لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
مهارتهای شخصی در کسب و کار خانگی عبارتند از: 1- کنترل و نظم درونی - عقیده فرد نسبت به این که وی تحت کنترل وقایع خارجی یا داخلی هست یا خیر را مرکز کنترل مینامند. بیشتر کارآفرینان را دارای مرکز کنترل درونی توصیف نمودهاند. افراد با مرکز کنترل بیرونی معتقدند وقایعی که خارج از کنترل آنها هستند، سرنوشتشان را تعیین میکند. کارآفرینان موفق به خود ایمان دارند و موفقیت یا شکست را به سرنوشت، اقبال یا نیروهای مشابه نسبت نمیدهند. (احمد پورداریانی ، 1379، ص82) آنها همچنین این ویژگی را دارند که وقایع پیش آمده را برای خود قابل کنترل میدانند. (صمدآقایی، 1377،ص6)2- ریسک پذیری _ ریسک پذیری به معنای پذیرش و استقبال از خطرات حساب شده در کسب و کار میباشد. این ویژگی از ویژگیهایی است که در اکثر کارآفرینان وجود دارد. (صمدآقایی،1377) 3- نوآوری - نوآوری فرایند خلق چیزی جدید است که ارزش قابل توجهی برای فرد، گروه، سازمان، صنعت یا جامعه دارد. یکی از ویژگیهای شرکت و فرد کارآفرین نوآوربودن است. حل مسائل و پیگیری فرصتها به راهحلهایی نیاز دارد که بسیاری از آنها ممکن است مختص یک وضعیت خاص باشند. بنابراین خلاقیت و نوآوری حاصل از آن، برای بقاء و موفقیت شرکت امری حیاتی است. (هیگینز، 1381، ص18 و 19) 4- توانایی ادارة تغییر - ما در زمانی زندگی میکنیم که روند دگرگونی در فناوریها، با شتاب فراوان افزایش مییابد و موجهایی میآفریند که همه صنایع را دربر میگیرد. نمیتوان جلوی دگرگونیها و تغییرات را گرفت یا خود را از آنها پنهان کرد. باید نگاهها را بر آنها دوخته و برای رویایی با آنها آماده شد. برای مقابله با تغییرات عصر حاضر برنامهریزیها کاری از پیش نمیبرند و توان پیشبینی این گونه دگرگونیها را ندارند. البته این بدان معنا نیست که باید از برنامهریزی دست برداشت، بلکه باید همانند سازمانها و واحدهای آتش نشانی صورت گیرد، آنها نمیتوانند محل آتش سوزی را در آینده پیشبینی کنند ولی گروهی آنچنان توانمند و کارآمد آماده میسازند که میتوانند همانند رخدادهای عادی به هر پیشامد دشوار و پیش بینی نشدهای پاسخ مناسب دهند. بنابراین، کارآفرین نیز باید به همین صورت توانایی اداره تغییر را داشته باشد و بتواند تغییر جهت باد را تشخیص داده، مسیر مناسب را برگزیند. این توانایی برای ادامة آیندة کار کارآفرین بسیار مهم و حساس است. (خلاصه کتاب، 1382) 5- تغییرمحوری - دانشمندان و نظریه پردازان مدیریت و علوم رفتاری بر این عقیدهاند که شرایط بیرونی و درونی سازمان (یا شرکت) همواره در حال دگرگونی است. این دگرگونیها با سرعت انجام میپذیرد و تمامی سازمان را دربرمیگیرد. در بیرون سازمان شرایط محیطی معمولاً غیرثابت و در نوسان است. شرایط اقتصادی، هزینه و دسترسی به مواد و سرمایه لازم ، تکنولوژی تازه و قوانین و مقررات همگی به سرعت در حال تغییرند. در درون سازمان کارکنان تغییر میکنند و با خود اندیشهها و دانشهای تازه میآورند. (علوی، 1377) در چنین شرایطی کارآفرین یا مدیر به عنوان عامل تغییر همیشه با مسأله تغییر سر و کار دارد، زیرا تغییر امری اجتناب ناپذیر است. او باید در مقابل تغییر نگرشی مثبت داشته باشد و آمادة اعمال تغییر در مواقع لزوم باشد. (اساتید مدیریت، 1379) 6. پافشاری، مقاومت و پشتکار_ افراد موفق به نیروی پشتکار ایمان دارند. این یک باور است که پافشاری و مقاومت برای