لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
معماری USB
یک سیستم ، که براساس USB کار می کند ، از قسمتهای زیر تشکیل شده است .
یک کامپیوتر ، که به عنوان میزبان عمل می کند (USB Host) .
دستگاه جانبی ،که به وسیله پورت USB کنترل می شود (USB Devices)
اتصال دهنده های USB (USB Interconnect)
اتصال های USB
در مورد USB Host و USB Devices در بخشهای بعدی به تفصیل صحبت خواهد شد . در این قسمت به USB Interconnect پرداخته می شود . این قسمت برای ارتباط بین میزبان (کامپیوتر) و دستگاه جانبی بکار می رود و اتصال دهنده های آن شامل بخشهای زیر می شوند :
توپولوژی انتقال داده (BUS Topology) : نوع مدل اتصال بین کامپیوتر و دستگاه را نشان می دهد .
لایه داخلی ارتباطی (Inner-Iayer Relationship) : ارتباطهای داخلی را مشخص می کند و وظیفه USB است که هر لایه را درون سیستم کنترل کند.
نوع جریانهای اطلاعاتی (Data Flow Models) : روش انتقال اطلاعات را از کامپیوتر به دستگاههای USB مشخص می کند .
زمان بندی USB (USB Schedule) : از این زمان بندی موقعی استفاده می شود که اتصالات مشترکی وجود داشته باشند . در این هنگام زمان بندی مشخص می کند ، که چه قطعه ای در چه زمانی از اتصالات مشترک استفاده کند تا حذف (Eliminate) و یا بر هم نهی داده ها (Collision) پیش نیاید.
میزبان USB و دستگاه جانبی تمام تنظیمهای فوق را با تمام جزئیات باید انجام دهند.
توپولوژی انتقال داده ها
بخش فیزیکی اتصالات و بستن آنها به صورت ستاره ای (Star Topology) انجام می شود . در ستاره وقتی که یک سیم به دو سیم تبدیل می شود ، در حقیقت یک گره تشکیل داده اند . در اینجا گره ها قطعه ای قرار می گیرد ، که هاب (Hub) نام دارد . با اتصال این ستاره ها به یکدیگر ، یک هرم تشکیل می شود ، که به آن هرم USB می گویند . این هرم مجموعه ای از اتصالات است، که ردیف (Tier) نامیده می شوند و اتصال بین یک هاب و هاب دیگر و یا یک دستگاه جانبی را برقرار می کنند شکل 1-1 هرم تشکیل شده از اتصالات ستاره ای را نشان می دهد .
این هرم از مجموعه ای از مثلث ها تشکیل شده است ، که در رأس همه آنها یک هاب قرار دارد .
شکل 1-1
1-1 هرم USB
هابی که در رأس مثلث اصلی قرار دارد ، هاب ریشه (RootHub) است . هاب ریشه درون کامپیوتر و یا هر میزبان USB دیگری می تواند قرار گیرد . حداکثر تعداد ردیفی که در این توپولوژی می تواند وجود داشته باشد ، هفت عدد است ( با در نظر گرفتن هاب ریشه ) . محدودیت دیگری که در انتقال داده ها وجود دارد ، تعداد هابها است . حداکثر تعداد هابی که بین یک دستگاه USB و هاب ریشه می تواند قرار گیرد ، پنج عدد است . بعضی از دستگاههای USB ، خود دارای دو ردیف هستند ، که به آنها دستگاههای مرکب (Compound Device) گفته می شود و در صورتی که از این دستگاههای در ردیف هفتم استفاده شود ، قطعاً فعال نخواهند شد .
میزبان USB
در هر سیستمی که براساس USB کار می کند ، فقط یک میزبان باید وجود داشته باشد ، در بعضی کتابها این قسمت را با نام کنترلر میزبان (Host Controller) معرفی کرده اند . یک میزبان USB از دو قسمت نرم افزار و سخت افزار تشکیل شده و مسئول بخش های زیر است :
شناسایی اضافه و یا حذف شدن یک دستگاه USB .
مدیریت کنترل بین میزبان و دستگاه USB .
