لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 67
عنوان : انواع مکتب ها و نظریه های هنری
نئوکلاسیسم :
این سبک در تقابل با ابتذال و انحطاط روکوکو و بهمراه کشف دو شهر پمپی و هرکولانیوم و بر اساس اصول زیبا شناختی پوسن و رافائل و به مرکزیت فرانسه ، با تأکید بر سادگی صور و پیراستگی معنوی و خردگرایی ، مطرح گردید.
هنرمندان برجسته: بنجامین وست ، ژاک لویی داوید، دومینیگ انگر، آنلویی ژیروده ، پرودن ، رینیو، آنتونیو کانووا.
ناتورالیسم (طبیعت گرایی) :
به معنای بازنمایی جهان عینی و مادی ، با احساس گرایی و خوشایند گری و با محوریت طبیعت است.
هنرمندان برجسته : ایوان شیشکین از مطرح ترین هنرمندان این سبک است.
پوریسم (ناب گرایی):
جنبشی منشعب شده از کوبیسم، با هدف بیان همه جانبه و کلی مضامین و تأکید بر وضوح و عینیت در بازنمایی ، با وفاداری به اصول جهان شناختی شکل و فرم.
هنرمندان برجسته: لوکوبوزیه ، اوزنفان.
کوبیسم (حجم گری) :
مکتبی است که در آن ، نمایش توام زوایای دید مختلف (فضا سازی همزمانی) برای بیان کلیت مضامین وجود دارد. در صورت چنین عملکردی ، ساختار واقعی شکل شکسته شده و اشکالی انتزاعی به وجود می آیند.پیروان این مکتب با استفاده از قوانین فیزیک کوانتومیک ، سعی در القای عامل زمان دارند. پابلوپیکاسو و ژرژ براک ، سردمداران این مکتب هستند.
هنرمندان برجسته : ژرژ براک ،پابلو پیکاسو ، فرنان لژه ،خوان گری ، روبرت دلونه ، ژاک لیپ شیتس ، کنستانتین برانکوزی ، زادکین ، آرکی پنکو ، دوش ویلون.
کوبیسم به سه مرحله سزانی ، تحلیلی و تر کیبی تقسیم می گردد.
کنستراکتیویسم (ساخت گرایی) :
این جنبش در روسیه توسط ولادیمیر تاتلین، بر مبنای هنر پیکاسو و کولاژهای کوبیسمی ایجاد گردید. هنرمندان این سبک با تأکید بر ساختار شکل و فرم ، بیان مکانیت و زمانیت فضا ، تداوم و استمرار فضای درونی با پیرامون ، درصدد ایجاد آثار هنری ، بر مبنای اصول و فنون مدرن مهندسی هستند.
هنرمندان برجسته: ولادیمیر تاتلین ، نائوم گابو ، آنتوان پوسنر ، الکساندر رودچنکو.
کنتراپستو (ایستایی تقابلی):
حالت ایستادن انسان به نحوی که بخش های مختلف بدن نسبت به هم ، کشش معکوس داشته باشند. در این وضع ، بالاتنه و پاها روی یک محور ، در خلاف جهت یکدیگرند می پیچند و در نتیجه بدن بر یک پا تکیه می کند و در کمر اندکی انحنا ایجاد می شود. اسلوب ایستایی تقابلی در سده پنجم ق.م ، در یونان ابداع شد.
امپرسیونیسم :
این جنبش، اولّین جنبش فراگیر در هنر نوین بشمار می آید و در فرانسه توسط ادواردمانه و کلودمونه ایجاد گردید ، نام این جنبش از تابلوی «امپرسیون ، طلوع آفتاب» کلود مونه اقتباس شده است. بررسی نور و رنگ وکیفیات طبیعی آن و ایجاد یک دیدگاه علمی در هنر، از مسایل مطرح در این مکتب هستند. هنرمندان امپرسیونیست از ارائه اشکال با خطوط واضح محیطی سرباز زدند، آنها به نور با نگاهی علمی می نگریسته به مثلاً بجای قراردادن رنگ سبز ، رنگ های زرد و آبی را در کنار یکدیگر قرار می دادند. استفاده از تضاد رنگ های مکمل و حذف رنگ های سیاه و خاکستری از پرده ، از اصولی است که دراین مکتب مورد توجه قرار می گیرند.
