انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

آشنایی با سبک هنری کوبیسم cubism 30 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

آشنایی با سبک هنری کوبیسم - cubism

مقدمه:

کوبیسم cubism :

کوبیسم یا حجم‌گری یکی از سبک‌های هنری است.

کوبیسم در فاصله سال های 1908-1907 به عنوان سبکی جدی در نقاشی و تا حد محدودتری در مجسمه‌سازی ظهور کرد،که از نقاط عطف هنر غرب به شمار می آید.

جنبش هنری که به سبب نوآوری در روش دیدن، انقلابی ترین و نافذ ترین جنبش هنری سده بیستم به حساب می آید. کوبیست ها با تدوین یک نظام عقلانی در هنر کوشیدند مفهوم نسبیت واقعیت، به هم بافتگی پدیده ها و تاثیر متقابل وجوه هستی را تحقق بخشند. جوهر فلسفی این کشف با کشفهای جدید دانشمندان- به خصوص در علم فیزیک- همانندی داشت.جنبش کوبیسم توسط "پیکاسو" و "براک" بنیان گذارده شد، مبانی زیبایی شناختی کوبیسم طی هفت سال شکل گرفت(1914-1907) با این حال برخی روشها و کشفهای کوبیست ها در مکتبهای مختلف هنری سده بیستم ادامه یافتند. نامگذاری کوبیسم(مکعب گرایی) را به لویی وُسِل، منتقد فرانسوی نسبت می دهند، او به استناد گفته ی ماتیس در باره ی « خرده مکعب های براک» این عنوان را با تمسخر به کار برد، ولی بعدا توسط خود هنرمندان پذیرفته شد.کوبیسم محصول نگرشی خردگرایانه بر جهان بود. به یک سخن، کوبیسم در برابر جریانی که رمانتیسم دلاکروا، گیرایی حسی در امپرسیونیسم را به هم مربوط می کرد، واکنش نشان داد و آگاهانه به سنت خردگرا و کلاسیک متمایل شد. پیشگامان کوبیسم مضمونهای تاریخی، روایی، احساسی و عاطفی را وانهادند و عمدتا طبیعت بیجان را موضوع کار قرار دادند. در این عرصه نیز با امتناع از برداشتهای عاطفی و شخصی درباره چیزها، صرفا به ترکیب صور هندسی و نمودارهای اشیا پرداختند. آنان بازنمایی جو و نور و جاذبه ی رنگ را – که دستاورد امپرسیونیستها بود – از نقاشی حذف کردند و حتی عملا به نوعی تکرنگی رسیدند. با کاربست شکلهای هندسی از خطهای موزون آهنگین چشم پوشیدند و انگیزشهای احساسی در موضوع یا تصویر را تابع هدف عقلانی خود کردند.شاید مهمترین دستاورد زیبایی شناختی کوبیستها آن بود که به مدد بر هم نهادن و درهم بافتن تراز ها(پلانها)ی پشتنما نوعی فضای تصویری جدید پدید آوردند. در این فضای کم عمق، بی آنکه شگردهای سه بعد نمایی به کار برده شود، حجم وجسمیت اشیا نشان داده شد.

کوبیست ها – برخلاف هنرمندان پیشین – جهان مرئی را به طریقی بازنمایی نمی کردند که منظری از اشیا در زمان و مکانی خاص تجسم یابد. آنان به این نتیجه رسیده بودند که نه فقط باید چیزها را همه جانبه دید، بلکه باید پوسته ظاهر را شکافت و به درون نگریست. نمایش واقعیت چند وجهی یک شی مستلزم آن بود که از زوایای دید متعدد به طور همزمان به تصویر در آید، یعنی کل نمودهای ممکن شیء مجسم شود. ولی دستیابی به این کل عملا غیر ممکن بود. بنابراین بیشترین کاری که هنرمند کوبیست می توانست انجام دهد، القای بخشی از بی نهایت امکاناتی بود که در دید او آشکار می شد. روشی که او به کار می برد تجزیه صور اشیاء به سحطهای هندسی و ترکیب مجدد این سطوح در یک مجموعه به هم بافته بود. بدین سان، هنرمند کوبیست داعیه واقعگرایی داشت، که بیشتر نوعی واقعگرایی مفهومی بود تا واقعگرایی بصری.کوبیسم را معمولا به سه دوره تقسیم می کنند: مرحله ی اول که آن را « پیشاکوبیسم» یا « کوبیسم نخستین» می نامند، با تجربه های مبتنی بر آثار متاخر سزان و مجسمه های آفریقایی و ایبریایی مشخص می شود این مرحله با تکمیل پرده «دوشیزگان آوینیون» اثر پیکاسو(اوایل 1907) به پایان می رسد. ساختار این پرده آغاز کوبیسم را بشارت می دهد؛ زیرا جابجایی و درهم بافتگی ترازها، تلفیق همزمان نیمرخ و تمامرخ و نوعی فضای دوبعدی را در آن می توان مشاهده کرد.

