لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
بررسی نگرش والدین ، مربیان ودانشجویان درمورد ضرورت آموزش پیش ازدبستان
مقدمه
“ خودپنداری ” یا مفهوم ازخود هنگام تولد آغازمی شود ودردوران رشد ومراحل آن شکل می گیرد. اینکه کودک سرانجام چگونه احساسی درباره خود پیدامی کند، نتیجه تماس ها و تجربه های مختلف او با دیگر محیط است . اگر بیشتر این تماس ها وتجربه ها مطلوب باشند ، کودک احساس خوبی دربره خود پیدا می کند . اگر کودک مورد محبت قرار گیرد واز او مراقبت به عمل آید ومحیطی محرک وبرانگیزاننده برایش تدارک دیده شود ونیز اگر مورد غفلت قرارنگیرد ویا بیش از حد تنها گذاشته نشود، سرزنش نشود وبا خشونت وسختی محدود نگردد، بی تردید شروع به رشد می کند اگر چنانچه ، مجموعه ا ی از پاسخ های منفی را از دیگران ومحیطش در خود ذخیره نماید ، به این باور خواهد رسید که اشکالی در او وجود دارد وممکن است تصویری نادرست وناپایدار از خود پیداکند وبه قابلیت ها واستعداد های خود به دیده تردید بنگرد.
با این مقدمه می توان نگرش ها وباورهایی درست و نادرست را درمورد یک نظام ، یک ویژگی ویک عملکرد به وجود آورد. واقعیتی مستند است که آموزش وپرورش پیش از دبستان در جامعه ما از زمان رویش ودر طول دوره حیاتش تصویری مخدوش ومظلوم از خود پیداکرده است ومتأسفانه هنوزبه جایگاه ومنزلت واقعی خود- به رغم کارآیی بسیار خوب این دوره ازآموزش ها – دست نیافته است . اولیت ندادن به آموزش های پایه واستفاده نکردن از عملکرد وقابلیت های این سطح از آموزش ها به عنوان درون دادی حساس در پردازش اطلاعات ونتایج عملکرد دوره دبستانی وسطوح بالاتر، تصویری مبهم وناپایدار از موقعیت وجایگاه آن درجامعه آموزشی ونیز خانواده ها پدید آورده است .
امروزبر بسیاری از صاحبنظران روشن است که آموزش وپرورش پیش از دبستان ، با توجه به جذابیت وپذیرش ونیز ضرورت واهمیت آن دوره طولانی طفولیت ، دوره کودکی ودوره کوتاه نوجوانی را دربسیاری از کشورها پشت سر گذاشته است . این دوره ازآموزش ها – با نگاه تطبیقی ومقایسه ا ی در بسیاری از کشورها- اکنون به مرحله بلوغ وپختگی رسیده است . (مل هویش ، ادوارد وپیترماس ، 1991)
ماهرگز تا قبل از این دوره در تاریخ آموزش وپرورش ، به اندازه زمان حال، درباره فرآیند یادگیری وچگونگی رشد وتحول واکتساب دانش درباره کودکان اطلاع کسب نکرده ایم .
اکنون آموزش وپرورش در دوره پیش از دبستان نه لزوماً به دلیل یک واقعه یا رویدادی خاص ، بلکه به علت واقع گرایی، بینش وبصیرت وتلاش وکار بسیاری از افراد در آستانه پختگی است. اگربا توجه به منابع معتبر، ازافلاطون (347-427 قبل از میلادمسیح ) وارسطو (322-394 قبل از میلاد مسیح ) که آغاز ونقطه شکفتن آموزش های اولیه را از هنگام تولد دانسته اند غافل نمانیم ( سیفلد وباربور،1986 ) ، باید بپذیریم که جان آموس کمنیوس، ژان ژاک روسو، پستالوزی ، فروبل ، ماریامونته سوری ، پیاژه ومحققان کنونی جوامع مختلف ونیز جامعه علمی وفرهنگی ما به برکت اندیشه ها واعتقادهای خردمندانه خود واز همه مهم تر بدون شتابزدگی به هویت واقعی این دوره از آموزش ها ونتایج اثر بخش آن بر سرنوشت تربیتی کودکان کمک کرده اند ( مفیدی ، 1372 ).
از اوایل سالهای 1900- یعنی درحدود 95 سال – آموزش وپرورش پیش از دبستان بخشی از زندگی وساختار عمومی واساسی آموزش وپرورش بسیاری ازکشورهاست(سیفلدروباداور،ص11، کاترون وآلن 1993).
