لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
ساخت در کلاس جهانی از منظر مشتریسیامک نوریمحسن رضایی
چکیده
باوجود آنکه دیدگاههای متفاوتی از سوی صاحبنظران در زمینه ساخت در کلاس جهانی ارائه شده و پارامترهای مختلفی برای آن درنظرگرفتهشدهاست و در مورد میزان تأثیر هر یک از این پارامترها هم نظرات متفاوت است، اما یک غایت کلی در تمام این دیدگاه ها وجود دارد و آن سرآمدی در عرصه کسب وکار جهانی است. شرایط امروز بهصورتی است که هر شرکتی ناگزیر است خود را در این وضعیت مورد ارزیابی قراردهد و جایگاه خود را مشخصکند. برای رسیدن به سطح تولید در بازار جهانی مهمترین مسئله بازاریابی و بازارداری است. یک شرکت برای رسیدن به سطح جهانی تولید باید مشتری مدار باشد. این الگویی است که در چشم انداز و رسالت بسیاری از شرکتهای بزرگ بین المللی وجود دارد. این مقاله به بررسی یکی از مدلهای ساخت در کلاس جهانی (WCM) که براساس مدل جلیناس طراحی شده پرداخته، اصلاحاتی را پیشنهاد کرد. و متدولوژی مشتری مداری برای شناخت و تبیین عوامل این مدل ارائه کرده است.
مقدمهشرایط پرشتاب و پرآشوب کسب و کار در دنیای امروز باعث شده است که بسیاری از مؤسسات تجاری که در بازار حیطه فعالیت خود دارای جایگاه ویژه ای بودند، در شرایطی قرار گیرند که رقبایی از دورترین نقاط دنیا موجودیت آنان را تهدید کند؛ درحالی که با رشد فناوری اطلاعات به سختی میتوان حیطهای برای عملکرد یک سازمان متصور شد. کارشناسان علوم مدیریت و تجارت در پی یافتن توضیح و تفسیر شرایط کسب و کار در این محیط متحول و ارائه راهکارهایی برای بهبود موقعیت رقابتی سازمانها هستند و به این منظور دست به خلق ایدههای جدید، تلفیق و بهبود مفاهیم موجود میزنند. از جمله این مفاهیم جدید مدیریت "ساخت در کلاس جهانی" است که با دیدگاههای متفاوتی از سوی دانشمندان مختلف ارائهشدهاست. این مقاله حاصل مطالعات میدانی و کتابخانهای یک گروه تحقیقاتی در یک شرکت تولیدی است.
الگوهای ساختاری WCM از دیدگاه مشتری مداری گسترش بازارها و پراکندگی آنها در سطح جهان موجب افزایش بخشهای بازار و تفاوت بیشتر آنها شده است و این عامل بههمراه افزایش رقبا و تنوع محصولات و خواستههای مشتریان، نیاز به شناخت بیشتر بازار و ارتباط نزدیکتر به مشتری را روشن میکند. در این میان توجه به مدیریت ارتباط با مشتری و بازاریابی فرد به فرد راهگشای بسیاری از سازمانهای جهانی بوده و آنان را از خطر سقوط نجات دادهاست. این مقاله بنادارد تا با توسعه یکی از مدلهای تولید در کلاس جهانی، راهکاری مشتریمدار برای تعیین شاخص و مقادیر مناسب عوامل رقابتی این مدل ارائهدهد.یکی از معتبرترین مدل های ساخت در کلاس جهانی مدل مری جلیناس و راجر جیمز است که در سال 1990 میلادی ارائه و درآن عوامل مؤثر بر سازمان برای تولید در کلاس جهانی در داخل و خارج سازمان مشخص شده است.مدل جلیناس و جیمز توسط یک گروه تحقیقاتی مبنای مطالعاتی در داخل ایران قرار گرفته و با ارزیابی آن مدل جدیدی بر اساس متدولوژی SSM برای یک شرکت داخلی (بهعنوان مورد مطالعه ) طراحیشدهاست.