مدیریت جریان اطلاعات ، بین میزبان و دستگاه USB .
جمع آوری آمار وضعیت و فعالیتهای تمام دستگاههای موجود در هرم USB .
آماده سازی جریان مورد نیاز برای دستگاه USB .
نرم افزار میزبان ، فعل و انفعالات بین دستگاه و میزبان را مدیریت می کند . این فعل و انفعالات شامل بخشهای زیر می باشند .
سرشماری دستگاه تنظیم آن
ارسال داده ها در فواصل زمانی معین (Isochronous) .
ارسال اطلاعات در زمانهای مختلف (Asynchronous) .
مدیریت منبع تغذیه .
مدیریت اطلاعات دستگاه USB و پورت آن .
دستگاههای USB
یک دستگاه USB باید توانایی های زیر را برای ایجاد ارتباط یا USB داشته باشد .
توانایی دریافت اطلاعات براساس استانداردهای USB .
توانایی آماده سازی و ارسال اطلاعات براساس استاندارهای USB مانند پیکربندی داده ها.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
معماری USB
یک سیستم ، که براساس USB کار می کند ، از قسمتهای زیر تشکیل شده است .
یک کامپیوتر ، که به عنوان میزبان عمل می کند (USB Host) .
دستگاه جانبی ،که به وسیله پورت USB کنترل می شود (USB Devices)
اتصال دهنده های USB (USB Interconnect)
اتصال های USB
در مورد USB Host و USB Devices در بخشهای بعدی به تفصیل صحبت خواهد شد . در این قسمت به USB Interconnect پرداخته می شود . این قسمت برای ارتباط بین میزبان (کامپیوتر) و دستگاه جانبی بکار می رود و اتصال دهنده های آن شامل بخشهای زیر می شوند :
توپولوژی انتقال داده (BUS Topology) : نوع مدل اتصال بین کامپیوتر و دستگاه را نشان می دهد .
لایه داخلی ارتباطی (Inner-Iayer Relationship) : ارتباطهای داخلی را مشخص می کند و وظیفه USB است که هر لایه را درون سیستم کنترل کند.
نوع جریانهای اطلاعاتی (Data Flow Models) : روش انتقال اطلاعات را از کامپیوتر به دستگاههای USB مشخص می کند .
زمان بندی USB (USB Schedule) : از این زمان بندی موقعی استفاده می شود که اتصالات مشترکی وجود داشته باشند . در این هنگام زمان بندی مشخص می کند ، که چه قطعه ای در چه زمانی از اتصالات مشترک استفاده کند تا حذف (Eliminate) و یا بر هم نهی داده ها (Collision) پیش نیاید.
میزبان USB و دستگاه جانبی تمام تنظیمهای فوق را با تمام جزئیات باید انجام دهند.
توپولوژی انتقال داده ها
بخش فیزیکی اتصالات و بستن آنها به صورت ستاره ای (Star Topology) انجام می شود . در ستاره وقتی که یک سیم به دو سیم تبدیل می شود ، در حقیقت یک گره تشکیل داده اند . در اینجا گره ها قطعه ای قرار می گیرد ، که هاب (Hub) نام دارد . با اتصال این ستاره ها به یکدیگر ، یک هرم تشکیل می شود ، که به آن هرم USB می گویند . این هرم مجموعه ای از اتصالات است، که ردیف (Tier) نامیده می شوند و اتصال بین یک هاب و هاب دیگر و یا یک دستگاه جانبی را برقرار می کنند شکل 1-1 هرم تشکیل شده از اتصالات ستاره ای را نشان می دهد .
این هرم از مجموعه ای از مثلث ها تشکیل شده است ، که در رأس همه آنها یک هاب قرار دارد .
