لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
دندان مصنوعی بیشتر در چه مواردی استفاده می شود ؟
الف – حوادث و سوانع ب- در صورت خرابی دندان
ج- هنگام افتادن دندان هنگام شکستگی دندان
درصد فراوانی تجمعی
% f
فراوانی تجمعی
درصد فراوانی نسبی
فراوانی نسبی
فراوانی مطلق
مرکز دسته
دسته ها
23
23
23%
23
23%
0.23
23
1
الف
184
92
69%
69
46%
0.46
46
2
ب
225
75
94%
94
25%
0.25
25
3
ج
96
24
100%
100
6%
0.06
6
4
د
میانگین
واریانس
انحراف معیار
ضریب تغییرات
افرادی که بیشتر از دندان مصتنوعی استفاده می کنند چه کسانی هستند ؟
الف – نوجوانان ب- جوانان
ج- بزرگسالان د- سالمندان
درصد فراوانی تجمعی
% f
فراوانی تجمعی
درصد فراوانی نسبی
فراوانی نسبی
فراوانی مطلق
مرکز دسته
دسته ها
8
8
8%
8
8%
0.08
8
1
الف
80
40
28%
28
20%
0.20
2
2
ب
294
98
62%
62
34%
0.34
34
3
ج
608
152
100%
100
38%
0.38
38
4
د
میانگین
واریانس
انحراف معیار
ضریب تغییرات
هدف افراد برای مراجعه به دندان پزشکی بیشتر در چه مواردی است ؟
الف- جلوگیری از خرابی دندان ب- زیبایی
ج- خرابی دندان د- چکاپ کلی
درصد فراوانی تجمعی
% f
فراوانی تجمعی
درصد فراوانی نسبی
فراوانی نسبی
فراوانی مطلق
مرکز دسته
دسته ها
33
33
33%
33
33%
0.33
33
1
الف
80
40
53%
53
20%
0.20
20
2
ب
360
120
93%
93
40%
0.4
40
3
ج
112
28
100%
100
7%
0.07
7
4
د
میانگین
واریانس
انحراف معیار
ضریب تغییرات
4- پرکردن و جرمگیری دندان چه عوارضی در طولانی مدت دارد ؟
الف- سیاه شدن دندان پس از مدتی ب- خرابی دندانها پس از مدتی
ج- زرد شدن دندان د- عوارضی ندارد
درصد فراوانی تجمعی
% f
فراوانی تجمعی
درصد فراوانی نسبی
فراوانی نسبی
فراوانی مطلق
مرکز دسته
دسته ها
29
29
29%
29
29
0.29
29
1
الف
124
62
60%
60
31
0.31
31
2
ب
171
57
79%
79
19
0.19
19
3
ج
336
84
100%
100
21
0.21
21
4
د
میانگین
واریانس
انحراف معیار
ضریب تغییرات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
بیابان زایی چیست و چگونه اتفاق می افتد؟ -
اجازه می خواهم از تشریح عوامل بیابان زایی نظیر بوته کنی، چرای مفرط و خارج از فصل دام در مراتع ، تبدیل مراتع به دیمزار، برداشت بی رویه آب از سفره های آب زیرزمینی، معدن کاوی و بهره برداری از معادن، جاده سازی و توسعة شهرها و روستاها و امثال آن که سالیان سال گفتیم و نوشتیم خودداری کنم و به یکی دو مورد از موارد حاد آن بپردازم و سپس راههای مهار و کنترل آن را از نگاهی دیگر (اگر نگویم جدیدتر) بیان کنم. اگر بیابان زایی را بر اساس تعریف کنوانسیون بیابان زایی تعریف کنیم؛ می گوید تخریب سرزمین در مناطق خشک و نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب در اثر عواملی مانند عوامل انسانی و عوامل طبیعی. در زمان حاضر عوامل طبیعی، آنچنان نقشی در بیابان زایی ندارند البته خشک سالیهایی که به وقوع میپیوندد بیابان زایی را تشدید میکند ولی در ایران ما این عوامل انسانی هست که بیشتر باعث بیابان زایی میشود و شاید مهمترینش افزایش جمعیت باشد. ما در سی چهل سال پیش این جمعیت را نداشتیم. ببینید جمعیت ما در چهل سال پیش چقدر بوده و الان چقدر است؟ فشار این جمعیت هم مخصوصا جمعیت روستایی روی زمین هست . اجازه بدهید مثال ملموس تری در ارتباط با این موضوع و ارتباطش با بیابان زایی ارایه کنم. هرچند امکانات روستا ها در حال حاضر نسبت به چند دهه پیش تغییرات قابل توجهی داشته است و حقیقتا از لحاظ تامین آب و برق و امکانات مشابه با قبل قابل مقایسه نیست ولی آیا در همین مناطق، بیابان زایی نسبت به قبل کمتر شده است ؟ 