لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
مقدمه
نماز در حکم ملاقات و گفتگو با خداوند متعال است، باحترام بایستد و با توجه و حضور قلب نماز بخواند و غفلت و کسالت را از خود دور سازد.
امام صادق (ع) فرمود" به خدا سوگند ممکن است پنجاه سال بر کسی بگذرد و خدا یک نماز هم از او نپذیرفته باشد، چه چیز از این سخت تر و دشوارتر است؟! به خدا سوگند برخی از همسایگان و دوستان شما اگر نزد شما نماز بخوانند قبول نمی کنید! زیرا نماز را سبک می شمارند، خداوند جز خوب را نمی پذیرد و چگونه آنچه سبک شمرده شود بپذیرد"
حضور قلب در نماز
امیرالمومنین علی (ع) می گوید" پیامبر(ص) مردی را دید که در نماز با ریش خود بازی می کند فرمود اگر قلب او خاشع می بود اعضاء و اندام او نیز چنین بود"
شخصی به مسجدی که پیامبر (ص) در آنجا بود وارد شد و به نماز ایستاد، و سجده نماز را با شتاب و ناقص بجای آورد، پیامبر (ص) فرمود" بجای سجده همچون کلاغ نوک بر زمین می زند اگر اینطور بمیرد بر غیر دین محمد (ص) مرده است"
امام رضا (ع) فرمود" وقتی نماز می گذاری از کسالت و خواب و بازی و شتاب بپرهیز و با سکون و آرامش و وقار نماز بگزار، و بر تو باد که در پیشگاه خدای عزیز و جلیل متوجه و فروتن و متواضع باشی..... در برابر مولای خود آنچنان بایست که بنده گناهکار در برابر مولای خود آنچنان بایست که بنده گناهکار در برابر سرور خود میایستد، پاها را منظم و قامت را استوار بدار، و به چپ و راست توجه مکن و چنان باش که گویا او را می بینی، و اگر تو او را نمی بینی او تو را می بییند"
مراقبت اول وقت
"نزد خداوند عملی از نماز محبوب تر نیست، کار های دنیا شما را از نماز اول وقت مشغول ندارد"
"بدان که تمام کارهایت تابع نماز توست، کسی که نماز را ضایع سازد غیر آن را ضایع تر میکند"
" بی جهت نماز را از اول وقت به تاخیر مینداز، بر تو باد که نماز را در اول وقت بجا آوری"
پیشوایان معصوم و گرامی اسلام درباره نماز و اهمیت و آداب و دستورات آن سخنان بسیار فرموده اند، و ما برخی را در شماره پیش ید کردیم و در این مقال نیز به همین مختصر اکتفا می کنیم. اینک ببینیم نماز را چگونه باید بخوانیم؟ ما در این نوشتار اصول احکام نماز را بطور فشرده بیان می کنیم، و در جزئیات به کتاب های مفصل ارجاع میدهیم، هدف ما آن است که مختصری از احکام اصلی نماز را در دسترس همگان بگذاریم، ودر مسائل اختلافی راهی را پیشنهاد کنیم که برای همه مجزا و کافی باشد.
نماز های واجب
1- نمازهای یومیه
2- نماز آیات
3- نماز قضاء
4- نماز طواف
5- نماز میت
6- نماز نذر و عهد و قسم
7- نماز قضاء پدر و مادر بر پسر بزرگ
نماز های یومیه 17 رکعت است، نماز صبح 2 رکعت، نماز ظهر4 رکعت، نماز عصر 4 رکعت، نماز مغرب 3 رکعت، نماز عشاء 4 رکعت.
نماز های 4 رکعتی در سفری که رفتن و برگشتن 8 فرسخ یا بیشتر باشد 2 رکعتی خوانده می شود در صورتی که رفتن کمتر از 4 فرسخ نباشد. و به فتوای برخی از مراجع تقلید برگشتن نیز کمتر از 4 فرسخ نباشد.
شرایط و مقدمات نماز
بر نماز گزار لازم است برای انجام نماز چند شرط را رعایت کند.