انجام یک کار همیشه با موفقیت همراه است. هیچ توفیق بزرگی بدون پشتکار و جدیت بی وقفه مقدور نمیشود. اگر به افرادی که در هر زمینه موفق شدهاند بنگریم، میبینیم که آنها لزوماً بهتر، با هوشتر، سریعتر و قویتر از دیگران نبودهاند، بلکه پشتکار و مقاومت بیشتری داشتهاند. یک کارآفرین نیز برای موفقیت در کار خود باید پشتکار و مقاومت لازم را داشته باشد. (نظری، 1382) 7. رهبری دوراندیشی _ دوراندیشی، قدرت دیدن همه چیز پیش از بهوقوع پیوستن آنها است پیتردراکر در کتاب خود «کنترل آشوب و هرج و مرج»مهارتی را شرح میدهد که یک مدیر و رهبر خوب به آن نیازمند است، این مهارت که برای کنترل دوران آشوب ضروری است همان دوراندیشی است. (برکر، 1380)
مهارتهای مدیریتی کارآفرینی عبارتند از:
1- برنامهریزی و تعیین اهداف _ برنامهریزی بدین معنی است که مدیر از قبل دربارة هدفها و اقدامات مورد نظر میاندیشد و کارها و اقدامات وی بر اساس یک روش ، برنامه یا منطق قرار دارد. برنامه باعث میشود که سازمان دارای هدفهای بلندمدت شود و مدیر برای دستیابی به این هدفها بهترین رویهها را اتخاذ نماید. (استونر، فری من و گیلبرت، 1379، ص12) 2- تصمیم گیری _ تصمیم گیری فراگرد گزینش شیوة عمل خاصی برای حل یک مسأله یا یک مشکل ویژه است. تصمیم گیری دو نوع است: تصمیم گیری معمول و با برنامه که مطابق با عادات، قواعد و یا رویههای مشخص اتخاذ میشود و تصمیمگیری غیرمعمول و بی برنامه که تصمیم گیری با مسائل و مشکلات غیرعادی سر و کار دارد.تصمیم گیری، برای یک مدیر یا کارآفرین فعالیتی حساس و پر اهمیت است. (هرسی و بلانچارد، 1379)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
ارزشیابی مهارتهای حرفهای معلمان دوره ابتدایی
این تحقیق به منظور ارزشیابی سطح تواناییها و مهارتهای حرفهای معلمان دوره ابتدایی و نیز یافتن نقاط قوت و ضعف این فرایند به منظور رفع نارساییها و بهبود کیفی روشهای تدریس در سطح شهر تهران انجام شد. افزون برآن رابطه برخی عوامل تأثیرگذار بر مهارتهای حرفهای معلمان چون جنس، سن، سطح تحصیلات، رشته تحصیلی، سابقه تدریس، شرایط فیزیکی و تعداد دانشآموزان کلاس، گذراندن دورههای آموزشی قبل و حین خدمت مورد سنجش قرار گرفت. برای بررسی رابطه بین مهارتهای حرفهای معلمان و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و نیز دستیابی به تفاوت مهارتهای حرفهای معلمان مناطق مورد مطالعه سؤالهایی مطرح شد.جامعهآماری مورد مطالعه این تحقیق را معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 85-1384 تشکیل میدهند. مهارتهای حرفهای 457 نفر از معلمان دوره ابتدایی از 5 منطقه (2- 5- 6- 13 و 16) و 54 واحد آموزشی که با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شده بودند مورد مطالعه قرار گرفت. 45 نفر از مدیران مدارس ابتدایی به پرسشنامههایی که برای نظرخواهی از آنان در مورد چگونگی مهارت معلمان در تدریس تدوین شده بود، پاسخ دادند. کلاسهای درس 45 نفر از معلمان نیز 3 بار مورد مشاهده و ارزیابی قرار گرفت. ابزارهای اندازهگیری متغیرهای تحقیق با در نظر گرفتن هدفهای طرح شامل سه فرم چکلیست مشاهده روش تدریس معلمان در کلاسهای علوم، ریاضی و فارسی و دو پرسشنامه شامل پرسشنامه معلمان و پرسشنامه مدیران بود. شاخص پیشرفت تحصیلی، میانگین معدل نمرههای دانشآموزان کلاسهای مورد مطالعه در نیمسال اول سال تحصیلی (85-1384) بود. روایی محتوایی