درحالی که با توجه به ابهام ها ، تضادها وتفاوت سلیقه های بسیار در بعضی از کشورها از جمله جامعه آموزشی خوب ما، این دوره از آموزش ها هنوز در جست وجووتکاپوی خود- آگاهی است . این گرایش حتی در دانشگاههای ما نیز شکل گرفته ولی هنوز به عنوان رویکردی هماهنگ ویا برنامه ا ی منسجم ومدون برای مراقبت وآموزش وپرورش کودکان تدارک دیده نشده است . هنوز هم آموزش و پرورش در این سطح به مفهومی از خود وپنداره ا ی صحیح ومثبت دست نیافته است وبه عنوان رشته وحوزه ا ی تخصصی که به کودکان ازهنگام تولد تا هشت ونه سالگی خدمت می کند- به علت سطحی نگری ها وجایگزینی های نادرست شغلی ونیز به دلیل کمبود اطلاعات وپیامدهای برگرفته از این دوره – درکارآیی دوره های بعدی ، احساس هویت وشایستگی نمی کند.
سؤال این است که نگاه ما به این دوره از آموزش ها وفرآیند تربیت دراین دوره چگونه است ؟
آیا آن را دوره ا ی گذرا- چه باشد وچه نباشد – ویا حتی لزوم آن را برای همه از کودکان محروم ودوزبانه گرفته تا کودکان مرفه جامعه، یکسان می دانیم ؟
آیا این دوره را پیش نیازواساس تربیت های بعدی می دانیم ؟
آیا آن را به صورت پلکان اول وپایدرترین پله در نردبان ترقی وپیشرفت های بعدی می دانیم ؟
آیا آن را دوره ا ی حساس وسرنوشت ساز از زندگی یک انسان می دانیم ؟
آیا به تأخیرها وغفلت ها درمورد آموزش های این دوره ، با نگاه مسؤولانه ا ی می نگریم ؟
تعریف آموزش وپرورش
مفهوم آموزش وپرورش به نحوی که هر کودک به اندازه توانایی وظرفیتش آموزش ببیند سابقه چندان طولانی در جهان امروز ندارد کلمه کودکان وآموزش وپرورش در امر توجه ونگرش به تفاوتهای فردی .
به لحاظ ویژگی انسان وتفاوت های فردی ( تفاوت بین فرد ودیگران وتفاوت بین استعدادهای مختلف یک فرد ) چنان به نظرمی رسد که می بایست هر فرد به فراخور توان ذهنی وجسمی نیازها استعدادها وعلائق خود از آموزش وپرورش خاصی بهره گیرد به عبارت دیگر در صورت امکان حتی المقدور آموزش انفرادی مؤثرترین ومطلوب ترین شیوه های آموزش وپرورش خواهد بود واز این نظر آموزش عمومی وهمگانی دانش آموزدر مدارس بدون توجه وکمک وراهنمایی وارشاد اولیاء وفعالیت های فوق برنامه عادی نمی تواند به تنهایی پاسخگوی تمامی نیازهای مختلف دانش آموزان در شکوفایی وبه کمال رسانیدن استعدادهای اوباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
« بررسی رابطه بین نگرش دانش آموزان به ریاضیات با میزان موفقیت تحصیلی آنان در درس ریاضی دورهی راهنمایی در شهراصفهان »
پژوهشگر: جهانبخش رحمانی
ناظر: دکتر ابوالقاسم نوری
مقدمه
نگرشها یک جنبه مهم از زندگی عاطفی و احساس ما را تشکیل می دهند . « نگرش مجموعهی شناختها ,باورها, عقاید, واقعیتهاست که حاوی ارزشیابی های مثبت و منفی است و همگی به یک موضوع مرکزی مربوطاند و یا آن را توصیف می کنند و این موضوع مرکزی همان موضوع یا شیء مربوط به نگرش است». (کریمی ,1379 ,ص227)
نگرشهای دانش آموزان نسبت به موضوعات مختلف درسی , حاصل تصورات آنها از موفقیتها یا شکستهای آنان در گذشته است. درس ریاضی از جمله دروسی است که مطالب و مباحث آن از یک نظم منطقی برخوردار بوده واز ساده به مشکل است. از این رو موضوعات ارائه شده در ابتدای کتاب آمادگیهای شناختی لازم را برای یادگیری موضوعات بعدی فراهم می آورد و آنچه مهم است ایجاد نگرش مثبت, یعنی آمادگیهای انگیزشی در دانش آموزان برای یادگیری آن است.
