لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
تعیین موقعیت بهینه مهار بازویی در ساختمان های بلند
مرتضی کاظمی تربقان،دانشجوی کارشناسی ارشد سازه،دانشگاه علوم وفنون مازندران
چکیـده
سازه های بلند دارای فرم های سازه ای مختلفی می باشد.یکی از این فرمهای سازهای، سازههای با مهار بازویی میباشد این فرم سازهای دارای یک هسته مرکزی که متشکل از دیوارهای برشی و یا قابهای مهاربندی شده میباشد، که هسته مرکزی توسط خرپاهای بازو مانند یا شاه تیرهایی به نام مهار بازویی به ستونهای خارجی متصل میشود.این مهارها از چرخش هسته جلوگیری می کنند و باعث می شوند که تغییر مکان های جانبی و لنگر های هسته از حالتی که به تنهایی بارها را تحمل می کند کمتر گردد.از سازههایی که این فرم سازهای را دارا بودند میتوان به ساختمان WTC در آمریکا اشاره نمود.
در این پژوهش موقعیت بهینه مهار بازویی با استفاده از روشهای متعارف موجود درحالت های استفاده از یک و دو مهار بازویی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.همچنین تاثیر انواع بارگذاری جانبی بر این موقعیت بهینه نیز مورد ارزیابی واقع شده است.
پارامتری که مبنای تعیین این موقعیت بهینه قرارگرفته شده است،تغییر مکان جانبی بالای سازه می باشد.
کلمات کلیدی:مهار بازویی،قاب محیطی،هسته،موقعیت بهینه
مقدمـه
هنگامی که فرم سازهای،شامل قاب محیطی و هسته میباشد، جهت انتقال نیروها از قاب محیطی به هسته بایستی از یک تیر عمیق به نام مهار بازویی استفاده نمود. هنگامی که ساختمان تحت اثر بار افقی قرار میگیرد، مهارهای بازویی از چرخش هسته جلوگیری میکنند و باعث میشوند که تغییر مکانهای جانبی و لنگرهای هسته از حالتی که به تنهایی بارها را تحمل میکند کمتر گردد.یکی از مهم ترین مسا یل در این فرم سازه ای تعیین موقعیت بهینه مهار بازویی می باشد.در این پژوهش سعی شده است این موقعیت با استفاده از روش های متعارف موجود تعیین گردد.هم چنین اثر انواع بارگذاری بر موقعیت بهینه مهار بازویی مورد بررسی قرارگرفته شده است.نرم افزار استفاده شده جهت آنالیز ETABS می باشد.شایان ذکر است، پارامتری که مبنی تصمیمگیری در تعیین موقعیت بهینه مهار بازویی در این پژوهش قرار گرفته است، تغییر مکان افقی بالای سازه میباشد.
فرضیات آنالیـز
1ـ رفتار سازه الاستیک خطی در نظر گرفته شده است.
2ـ از سختی خمشی کفها صرفنظر شده است.
3ـ مهارهای بازویی به صورت صلب، به هسته و هسته به صورت صلب، به پی متصل شده است.
4ـ خواص هندسی مقطع هسته، ستونها و مهارهای بازویی، در راستای ارتفاع یکنواخت در نظر گرفته شده است.
5ـ مهار بازویی صلب در نظر گرفته شده است.
با فرضهایی انجام شده، مدل تحلیلی برای مثال مزبور، یک تیره طره مقید بوده، که میتوان از روشهای کلاسیک موقعیت بهینه مهار بازویی را تعیین نمود.
تعیین موقعیت بهینه مهار بازویی
در ابتدا، روابط کلی جهت تعیین موقعیت بهینه مهار بازویی ارائه شده است. و سپس این موقعیت بهینه در حالتهای مختلف و براساس روابط ارائه شده تعیین میگردد.