معرفی

واژه کوبیسم از ریشه Cube به مکعب اخذ شده. کوبیستها کوشش می کنند تا کلیت یک پدیده(وجوه مختلف یک شیء) را در آن واحد در یک سطح دو بعدی عرضه کنند،کوبیسم از این جهت مدعی رئالیسم بود،ولی نه رئالیسم بصری و امپرسیونیستی بلکه رئالیسم مفهومی.آنها همچنین در تلاش بودند تا ذهنیت خود را از اشیا و موجودات به صورت اشکال هندسی بیان کنند.از این رو آنچه را که در واقعیت است به گونه ای که در چشمان ما قابل رویت است نمی بینیم.

مراحل

کوبیسم به دو مرحله تقسیم می شود:

کوبیسم تحلیلی 12-1911



خرید و دانلود  آشنایی با سبک هنری کوبیسم   cubism 30 ص


آشنایی با سبک هنری امپرسیونیسم 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

آشنایی با سبک هنری امپرسیونیسم - Impressionism

دریافتگری یا امپرسیونیسم شیوه هنری گروه بزرگی از نگارگران آزاداندیش و نوآور فرانسه در نیمه دوم سده نوزدهم بود که بزودی جهانگیر شد. این شیوه مبتنی است بر نشان دادن دریافت و برداشت مستقیم هنرمند از دیده‌های زودگذر با به کار بردن لخته رنگ‌های تجزیه شده و تابناک برای نمایش لرزش‌های نور خورشید. در این روش اصول مکتبی طراحی دقیق و سایه روشن کاری و ژرفانمایی (پرسپکتیو) فنی و ترکیب بندی متعادل و معمارانه رعایت نمی‌شود.

شیوه دریافتگری به عنوان انجمنی خصوصی از سوی گروهی از هنرمندان ساکن پاریس آغاز شد و این انجمن در سال۱۸۷۴ به نمایش همگانی آثار خود پرداخت. نام این جنبش از نام یک نقاشی از کلود مونه به نام دریافتی از طلوع آفتاب (به فرانسوی: Impression, soleil levant) گرفته شده‌است. نام امپرسیونیسم را نقادی به نام لویی لِروی در یک نقد هجوآمیز ساخت. دریافتگری همچنین نام نهضتی در موسیقی است.

در این سبک نقاشان از ضربات «شکسته» و کوتاه قلم مو اغشته به رنگهای خالص و نامخلوط به جای ترکیب‌های ظریف رنگها استفاده می‌کنند. مثلا، به جای ترکیب رنگهای ابی و زرد برای تولید سبز انها دو رنگ ابی و زرد را مخلوط نشده بروی بوم قرار می‌دهند تا رنگها «حس» رنگ سبز را در نظر بیننده به وجود بیاورد. انها در نقاشی صحنه‌های زندگی مدرن در عوض جزئیات، تأثیرات کلی واضح را نشان می‌دهند.

ادگار دگا

پیشینه

درآخرین دهه‌های قرن ۱۹ میلادی (بین سالهای ۱۸۷۰-۱۸۸۰) حرکتی در نقاشی آغاز شد که در اساس مبتنی بر نور (به عنوان مادر رنگها) شکل گرفت و به زودی هنرهای دیگر نظیر موسیقی، مجسمه سازی و... را تحت تأثیر قرار داد.

ویژگی ها

موسسان این مکتب با هدف نقض هنر رسمی نیرو گرفتند. آنها از ارائه اشکال با خطوط محیطی واضح سربازدند و از روال رنگ آمیزی به پیروی از عرف و طبیعت سرپیچی کردند. استفاده از رنگهای خالص و شفاف با ضرب قلم‌های مستقل و تا حدی سریع از ویژگی‌های بارز آثار نقاش امپرسیونیست است.

تئوری رسمی آنها بر این اصل نهاده شده بود که رنگها به جای آنکه بر روی جعبه رنگ با هم ترکیب شوند باید به طور خالص روی پرده نقاشی ریخته شوند. این هنرمندان در مورد به تصویر درآوردن پیکره آدمی به نحوی پذیرفتنی و باورپذیر که از دیرباز مشکل‌ترین بخش هنر نقاشی بود بی‌توجه بودند و گویی میلی به کوشش در این خصوص نداشتند، یا نمی‌خواستند که یک فضای قابل قبول ایجاد کنند که ارزش نام هنر را داشته باشد.