شرایطی باید فراهم آورد تا دانش آموز دلایل نگرش منفی خود را شناسایی کند و با آن روبرو شود. این کار را می توان با استفاده از یادداشتهای روزانه انجام داد,بدین صورت دانش آموز با استفاده از این روش می تواند به نظام باورهای خود که بر رویکرد او نسبت به ریاضی و عملکرد او اثر می گذارد, پی می ببرد. (شهر آرای, 1375)
وظیفه معلمان, والدین و سایر دست اندر کاران تعلیم و تربیت آن است که با شناسایی و تشخیص عوامل مؤثر بر عملکرد دانش آموزان در درس ریاضی و به ویژه عواملی که باعث ایجاد اضطراب مرضی و ترس از ریاضی در آنها می شود, موجبات به وجود آمدن خود پنداری و نگرش مثبت نسبت به ریاضی را در آنها به وجود آورند.(شکوهی,1376)
اهداف پژوهش
هدف از پژوهش حاضر این است که رابطه بین نگرش دانشآموزان دوره راهنمایی شهر اصفهان نسبت به درس ریاضی با میزان موفقیت تحصیلی آنان در این درس را مورد بررسی قرار دهد.
فرضیههای پژوهش
1- بین نگرش فعلی دانش آموزان دوره ی راهنمایی شهر اصفهان به درس ریاضی و میزان موفقیت تحصیلی آنان در این درس رابطه مستقیم وجود دارد.
2- بین نگرش فعلی دانش آموزان دوره راهنمایی شهر اصفهان به درس ریاضی و میزان موفقیت تحصیلی آنان در سالهای گذشته (دوره راهنمایی) در درس ریاضی رابطه مستقیم وجود دارد.
3- میان دو متغیر نگرش و موفقیت تحصیلی در درس ریاضی در دو گروه دختر و پسر دانش آموزان دوره راهنمایی شهر اصفهان به طور جداگانه رابطه مستقیم وجود دارد.
4- بین موفقیت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی شهر اصفهان در درس ریاضی و هر یک از عناصر شناختی, عاطفی و رفتاری نگرش به طور جداگانه, رابطه مستقیم وجود دارد.
متغیرهای پژوهش
برخی از متغیرهای پژوهش عبارتند از: نگرش دانش آموزان به درس ریاضیات, نمره درس ریاضی, جنسیت, دوره تحصیلی .
جامعه آماری, نمونه و روش نمونه گیری
جامعه آماری را کلیه دانش آموزان پسر و دختر شاغل به تحصیل در دوره راهنمایی نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 80 ـ1379 تشکیل می داد. مطابق با آمارهای رسمی منتشره از سوی سازمان آموزش و پرورش استان اصفهان تعداد کل این دانش آموزان 94118 نفر بود. از این تعداد به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای ,180 نفر آزمودنی دختر و پسر (95 پسر و85 دختر) اتخاب شد.
ابزار جمع آوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل دادهها
ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش , دو ابزار محقق ساخته بود , یکی پرسشنامه 37 سئوالی نگرشسنج که نگرش دانش آموزان رانسبت به درس ریاضی و به روش درجه بندی لیکرت موردسنجش قرار می داد, و دیگری آزمونهای پیشرفت تحصیلی ریاضی بود که برای هر یک از کلاسهای اول, دوم و سوم راهنمایی به طور جداگانه ساخته شد. هر دو ابزار فوق در مطالعه مقدماتی ضریب پایایی بالایی را نشان دادند. ( ضریب پایایی 95/0+ برای پرسشنامه نگرش سنج و ضریب پایایی 77/0- برای آزمون ریاضی کلاس اول,82/0- برای آزمون ریاضی کلاس سوم و 81/0+ برای آزمون ریاضی کلاس سوم ) همچنین نمره ی آزمون ریاضی پایان سال دانش آموزان و معدل نمرهی ریاضی آنها در دوره راهنمایی از کارنامههای آنان استخراج و و ضریب همبستگی آن با نمرات آنها در پرسشنامه نگرشسنج محاسبه شد. روایی پرسشنامه نگرشسنج از روش محاسبه همبستگی نمرات آزمودنیهای مطالعه مقدماتی در پرسشنامه نگرشسنج و نمره ای که معلمان آنان به علایق و نگرشهای دانش آموزان خود دادند بدست آمد. مقدارعددی این ضریب 63/0+ بدست آمد که نشان دهندهی روایی نسبتاً بالای پرسشنامه نگرشسنج بود همچنین از طریق محاسبه ضریب همبستگی میان نمرات آزمودنیها درپرسشنامه نگرشسنج و نمرات آنها در مقیاس نگرش سنج ایکن روایی پرسشنامه نگرشسنج محاسبه و مقدار همبستگی آن 87%+ بدست آمد. روایی آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی از طریق محاسبه ضریب همبستگی بین نمرات آزمودنیها در آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی و نمرات پایان سا ل آنها مشخص گردید. مقدار عددی این ضریب 958/0 بدست آمد.