از هنرمندان برجسته : دوارد مانه ، کلودمونه ، آنود سیسیلی ، آگوست رنوار،کامی پیسارو ، ژرژ سورا ، ادگاردگا ، پل سینیاک و اگوست رودن.
پست امپرسیونیسم :
جنبشی منشعب شده از امپرسیونیسم توسط پل سزان. مضامین و موضوعات در این مکتب به صورت صور ناب هندسی و احجام افلاطونی نمایش داده می شوند. هنرمندان پست امپرسیونیست، در آثار خود از ذرات بنیادین شکل و فرم استفاده می کردند ، با چنین عملکردی آثار ایجاد شده فاقد عمق و ژرف نمایی بودند، به همین جهت سزان برای نمایش عمق ، از تضاد رنگ های سرد و گرم (مدولاسیون رنگی) استفاده می کرد. استحکام در ساختار ترکیب بندی، صراحت شکل و فرم ، تأکید بر بیان درونی به مدد رنگ و شکل از ویژگیهای این جنبش هنری است.
هنرمندان برجسته : پل سزان ، ونسان ونگوگ ، پل گوگن.
فوویسم :
فوویسم به معنی بهره گیری جسورانه و نا متعارف از رنگ است که در قرن بیستم در فرانسه ، توسط هنری ماتیس ، مانگن و مارکه ایجاد شد . هنرمندان این سبک با تلفیق اصول امپرسیونیسم و سمبولیسم و طراحی دقیق و با استفاده از رنگ های کریه ، پرشور ، غیر واقعی و نامتعارف و با هویتی کانستراکتیو ، آثار خود را می آفریدند.در صورتی که این رنگ های غیر منطقی از نقاشیهای این سبک حذف شود و رنگ های منطقی جایگزین آن گردد، نقاشی ناتورالیسم یا رئالیسم ایجاد می شود.
هنرمندان برجسته: هنری ماتیس ، آندره درن ، ولامینگ ، ژرژروئو ، مانگن ، مارکه .
نئو امپرسیونیسم :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
علم اقتصاد، مکتب اقتصادی و سیستم اقتصاد اسلامی
چکیده
اقتصاد اسلامی مقولهای است که از دیرباز مورد بحث و بررسی علماء اسلامی قرار گرفته است. دانشمندان اسلامی درباره ماهیت اقتصاد اسلامی بحثهای زیادی داشتهاند و کتب و مقالات زیادی دراین زمینه به رشته تحریر درآمده است. به رغم مباحث زیاد هنوز بحثهایی حل نشده در این خصوص وجود دارد. بعضی اقتصاددانان اقتصاد اسلامی را علم اقتصاد از نوع« اقتصاد اثباتی» می دانند، در حالی که عده ای آ ن را مکتب اقتصادی « اقتصاد هنجاری » می پندارند و گروهی نیز براین عقیده اند که تفکیک علم اقتصادو مکتب اقتصادی از یکدیگر امری بی حاصل است.
در این مقاله ابتدا تعاریفی از «علم»، «مکتب» و «سیستم اقتصادی» ارائه شده است. سپس بحثهای موجود به تناسب در هر یک از این مقولات انجام شده است. و در نهایت با توجه به جامعیت دین اسلام دیدگاهی که به نظر میرسد با مجموعه اهداف وآرمانهای اسلامی نزدیکتر باشد تحت عنوان سیستم اقتصادی اسلام معرفی شده است. ویژگیهای نگرش سیستمی به اقتصاد اسلامی و نتایج مترتب بر آن بحثهای دیگری است که در این مقاله به آنها پرداخته شده است.
واژههای کلیدی: اقتصاد، علم، مکتب، اسلام، سیستم اقتصاد.