کلود مونه

سالشمار امپرسیونیسم

۱۸۵۸ کلود مونه که در آن زمان تنها ۱۵ سال داشت به کمک یوگن بودین تأثیر نور بر مناظر طبیعت را درک کرد. مونه بعدها به عنوان یکی از بزرگ‌ترین هنرمندان این سبک شناخته شد.

۱۸۶۳ رد آثار امپرسیونیست‌های جوان و نمایش این آثار در تالار مردودین (تالار عدم پذیرش). این برحه را می‌توان آغاز جدی امپرسیونیسم دانست.

۱۸۶۶ تالار مردودین (تالار عدم پذیرش) در این سال میزبان آثاری از ادگار دگا، فردریک بازیل، برشا موریسون و آلفرد سیسیلی شد.

۱۸۷۰ جنگ سال ۱۸۷۰ - این جنگ موجب جدایی موسسان گردید.

فردریک بازیل درجنگ کشته شد، آگوست رنوار مجروح شد، ادگار دگا داوطلب جنگ شد، پل سزان در پروئنس پناه گرفت، کامی پیسارو، کلود مونه و آلفرد سیسلی به لندن رفتند.

۱۸۷۳ دوراند روئل (حامی مالی امپرسیونیست‌ها) خود را قادر به فروش آثار امپرسیونیسم آینده ندید بنابراین در سال ۱۸۷۳ مجبور شد خرید خود را متوقف نماید.

۱۸۷۴ در این سال آنها آثار خود را در نادار، جایی که آثارشان را ارائه کردند ولی با عدم پذیرش تالار مواجه شدند، به معرض نمایش گذاردند.

۱۸۷۶ پل سزان حاضر نشد در نمایشگاه دوم در نادار شرکت کند، در این نمایشگاه ۷۴ اثر از ادگار دگا و همچنین آثاری از برت موریست به نمایش در آمد.

۱۸۷۹ حضور برث موریست در نمایشگاه سال ۱۸۷۹ بیانگر از هم پاشیدگی گروه شد. آگوست رنوار ترجیح داد تا آثار خود را به تالار رسمی بفرستد.

۱۸۸۰-۸۱ دگا به همراه پیسارو کوشید تا اتحاد گروه را حفظ نماید اما تلاش‌های وی باشکست مواجه شد زیرا مونه، سیسیلی و آگوست رنوار در نمایشگاه پنجم که درآوریل سال ۱۸۸۰ افتتاح شد حضور پیدا نکردند با این وجود آثار هنری گاگویین برای اولین بار در این نمایشگاه به معرض نمایش گذاشته شد. در سال ۱۸۸۱ برخی از امپرسیونیست‌ها از جمله پیسارو، دگا، گایلومین، و برت موریست به نادار برگشتند.

۱۸۹۴ در سال (۱۸۹۴) ۲۹ اثر هنری از میان ۶۵ اثر اهداء شده توسط کایبوت به موزه لوگزامبورگ با عدم پذیرش مواجه شدند.

۱۹۰۳ کامی پیسارو پدر امپرسیونیسم در سال ۱۹۰۳ چشم از جهان فرو بست.

همه مردم بر این اعتقاد بودند که این جنبش مهم‌ترین تحول هنری قرن به شمار می‌رود و همه اعضاء گروه او جزء بهترین نقاشان به شمار می‌روند. امپرسیونیست‌ها علاوه بر تأثیر عمیقی که بر فرانسه داشتند بر دیگر کشورها نیز به ویژه آلمان، کره، همچنین بلژیک و دیگر نقاط اروپا تأثیر به سزایی داشت.

در بهار 1874 گروهی از هنرمندان فرانسوی تحت نام انجمن هنرمندان گمنام، متشکل از نقاشان و مجسمه سازان و حکاکان و... گرد هم آمدند و یک استودیوی عکاسی( آتلیه نادار) را برای نمایش آثارشان اجاره کردند و در معرض دید عموم گذاشتند. با این کار شدید ترین و خصمانه ترین واکنش ها را که تا آن هنگام در دنیای هنری پاریس با آن مواجه بودند برانگیختند. در طی سده ی نوزده میلادی رابطه بین جامعه و هنرمند به طور روز افزونی تصنعی می شد تا اینکه سرانجام در همین نمایشگاه آثار امپرسیونیست ها به نقطه ی گسست خود رسید. امپرسیونیسم حقیقتاً نخستین و مهمترین جنبش مدرن هنری در سده نوزدهم محسوب می شود. امپرسیونیسم در لغت به معنای دریافتگری، دریافت آنی، یا دریافت حسی است.امپرسیونیسم مکتبی با برنامه و اصول معین نبود، بلکه تشکل آزادانه هنرمندانی بود که به سبب برخی نظرات مشترک و به منظور عرضه مستقل آثارشان در کنار هم قرار گرفتند.امپرسیونیسم صرفا یک سبک نقاشی نبود بلکه یک رویکرد نوین به هنر و زندگی بود. آثار نقاشی امپرسیونیست ها ثبت تغییرات گذرا و ناپایدار در طبیعت بود. نخستین هسته ی این جنبش توسط مونه، رنوار، سیسلی و پیسارو بود که وجه اشتراکشان گسست از آموزش های رسمی فرهنگستانی بود. این هنرمندان ابتدا نام خود را "انجمن هنرمندان نقاش مجسمه ساز و گراور گمنام" گذاشتند. اما بعدا نام یکی از تابلوهای مونه به نام امپرسیون طلوع آفتاب منتقد جوان لوئیس لروی(لویی لروا) را واداشت تا در مجله charivari( شاری واری) کل گروه را امپرسیونیست ها نام نهد و این نام که با لحنی تمسخر آمیز ابداع شده بود، بعداً از سوی خود هنرمندان گروه به عنوان گواهی بر حداقل یکی از جنبه های برجسته اهداف آنان پذیرفته شد.



