موضوع:مساجد مدرن
فایل:پاورپوینت-----صفحات:31
شرح کوتاه:معرفی نمونه هایی از مساجد مدرن
مقدمه:
مسجد از دیرباز به عنوان عنصری اساسی در جامعه بشری و به صور گوناگون مطرح بوده است. گاهی به نام نیایشگاه، گاهی پرستشگاه و در ادیان و مناطق گوناگون و در دوره های مختلف زمانی به نام های دیگر معروف بوده است. در ایران نیز مسجد از دیرباز در بطن شهری وجود داشته و معماری مساجد نیز همواره مورد توجه بوده است. نخستین مسجد اسلامی به دست پیامبر و یارانش در مدینه ساخته شد و توسط هنرمندان اسلامی تقلید و الگو گرفته شده است.
دیوار مسجد مدینه از سنگ لاشه و آسمان آن تیرپوش و تخت بوده است و شبستان مسجد با افراز اندکی بلندتر از بالای مرد بلندبالا برافراشته شد؛ همان طور که حضرت ابراهیم(ع) در ساختمان خانه خدا انجام داده بود. با وجود اینکه اسلام با تجمل و زیبایی در حد معقول آن مخالفتی ندارد، ولی روح حاکم بر رهنمودهای اسلام در مورد الگوهای مختلف مصرفی چون لباس، مسکن، مرکب و غذا همگی نشان دهنده آن است که یکی از معیارهای ارزشی در اسلام، سادگی و وارستگی از مظاهر دنیوی است. بنابراین آراستن مساجد با تزئیناتی که در کاخ های پادشاهان و اهل دنیا متداول است، منافی و مغایر با ارزش های اسلامی است.
با پرداخت و دانلود این فایل استآرشیتکت را حمایت خواهید کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
بقعه هارونیه :
مکان : این بنا در فاصله 24 کیلومتری شمال غربی مشهد در کنار جاده مشهد به آرامگاه فردوسی واقع شده است .
آرامگاه : برخی از باستان شناسان معتقدند که این بقعه باید آرامگاه حجه الاسلام غزالی باشد.
تاریخچه : تاریخ دقیق ساختمان و مورد استفاده آن هنوز به درستی روشن نشده است . در کتاب فهرست بناهای تاریخی ، تاریخ بنای فوق قرن هشتم ذکر شده بنا به گفته صنیع الدوله مولف مطلع الشمس که در سال 1301 هجری آنرا دیده این بنا از قسمت شمال امتداد دا شته و بعدها ویران شده است عوام بخاطر شباهت اسمی آنرا به ها رون الرشید نسبت می دهند ولی به طور مسلم این اشتهار ، افسانه ای بیش نیست زیرا هارون الرشید در سال 193 هجری که قصد ترکستان را داشت در بین راه بیمار شد و در سناباد طوس درگذشت . و فرصتی نداشت که درصدد ساختن چنین بنایی برآید.
تزئینات :
غالب تزئینات این بنا را میتوان تزئینات آجری دانست . پوسته خارجی بنا دارای قاب بندی های متعددی بوده که در جاهای مختلف با توجه به حجم بنا دارای اندزه و ابعاد متفاوت است ولی درعین حال این قاب بندیها دارای ریتم خاص و موزونی می باشند. بدین صورت که به شکل یک هنری خطوط عمودی جلوه گر شده اند. در دور تا دور پایه گنبد یک ردیف طاقها دیده می شوند پوسته خارجی گنبد فاقد هرگونه تزئین می باشد.
پوشش داخلی گنبد آجری بوده و فاقد هرگونه تزئین است . داخل سقف چله خانه که در قسمت شمالی بنا و اقع شده است دارای تزئینات گچی پیچیده ای است که به گونه ای استادانه جدا شده است . در طاقنماهای داخل مقبره یک سری مقرنس کاری دیده می شود که به صورت ساده ای اجرا شده و فاقد رنگ ولعاب است . پنجره های خشک موجود در بنا را نیز میتوان بعنوان یک المان تزئینی قلمداد کرد .
فرم معماری :
بنای هارونیه شباهت زیادی به چهار طاقی های دوره ساسانی دارند.
از قسمت پایین مربع متساوی الاضلاعی است که به عنوان مربع پایه که گنبد دو پوششه و آجری مقبره ، روی آن ساخته شده است .
در ساقه گنبد طاقنماهایی وجود دارد که علاوه بر نقش تزئینی جنب شورگیری به داخل را نیز دارا می باشند.
در قسمت شمالی گنبد خانه یک رشته اطاقهایی است که معروف به چله خانه می باشد.
بنای مقبره دارای ایوان عظیمی می باشد که در سمت جنوب واقع شده است وجود این ایوان بعنوان المانی دعوت کننده ورودی مقبره را تعریف می کند. بزرگی وعظمت ایوان بگونه ای است که نقش آن را از یک ورودی ساده مهم تر جلوه می دهد.
قرار گرفتن ایوان در یک طرف گنبد خانه و چله خانه بعنوان فضایی مهم درسمت دیگر (در سمت جنوب و شمال ) باعث بوجود آمدن محوری قوی در این امتداد گردیده است .