ابزارهای اندازهگیری متغیرها براساس نظر کارشناسی تعدادی از صاحب نظران تعلیم و تربیت و ناظر محترم طرح بررسی شد. اعتبار این ابزارها از طریق محاسبه ضریب آلفای کرانباخ (در مورد پرسشنامهها) و ضریب همبستگی بازآزمایی (چک لیست مشاهده تدریس معلمان) برآورد شد. ضرایب محاسبه شده در همه موارد بالاتر از 86/0 بود که از نظر ملاکهای روان سنجی مورد تأیید است. پس از جمعآوری دادههای مورد نیاز تحقیق، این دادهها با استفاده از بسته نرمافزاری SPSS با روشهای آماری مناسب (برحسب مورد، آمار توصیفی، آزمون t تک متغیری، آزمون گلموگراف - اسمیرونوف، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون چند متغیری) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتههای این بررسی که از خودسنجی معلمان، نظرخواهی از مدیران درباره مهارت حرفهای معلمان، و مشاهده روش تدریس معلمان در کلاسهای درس علوم، ریاضی و فارسی توسط مشاهدهگران و محاسبه نمرههای حاصل از پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در کلاسهای مورد مطالعه به دستآمده است، نتایج زیر را نشان میدهد:• مهارتهای عمومی تدریس معلمان دوره ابتدایی از دیدگاه خود آنان و دیدگاه مدیران از ملاک تعیین شده (60 درصد مهارتهای عمومی) بالاتر است. مهارتهای عمومی تدریس معلمان براساس نتایج مشاهدهگران در کلاسهای درس ریاضی بالاتر از ملاک 60 درصد است. اما در کلاسهای درس علوم و فارسی با ملاک یاد شده تفاوت قابل ملاحظهای ندارد.• مهارتهای اختصاصی تدریس معلمان دوره ابتدایی، از دیدگاه خود آنان و مدیران، بالاتر از حد متوسط ملاک است. اما سطح مهارتهای اختصاصی معلمان در کلاسهای درس علوم، ریاضی و فارسی از دید مشاهدهگران، با میانگین ملاک مورد انتظار تفاوت قابل ملاحظهای ندارد.• نتایج حاصل از خودسنجی معلمان نشان داد که سطح مهارت معلمان در تحقق هدفهای مهارتی، نگرشی و دانشی از حداقل ملاک مورد سنجش این تحقیق (60 درصد مورد انتظار) بالاتر است.• براساس نظر مشاهدهگران از مشاهده تدریس معلمان در کلاسهای علوم، معلمان دوره ابتدایی تنها در دستیابی به هدفهای نگرشی موفق بودهاند. اما در رسیدن به هدفهای مهارتی و دانشی بهحداقل ملاک قابل قبول دست یافتهاند.نتایج حاصل از مشاهده تدریس معلمان در کلاسهای ریاضی، حاکی از آن است که معلمان تاحدی به هدفهای نگرشی و دانشی دستیافتهاند، ولی در رسیدن به هدفهای مهارتی موفق نبودهاند.براساس نظر مشاهدهگران از مشاهده تدریس معلمان در کلاسهای فارسی، معلمان تنها در رسیدن بههدفهای نگرشی موفق بودهاند. مهارتهای دانشی آنان تقریباً نزدیک ملاک 60 درصد مورد انتظار است. اما به حداقل ملاک قابل قبول هدفهای مهارتی دست نیافتهاند.• در مهارتهای عمومی معلمان، سهم عامل «تناسب تعداد دانشآموزان کلاس با روش تدریس معلمان» و در مهارتهای اختصاصی آنان سهم عامل «شرایط فیزیکی کلاس درس» بیش از عوامل دیگر است. بدین معنی که تناسب تعداد دانشآموزان در کلاس و نیز شرایط فیزیکی مطلوب کلاس درس موجب بکارگیری مهارت بیشتر در تدریس و از عوامل مهم و اثرگذار در مهارتهای عمومی و اختصاصی معلمان به شمار میرود. امکانات آموزشی کلاس درس رابطه مستقیمی با تحقق هدفهای آموزشی دارد.