متدولوژی SSM می تواند در ایجاد یک مدل برای دسترسی به WCM مفید باشد. از آنجا که این متدولوژی (SSM)، دارای ابعاد گوناگون است و تمامی ابعاد سازمان و انواع گوناگون مسائل از جمله مسائل سخت و مسائل نرم را مورد توجه قرار می دهد و نیز از آنجا که به تعامل بین مسائل گوناگون درون سازمان و نیز به تعامل بین شرایط درونی و محیطی سازمان توجه کافی دارد، پس اصولاً این متدولوژی توانایی کمک به ارائه چهارچوب و یا مدلی را برای سازمانها جهت دسترسی به تولید در کلاس جهانی داراست.نکته مهمی که در این دو مدل وجود دارد، عدم تفکیک بین محیط های خارجی سازمان و نحوه تعامل محیط داخلی و خارجی است. با نگاهی دقیق به مدل جلیناس می توان برخی از عوامل رقابت را در میان پارامترهای محیط خارجی یافت و در مدل اولیه ارائه شده برای باتریسازی نیرو نیز عوامل محیطی تفکیک نشدهاند و فقط پارامترهای رقابت بهعنوان عوامل خارجی معرفی شدهاند.برای رفع این کمبودها می توان مدلی اقماری از WCM درنظر گرفت. در این مدل ارزشهای کلیدی سازمان بهعنوان مهمترین و پایدارترین پارامتر در مرکز محیط داخلی قرار گرفته است و محیط خارجی به دوقسمت محیط عمومی ومحیط رقابتی(صنعت) تفکیک میشود. سهامداران، رقبا، مشتریان، تأمینکنندگان، فروشندگان و واسطهها مهمترین ذینفعان شرکت هستند که در محیط رقابتی شرکت فعالیت میکنند. از سوی دیگر پنج عامل کیفیت، قیمت، سرعت، خدمات، انعطاف پذیری عوامل خارجی هستند که ارتباط بین محیط داخلی و خارجی شرکت را برقرار کرده و موقعیت سازمان را در محیط رقابت مشخص میکنند. سئوالی که مطرح می شود این است که بهترین روش برای انتخاب پارامترهای این عوامل خارجی و مقادیر آنها چیست؟
تعریف شاخصها و مقادیر مناسب عوامل رقابتی در مدل WCM ارائه شده اولیه برای شرکت تولیدی باوجود تأکید برپارامترهای مورد انتظار مشتری (عوامل رقابتی) هیچ اشارهای به بحث مشتریمداری و نحوه تحقق اهداف در این زمینه نشده است. واقعیت این است که نوع شاخصهای عوامل رقابتی و مقدار مورد انتظار و مطلوب آنها باید توسط مشتریان تعیینشود. دلایل این امر این بهصورت زیر است:اول: درگیر شدن پرسنل شرکت با مسائل داخلی باعث غفلت از اهداف اولیه تولید شده و آنان دچار خودشیفتگی، تأکید شدید بر پارامترهای علمی و فنی، درگیری با مسائل حاشیهای محیط کار و روزمره گی میشوند. طراحی براساس نظر کارشناسان موجب میشود که تغییراتی در محصول ایجادشود که مورد تأیید مشتری نیست و ارزش اضافهای را برای او ایجاد نمیکند و در عوض موجب افزایش هزینههای تولید شده و قیمت کالا را بالامیبرد، درصورتیکه این امر موجب افزایش مطلوبیت کالا نمیشود.دوم: روند تغییرات محیط و بازار بسیار زیاد است و پارامترهای موقعیت سریعتر از فرایندهای طراحی تغییر میکند.سوم: در نهایت این مشتری است که با خرید محصول برای شرکت ارزش افزوده ایجاد میکند، ویژگیهای آن را در عمل بیشتر میشناسند و حق تعیین پارامترهای مطلوبیت و مقدار آن را دارد. در نتیجه کارشناسان شرکت بهجای تعیین عوامل رقابت درWCM باید سعی کنند این عوامل را به نحو مطلوب از مشتری دریافت کرده به زبان فنی و تکنیکی ترجمه کنند، درصورت لزوم دست به تحقیق و بررسی بزنند و در این راه با تأکید بر خلاقیت و نوآوری، عوامل کلیدی داخلی WCM را باآینده نگری تنظیم کنند.