خرید و دانلود  آشنایی با سبک هنری امپرسیونیسم 15 ص


تحقیق در مورد آثار هنری ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 3 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

آثار هنری ایران

 در موزه هنرهای شرق مسکو

 

 (متن ساده شده بر اساس کتاب درسی پرفسور ولادیمیر ایوانف

قابل استفاده دانشجویان سال سوم زبان فارسی  به بالا )

 

تدوین و آماده سازی:

حسین فاضل خورشیدی - روسلان مرتضایف

 

 مقدمه:

«فارس» تسمیه اروپایی پیشین ایران است که از یونانیان به جا مانده است، آنهایی که با تاریخ ایران زمین آشنایی دارند می‌‌دانند فارس  استانی بود در امپراتوری هخامنشی، و فارس ها هم گروهی از مردمی بودند که در کشور آریایی ها سکنی داشتند. «آریا» واژه ای است که نخست به مفهوم «نجبا» به کار می‌‌رفت و بعد تسمیه مشترکی برای مردمی شد که به یکی از زبان های هند و اروپایی حرف می‌‌زدند.

عشایر آریایی در پایان هزاره دوم در نواحی بین رودهای گنگ و فرات پراکنده شدند و نام «کشور آریایی ها» نیز به اراضی اشغالی توسط آنها اطلاق می‌‌گردید. مؤلفان باستان به این امر واقف بودند که فارس ها و مادها به آریاییها منتسب بودند، واژه «آریا» در منابع کتبی به هر دوی این اقوام که در امپراتوری پهناور هخامنشی، طی سده های 4و5 قبل از میلاد قدرت داشتند، اطلاق می‌‌گردید. در قلمرو سلطنت هخامنشی، قوم های دیگری همچون مادها، بابلی ها، مصریان، یهودیان، یونانی های هونی، نیز می‌‌زیستند که بسیاری از آنها نقش مهمی را در تاریخ کشور ایفا کرده اند. اما فقط واژه «آریا» بود که به عنوان نام این سرزمین پایدار مانده و در رهگذر قرن ها، دگرگونی های مختلفی در آن صورت گرفت تا دوران کنونی به شکل واژه «ایران» به ثبت رسید.

عشایر ایرانی در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد، در نواحی غربی ایران ظاهر شدند. در منابع کتبی آشوری مربوط به سده نهم قبل از میلاد، برای نخستین بار ذکری از کردهای ایران شده است. همچنین، در متن هایی که به خط میخی درباره لشکر کشی شاه سلمانسر سوم به خاور در سال 834 قبل از میلاد وجود دارد به کشور «پارسوا» که دارای نام و جمعیت ایرانی زبان بوده است، اشاره می‌‌شود.

طی دوره ای که عشایر ایرانی در فلات ایران پراکنده بودند، در این منطقه اقوام زیادی سکنی گزیدند که سرزمین های آنان در ترکیب دولت های باستانی آشور، ایلام، اورارتو، مانی و نظام های کوچکتر دیگر که پیوسته در حال جنگ با یکدیگر بودند، شامل می‌‌گردید.

تصورات این اقوام از جهان پیرامون در آثار و یادگارهای فرهنگی بازتاب یافته است که از جمله می‌‌توان به مجسمه سفالی کوچکی اشاره کرد که به کمک قالب، نقش پذیرفته و به هزاره دوم پیش از میلاد تعلق دارد. از نظر قدمت، این تندیس ها، یکی از نخستین مجسمه های الهه کشاورزی و حاصلخیزی عهد باستان است که با کیش و عقاید مذهبی ایرانیان آن عصر همچنین اقوام غیر آریایی که قبل از ورود ایرانیان به فلات ایران در آنجا می‌‌زیسته اند، ارتباط نزدیکی دارد . این الهه آب نزد ایرانیان، نام «آناهیتا» را به خود گرفت.