• براساس نظر مشاهدهگران همبستگی بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و مهارتهای عمومی و اختصاصی معلمان (کلاسهای علوم و فارسی) مثبت است. از این رو میتوان نتیجه گرفت که مهارتهای حرفهای معلمان با موفقیت دانشآموزان رابطه دارد. یعنی با افزایش مهارتهای عمومی و اختصاصی معلمان، پیشرفت تحصیلی دانشآموزان افزایش مییابد. از نظر مشاهدهگران بین مهارتهای عمومی و اختصاصی معلمان در کلاسهای ریاضی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه معکوس وجود دارد. • براساس گزارش مشاهدهگران در کلاسهای علوم و فارسی، همبستگی بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و هدفهای آموزشی مثبت است. این نتیجه نشان میدهد که هر اندازه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
ارزشیابی مهارتهای حرفهای معلمان دوره ابتدایی
این تحقیق به منظور ارزشیابی سطح تواناییها و مهارتهای حرفهای معلمان دوره ابتدایی و نیز یافتن نقاط قوت و ضعف این فرایند به منظور رفع نارساییها و بهبود کیفی روشهای تدریس در سطح شهر تهران انجام شد. افزون برآن رابطه برخی عوامل تأثیرگذار بر مهارتهای حرفهای معلمان چون جنس، سن، سطح تحصیلات، رشته تحصیلی، سابقه تدریس، شرایط فیزیکی و تعداد دانشآموزان کلاس، گذراندن دورههای آموزشی قبل و حین خدمت مورد سنجش قرار گرفت. برای بررسی رابطه بین مهارتهای حرفهای معلمان و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و نیز دستیابی به تفاوت مهارتهای حرفهای معلمان مناطق مورد مطالعه سؤالهایی مطرح شد.جامعهآماری مورد مطالعه این تحقیق را معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 85-1384 تشکیل میدهند. مهارتهای حرفهای 457 نفر از معلمان دوره ابتدایی از 5 منطقه (2- 5- 6- 13 و 16) و 54 واحد آموزشی که با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شده بودند مورد مطالعه قرار گرفت. 45 نفر از مدیران مدارس ابتدایی به پرسشنامههایی که برای نظرخواهی از آنان در مورد چگونگی مهارت معلمان در تدریس تدوین شده بود، پاسخ دادند. کلاسهای درس 45 نفر از معلمان نیز 3 بار مورد مشاهده و ارزیابی قرار گرفت. ابزارهای اندازهگیری متغیرهای تحقیق با در نظر گرفتن هدفهای طرح شامل سه فرم چکلیست مشاهده روش تدریس معلمان در کلاسهای علوم، ریاضی و فارسی و دو پرسشنامه شامل پرسشنامه معلمان و پرسشنامه مدیران بود. شاخص پیشرفت تحصیلی، میانگین معدل نمرههای دانشآموزان کلاسهای مورد مطالعه در نیمسال اول سال تحصیلی (85-1384) بود. روایی محتوایی ابزارهای اندازهگیری متغیرها براساس نظر کارشناسی تعدادی از صاحب نظران تعلیم و تربیت و ناظر محترم طرح بررسی شد. اعتبار این ابزارها از طریق محاسبه ضریب آلفای کرانباخ (در مورد پرسشنامهها) و ضریب همبستگی بازآزمایی (چک لیست مشاهده تدریس معلمان) برآورد شد. ضرایب محاسبه شده در همه موارد بالاتر از 86/0 بود که از نظر ملاکهای روان سنجی مورد تأیید است. پس از جمعآوری دادههای مورد نیاز تحقیق، این دادهها با استفاده از بسته نرمافزاری SPSS با روشهای آماری مناسب (برحسب مورد، آمار توصیفی، آزمون t تک متغیری، آزمون گلموگراف - اسمیرونوف، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون چند متغیری) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتههای این بررسی که از خودسنجی معلمان، نظرخواهی از مدیران درباره مهارت حرفهای معلمان، و مشاهده روش تدریس معلمان در کلاسهای درس علوم، ریاضی و فارسی توسط مشاهدهگران و محاسبه نمرههای حاصل از پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در کلاسهای مورد مطالعه به دستآمده است، نتایج زیر را نشان میدهد:• مهارتهای عمومی تدریس معلمان دوره ابتدایی از دیدگاه خود آنان و دیدگاه مدیران از ملاک تعیین شده (60 درصد مهارتهای عمومی) بالاتر است. مهارتهای عمومی تدریس معلمان براساس نتایج مشاهدهگران در کلاسهای درس ریاضی بالاتر از ملاک 60 درصد است. اما در کلاسهای درس علوم و فارسی با ملاک یاد شده تفاوت قابل ملاحظهای ندارد.