لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حافظه فعال و هوش :
بحث آکرمن ، بیر و بویل ( 2005 ) در مورد همبستگی و ارتباط مابین هوش و حافظه فعال
کلوس آبرر : دانشگاه پوتسدام – اولیور ویلهلم : هامبولت برلین - رالف شوانر : دانشگاه ویلهلمز - مارتین – هنز : دانشگاه ماگ برگ .
بر اساس یک آنالیز داده های متغیر منطقی ، همبسته های جفت مابین عملکرد های حافظه فعال و اندازه گیری های توانایی شناختی قرار دارند .
پی . ال . آکرمن – ام – ای . بیر و ام . او بویل ( 2005 )
بیان می دارند که حجم حافظه فعال (WMC ) در کمتر از %25 از آن واریانس مرتبط با هوش عمومی و همراه با توانایی استدلالی سهیم می باشند . در این بحث محققان در این مورد می گویند که این داده های متغیر به سبب کمبود های متعدد شیوه شناختی و تعصبان خاص کمتر ارزیابی می شوند .
یک آنالیز دوباره از گزارش آکرمن از شیوه های آماری بر شرح g وWMC که به نحوه خیلی زیادی به هم همبسته می باشند استفاده می کند . در یک سطح ادراکی ، نویسندگان متذکر می شوند که WMC باید به عنوان یک ساختار توضیحی برای توانایی های ذهنی مورد بررسی قرار گیرد . نظر های حافظه فعال مدعی نمی شوند که WMC یک شکل همسانی را با عوامل هوش تشکیل دهند . اما آن یک پیشبینی کننده بسیار قوی ا توانایی استدلالی می باشد و جریان سیال هوش را به طور کلی پیش بینی می کند . آکرمن ، بایر و بویل سعی دارند تا تلاش بی باکانه خودشان در کسب جمع آوری یک مجموعه ای از یافت ها که مابین اندازه گیری های حجم حافظه فعال ( WMC ) و تستهای توانایی شناختی همبسته می باشند ستایش کنند . با وجود این آنالیز ها و تفسیر این یافته ها نسبتاً ناقص می باشد و نسبتاً بر پایه تعصب می باشد . ما استفاده می کنیم که مقاله این محققان تعبیری غلط از مفهوم نظری همبسته های مابین اندازه گیری های فعلی WMC و تستهای هوش و دیگر تستهای توانایی می باشد . در بحث ما ، ما ابتدا مشکلات شیوه شناختی را همراه با آنالیز داده های متغیر آکرمن متذکر می شویم . در بخش دوم این بحث ، ما از قائده نظری آن ارتباط در مفهوم تلاش هایی برای درک ماهیت طبیعی هوش صحبت می کنیم .
موضوعات شیوه شناختی : همبستگی مابین WMC و هوش چه است ؟
هدف آکرمن از آنالیز داده های متغیر آن بود که برآورد هایی از همبستگی های مابین ساختمان WMC و ساختار های مختلف توانایی شناختی ارائه کند .
این شیوه داده های متغیر از آن نوشته این محققان دقیقاً بیان می شود که این ها قصد دارند تا همبستگی های فوق الذکر کم ارزش جلوه بدهند . ما نشان دادیم که شیوه آنها شامل عواملی می باشد که همبستگی های برآوردی تنزلی متعصابه باشند . و فواصل اعتمادی بین آنها بسیار اندک می باشد .
