انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

دانلود طرح های زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی 28 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 46

 

مقدمه

آشنایی با هنر تمدنهای باستانی و حوزه های فرهنگی کهن شاید از ضروری ترین دانشهای بشری محسوب می شود ، چرا که هنر آینة تمام نمای هویت فرهنگی انسانها در هر جامعه و هر عصر است و انسان برای شناخت خود و آگاهی به تحولاتی که از ابتدا ترین نوع زیست تاکنون سیری نموده نیاز به این دانش دارد .

امروز ما در کشورهای متعدد و جوامع بی شمار با فرهنگها و آداب و رسوم متنوع و گسترده ای روبه رو هستنم که هر یک از از این فرهنگها بر پایه های یک یا چند تمدن کهن استوار است . شناخت این تمدنها تنها از راه مطالعه اثار هنری بجای مانده ازآنها میسر است .

در این بررسی زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی به جای مانده و همینطور این تحقیق پس از مطالعة کتابها و منابع در دست و و با کسب دانش اجحالی ثبت به هنرهای دوران باستان به توان نسبی تنجزیه و تحلیل آثار و درک ارتباط آنها با خاستگاهشان پابند .

با توجه به این که هنر بازتاب زحمات ، تلاش و حاصل زندگی انسانهاست و نقش بزرگی از تمدن جوامع مختلف را تشکیل می دهد ، بررسی و شناختآندر گذشته های دور و نزدیک بسیار مفید و ضروری است .

ایران باستان :

ایران یکی از اولین کشورهای متمدن جهان بوده که مردمی را نادرآنسکونت داشته و دارند . سرزمینی که هیچگاه مرمانآنبت پرست بودند . مردمانی که نخستین فرمان جهانی حقوق بشر را نوشتند و با شعری از سعدی (بنی آدم اعضای یکدیگرند) سر در سازمان ملل را زینت بخشیده اند .

ایران باستان قبل از اسلام ، است اولسومریها و سپس عیلامیها در این سرزمین حکومت و زندگی می کردند که حدود سه هزار سال پیش آریاییها به درون فلات ایران آمدند و بر ساکنان ایران غلبه کردند . دینآنها نوعی یکتاپرستی بود و به اهورا فردا اعتقاد داشتند آنان سرزمین خودرا اریاتوویچ ( ایران و پچ )یعنی مسکن آریائیان خوانده ، ایران تغییر یافته همین نام است ، مادها و پاریسها توصیه بزرگ آزاریاییها بودن که ابتدا مادها به قدرت رسیدند ، سپس کوروش بزرگ با تشکیل حکومت پارسیان و متعد کردن مادها و سایر ملل و کشورها با خود بزرگترین و درخشانترین دولت اجتماعی و جهانی آنروز را به نام هخامنشان پایگذاری کرد . هخامنشان 130 سال پس از سلوکیان 100 سال ، اشکانیان 400 سا و ساسانیان440 سال ، حکومت کردند در نهایت بدلیل بی منطقی و بی عدالتیهاغی حاکم بر ایران در زمان قبل از اسلام و استفاده از ابزاری از دین زرتشت کشور اهورایی ، متمدن و با فرهنگ ایران برعت مسلمانان فتح شد و دین ذرتشتش به اسلام و زبان پارسی به عربی تغییر کرد .

هخامنشیان :

بنیانگذار سلسله هخامنشان کورش بود که حقوقدانان جهان او را به عنوان نخستین بنیانگذار حقوق بشر ومنشور آزادی او را نخستین فرمان جهانی حقوق بشر می دانند که بخشی ازآنبه شرح زیر است :



خرید و دانلود دانلود طرح های زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی 28 ص


دانلود طرح های زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 46

 

مقدمه

آشنایی با هنر تمدنهای باستانی و حوزه های فرهنگی کهن شاید از ضروری ترین دانشهای بشری محسوب می شود ، چرا که هنر آینة تمام نمای هویت فرهنگی انسانها در هر جامعه و هر عصر است و انسان برای شناخت خود و آگاهی به تحولاتی که از ابتدا ترین نوع زیست تاکنون سیری نموده نیاز به این دانش دارد .