متدولوژی شناخت و اعمال نظرات مشتری در WCMبا توجه به مطالب ذکر شده، برای بررسی شاخصهای عوامل رقابتی WCM از دیدگاه مشتریان فعلی (داخلی) و بالقوه (صادرات) و تفاوت آن با دیدگاه کارشناسان سازمان ( که عموما" این تفاوت وجود دارد) از ماتریس ارزش مشتری استفاده میکنیم تا جایگاه سازمان را بین رقبا ( از دیدگاه مشتری) بسنجیم و عامل موفقیت و عدم موفقیت آن را بررسی کنیم.در این راستا سه گروه مشتری را در نظر میگیریم که باید نظر آنان بررسی شود.* مشتریان فعلی ( مصرف کنندگان داخلی و خارجی )* مشتریان عمده * مشتریان بالقوه ( بازارهای آینده و توسعه صادراتی ) گروه چهارمی را نیز می توان به این لیست اضافه کرد و آن توزیعکنندگان محصولات، واسطهها، فروشندگان، نمایندگیها و تعمیرکاران هستند که به نوعی با مشتریان در ارتباط بوده و میتوانند نظرات آنان را به سازمان منتقل کنند. در مورد صادرات میتوان ماتریس ارزش مشتری را برای بررسی شرایط بازار بینالمللی و منطقهای و یافتن فضای خالی و راهکارهای ورود به بازار و یافتن مزایای رقابتی استفادهکرد. این بررسی کمک میکند که حتی در صورت محدود بودن بحث صادرات، شرکت وضعیت آینده خود را در صورت ورود محصولات خارجی و رقابتی شدن بازار داخلی بسنجد.
ماتریس ارزش مشتری ماتریس ارزش مشتری ابزاری مهم برای بررسی جایگاه یک سازمان بین رقبا براساس دو پارامتر مهم "مطلوبیت" و "قیمت" از دیدگاه مشتری است. این ماتریس که در ارزیابیهای استراتژیک بنگاههای اقتصادی کاربرد دارد، جایگاه شرکت را در محیط صنعت مشخص میکند. میزان مطلوبیت با نظرخواهی از مشتریان و قیمت در بازار تعیین میشود.مراحل تعیین ماتریس ارزش مشتری: -1 شناخت عوامل مطلوبیت از نظر مشتری ( کیفیت، سرعت، قیمت، انعطاف و نوع آوری)-2 بررسی عوامل مطلوبیت از نظر کارشناسان -3 تعیین امتیاز این عوامل توسط مشتریان برای محصول شرکت و محصولات رقبا-4 تعیین وزن هر عامل توسط مشتریان -5 تهیه ماتریس ارزش مشتری و تعین جایگاه شرکت نسبت به رقبا
برای شناخت بازار و مشتری باید پاسخ سوالات زیر مشخص شود:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
زن و کیفیت حضور او در اجتماع از منظر قرآن
جایگاه زن از نظر اجتماعی
بسی جای ستایش است که احسن الخالقین ؛ نهایت لطف و مرحمت خود را نسبت به صنف زن ، چه در نظام تکوین و چه در مقام تشریع مبذول داشته ، چنانکه حضور و استعداد زن را به مقتضای وجود انسانیش در تمام امور مترقی و متعالی اجتماعی ؛ اعلام و اظهار فرمود و زینت بخش امور اختصاصی او که سکون و آرامش خانواده و پرورش فرزندان و بقای نسل انسان است ، قرار داد . و همچنین رسول اکرم صلی الله علیه و آله که مظهر کمال لطف و عنایت پروردگار عالم به ابنای بشر است در صدر اسلام از زنان ، الگوهای انسانی ، ایمانی ، اجتماعی و سیاسی حتی نظامی و جنگی و ایثارگری و فداکاری تربیت نمود .
در ادامه اجتماعی بودن زن را از پیام یک جوان پاسدار که از سنگر رزم به عنوان « خواهرم » فرستاده ، استفاده نماییم :
خواهرم ! مخاطب من در این نامه تنها تو نیستی ، بلکه همه خواهرانی هستند که خون اسلام در رگ و روح انسانی در تن دارند ، مخاطب من می باشند .
خواهرم ! آن روز که با تن پوش پارسایی پا به عرصه دانشگاه نهادی ، نقشه های شوم استکبار نقش بر آب شد ، حضور متعهدانه تو در دانشگاه و حوزه نشان داد که تو جهل و فساد را رد کردی علم و عفت را برگزیدی .
خواهرم ! تو را در نماز جمعه و جماعت دیدم و در محراب عبادت ؛ تسبیحات حضرت فاطمه – سلام الله علیها – را تکرار می کردی .
خواهر گرامی من ! هستند کوته بینانی که نوع زن را طلاپرست و تجمل گرا می دانند اما من با دو چشم خود دیدم که هزاران زن مسلمان ایرانی ؛ کویتی ، لبنانی . .. تمام زیورهای خویش را در راه دفاع از اسلام محمدی تقدیم داشتند .