« گزینش وظیفه »
یک چنین فاکتوری انتخاب عملکرد های وظیفه ای برای ارئه در WMC می باشد . معیار های نتیجه گیری که از الگوی آکرمن استفاده می کنند مبهم می باشند . متن مقاله پیشنهاد می کند که عملکرد های وظیفه ای حافظه فعال ، الگو های عملکردی دوگانه ای می باشند که با عملکرد حافظه کوتاه مدت که همراه با یک فرایند عملکردی می باشد مرتبط می باشند . با وجود لیستی از مقاله الحاقی این محققان شامل آن عملکرد هایی می باشند که با این شرح هماهنگ نمی باشد ( برای مثال تست آماری تولید تصادفی استار ) . با وجود این شرح عملکردی ، هر وظیفه ای که محققان اصلی در یک عملکرد WMC شرح داده اند شامل می شود . احتمالاً هیچ معیار گزینشی منصفانه ای دیگر وجود ندارد . بنابراین آکرمن بحث می کند که هیچ انتخابی مگر این که عملکرد ها توسط برچسب های این محققان انتخاب شود وجود ندارد . علی رغم این موضوع نتیجه آن است که آنالبیز داده های متغیر که روند پیشرفت در تایید ساختمان WMC در بیش از دو دهه گذشته انگاشته شده است . برای مثال کار گروهی ما شامل تولید تصادفی و تست آماری استار در یک روند مطالعاتی می باشد تا تجربه تایید ساختاری مطالعات این محققان بدست آید . این شیوه ما آن دو عملکرد هایی که از شاخص های قابل تردید WMC می باشند که سهم کمتری از واریانس تولید تصادفی همراه با دیگر وظایف WM می باشد به وجود آورند . و تست آماری استار در یک فاکتوری جداگانه یک ترکیبی از عملکرد های اجزایی را ( بدین معنی که نظارت بر فرایند های اصلی وجود دارد . ) و فرایند سرعت می باشد منعکس می کند . تحقیق بعدی شکل عملکرد های اجزای یک یا چند فاکتور که پیش بینی کننده های عالی توانایی استدلالی WMC می باشند منعکس می کند . در حالی که فاکتوری که عملکرد های اجزای عملکرد های و سرعت را منعکس می کند یک پیش بینی کننده خوب برای سنجش سرعت روانی می باشند اما آن توانایی استدلالی را توجیح نمی کند .
بنابراین ما حال یک تصویر پاک تری از WMC به عنوان یک ساختمان حافظه ای دارا می باشیم به طوری که ما دلایلی برای بازگشت به گذشته را دارا باشیم تا از آن وظایفی که به حد کافی ساختمان WMC را اندازه گیری نمی کند صرف نظر کنیم . بویژه بعضی از وظایف طراحی شده اند تا عملکرد های اجزایی را اندازه گیری کنند . چنین عملکرد هایی که آنالیز های داده های متغیر آکرمن را شامل می شود بر پایه برآورد متعصبانه همبسته WMC و تنزل و استدلالی و برآورد های آن محققان از همبسته WMC و سرعت صعودی می باشد .
آنالیز داده های متغیر :
یک مجموعه ثانوی از مشکلات حاصل از الگو و شیوه هایی می باشد که برای هدایت آنالیز داده های متغیر استفاده می شود . آکرمن ( 2005 ) یک الگو تاثیر ثابت را مفروض می دارد . فرض با انتخاب این الگو انتخاب می شود که آن تمام مطالعات ترکیبی برآوردی از همبستگی یکسان در کل مطالعات می باشد . به طور کلی این فرض به نحو زیادی با تردید مواجه می باشد . و بویژه برای وضعیت قطعی تردید بیشتری وجود دارد . در این زمان ما در بخش بعد از وظایف مختلف WMC که شکل ترکیبی منابع واریانسی را منعکس می کنند بحث می کنیم .
مقایسه هوش هیجانی و جرات ورزی در دانش اموزان دختر و پسر نابینا و عادی
چکیده :
پژوهش حاضر، به منظور مقایسه هوش هیجانی و جرأت ورزی در دانش آموزان دختر و پسر نابینا و عادی مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 85-1384 صورت گرفته است. بدین منظور 180 دانش آموز دختر و پسر ( 120 دانش آموز عادی و 60 دانش آموز نابینا ) به روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامههای هوش هیجانی « بار – ان » و جرأت ورزی گمبریل و ریچی پاسخ دادند. یافتههای پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی کلی دانش آموزان دختر و پسر عادی و نابینا تفاوت وجود دارد، به طوری که هوش هیجانی دانش آموزان عادی بیشتر از دانش آموزان نابینا است و نمرات دانش آموزان نابینا در مولفههای خود آگاهی هیجانی، ابراز وجود، خود شکوفایی، استقلال، روابط بین فردی، حل مسأله، انعطافپذیری، تحمل استرس، کنترل تکانه و شادکامی پایین تر از دانش آموزان عادی است.
