سطح پلاسمایی قند را در سگهایی که توسط پانکراتکتومی دچار دیابت شده بودند پایین میآورد. سرانجام کولیپ و همکارانش موفق شدند مادة مترشحه از لوزالمعده را که در پایین