امروز ما در کشورهای متعدد و جوامع بی شمار با فرهنگها و آداب و رسوم متنوع و گسترده ای روبه رو هستنم که هر یک از از این فرهنگها بر پایه های یک یا چند تمدن کهن استوار است . شناخت این تمدنها تنها از راه مطالعه اثار هنری بجای مانده ازآنها میسر است .

در این بررسی زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی به جای مانده و همینطور این تحقیق پس از مطالعة کتابها و منابع در دست و و با کسب دانش اجحالی ثبت به هنرهای دوران باستان به توان نسبی تنجزیه و تحلیل آثار و درک ارتباط آنها با خاستگاهشان پابند .

با توجه به این که هنر بازتاب زحمات ، تلاش و حاصل زندگی انسانهاست و نقش بزرگی از تمدن جوامع مختلف را تشکیل می دهد ، بررسی و شناختآندر گذشته های دور و نزدیک بسیار مفید و ضروری است .

ایران باستان :

ایران یکی از اولین کشورهای متمدن جهان بوده که مردمی را نادرآنسکونت داشته و دارند . سرزمینی که هیچگاه مرمانآنبت پرست بودند . مردمانی که نخستین فرمان جهانی حقوق بشر را نوشتند و با شعری از سعدی (بنی آدم اعضای یکدیگرند) سر در سازمان ملل را زینت بخشیده اند .

ایران باستان قبل از اسلام ، است اولسومریها و سپس عیلامیها در این سرزمین حکومت و زندگی می کردند که حدود سه هزار سال پیش آریاییها به درون فلات ایران آمدند و بر ساکنان ایران غلبه کردند . دینآنها نوعی یکتاپرستی بود و به اهورا فردا اعتقاد داشتند آنان سرزمین خودرا اریاتوویچ ( ایران و پچ )یعنی مسکن آریائیان خوانده ، ایران تغییر یافته همین نام است ، مادها و پاریسها توصیه بزرگ آزاریاییها بودن که ابتدا مادها به قدرت رسیدند ، سپس کوروش بزرگ با تشکیل حکومت پارسیان و متعد کردن مادها و سایر ملل و کشورها با خود بزرگترین و درخشانترین دولت اجتماعی و جهانی آنروز را به نام هخامنشان پایگذاری کرد . هخامنشان 130 سال پس از سلوکیان 100 سال ، اشکانیان 400 سا و ساسانیان440 سال ، حکومت کردند در نهایت بدلیل بی منطقی و بی عدالتیهاغی حاکم بر ایران در زمان قبل از اسلام و استفاده از ابزاری از دین زرتشت کشور اهورایی ، متمدن و با فرهنگ ایران برعت مسلمانان فتح شد و دین ذرتشتش به اسلام و زبان پارسی به عربی تغییر کرد .

هخامنشیان :

بنیانگذار سلسله هخامنشان کورش بود که حقوقدانان جهان او را به عنوان نخستین بنیانگذار حقوق بشر ومنشور آزادی او را نخستین فرمان جهانی حقوق بشر می دانند که بخشی ازآنبه شرح زیر است :



خرید و دانلود دانلود طرح های زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی


قنات میراث زنده‌ی تاریخ پنهان درون خاک 37 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

قنات میراث زنده‌ی تاریخ پنهان درون خاک

گرد آورنده:

محسن میرعرب

استاد راهنما:

مهندس نوروزی

فهرست

- مقدمه

-آشنایی با قنات

قنات در گستره‌ی تاریخ

اسامی واصطلاحات مربوط به اجزای قنات

تقسیم بندی انواع قنات

مقایسه قنات و چاه

قنات سازی

عوامل موثر در ساخت یک قنات

وسایل لازم برای حفر قنات

فن حفاری قنات

مشکلات حفر قنات و رفع آنها

عملیات نگه داری قنات

مقدمه

آشنایی با قنات

واژه شناسی قنات:

نظریات گوناگونی در مورد ریشه لغت قنات ارایه شده است ؛ در ایران و آسیای میانه قنات و کاریز و در کشورهای عربی فقره می‌گویند. در ایران خاوری و افغانستان و آسیای میانه واژه‌ی کاریز بیش‌تر کاربرد دارد و در ایران باختری واژه‌ی قنات.