مقدمه
هوش هیجانی، شکلی از هوش اجتماعی و پیشبینی کننده مناسبی در کارآمدی کلی و کارآمدی در حیطههای خاص نظیر عملکرد شغلی است و توانایی کنترل احساسات و هیجانات خود ودیگران، تمایز میان آنها و استفاده از این اطلاعات برای هدایت تفکر و عمل فرد را در بر میگیرد ( سالووی و مایر [1]، 1990 ). هوش هیجانی با شناخت فرد از خودش و دیگران، ارتباط با دیگران، سازگاری و انطباق با محیط پیرامون که برای موفق شدن در برآوردن خواستهای اجتماعی لازم است، مرتبط است. هوش هیجانی، توانمندی تاکتیکی [2] در عملکرد فردی است (بار – ان، 2000 ). هوش هیجانی تأثیر بسیار زیادی بر شادی و رضایت افراد دارد. کسانی که هوش هیجانی خود را به کار میگیرند و با محیط اطراف خود سازگاری بیشتری دارند، اعتماد به نفس بالایی نشان میدهند و از توانایی خود آگاهند. رابطه مستقیم بین هوش هیجانی و زندگی خوب و سالم نشان میدهد که توجه به هیجان ها، آگاه بودن و آگاه ماندن از آنها و استفاده از انها در راهنمایی کردن رفتار، اهمیت زیادی دارد ( برادبری، گریوز 2005 ).
افرادی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، از توانشهای اجتماعی موثرتری نیز برخوردارند و به واسطه ی آن روابط بین فردی مطلوبی را ایجاد کرده، میتوانند هیجانات خود را درک و ابراز کنند و توانایی درک هیجانهای دیگران را نیز داشته باشند ( سالووی و مایر، 1990 ). با توجه به ا ینکه مهارتهای هیجانی و اجتماعی در ارتباط با دیگران آموخته میشوند و لازمه کسب بسیاری از این مهارتها داشتن قدرت بینایی است، در نتیجه افراد نابینا به واسطه ی نقص بینایی خود، از به دست آودرن چنین تجربیاتی محروم هستند. این تجربیات میتوانند تأثیر زیادی بر بالیدگی هیجانی و تعامل اجتماعی افراد نابینا داشته باشند ( قمرانی و جعفری، 1383 ).
فصل اول
کلیات
بیان مسئله :
هوش هیجانی، شکلی از هوش اجتماعی در حیطههای خاص نظیر عملکرد شغلی ایت و توانایی کنترل احساسات و هیجانات خود و دگیران، تمایز میان آنها و استفاده از این اطلاعات برای هدایت تفکر و عمل فرد را در بر میگیرد معلولیت بینایی میتواند عامل مؤثری در هوش هیجانی باشد، به طوری که دانش آموزان نابینا، دارای هوش هیجانی پایین تری نسبت به همسالان عادی خود هستند. قابل توجه است که معلولیت بینایی، برخی از مؤلفههای هوش هیجانی را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد، به طوری که دانش آموزان نابینا در مؤلفههای خودآگاهی هیجانی ابراز وجود، خود شکوفایی، استقلال، روابط بین فردی، حل مسأله، انعطافپذیری، تحمل استرس، کنترل تکانه و شادکامی نمرات پایین تری نسبت به دانش آموزان عادی کسب کردند.
دراین تحقیق نشان خواهیم داد که معلولیت بینایی به طور یکسان دختران و پسران را تحت تأثیر قرار نمی دهد و برخلاف عدم تفاوت در دانش آموزان عادی، هوش هیجانی دختران نابینا، کمتر از پسران است همچنین دانش آموزان عادی نسبت به دانش آموزان نابینا از میزان جرأت ورزی بالاتری برخوردار بودند.
اهمیت و ضرورت تحقیق:
با توجه به اهمیت هوش هیجانی در سازگاری فردی و اجتماعی، به نظر میرسد افرادی که دچار نارسایی بینایی میباشند، مشکلاتی در ارتباط با سازگاری فردی و اجتماعی داشته باشند. چنین مشکلاتی ممکن است بر هوش هیجانی و مؤلفههای آن در افراد نابینا مؤثر باشند و موجب تفاوت هوش هیجانی در افراد نابینا و بینا گردند. به طور کلی مسأله ای اساسی پژوهش حاضر این است که آیا افراد نابینا و عادی از نظر هوش هیجانی و جرأت ورزی متفاوت هستند ؟ و آیا بین هوش هیجانی و جرأت ورزی رابطه وجود دارد ؟
اهداف نظری و عملی تحقیق:
مفهوم هوش هیجانی، توانمندی تاکتیکی در عملکرد فردی است ( بار – ان، 2000 ). هوش هیجانی تأثیر بسیار زیادی بر شادی و رضایت افراد دارد.