1- بدن و لباسش از نجاست پاک باشد (جز در چند موارد استثنائی که در رساله مراجع تقلید بیان شده است)
2- وضو بگیرد و یا اگر موجبات غسل پیش آمده غسل کند ولی اگر نتواند وضو بگیرد یا غسل کند مثلا آب ندارد یا بدنش مجروح است باید تیمم کند.
3- اگر مرد است باید عورت خود را بپوشاند و بهتر است در حال نماز اقلا از ناف تا زانویش پوشیده باشد، و اگر زن است باید تمام بدن را بپوشاند، تنها صورت و دستها تا مچ و روی پاها می تواند نپوشاند، یعنی اگر بدن مختصری از بدن و یا موی سر را نپوشیده بگذارد نمازش درست نیست.
4- لباسش باید حلال و مباح باشد یعنی غصبی نباشد از اجزاء مردار و حیوان حرام گوشت نباشد، اگر نماز گزار مرد است لباسش از ابریشم خالص یا طلا نباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
پیشگفتار
تربیت ابعاد مختلفى چون جسمانى، عقلانى، عاطفى، اجتماعى واخلاقى دارد. از مهمترین ابعاد تربیت، تربیت معنوى است که به عقیده ما در تربیت اسلامى، پرورش این بعد غایت همه ابعاد دیگـراست. این نوع تربیت که شامل پرورش بعد معنوى انسان و فــراهم نمودن زمینه ارتباط انسان با خداوند و در نهایت پرورش انسان براى رسیدن به قرب الهى است. بسیار مورد تاکید ائمه علیهم السلام بوده است و آن بزرگواران در تمام صحنههاى زندگـى بیشترین اهمیت را به پرورش این بعد فرزندان مىدادند و براى تحقق آن از شیوههاى خاص بهره مىگرفتندکه به نظر مىرسد از مهمترین شیوهها، دو شیوه (ذکر و دعا) است و هر چند دعا نیز یک نوع ذکر تلقى مىشود اما از آنجا که درتربیت معنوى عنصرى کلیدى و مهم است از آن به عنوان یک شیوه جداگانه یاد مىکنیم. امام باقر(ع) در سیره تربیتى خود از این دو شیوه به شکل خاصى بهره جستند.
ذکر و یاد خدا
ذکر که عبارت از توجه قلبى انسان نسبت به خداوند است و گاهى در قالب الفاظ مخصوصى بر زبان جارى مىشود. نقش بسیار مهمى درتربیت بعد معنوى انسان دارد. ابن
قداح از امام صادق(ع) نقل کرده که «پدرم (امام باقر(ع)) بسیار یاد خدا مىنمود، همـراه او راه مىرفتم او را در حال ذکرمىدیدم با او غذا مىخوردم او را درحال یادخداوند مىدیدم، با مردم سخن مىگفت و این کار او را از یاد خدا غافل نمىکرد. من مشاهده مىکردم که زبان او مدام در حال گفتن ذکر لا اله الا الله بود. پدرم ما را جمع مىنمود وما را به ذکر و یاد خـدا امر مىفرمود و این کار تا طلوع خورشید ادامه داشت، هر کدام از ما که قرائت قرآن آمـوخته بود به خواندن قرآن و هر کدام که قرآن نیاموخته بود به گفتن ذکر امرمىنمودند.» ایـن حدیث در بردارنده دو نکته مهم است. نخست آن که بر مطابقت گفتار با عمل حضــرت دلالت دارد و نشان مىدهد که امام ابتدا خود عمل مىنمودند و از ذکر گفتن غافل نمـىشدند و بعد فرزندانشان را به ذکر و یاد خدا امر مىنمودند. نکته دوم آن که نباید فرزندان را به حال خودشان رها کرد بلکه مىبایست ضمن حفظ آزادى حساب شده و منطقى و توجه به استقلال طلبى و آزادی خواهى آنها در فرصتهاى مناسب با ایجاد انگیزه و شوق به طور عملى آنها را به انجام کار نیک مشغول نمود.