١-ریشه کلمه ((قنات)) گرفته شده از کلمه ((کانو)) آکادی است که به معنای ((نی)) که در عبری به ((کانا)) و در آرمی به ((کانیا)) تبدیل شده است.

٢-واژه ی ((کانال)) لاتین بطور موازی به کانو – کانات شرقی تحول یافته زیرا ((کانالیس)) در واقع به معنای چیزی است که شکل ((نی)) دارد و کانال به معنای مجرا از آن ساخته شده است.

٣- از سویی کلمه ((قنات)) نام خود را به شهر کاناتا که در تورات آمده داده است. جایی که در دوران متعلق به قبل از آمدن مادها و پارسها برای استفاده از آب، کانال هایی بعضا زیر زمینی که بخشی از آن رو باز بوده وجود داشته است.

٤-قنات را در لغت عده‌ای به معنای نیزه معنی کرده‌اند که جمع آن، قنوات، قنیات و قنی است، که بعدها، به معنای کانال و مجرای آن و معادل کاریز به کار رفته است، عده‌ای نیز آن را از کلمه‌ی پهلوی کانیکه برگرفته از کانال و فعل کن و کندن می‌‌دانند که به زبان عربی رفته و معرب شده است. این کلمه در زبان آکادی و آشوری به شکل قانو، در عبری به صورت قنا و قانو و در لاتین، به صورت کانال دیده می‌شود و در زبان پهلوی نیز به شکل کهس به کار رفته است و معادل فارسی امروزی آن، کلمه کاریز و کهریز است.

اسامی معادل قنات:

در ایران و سایر کشورهای جهان برای قنات بیش از٢٧اسم وجود دارد یا به عبارت دیگر، برای نامیدن این شیوه‌ی آبیاری بیش از٢٧ اصطلاح به کار برده می‌شود.

این اسامی درجنوب غربی آسیا عبارتند از:

قونات، کنانت، کونوت، کانات، خنات، خاد، کنایت، قنات، کارز، کاه ریز، کاه رز، کرز، کاکوریز، کهریز و چین آوولز.

اسامی معادل قنات در آفریقای شمالی:

فوگارا (فقره)، فقاره، فگاره، مایون، ایفلی، نگولا، ختارا، خوتارا، رتارا.

این اسامی در عربستان عبارتند از:

فلج، افلج، فلج.

تعریفی فنی از واژه‌ی قنات:

مجموعه‌ای از چند میله و یک کوره (یا کوره‌های) زیرزمینی که با شیبی کم‌تر از شیب سطح زمین، آب موجود در لایه (یا لایه‌های) آب‌دار مناطق مرتفع زمین یا رودخانه‌ها یا مرداب‌ها و برکه‌ها را به کمک نیروی ثقل و بدون کاربرد نیروی کشش و هیچ نوع انرژی الکتریکی یا حرارتی با جریان طبیعی جمع‌آوری می‌کند و به نقاط پست ‌تر می‌رساند. به عبارت دیگر، قنات را می‌توان نوعی زه‌کش زیرزمینی دانست که آب جمع‌آوری‌شده توسط این زه‌کش به سطح زمین آورده می‌شود و به مصرف آبیاری یا شرب می‌رسد.



خرید و دانلود  قنات میراث زنده‌ی تاریخ پنهان درون خاک 37 ص


حذف کمیته میراث فرهنگی و گردشگری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

حذف کمیته میراث فرهنگی و گردشگری،حرکتی ناهمگون با سیاست های کلان

طی روزهای اخیر، موضوع ادغام کمیته میراث

فرهنگی و گردشگری در کمیته فرهنگ و هنر کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، مورد

توجه برخی رسانه های کشور قرار گرفته است در این راستا، شماری از مسئولان و

کارشناسان دو حوزه میراث فرهنگی و گردشگی و نیز اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس به اظهار