20-30 سال قبل روستایی که 20 یا 30 خانوار جمعیت داشت اکنون دو برابر شده است مسلما این تعداد افراد در روستا به کار کشاورزی یا دامداری مشغولند. از طرفی برای کشاورزی در مناطق بیابانی زمین و آب محدود است پس با این وجود روستایی یا باید به شهر بیاید و جذب کارهای کاذب شود و یا در روستا زمین بیشتری اضافه کند و کار کشاورزی کند. زمین بیشتر هم آب بیشتر می خواهد در بیابان که نمی شود دیم کاری کرد! آنگاه بدون توجه به امکانات سفره آب زیرزمینی و آبخوان ها اقدام به حفر چاه عمیق می کنیم! آب پمپاژ می شود ، با پمپاژ بی رویه آب، علاوه بر آنکه سطح آب زیرزمینی پائین میرود ، تعادل هیدرو استاتیک بین آب شور و آب شیرین بهم میخورد. آب شیرین که پمپاژ شد آب شور زیر زمین به طرف سفرهی آب شیرین هجوم می آورد و در پمپاژهای بعدی یواش یواش آب شور میشود، آب شور که بالا آمد در سطح زمین خاک را شور میکند خاک که شور شد محصول کم میشود کیفیت محصول که پایین آمد زمین همجوار و جدید بزیر کشت می رود و این روند ادامه می یابد تا وقتی که به خود می آییم و می بینیم که در روی زمین شوره زار و کویر درست کرده ایم و در زیر زمین سطح سفره آب آنچنان افت کرده که باید چاه را کف شکنی کنیم. ایکاش که کار به همین جا ختم می شد. (همه حرف من این است که دولتی که می گوید مردم در روستا بمانید و به شهر نیایید و روستا را آباد کنید اگر برنامه ریزی درستی برای روستایی نداشته باشد عاقبتش این است. پس باید اشتغال دیگری برای روستائیان ایجاد کند تا فشار آنها از مرتع و منابع طبیعی برداشته شود). در حال حاضر این پدیده بیابانزایی و کویر زایی در بسیاری از مناطق ایران بصورت یک چالشاساسی و جدی بروز کرده است که نمونه بارز آن را می توان در استان کرمان سراغ گرفت. بطور مثال در دشت رفسنجان که در اوایل انقلاب پمپاژ چاهها در عمق 50 تا 80 متری از سطح زمین قرار داشت اکنون به 300 متر و بیشتر افزایش یافته و کیفیت آن نیز در بسیاری از مناطق در نتیجه نفوذ آبهای شور مورد تهدید جدی قرار گرفته و از بد به بدتر تبدیل شده است. کارشناسان پیش بینی می کنند در صورتی که چارهای برای انتقال آب به این دشت صورت نگیرد (انتقال بین حوضهای آب) تخریب باغات و سفرههای آب زیر زمینی ادامه می یابد و سالانه حدود پنج هزار هکتار از باغهای پسته با شیرابه کویر که از اعماق بیش از 300 متر پمپاژ می شود, شور و قلیایی می شود. به این ترتیب در یک مقطع زمانی بیست ساله کلیه این باغات به شهر سوختهای تبدیل خواهد شد که شاید اصلاح آنها حتی با انتقال آب کافی و با کیفیت مطلوب هم دیگر امکانپذیر نباشد و در یک کلام تبدیل به بیابان خواهند شد.پس در این بخش ما دو معضل داریم یعنی با افزایش سطح کشاورزی ، سطح بیابانها و شوره زارها را گسترده تر کرده ایم ؛ دوم اینکه علاوه بر افت سطح آبخوانها، کیفیت آب را هم بدتر کرده ایم و خواسته یا ناخواسته در جهت بیابان زایی گام برداشته ایم. در این مورد وزارت نیرو آماری ارایه کرده است که بر اساس آن از 400 دشتی که در کشور داریم حدود 176 دشت با تراز منفی آب روبرو هست و در جای دیگری گفته است 67 درصد آبخانههای کشور با تراز منفی آب روبروست. تاسف بار تر از آن این است که 70 درصد این آب کمیاب و پر هزینه تا رسدن به سر مزرعه تلف می شود بعبارت دیگر راندمان آب کشاورزی در کشور ما حدود 30 درصد برآورد می شود . از طرفی در طول این سی چهل سال که حدود 9 متر افت آب داشته ایم متاسفانه تعداد سیلابها از 202 مورد در دههی سی به حدود2000 در دهه ۸۰ رسیده است یعنی بر خلاف این که ما افت آب در زیر زمین داریم در روی زمین سیلاب داریم و این حکایت از مسائلی میکند که به هر حال این آبی که باید در عرصه نفوذ بکند و آبخانهها را تغذیه کند منجر به سیلاب شده است پس یک شاخص دیگر هم از آثار و عوارض بیابان زایی پیدا شد. سیلخیزی !! دلیلش چه چیزی می تواند باشد؟ کاربری نادرست اراضی و تخریب پوشش گیاهی!! متاسفانه آمار دامی هم که الان در کشورمان ارایه می شود تقریبا سه برابر ظرفیت چرایی مراتع است چیزی حدود 107 میلیون راس واحد دامی و در طول مدت هفت یا هشت ماه از مراتع استفاده میکنند. به این ترتیب مهمترین عوامل بیابان زایی و یا موثرترین آنها شناخته شد. البته تمام تقصیر را نباید به گردن جامعه روستایی گذاشت بلکه در اطراف همین پایتخت (پایاب حوضه) آثار بیابان زایی کاملا مشهود است.