• مهارتهای اختصاصی تدریس معلمان دوره ابتدایی، از دیدگاه خود آنان و مدیران، بالاتر از حد متوسط ملاک است. اما سطح مهارتهای اختصاصی معلمان در کلاسهای درس علوم، ریاضی و فارسی از دید مشاهدهگران، با میانگین ملاک مورد انتظار تفاوت قابل ملاحظهای ندارد.• نتایج حاصل از خودسنجی معلمان نشان داد که سطح مهارت معلمان در تحقق هدفهای مهارتی، نگرشی و دانشی از حداقل ملاک مورد سنجش این تحقیق (60 درصد مورد انتظار) بالاتر است.• براساس نظر مشاهدهگران از مشاهده تدریس معلمان در کلاسهای علوم، معلمان دوره ابتدایی تنها در دستیابی به هدفهای نگرشی موفق بودهاند. اما در رسیدن به هدفهای مهارتی و دانشی بهحداقل ملاک قابل قبول دست یافتهاند.نتایج حاصل از مشاهده تدریس معلمان در کلاسهای ریاضی، حاکی از آن است که معلمان تاحدی به هدفهای نگرشی و دانشی دستیافتهاند، ولی در رسیدن به هدفهای مهارتی موفق نبودهاند.براساس نظر مشاهدهگران از مشاهده تدریس معلمان در کلاسهای فارسی، معلمان تنها در رسیدن بههدفهای نگرشی موفق بودهاند. مهارتهای دانشی آنان تقریباً نزدیک ملاک 60 درصد مورد انتظار است. اما به حداقل ملاک قابل قبول هدفهای مهارتی دست نیافتهاند.• در مهارتهای عمومی معلمان، سهم عامل «تناسب تعداد دانشآموزان کلاس با روش تدریس معلمان» و در مهارتهای اختصاصی آنان سهم عامل «شرایط فیزیکی کلاس درس» بیش از عوامل دیگر است. بدین معنی که تناسب تعداد دانشآموزان در کلاس و نیز شرایط فیزیکی مطلوب کلاس درس موجب بکارگیری مهارت بیشتر در تدریس و از عوامل مهم و اثرگذار در مهارتهای عمومی و اختصاصی معلمان به شمار میرود. امکانات آموزشی کلاس درس رابطه مستقیمی با تحقق هدفهای آموزشی دارد.• براساس نظر مشاهدهگران همبستگی بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و مهارتهای عمومی و اختصاصی معلمان (کلاسهای علوم و فارسی) مثبت است. از این رو میتوان نتیجه گرفت که مهارتهای حرفهای معلمان با موفقیت دانشآموزان رابطه دارد. یعنی با افزایش مهارتهای عمومی و اختصاصی معلمان، پیشرفت تحصیلی دانشآموزان افزایش مییابد. از نظر مشاهدهگران بین مهارتهای عمومی و اختصاصی معلمان در کلاسهای ریاضی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه معکوس وجود دارد. • براساس گزارش مشاهدهگران در کلاسهای علوم و فارسی، همبستگی بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و هدفهای آموزشی مثبت است. این نتیجه نشان میدهد که هر اندازه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
ارزشیابی مهارتهای حرفهای معلمان دوره ابتدایی