دعا
دعا و مناجات از مؤثرترین روشها در تربیت بعد معنوى انسان است، از طریق دعا و مناجات انسان با خداوند ارتباط پیدا مىکند و در پرتـو آن جان خود را از چشمه معـرفت و محبت سیراب مىگرداند. امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه مسالهاى پدرم را محزون مىکرد ایشان زنان و فرزندان را جمع مىنمود. آنگاه خود دعـا مىکردند و آنها آمین مىگفتند.» همچنین برید بن معاویه عجلــى نقل مىکند:«هــرگاه امام باقر(ع) قصد مسافرت داشتند خانواده خود را درمنزلـى جمع مىنمودند و این چنین دعا مىکردند «اللهم انى استودعک نفسى و اهلى و مالى و ولدى، الشاهد منا و الغائب، اللهم احفظنا و احفظ علینا، اللهم اجعلنا فى جوارک، اللهم لا تسلبنا نعمتک ولا تغیرما بنا من عافیتک و فضلک.» پرودگارا خــود و اهلـم و مالم و فرزندانم، حاضر و غایب آنها را به تـو سپردهام، پروردگارا ما را حفظ کن و سلامتى ما را مستدام دار، پروردگارا ما را در جـوار خودت جاى ده و نعمتت را از ما مگیر و عافیت و فضیلت را نسبت به ما تغییر مده.»
از دو حدیث بیان شده معلوم مىشود که آن حضرت فرزندان خود را از طریق دعا به یاد خداوند متوجه مىگردانید و غیر مستقیم به آنها تعلیم مىداد که باید در تنهایى و هنگام مشکلات بر خداوند توکل نمود و تنها از او در خواست کمک نمود.
حمد و سپاس خدایى را سزاست که شکر شاکرین و حمد حامدین و ذکر ذاکرین و سعى خالصین متوجه درگاه اوست. ستایش بیکران مرا و راست که در خلق خویش هیچ کاستى نگذاشت بل همه مخلوقات حتى پست ترین شان را به راستى بگذاشت. تسبیح لایتناهى بر آستان او که آدمى را در مسیر سعادت بر همه موجودات، ولایت و تاج خلافت در سیاره زمین بر او کرامت و خلعت «لقد کرّمنا» بر اندامش عنایت و بعد از تکوین، مصداق «فتبارک» بر قامتش مقالت فرمود.
حمد و آفرین بر ذات جهان آفرین که هستى را آمیخته با حکمت و تعالیم را براى بشر همراه با مصلحت و براى وصول به سربلندى و عزّت توأم ساخته است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 58
فلسفه نماز جماعت
قرآن دستور دیگری بریا یهود صادر میکند که نماز را به پا دارند و زکات را بدهند تا هماهنگی بین مسلمانان وآنها ایجاد گردد همانطور که روش پیامبران می باشد که مردم را به دین واحد دعوت می کنند. قران نیز می خواهد با این دستور تشتت واختلاف را از میان آنان بردارد و همه را به سوی وحدت دعوت کند .
ولی شاید نکته این که از میان تمام افعال نماز رکوع را تذکر می دهد و می گوید با رکوع کنندگان رکوع نماید. این باشد که خواسته است نوع کامل نماز را که در اسلام مقرر شده است بیان نماید و بدانند که مقصود از انجام نماز نمازی است که مسلمین می خوانند نه نمازی که در بین خود آنها مرسوم ا ست که هیچ رکوع ندارد. به علاوه این عبادت اشاره به نماز جماعت که روح اجتماع نماز به عالیترین صورت در آن جلوه گر است نیز می باشد.
سوگند به آنها که صف کشیده اند سوگند به صفوف نمازگزاران بعضی از مفسران می فرمایند منظور از صفوف رزمندگان و مجاهدان راه خدا و یا صفوف نمازگزاران وعبادت کنندگان است.