کنترل بیابان زایی در این زمینه روش هایی برای کنترل بیابان اعم از نهالکاری، بذرپاشی، قرق و امثال آن تا کنون بسیار گفته شده و نوشته شده است، ولی آیا با استفاده از این روش ها توانسته ایم بر مشکلات بیابانزایی غلبه کنیم؟ می بینیم بازخورد آنها آنچنانکه شایسته است نتیجه زضایت بخشی نداشته است. البته این مسئله را نباید کتمان کرد که کار در مناطق بیابانی بسیار سخت و طاقت فرساست چرا که سالها در اینگونه مناطق بیابانی کار کرده ام و سختی و مرارت کار را از نزدیک با گوشت و پوست و استخوان لمس کرده ام اما از برآیند کار راضی نیستم هر چند که موفقیت های خوبی هم داشته ایم. شاید یکی از دلایل موفقیت کمتر کارهای بیابان زدایی توجه بیشتر به امور فنی و توجه نکردن یا به عبارتی توجه کمتر به مسایل اجتماعی و اقتصادی و بافت جامعه حاکم در مناطق کاری بوده است و حتی فراتر از آن شاید بتوان گفت ما تک بعدی کار کرده ایم چه بسا منابع طبیعی کار خودش را و کشاورزی نیز کار خودش را بدون توجه به اشتراکات بسیار نزدیک این دو بخش از بدنه یک وزارتخانه برای رفع مشکلات بیابان زایی انجام داده اند. در این مورد اگر به توضیحات قبلی رجوع کنیم آثار مدیریت درست امور کشاورزی و آبیاری در کاهش اثرات بیابان زایی کاملا قابل درک است یعنی می توان گفت در امور کشاورزی هر طرح و برنامه ای که در جهت ارتقا و بهبود کیفیت و کمیت آبیاری برای جلوگیری از اسراف و اتلاف آب انجام شود بطور غیر مستقیم راهکاری در جهت مهار بیابان زایی محسوب می شود. بنا بر این با اجرای برنامه هایی برای افزایش راندمان آبیاری در بخش کشاورزی با استفاده از روشهای علمی و مدرن آبیاری (کوزه ای ، قطره ای، تحت فشار و امثال آن) به منظور صرفه جویی در مصرف آب، کنترل و استفاده بهینه از منابع آبهای سطحی موجود، مطالعه و اجرای طرح های آبخوانداری و پخش سیلاب و تغذیه مصنوعی و همچنین برخی اقداماتی که مستقیما در اختیار وزارت نیرو می باشد از جمله جلوگیری از بهره برداری و انسداد چاههای غیر مجاز، کنترل بهره برداری چاههای دارای پروانه و امثال آن راهکارهایی برای تقویت و تعادل آبخوانها و مآلا جلوگیری از پدیده بیابان زایی محسوب می شوند. در ارتباط با مسایل اجتماعی و اقتصادی بیابان زایی نیز این واقعیت را باید قبول کرد که مسایل و مشکلات فعلی بیابان و بیابان زایی در ایران صرفا مشکلات فنی و تکنیکی نیست بلکه مسایل ساختاری و اجتماعی و چه بسا سیاسی است. در حوزه وسیع و گسترده بیابان سر و کار ما بیشتر با جامعه روستائی است بنابراین شناخت ساختار اجتماعی و اقتصادی جامعه روستایی از جمله توفیقات کاری محسوب می شود. وضع جوامع روستائی در زمینه های اجتماعی و اقتصادی ویژگیهای خاص خود را دارد ارتباط این جامعه با محیط اطراف خود در طول زمان باعث بوجود آمدن روابط و عرف خاصی در سطح روستا گردیده که بسته به شرایط محیط در مناطق مختلف متفاوت است. بنابراین در هر برنامه ای که در ارتباط با جامعة روستایی باشد، شناخت ساختار اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی روستا و عملکرد آن ضرورت دارد و بدون توجه به آن هر گونه طرحی نه تنها با موفقیت همراه نخواهد بود بلکه باعث بروز ناهماهنگی و بر هم زدن ساختار سنتی اجتماعی و اقتصادی روستا نیز خواهد شد، فعالیتهای چند دهه اخیر بیابان زدایی تا حدودی گویای این واقعیت است زیرا در اغلب طرحهایی که تاکنون به مرحله اجرا در آمده به وضعیت اجتماعی و اقتصادی مردم کمتر توجه شده است به طوری که مردم در مقام معارضه با منابع طبیعی بوده اند. در این زمینه بایستی خلاء ناشی از ضعف فرهنگی بویژه فرهنگ منابع طبیعی به طریقی پر شود ضمن آنکه اقدامات قانونی در برابر متجاوزین به منابع طبیعی برای هر قشری از جامعه با قاطعیت اجرا شود. - اصلاح روش تامین انرژی در مناطق مستعد بیابان زایی: در ایران با زمینه مناسب اقلیمی و تابش آفتاب در بیشتر مناطق و در اکثر فصول سال همچنین وجود مناطق واجد پتانسیل بالای باد و قابلیت های تولید