تعیین لنگرگیرداری اعمالی از مهار بازویی به هسته
برای نشان دادن روش آنالیز، از یک سازه با دو مهار بازویی استفاده شده است (شکل1). آنالیز سازههایی با کمتر یا بیشتر از دو مهار بازویی را نیز میتوان براساس همین روش محاسبه نمود.
جهت بدست آوردن لنگر گیرداری اعمالی از مهار بازویی به هسته، از روابط سازگاری تعادل بین چرخش هسته و چرخش مهار بازویی در هر تراز مهار بازویی استفاده میشود. چرخش هسته برحسب تغییر شکل خمشی آن، و چرخش مهاربازویی برحسب تغییر شکلهای محوری ستونها و خمش مهار تعریف میگردد. [1]
میزان چرخش هسته را میتوان با استفاده از روش لنگر ـ سطح در ترازهای مختلف تعیین نمود.
(1)
(2)
در روابط فوق:
EI = صلبیت خمشی کل هسته
H = ارتفاع کل هسته
= چرخش هسته در تراز 1
= چرخش هسته در تراز 2
= شدت بار افقی
و = فاصله مهارهای بازویی 1 و 2 از بالای هسته
و = لنگرهای گیرداری مهارهای بازویی 1 و 2 در اتصال به هسته.
چرخش مهارهای بازویی شامل دو مولفه میباشد: یک چرخش ناشی از تغییر شکلهای محوری ستونها و یک چرخش، ناشی از خمش مهار بازویی. با توجه به فرض صلبیت مهار بازویی، چرخش ناشی از خمش مهار بازویی صفر میباشد. [2]
در نتیجه چرخش انتهای داخلی مهار بازویی در ترازهای مختلف را میتوان از روابط زیر تعیین نمود:
(3)
(4)
که در روابط فوق K عبارت است از
(5)
حال با مساوی قرار دادن چرخش هسته و مهارهای بازویی در ترازهای مختلف خواهیم داشت:
چرخش در تراز 1
چرخش در تراز 2
پس از سادهسازی روابط (6) و (7) و حل همزمان آنها میتوان مقادیرM1 و M2 را نیز محاسبه نمود
پس از تعیین لنگرهای گیرداری، لنگر موجود در هسته به صورت زیر بدست میآید:
(8)
تعیین تغییر مکان افقی
تغییر مکان افقی سازه را میتوان با استفاده از نمودار لنگر خمشی مربوط به هسته و از روش لنگر ـ سطح محاسبه نمود.
با توجه به اینکه محاسبه رابطه عمومی تغییر مکان در ارتفاع سازه بسیار پیچیده خواهد بود، لذا، تنها جابهجایی بالای سازه تعیین میشود. [3]
(9)
لازم به ذکر میباشد، جمله اول رابطه (9)، تغییر مکان بالای هسته ناشی از بار گسترده یکنواخت میباشد، و چنانچه نوع بارگذاری تغییر نماید، آن عبارت نیز تغییر خواهد نمود.
تعیین موقعیت بهینه مهار بازویی
برای تعیین موقعیت بهینه مهار بازویی بایستی محلی را پیدا نمود، که چنانچه مهار بازویی در آن محل قرار گیرد، تغییر مکان افقی بالای سازه کمترین مقدار خود را داشته باشد. تعیین این محل با حداکثر نمودن میزان کاهش جابهجایی[ دومین جمله سمت راست رابطه (9)] صورت میگیرد. [4]
برای یک سازه با دو مهار بازویی، دومین جمله رابطه تغییر مکان(رابطه 9) با مشتقگیری، ابتدا نسبت به و سپس نسبت به به حداکثر مقدار خود میرسد، در نتیجه:
(10 الف)
(10 ب)
با حل همزمان روابط(10) مقادیر و که مبین ترازهای بهینه مهارهای بازویی میباشند تعیین میشود.