نظر در این خصوص پرداخته اند. انحلال کمیته مستقلی به نام میراث فرهنگی، و

گردشگری و ترکیب کردن آن با کمیته ای دیگر از نظر رویکردهای داخلی کمیسیون فرهنگی

مجلس و نیز به لحاظ بازتاب های بیرونی آن قابل تامل و بررسی است. از یک منظر،

این اقدام کمیسیون فرهنگی مجلس را می توان طبیعی و قابل قبول دانست، چه آن که،

مدیریت و اعضای یک مجموعه، قاعدتا باید اختیار آن را داشته باشند که چارت تشکیلاتی

و سازمانی شان را بر اساس نیازها و حتی سلیقه های خود تنظیم کنند. بر همین اساس،

این که اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس در ادواری گذشته ضرورت تشکیل کمیته ای تحت عنوان

میراث فرهنگی و گردشگری را احساس کردند و پیگیری های خود در این حوزه را از طریق

چنین کمیته ای امکان پذیر می دانستند از همان وجاهت منطقی برخوردار است که ادغام

این کمیته در کمیته فرهنگ و هنر کمیسیون فرهنگی در دوره هفتم، پذیرفتنی است.

اظهار نظر اعضا و هیات رییسه کمیسیون فرهنگی نیز، تاکنون نشانگر همین موضوع بوده

است که آنان پیگیری مباحث میراث فرهنگی و گردشگری را در قالب جدید، مناسب تر تشخیص

داده اند. دکتر عماد افروغ، رییس کمیسیون فرهنگی مجلس در نخستین اظهار نظر در این

خصوص گفته است که تقسیم بندی جدید در این کمیسیون صرفا برای رعایت سنخیت و همخوانی

بین موضوعات و نوع نگاهی که می توان نسبت به مسایل داشت، انجام شد و قرار دادن

موضوع میراث فرهنگی و گردشگری در زیر مجموعه کمیته فرهنگ و هنر به هیچ عنوان، به

معنای تضعیف این امر نیست. به گفته افروغ با توجه به تعریف تخصصی _ فرهنگی

موضوعاتی نظیر میراث فرهنگی و گردشگری، این مباحث از یک سنخیت و وحدت موضوعی با

برخی دیگر از مقوله های فرهنگی برخوردارند و علت تجمیع مجموعه این موضوعات در کمیته

فرهنگ و هنر، وجود همین سنخیت است. همچنین به باور جواد آرین منش، نایب رییس

کمیسیون فرهنگی، تشکیل کمیته های زیر مجموعه این کمیسیون به شکل جدید، بر میزان و

دقت لازم برای نظارت بر دستگاه های تحت نظر کمیسیون فرهنگی می افزاید. بر اساس

تحلیل و برداشتی که ذکر شد و نیز با مبنا قرار دادن اظهارات اعضای کمیسیون فرهنگی

مجلس، می توان این طور نتیجه گیری کرد که ادغام کمیته میراث فرهنگی و گردشگری،

الزاما نشان گر بی اهمیت قلمداد کردن موضوع میراث فرهنگی و گردشگری، از سوی کمیسیون

فرهنگی نیست اما از نگاه بیرونی به رویکرد جدید کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم، می توان

نقدهای جدی به اقدام اخیر این کمیسیون را مورد توجه قرار داد. نخست آن که باید

اذعان کرد آن چه موجب تشکیل کمیته میراث فرهنگی و گردشگری در ادوار پیشین مجلس شده

بود، تجربیات و نیازهایی بود که به ویژه طی سال های اخیر برای کشور ایجاد شده بود و

نمایندگان دوره های گذشته مجلس به درستی آن را شناسایی کرده بودند. در واقع تاسیس

چنین کمیته ای، صرفا اقدامی سمبلیک و به منظور انجام یک حرکت نمایشی برای القای این

نکته که مجلس به میراث فرهنگی و گردشگری توجه ویژه دارد نبود، بلکه، کمیسیون فرهنگی

مجلس، تا پیش از این واقعا احساس نیاز می کرد که برای برقراری تعامل بیشتر با دیگر

بخش های حاکمیتی در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری، کمیته ای خاص را با همین عنوان