کسانی که هوش هیجانی خود را به کار میگیرند و با محیط اطراف خود سازگاری بیشتری دارند، اعتماد به نفس بالایی نشان میدهند و از توانایی خود آگاهند. رابطه مستقیم بین هوش هیجانی و زندگی خوب و سالم نشان میدهد که توجه به هیجان ها، آگاه بودن و آگاه ماندن از آنها و استفاده از انها در راهنمایی کردن رفتار، اهمیت زیادی دارد ( برادبری[3]، گریوز[4] 2005 ).
کسانی که قادر نیستند از مهارتهای هوش هیجانی خود استفاده کنند، به احتمال زیاد، برای مدیریت روحیه و خلق خود از روشهای دیگری که کمتر اثر بخشی دارند، بهره میگیرند. احتمال دارد که آنها دو برابر بیشتر از دیگران مضطرب، افسرده یا معتاد شوند و حتی افکار خودکشی به سرشان بزند ( برادبری، گریوز 2005، ترجمه گنجی 1384 ).
چنین مشکلاتی ممکن است بر هوش هیجانی و مولفههای آن در افراد نابینا موثر باشند و موجب تفاوت هوش هیجانی در افراد نابینا و بینا گردد.
اهداف تحقیق :
هدف کلی :
1- Salovey & Mayer
2- Tactical Functioning
[3] - Bradberi
[4] - Geriuz
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تغذیه و هوش
هوش و استعداد رابطه مستقیم با تغذیه فرد دارد. پس پیگیری رشد کودک در این میان اهمیت خاصی خواهد داشت . در برخورد با والدین زیاد شنیده می شود که فرزند من ضعیف است یا اینکه از قد و وزن کودک خود راضی نیستند . البته این یک مطلب نسبی است و باید در ابتدا به بررسی راهی بپردازیم که بر اساس آن از شرایط رشد قدی و وزنی کودک خود اطمینان حاصل کنیم . در این رابطه قبلا دانشمندان به نتیجه خوبی دست یافته اند و آن بررسی و تحلیل رشد کودک بر اساس شاخصهای خاصی است که بدان شاخص رشد یا نمودارهای متروپولیتن می گویند که این نمودارها برای هر کشوری بسته به شرایط رشدی کودکان آن کشور طراحی و تدوین شده است .اهمیت پیگیری و تحلیل قد و وزن کودک در ایران توسط مراکز بهداشت و خانه های بهداشت روستائی ویاتوسط متخصصین رشد و کارشناسان تغذیه پیگیری می شود . روش کار نیز به این صورت است که در هر مرحله از مراجعه کودک قد و وزن او توسط افراد آموزش دیده تعیین و بر روی نمودار خاص خود نقطه گذاری می شود و در صورتیکه نقاط شکل گرفته در مراجعات کودک سیر منطقی داشته باشد والدین از رشد قدی و وزنی کودک خود اطمینان حاصل می کنند و در غیراین صورت مشکل پیگیری خواهد شد . در کودکان کم وزن به علت عدم تامین حد اقل نیازهای غذائی روزانه کودک ،اولین شاخص در کاهش وزن و کاهش رشد قد خودنمائی می کند خوب این بدان معنا است که سطح سلولی بدن به علت عدم دریافت مواد غذائی نتوانسته به رشد و تکثیر خود ادامه دهد . پس می توان گفت مغز نیز که یکی از اجزای بدن است به اندازه کافی رشد نکرده و نتوانسته به ظرفیتهای لازم خود دست یابد. البته اگر در دوران رشد کودک خیلی زود به جبران خسارات وارده بپردازیم جای امید هست که بدن و اندامهای آن به ظرفیتهای لازم خود برسند و جبران کاستی ها نیز بشو د . اما اگر سو ء تغذیه برای مدت طولانی ادامه داشته باشد کودک دچار یک سری رخدادهای ناخوشایند خواهد شده که مهم ترین آنها عقب ماندگی ذهنی کودک است و در ادامه ممکن است برون ده قلب نیز کاهش یافته و درنتیجه ریه ها نیز به خوبی نقش خود را در تامین اکسیژن سلولها تامین نکنند .