اما بیانات امام خمینی قدس سره : « همه زن و مرد خصوصا خانمها که در صف اول این نهضت بودند ، زحمت کشیدند برای اینکه تحقق پیدا کند و همه نظرشان این بود که یک جمهوری اسلامی عدل الهی ایجاد گردد »
خلاصه : با اینکه هیچ زمانی برای تعلیم و تربیت زن ، امکانات لازم و تبلیغ صحیح و دلسوزانه ای وجود نداشته ، بلکه جامعه بیشتر ، از وجود زن به سود خود استفاده نموده و کمتر قدمی برای شکوفایی استعدادهای او برداشته است ، ولی باز هم چنانکه محصوص است ، زنان از هیچ کار علمی و هنری و صنعتی و سیاسی منزوی نبوده و حضور با صلابت خود را در تمام امور اجتماعی ، محفوظ داشته اند .
جایگاه زن از نظر فردی
شک نیست که انسان در نظام خلقت ، خلیفة الله و اشرف مخلوقات و افضل موجودات جهان هستی است . و نیز شک نیست که این جمعیت انسانهای روی زمین ، هنز زنان این جهان است که به خلافت احسن الخالقین آنان را به وجود آورده و پرورش داده اند ، چنانکه منادی حق ، قرآن کریم گویای این مطلب است که :
« ... وَ جَعَلَ لَکُم مِن اَزواجِکُم بَنِینَ وَ حَفَدََةً... » ( برای شما از زوجهاتان فرزند و فرزند فرزند قرار دادیم ) (نحل /72)
بنابراین ، اگر انسان گل سرسبد جهان هستی و افضل مخلوقات جهان است و هیچ موجودی حتی هیچ علم و هنر و صنعتی به ارزش وجودی انسان نمی رسد ، پس هیچ عالم و هنرمند و صنعتگری نیز به ارزش وجودی مادران و پرورش دهنده انسانها که زنان جهانند نخواهد رسید . علاوه بر اینکه اگر به ازای هر پدری ، مادر متصور است بالاخره مادری هست که به اذن باری تعالی به تنهایی مادر است !
« ای مریم ! خدا تو را به فرزندی بشارت می دهد که اسمش مسیح ، عیسی بن مریم است و در دنیا و آخرت ، صاحب جاه و از نزدیکان پروردگار است » ( آل عمران / 45)
این است شانیت اختصاصی و موقعیت جهانی زن که مکیال و میزان ارزش وجودی اوست و تعیین کننده موقعیت او در عالم کبیر ، چنانکه فرزندان او یعنی انسانها هستند که مکیال و میزان و تعیین کننده ارزشهای تمام اشیای جهان هستی می باشند . این سخن باری تعالی است در نوازش و تشکر از زنان که : « ... حَمَلَتهُ اُمُهُ کُرهاً وَ وَضَعَتهَُ کُرهاً ... » ( احقاف /15) ، زیرا تحمل زخمت فرزندان اکثرا به عهده مادران است که پدران حتی آنانی که متعهد و وظیفه شناس هستند نمی توانند از عهده کار مادری مادران بر آیند ، زیرا « هر کسی را بهر کاری ساختند ... ، چنانکه امام سجاد علیه السلام درباره حقوق مادر فرمودند :
« اما حق مادرت این است که بدانی زمانی تو را پذیرفت و به سینه چسباند و با شیره جان پرورانید که احدی حاضر نبود تو را بپذیرد . و با جمیع اعضا و جوارح به تو توجه نمود و باکی نداشت که تو سیر باشی و او گرسنه ، تو سیراب باشی و خود تشنه ،تو پوشیده باشی و او برهنه ، خود در آفتاب و تو در سایه ، تو در خواب باشی و خود بیدار و سرما و گرماها تحمل نمود که تو زنده بمانی ، بنابراین ، استطاعت تشکر از او را نداری مگر به توفیق الهی »
این حدیث شریف ، ضمن قدردانی از حق مادران ، وظیفه آنان را گوشزد نمود و درس درس آموزنده ای برای مادران بیان فرموده است ، زیرا فرزند ثمره وجود انسانند ، چنانکه در هیچ موردی ، سرمایه گذاران انسانی مانند سرمایه گذاری برای فرزندان سودمند و با ارزش نخواهد بود .