تشکیل دهد و آن را مامور رسیدگی به موضوعات این حوزه کند. در واقع، تشکیل کمیته

میراث فرهنگی و گردشگری بر اساس سال ها تجربه تقنینی _ نظارتی و حتی اجرایی صورت

گرفته بود و درست به همین دلیل است که بسیاری از پیش کسوتان این حوزه نارضایتی خود

را از انحلال کمیته میراث فرهنگی و گردشگری اعلام کرده اند. مدیر کل فرهنگ و هنر

سازمان مدیریت و برنامه ریزی در تشریح علت اعتراض خود به انحلال این کمیته گفته

است: در جریان حذف کمیته میراث فرهنگی و گردشگری، شاید نمایندگان عضو کمیسیون

فرهنگی مجلس نسبت به حساسیت این دو بخش توجیه نشده اند و اهمیت موضوع برای آنان به

خوبی باز نشده باشد. به اعتقاد خسروآبادی، تشکیل این کمیته می تواند در جهت

روان شدن امور موثر باشد و حتی مواردی وجود دارد که پیگیری مسایل بدون وجود کمیته

میراث فرهنگی و گردشگری در مرحله اجرا با مشکل رو به رو می شود. فعالان و

مسئولان حوزه میراث فرهنگی و گردشگری همچنین بر این نکته تاکید می کنند که وجود

کمیته میراث فرهنگی و گردشگری موجب می شود، مباحث این حوزه، تخصصی تر و دقیق تر

پیگیری شود. این نگاه تخصصی در هر دو محور درون پارلمانی و مناسبات مجلس با دیگر

دستگاه ها قابل توجه است. از سویی نهادها و دستگاه هایی که در حوزه میراث

فرهنگی و گردشگری به نوعی با مجلس در ارتباط و تعامل هستند، به روشنی می دانند که

موضوعات را با کدام مرجع در درون مجلس در میان بگذارند و حتی نمایندگانی که پیگیر

موضوعات میراث فرهنگی و گردشگری هستند را می شناسند. از سوی دیگر با این واقعیت رو

به رو هستیم که در جریان طی شدن روندهای قانونگذاری و نظارتی در درون مجلس که اغلب،

عناصری نظیر رایزنی و چانه زنی،‌ نقش تعیین کننده ایفا می کند، حضور نمایندگان و

کمیته ای که با شناسنامه میراث فرهنگی و گردشگری شناخته می شوند، در پیشبرد امور،

بسیار مهم است. و اما مهم ترین نقدی که به حذف کمیته میراث فرهنگی و گردشگری

وارد است ناهمخوان بودن این اقدام با تمام تحولاتی است که طی سال های اخیر در سطح

حاکمیت و کشور رخ داده است. طی سال های اخیر، میراث فرهنگی به عنوان عاملی مهم و

شاید هم مهم ترین عامل از تقویت و بازسازی هویت ملی و دینی جامعه ایران مورد توجه

نهادهای اصلی تصمیم گیری در نظام قرار گرفته است. چهره های سرشناس نظام اعم از

آنهایی که در نهادهایی همچون شورای عالی امنیت ملی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و دولت