انرژی زمین گرمایی زمینه لازم و مناسبی برای استفاده و گسترش انرژیهای نو و پاک فراهم است. انرژی خورشیدی و باد ، از جمله منابعی هستند که در کشور ما بویژه در مناطق بیابانی به فراوانی یافت می شوند، با شناخت مکانهای مناسب این منابع و بکارگیری ابزار مناسب برای تبدیل آنها به انرژی های دیگر می توان از این منابع غنی به عنوان یک نیروی تکمیل کننده و یاری رسان برای تامین انرژی گرمایی و سرمایی استفاده کرد. در صورت توسعه بیشتر و بهتر این انرژی ها می توان قسمت اعظم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
بلوغ و ناگهان همه چیز تغییر می کند
بلوغ
هنگامی که از افراد بزرگسال – چه مرد و زن – پرسیده می شود که شما دقیقاً از چه زمانی بالغ شده اید معمولاً سر خود را تکان داده و پاسخی نا مشخص می دهند ؛ « کلاس پنجم یا اول راهنمایی » آنها زمان یا اصولا ً تاریخ دقیقی از آغاز بلوغ خود به خاطر ندارند . چرا اینطور است ؟
«بلوغ » روند تغییر و دگرگونی آرام و کند از پسر به مرد و از دختر به زن ، تبدیل شدن است . در چنین شرایطی خوب متوجه می شوی که در تو اتفاقاتی در حال رخ دادن است . اما هر چه می کوشی نمی توانی به طور دقیق مشخص کنی که این اتفاقات چه هستند .
فقط تعدادی علامت پیدا می شود :
جسم ، روان ، جهان بینی و ارتباطات تو با والدین و دوستانت همه دستخوش تغییرات فراوان می شود . در این شرایط جسم تو علایمی واضح و آشکار از خود نشان می دهد و این در حالی است که به طور معمول ، رفتارهایت از نظر روانی غیر عادی به نظر می آید . ممکن است اکنون خوردن شکلات هایی که تا به حال هر قدر دلت می خواست از آنها می خوردی ، بدون اینکه حتی یک گرم به وزنت اضافه شود . باعث چاقی تو شوند . امکان دارد رشد تو بیش از حد باشد و در میان همکلاسی هایت هیکلی درشت تر از همه داشته باشی . ممکن است خجالتی باشی و بدون اینکه رفتار نامناسبی از تو سر زده باشد صورتت از شرم سرخ شود . در شرایط بلوغ همه چیز ممکن است ؛و در ضمن همه چیز طبیعی هم هست .
بلوغ چیست ؟
زمان بلوغ پسران و دختران بین سنین نه تا هجده سالگی است ؛احتمال دارد عده ای در هشت سالگی متوجه نخستین تغییرات جسمانی خود شوند در حالی که عده ای دیگر تا سن پانزده سالگی هم متوجه چیزی نشوند . دختران به طور متوسط یک تا دو سال زودتر از پسران به سن بلوغ می رسند . در مجموع در روزگار ما شروع بلوغ در کشورهای صنعتی با دیگر جوامع تفاوت می کند و معمولاً زودتر صورت می گیرد . در حالی که در قرن نوزدهم بلوغ تازه از سیزده سالگی آغاز می شد .
بلوغ زود رس در روزگار ما دلایل مختلفی دارد ؛از جمله :تغذیه مناسب ، توجه دقیق تر و بهتر به سلامتی بدن و بر آورده شدن حداقل نیازهای روزانه زندگی که همگی باعث می شود رشد جسمانی و روانی کودکان و نوجوانان در شرایطی مناسب صورت گیرد . اگر تو جزو آن عده از افرادی هستی که احتمال می دهی بلوغ در تو زودتر یا دیرتر به وقوع بپیوندد ، بدان که این موضوع به وراثت نیز بستگی زیادی دارد و این موضوع که بلوغ والدین یا پدربزرگ و مادر بزرگت در چه سنی شروع شده است ، در سن آغاز بلوغ تو بسیار تعیین کننده است .
قبل از اینکه ویژگی ها و علایم مهم بلوغ را مورد بحث قرار دهیم و آنها را توصیف کنیم – که امیدواریم از همین طریق به پاسخ بسیاری از سؤالات خود برسی –چند کلمه در مورد معنای بلوغ متذکر می شویم . کلمة بلوغ در واقع از کجا ریشه می گیرد و به چه معنایی است ؟
ریشه این کلمه از لاتین است و ترجمه آن چیزهایی مانند رشد جنسی و مردانگی است . اما بلوغ امروزه به این صورت معنا می شود :
«آغاز رشد جنسی تا پایان آن را ، چه در مورد پسران و چه در مورد دختران ، بلوغ می گویند . »
این کلمه در پایان قرن پانزدهم توسط پژوهشگرانی که متون لاتین را مطالعه می کردند کشف و به فرهنگ زبان های گوناگون وارد شد . از آن زمان به بعد پزشکان ، دانشمندان ، مربیان ، والدین و نوجوانان بسیاری به موضوع بلوغ پرداخته ، در مورد آن اندیشه کرده و مطالبی نوشته اند .