روش پژوهش
این پژوهش توصیفی ازنوع روش همبستگی دو متغیری می باشد.
بخشی از یافتههای پژوهش
· بخشی از مسائل و مشکلات مربوط به ا فت تحصیلی دانش آموزان به نگرشهای منفی آنان نسبت به مدرسه و موضوعات درسی مختلف از جمله ریاضی مربوط می شود .
· نزد یک به25 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی را نگرشهای آنان نسبت به این درس توجیه می کند.
· عناصر سه گانه شناختی, عاطفی و رفتاری نگرش با متغیر پیشرفت تحصیلی همبستگی مستقیم و معنی داری را نشان می دهد.
· بین دو متغیر, نگرش نسبت به درس ریاضی و موفقیت تحصیلی در درس ریاضی در کل آزمودنیها و به طور جداگانه رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد.
بخشی از پیشنهادها
· آشناسازی کودکان با مفاهیم ساده ریاضی از اوایل کود کی توسط والدین .
· عدم القاء این تفکر و نگرش, که ریاضی از جمله دروس مهم و مشکل مدرسه است.
· توجه به کمیت و کیفیت آموزشهای اولیه مفاهیم پایه ریاضی, به ویژه در دوره ابتدائی.
· عدم القاء این تفکر و نگرش که ریاضی از جمله دروس پسرانه است و پسران در آن موفقتر از دختران هستند .
· تغییر نگرشهای منفی نسبت به درس ریاضی با استفاده و کمک گرفتن از راهنماییهای متخصصین اصلاح رفتار.
· افزایش مهارتهای شناختی مربوط به ریاضی دانش آموزان و به موازات آن تغییر نگرشهای منفی آنان.
· پرهیز از بکارگیری روشهای تنبیهی, به ویزه تنبیه بدنی و یا تحقیر کودکان به دلیل عدم موفقیت آنان در کسب نمرههای بالا در درس ریاضی .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
بررسى نگرش مذهبى دانشآموزان دختر دبیرستانهاى شهر ایذه
چکیده
براى انجام این پژوهش 4 منطقه (در قسمتهاى شمال، جنوب، غرب و شرق) از مناطق 20 گانه آموزش و پرورش شهر ایذه در سال تحصیلى 88ـ 87 با استفاده از نمونهگیرى خوشهاى به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. از بین مناطق یادشده تعداد 609 دانشآموز دختر در پایههاى تحصیلى مختلف (اول تا سوم) به پرسشنامه نگرشسنج پاسخ گفتند. هدف از تحقیق مزبور این بود که علاوه بر پدیده نگرش مذهبى، به بررسى رابطه وضعیت اقتصادى، پایه تحصیلى، میزان تحصیلات والدین، و الگوهاى مورد ارائه با نگرش مذهبى نیز پرداخته شود.
در بخش شیوههاى آمارى از آمار توصیفى و استنباطى (T وابسته و تحلیل واریانس یکطرفه ANOVA) تجزیه و تحلیل استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده تفاوت معنادارى بین پایههاى تحصیلى و نگرش مذهبى، وضعیت اقتصادى خانواده و نگرش مذهبى، الگوهاى مورد ارائه، میزان سواد والدین و دو نوع نگرش ذهنى و عملى مشاهده شد. بدین صورت که دانشآموزان پایه اول نسبت به پایههاى دوم و سوم از نگرش مذهبى قوىترى برخوردار بودند. همچنین خانوادههایى که از طبقات اقتصادى و اجتماعى پایین جامعه محسوب مىشدند نگرش مذهبى مثبتترى داشتند؛ چرا که دین را به صورت عملى وارد زندگى خود کردهاند، ولى طبقات اقتصادى بالا جز به صورت تشریفاتى با دین سر و کار ندارند و از نگرش مذهبى ضعیفترى نیز برخوردار مىباشند.
در پایان سعى گردیده با ارائه توصیههاى کاربردى نقش دین را در زندگى روزمره نوجوانان پر رنگتر سازیم؛ زیرا به نظر مىرسید بخش عمده کاستىها مربوط به روش آموزش دینى مىباشد که آنان را در ارائه طریق دچار سردرگمى مىکند و از اینرو، هر روز به ابزارى نو براى حل مشکلات خود متوسل مىشوند.