خلاصه : شایسته است مادران ، خود را به زیور تقوا بیارایند و بدون اطلاع از قوانین شرعی قدمی برندارند که برای آنان مسئولیت و پشیمانی به بار آورد و بدانند که از تمام اعمال و مال و اولاد آنان آنچه برایشان سودمند است ، تقوای آنان است که قرآن کریم می فرماید :« از خدا بترسید و جز خیر و خوبی مگویید » ( نساء/9)
مقدمه
1. وجود غریزه جنسى و جذّابیت هر یک از مرد و زن براى یکدیگر، صلابت و قدرت جسمى برتر مرد و لطافت و ضعف جسمانى زن و علاقه بیشتر وى به تبرّج و خودنمایى در مقایسه با مرد، از امورى است که نمى توان انکار کرد. با توجه به این ویژگى ها، اگر زن بدون ضابطه، به هر شکل و قیافه اى در عرصه عمومى و در
محل کار و اداره حاضر شود و خود را در برابر دیدگان مردان به نمایش بگذارد، جامعه اى که محل کار و تلاش اقتصادى و تأمین نیازهاى مادى و کسب فضایل اخلاقى و کمالات معنوى است،2 به صحنه نمایش جذّابیت هاى جنسى و میدان تاخت و تاز امیال و شهوات تبدیل مى شود و این آثار مخرّب و زیان بارى در پى خواهد داشت.
حضور بى ضابطه زن در حوزه عمومى، نه تنها موفقیتى براى وى به ارمغان نخواهد آورد، بلکه کرامت انسانى و شخصیت واقعى او را نیز از بین خواهد برد و زن را طعمه دام صیادان شهوت پرست کرده، او را از قله بلند عزّت و کرامت، به پرتگاه ذلّت شهوت ساقط خواهد کرد. چنین زنى نه تنها نخواهد توانست در بعد مادى، همگام با مردان به تلاش و فعالیت اجتماعى بپردازد و از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 64
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد مشهد
موضوع :
استاد ارجمند :
جناب آقای غلامرضا ناظمی
گردآورندگان :
رسام مکرم – هومان مهدیخانی
زمستان 86
اداره آموزش و پرورش ناحیه 5 مشهد
نهضت سواد آموزی منطقه 3
عنوان :
مؤلف :
فاطمه فرازی فر
مشهد مقدس
بهار 86
چکیده
جوان – اسلام – پیامبر – ائمه – زنان - عاشورا – حماسه، حسین (ع) – زینب – راهنمایی – نصیحت – قرآن – نهضت – مهدی (عج) – معارف – اعتقاد – حسن خلق – مسائل شرعی – توبه – صبر- قناعت – مشکلات – اشتغال – ازدواج – ولایت – اهل بیت – داستان – حریم – پدر – مادر – خصوصی – عمومی – امانت – اراده – صبر – شکر – حیا – سخاوت – شجاعت – غیرت – مدرسه – خودنگهداری – باطل – حق – دانایی – احکام – بردباری – مدارا کننده – نا اهل – صفا – مسائل شرعی – معارف اخلاقی – معارف اعتقادی – عظمت – افکار – عواطف – متعهد – شکوفایی –
بنام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد
مقدمه
مدتی است که رسانه های جمعی متفق القول روی مسائلی مانند افزایش ضریب امنیت اجتماعی، مبارزه با مفاسد اجتماعی، مبارزه با بد حجابی، مبارزه با اراذل و اوباش، مانور داده و عملکرد نیروهای انتظامی و امنیتی را بیان می کنند. اگر به عمق و ژرفای قضیه بنگریم مخاطبین این طرح، همه جوانانی هستند که به عنوان نیروی کارآمد می توانند هر یک چرخی از چرخهای این مملکت را به حرکت در آورند اما ...