تعیین موقعیت بهینه مهار بازویی دریک سازه تحت بار جانبی گسترده یکنواخت
بر طبق آنچه قبلاً توضیح داده شد میتوان موقعیت بهینه مهار بازویی در یک سازه تحت بار جانبی گسترده یکنواخت ( شکل2) را به صورت زیر تعیین نمود:
شکل 2 سازه با یک مهاربازویی تحت بار جانبی گسترده یکنواخت
با توجه به روابط ذکر شده تغییر مکان بالای سازه در این حالت برابر است با:
(11)
با مشتق گرفتن از رابطه (11) نسبت به x و برابر صفر قرار دادن آن، موقعیت بهینه مهار بازویی محاسبه میگردد.
(12)
حال جهت بررسی نتیجه بدست آمده از حالت تئوری و مدل واقعی، یک قاب صلب 50 طبقه، که در دهانه وسط آن یک دیوار برشی به عنوان هسته قرار دارد به وسیله نرمافزار مدل گردیده، و مهار بازویی در طبقات مختلف قرار داده شده و در هر یک از حالات تغییر مکان افقی بالای سازه اندازهگیری شده است. نتایج حاصل از این اندازهگیریها را میتوان در شکل (3) مشاهده نمود. جهت سهولت در مقایسه، نمودار برحسب تغییر مکان افقی بالای سازه هنگامی که مهار بازویی در آن تراز واقع شده باشد، مقیاس شده است در ادامه با توجه به اینکه از سختی خمشی کف صرفنظر شده است، یک مهار بازویی در بالای سازه قرار داده شده است، و مهار بازویی دیگر در ترازهای مختلف جابه جا شده است. که میتوان نتایج حاصل از این آنالیز را نیز در شکل (3) مشاهده نمود.
شکل 3 موقعیت بهینه مهار بازویی در یک سازه تحت بار جانبی یکنواخت
تعیین موقعیت بهینه مهار بازویی در سازه غیر یکنواخت
در مبحث قبل موقعیت بهینه مهار بازویی هنگامیکه سطح مقطع اعضا ثابت بود مورد بررسی واقع شد، ولی با توجه به اینکه استفاده از سطح مقطع ثابت باعث غیراقتصادی شدن سازه میگردد. به منظور مقایسه و درک اثر تغییر در سطح مقطع ستونها، در این قسمت همان سازه در نظر گرفته می شود،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
مهار خوردگی
مهار خوردگی در سیستم های سه فازی چاهها و لوله های گاز
خوردگی یکی از مشکلات عمده در صنایع نفت و گاز به شمار می آید که سالانه مبالغ هنگفتی، به خود اختصاص می دهد. وقفه در تولید، زیان هنگفتی چه از نظر تولید هیدروکربن و چه از نظر هزینه تعمیرات در پی خواهد داشت. بنابراین سلامت تجهیزات در طول عمر مفید آن ها یک مسأله اساسی به نظر می رسد. استفاده از بازدارنده های خوردگی سال هاست که به عنوان یکی از روش های کارآمد در صنایع نفت و گاز به کار گرفته می شود.بازدارنده ماده ای است که به تعداد کم به سیستم افزوده می شود تا واکنش شیمیایی را کند یا متوقف کند.بازدارنده های مورد استفاده در صنایع نفت و گاز معمولا از نوع تشکیل دهنده لایه سطحی (film former) هستند. این بازدارنده ها با سطح فلز واکنش مستقیم ندارند و با ایجاد لایه محافظی از مواد آلی قطبی برروی سطح فلز، سبب بازدارندگی می شوند. لایه مولکولی اولیه ممکن است پیوندهای قوی از طریق تبادل بار الکتریکی با سطح برقرار کند و به صورت شیمیایی جذب شود، اما لایه های بعدی از طریق پیوندهای ضعیف فیزیکی جذب لایه اول می شوند. وجود گروه های بلند هیدروکربنی، در مولکول های این بازدارنده یک سد فیزیکی در برابر ذرات خورنده به وجود می آورد. کارکرد دیگر بازدارنده ها، کاهش قابل ملاحظه جریان الکتریکی از طریق افزایش مقاومت اهمی می باشد.