مفهوم بلوغ و نگرش نسبت به آن در گذر سال ها و دوران های مختلف دستخوش تغییرات زیادی شده است . به عنوان مثال مدت ها به کودکان و نوجوانان به عنوان افراد ناقص و ناکامل نگاه می شد و به همین دلیل به احساسات و رفتارهای عاطفی آنها نیز بهایی داده نمی شد . وقتی که نوجوانان دختر یا پسر به زنان و مردان بالغی تبدیل می شدند تازه به عنوان عضوی قابل ارزش در اجتماع به شمار می آمدند . اما امروزه همه می دانند که بلوغ فصل جدیدی در زندگی نوجوانان است و در چگونگی رشد و پرورش آنها و نیز آینده آنها تأثیر چشمگیری دارد . بنابراین اهمیت زیادی دارد که همگان درباره تمام تغییراتی که در دوران بلوغ دخ می دهد آگاهی پیدا کنند ، اهمیت و معنای آن را بشناسند و از نتیجه آن نیز آگاه شوند تا از طریق بتوانند با خود و دیگران رفتاری درست و صحیح داشته باشند .
تغییرات جسمانی
هر فردی برای آنکه به یک مرد کامل تبدیل شود به اجبار باید سال های بلوغ را پشت سر بگذارد و هر نوجوان به اقتضای شرایط خاص خود ، به مرور شاهد تغییراتی در جسم خود است . ممکن است در حالی که صورت همه دوستانت از کرک هایی که در آینده به ریش تبدیل خواهد شد پر شده باشد ، پوست صورت تو هنوز مثل بچه ها لطیف باشد . امکان دارد در حالی که همکلاسی هایت اندام تپل و بچگانه خود را بدون هیچ گونه احساس ناراحتی در کلاس ورزش به نمایش می گذارند ، تو با خود فکر کنی که برای داشتن عضلاتی ورزیده و قدرتمند باید مثل «ملوان شجاع »مقداری اسفناج بخوری . اما آنچه مسلم است این است که همه افراد دیر یا زود و کم یا زیاد متوجه تغییراتی عجیب و خاص در بدن خود خواهد شد ، چرا که در این سنین بدن دستخوش تغییرات بسیاری می گردد. با مطالعه مطالب زیر متوجه خواهی شد که طی دوران بلوغ چه اتفاقی در جسم تو رخ می دهد و چگونه و چرا تغییر می کند .
قد و وزن
کلیه تغییرات جسمانی دوران بلوغ در فرد نوجوان تحت تأثیر هورمون ها می باشد ، حتی رشد طولی و عرضی بدن ، در این هیچ قسمتی از بدن نیست که تغییر نکند . شروع این تغییرات نیز در همه ی اندام های بدن یکسان نیست . معمولاً رشد طولی به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
بیابان زایی چیست و چگونه اتفاق می افتد؟ -
اجازه می خواهم از تشریح عوامل بیابان زایی نظیر بوته کنی، چرای مفرط و خارج از فصل دام در مراتع ، تبدیل مراتع به دیمزار، برداشت بی رویه آب از سفره های آب زیرزمینی، معدن کاوی و بهره برداری از معادن، جاده سازی و توسعة شهرها و روستاها و امثال آن که سالیان سال گفتیم و نوشتیم خودداری کنم و به یکی دو مورد از موارد حاد آن بپردازم و سپس راههای مهار و کنترل آن را از نگاهی دیگر (اگر نگویم جدیدتر) بیان کنم. اگر بیابان زایی را بر اساس تعریف کنوانسیون بیابان زایی تعریف کنیم؛ می گوید تخریب سرزمین در مناطق خشک و نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب در اثر عواملی مانند عوامل انسانی و عوامل طبیعی. در زمان حاضر عوامل طبیعی، آنچنان نقشی در بیابان زایی ندارند البته خشک سالیهایی که به وقوع میپیوندد بیابان زایی را تشدید میکند ولی در ایران ما این عوامل انسانی هست که بیشتر باعث بیابان زایی میشود و شاید مهمترینش افزایش جمعیت باشد. ما در سی چهل سال پیش این جمعیت را نداشتیم. ببینید جمعیت ما در چهل سال پیش چقدر بوده و الان چقدر است؟ فشار این جمعیت هم مخصوصا جمعیت روستایی روی زمین هست . اجازه بدهید مثال ملموس تری در ارتباط با این موضوع و ارتباطش با بیابان زایی ارایه کنم. هرچند امکانات روستا ها در حال حاضر نسبت به چند دهه پیش تغییرات قابل توجهی داشته است و حقیقتا از لحاظ تامین آب و برق و امکانات مشابه با قبل قابل مقایسه نیست ولی آیا در همین مناطق، بیابان زایی نسبت به قبل کمتر شده است ؟ 