این تحقیق به منظور ارزشیابی سطح تواناییها و مهارتهای حرفهای معلمان دوره ابتدایی و نیز یافتن نقاط قوت و ضعف این فرایند به منظور رفع نارساییها و بهبود کیفی روشهای تدریس در سطح شهر تهران انجام شد. افزون برآن رابطه برخی عوامل تأثیرگذار بر مهارتهای حرفهای معلمان چون جنس، سن، سطح تحصیلات، رشته تحصیلی، سابقه تدریس، شرایط فیزیکی و تعداد دانشآموزان کلاس، گذراندن دورههای آموزشی قبل و حین خدمت مورد سنجش قرار گرفت. برای بررسی رابطه بین مهارتهای حرفهای معلمان و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و نیز دستیابی به تفاوت مهارتهای حرفهای معلمان مناطق مورد مطالعه سؤالهایی مطرح شد.جامعهآماری مورد مطالعه این تحقیق را معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 85-1384 تشکیل میدهند. مهارتهای حرفهای 457 نفر از معلمان دوره ابتدایی از 5 منطقه (2- 5- 6- 13 و 16) و 54 واحد آموزشی که با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شده بودند مورد مطالعه قرار گرفت. 45 نفر از مدیران مدارس ابتدایی به پرسشنامههایی که برای نظرخواهی از آنان در مورد چگونگی مهارت معلمان در تدریس تدوین شده بود، پاسخ دادند. کلاسهای درس 45 نفر از معلمان نیز 3 بار مورد مشاهده و ارزیابی قرار گرفت. ابزارهای اندازهگیری متغیرهای تحقیق با در نظر گرفتن هدفهای طرح شامل سه فرم چکلیست مشاهده روش تدریس معلمان در کلاسهای علوم، ریاضی و فارسی و دو پرسشنامه شامل پرسشنامه معلمان و پرسشنامه مدیران بود. شاخص پیشرفت تحصیلی، میانگین معدل نمرههای دانشآموزان کلاسهای مورد مطالعه در نیمسال اول سال تحصیلی (85-1384) بود. روایی محتوایی ابزارهای اندازهگیری متغیرها براساس نظر کارشناسی تعدادی از صاحب نظران تعلیم و تربیت و ناظر محترم طرح بررسی شد. اعتبار این ابزارها از طریق محاسبه ضریب آلفای کرانباخ (در مورد پرسشنامهها) و ضریب همبستگی بازآزمایی (چک لیست مشاهده تدریس معلمان) برآورد شد. ضرایب محاسبه شده در همه موارد بالاتر از 86/0 بود که از نظر ملاکهای روان سنجی مورد تأیید است. پس از جمعآوری دادههای مورد نیاز تحقیق، این دادهها با استفاده از بسته نرمافزاری SPSS با روشهای آماری مناسب (برحسب مورد، آمار توصیفی، آزمون t تک متغیری، آزمون گلموگراف - اسمیرونوف، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون چند متغیری) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتههای این بررسی که از خودسنجی معلمان، نظرخواهی از مدیران درباره مهارت حرفهای معلمان، و مشاهده روش تدریس معلمان در کلاسهای درس علوم، ریاضی و فارسی توسط مشاهدهگران و محاسبه نمرههای حاصل از پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در کلاسهای مورد مطالعه به دستآمده است، نتایج زیر را نشان میدهد:• مهارتهای عمومی تدریس معلمان دوره ابتدایی از دیدگاه خود آنان و دیدگاه مدیران از ملاک تعیین شده (60 درصد مهارتهای عمومی) بالاتر است. مهارتهای عمومی تدریس معلمان براساس نتایج مشاهدهگران در کلاسهای درس ریاضی بالاتر از ملاک 60 درصد است. اما در کلاسهای درس علوم و فارسی با ملاک یاد شده تفاوت قابل ملاحظهای ندارد.• مهارتهای اختصاصی تدریس معلمان دوره ابتدایی، از دیدگاه خود آنان و مدیران، بالاتر از حد متوسط ملاک است. اما سطح مهارتهای اختصاصی معلمان در کلاسهای درس علوم، ریاضی و فارسی از دید مشاهدهگران، با میانگین ملاک مورد انتظار تفاوت قابل ملاحظهای ندارد.• نتایج حاصل از خودسنجی معلمان نشان داد که سطح مهارت معلمان در تحقق هدفهای مهارتی، نگرشی و دانشی از حداقل ملاک مورد سنجش این تحقیق (60 درصد مورد انتظار) بالاتر است.• براساس نظر مشاهدهگران از مشاهده تدریس معلمان در کلاسهای علوم، معلمان دوره ابتدایی تنها در دستیابی به هدفهای نگرشی موفق بودهاند. اما در رسیدن به هدفهای مهارتی و دانشی بهحداقل ملاک قابل قبول دست یافتهاند.