مقدّمه
کدام فلسفه است که چرایى زندگى را توضیح مىدهد؟ به تعبیر نیچه «هرکس چرایى زندگى را یافته است با هر چگونهاى خواهد ساخت.» روشن است که جز شناخت راهى که آفریدگار یکتا به انسان ارائه کرده است، همه مشمول نقصان خواهند بود و این فقط شعار ما نیست و در تحلیل بسیارى از روانشناسان مانند ویلیام جیمز، اریک فروم و یونگ نیز آمده است؛ به طور مثال، فروم (1950) در کتاب روانکاوى و دین مىنویسد: «نیاز دینى یعنى نیاز به یک الگوى جهتگیرى و مرجعى براى اعتقاد و ایمان. هیچکس را نمىتوان یافت که فاقد این نیاز باشد.»
فروم همانند یونگ در تحلیل عوارض ناشى از پیروى از مکاتب غیرخدایى اعتقاد دارد که جامعه صنعتى غرب، انسان را از فطرت خود دور کرده و پیدایش بسیارى از مشکلات را، که سالیوان آنها را مشکلات زندگى مىنامد، ناشى از نپرداختن به دین الهى مىداند.(1)
نقش الگوها در رشد و انسجام شخصیت انسان انکارناپذیر و یکى از ابزارهاى مهم تربیتى است. انسان الگوطلب است، به دنبال الگوها حرکت مىکند، مىآموزد، تقلید مىکند و به آنها دل مىبندد و چگونه بودن خود را رقم مىزند. عناصر انسانى پیرامون او مثل والدین، مربیان، شخصیتهاى هنرى، ورزشى، علمى و فرهنگى مىتوانند الگوى فرد در مراحل مختلف زندگى باشند. این الگوها نقش تربیتى مهمى دارند؛ زیرا اگر ضعیف و دروغین و یا دچار انحراف باشند نقش تخریبى غیرقابل انکارى را در ساختار روانى و شکلگیرى شخصیت انسان خواهند داشت. از اینرو، الگوهاى سالم، کامل و پویا از نظر تربیتى و اخلاقى اهمیتى به سزا در رشد صحیح روانى، رفتارى و شخصیتى انسان دارند.
امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند تفکر و اندیشه در باب تأثیرگذارى تقیّدات دینى بر تمامى امور انسانى، به ویژه مسائل عاطفى و روحى، هستیم. بسیارى از اندیشمندان و صاحبنظران بر این باورند که مذهب تأثیر انکارناپذیرى بر سلامت روح و جسم و دیگر ابعاد زندگى بشر دارد.
دستورات اسلام پیرامون بهداشت جسم و روان و سایر امور، کاملترین فرامین است، به گونهاى که طبقهبندى رفتار از نظر اسلام متأثر از مفاهیم بهنجار و نابهنجار است و تا زمانى که سلامت و بهنجارى اعتقادى حاصل نشود، سلامت روانى هم حاصل نمىشود و مىتوان گفت که این دو به طور اجمال رفتار فرد مقید و پایبند را نشان مىدهند؛ یعنى رفتار سالم و بهنجار با تمامى معانى آن.
اهداف تحقیق
مهمترین هدف این تحقیق بررسى نگرش مذهبى دانشآموزان دختر دبیرستانهاى شهر ایذه و رابطه آن با طبقه اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى و نیز الگوهاى مورد ارائه به دانشآموزان مىباشد. به طور خلاصه مىتوان گفت که قصد بر این است تا رابطه بین نگرش مذهبى و عوامل مؤثر در این زمینه مورد بررسى قرار گیرد. در همین زمینه اهداف زیر مدّنظر مىباشد:
1. بررسى رابطه بین نگرش مذهبى و وضعیت اقتصادى خانواده؛
2. بررسى رابطه بین نگرش مذهبى و میزان تحصیلات والدین؛
3. بررسى رابطه بین نگرش مذهبى و پایههاى تحصیلى دانشآموزان؛
4. بررسى رابطه بین نگرش مذهبى و الگوهاى مورد ارائه به دانشآموزان؛
5. بررسى رابطه بین نگرش مذهبى به صورت ذهنى و عملى.
فرضیات تحقیق
فرضیات تحقیق عبارتند از:
1. بین نگرش مذهبى به صورت ذهنى و عملى تفاوت وجود دارد.