شکل 1-1
1-1 هرم USB
هابی که در رأس مثلث اصلی قرار دارد ، هاب ریشه (RootHub) است . هاب ریشه درون کامپیوتر و یا هر میزبان USB دیگری می تواند قرار گیرد . حداکثر تعداد ردیفی که در این توپولوژی می تواند وجود داشته باشد ، هفت عدد است ( با در نظر گرفتن هاب ریشه ) . محدودیت دیگری که در انتقال داده ها وجود دارد ، تعداد هابها است . حداکثر تعداد هابی که بین یک دستگاه USB و هاب ریشه می تواند قرار گیرد ، پنج عدد است . بعضی از دستگاههای USB ، خود دارای دو ردیف هستند ، که به آنها دستگاههای مرکب (Compound Device) گفته می شود و در صورتی که از این دستگاههای در ردیف هفتم استفاده شود ، قطعاً فعال نخواهند شد .
میزبان USB
در هر سیستمی که براساس USB کار می کند ، فقط یک میزبان باید وجود داشته باشد ، در بعضی کتابها این قسمت را با نام کنترلر میزبان (Host Controller) معرفی کرده اند . یک میزبان USB از دو قسمت نرم افزار و سخت افزار تشکیل شده و مسئول بخش های زیر است :
شناسایی اضافه و یا حذف شدن یک دستگاه USB .
مدیریت کنترل بین میزبان و دستگاه USB .
مدیریت جریان اطلاعات ، بین میزبان و دستگاه USB .
جمع آوری آمار وضعیت و فعالیتهای تمام دستگاههای موجود در هرم USB .
آماده سازی جریان مورد نیاز برای دستگاه USB .
نرم افزار میزبان ، فعل و انفعالات بین دستگاه و میزبان را مدیریت می کند . این فعل و انفعالات شامل بخشهای زیر می باشند .
سرشماری دستگاه تنظیم آن
ارسال داده ها در فواصل زمانی معین (Isochronous) .
ارسال اطلاعات در زمانهای مختلف (Asynchronous) .
مدیریت منبع تغذیه .
مدیریت اطلاعات دستگاه USB و پورت آن .
دستگاههای USB
یک دستگاه USB باید توانایی های زیر را برای ایجاد ارتباط یا USB داشته باشد .
توانایی دریافت اطلاعات براساس استانداردهای USB .
توانایی آماده سازی و ارسال اطلاعات براساس استاندارهای USB مانند پیکربندی داده ها.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
معماری USB
یک سیستم ، که براساس USB کار می کند ، از قسمتهای زیر تشکیل شده است .
یک کامپیوتر ، که به عنوان میزبان عمل می کند (USB Host) .
دستگاه جانبی ،که به وسیله پورت USB کنترل می شود (USB Devices)
اتصال دهنده های USB (USB Interconnect)
اتصال های USB
در مورد USB Host و USB Devices در بخشهای بعدی به تفصیل صحبت خواهد شد . در این قسمت به USB Interconnect پرداخته می شود . این قسمت برای ارتباط بین میزبان (کامپیوتر) و دستگاه جانبی بکار می رود و اتصال دهنده های آن شامل بخشهای زیر می شوند :
توپولوژی انتقال داده (BUS Topology) : نوع مدل اتصال بین کامپیوتر و دستگاه را نشان می دهد .
لایه داخلی ارتباطی (Inner-Iayer Relationship) : ارتباطهای داخلی را مشخص می کند و وظیفه USB است که هر لایه را درون سیستم کنترل کند.
نوع جریانهای اطلاعاتی (Data Flow Models) : روش انتقال اطلاعات را از کامپیوتر به دستگاههای USB مشخص می کند .
زمان بندی USB (USB Schedule) : از این زمان بندی موقعی استفاده می شود که اتصالات مشترکی وجود داشته باشند . در این هنگام زمان بندی مشخص می کند ، که چه قطعه ای در چه زمانی از اتصالات مشترک استفاده کند تا حذف (Eliminate) و یا بر هم نهی داده ها (Collision) پیش نیاید.
میزبان USB و دستگاه جانبی تمام تنظیمهای فوق را با تمام جزئیات باید انجام دهند.