صنعت ذوب مفرغ در لرستان

در استان کوهستانی لرستان واقع در غرب ایران، آثار فرهنگی با ارزشی طی سال های دهه 1920 کشف شد. این اشیای کوچک مفرغی که به شکل مجسمه های بسیار زیبایی از موجودات واقعی، اساطیری و خدایان ناشناخته ساخته شده اند به زودی  از بازارهای عتیقه تهران، لندن، نیویورک و پاریس سر در آوردند. کشفیات مزبور به گونه تصادفی به وسیله اهالی محلی انجام گرفته بود. تنها پس از چند دهه، یعنی در اوایل سال های دهه 1960 بود که دانشمندان توانستند برای بررسی این آثار که در پژوهش های باستان شناسی به عنوان «مفرغ لرستان» نامگذاری گردیده است، به منطقه صعب العبور لرستان راه یابند.

در میان آثار کشف شده، تبرهای مخصوص مراسم ویژه، خنجرهای خاص، دستگیره های سنگی، ابزارهای مخصوص تیز کردن سلاح،  مربوط به سده ها نهم تا دوازده قبل از میلاد دیده می‌‌شود. کشفیات بعدی به سده های 7-8 قبل از میلاد مربوط است که در میان آنها می‌‌توان دهنه، لجام و آلات زینتی اسب دیده می‌‌شود. اشیای مزین به نقش های ریخته از بز کوهی خیلی جالب هستند، تصاویر گویای حیوانات در این اشیا، ارزش آنها را تا سطح آثار هنری ارتقاء می‌‌بخشد. سنجاق هایی با انتهای حلقوی در بین اشیاء کشف شده دیده می‌‌شود که با نقش های گل و گیاهان تزیین گردیده اند. همچنین اشیایی شبیه پرچم به شکل خدایان آنتروپومورفی (واجد صفات انسانی –م)، پرندگان، وحوش و درندگان اساطیری وجود دارد. این اشیا نشان می‌‌دهد استاد کاران لرستان در زمینه ذوب فلز از زمان بسیار قدیم فعالیت داشته اند. آنان با به کار گیری صنعت ریخته گری با قالب های مومی یک بار مصرف به تهیه سلاح، قطعات زین و افسار اسب و سایر فراورده ها نه فقط برای خود، بلکه جهت بسیاری از سفارش دهندگان، از جمله شاهان و سران عشایر مختلف می‌‌پرداختند.

صنعت سرامیک سازی پیش از هخامنشی ها

طی سده های 9-11 قبل از میلاد، عشایر ایرانی که در قلمرو ایران می‌‌زیستند، دولتی پایدار را تشکیل نداده بودند. دولت مادها به عنوان نظام دولتی بزرگ ایران در سده 7 قبل از میلاد پدید آمد. سده های 8-10 قبل از میلاد محصولات پر نقش و نگار، آهسته آهسته جای خود را به ظروف گلی خاکستری با قرمز با شکل های متفاوتی نسبت به قبل می‌‌سپارند: ظروف دارای جدارهای نازک و دهانه بزرگ (چیزی شبیه قوری)، ظروفی شبیه قدح با دستگیره کوچک، جام های سه پایه.

این سرامیک ها در رهگذار چندین قرن وجود داشته و بر اساس حفریات گورهای خوروین در حومه تهران، سیالک در حومه کاشان و غیره معرفی و شهرت یافت.

در گور قدیمی واقع روستای مارلیک (بخش املش ساحل جنوب غربی دریای خزر) به موازات محصولات متعدد فلزی (جام های طلا و نقره، انواع گوناگون سلاح و غیره) ظرف های کاشی منقوش با اشکال حیوانات و موجودات جاندار کشف گردیده است. که به عنوان نمونه می‌‌توان به ظرف شاهین شکل  اشاره کرد.

طی سده های 6-8 قبل از میلاد، در مرکز جنوب غرب فلات ایران، همچنین در مناطق کردستان و لرستان نوع جدیدی کاشی پدیدار شد که به سبک قبلی پر نقش و نگار قرمز گون تعلق دارد  نمونه ای از این سرامیک در حفاری های سیالک، شوش، زیویه کشف شد و با نوع عصر هخامنشی ها شباهت زیادی دارد. از جمله متقدمان هخامنشی ها، فقط آشوری ها توانستند طی دوره کوتاهی قلمرو بین النهرین، مصر و بخشی از آسیای صغیر را تحت سلطه خویش متحد سازند. اما تنها هخامنشی ها بودند که برای نخستین بار موفق شدند طی سده های 4-6 قبل از میلاد، قلمرو قابل توجهی از هند شرق تا نیل در غرب را متحد گردانند.