در این مقوله سعی بر این است که ان شاء ا... با دید باز به این مسئله پرداخته و با تقسیم بندی شرایط و اوضاع و احوال و فرهنگها و نقل قول بزرگان دینی خط مشی را مشخص و راهکارهای ارائه شده را جمع بندی کنیم تا بتوانیم جامعه ای شاداب، سالم و باطراوت را ترسیم نماییم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 64
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد مشهد
موضوع :
استاد ارجمند :
جناب آقای غلامرضا ناظمی
گردآورندگان :
رسام مکرم – هومان مهدیخانی
زمستان 86
اداره آموزش و پرورش ناحیه 5 مشهد
نهضت سواد آموزی منطقه 3
عنوان :
مؤلف :
فاطمه فرازی فر
مشهد مقدس
بهار 86
چکیده
جوان – اسلام – پیامبر – ائمه – زنان - عاشورا – حماسه، حسین (ع) – زینب – راهنمایی – نصیحت – قرآن – نهضت – مهدی (عج) – معارف – اعتقاد – حسن خلق – مسائل شرعی – توبه – صبر- قناعت – مشکلات – اشتغال – ازدواج – ولایت – اهل بیت – داستان – حریم – پدر – مادر – خصوصی – عمومی – امانت – اراده – صبر – شکر – حیا – سخاوت – شجاعت – غیرت – مدرسه – خودنگهداری – باطل – حق – دانایی – احکام – بردباری – مدارا کننده – نا اهل – صفا – مسائل شرعی – معارف اخلاقی – معارف اعتقادی – عظمت – افکار – عواطف – متعهد – شکوفایی –
بنام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد
مقدمه
مدتی است که رسانه های جمعی متفق القول روی مسائلی مانند افزایش ضریب امنیت اجتماعی، مبارزه با مفاسد اجتماعی، مبارزه با بد حجابی، مبارزه با اراذل و اوباش، مانور داده و عملکرد نیروهای انتظامی و امنیتی را بیان می کنند. اگر به عمق و ژرفای قضیه بنگریم مخاطبین این طرح، همه جوانانی هستند که به عنوان نیروی کارآمد می توانند هر یک چرخی از چرخهای این مملکت را به حرکت در آورند اما ...
در این مقوله سعی بر این است که ان شاء ا... با دید باز به این مسئله پرداخته و با تقسیم بندی شرایط و اوضاع و احوال و فرهنگها و نقل قول بزرگان دینی خط مشی را مشخص و راهکارهای ارائه شده را جمع بندی کنیم تا بتوانیم جامعه ای شاداب، سالم و باطراوت را ترسیم نماییم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
برهان نظم از منظر شهید مطهری: مقدمه: عمومی ترین و ساده ترین طریقت در اثبات وجود خداوند برهانی است که از آن به برهان نظم یا غایت شناختی یاد می کنند. معمول ترین ادله بر وجود خداوند در تمامی ادیان و مذاهب الهی در طول تاریخ همواره برهان نظم بوده است. از این رو چه در تفکر اسلامی و چه در تفکر غربی مناظرات و جدلهای فراوانی حول این برهان شده است. بسیاری بر این اعتقادند که برهان نظم اساسا یک برهان فلسفی نیست بلکه ریشه و پایه ی تجربی دارد. زیرا اساس شکل گیری برهان نظم را روش تمثیل می دانند. از اینرو ادله ی نظم را دارای استحکام کمتری نسبت به سایر براهین خداشناختی می دانند. ویلیام پالی معاون اسقف کارلیسل و فیلسوف برجسته ی قرن هجدهم برهان نظم را در کتاب " الاهیات طبیعی " اینگونه تقریر کرده است: " فرض کنید در حال عبور از صحرایی پای من به سنگی برخورد کند و با این سوال رو برو شوم که چگونه این سنگ در آنجا قرار گرفته است. ممکن است پاسخ دهم که تا آنجا که من می دانم، این سنگ همواره اینجا بوده است. احتمالا اثبات نامعقول بودن این پاسخ چندان آسان نخواهد بود. اما فرض کنید که بر روی زمین ساعتی یافته ام و باید بررسی شود که بودن ساعت در آن مکان چگونه اتفاق افتاده است. بسیار بعید است که پاسخ قبلی به ذهن من خطور کند. یعنی اینکه تا آنجا که می دانم این ساعت همواره اینجا بوده است. اما چرا این جواب نباید آنگونه که برای سنگ مفید بود برای ساعت مفید باشد؟ چرا جواب مذکور آنگونه که در مورد اول قابل قبول بود در مورد دوم پذیرفتنی نیست؟ تنها دلیل آن است که وقتی ساعت را وارسی می کنیم می بینیم اجزای گوناگون آن برای هدفی پرداخته و به یکدیگر مرتبط شده اند. ( چیزی که در مورد سنگ نمی توان کشف نمود. ) مثلا این هدف که اجزای مذکور آنگونه طرح ریزی و به هم پیوند داه شده اند که تولید حرکت کنند و حرکت مذکور چنان تنظیم شده است که زمان را در شبانه روز نشان دهد. یعنی اگر اجزای مختلف به گونه ای متفاوت از آنچه هستند ساخته می شدند، مثلا در اندازه ای متفاوت با آنچه که دارند یا به هر روش یا ترتیب دیگری غیر از وضعیت کنونی تعبیه شده بودند، در این صورت یا اساسا هیچ حرکتی در ساعت به وقوع نمی پیوست و یا هیچ حرکتی که تامین کننده ی کاربرد کنونی آن باشد، واقع نمی شد. " در حقیقت پالی برهان خود را اینگونه مطرح می کند: او می پرسد اگر ساعتی را در بیابان ببینید در مورد آن چه فکری می کنید؟ مسلما هیچوقت فکر شما به این سمت سوق پیدا نمی کند که به طور اتفاقی این ساعت در بیابان و با کمک پدیده های طبیعی ساخته شده است. بلکه تصور می کنید این ساعت با این نظم و هماهنگی بین اعضایش باید صانعی آگاه و مدبر داشته باشد. زیرا عوامل طبیعی دارای خصیصه و ابزار مناسبی برای ایجاد این تدبیر نیستند. مهمترین عاملی که وجود صانع را تایید می کند وجود هدف و غایت به خصوصی ( نمایش زمان ) برای این شئ است که تعیین آن تنها از عهده ی شعوری آگاه بر می آید و امکان شکل گیری تصادفی این ساعت را منتفی می کند. بدین سبب حتی اگر هماهنگی و نظم موجود در شئ تصادفی و وابسته به خصائل ذاتی طبیعت باشد غایتمندی آن تنها می تواند معلول شعوری مدبر باشد. بنابراین هماهنگی ای که غایتمند باشد دلالت بر وجود ناظمی آگاه دارد و این هماهنگی متناسب با نوع و میزان آگاهی و تدبیر ناظم است. در نتیجه نظم گسترده تر حاکی از وجود ناظم آگاه تر است. با توجه به این دانسته ها پیلی به اقامه ی برهانی می پردازد: 1- هر نظمی (هماهنگی غایتمندی ) دال بر وجود ناظمی است و نظم گسترده تر حاکی از وجود ناظم بزرگتر است. 2- با توجه و دقت به ساختار اجزای عالم به این نتیجه می رسیم که نظمی بس عظیم و سترگ در عالم موجوداست. 3- بنابراین وجود عالم حاکی از وجود ناظم بزرگی است. روش تمثیل در تفکر غربی دست مایه ی انتقادات محکم بسیاری از فیلسوفان برجسته ی اروپایی شد و این باعث شد تا از قدرت برهان نظم به مرور زمان بیشتر و بیشتر کاسته شود. بسیاری از فلاسفه از هیوم گرفته تا میل و راسل معتقد بودند که تمثیل مورد استفاده در برهان نظم از لحاظ منطقی، قیاس معتبری نیست و مسلما نمی تواند ضامن یک نتیجه ی یقینی و الزامی باشد. آنها معتقد هستند استفاده از روش تمثیل تنها در شرایطی مقدور است که بتوان از منظر موضوع مورد بحث شباهتی اساسی بین مثال مطرح شده و شئ مورد بررسی پیدا کرد و اگر شباهت اساسی و مبتنی بر موضوع مورد بحث یافت نشود کارآمد نخواهد بود. نظر آنها این است که در برهان نظم این شباهت اساسی میان ساختار عالم و اشیاء مورد بررسی، مانند ساعت مصداق پیدا نمی کند.آنها این عدم شباهت را در نوع تجربه ای می داند که ما از عالم و اشیای مثال زده شده (مثلا ساعت ) داریم. در نگاه این دسته از فلاسفه، تجربه ی ما نسبت به ساعت و دیگر ابزار و مصنوعات انسان ساز پیشینی است اما مسلما ما چنین تجربه ای نسبت به عالم نداریم. مقصود از تجربه ی پیشینی حافظه ی ما درباره ی منشا شئ مورد نظر است. مثلا ما به خوبی می دانیم که ساعت شئی انسان ساز است زیرا واجد این تجربه هستیم که همیشه ساعتها به دست انسان ساخته شده اند و هیچ وقت خلاف این، مشاهده یا گزارش نشده است. بنابراین ذهن ما به روش استقراء و با تکیه بر تجربیات قبلی نتیجه می گیرد