درجات کمتر خسارت ناشی از سو ء تغذیه در زمانی است که شاخصهای کاهش وزن و قد خیلی تغییر نمی کنند یا به عبارت دیگر شرایط فیزیکی کودک در حدی نیست که والدین و اطرافیان را به فکر تعقیب موضوع بیاندازد و کودک از یک سو ء تغذیه مضمن آرام رنج می برد . با دیگر کودکان هم سن خود مقایسه می شود و همان ظرفیتهای دیگران نیز از او انتظار می رود در صورتی که او قادر به انجام آن کارها و رسیدن به آن ظرفیتها نیست .
دراین شرایط کودک به علت یک سری مشکلات اعم کم خونی و یا کاهش مختصر بازده ریوی قادر به تحمل شرایط دیگر هم ردیفهای خود نیست . مطالب را آنگونه که باید نمی تواند تحلیل کند . در ضبط و یاد آوری موضوعات به اندازه دیگران نیست و همه این مشکلات روز به روز زیاد تر می شود چرا که بر مجهولات او افزوده شده بدون آنکه کسی وی را درک کند .
بخش زیادی از انرژی روزانه ما به مصرف سلولهای مغذی می رسد حال در صورت کاهش انرژی و کمبود آن، بدن نمی تواند همه نیاز های مغز را فراهم کند و این اندام مهم که در سالهای اولیه زندگی در حال شکل گیری است نمی تواند به ظرفیتهای لازم خود برسد.
در بیشتر تحققات ارتباط تغذیه و هوش مشخص شده و آمارها حاکی از آن است که در صورت نداشتن تغذیه متناسب کودک نمی تواند به سوالات پاسخ مناسبی بدهد .
شکل گیری سلولهای مغذی اگر بر پایه و بنیاد محکمی استوار باشد در نتیجه تحمل پذیرش ظرفیهای بالا را نیز در خود دارد.
نیاکان ما نیز به نقش تغذیه و هوش اعتقاد داشتند و بر همین اساس در دوران بارداری به مادر باردار سفارش می کردند تا در خوردن غذا های خود دقت داشته باشد و مواد غذائی که امروز مشخص شده سرشار از ویتامین ها واملاح است را به مادر توصیه می کردند . مثلا خوردن کشمش و میویز و دانه ها و مغذها را به همراه میو ها موثر می دانستند . از جمله عواملی که در افزایش هوش موثر هستند می توان به ریز مغذی ها اشاره کرد که مهمترین آنها را باید آهن نام برد آهن در دوران رشد در ساخت بسیاری از ویتامین ها و انجام واکنشنها و حتی به صورت کوآنزیم جهت فعالیتهای سلولی نقش خود را بازی می کند در صورت کمبود آهن ایجاد اختلال در تکامل و هماهنگی سیستم عصبی رخ خواهد داد . محققین معتقد هستند کودکانی که فقر آهن در دوران رشد داشته اند در بزرگ سالی پرخاشگر و زود جوش خواهند بود . اسید فولیک هم که نقش تشکیل لوله های عصبی را به آن نسبت می دهند از دیگر عوامل موثردر افزایش هوش می باشد . از جمله ریز مغذی ها به ویتامی C باید اشاره کرد که در افزایش جذب آهن موثر است .
ویتامین دی و پروتئین هم از مواردی است که در صورت کاهش آنها رشد مغزی خوبی در پی نخواهد بود .
از دیگر ریز مغذی ها به روی اشاره می شود که در صورت کاهش آن رشد مغزی با اخلال روبرو خواهد شد در مناطقی که خاک آن مقدار روی لازم را ندارد مشاهده شده که کودکان از ضریب هوشی بالائی برخوردار نیستند.
از منابع خوب روی می توان به انواع سبزیجات بخصوص سبزیجات ریشه ای ،پیاز ، غذاهای دریائی بخصوص ماهی های آبهای شور اشاره کرد.
از منابع خوب آهن نیز به انواع غذاهای گوشتی ، تخم مرغ، حبوبات ، خشک بار ، میوه های خشک مثل انجیر و هلو ، سبزیجات برگ سبز ، اسفناج و مغزها اشاره کرد . در صورتی که مواد غذائی گوشتی را در کنار ویتامی C مصرف کنیم امکان افزایش جذب آهن را فراهم کرده ایم .
از منابع خوب اسید فولیک هم باید به منابع گوشتی ، سبزیجات و مغزها اشاره نمود در جگر هم می توان به مقدار کافی همه منابع مورد نیاز را یافت .