20-30 سال قبل روستایی که 20 یا 30 خانوار جمعیت داشت اکنون دو برابر شده است مسلما این تعداد افراد در روستا به کار کشاورزی یا دامداری مشغولند. از طرفی برای کشاورزی در مناطق بیابانی زمین و آب محدود است پس با این وجود روستایی یا باید به شهر بیاید و جذب کارهای کاذب شود و یا در روستا زمین بیشتری اضافه کند و کار کشاورزی کند. زمین بیشتر هم آب بیشتر می خواهد در بیابان که نمی شود دیم کاری کرد! آنگاه بدون توجه به امکانات سفره آب زیرزمینی و آبخوان ها اقدام به حفر چاه عمیق می کنیم! آب پمپاژ می شود ، با پمپاژ بی رویه آب، علاوه بر آنکه سطح آب زیرزمینی پائین میرود ، تعادل هیدرو استاتیک بین آب شور و آب شیرین بهم میخورد. آب شیرین که پمپاژ شد آب شور زیر زمین به طرف سفرهی آب شیرین هجوم می آورد و در پمپاژهای بعدی یواش یواش آب شور میشود، آب شور که بالا آمد در سطح زمین خاک را شور میکند خاک که شور شد محصول کم میشود کیفیت محصول که پایین آمد زمین همجوار و جدید بزیر کشت می رود و این روند ادامه می یابد تا وقتی که به خود می آییم و می بینیم که در روی زمین شوره زار و کویر درست کرده ایم و در زیر زمین سطح سفره آب آنچنان افت کرده که باید چاه را کف شکنی کنیم. ایکاش که کار به همین جا ختم می شد. (همه حرف من این است که دولتی که می گوید مردم در روستا بمانید و به شهر نیایید و روستا را آباد کنید اگر برنامه ریزی درستی برای روستایی نداشته باشد عاقبتش این است. پس باید اشتغال دیگری برای روستائیان ایجاد کند تا فشار آنها از مرتع و منابع طبیعی برداشته شود). در حال حاضر این پدیده بیابانزایی و کویر زایی در بسیاری از مناطق ایران بصورت یک چالشاساسی و جدی بروز کرده است که نمونه بارز آن را می توان در استان کرمان سراغ گرفت. بطور مثال در دشت رفسنجان که در اوایل انقلاب پمپاژ چاهها در عمق 50 تا 80 متری از سطح زمین قرار داشت اکنون به 300 متر و بیشتر افزایش یافته و کیفیت آن نیز در بسیاری از مناطق در نتیجه نفوذ آبهای شور مورد تهدید جدی قرار گرفته و از بد به بدتر تبدیل شده است. کارشناسان پیش بینی می کنند در صورتی که چارهای برای انتقال آب به این دشت صورت نگیرد (انتقال بین حوضهای آب) تخریب باغات و سفرههای آب زیر زمینی ادامه می یابد و سالانه حدود پنج هزار هکتار از باغهای پسته با شیرابه کویر که از اعماق بیش از 300 متر پمپاژ می شود, شور و قلیایی می شود. به این ترتیب در یک مقطع زمانی بیست ساله کلیه این باغات به شهر سوختهای تبدیل خواهد شد که شاید اصلاح آنها حتی با انتقال آب کافی و با کیفیت مطلوب هم دیگر امکانپذیر نباشد و در یک کلام تبدیل به بیابان خواهند شد.پس در این بخش ما دو معضل داریم یعنی با افزایش سطح کشاورزی ، سطح بیابانها و شوره زارها را گسترده تر کرده ایم ؛ دوم اینکه علاوه بر افت سطح آبخوانها، کیفیت آب را هم بدتر کرده ایم و خواسته یا ناخواسته در جهت بیابان زایی گام برداشته ایم. در این مورد وزارت نیرو آماری ارایه کرده است که بر اساس آن از 400 دشتی که در کشور داریم حدود 176 دشت با تراز منفی آب روبرو هست و در جای دیگری گفته است 67 درصد آبخانههای کشور با تراز منفی آب روبروست. تاسف بار تر از آن این است که 70 درصد این آب کمیاب و پر هزینه تا رسدن به سر مزرعه تلف می شود بعبارت دیگر راندمان آب کشاورزی در کشور ما حدود 30 درصد برآورد می شود . از طرفی در طول این سی چهل سال که حدود 9 متر افت آب داشته ایم متاسفانه تعداد سیلابها از 202 مورد در دههی سی به حدود2000 در دهه ۸۰ رسیده است یعنی بر خلاف این که ما افت آب در زیر زمین داریم در روی زمین سیلاب داریم و این حکایت از مسائلی میکند که به هر حال این آبی که باید در عرصه نفوذ بکند و آبخانهها را تغذیه کند منجر به سیلاب شده است پس یک شاخص دیگر هم از آثار و عوارض بیابان زایی پیدا شد. سیلخیزی !! دلیلش چه چیزی می تواند باشد؟ کاربری نادرست اراضی و تخریب پوشش گیاهی!! متاسفانه آمار دامی هم که الان در کشورمان ارایه می شود تقریبا سه برابر ظرفیت چرایی مراتع است چیزی حدود 107 میلیون راس واحد دامی و در طول مدت هفت یا هشت ماه از مراتع استفاده میکنند. به این ترتیب مهمترین عوامل بیابان زایی و یا موثرترین آنها شناخته شد. البته تمام تقصیر را نباید به گردن جامعه روستایی گذاشت بلکه در اطراف همین پایتخت (پایاب حوضه) آثار بیابان زایی کاملا مشهود است.