تاکید پیامبر(ص) نسبت به شرکت در صف اول نماز جماعت در حدیثی می خوانیم که پیامبر (ص) تاکید فراوانی در زمینه شرکت در صف اول نماز جماعت فرمود وگفت: خداوند و فرشتگان درود می فرستند بر آنهایی که پیشگامند در این صفوف و به دنبال این تاکید مردم برای شرکت در صف اول فشار آوردند قبیله بنام بنی عذره بودند که حماسه هایشان از مسجد دور بودگفتند ما خانه هایمان را می فروشیم و خانه هایی نزدیک مسجد پیامبر(ص) خریداری می کنیم تا به صف اول برسیم آیه ی فوق نازل شد و به آنها گوشزد کرد که خدا نیات شما را می اند حتی اگر در صف آخر قرار گیرید وچون تصمیم براین دارید که در صف اول باشید پاداشی نیت خود را خواهید داشت.
جنبه های اجتماعی نماز
ذکر صیغه ی جمع در نعبد ونعستین و همچنین آیات بعد که همه به صورت جمع است نشان میدهد که اساس عبادت مخصوصا نماز بر پایه ی جمع وجماعت است حتی به هنگامی که بنده در برابر خدا راز و نیاز بر می خیزد باید خود را میان جمع و جماعت بینید تا چه رسد به سایر کارهای زندگیش به این ترتیب هر گونه فردگرایی و تک روی و انزواطلبی ومانند اینها مفاهیمی مردود از نظر قرآن و اسلام شناخته می شود. مخصوصا نماز از اذان واقامه که دعوت به اجتماع برای نماز است گرفته لاحی علی الصلاه بشتاب به سوی نماز .. تا سوره ی حمد که آغازگر نماز است. السلام علیکم که پایان آن است همه دلیل بر این است که عبادت در اصل جنبه ی اجتماعی دارد یعنی باید به صورت جماعت انجام شود. درست است که نماز فرادی نیز در اسلام صحیح است اما عبادت فردی جنبه ی فرعی و درجه ی دوم را دارد.
کتاب نمازشناسی نویسنده: حسن راشدی
«اهمیت وفضیلت نماز جماعت»
اولین و بهترین نشان فضلیت نماز جماعت این است که خدای تعالی، در سه موضع از قرآن صریحا آن امر فرموده است:
در سوره بقره فرمود:
یا بنی اسرائل !… و امنوا بماانزلت .. و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
نیاز به پرستش و نیایش یکی از نیازهای اساسی و عمیق است که در عمق روح و روان بشر وجود دارد استاد شهید مرتضی مطهری رحمه الله علیه در این باره می فرماید: یکی از پایدارترین و قدیمی ترین تجلّیات روحی آدمی و یکی از اصل ترین ابعاد وجود انسان ها حس نیایش و پرستش است مطالعه آثار زندگی بشر نشان می دهد که هر زمان و هر کجا که بشر وجود داشته نیایش و پرستش هم وجود داشته است. نیایش و دعا ارتباط روانی انسان با مرکز و مبدأ آفرینش تست. هدف آفرینش عبادت ماست. قرآن می فرماید: وَ نا خَلَقْتُ الجن و الانس اِلاّ لِیَعْبُدوُن. (سورة ذریات آیه 56)
و ما جن و انس را مگر برای عبادت نیافریدیم.
که در این مقاله سعی شده با توجه به اهمیت نماز درحد بضاعت پرداخته شود که انشاء الله مورد توجه قرار گیرد.
فریضة نماز
نماز به عنوان دین تلقی شده و معیار و ملاک ارزش آدمی و قبولی کلیه ی اعمال و فرایض دیگر اوست و اگر درست اقامه گردد به عنوان معراج مؤمن و رأس دین شمره می شود که نیاز به مداومت و محافظت دارد. همراهی و مداومت و محافظت از نماز ضرورت است خداوند در سورة معراج آیات 24ـ 23 بر مداومت و محافظت از نماز تأکید می کند . . . (انسان ها در نوسانند مگر نماز گزارنی که به نماز مداومت می ورزند . . . و آنان که به نماز خود محافظت دارند. اگر نماز بدون مداومت باشد کفر در پی دارد و اگر بدون محافظت باشد میل به دنیا دارد.