توپولوژی انتقال داده ها
بخش فیزیکی اتصالات و بستن آنها به صورت ستاره ای (Star Topology) انجام می شود . در ستاره وقتی که یک سیم به دو سیم تبدیل می شود ، در حقیقت یک گره تشکیل داده اند . در اینجا گره ها قطعه ای قرار می گیرد ، که هاب (Hub) نام دارد . با اتصال این ستاره ها به یکدیگر ، یک هرم تشکیل می شود ، که به آن هرم USB می گویند . این هرم مجموعه ای از اتصالات است، که ردیف (Tier) نامیده می شوند و اتصال بین یک هاب و هاب دیگر و یا یک دستگاه جانبی را برقرار می کنند شکل 1-1 هرم تشکیل شده از اتصالات ستاره ای را نشان می دهد .
این هرم از مجموعه ای از مثلث ها تشکیل شده است ، که در رأس همه آنها یک هاب قرار دارد .
شکل 1-1
1-1 هرم USB
هابی که در رأس مثلث اصلی قرار دارد ، هاب ریشه (RootHub) است . هاب ریشه درون کامپیوتر و یا هر میزبان USB دیگری می تواند قرار گیرد . حداکثر تعداد ردیفی که در این توپولوژی می تواند وجود داشته باشد ، هفت عدد است ( با در نظر گرفتن هاب ریشه ) . محدودیت دیگری که در انتقال داده ها وجود دارد ، تعداد هابها است . حداکثر تعداد هابی که بین یک دستگاه USB و هاب ریشه می تواند قرار گیرد ، پنج عدد است . بعضی از دستگاههای USB ، خود دارای دو ردیف هستند ، که به آنها دستگاههای مرکب (Compound Device) گفته می شود و در صورتی که از این دستگاههای در ردیف هفتم استفاده شود ، قطعاً فعال نخواهند شد .
میزبان USB
در هر سیستمی که براساس USB کار می کند ، فقط یک میزبان باید وجود داشته باشد ، در بعضی کتابها این قسمت را با نام کنترلر میزبان (Host Controller) معرفی کرده اند . یک میزبان USB از دو قسمت نرم افزار و سخت افزار تشکیل شده و مسئول بخش های زیر است :
شناسایی اضافه و یا حذف شدن یک دستگاه USB .
مدیریت کنترل بین میزبان و دستگاه USB .
مدیریت جریان اطلاعات ، بین میزبان و دستگاه USB .
جمع آوری آمار وضعیت و فعالیتهای تمام دستگاههای موجود در هرم USB .
آماده سازی جریان مورد نیاز برای دستگاه USB .
نرم افزار میزبان ، فعل و انفعالات بین دستگاه و میزبان را مدیریت می کند . این فعل و انفعالات شامل بخشهای زیر می باشند .
سرشماری دستگاه تنظیم آن
ارسال داده ها در فواصل زمانی معین (Isochronous) .
ارسال اطلاعات در زمانهای مختلف (Asynchronous) .
مدیریت منبع تغذیه .
مدیریت اطلاعات دستگاه USB و پورت آن .
دستگاههای USB
یک دستگاه USB باید توانایی های زیر را برای ایجاد ارتباط یا USB داشته باشد .
توانایی دریافت اطلاعات براساس استانداردهای USB .