کنترل بیابان زایی در این زمینه روش هایی برای کنترل بیابان اعم از نهالکاری، بذرپاشی، قرق و امثال آن تا کنون بسیار گفته شده و نوشته شده است، ولی آیا با استفاده از این روش ها توانسته ایم بر مشکلات بیابانزایی غلبه کنیم؟ می بینیم بازخورد آنها آنچنانکه شایسته است نتیجه زضایت بخشی نداشته است. البته این مسئله را نباید کتمان کرد که کار در مناطق بیابانی بسیار سخت و طاقت فرساست چرا که سالها در اینگونه مناطق بیابانی کار کرده ام و سختی و مرارت کار را از نزدیک با گوشت و پوست و استخوان لمس کرده ام اما از برآیند کار راضی نیستم هر چند که موفقیت های خوبی هم داشته ایم. شاید یکی از دلایل موفقیت کمتر کارهای بیابان زدایی توجه بیشتر به امور فنی و توجه نکردن یا به عبارتی توجه کمتر به مسایل اجتماعی و اقتصادی و بافت جامعه حاکم در مناطق کاری بوده است و حتی فراتر از آن شاید بتوان گفت ما تک بعدی کار کرده ایم چه بسا منابع طبیعی کار خودش را و کشاورزی نیز کار خودش را بدون توجه به اشتراکات بسیار نزدیک این دو بخش از بدنه یک وزارتخانه برای رفع مشکلات بیابان زایی انجام داده اند. در این مورد اگر به توضیحات قبلی رجوع کنیم آثار مدیریت درست امور کشاورزی و آبیاری در کاهش اثرات بیابان زایی کاملا قابل درک است یعنی می توان گفت در امور کشاورزی هر طرح و برنامه ای که در جهت ارتقا و بهبود کیفیت و کمیت آبیاری برای جلوگیری از اسراف و اتلاف آب انجام شود بطور غیر مستقیم راهکاری در جهت مهار بیابان زایی محسوب می شود. بنا بر این با اجرای برنامه هایی برای افزایش راندمان آبیاری در بخش کشاورزی با استفاده از روشهای علمی و مدرن آبیاری (کوزه ای ، قطره ای، تحت فشار و امثال آن) به منظور صرفه جویی در مصرف آب، کنترل و استفاده بهینه از منابع آبهای سطحی موجود، مطالعه و اجرای طرح های آبخوانداری و پخش سیلاب و تغذیه مصنوعی و همچنین برخی اقداماتی که مستقیما در اختیار وزارت نیرو می باشد از جمله جلوگیری از بهره برداری و انسداد چاههای غیر مجاز، کنترل بهره برداری چاههای دارای پروانه و امثال آن راهکارهایی برای تقویت و تعادل آبخوانها و مآلا جلوگیری از پدیده بیابان زایی محسوب می شوند. در ارتباط با مسایل اجتماعی و اقتصادی بیابان زایی نیز این واقعیت را باید قبول کرد که مسایل و مشکلات فعلی بیابان و بیابان زایی در ایران صرفا مشکلات فنی و تکنیکی نیست بلکه مسایل ساختاری و اجتماعی و چه بسا سیاسی است. در حوزه وسیع و گسترده بیابان سر و کار ما بیشتر با جامعه روستائی است بنابراین شناخت ساختار اجتماعی و اقتصادی جامعه روستایی از جمله توفیقات کاری محسوب می شود. وضع جوامع روستائی در زمینه های اجتماعی و اقتصادی ویژگیهای خاص خود را دارد ارتباط این جامعه با محیط اطراف خود در طول زمان باعث بوجود آمدن روابط و عرف خاصی در سطح روستا گردیده که بسته به شرایط محیط در مناطق مختلف متفاوت است. بنابراین در هر برنامه ای که در ارتباط با جامعة روستایی باشد، شناخت ساختار اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی روستا و عملکرد آن ضرورت دارد و بدون توجه به آن هر گونه طرحی نه تنها با موفقیت همراه نخواهد بود بلکه باعث بروز ناهماهنگی و بر هم زدن ساختار سنتی اجتماعی و اقتصادی روستا نیز خواهد شد، فعالیتهای چند دهه اخیر بیابان زدایی تا حدودی گویای این واقعیت است زیرا در اغلب طرحهایی که تاکنون به مرحله اجرا در آمده به وضعیت اجتماعی و اقتصادی مردم کمتر توجه شده است به طوری که مردم در مقام معارضه با منابع طبیعی بوده اند. در این زمینه بایستی خلاء ناشی از ضعف فرهنگی بویژه فرهنگ منابع طبیعی به طریقی پر شود ضمن آنکه اقدامات قانونی در برابر متجاوزین به منابع طبیعی برای هر قشری از جامعه با قاطعیت اجرا شود. - اصلاح روش تامین انرژی در مناطق مستعد بیابان زایی: در ایران با زمینه مناسب اقلیمی و تابش آفتاب در بیشتر مناطق و در اکثر فصول سال همچنین وجود مناطق واجد پتانسیل بالای باد و قابلیت های تولید انرژی زمین گرمایی زمینه لازم و مناسبی برای استفاده و گسترش انرژیهای نو و پاک فراهم است. انرژی خورشیدی و باد ، از جمله منابعی هستند که در کشور ما بویژه در مناطق بیابانی به فراوانی یافت می شوند، با شناخت مکانهای مناسب این منابع و بکارگیری ابزار مناسب برای تبدیل آنها به انرژی های دیگر می توان از این منابع غنی به عنوان یک نیروی تکمیل کننده و یاری رسان برای تامین انرژی گرمایی و سرمایی استفاده کرد. در صورت توسعه بیشتر و بهتر این انرژی ها می توان قسمت اعظم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
انگیزه را این گونه تعریف می کند:
میل به کوششش فراوان در جهت تامین هدفهای سازمان به گونه ای که این تلاش در جهت ارضای برخی از نیازهای فردی سوق داده شود.