در سال های اخیر استفاده از روش جدید تثبیت pH در سیستم های مختلف گاز مطرح شده است و برای اولین بار در ایران و در پارس جنوبی فاز دو و سه توسط شرکت توتال (TOTAL FINA ELF) مورد استفاده قرار گرفته است. اساس روش تثبیتpH استفاده از گلیکول می باشد. گلیکول به منظور جلوگیری از هیدراته شدن به سیستم افزوده می شود. تثبیت کننده به گلیکول غیراشباع افزوده می شود. این تثبیت کننده می تواند آلی یا معدنی باشد. این مواد مقدار pH را بالا می برند و سبب تشکیل رسوبات محافظ می شوند.افزایش pH در همه نقاط لوله تا یک مقدار موردنظر باعث تشکیل یک لایه محافظ و پایدار کربنات آهن یا سولفید آهن می شود که می توان سطوح داخلی خطوط لوله را در برابر خوردگی محافظت کند. تثبیت کننده در ساحل همراه با گلیکول بازیابی می شود و دوباره به سمت سکو (PLATFORM) فرستاده می شود.بعد از آن مقدار کمی افزودنی برای پایدار کردن سیستم و حصول محافظت کامل کافی است. در این مقاله روش های مختلف پیش گیری و روش جدید تثبیت pH تشریح می شود. یادآور ی می نماید که در تدوین این مقاله آقایان سعید نعمتی (کارشناس برنامه ریزی مجتمع گاز پارس جنوبی)، دکتر سیروس جوادپور و دکتر عباس علی نظربلند (استادان دانشکده مهندس دانشگاه شیراز) مؤلف را یاری کرده اند.
• روش های کنترل خوردگی
خوردگی در صنایع گاز به یکی از روش های زیر کنترل می شود:
• آلیاژهای مقاوم به خوردگی
• بازدارنده های خوردگی
• روش تثبیت
• آلیاژهای مقاوم به خوردگی
استفاده از آلیاژ مقاوم به خوردگی در خطوط لوله به هیچ صورت مقرون به صرفه نمی باشد. علی الخصوص در مورد لوله های طویل و بزرگ که مشکلات جوش و اتصالات نیز وجود دارد. این روش فقط در موارد خاص در خطوط لوله انتقال گاز به کار می رود.برای کنترل خوردگی داخلی خطوط لوله از جنس فولاد کربنی در یک سیستم چند فازی دو روش دیگر را می توان به کار برد.
• بازدارنده های خوردگی
از جمله راه های کاهش خوردگی استفاده از بازدارنده های خوردگی است. بازدارنده ماده ای است که به مقدار کم به سیستم افزوده می شود تا واکنش شیمیایی را کند یا متوقف کند. وقتی یک بازدارنده خوردگی به محیط خورنده اضافه می شود سرعت خوردگی را کاهش می دهد یا به صفر می رساند.اولین بار یک بازدارنده معدنی به آرسنیت سدیم برای بازدارندگی فولادهای کربنی در چاه های نفت مورد استفاده قرار گرفت تا از خوردگی CO2 جلوگیری کند، اما به دلیل پایین بودن بازده، رضایت بخش نبود، در نتیجه سایر بازدارنده ها مورد استفاده قرار گرفتند.در سال های 1945 تا 1950 خواص عالی ترکیبات قطبی با زنجیره های بلند کشف شد. این کشف روند آزمایش های مربوط به بازدارنده های آلی مورد استفاده در چاه ها و لوله های نفت و گاز را دگرگون ساخت.این بازدارنده ها از طریق ایجاد یک لایه محافظ سطحی مانع از نزدیک شدن ذرات خورنده به سطح فلز می شوند. به این نوع بازدارنده ها لایه ساز یا تشکیل دهنده سطحی (film forming) می گویند که اغلب پایه آمینی دارند.