2. بین میزان تحصیلات والدین و نگرش مذهبى رابطه وجود دارد.
3. بین نگرش مذهبى و پایه تحصیلى رابطه وجود دارد.
4. بین نگرش مذهبى و الگوهاى مورد ارائه به دانشآموزان از طریق رسانههاى گروهى رابطه وجود دارد.
5. بین وضعیت اقتصادى خانواده و نگرش مذهبى دانشآموزان رابطه وجود دارد.
پیشینه تحقیق
تغییر در نگرش
نگرشها دو نقش اصلى دارند. از یک سو، نسبتا پایدارند؛ براى مثال، فردیت هر کس و اینکه او در تمامى عمر خویش همان است که هست ناشى از همین نقش مىباشد. از سوى دیگر،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
موضوع تحقیق:
* نگرش و سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت(EVA)و ارزش افزوده اقتصادی(ABC)
*مفاهیم هزینه کیفییت
استاد مربوطه: آقای اکبر زاده
گرد اورنده : حاتم حصومی دانشجوی ترم 4 رشته امور مالی و مالیاتی
شماره دانشجویی: 8525288041
نگرش و سیستم یکپارچه ی هزینه یابی بر مبنای فعالیت
(EVA) و ارزش افزودة اقتصادی (ABC)
چکیده
مقالة حاضر سیستم سنجش و ارزیابی هزینه و عملکرد را از طریق یکپارچه کردن روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت( ABC) با ارزش افزودة اقتصادی( EVA) به عنوان معیار ارزیابی مالی مبتنی بر ارزش مورد بررسی قرار میدهد. در سیستم یکپارچه ABC-and-EVA
هزینة فعالیت ها نه تنها نرخ مصرف منابع را شامل می شود.
، بلکه تقاضای سرمایه فعالیت ها را از طریق هزینه سرمایه در نظر می گیرد. در این مقاله
نخست پیشرفتهای اخیر در هزینه یابی بر مبنای فعالیت و نقش ارزش افزوده اقتصادی در محیطهای تجاری جدید و همچنین هدف و انگیز ة به کارگیری سیستم یکپارچه ABC-and-EVA در شرکت ها بیان می گردد.
سپس متدلوژی و روش اجرا ی آن با استفاده از تحقیقات انجام شده در این زمینه تشریح می شود. به طور کلی یافته ها و نتایج تحقیقات انجام شده بیان کنندة این است که اطلاعات هزینه روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت به تنهایی در بسیاری از موارد منجر به تحریف اطلاعات هزینه و اّتخاذ تصمیمات ضعیف و حتی گمراه کننده می گردد در حالی که در سیستم یکپارچه، ABC-and-EVA قابلیت اتکای اطلاعات هزینه به طور قابل توجهی. افزایش می یابد و موجب بهبود تصمیمات استراتژیک و عملکرد تجاری موثرتر خواهد گردید .
واژه های کلیدی
هزینه یابی بر مبنای فعالیت ، ارزش افزودة اقتصادی ، سیستم هزینه یابی، مدیریت هزینه ، مدیریت استراتژیک.
مقدمه
هدف اصلی اکثر شرکت ها ایجاد پول در زمان حال و آینده است . اگر یک شرکت قادر
به ایجاد سود اقتصادی کافی در طول زمان نباشد حیات و بقای آن در تردید و ابهام قرار دارد.از این رو شرکت با سود پایین یا بدون سود برای سهامداران و سرمایه گذاران بالقوه
جذاب نیست؛ از این رو مدیریت برای جلب رضایت سرمایه گذاران ضمن حفظ حداقل سطح سودآوری مورد انتظار مجبور به مدیریت هزینه و ایجاد ارزش اقتصادی خواهد بود.
در بسیاری از شرکت های بزرگ در ترکیب با سایر ABC در سال های اخیر سیستم
ابزارهای نوین ، از طریق حذف فعالیت های فاقد ارزش افزوده و بهبود فرآیندها ، مدیران
واحدهای تجاری را قادر به مدیریت هزینه به طور موفق تر و عملکرد تجاری کارا و مؤثرتر
کرده است .
امروزه در محیط تجاری بسیاری از شرکت های تولیدی در مواجه با نیروهای رقابتی
در بازار های محلی و جهانی ابزارهای مدیریت استراتژیک را به منظور افزایش قدرت رقابت به کار می برند EVA و ABC هر دو از چنین ابزارهای مدیریت استراتژیک هستند.