هستند و یا نمایندگانی که در ادوار اخیر مجلس ایفای وظیفه کرده اند متفقا بر تقویت

هویت ملی و دینی برای حفظ منافع ملی و حتی بالا بردن ضریب امنیت ملی تاکید کرده

اند. بر این اساس تمامی اقدامات مهمی که طی سال های اخیر در جهت حفظ و حراست از

میراث های فرهنگی به عنوان سندهای هویت ملی انجام گرفته را باید در چارچوب یک حرکت

منسجم از سوی مجموعه حاکمیت تلقی کرد. همین انسجام را در خصوص گردشگری نیز می

توان سراغ گرفت به گونه ای که به موازات پایین رفتن ضریب اطمنیان نسبت به درآمدهای

نفتی، تصمیم سازان نظام اقتصادی کشور به طور جدی، یافتن منابع درآمدی و ارزآور را

در دستور کار قرار داده اند و با لحاظ کردن پتانسیل های ایران در جلب و جذب توریست،

صنعت گردشگری را به عنوان یک محور مهم اقتصادی مورد توجه قرار داده اند. تنها

یکی از دستاوردهای این رویکرد نو و جدی حاکمیت در سال های اخیر، تشکیل سازمان میراث

فرهنگی و گردشگری بوده است. واقعیتی که باید بر آن تاکید کرد، این که توجه ویژه به

میراث فرهنگی و گردشگری نه جهت گیری و اقدامی از سوی یک جریان خاص بلکه حرکتی با

هماهنگی مجموعه جریان های حاضر در حاکمیت بوده است. کما اینکه در جریان تشکیل



خرید و دانلود  حذف کمیته میراث فرهنگی و گردشگری


مقاله میراث فرهنگی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

میراث فرهنگی

"میراث" در لغت به معنی آن چیزی است که به ارث رسیده است. این واژه مفهوم انتقال از گذشته به آینده را می رساند. در واقع، به میراث بایستی به عنوان ماترکی نگاه کنیم که از نیاکان دریافت کرده و لازم است به نسل های آینده انتقال دهیم.

"میراث فرهنگی" نبوغ خلاقه مردمی است که در گذشته دور، گذشته نزدیک و در حال حاضر زندگی می کرده و می کنند. این گونه میراث، یعنی میراث فرهنگی، درباره سنت ها، عقاید و دست یافته های هر کشور و مردم آن سخن می گوید.

دو نوع شاخص میراث فرهنگی عبارتند از: "میراث مادی" و "میراث معنوی". نوع نخست شامل مواریثی است که به طور فیزیکی قابل لمس هستند، مانند بناها، مجسمه ها، نقاشی های دیواری، اشیاء و غیره.

نوع دوم، با آثار غیر مادی به جا مانده از گذشتگان، از جمله موسیقی، رقص، ادبیات، تئاتر، زبان، دانش سنتی، مراسم مذهبی، آیین های سنتی و غیره، سر و کار دارد.

میراث مادی، به نوبه خود، شامل میراث منقول(که به راحتی از مکانی به مکان دیگر قابل انتقال است) و میراث غیر منقول(که قابل انتقال به مکان دیگر نیستند) می شود. سابقاً و خصوصاً در قوانین ملی کشورها میان میراث منقول و غیر منقول، تفاوت زیادی وجود اشت و ارزش تاریخی بیشتر به یادمان ها، اشیاء عتیقه و کارهای هنری، معطوف بود. لیکن در سده های اخیر، اهل فن بر کمرنگ کردن مرز میان میراث منقول و غیر منقول و یکپارچه سازی تمام وجوه میراث تمایل بیشتری نشان داده اند. علاوه بر این، یکی دیگر از وجوه بسیار مهم میراث، یعنی ارتباط میان میراث و جامعه، امروز جایگاه ویژه ای یافته است. به این ترتیب که میراث فرهنگی اعم از انواع مادی و غیر مادی آن بایستی در ارتباط با ارزشهای فرهنگی جامعه تولید کننده آن، مطالعه و بررسی شود.

معنی واژه میراث فرهنگی در طول دهه های اخیر تحول یافته است. در ابتدا این واژه تنها به شاهکارهای هنری و ارزش های تاریخی اطلاق می شد، لیکن اکنون معنای وسیع تری یافته و آنچه را که برای مردم دارای اهمیت ویژه است، شامل می شود. امروزه واژه میراث شامل میراث فرهنگی و میراث طبیعی است. این بدین معنی است که شناخت و درک کامل تنوع فرهنگی، بدون توجه ویژه به میراث طبیعی میسر نیست، طبیعت و فرهنگ به طور ذاتی در ارتباط با یکدیگر هستند؛ بشر محیط افراد خود را تعدیل کرده و محیط نیز بر فعالیت های انسان تأثیر گذار بوده است. گرچه قسمت عمده آثار فرهنگی در دو دسته محوطه های فرهنگی و طبیعی قابل تقسیم بندی هستند، لیکن گونه سومی نیز وجود دارد که تلفیقی از مصادیق فرهنگی و طبیعی بوده و امروزه تحت عنوان میراث تلفیقی شناخته می شود.(برای اطلاع بیشتر به کنوانسیون حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان رجوع کنید)