نتایج حاصل از مشاهده تدریس معلمان در کلاسهای ریاضی، حاکی از آن است که معلمان تاحدی به هدفهای نگرشی و دانشی دستیافتهاند، ولی در رسیدن به هدفهای مهارتی موفق نبودهاند.براساس نظر مشاهدهگران از مشاهده تدریس معلمان در کلاسهای فارسی، معلمان تنها در رسیدن بههدفهای نگرشی موفق بودهاند. مهارتهای دانشی آنان تقریباً نزدیک ملاک 60 درصد مورد انتظار است. اما به حداقل ملاک قابل قبول هدفهای مهارتی دست نیافتهاند.• در مهارتهای عمومی معلمان، سهم عامل «تناسب تعداد دانشآموزان کلاس با روش تدریس معلمان» و در مهارتهای اختصاصی آنان سهم عامل «شرایط فیزیکی کلاس درس» بیش از عوامل دیگر است. بدین معنی که تناسب تعداد دانشآموزان در کلاس و نیز شرایط فیزیکی مطلوب کلاس درس موجب بکارگیری مهارت بیشتر در تدریس و از عوامل مهم و اثرگذار در مهارتهای عمومی و اختصاصی معلمان به شمار میرود. امکانات آموزشی کلاس درس رابطه مستقیمی با تحقق هدفهای آموزشی دارد.• براساس نظر مشاهدهگران همبستگی بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و مهارتهای عمومی و اختصاصی معلمان (کلاسهای علوم و فارسی) مثبت است. از این رو میتوان نتیجه گرفت که مهارتهای حرفهای معلمان با موفقیت دانشآموزان رابطه دارد. یعنی با افزایش مهارتهای عمومی و اختصاصی معلمان، پیشرفت تحصیلی دانشآموزان افزایش مییابد. از نظر مشاهدهگران بین مهارتهای عمومی و اختصاصی معلمان در کلاسهای ریاضی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه معکوس وجود دارد. • براساس گزارش مشاهدهگران در کلاسهای علوم و فارسی، همبستگی بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و هدفهای آموزشی مثبت است. این نتیجه نشان میدهد که هر اندازه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
مهارتهای شخصی در کسب و کار خانگی عبارتند از: 1- کنترل و نظم درونی - عقیده فرد نسبت به این که وی تحت کنترل وقایع خارجی یا داخلی هست یا خیر را مرکز کنترل مینامند. بیشتر کارآفرینان را دارای مرکز کنترل درونی توصیف نمودهاند. افراد با مرکز کنترل بیرونی معتقدند وقایعی که خارج از کنترل آنها هستند، سرنوشتشان را تعیین میکند. کارآفرینان موفق به خود ایمان دارند و موفقیت یا شکست را به سرنوشت، اقبال یا نیروهای مشابه نسبت نمیدهند. (احمد پورداریانی ، 1379، ص82) آنها همچنین این ویژگی را دارند که وقایع پیش آمده را برای خود قابل کنترل میدانند. (صمدآقایی، 1377،ص6)2- ریسک پذیری _ ریسک پذیری به معنای پذیرش و استقبال از خطرات حساب شده در کسب و کار میباشد. این ویژگی از ویژگیهایی است که در اکثر کارآفرینان وجود دارد. (صمدآقایی،1377) 3- نوآوری - نوآوری فرایند خلق چیزی جدید است که ارزش قابل توجهی برای فرد، گروه، سازمان، صنعت یا جامعه دارد. یکی از ویژگیهای شرکت و فرد کارآفرین نوآوربودن است. حل مسائل و پیگیری فرصتها به راهحلهایی نیاز دارد که بسیاری از آنها ممکن است مختص یک وضعیت خاص باشند. بنابراین خلاقیت و نوآوری حاصل از آن، برای بقاء و موفقیت شرکت امری حیاتی است. (هیگینز، 1381، ص18 و 19) 4- توانایی ادارة تغییر - ما در زمانی زندگی میکنیم که روند دگرگونی در فناوریها، با شتاب فراوان افزایش مییابد و موجهایی میآفریند که همه صنایع را دربر میگیرد. نمیتوان جلوی دگرگونیها و تغییرات را گرفت یا خود را از آنها پنهان