مطلب زیر از سایت برای شما آورده شده است.
دانشمندان معتقدند که در زمان تولد تعداد مشخصی سلول های مغزی داریم که به مرور با پیر شدن تعداد بسیار زیادی از آنها را از دست می دهیم. تحقیقات گسترده در این باره نشان داده اند که سلولهای مغزی جدید در طول زندگی نیز برخلاف آنچه در گذشته تصور می شد، تولید می شوند و مغز در صورت استفاده هر چه بیشتر از آن ، قابلیت رشد و حجیم تر شدن را دارد. تحقیقات و مطالعات حاکی از آن است که به عنوان مثال قسمتی از مغز رانندگان که مربوط به کنترل نقشه یابی تصویری است، رشد بیشتری دارد. همچنین بخشی از مغز پیانیست ها و نوازندگان متبحر هم که کنترل و اداره موزیک را در اختیار دارد، حجم بیشتری دارد. از طرف دیگر، تحقیقاتی که اخیراً در این مورد انجام شده ، حاکی از آن است که افرادی با مشغله های مهارتی بالا مانند : مهندسان و معلمان دارای سیناپس ( محل اتصال دو رشته عصبی به یکدیگر) های بیشتری هستند. سیناپس ها همان رابطین بین سلول های مغزی هستند که به ذخیره سازی اطلاعات کمک می کنند.
شاید در آینده ای نزدیک پزشکان قادر باشند سلول های جنین را که می توانند به هر نوع سلول های مورد نیاز تبدیل شوند، به مغز بشر تزریق کنند. به این طریق می توان بیماری هایی نظیر آلزایمر و پارکینسون ( بیماری تحلیل اعصاب ، لرزش دست یا پا ) را درمان نمود و برای افراد سالم نیز راهی باز کرد تا بتوانند با فکر سالمشان ارتباط برقرار کنند.
اما تا آن زمان برسد ممکن است فرصت فعلی از دست برود. پس می توانیم با استفاده از چند راه ساده توانایی سلول های مغزی را در حد ماکزیمم آن حفظ کنیم.
1 – با ورزش سلول های مغزی خود را به کار اندازید:
تحقیقات انجام شده نشان می دهند افرادی که تمرینات فیزیکی انجام می دهند، سلول های مغزی بهتری را پرورش می دهند. دانشمندان در مطالعات مؤسسه تحقیقات بیولوژیکی دریافتند موش های بالغی که تحت ورزش کردن قرار گرفته اند، سلول های جدید بسیاری را در قسمت هیپوکامپوس مغز خود (بخشی که مربوط به یادگیری و حافظه است) کسب کرده اند. از طرف دیگر ثابت شده که انجام حرکات ورزشی دلخواه و مورد علاقه تأثیرات چند برابر نسبت به انجام یک سری حرکات ورزشی مشخص دارد. این مطلب می تواند به این معنی باشد که راهی بیابید تا از ورزش کردن لذت ببرید ، نه این که فقط مجبور به انجام آن باشید. به این طریق هم باهوش تر می شوید و هم شادتر زندگی می کنید.
چه باید کرد؟
یک ورزش را به طور مستمر انجام دهید. مانند: دو ماراتن، دویدن تفریحی و غیره ؛ یا این که یک یار در تمرین کردن برای خود در نظر بگیرید تا انجام حرکات را جالب تر و ادامه کار را سهل تر کند. هیچکس نمی تواند به درستی مشخص کند که چه مقدار ورزش برای سلول های مغز کافی و مناسب است، اما در مورد موش ها حدود 4 تا 6 مایل پیاده روی در روز مؤثر بوده است.
2 – ذهن خود را ورزش دهید:
تنها تمرینات فیزیکی نیست که به رشد سلولهای مغزی کمک می کند، شما نیز مانند راننده ها یا پیانیست ها می توانید با استفاده از سلول های مغز و وادار کردن آنها به کار در زمینه های مختلف، از مغز بخش های گسترده و متفاوتی بسازید. یافتن راههای ساده در استفاده از توانایی مغزی می تواند به رشد و ترمیم سلولهای عصبی و دندریت ها (انشعاب هایی از سلول ها که اطلاعات را دریافت کرده ، به جریان انداخته و در جهت درست مصرف می کنند) به میزان زیادی کمک کند. درست مانند یک ورزش مخصوص در بدنسازان که به رشد و کار افتادن ماهیچه ها و عضلات تحتانی بـِلا استفاده کمک می کند . راههای مشخص و درست فکر کردن و دوره کردن کلمات قبلاً یاد گرفته شده می تواند عمل بخش های غیر فعال مغز رابهبود بخشیده و آنها را به کار اندازد.