اهمیت و ضرورت موضوع
در اهمیت نماز همین بس که مولای متقیان علی (ع) می فرماید: در نماز را در هر وقتی که برای آن تعیین گشته بجا آور و از جهت بیکاری آن را پیش از وقت بجا نیاور، و به جهت کار داشتن آن را از وقتش مگذران، و بدان هر چیز از عملت پیرو نماز توست .
و مقام معظم رهبری در پیام خود به اولین اجلاس سالیانه نماز در شهریور 7 مشهد می فرماید:
انسان همیشه محتاج نماز است و در عرصه های خطر محتاج تر، هیچ وسیله ای مستحکم تر و دایمی تر از نماز برای ارتباط میان انسان با خدا نیست. لذا اقامه ی نماز به عنوان محکم ترین وسیله تن دادن به ربوبیت خدا و تن زدودن از ربوبیت غیره امر ضروری و حتمی است چنان که رسول خدا (ص) در ضرورت و تداوم اقامه نماز فرموده است «هر که عمداً نماز را ترک کند کفر ورزیده است».
پس اقامه ی نماز که امری ضروری است در دوران نوجوانی و جوانی که مرحله بسیار با ارزش عمر می باشد و اکثر نوجوانان و جوانان این دوره را در مرکز آموزشی می گذرانند، توجه به این فریضه ی مهم، دادن آموزش و شناخت لازم به دانش آموزان و اقامه ی نماز در مدارس وظیفه و امری خطیر می باشد که لازم است مسئولان و زمامداران آموزش و پرورش دربارة راه های جذب دانش آموزان به اقامه ی نماز شناخت بیشتری داشته باشند.
نماز، عبادت بزرگ
شناخت معبود و آفریدگار، محبّت او را در دل ایجاد می کند و این محبّت، انسان را به پرستش و عبادت و اظهار کوچکی و تواضع در برابر او وا می دارد.
نماز، جلوه ای از بندگی انسان در پیشگاه خدا و مظهر عبودیت و عبادت است. آنکه «بنده» آفریدگار است و این بندگی را احساس می کند و می داند و باور دارد، در برابر او مطیع است و در پیشگاهش سر بر خاک می نهد و به سجده می افتد و با وی راز می گوید و راز می طلبد و آن خالق یگانه را که سر رشته دار اوست، به عظمت و پاکی می ستاید.
چرا عبادت؟
فلسفه آفرینش انسان، بندگی و عبادت و عبودیّت است. این صریح کلام الهی در قرآن کریم است که می فرماید:
«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ لإنسَ ألَّا لِیَعْبُدُونِ»(2)
جن و انس را، جز برای پرستش و بندگی خود نیافریدم.
این حکمت و هدف والا، سرلوحه همه رسولان الهی نیز بوده است. در قرآن می خوانیم: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ اُمَّةٍ رَسُولاً اَنِ اعْبُدُوا اللهَ وَاجْتَنُبُوا الطّاغُوت» (3)
در هر امتّی پیامبری برانگیختیم که (به مردم بگویند) بنده خدا باشید و از طاغوت بپرهیزید.
ناگفته نماند که این بندگی کردن، سودی به خدا نمی رساند بلکه مایه عزّت و سعادت خود انسان است وگرنه خداوند بی نیاز مطلق است:
من نکردم خلق تا سودی کنم
بلکه تا بر بندگان جودی کنم
اگر معلّم به شاگردانش می گوید: درس بخوانید، نفع این درس خواندن به خود آنان بر می گردد و برای معلم سودی ندارد.
روشن است که خدای متعال ، نیازی به عبادت ما ندارد، «فَإنَّ اللهَ غَنِیُّ عَنْکُمْ» و سود عبادت کنندگان به خود پرستندگان بر می گردد.