امپراتوری هخامنشی

این امپراتوری توانست قسمت مهمی از اقوام کاملاً متفاوت اعم از مصریان و کوچگران شمال شرق ایران، هندیها و فینیقی ها، یهودیان و یونانیان را با یکدیگر متحد سازد. در عهد هخامنشی ها، ایدئولوژی واحد امپراتوری تدوین گردید که در هنر رسمی نیز بازتاب یافته و محورهای اصلی آن در آثار معماری کاخ سازی و نقوش بر جسته دیده می‌‌شود.

هخامنشی ها کوشیدند سنن مختلف را با هم تلفیق بخشیده و از آنها، آنچه را که با دستگاه امپراتوری خود مطابقت می‌‌یافت، گلچین کنند. نقش های برجسته را از آشوری ها اقتباس کردند، نشان های شاهی را از مصریان گرفتند و ستون های یونانی را مورد تقلید قرار دادند، از همین عناصر هم بود که مجتمع بی همتا و دارای اهمیت هنری پاسارگارد و تخت جمشید، پایتخت هخامنشی ها پدید آمدند. ساختمان هایی بر روی سکویی از قطعه های بزرگ سنگ روشن ساخته شدند، که با ابهت و بزرگی ابعاد خود همه را مفتون می‌‌سازند. سنت طراحی بناهای عظیم و ساخت سقف های بزرگ از اهمیت زیادی در توسعه آتی معماری ایران برخوردار بود. کاخ ها با پیکره های دارای رنگ



خرید و دانلود تحقیق در مورد آثار هنری ایران


آشنایی با سبک هنری امپرسیونیسم 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

آشنایی با سبک هنری امپرسیونیسم - Impressionism

دریافتگری یا امپرسیونیسم شیوه هنری گروه بزرگی از نگارگران آزاداندیش و نوآور فرانسه در نیمه دوم سده نوزدهم بود که بزودی جهانگیر شد. این شیوه مبتنی است بر نشان دادن دریافت و برداشت مستقیم هنرمند از دیده‌های زودگذر با به کار بردن لخته رنگ‌های تجزیه شده و تابناک برای نمایش لرزش‌های نور خورشید. در این روش اصول مکتبی طراحی دقیق و سایه روشن کاری و ژرفانمایی (پرسپکتیو) فنی و ترکیب بندی متعادل و معمارانه رعایت نمی‌شود.

شیوه دریافتگری به عنوان انجمنی خصوصی از سوی گروهی از هنرمندان ساکن پاریس آغاز شد و این انجمن در سال۱۸۷۴ به نمایش همگانی آثار خود پرداخت. نام این جنبش از نام یک نقاشی از کلود مونه به نام دریافتی از طلوع آفتاب (به فرانسوی: Impression, soleil levant) گرفته شده‌است. نام امپرسیونیسم را نقادی به نام لویی لِروی در یک نقد هجوآمیز ساخت. دریافتگری همچنین نام نهضتی در موسیقی است.

در این سبک نقاشان از ضربات «شکسته» و کوتاه قلم مو اغشته به رنگهای خالص و نامخلوط به جای ترکیب‌های ظریف رنگها استفاده می‌کنند. مثلا، به جای ترکیب رنگهای ابی و زرد برای تولید سبز انها دو رنگ ابی و زرد را مخلوط نشده بروی بوم قرار می‌دهند تا رنگها «حس» رنگ سبز را در نظر بیننده به وجود بیاورد. انها در نقاشی صحنه‌های زندگی مدرن در عوض جزئیات، تأثیرات کلی واضح را نشان می‌دهند.

ادگار دگا

پیشینه

درآخرین دهه‌های قرن ۱۹ میلادی (بین سالهای ۱۸۷۰-۱۸۸۰) حرکتی در نقاشی آغاز شد که در اساس مبتنی بر نور (به عنوان مادر رنگها) شکل گرفت و به زودی هنرهای دیگر نظیر موسیقی، مجسمه سازی و... را تحت تأثیر قرار داد.

ویژگی ها

موسسان این مکتب با هدف نقض هنر رسمی نیرو گرفتند. آنها از ارائه اشکال با خطوط محیطی واضح سربازدند و از روال رنگ آمیزی به پیروی از عرف و طبیعت سرپیچی کردند. استفاده از رنگهای خالص و شفاف با ضرب قلم‌های مستقل و تا حدی سریع از ویژگی‌های بارز آثار نقاش امپرسیونیست است.