چه باید کرد؟
مزه ها و بوهای جدید را تجربه کنید. کارهای جدید انجام بدهید. مثلاً از راههای جدیدی برای رفتن به سرکار استفاده کنید. به جاهای جدید سفر کنید . هنرهای شخصی و جدید خلق کنید. رمان های داستایوفسکی را مطالعه کنید. یک کمدی جدید بنویسید. بخصوص، سعی کنید تمام کارهایی را تجربه کنید که به هر طریق شما را وادار می کنند از تمام روش های فیزیکی و روحی دیرینه و یکسان قبلی خود فاصله بگیرید و چیزهایی جدید و ناشناخته را تجربه کنید.
در یکی از مقالات موجود در سایت مطلبی را دیدم پیرامون عوارض سرب که بی ارتباط با بحث ما نیست لذا عین مطلب را برای مطالعه شما عزیزان در زیر آورده ام انشا ا... که به مصداق نشر علم برای نگارنده مطلب خواهد بود .
سرب و سلامت انسان
ـ سرب در محصولات مصرفی : دلیلی برای نگرانی ؟
انسانها روزانه با مقادیر ناچیزی از سرب ، همانند سایر آلوده کننده ها که مقادیر اندکی دارند، از طریق مصرف غذا و آب تماس دارند. هراز چندگاه ، یک نگرانی در مورد بهداشت عمومی به علت کشف منبع جدیدی از سرب ممکن است ایجاد شود. این نگرانی ها بیشتر در مورد کسانی که به صورت وسیع از محصولات مصرفی حاوی مقادیر اندک سرب استفاده می کنند مصداق دارد.
ـ نتایج و توصیه ها
سرب یکی از پایدارترین و منتشرترین فلزات سنگین محیط زیست است . در صورت تماس و جذب کافی میتواند برای انسان مسمومیت زا باشد . به علت اینکه هیچگونه نفع یاعملکرد ضروری شناخته شده ای در سیستم های حیاتی ندارد باید افراد را از مواجهه زیاد با سرب حفاظت نموده و عامه مردم را در مورد عادات شخصی آموزش داد تا به این هدف کمک شود.
در سالهای اخیر در مورد نقش سرب در اثرگذاری روی رفتار و نمو عصبی کودکان مطالب زیادی نگاشته شده است . سرب واضحاً قادر به اثرگذاری منفی روی سیستم اعصاب مرکزی در مقادیر بالای BLL می باشد ولی به علت عوامل گمراه کننده متعددی که روی هوش و رفتار عصبی کودکان اثر می گذارند دشوار است که بتوان اثرات رفتاری یا نورلوژیک چشمگیری از نظر مسمومیت شناسی به سطح پائین BLL مرتبط نمود. برای اکثر کودکانی که در معرض خطر بالا قرار ندارند رویکردی بر پایه آموزش و پیشگیری و کاهش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
[ویرایش] نظریه ولایت فقیه
نوشتار اصلی: ولایت فقیه
ولایت فقیه پایهٔ جمهوری اسلامی ایران است، هرچند در سال ۱۳۵۸ که ۹۸٫۲ درصد از شرکتکنندگان در همه پرسیی گزینش نوع حکومت به جمهوری اسلامی رای دادند، ولایت فقیه به مفهوم کنونیی آن برای بسیاری شناختهشده نبود. به باور برخی شیعیان در زمان غیبت امام غایب، فقیه واجد شرایط به عنوان ولی فقیه انتخاب میشود که وظایف امام غایب در زمان غیبت را بر عهده دارد. نظریه ولایت مطلقه فقیه در سالهای اخیر توسط روحالله خمینی مطرح شده و نظریات مشابهی نیز در آثار فقهای اقدم و فقهای قدیم و فقهای متأخر نیز موجود میباشد(ر.ک. حکومت اسلامی-حسینعلی منتظری).