کرد. باید نگاهها را بر آنها دوخته و برای رویایی با آنها آماده شد. برای مقابله با تغییرات عصر حاضر برنامهریزیها کاری از پیش نمیبرند و توان پیشبینی این گونه دگرگونیها را ندارند. البته این بدان معنا نیست که باید از برنامهریزی دست برداشت، بلکه باید همانند سازمانها و واحدهای آتش نشانی صورت گیرد، آنها نمیتوانند محل آتش سوزی را در آینده پیشبینی کنند ولی گروهی آنچنان توانمند و کارآمد آماده میسازند که میتوانند همانند رخدادهای عادی به هر پیشامد دشوار و پیش بینی نشدهای پاسخ مناسب دهند. بنابراین، کارآفرین نیز باید به همین صورت توانایی اداره تغییر را داشته باشد و بتواند تغییر جهت باد را تشخیص داده، مسیر مناسب را برگزیند. این توانایی برای ادامة آیندة کار کارآفرین بسیار مهم و حساس است. (خلاصه کتاب، 1382) 5- تغییرمحوری - دانشمندان و نظریه پردازان مدیریت و علوم رفتاری بر این عقیدهاند که شرایط بیرونی و درونی سازمان (یا شرکت) همواره در حال دگرگونی است. این دگرگونیها با سرعت انجام میپذیرد و تمامی سازمان را دربرمیگیرد. در بیرون سازمان شرایط محیطی معمولاً غیرثابت و در نوسان است. شرایط اقتصادی، هزینه و دسترسی به مواد و سرمایه لازم ، تکنولوژی تازه و قوانین و مقررات همگی به سرعت در حال تغییرند. در درون سازمان کارکنان تغییر میکنند و با خود اندیشهها و دانشهای تازه میآورند. (علوی، 1377) در چنین شرایطی کارآفرین یا مدیر به عنوان عامل تغییر همیشه با مسأله تغییر سر و کار دارد، زیرا تغییر امری اجتناب ناپذیر است. او باید در مقابل تغییر نگرشی مثبت داشته باشد و آمادة اعمال تغییر در مواقع لزوم باشد. (اساتید مدیریت، 1379) 6. پافشاری، مقاومت و پشتکار_ افراد موفق به نیروی پشتکار ایمان دارند. این یک باور است که پافشاری و مقاومت برای انجام یک کار همیشه با موفقیت همراه است. هیچ توفیق بزرگی بدون پشتکار و جدیت بی وقفه مقدور نمیشود. اگر به افرادی که در هر زمینه موفق شدهاند بنگریم، میبینیم که آنها لزوماً بهتر، با هوشتر، سریعتر و قویتر از دیگران نبودهاند، بلکه پشتکار و مقاومت بیشتری داشتهاند. یک کارآفرین نیز برای موفقیت در کار خود باید پشتکار و مقاومت لازم را داشته باشد. (نظری، 1382) 7. رهبری دوراندیشی _ دوراندیشی، قدرت دیدن همه چیز پیش از بهوقوع پیوستن آنها است پیتردراکر در کتاب خود «کنترل آشوب و هرج و مرج»مهارتی را شرح میدهد که یک مدیر و رهبر خوب به آن نیازمند است، این مهارت که برای کنترل دوران آشوب ضروری است همان دوراندیشی است. (برکر، 1380)
مهارتهای مدیریتی کارآفرینی عبارتند از:
1- برنامهریزی و تعیین اهداف _ برنامهریزی بدین معنی است که مدیر از قبل دربارة هدفها و اقدامات مورد نظر میاندیشد و کارها و اقدامات وی بر اساس یک روش ، برنامه یا منطق قرار دارد. برنامه باعث میشود که سازمان دارای هدفهای بلندمدت شود و مدیر برای دستیابی به این هدفها بهترین رویهها را اتخاذ نماید. (استونر، فری من و گیلبرت، 1379، ص12) 2- تصمیم گیری _ تصمیم گیری فراگرد گزینش شیوة عمل خاصی برای حل یک مسأله یا یک مشکل ویژه است. تصمیم گیری دو نوع است: تصمیم گیری معمول و با برنامه که مطابق با عادات، قواعد و یا رویههای مشخص اتخاذ میشود و تصمیمگیری غیرمعمول و بی برنامه که تصمیم گیری با مسائل و مشکلات غیرعادی سر و کار دارد.تصمیم گیری، برای یک مدیر یا کارآفرین فعالیتی حساس و پر اهمیت است. (هرسی و بلانچارد، 1379)