توانایی آماده سازی و ارسال اطلاعات براساس استاندارهای USB مانند پیکربندی داده ها.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
گنبد در معماری ایران
پوشش گنبد در ایران پییشنه ای دیرینه دارد . کمبود چوبهای استوار و کشیده که در حقیقت عنصر اصـلی پوشش تخت است ، سبب شده است که پوشش سغ sagh و گنبد روایی پیدا کند و بخصوص در دهانه های وسیع ترجای پوشش تحت را بگیرد . قدیمیترین شکل های منحنی در پوشش زیرین چغازنبیل متعلق به هزاره دوم دیده شده است .پوشش گنبد در ایران پییشنه ای دیرینه دارد . کمبود چوبهای استوار و کشیده که در حقیقت عنصر اصـلی پوشش تخت است ، سبب شده است که پوشش سغ sagh و گنبد روایی پیدا کند و بخصوص در دهانه های وسیع ترجای پوشش تحت را بگیرد . قدیمیترین شکل های منحنی در پوشش زیرین چغازنبیل متعلق به هزاره دوم دیده شده است .با وقفه طولانی در دوران هخامنشی معماری درخشانی با پوشش مرتفع و مسطح در اوج قدرت و کارائی جلوه دارد ولی چه قبل و چه بعد از آن بعلت فراهم نبودن شرایط خاص اقتصادی در این دوران آوردن چوب سدر از جبل عامل و ساج از گنداره همیشه میسر نبوده و در جنگل ها و جلگه های این سرزمین هم چوب مناسب پوشش پرورش نمی یافته است لذا طاقهای منحنی و گنبد جای اصلی خود را به عنوان یک پدیده ساختاری و اقلیمی در معماری ایران به آسانی پیدا می کنند .در متون موجود ، دیرینه ترین گنبدی که به آن اشاره می شود مربوط به دوران اشکانی و اوایل ساسانی است . این گنبد در شهر فیروز آباد و به قطر ۱۰/۱۶ متر بنا شده است . چنانچه ابن البلخی در توصیف شهر فیروز آباد و گنبدی که در میانه شهر برپا شده می گوید : اردشیر شهر فیروزآباد ، که اکنون هست بنا کرد و شکل آن مدور است چنانک دایره پرگار باشد . در میان شهر آنجا که مثلاً نقطه پرگار باشد دکهٔ انباشته برآورده است و نام آن ایوان کرده و عرب آنرا طربال گویند و بر سر آن دکه سایها ساخته و در میان گاه آن گنبدی عظیم برآورده و آنرا گنبد سلامظمان گویند و طول چهار دیوار این گنبد تا زیر قبه آن هفتاد و پنج گز است و این دیوارها از سنگ خارا برآورده است و پس قبه عظیم از آجر بر سر آن نهاده و آب از یک فرسنگ از سر کوه رانده و به فواره بر این سر بالا آورده و دو غدیر است که یکی بوم پیر گویند و دیگر بوم جوان و بر هر غدیری آتشگاهی کرده است .در دوران ساسانی گنبدسازی آنچنان رواج می گیرد و تکامل می یابد که از آن پس تا امروز پوشش گنبدی از نظر ساخت و افزیر بصورت الگو و دستور العمل کلی مورد بهره برداری قرار می گیرد .روش گنبدسازی چه در دوران ساسانی چه در دورهٔ اسلامی آنچنان با استفاده از نظم دقیق ریاضی در شکل بندی و ساختمان و با کاربست شیوه های صحیح صورت می گیرد که در همه انواع ، گنبدها بدون احتیاج به گاه بست و کالبد و قالب در برابر همه نیروهای فشاری و رانشی به خوبی مقاومت می کنند ، گرچه در گوشه سازیها از اوایل دوران اسلامی تاکنون تحولاتی چند صورت گرفته است اما روش گنبدسازی در ایران همواره ویژگی اجرائی و فرهنگی خاص خود را دنبال کرده است . آنچه قابل ذکر است آنکه این ویژگی چه در شکل چه در اجرا ( نداشتن قالب ) آنرا با گنبدهای مشرق زمین همواره متفاوف می کند .
تعریف هندسی گنبددر تعریف هندسی ، گنبد مکان هندسی نقاطی است که از دوران چِفدی مشخص حول یک محور قائم به وجود می آید . اما در زبان معماری : گنبد پوششی است که بر روی زمینه ای گرد برپا شود . گنبد از سه قسمت تشکیل شده است :1ـ گنبد خانه یعنی زمینه گنبد2ـ بَشن = هیکل یعنی قسمتی که روی زمینه ته رنگ به صورت مکعب بالا می آید و یک یا دو طرف آن باز است ( در گنبدهای قبل از اسلام هر چهار طرف به دهانه های باز منتهی می شد . )3ـ چپیره = جمع شده از آنجائیکه در معماری ایرانی به ندرت به ته رنگ گرد بر می خوریم و معمولاً قسمت انتهائی بشن به شکل ، مربع و گاهی مستطیل است با چپیره کردن آنرا تبدیل به دایره می کنند بعد گنبد روی آن سوار می شود . به همین دلیل مرحله چپیره شدن در گنبدسازی شایان توجه است زیرا امکان داشتن زمینه گرد است که اجرای نهایی پوشش گنبد را میسر می سازد . معمولاً در نقشه هائی که پوشش به صورت گنبد طراحی می شود زمینه را به شکل مربع در نظر می گیرند تا به سادگی بتوان آنرا تبدیل به 8 و 16 و 32 و بالاخره دایره کرد .گنبد سازی در ایران به ندرت روی زمینه مستطیل نزدیک به مربع هم اجرا شده است در این صورت مستطیل تبدیل به 6 و 12 و سپس بیضی نزدیک به دایره می شود و گنبد روی بیضی قرار می گیرد . به این نوع گنبد که مقطع افقی آن به جای دایره بیضی است کمبیزه گفته اند . از نمونه های این نوع گنبد با ته رنگ بیضی مسجد حاج رجبعلی تهران و امامزاده زید بن علی در ورامین قابل ذکرند .