مصادیق میراث فرهنگی به طور خلاصه ی توانند دربرگیرنده یک و یا چند مورد از موارد زیر باشند:

آثار معماری و یادمان ها؛ مراکز تاریخی؛ مجموعه بناها؛ موزه ها؛ آرشیو ها؛ کتابخانه ها؛ محوطه های باستانی؛ غارهای اولیه؛ مناظر فرهنگی؛ پارک ها و باغ های تاریخی؛ پارک های زیستی جانوری و گیاهی؛ باستان شناسی صنعتی و یا سنت های شفاهی، آداب اجتماعی؛ دانش سنتی؛ صنایع دستی، فضاهای فرهنگی و...

مصادیق میراث طبیعی نیز می توانند شامل موارد زیر باشند:

مناظر زیبای طبیعی؛ شکل گیری های زمین شناسی و جغرافیایی که ارزش علمی و یا زیبایی شناسی دارند؛ محوطه های مشخص که زیستگاه گونه های در معرض خطر حیوانات و گیاهان باشد، ازجمله پارک های طبیعی و یا دریایی و...

معنای میراث فرهنگی در اساس نامه تشکیل سازمان میراث فرهنگی (1364)، این طور آمده است: به کلیه آثار باقیمانده از گذشته که نشان دهنده خط سیر انسان باشد و باعث عبرت انسان ها شود. و در قانون اساسی ایران، عناصر تشکیل دهنده میراث فرهنگی یک کشور، آثار فرهنگی – تاریخی نامیده می شوند که به طور کلی به دو بخش میراث مادی و میراث معنوی تقسیم می شود.

میراث فرهنگی معنوی شامل شخصیت های علمی ، فرهنگی و آیین ها و افکار فرهنگی است.

میراث فرهنگی مادی شامل آثار منقول و آثار غیرمنقول است، آثار منقول به آثاری گفته می شود که قابل انتقال و جابه جایی باشند مانند آثار موزه ای، یافته های باستان شناسی و...

آثار غیر منقول شامل : مجموعه های تاریخی، بناهای تاریخی، محوطه های باستانی، شهرهای تاریخی و تزئینات وابسته به معماری است

اما آیا میراث فرهنگی همان ثروت فرهنگی است؟

نکته قابل توجه این است که تمامی ثروت های فرهنگی جزء میراث فرهنگی اند اما تمام میراث فرهنگی ثروت فرهنگی نیستند، اما میراث فرهنگی را می توان به ثروت فرهنگی تبدیل کرد.

میراث فرهنگی در میان عموم مردم به چه معناست؟ بیشتر ما با شنیدن واژه میراث فرهنگی یاد سازمانی می افتیم که به نوعی مسئول نگهداری موزه ها ( به همراه آثارشان)، مجموعه های تاریخی، بناهاو سایر آثار ارزشمندی است که از دوران مختلف تا امروز برای ما و آیندگان باقی مانده است. اما با توجه به مطالب بالا این معنی به تنهایی کافی است؟ پس خود میراث فرهنگی بدون تعلق به سازمان خاصی موجودیت ندارند؟ پس چرا بسیاری از آثار فرهنگی درون مجموعه های خصوصی نگهداری می شوند یا مر بوط به سازمان دیگری مانند حج و اوقاف هستند؟

آیا تا کنون از خود پرسیده ایم که ظرف گلی ای که دست به دست از بزرگان خانواده به دست ما رسیده هم جزء میراث فرهنگی محسوب می شود؟ اگر جواب منفی است پس چرا آن را دست به دست می کنیم؟ چرا مهم است که حتما آن را سالم به دست آیندگان مان برسانیم؟

اما اگر جواب مثبت باشد، آیا تابه حال از خود پرسیده ایم که برای این اثر فرهنگی چه کرده ایم؟ همان طور که همه می دانیم تمامی مبادلات در این روزگار دو طرفه است، اگر اثر فرهنگی نشان دهنده فرهنگ پیشینیان ما است پس ما برای اثر فرهنگی چه هستیم؟ اگر اثر فرهنگی ارزشمند است چون تنها جسم آن نیست که ارزش دارد، بلکه کلی اندوخته فرهنگی با خود دارد که برای آن معنویت است که آن را دست به دست می کنیم، پس ما برای این سند زنده تاریخ چه باید بکنیم؟