و به طور متداول روش های EVA و ABC به طور مجزا مورد استفاده میباشند
. اساسا ABC یک سیستم هزینه یابی برای بهبود کارایی عملیات و EVA
به عنوان یک معیار
عملکرد(مالی برای بهبود کارایی مالی شمرده می گردد . در سال های اخیر بسیاری از
محققان موضوع ترکیب این دو نگرش را برای ایجاد یک سیستم یکپارچه هزینه یابی و عملکرد مطرح نمودند در این سیستم یکپارچه بخش ABC روی هزینه های عملیاتی( برگرفته از صورت سود و زیان) و بخش EVA روی هزینه های سرمایه
(برگرفته از ترازنامه) شرکت متمرکز می گردد در واقع این سیستم با نگرش ترکیبی
EVA و ABC به عنوان یک ابزار قدرتمند مدیریت استراتژیک قادر به محاسبه کل هزینه های رخ داده اعم از هزینه های مستقیم، هزینة عملیاتی و هزینة سرمایه در فرایند ایجاد محصولات، سفارشات و خدمات خواهد شد به منظور به دست آوردن اطلا عات هزینه کامل و قابل اتکا هزینه یابی بر مبنای فعالیت برای ردیابی هزینه عملیاتی ( سربار) و ارزش افزود ة اقتصادی، برای برآورد هزینه سرمایه و ضمنا هزینه های مستقیم ، مستقیمابه موضوع هزینه ردیابی می شود .طی سال های اخیر این سیستم و نگرش یکپارچه ABC و EVA به طور موفقیت آمیز در بسیاری از شرکت های بزرگ اجرا شده است .
EVE یک معیار مالی است که بر اساس آن کارایی کل فرآیند در مقایسه با سرمایه قابل دسترس ارزیابی می گردد . در حالی که ABC برای تخصیص و توسعه هزینه ها به محصول به کار می رود . سیستم یکپار چه ABC و EVA یک ابزار حمایتی
مدیریت است که از طریق ترکیب آنها، عدم کارایی و معایب هر دو روش مورد استفاده به طور مجزا رفع می شود
کوپر و کاپلان در کتاب» هزینه و ارزش« عنوان کردند که یکپارچه کردن
EVA و ABC مسلم به نظر می رسد و هر دو نگرش برای حل و رفع تحریف گزارشگری مالی در واحدهای اقتصادی یکی از بعد عملیاتی و دیگری از بعد مالی توسعه یافته است .
هزینه یابی بر مبنای فعالیت تخصیص اختیاری هزینه های غیر مستقیم یا سربار
کارخانه به محصولات و مشتریان را اصلاح و ارزش افزود ة اقتصادی نقص حسابداری
مالی را در گزارشگری سود شرکت ها با در نظر گرفتن هزینه سرمایه به عنوان یک هزینه
اقتصادی رفع می نماید . توانایی واقعی ترکیب این دو ابزار مکمل این است که مدیران
درک واضح و ,واقع بینانه ای از چگونگی مخارج و منابع سرمایه دارند و این که چگونه در بُعد
عملیاتی و استراتژیک تصمیم گیری کنند.
پیشرفت های اخیر در ABC
کاربرد گسترده تکنولوژی اطلاعات و جهانی شدن محیط رقابتیی ای ایجاد کرده است که در آن اغلب واحد های تجاری با ساختار هزینه پایین در بحرانها موفق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 61 صفحه
قسمتی از متن .doc :
زن در نگرش اسلام
سالگرد ولادت بانوی جهان، دختر بزرگوار رسول خدا را که بر حق در جمهوری اسلامی ایران روز زن اعلام شده به روز زن، اگر قرار است به معنای الهام به زن و الگودادن به او باشد، یقیناً هیچ روزی مناسب تر از این روز وجود نداشت و ندارد.
آن کسانی که هم که امروز به گمان ما، که قطعاً هم همین جور است با غلط مطرح کردن مسئله زن در دنیا، جنس زن را مورد اهانت قرار داده، یکی از پیچیده ترین مشکلات دنیا را بوجود آورده اند به نام دفاع از زنان شروع کردند. باید بطور روشن، تکلیف این مسئله وتفاوتی که بین نظر اسلام با آنچه که امروز در دنیا و در فرهنگهای جهانی رایج است مشخص شود.