Economics, Economic School, and
Islamic Economic System
M. Lotfalipour, Ph.D.
Abstract
The subject of Islamic economy has been discussed by Islamic scientists for a long time. Islamic authorities have made various arguments on the nature of the Islamic economy and have written a lot of books and articles. In spite of numerous arguments in the past, still remain unresolved questions in this area. Some scientists think of Islamic economic system as positive economics, while others think of it as normative economics. Still another group believe that division
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
زندگی نامه هنرمندان مکتب اصفهان (969 تا 1110 ه. ش)
حبیب الله مشهدی (978 ه. ش)
لطف الله (967 ه. ش )
رضا عباسی (آقارضا )
علیرضا عباسی
آقا رضا جهانگیری
محمد شفیع عباسی
افضل الحسینی ( یا افضل حسینی)
معین مصور
محمد علی (1044 0 1020 ه. ق )
محمد یوسف
محمد قاسم (حدود 1078)
حبیب الله مشهدی (978 ه. ش): بررسی آثار حبیب الله مشهدی نشان می دهد که او ابتدا در هرات کار می کرد و بعداً توسط حسین خان شاملو دولت مرد قمی او را به دربار شاه عباس معرفی کرد. او به اصفهان آمد و در دربار به کارش ادامه داد و از اعتبار بسیاری برخوردار شد. طراحی های او نشان می دهد که در ایجاد خطوط ظریف ، محکم و روان از مهارت و استادی کم نظیری برخوردار بوده است و چنان استنباط می شود که آثارش اندکی در طراحی به کارهای رضا عباسی نزدیک بوده و تحت تاثیر هنرمندان پایتخت قرار گرفته است.
لطف الله (967 ه. ش ):یکی از مینیاتوریست ها و طراحان دوران صفوی است. وی در سال 997 ه. ش وفات یافته است.
رضا عباسی (آقارضا): بیش از هر کس دیگر در نقاشی سده ی یازدهم هجری ایران تاثیر گذار بوده است. "قاضی احمد" مورخ هنری اوایل سده ی یازدهم در مورد وی می نویسد: « آقا رضا نقاش زیبایی ها، پسر مولانا علی اصغر کاشی، شخصیتی است که دنیای حاضر باید به وجود او افتخار کند. زیرا او در عنفوان جوانی کارهای قلمگیری، صورت سازی و شبیه سازی را به درجه ای رساند که اگر مانی و بهزاد، امروز زنده بودند، روزی صد بار دست و قلم قوی او را ستایش می کردند. در این زمان هیچ استاد نقاش و هنرمندی نیست که کار او را کامل نداند.»
آقا رضا مورد لطف خاص شاه عباس بود؛ به طوری که از سالهای 1008 به بعد عنوان عباسی را از وی دریافت کرد. آقا رضا معاصر شیخ محمد شیراز و صادق بیک افشار بود. زندگی این هنرمند، زمانی مانند اشراف دربار شاهی بود و گاهی سخت و ناامید کننده؛ به طوری که نمی توانست نقش هنرمندان سنتی دربار را ایفا کند.
اسکندر منشی نویسنده تاریخ عالم آرای عباسی، درباره ی وی می نویسد:«رضا، علی رغم ظرافت های هنری تا آن حد بی فرهنگ بود که مرتباً به کارهای پهلوانی و کشتی اشتغال داشت و به این عادت علاقه مند شده بود. او از معاشرت با مردان بزرگ و با استعداد اجتناب می کرد.»
نقل است که رضا در اوایل سده ی یازدهم حرفه ی خود را رها کرده و هم نشین اشخاص بیچاره و ولگرد شد؛ ولی دوباره به طور فعال به کارگاه سلطنتی باز گشت و مشغول نقاشی شد. در اواخر عمر، طراحی های او تحت تاثیر تجارب و شاید گذشت عمر، خشن تر شد.
کارهای آخر عمر او نه تنها از ظرافت کمی برخوردار است؛ بلکه صداقت و خلوص نیز دیگر در آثارش وجود ندارد.
او موضوع آثارش را از طبقات پایین انتخاب می کرده و در کارهایی که برای دربار انجام می داد، آدمها را تقریبا چاق نشان می داده است.