چرا اگر همین اثر را درون یک موزه درون ویترین ببینیم برایمان جالب می شود که حتما آن را خوب ببینیم و اصلا برای دیدن همان اثر ممکن است ماه ها برنامه ریزی کنیم تا به موزه یا ... برویم، که اگر در بیرون از خطوط مرزی ایران هم باشد باز بیشتر مورد استقبال ما قرار می گیرد. اما چرا همان اثر زمانی که در دستان ماست این گونه مهربان نیستیم؟ چرا بیشتر به ارزش های فرهنگی نهفته در این آثار بها نمی دهیم؟

بی تفاوتی ما به آثار فرهنگی مان به گونه ایست که برای خود اثر موجودیتی قائل نیستیم و حتی در ذهن خود تعریفی که داریم بسیار کلی و سازمانی است، مانند این که در تعریف کتاب، تنها به ناشر آن توجه شود، پس خود کتاب و نویسنده چه می شوند؟

برای هر یک از ما پیش آمده است به طور کاملا اتفاقی پا به منطقه ای گذاشته ایم که پر از تکه سفال های تاریخی است، چرا بیشتر از این که به فکر سامان دادن این تکه ها باشیم به فکر برداشتن غنیمت از آنیم؟ اگر جام طلایی در این منطقه پیدا کنیم چه کار می کنیم؟ برای خود بر می داریم؟ تحویل سازمان مربوطه می دهیم؟ یا آن را در جای خود رها می کنیم؟ اگر اثری فرهنگی است پس متعلق به تمامی انسان هایی است که در این جهان هستند، یعنی روزی خالق این اثر آن را برای دیگر انسان ها خلق کرده است. پس بزرگ تر ببینیم و بدانیم که ما هم می توانیم وظایفی در برابر آثار فرهنگی داشته باشیم، ممکن است امروز این وظیفه را با نمایش درست آن به تمامی انسان ها انجام دهیم و فردا با نگهداری و حفاظت آن در برابر غارتگران به گونه ای دیگر خدمتی به این اثر فرهنگی کرده باشیم.

آن چه اهمیت دارد برخورد درست ما به عنوان یک انسان در هر جای دنیا، با این آثار است

نظر اسلام در مورد حفاظت از میراث فرهنگی چیست؟

میراث فرهنگی

میراث فرهنگی، آن چیزی است که از گذشته به یادگار باقی مانده، بیانگر فرهنگ و تمدن گذشتگان یک ملت می باشد . بر این اساس ، میراث فرهنگی، شامل مکان های تاریخی و مذهبی، نظیر مساجد، حسینیه ها، زیارتگاه ها، کلیساها،کنیسه ها، اشیا و صنایع تاریخی، آثار علمی، هنری و هر چیزی است که دبا این موضوع در ارتباط باشد.

اهمیت میراث فرهنگی در اسلام

حفاظت و توجه به میراث فرهنگی، جایگاه و نقش مهمی در آموزه های اسلامی دارد و در یک تقسیم بندی، می توان سه عامل مهم زیر را برای این موضوع برشمرد:

1. اهتمام به علم و دانش؛ بخش عظیمی از میراث فرهنگی ، از متون و آثار علمی گذشتگان تشکیل شده است که با انتقال اندوخته های علمی پیشینیان به نسل های آینده، می تواند نقش عظیمی در تعلیم و پیشرفت علمی و رشد و ارتقای فرهنگ مادی و معنوی یک جامعه داشته باشد.

2. اهمیت و جایگاه والای مکان های عبادی ؛ در آیات و روایات متعددی بر ایجاد مساجد و مکان هایی که عبادت خداوند در آنها انجام شود و نیز بر حفاظت، پاکیزه نگاه داشتن، تعمیرو مرمّت و رعایت احترام آنها ،



خرید و دانلود مقاله میراث فرهنگی