ریشه های عبادت
1ـ عظمت خدا
انسان وقتی خود را در برابر عظمت و جلا خدایی می بیند، ناخودآگاه در برابر او احساس خضوع و فروتنی می کند آن سان که در برابر یک دانشمند و شخصیت مهم، خویشتن را کوچک و ناچیز شمره، او را تعظیم و تکریم می کند.
2ـ احساس فقر و وابستگی
طبیعت انسان چنین است که وقتی خود را نیازمند و وابسته به کسی دید، در برابرش خضوع می کند. وجود ما بسته به ارادة خداست و در همه چیز نیازمند او هستیم. این احساس عجز و نیاز، انسان را به پرستش خدا وا می دارد خدایی که در نهایت کمال و بی نیازی است. در بعضی از احادیث است که اگر بیماری و مرگ نبود، هرگز گردن بعضی نزد خدا خم نمی شد.
3ـ توجه به نعمت ها
انسان، همواره در برابر برخورداری از نعمت ها، زبان ستایش و بندگی دارد. یادآوری نعمت های بیشمار خداوند، می تواند قوی ترین انگیزه برای توبه به خدا و عبادت او باشد.
4 ـ فطرت
پرستش، جزئی از وجود و کشش فطری انسان است. این روح پرستش که رد انسان فطری است، گاهی در مسیر صحیح قرار گرفته و انسان به خدا پرستش می رسد.
ابنیاء برای ایجاد حس پرستش نیامده اند، بلکه بعثت آنان، برای هدایت این غریزة فطری به مسیر درست است بیشتر آیات مربوط به عبادت در قرآن، دعوت به توحید در عبادت می کند نه اصل عبادت، زیرا روح عبادت در انسان وجود دارد. مثل میل به غذا که در هر کودکی اگر راهنمایی نشوند، به جای غذا، خاک می خورد و لذت هم می برد.
چگونه عبادت کنیم
روش عبادت را باید از قرآن و عترت آموخت. آنگونه که آدرس هر خانه را باید از صاحب خانه گرفت. آیات قرآن و احادیث معصومین، بهترین عبادت را کدام می دانند و چه اوصاف برای آن می شمارند؟ جواب را باید از قرآن و عترت آموخت. عبادت باید : آگاهانه یعنی از روی تعقل و آگاهی باشد.
عاشقانه باشد یعنی : عبادت همراه محبت و عشق و نشاط و لذت باشد، نه همراه با کسالت و بیحالی و افسرده دلی باشد. خالصانه باشد. یعنی: عبادت باید خالص برای خدا باشد و در آن ریا و نفاق و شهرت طلبی و عوام فریبی نباشد. مخفیانه باشد. یعنی پرستش با عُجب و ریا و خودنمای نباشد.
خاشعانه باشد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نماز و آثار آن
مقدمه :
شناخت معبود محبت او را در دل ایجاد میکند و انسان را به پرستش و راز و نیاز با معبود خویش وا میدارد و نماز موجب آرامش انسان میگردد. فلسفهی عبادت همانگونه که در آیات متعددی آمده، بندگی و عبادت است که این بندگی مایهی عزت و سلامت انسان میباشد. این بندگىکردن، سودى به خدا نمىرساند بلکه مایهی عزّت و سعادت خود انسان است وگرنه خداوند بىنیاز مطلق است.
ریشههای عبادت در چهار عنوان خلاصه میشود: عظمت وجودی خدا، احساس نیاز و وابستگی به او، سپاس از نعمتهای بیکران خداوندی و فطرت خداجوی انسان.
اگر انسان بخواهد در این دنیا با آگاهی و آزادی و شخصیّت انسانی زندگی کند، باید هدف داشته باشد و این هدف رسیدن به کمال مطلوب است. این امر باعث میشود در برابرکمال مطلق تسلیم شویم و سر به سجده برداریم.