• خصوصیات بازدارنده های خوردگی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مهارتهای مهار استرس
استرس، حقیقتی در زندگی است که هیچکس نمیتواند از آن اجتناب کند. استرس در واقع هر تغییری است که فرد باید خود را با آن سازگار کند. بنابراین هر موقعیت جدید یا تغییری در زندگی که به طریقی نیاز به سازگاری را مطرح میکند، میتواند موجب استرس شود. برخی از این تغییرات، کوچک و جزیی است و سازگاری چندانی را نمیطلبد ولی برخی دیگر تغییرات بزرگی را در زندگی به وجود آورده و مستلزم تلاش زیادی برای سازگاری مجدد هستند. شما درباره طرز برخورد با استرس چه میدانید؟
استرس، حقیقتی در زندگی است که هیچکس نمیتواند از آن اجتناب کند. استرس در واقع هر تغییری است که فرد باید خود را با آن سازگار کند. بنابراین هر موقعیت جدید یا تغییری در زندگی که به طریقی نیاز به سازگاری را مطرح میکند، میتواند موجب استرس شود. برخی از این تغییرات، کوچک و جزیی است و سازگاری چندانی را نمیطلبد ولی برخی دیگر تغییرات بزرگی را در زندگی به وجود آورده و مستلزم تلاش زیادی برای سازگاری مجدد هستند. شما درباره طرز برخورد با استرس چه میدانید؟
برای استرس، تعاریف گوناگونی ارایه شده که به دو نمونه آن اشاره میکنیم:
ـ در تعریف اول، استرس برانگیختگی ذهن و بدن در پاسخ به الزاماتی است که به آن تحمیل شده است بنابراین برانگیختگی یک بخش اجتنابناپذیر زندگی است و انسانها در بیشتر اوقات با درجهای از برانگیختگی فکر، احساس و عمل روبهرو هستند.
ـ در تعریف دوم، استرس، ارتباطی خاص میان شخص و محیط است که فرد آن را فراتر از منابع خود ارزیابی کرده و بهزیستی وی را به مخاطره میاندازد.
●عوامل استرسزا
استرسها از منابع گوناگونی سرچشمه گرفته و شامل عوامل اجتماعی، فیزیولوژیک، محیطی و روانشناختی هستند. عوامل اجتماعی مجموعهای از عوامل زندگی روزمره مانند فشارهای کاری و خانوادگی و مشکلات اجتماعی و اقتصادی مثل فقر هستند که موجب استرس میشوند. عوامل محیطی شامل ترافیک، آلودگی هوا و سوانح و بلایا هستند. عوامل فیزیولوژیک شامل تغییرات جسمی در دوران نوجوانی، تغذیه ضعیف، خواب بد و شیوه واکنش بدن به تهدیدات محیطی است و در نهایت، آخرین منبع استرس از افکار خود فرد سرچشمه میگیرد که شامل احساس و دیدگاه فرد درباره خود، نگرشهای وی نسبت به دیگران و تفسیرها و ارزیابیهای وی از موقعیتها و حوادث و رفتار دیگران است.