که ساعت شئی انسان ساز است و این می تواند ناشی از نظم ذاتی موجود در ساعت نباشد و فقط تجربه ی پیشینیمان ما را به این نتیجه برساند. اما ما هیچ وقت ناظر پیدایش جهان نبوده ایم که چنین تجربه ی پیشینی ای داشته باشیم. در نتیجه دلیلی وجود ندارد که بر مبنای آن نتیجه بگیریم در جهان نوعی نظم ذاتی غایتمند وجود دارد که مصنوع شعور آگاه و مدبر است. از اینرو این عدم مشابهت ضعف بزرگی در برهان نظم به حساب می آید. این دیدگاه خدشه ای به روش استقرائی برهان نظم وارد نمی کند و تنها روش تمثیل را از لحاظ منطقی نامعتبر می شمارد. در نتیجه می توان پذیرفت که احتمال شکل گیری تصادفی عالم بعید است و این هماهنگی و دقت موجود در پدیده ها باید هدفمند باشد. این انتقاد موجب می شود که دیگر دلیلی برای قائل شدن به علت فاعلی برای پدیده های عالم نداشته باشیم و احتمال قائم به ذات بودن پدیده ها را منتفی نشماریم در حالی که فلسفه ی الهی علت غایی را متضمن وجود علت فاعلی قائم به غیر می داند. برای مثال دیوید هیوم، فیلسوف تجربه گرای انگلیسی در کتاب " محاورات درباره ی دین طبیعی " از زبان فیلون شکاک که مظهر دیدگاههای شک گرایانه ی خود هیوم است نظریه ی کلئانتس، شخصیت دیگر داستان را که به برهان نظم معتقد است، چنین نقد می کند: " اگر ما خانه ای ببینیم، کلئانتس! با بزرگترین یقین و اطمینان نتیجه می گیریم که آن خانه معمار یا بنایی داشته، زیرا این دقیقا آن نوع معلولی است که تجربه کرده ایم که از آن نوع علت ناشی و صادر می شود. اما مطمانا تصدیق نخواهیم کرد که جهان چنین شباهتی به یک خانه دارد که ما بتوانیم با همان یقین و اطمینان، یک علت مشابه استنباط کنیم. یا بگوییم شباهت در اینجا تمام و کامل است. این عدم شباهت طوری روشن است که بیشترین ادعایی که می توانی بکنی فقط یک حدس و ظن و فرضی درباره ی یک علت مشابه است. ممکن است ماده، علاوه بر روح، در اصل منشا یا سرچشمه ی نظم در درون خود باشد و تصور اینکه چندین عنصر به واسطه ی یک علت درونی ناشناخته ممکن است به عالی ترین نظم و ترتیب در آید، از تصور اینکه صور و معانی آنها در روح بزرگ جهانی به واسطه ی یک علت درونی ناشناخته ی همانند به نظم و ترتیب درآِید مشکل تر نیست. آیا کسی جدا به من خواهد گفت که یک جهان منظم باید ناشی از فکر و صنعتی انسان وار باشد، زیرا که ما آن را تجربه کرده ایم؟ برای محقق ساختن این استدلال لازم است که درباره ی مبدا جهانها تجربه داشته باشیم و مطمانا این کافی نیست که دیده باشیم که کشتی ها و شهرها ناشی از صنعت و اختراع انسانی است. ...آیا می توانی ادعا کنی که چنین شباهتی را میان ساخت یک خانه و پیدایش یک جهان نشان دهی؟ آیا طبیعت را در چنان وضعی همانند نخستین نظم و ترتیب عناصر دیده ای؟ آیا جهانها زیر چشم تو صورت پذیرفته اند وآیا فرصت و مجال آن را داشته ای که تمام پیشرفت ( فنومن ) را از نخستین ظهور نظم تا کمال نهایی آن مشاهده کنی؟ اگر داشته ای پس تجربه ی خود را ذکر کن و نظریه ی خویش را ارائه ده. ثانیا تو بنا به نظریه ی خودت دلیلی نداری برای اسناد کمال به خدا، یا برای این فرض که او از هر خطا و اشتباه یا بی نظمی در افعال خود منزه و مبرا است... لااقل باید اعتراف کنی که برای ما غیر ممکن است که با افکار و انظار محدود خود بگوییم که آیا این نظام اگر با سایر نظامهای ممکن و حتی واقعی مقایسه شود، شامل اشتباهات و خطاهای بزرگ است یا شایسته ی تحسین و تقدیری شگرف؟ آیا یک روستایی اگر " انئید " ( شعر حماسی ویرژیل ) برای او خوانده شود می تواند اظهار نظر کند که آن شعر مطلقا بی عیب است، یا مقام شایسته ی آن را در میان محصولات هوش انسانی تعیین کند در حالی که وی هیچ محصول دیگری هرگز ندیده