چپیره
چپیره سازی در گنبد به دو بخش عمده تقسیم می شود :ـ گوشه سازی = گوشه بندی ـ شکنج = چین و چروک ـ گوشه سازی یا گوشه بندی یعنی ساختن و تبدیل کردن شکل چهار گوشه بشن به هشت گوشه و به ترتیب 16 و 32 و 64 گوشه و بالاخره دایره و با تبدیل کردن شکل مستطیل نزدیک به مربع به 6 و 12 گوشه و بالاخره بیضی است . در حالت اخیر مستطیل بشن باید نسبت اندازه های اضلاعش طوری باشد که به راحتی قابل تبدیل به شش گوشه شود مثلاً نسبت 4 و 4/3 قابل تقسیم است . البته با استفاده از کاربندی انواع زمینه های مرسوم در معماری ایرانی را می توان به نحو مطلوب تبدیل به دایره کرد که در مباحث آینده جداگانه بررسی خواهد شد .گوشه سازی خود شامل دو بخش است :1- اسکنج یا سِکُنج 2- ترمبه یعنی جمع شده اولین گوشه سازیها توسط چوب انجام شده و حتی خود گنبد هم با چوب اجرا گشته است . بهترین موارد مثال را در ابیانه می توان دید . دراراک هم در کاروانسرای حاج علیقلی نمونه دیگریست . کاروانسرای کاشانی هم ( در اراک ) به هـمین طـریقه سـاخته شده است . طـرز اجـرا چنین بوده که چـوبها را در گوشـه های بـشن سوار می کردند و هـمین طور روی هم می چیدند تا مثل سبد جمع می شد و به صورت گنبد چوبی در می آمد . در معماری ارمنی از این نوع گنبد زیاد به چشم می خورد . فضای زیر این گنبدها را معمولاً بزرگترین اطاق تشکیل می دهد . در خانه های روستائی نیز پوشش بزرگترین اطاق که معمولاً تنور هم در آن قرار دارد به صورت گنبد چوبی است . چوبهای موجود در ایران از استحکام کافی برخوردار نیست و معمولاً برای پوشش دهانه های 5/2 تا 3 متر به کار می رود به همین دلیل در معماری پیشین ایران در زمان هخامنشیان برای پوشش تخت جمشید از جبل عامل لبنان درختهای کنار بسیار قطور و مرتفع را آوردند . چون این حمل و نقل چوبها مستلزم هزینه ای سنگین بود در دوران اشکانی این کار متروک شد و به جای پوشش تخت از پوشش سغ استفاده کردند .متاسفانه از معماری دوران اشکانی که در واقع پوشش سغ آغاز می شود در داخل ایران نمونه ای بجای نمانده است . در خارج از محدوده ایران کنونی به یکی دو نمونه از پوشش سغ بر می خوریم که یکی hattra یا الحضر است و دیگری کاخ آشور و ایندو نیز چهره روشنی از چگونگی پوشش به دست نمی دهند .