انسان در کل سرشتی خدا آشنا، خداگرا و خدا پرست دارد و خود و جهان را وابسته به خالقی میداند که سرچشمهی همهی خوبیها و زیباییهاست، انسان که از درون گرایشی به خدا احساس میکند. تمایلی مقدس و متعالی که او را گاه و بیگاه به نجوا با خدا مینشاند و وادارش میکند که رازهای درونی خود را بیواسطه با او در میان بگذارد. و در حقیقت نماز برقرار ساختن ارتباط بین یک موجود بینهایت کوچک بهیک موجود بینهایت بزرگ در حال معرفت است.
نماز جلوهی بندگی انسان در پیشگاه خدا و مظهر عبادت است آن که بندهی آفریدگار است و این بندگی را احساس میکند میداند و باور دارد، که در برابر او مطیع و فرمان بردار است و به سجده میافتد با او راز میگوید و نیاز میطلبد و بهیاد ما میاندازد که بندهای بیش نیستیم. در سایهی نماز نیازهای روحی معنوی انسان تأمین و انسان بهیک آرامش واقعی دست مییابد؛ و نیز نماز یک سپاسگزاری در برابر نعمتهای بیکرانی است که حق تعالی به ما ارزانی داشته است.
بنا به گفتهی امام رضا(ع) نماز اقرار بندگی به خداوند(عز و جل)، ایستادن انسان در برابر خداوند حکیم با حال مذلت و فروتنی و خضوع و اعتراف به گناهان، و نیز درخواست عفو و بر طرف ساختن آثار گناهان و بزرگ داشت خداوند و یاد خدا است. نماز این حقیقت والا و سازنده، بیان کنندهی بینهایت گرایی آدمیان میباشد. اما چرا ما نماز میخوانیم و برای ما واجب شده است؛ این بندگی کردن و نماز سودی به خدا نمیرساند، بلکه مایهی عزت و سعادت انسان است و چرا که خداوند بینیاز مطلق است. نماز موجب تکامل روح، تقویت اراده، بهداشت روان، مصونیّت و خود نگهداری و بازدارنده از فحشا و منکر و گناه و تزکیه انسان میشود. حقیقت نماز از نظر امام رضا(ع): «صله و موهبتی است از طرف خداوند مهربان برای بنده از راه رحمت و عنایت و نماز مطالبهی وصال و تقرب بنده به سوی خداست»... و کسانی که نماز نمیخوانند دلیل ترک نمازشان ندانستن فلسفهی نماز و آشنا نبودن به فواید آن بوده و اصولاً نسبت به نماز احساس نیاز نمیکند. و لذا آشناشدن و آشناکردن به فلسفه و حقیقت نماز و این که نماز جزو نیاز ماست، جزو زندگی و حیات ماست و فایده و آثار نماز در دنیا و آخرت تجلی میکند امری ضروری میباشد.
اهمیت ندادن به نماز به لحاظ عدم آشنایی به حقیقت آن و احساس نیاز نکردن نسبت به آن، خود از عوامل ترک نماز به شمار میآید. آشناشدن و آشناکردن به فلسفه و حقیقت نماز و این که نماز جزو نیاز ماست، جزو زندگی و حیات ماست و فایده و آثار نماز در دنیا و آخرت تجلی میکند، به واسطه آن به آرامش و تعادل روانی میرسیم، چنان که خداوند میفرماید: «الا بذکر الله تطمئن القلوب»؛ آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرامش پیدا میکند». نماز پاسخ به حس پرستش است، نماز درمان افسردگی و اضطراب، نگرانی، تزلزل شخصیت، از خود بیزاری، ناامیدی و ارتباط برقرارکردن با مبدأ پاکیها، اراده و توانایی مطلق و کمال مطلق است. با نماز، خودپرستی و آثار آن، که محور گناهان است (خودبینی، خود بزرگ بینی، خودستایی، حسادت و دیگر امراض روحی) از بین میرود مردان الهی در زمان گرفتاریها به نماز پناه میبرند.