تئوری رسمی آنها بر این اصل نهاده شده بود که رنگها به جای آنکه بر روی جعبه رنگ با هم ترکیب شوند باید به طور خالص روی پرده نقاشی ریخته شوند. این هنرمندان در مورد به تصویر درآوردن پیکره آدمی به نحوی پذیرفتنی و باورپذیر که از دیرباز مشکل‌ترین بخش هنر نقاشی بود بی‌توجه بودند و گویی میلی به کوشش در این خصوص نداشتند، یا نمی‌خواستند که یک فضای قابل قبول ایجاد کنند که ارزش نام هنر را داشته باشد.

کلود مونه

سالشمار امپرسیونیسم

۱۸۵۸ کلود مونه که در آن زمان تنها ۱۵ سال داشت به کمک یوگن بودین تأثیر نور بر مناظر طبیعت را درک کرد. مونه بعدها به عنوان یکی از بزرگ‌ترین هنرمندان این سبک شناخته شد.

۱۸۶۳ رد آثار امپرسیونیست‌های جوان و نمایش این آثار در تالار مردودین (تالار عدم پذیرش). این برحه را می‌توان آغاز جدی امپرسیونیسم دانست.

۱۸۶۶ تالار مردودین (تالار عدم پذیرش) در این سال میزبان آثاری از ادگار دگا، فردریک بازیل، برشا موریسون و آلفرد سیسیلی شد.

۱۸۷۰ جنگ سال ۱۸۷۰ - این جنگ موجب جدایی موسسان گردید.

فردریک بازیل درجنگ کشته شد، آگوست رنوار مجروح شد، ادگار دگا داوطلب جنگ شد، پل سزان در پروئنس پناه گرفت، کامی پیسارو، کلود مونه و آلفرد سیسلی به لندن رفتند.

۱۸۷۳ دوراند روئل (حامی مالی امپرسیونیست‌ها) خود را قادر به فروش آثار امپرسیونیسم آینده ندید بنابراین در سال ۱۸۷۳ مجبور شد خرید خود را متوقف نماید.

۱۸۷۴ در این سال آنها آثار خود را در نادار، جایی که آثارشان را ارائه کردند ولی با عدم پذیرش تالار مواجه شدند، به معرض نمایش گذاردند.

۱۸۷۶ پل سزان حاضر نشد در نمایشگاه دوم در نادار شرکت کند، در این نمایشگاه ۷۴ اثر از ادگار دگا و همچنین آثاری از برت موریست به نمایش در آمد.

۱۸۷۹ حضور برث موریست در نمایشگاه سال ۱۸۷۹ بیانگر از هم پاشیدگی گروه شد. آگوست رنوار ترجیح داد تا آثار خود را به تالار رسمی بفرستد.

۱۸۸۰-۸۱ دگا به همراه پیسارو کوشید تا اتحاد گروه را حفظ نماید اما تلاش‌های وی باشکست مواجه شد زیرا مونه، سیسیلی و آگوست رنوار در نمایشگاه پنجم که درآوریل سال ۱۸۸۰ افتتاح شد حضور پیدا نکردند با این وجود آثار هنری گاگویین برای اولین بار در این نمایشگاه به معرض نمایش گذاشته شد. در سال ۱۸۸۱ برخی از امپرسیونیست‌ها از جمله پیسارو، دگا، گایلومین، و برت موریست به نادار برگشتند.

۱۸۹۴ در سال (۱۸۹۴) ۲۹ اثر هنری از میان ۶۵ اثر اهداء شده توسط کایبوت به موزه لوگزامبورگ با عدم پذیرش مواجه شدند.

۱۹۰۳ کامی پیسارو پدر امپرسیونیسم در سال ۱۹۰۳ چشم از جهان فرو بست.

همه مردم بر این اعتقاد بودند که این جنبش مهم‌ترین تحول هنری قرن به شمار می‌رود و همه اعضاء گروه او جزء بهترین نقاشان به شمار می‌روند. امپرسیونیست‌ها علاوه بر تأثیر عمیقی که بر فرانسه داشتند بر دیگر کشورها نیز به ویژه آلمان، کره، همچنین بلژیک و دیگر نقاط اروپا تأثیر به سزایی داشت.