در بازه هور خراسان بین خواف و نیشابور گنبدی دیده می شود که گوشه سازیهای آن با چوب ساخته شده و خود گنبد با سنگ لاشه . بنا متعلق به اواخر دوران اشکانی یا اوایل ساسانی است و در مجموع ناچیزتر از آنست که ما را به قضاوتی کلی در این باب رهنمون شود . لذا از گنبدهائی که همه مصالح آن از چوب بوده فقط خاطره هائی باقیست . شاید ابیانه بهترین تجلی گاه آن باشد . گوشه سازی با چوب نیز به تدریج در بسیاری از نقاط ایران متروک شد و علت عمده و اصلی آن موریانه خیز بودن زمین های ایران داخلی ( ایرانشهر ) بوده و هست . قدیمیترین نمونه بجای مانده از گوشه سازی با چوب در بازه هور است که قبلاً اشاره شد . در فهرج یزد هم با اینکه منطقه به شدت موریانه خیز است ( احتمالاً به علت رواج چوب در منطقه شهدای فهرج ) زیارتگاهی به چشم می خورد که گوشه سازی پوشش آن ، از چوب بوده است . چوب گوشه ها توسط موریانه به کلی از بین رفته ولی خشت های پشت آن به نحو معجزه آسایی باقی مانده است و از خود گنبد نشانی دیده نمی شود . در اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم در منطقه خراسان حدود مشهد و طوس و اطراف آن و در مناطق کوهستانی کرمان که موریانه کمتر است استفاده از پوشش چوبی رواج می یابد .نمونه این گوشه سازی با چوب بقعه شاه نعمت الله ولی در کرمان است و در این بنا برای گوشه سازی با یک تخته ، شانزده ضلعی را به 32 ضلعی تبدیل کرده اند . در گنبد هارونیه طوس نیز همین عمل تکرار شده است . در مسجد جامع قزوین از تخته استفاده کرده اند ( گنبد قدیمی مسجد ) .با اینحال نمونه های فوق انگشت شمارند و باید گفت که به علت اشکالات گوناگون استفاده از چوب منسوخ می شود . بطوریکه گفته شد نوع اول گوشه سازی اسکنج است . اسکنج متشکل از دو طاق اریب است که همدیگر را در یک نقطه قطع کرده باشند . شیوه زدن طاق ممکن است بصور مختلف رومی ، ضربی ، چپیله ( لاپوش و تیغه ای ) باشد در هر حال تقاطع دو طاق این نوع گوشه سازی را به وجود می آورد . ذکر این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم؟نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا و عمارت، قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت است.در سالهای اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز میشوند، جنبه عمومی تر دارند. بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان نماید.نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابانها یا میدانها که در آن قرار گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین میرود. تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی میتواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد. نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا میکند. برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بستهتر ومحفوظتر باشد.نمای ساختمان باید بهدنبال خلق یک کلیت هماهنگ بهوسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقفها، سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و... باشد. پنجرهها همواره با دیگر عناصر دیوار، سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمانهای چند طبقه، نظم کاملی به چشم میخورد. اما گاه بهعلت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده میشود و این نظم آهنگ خود را از دست میدهد.جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ساختمانهای کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود.در ساختمانهای بلند عناصر باریک برتری خود رانشان میدهند. در و پنجره و نعل درگاهها تاثیر خاصی در نما میگذارند. ناودانها، سایه بانها، پیش آمدگیهای سقف و بالکنها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما میکنند.تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوتها است. عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمیتوان بالا و پایین پنجره و در را با هم همردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا رنگهای یکسان استفاده نمود. نسبتهای هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. میتوان پنجره ها را در گروههای کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد میکنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند.مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان میدهد که نما مربوط به چه منطقه ای است.ترکیب پنجره ها، ایوانها، درها و بهطور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر میکند. طراح میتواند نما را به عالیترین حد ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند. در اعصار مختلف بازشوها به شکل مشابهی در سطح نما قرار میگیرند و تنوع در قرار گیری آنها تابععوامل داخلی چون بزرگی ساختمان، عریض بودن آن و یا عوامل اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل قرارگیری است. در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو جداره، آفتابشکن، سایبان و ... نقش تنظیم کننده شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی را خواهد داشت. در دیوارهای باریک معاصر این عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام میشود. یکی از عوامل ضروریدرهویت نما تعیین محدوده نما است. نمایی می تواند در طرح خود موفق باشد که به این سوالها پاسخ گوید.محدوده عمودی جانبی ساختمان کجاست؟ خط پایانی افقی ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شکل است؟ انتهای ساختمان چگونه به پایان میرسد؟ گوشههای ساختمان چه وضعیدارد؟ اگر ساختمان همسایه ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می رسد؟ گوشه های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه دارد ارتباط نمای همسایه چگونه است و اگر در فضا قطع می شود این ارتباط چگونه است.محدوده های افقی ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال به زمین (محل نشستن ساختمان بر زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ساختمان باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان باید مفهوم نشستن ساختمان بر زمین را برساند. طبقه همکف باید در محدوده قد افراد کشش لازم را بر عابر پیاده و بیننده ایجاد کند.کنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود بر هم است. کنج میتواند حالت عمود 90 درجه، نیم دایره یا سه وجهی را داشته باشد و هر کدام می تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یک میدان یا چهارراه هماهنگی کنجهای ساختمان هایی که در چهار طرف آن قرار گرفته است می تواند در نمایشهری تاثیر زیبایی داشته باشد.