از دیگر آثار نماز تشکّر از خدایی است که ولىّ نعمت ماست که هر چه داریم از اوست. البته این سپاس، براى خدا سودى ندارد، بلکه براى خودمان مفید است و نشان معرفت ماست. انسان، اسیر محبّت دیگران است و نعمت و نیکى، انسان را به مقام سپاس و تشکّر مىکشد. اگر کسى نعمتى به ما بخشید و احسانى در حق ما کرد، با زبان و عمل، سپاسگزار او مىشویم. نماز، نوعى سپاس از نعمتهاى فراوان و بىشمار اوست. حضور قلب در نماز را که پایه استوار دین و برترین اعمالهاست. خداوند آنانی که از نماز غفلت میکنند را نکوهش میکند، با این که نمازگزارند و این نکوهش بدان سبب نیست که نماز را فراموش و ترک کردهاند. پیامبر(ص) در مورد برتری کمال نماز میفرمایند: «هر کس که دو رکعت نماز بخواند و در نمازش چیزی از دنیا او را به خود مشغول نسازد، خداوند گناهش را میآمرزد» و نیز میفرمایند: «تنها آن مقدار از نمازت پذیرفته است که در آن حضور قلب باشد».
نماز و تاثیر آن در دورى از زشتىها
پیشتر خاطر نشان گردید:کسى که به ضعف اراده مبتلا است و على رغماعتقاد به مبدا و معاد و تبعات اعمال و توجه به همه امور یاد شده باز مرتکب گناهمىشود، اگر واقعا قصد اصلاح خویش را دارد، باید قبل از هر چیز با به کار بستنبرخى از ریاضتهاى شرعى ارادهاش را تقویت کند، آن گاه با ارادهاى قوى درمقابل خواستههاى نفسانى و وسوسههاى شیطانى بایستد.
و نیز تاکید شد:ریاضتى که در راس همه ریاضتهاى شرعى است و درتقویت اراده تاثیر به سزایى دارد، روزه گرفتن است، آن هم با شرایط و ضوابطىکه بدانه اشاره شد.
اکنون سخن ما این است:یکى دیگر از امورى که در تقویت انسان بسیار موثراست و او را در غلبه بر غرایز و امیال نفسانى یارى مىرساند، به پاداشتن نمازاست.
بدون تردید اگر انسان موفق شود نماز را با همه آداب و مقررات مربوط به آن بهجا آورد، به برکت آن بسیارى از گناهان را ترک گفته و کم کم به یارى خدا، به طورکلى از عصیان فاصله مىگیرد.خداى تبارک و تعالى در قرآن کریم مىفرماید:
و اقم الصلوة ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنکر ; (1) نماز را به پا دار، بهدرستى که نماز(انسان را)از کارهاى زشت و ناپسند باز مىدارد.»
و نیز مىفرماید:
یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلوة ; (2) اى مؤمنان[در کارها]از صبر[روزه]و نماز کمک بگیرید.»
مطلبى که در این جا لازم است مورد تاکید قرار گیرد، این است که حظ وبهرهاى که نماز گزاران از نماز خویش مىبرند، یک سان نیست;زیرا نماز را مانندبسیارى از امور، ظاهر و باطنى است.اگر نماز گزار از نماز، به ظاهر قناعت کندو از روح و باطن آن غفلت ورزد، بهره او از نماز بسیار محدود و ناچیز است.بر خلاف نمازگزارى که از ظاهر بگذرد و به باطن نماز راه یابد;چرا که چنینشخصى به اندازه عمق نمازش از فواید و آثار نماز بهرهمند خواهد بود.
بنابر این، این که قرآن مىفرماید:نماز انسان را از گناه باز مىدارد، یا این کهمىفرماید:در کارها از نماز کمک بگیرید، معنایش این نیست که هر گونه نمازىبا هر کیفیتى، چنان آثارى را به دنبال خواهد داشت، بلکه ابتدا باید دید، نماز تاچه اندازه از شرایطى که به آن عمق مىبخشد بهرهمند است، آن گاه به تعیینخاصیتها و آثار آن پرداخت و سپس آنها را از نماز توقع داشت.