همچنان که در جامعه خودمان، آن را مشاهده میکنیم، امروز چه تعداد از زنان برجسته بعنوان فاضل، تحصیل کرده، عالم و هوشمند و ...... در جامعه ما از نظر اسلام را به روشنی و بوضوح فهمیده اند. و به آن، از صمیم قلب معتقد هستند. و آن را برای زن، یک افتخار می داند. بایستی، همانطور که فرض شد برای دنیا مسئله روشن بشود و جا بیفتد. البته مسئله، بسیار مسئلة پیچیده ای است علت هم این است که در طول تاریخ، مگر در برخی موارد استثنایی که حالا استثنایش را شاید اشاره کردم، حرکت غالب این بوده که از دو ناحیه بزنان ظلم شده است: یکی از ناحیه قدرتمندی مردهاست، چون مردها از لحاظ ترکیب جسمی، در ادوار مختلف تاریخ، در جوامع مختلف، در شهرهای مختلف با سواد و بیسواد، از طبقات بالا و پائین، قوی تر از زنها بوده اند. و زنان، غالباً مورد ظلم و زورگویی و تعدی مردان قرار گرفته اند. حالا آن استثنائاتی که عرض کردم: مثلاً بعضی از این استثناها، مال آن جوامعی است که در آن جوامع، حاکمیت جامعه با زنان بزرگ بود.
در جوامع بدوی که چیز قابل ذکری نیست،یکی هم در مورد برخی از زنهای استثنایی است که به یک قدرت و حکومتی رسیده اند به نظر بعضی از جوامع و بعضی از خانواده ها ، بعضی از خانمها، یک امتیازی پیدا می کردند که نمی شد به آنها زور گفت. این موارد استثنایی است. غالبا ً اینجور بوده که مردها به زنها ظلم کنند. شرقی و غربی هم ندارد، در غرب نیز در همه ادوار بود. تنها شاید در این دوره های اخیر بعد از این سروصداهائی که در زمینه حقوق و مسائل زن در اروپا پیدا شده، به زنان حقوقی داده شد. و حقوق و مالکیت زنان، به رسمیت شناخته شد.
شاید بتوان گفت اروپا تا قرن 20،متأسفانه دچار این کج فهمی در باب زنها بود که حتی حق مالکیت را، زن در بسیاری از جوامع غربی نداشت، تا اوایل قرن بیستم و تا قبل از این دهه های اخیر، باید گفت در غرب هم، همین جور بوده است. در اروپایی که این همه طبل حمایت از زنان و دفاع از حقوق زنان را زده و میز ند، چقدر زنهائی که در خانه ها از دست شوهرهایشان، کتک می خوردند. چقدر زنهائی که کارهای سنگین خانواده، بر دوش آنها بود. در شهرهای بزرگ در کشور های معروف دنیا، چقدر خانمهائی که در اموال خودشان که به ارث در اختیار آنها قرار گرفته بود، حق تصرف کردن نداشتند، چقدر زنهائی که سالیان متمادی در خانه به میل شوهر یا پدر یا برادربزرگ، زندانی می شدند، و حق هیچگونه رفت و آمد و فعالیتی نداشتند. و از این قبیل ظلمهایی که به زن بعنوان موجود ضعیف تر از سوی مردان بعنوان موجود قویتر شد، کم نیست. در جامعه خودمان و جوامع اسلامی هم، وضع همینطور بود. غیر از آن دوره صدر اسلام که آن، بحث دیگری است. قبل از اسلام هم، همینطور بود. چقدر دخترانی که زنده بگور می شدند. و زنهایی که زنده زنده کشته یا سوزانده می شدند. زنهایی که چون شوهرشان مرده بود، طبق عادت و سنتشان با شوهرشان، در قبر گذاشته می شدند. و از این طریق، ظلمهایی که در طول تاریخ به زن شده است بعنوان یک عضو ضعیفتر در خانواده بشری، الان هم هست. الان هم اگر در جوامع غربی، حالا بر اثر برخی از قوانین و ادعاهای فراوانی که کردند، یک قدری کمتر است؛ ولی بازهم هست. همین حالات در اروپا، زنهائیکه بوسیله شوهرشان، ظلم می شدند. ستم می شوند و کتک می خورند و اهانت می شوند، کم نیستند. اینگونه ستمها نسبت به زن در اروپا، کمیاب و استثنایی نیست. فقط به صرف اینکه آقا، هدایش کلفت و بازویش قوی است، میتواند، زور بگوید. مثل درندگانی که با هم در یک محدوده ای زندگی می کنند، و یکی که قوی تر است و گردن کلفتتر است، با اتکای همین قوت و قدرت به دیگری زورگویی می کند، الان هم وجود دارد. یعنی: از همان وقتی که ما تاریخ را می شناسیم، چنین چیزی وجود داشته و یکنوع زورگویی به زنها شده است.