نما
نمای هر ساختمان در شکلدهی به مجموعه شهری که در آن حضور دارد، موثر است. اگر به نمای یک ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانهای شهر توجه شود، همگونی نمای شهری در مجموع از بین میرود. به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهر توجه شود، همگونی نمای شهری در مجموع از بین میرود. به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری، بررسی آماری نشان دهنده این موضوع است که در هر سال 50 میلیون نفر به جمعیت شهر نشین کشورهای در حال توسعه اضافه میشود. در ایران نیز شهر نشینی طی دهههای گذشته با شتاب فزاینده ای گسترش یافته و همچنان این روند ادامه دارد. رشد سریع جمعیت و گرایش مردم به شهر نشینی، تقاضای فزایندهای را برای تهیه مسکن به دنبال داشته که این موضوع در پی خود مشکلات عدیده ای در زمینه توسعه شهری بوجود آورده است. ناتوانی در پاسخگویی مطلوب و مناسب به این مساله، وضعیت نا مطلوبی را به صورت بی مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی برای بسیاری از اقشار جامعه به همراه آورده است.مسکن به عنوان یکی از نیازهای نخستین بشر، ابتدایی ترین سوالی بوده که انسان سعی در یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است، اما همیشه در برنامه ریزیهای ملی به مسکن نه به عنوان محلی برای آسایش ساکنان در ابعاد عینی و ذهنی، بلکه به عنوان یک مشکل اقتصادی و فقط از این بعد بر خورد شده است.سازندگان و تولیدکنندگان مسکن آزاد بهدلیل اینکه بهدنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در محله مسکونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ساختمانها در سطح شهر هستند.در رابطه با مسکن تعاونی شرایط بدتری وجود دارد. به دلیل وضعیت مالی ضعیف سازندگان و اینکه ساکنان و مالکان بهدنبال فروش ساختمان نیستند، بدون انجام عملیات پایانی نظیر نماسازی مورد استفاده قرار می گیرند و یا با کمترین هزینه و بدون طراحی نما، حجم و کالبد ساختمان رها میشود. البته در سالهای اخیر در شهر تهران هیچ ساختمانی بدون نماسازی نبوده است، لیکن این مساله در شهرستانها همچنان انجام میشود.چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم؟نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا و عمارت، قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت است.در سالهای اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز میشوند، جنبه عمومی تر دارند. بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان نماید.نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابانها یا میدانها که در آن قرار گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین میرود. تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی میتواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد. نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا میکند. برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بستهتر و محفوظتر باشد.نمای ساختمان باید بهدنبال خلق یک کلیت هماهنگ بهوسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقفها، سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و... باشد. پنجرهها همواره با دیگر عناصر دیوار، سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمانهای چند طبقه، نظم کاملی به چشم میخورد. اما گاه بهعلت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده میشود و این نظم آهنگ خود را از دست میدهد.