در بهار 1874 گروهی از هنرمندان فرانسوی تحت نام انجمن هنرمندان گمنام، متشکل از نقاشان و مجسمه سازان و حکاکان و... گرد هم آمدند و یک استودیوی عکاسی( آتلیه نادار) را برای نمایش آثارشان اجاره کردند و در معرض دید عموم گذاشتند. با این کار شدید ترین و خصمانه ترین واکنش ها را که تا آن هنگام در دنیای هنری پاریس با آن مواجه بودند برانگیختند. در طی سده ی نوزده میلادی رابطه بین جامعه و هنرمند به طور روز افزونی تصنعی می شد تا اینکه سرانجام در همین نمایشگاه آثار امپرسیونیست ها به نقطه ی گسست خود رسید. امپرسیونیسم حقیقتاً نخستین و مهمترین جنبش مدرن هنری در سده نوزدهم محسوب می شود. امپرسیونیسم در لغت به معنای دریافتگری، دریافت آنی، یا دریافت حسی است.امپرسیونیسم مکتبی با برنامه و اصول معین نبود، بلکه تشکل آزادانه هنرمندانی بود که به سبب برخی نظرات مشترک و به منظور عرضه مستقل آثارشان در کنار هم قرار گرفتند.امپرسیونیسم صرفا یک سبک نقاشی نبود بلکه یک رویکرد نوین به هنر و زندگی بود. آثار نقاشی امپرسیونیست ها ثبت تغییرات گذرا و ناپایدار در طبیعت بود. نخستین هسته ی این جنبش توسط مونه، رنوار، سیسلی و پیسارو بود که وجه اشتراکشان گسست از آموزش های رسمی فرهنگستانی بود. این هنرمندان ابتدا نام خود را "انجمن هنرمندان نقاش مجسمه ساز و گراور گمنام" گذاشتند. اما بعدا نام یکی از تابلوهای مونه به نام امپرسیون طلوع آفتاب منتقد جوان لوئیس لروی(لویی لروا) را واداشت تا در مجله charivari( شاری واری) کل گروه را امپرسیونیست ها نام نهد و این نام که با لحنی تمسخر آمیز ابداع شده بود، بعداً از سوی خود هنرمندان گروه به عنوان گواهی بر حداقل یکی از جنبه های برجسته اهداف آنان پذیرفته شد.



خرید و دانلود  آشنایی با سبک هنری امپرسیونیسم 15 ص


آشنایی با رشته های هنری بومی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 19 صفحه

 قسمتی از متن .DOC : 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

فاطمه علائی

کلاس:3.3

سرکار خانم:آشنا

موضوع:آشنایی با رشته های هنری بومی

فهرست صفحه

تاریخچه ی هنر گلیم بافی .............................................1

قلم زنی در دوره ی ساسانی...........................................3

هنرسفال گری پیش از اسلام..........................................7

مینا کاری.................................................................10

هنر منبت کاری.........................................................15

تاریخچه ی هنر گلیم بافی

از آثار و نوشته های مورخان و جهانگردان پیداست که بافتن جزو اولین هنرها و صنایع قبیله های پراکنده انسانها بوده است .

 

می توان گفت بافتن پارچه و گلیم تقریبا از یک زمان رواج یافته است. حتی می توان گفت که انسان پیش از آنکه دست به ساختن خانه بزند، اقدام به بافتن کرده است . برای بافتن پارچه از الیاف ظریف تر و برای بافتن گلیم از الیاف ضخیم تر استفاده می کرده است.

 

در سال 1949 در سرزمین روسیه یک قطعه قالی به نام قالی (پازیریک) به حال انجماد ،پیدا شد که مربوط به 350 تا 500 سال قبل از میلاد مسیح بوده است و به این ترتیب وجود قالی و گلیم در تمدنهای باستانی فلات ایران ثابت گردید. فرش یاد شده دارای 3600 گره متقارن در هر دسیمتر مربع می باشد.

نقش آن قالی بیانگر این است که برای رسیدن به چنین مهارتی در قالبی بافی لازم است که بافنده از یک سنت حداقل هزار ساله برخوردار باشد. بدین ترتیب تاریخ پیدایش هنر گلیم بافی و قالی بافی در ایران حدودأ بین1500 تا 2000 سال قبل از میلاد تعیین شد. از آنجایی که گلیم زودتر از قالی بافته شده تاریخ گلیم بافی به 3000 سال پیش از میلاد عنوان شده، که تاریخ آغاز نساجی است و از وسایل بافتنی که از بهشهر به دست آمده و تاریخ آن متعلق به 600 سال قبل از میلاد است ، نشان می دهد که از موی بز و گوسفند استفاده می شده است. اما در مورد پارچه مشخص نیست که از همین الیاف استفاده می کردند یا نه. در تپه های سیلک کاشان نمونه بافت پارچه متعلق به 4700 سال پیش به دست آمده است.

در حال حاضر گلیم وسیله ای است که به عنوان زیر انداز و پرده در چادرها و محلهای عمومی نظیر قهوه خانه ها و نیز در تهیه لوازم زندگی و کار، مانند رختخواب بند (چادر شب)، سجاده، خورجین، جوال دیوارهای چادر، جل اسب، پشتی، سفره و ... استفاده می شود که در این مقوله توضیح داده شده است. لازم به ذکر است که بافت گلیم و استفاده از آن تقریبا در تمام نقاط ایران رایج است.



خرید و دانلود  آشنایی با رشته های هنری بومی