رضا عباسی طراحی با قلم را که از قرن نهم هجری شروع شده بود، تکامل بخشید. خطوط او در این قلمگیری ها ویژگی خاصی دارد. وی در کشیدن لباسها نهایت استادی را به خرج داده و تاخوردگی های ملایم و لبه های شیب دار را با سهولت تمام ترسیم کرده است. خطوط بریده و منحنی های ساده با هم مخلوط شده اند و حجم های طبیعی و ابریشم های روشن لباس را به وجود آورده اند. این خطوط هرگز از قوام وشکل طرح جدا نمی شوند و جزئیات قابل مشاهده هرگز ناهماهنگ نیست. طراحی هایی که از این استاد به نام آقا رضا و رضا رقم زده شده است، به جزطرح شماره 45 همه فاقد تاریخ هستند.
طراحی های شماره 31 تا 34
کارهای دوران جوانی رضا عباسی است (آقا رضا ). ولی طراحی هایی که به امضای رضا عباسی رقم زده شده است ، از تاریخ (1011 الی 1044 ه. ق ) شاملطرح های شماره 35و36است. تعدادی طراحی هم بعد از سال 1044 به شیوه ی استاد ، کار شده که آن ها را هم به استاد نسبت می دهند.
علیرضا عباسی:این هنرمند اولین بار هنگامی که مسجد جامع قزوین را با چندین کتیبه تزئین کرد ، به شهرت رسید. وی در شروع سلطنت شاه عباس در خدمت سردار مهم شاه ، فرهاد خان بود. ولی شاه پس از آگاهی استعداد او به سردار خود دستور داد که این خوشنویس را به دربارش بفرستد.
وی بعد از آن خوشنویسی را در دربار شروع کرد و تا بعد از مرگ شاه در دربار ماند. علیرضا مرد بلند همتی بود. ابتدا رئیس خوشنویسان شد و بعد از آن مدتی رئیس کتابخانه ی سلطنتی شد. شاه عباس علاقه و توجه خاصی به وی داشت ؛ به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 49
علم اقتصاد، مکتب اقتصادی و سیستم اقتصاد اسلامی
چکیده
اقتصاد اسلامی مقولهای است که از دیرباز مورد بحث و بررسی علماء اسلامی قرار گرفته است. دانشمندان اسلامی درباره ماهیت اقتصاد اسلامی بحثهای زیادی داشتهاند و کتب و مقالات زیادی دراین زمینه به رشته تحریر درآمده است. به رغم مباحث زیاد هنوز بحثهایی حل نشده در این خصوص وجود دارد. بعضی اقتصاددانان اقتصاد اسلامی را علم اقتصاد از نوع« اقتصاد اثباتی» می دانند، در حالی که عده ای آ ن را مکتب اقتصادی « اقتصاد هنجاری » می پندارند و گروهی نیز براین عقیده اند که تفکیک علم اقتصادو مکتب اقتصادی از یکدیگر امری بی حاصل است.
در این مقاله ابتدا تعاریفی از «علم»، «مکتب» و «سیستم اقتصادی» ارائه شده است. سپس بحثهای موجود به تناسب در هر یک از این مقولات انجام شده است. و در نهایت با توجه به جامعیت دین اسلام دیدگاهی که به نظر میرسد با مجموعه اهداف وآرمانهای اسلامی نزدیکتر باشد تحت عنوان سیستم اقتصادی اسلام معرفی شده است. ویژگیهای نگرش سیستمی به اقتصاد اسلامی و نتایج مترتب بر آن بحثهای دیگری است که در این مقاله به آنها پرداخته شده است.
واژههای کلیدی: اقتصاد، علم، مکتب، اسلام، سیستم اقتصاد.
Economics, Economic School, and
Islamic Economic System
M. Lotfalipour, Ph.D.
Abstract
The subject of Islamic economy has been discussed by Islamic scientists for a long time. Islamic authorities have made various arguments on the nature of the Islamic economy and have written a lot of books and articles. In spite of numerous arguments in the past, still remain unresolved questions in this area. Some scientists think of Islamic economic system as positive economics, while others think of it as normative economics. Still another group believe that division