یکی از فعالیتهای مدیر این است که موجبات انگیزش کارکنان را در سطح بالایی از عملکرد فراهم سازد بدین معنی که اطمینان یابد که افراد کار می کنند بطور منظم سر کار حاضر می شوند و سهم مثبتی در رسالت سازمان دارند عملکرد شغلی به توانایی محیط و همچنین انگیزش مرتبط است. (محمد زاده – مهروژان ، 1375 ،121-120)
انگیزه بعنوان یکی از فرآیندهای ارضای نیاز به حساب می آید این مطلب در شکل زیر ارائه شده است.
نیازهای ارضا نشده تنش حرکت رفتار کوششی نیازهای ارضا شده کاهش تنش
شکل 1-2 :فرآیند انگیزش
نیاز به عنوان یک واژه فنی حالتی درونی است که باعث می شود نتیجه پی آمد خاص جالب به نظر برسد یک نیاز ارضا شده تنش ایجاد می کند و در نتیجه در درون فرد نوعی سائقه یا پویایی بوجود می آورد این پویایی موجب بروز نوعی رفتار پژوهشی در فرد می شود و او در پی تامین هدفهای ویژه ای بر می اید اگر آن هدفها را تامین کند نیاز مزبور ارضا می شود و در نتیجه تنش کاهش می یابد .
بنابر این می توان گفت که کارگر یا کارمندی که تحری شده و دارای انگیزش است در وضعی به سر می برد که تنش دارد.(یعنی بین فرد و محیط او نوعی عدم تعادل بوجود می آید)
او برای رهایی از این تنش دست به اقدام می زند و تلاش و کوشش می کند . هر قدر این تنش بیشتر باشد سطح یا میزان تلاش و کوشش بیشتر خواهد شد. اگر این تلاش و یا کوشش به صورت موفقیت آمیزی ، به ارضای نیاز منجر گردد. تنش کاهش می یابد ، ولی از آنجا که رفتار فرد در سازمان مورزد نظر ماست ، فعالیتی که در جهت کاهش می یابد تنش صورت می گیرد باید در راستای هدفهای سازمان باشد . بنابر این در تعریفی که از انگیزش داریم این معنا هم گنجانده شده که نیازهای فرد با هدفهای سازمان سازگار است و هیچ مغایرتی با آنها ندرد . اگر چنین وضعی وجود نداشته باشد فرد یا کارگر تلاش و کوشش زیادی می نماید که در واقع در جهت مخالف منافع سازمان صورت می گیرد و نکته جالب اینجاست که این نوع کوششها و تلاشها چیز غیر عادی نیستند . (ایران نژاد پاریزی- ساسان گهر، 380،1377)
تحولات تاریخی انگیزش:
تحولات تاریخی در زمینه انگیزش به چند علت حائز اهمیت است اگر چه این نظریات همیشه صائب نبوده اند ولی از یک جهت مبنای اندیشه معاصر را درباره انگیزش تشکیل می دهند این نظریات معمولا بر عقل سلیم مبتنی بوده اند . آگاهی ازط محاسن و معایب آن به مدیران کمک می کند بینش بیشتری در مورد انگیزش کارکنان در محل کار داشته باشند و از نقاط ضعف بپرهیزند.
تحویل اندیشه مدیریت در زمینه انگیزش کارکنان سه مرحله متمایز را پشت سر گذاشته است که عبارتند از سنتی ، روابط انسانی و منابع انسانی .
مدل سنتی:
مدل سنتی انگیزش با نام فردریک وینسلو تیلور و مکتب مدیریت علمی همراه است . تیلور اولین کسی بود که کار آمد ترین شیوه را برای اجرای وظایف کارکنان تعیین کرد و برای اینکه این وظایف دقیقا مطابق ویژگیها و استانداردهای تعیین شده اجرا شود به انگیزش کارکنان توجه کرد . او معقد بود که کارکنان صرزفا با پول بر انگیخته می شوند به همین جهت او از بهره گیری از سیستم های محرکهای دستمزدی طرفداری می