این محور یک حرکت و کششی را ازجانب ورودی به چله خانه ایجاد کرده است .
تزئین، محور مهم دیگری در تأثیر هنر اسلامی بر هنر غرب است. در اینجا مراد ما از تزئین، صرفاً هنرهای زینتی یا آرایهای نیست، بلکه تمامی هنرهایی است که به نحوی با نقش سر و کار دارند.
جهانیشدن را با سه رویکرد، مورد توجه و تأمل قرار دادهاند؛ گروهی آن را معادل غربیشدن قلمداد کرده و چون این تمدّن را فاقد صلاحیتهای لازم برای جهانشمولی فرهنگ و اندیشهاش (به ویژه در ابعاد اخلاقی و آرمانگرایی) میدانند، جهانیشدن را خطری برای جهان معاصر ارزیابی میکنند و البته دلائل کافی و وافی برای اثبات مدعای خویش ـ در فقدان صلاحیتهای لازم تمدن غربی ـ دارند. اما این که جهانیشدن کاملاً معادل غربیشدن باشد، فیه تأمل.
گروهی دیگر جهانیشدن را تحقق رؤیاهای بشری در رسیدن به زبان و اندیشهای مشترک دانسته و آن عاملی برای رسیدن به نوعی عدالت جهانی و توزیع همسان و یکسان ماده و معنا در سطح جهان میدانند. از دیدگاه اینان، جهانیشدن فرصتی طلایی برای رسیدن به سطحی از ترقّی است که ضعفها و قوّتها در هم آمیزند و حاصل این آمیختن، نوعی عدالت در بهرهبری از امکانات مادّی و معنوی زمین باشد و گروه سوم، صحّت و واقعنگری هر دو دیدگاه فوق را در تبیین دقیق جهانیشدن، انکار، و آن را محصول ذوقزدگی از یکسو و بدبینی مفرط از دیگر سو میدانند. اینان عقیده دارند، جهانیشدن از برای ملّتها و تمدّنهایی که صاحب ایده و اندیشهاند، یک فرصت است.
جهانیشدن تنها فرصتی برای عرضه کردن استعدادها قابلیتهای تمدنها و فرهنگها ـ به ویژه معنایی و معنوی ـ در جهان آیینهگونی است که رسانهها آن را ساخته و پرداختهاند و نه صرفاً بستری مطیع و مهیّا برای سلطهگری جهانی تمدّنهایی خاص. به یک عبارت از تصوّر جهانیشدن لزوماً استعداد جهانی بودن حاصل نمیگردد. لذا باید از این فرصت برای رسیدن به جهانی بهتر، عادلانهتر و بخردانهتر بهره جست و این با شناخت جهان و فرهنگهایش و نیز ایدهها و اندیشههایش حاصل میشود. جهانیشدن، پروسهای است که میبایست مقدمهای چون جهانشناسی داشته باشد. گروه سوم قبل از صدور حکم نفی یا قبول جهانیشدن، سعی بر آن دارند که جهان را با تمامی جلوههای فکری و فرهنگی و هنریاش بشناسند و خود را بشناسانند. این جهانیشدن مطلوب تمامی کسانی است که به کرامت، عزت و استعدادها و قابلیتهای شگرف انسان اعتقاد دارند.
این مقاله رویکرد سوم را برگزیده است و در همین راستا از قابلیتهای تمدنی سخن میگوید که به دلیل اعتقاد به وحدانیت مصوری خالق و نیز کرامت انسان، زبان و بیانی جهانی دارد. و این جهانی بودن آنگاه بیشتر آشکار میشود که به نگرههای شهودی و بنیانهای اشراقی هنر این تمدن به دیده دقت و تأمل نظاره شود.
تزئین، محور مهم دیگری در تأثیر هنر اسلامی بر هنر غرب است. در اینجا مراد ما از تزئین، صرفاً هنرهای زینتی یا آرایهای نیست، بلکه تمامی هنرهایی است که به نحوی با نقش سر و کار دارند (و البته یکی از کارکردهای این نقش تزئین است).
از جمله اولین مصادیق این تأثیر، ردای سلطنتی "روجر دوم " پادشاه رومانی است. در حاشیه خود کتابتی عربی با خطوط کوفی دارد و خود نشانگر تأثیر هنر و فرهنگ اسلامی بر هنر کشورهای اروپایی است. هنرمندان اندلسی پس از فتح اسپانیا توسط مسیحیان، برای ساخت لباسهای پرابهت و جلال اسقفان، کشیشان و نیز پادشاهان به سراغ همان طرحها و نقوشی رفتند که مسلمین در طول حضور خود در آندلس آن را باب کرده بودند.
این مسئله برای هنرمندان اندلسی از یک سو و بزرگان و اشراف آنجا از سوی دیگر چنان اهمیت داشت که از قرن ۱۴ تا ۱۶ میلادی بسیاری از کارگاههای نساجی در اروپا همچنان نقش و مهر عربی را بر حاشیه پارچهها میزدند (امری که از قرن ۱۲ آغاز شده بود و هنرمندان، بسیاری از خطوط کوفی عربی را بدون توجه به معانی آن بر پارچهها ترسیم میکردند.)
7 صفحه فایل ورد
قابل ویرایش