● مقابله با استرس
اگرچه استرس در زندگی همه انسانها وجود دارد و یک حقیقت اجتنابناپذیر در زندگی محسوب میشود ولی واکنشهای افراد نسبت به آن بسیار متفاوت است. دلیل این تفاوت، در نوع مقابله است. کسانی که هنگام رویارویی با استرس، از مقابلههای صحیح و سازگارانه استفاده میکنند، شدیدترین استرسها را نیز با موفقیت پشتسر میگذارند ولی کسانی که مقابلههای ناسازگار، ناکارآمد و مضر دارند، توان رویارویی با کوچکترین استرسها را نیز ندارند. مقابله دربرگیرنده تلاشها و کوششهای شناختی و رفتاری است که برای مدیریت عوامل بیرونی و درونی تنشزا و فراتر از منابع شخصی صورت میگیرد و هدف آن از بین بردن، برطرف کردن، به حداقل رساندن و یا تحمل استرس است. این تلاشها یا به صورت انجام فعالیت یا کاری است و یا به شکل فعالیتهای ذهنی و روانی است. مقابله با استرس شامل مراحل گوناگونی است و افراد در رویارویی با موقعیتهای دشوار از چند مرحله میگذرند
ـ ارزیابی عامل استرسزا: در این مرحله، فرد بر اساس دانش خود نسبت به موقعیت تصمیمگیری میکند. اگر موقعیت نامربوط یا بیاهمیت قضاوت شود، فرآیند مقابله پایان یافته است اما اگر مهم و تهدید کننده محسوب شود، فرآیند مقابله با استرس ادامه مییابد. بعد از این ارزیابی، فرد منابع خود را برای مقابله با استرس ارزیابی میکند. این ارزیابی تحت تاثیر تجارب قبلی فرد در موقعیتهای مشابه و باورهای بنیادین وی درباره خود و منابع شخصی و محیطی قرار میگیرد. نکته مهم در این ارزیابی، میزان کنترلی است که فرد تصور میکند بر موقعیت دارد. هر چه این کنترل کمتر ادراک شود، موقعیت تهدید کنندهتر درک خواهد شد و احتمال ابتلا به بیماریهای جسمی و روانی افزایش خواهد یافت.
ـ مقابله با استرس: فرد در این مرحله اعمالی را که مناسب به نظر میرسد، انجام میدهد. این اعمال میتواند سازگار یا ناسازگار باشد..
مقابله سازگار، مقابلهای است که به فرد کمک کند تا با حوادث استرسآور بهطور موثر مقابله کند و پریشانی و تشویش خویش را به حداقل برساند. مقابله سازگار، در بهزیستی روانشناختی فرد، سلامت جسمی، مولد بودن و رضایت از زندگی و رشد شخصیتی، نقش دارد.
مقابله ناسازگارانه نه تنها استرس را برطرف نمیکند و یا به حداقل نمیرساند بلکه به پریشانی و تشویش غیرضروری نیز میانجامد. برای مثال خانمی که در مقابل استرسهای ناشی از رفتار همسرش، فقط به سرزنش خود و یا دیگران برای مشکلاتی که با آن روبهرو است میپردازد، نه تنها استرس خود را کاهش نمیدهد بلکه به تشویش و پریشانی خود نیز میافزاید زیرا فقدان اقدامات عملی و سازنده موجب میشود که محرکهای استرسزا همچنان وجود داشته باشند ولی توانایی شخص برای مقابله با استرس رشد نکند. از طرف دیگر، سرزنش و ملامت خود و دیگران بر ارزیابی وی از منابع درونی و محیطی برای برطرف کردن استرس تاثیر میگذارد و موجب میشود که فرد احساس درماندگی کرده و فکر کند که هیچ کنترلی بر موقعیت خویش ندارد.
● انواع مقابله با استرس
درباره انواع مقابله با استرس، طبقهبندیهای گوناگونی ارایه شده که یکی از معروفترین آنها، تقسیم انواع مقابله به دو دسته اصلی مقابله مساله مدار و مقابله هیجانمدار است. مقابلههای هیجان مدار، مقابلههایی هستند که هدف آنها آرام سازی خود و دست یافتن به آرامشی است که استرس آن را بر هم زده است. فرد به هنگام استرس هیجانهای منفی زیادی را تجربه میکند که مانع از تفکر و تصمیمگیری صحیح برای حل مساله و برطرف کردن آن میشود. بنابراین این نوع سبک مقابله از اهمیت ویژهای برخوردار است.