[ویرایش] اصول حکومت جمهوری اسلامی ایران
برابر قانون اساسیی ایران، «اصول حکومت جمهوری اسلامی ایران بر پایه جمهوریت و اسلامیت بنا شدهاست، جمهوریت همان رای و اراده مردم در اداره برخی امور کشور است و اسلامیت یعنی مطابقت داشتن قوانین با دین اسلام.» [۲] نتیجهٔ این تفسیر آن شد که در حکومت ایران «مطابقت داشتن قوانین با دین اسلام» پایه قرار دادهشد و طبقهٔ روحانی و پشتیبانان آن، که بیشتر از میان بستگان روحانیان و بازاریان مخالف مردمسالاری هستند؛ انحصار حکومت را در دست گرفتند و از آن هنگام، هرگاه نیاز باشد، برای مشروعیت دادن به تصمیمگیریهای خود، انتخابات هدایتشده برگزار میکنند، و این همان «رای و اراده مردم در اداره برخی امور کشور» است.
[ویرایش] تاریخچه
این نوع حکومت در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ مورد همه پرسی قرار گرفت که ۹۸٫۲ درصد شرکتکنندگان به آن رای آری دادند. تصور مردم از جمهوری اسلامی، گونهای جمهوری بود که به اسلام احترام بگزارد، اما در واقع حکومت جدید به صورت حکومت طبقه روحانی در آمد. در این نوع حکومت رهبر (ولی فقیه) بالاترین رکن نظام است که طبق قانون اساسی فرمانده کل قوا و ناظر سه قوه مجریه، مقننه و قضاییهاست. رئیس قوه مجریه رئیس جمهور است که با رای مستقیم مردم به فرد تایید صلاجیت شده شورای نگهبان قانون اساسی انتخاب میشود و مدت ریاست جمهوری او که باید از رجال سیاسی باشد ۴ سال است. یک فرد تنها میتواند برای ۲ دوره متوالی یعنی ۸ سال رئیس جمهور باشد. رئیس جمهور وظیفه عزل و نصب وزرا را دارد. برای نصب هر وزیر رئیس جمهور میبایست نام او را جهت اخذ رای صلاحیت نمایندگان مجلس به مجلس شورای اسلامی بفرستد. همچنین انتخاب معاون محیط زیست و ریاست بانک مرکزی از وظایف رئیس جمهور است. رئیس قوه مقننه یا قانون گذاری همان رئیس مجلس شورای اسلامی است که از میان نمایندگان مجلس با رای اعضا به صورت سالانه انتخاب میشود. مجلس شورای اسلامی دارای ۲۹۰ عضو است که اعضای آن از میان کسانی که شورای نگهبان آنها را تائید صلاحیت کرده، به وسیله مردم از راه انتخابات انتخاب میشوند و مدت نمایندگی آنها ۴ سال است. رئیس قوه قضاییه با حکم رهبر به مدت ۵ سال قابل تمدید عزل و نصب میشود و مسئولیت اداره قوه قضاییه و عزل و نصب روسای دادگستری استانها و ادارات ذیربط آن همچون دیوان عالی کشور و دادستانی کل کشور را به عهده دارد.
[ویرایش] ساختار
رهبر
در جمهوری اسلامی بالاترین مقام رهبر (ولی فقیه) است که توسط مجلس خبرگان انتخاب میشود. رهبر تنها در برابر مجلس خبرگان پاسخگو است، که این مجلس خود مسوولیتی در اعمال مردمسالاری یا پاسداری از آن ندارد. به این ترتیب، رهبر تا هنگامی که مقررات اسلام را برابر نظر مجلس خبرگان اجرا میکند، از اختیارات بالایی برخوردار است. او بااختیارتعیین رئیس سازمان دولتی صدا و سیما و سیاستهای آن، در تبلیغ دیدگاهها و باورهای همصنفان خود کاملا آزاد است؛ و دارای سمت فرماندهی کل قوااست.
مجلس خبرگان
کاندیدهای این نهاد باید دارای شرایط اجتهاد و فقاهت باشند که صلاحیت علمی آنان از طرف حوزهٔ علمیه تأیید میشود. در حال حاضر گرفتن آزمون و تأیید صلاحیت علمی به شورای نگهبان واگذار شده. نمایندگان این نهاد توسط رأی مستقیم مردم انتخاب میشوند.
حاکمان اصلی در جمهوری اسلامی ایران، مجلس خبرگان و رهبر هستند.
شورای نگهبان
این شورا دو کار عمده دارد:
۱. گزینش از میان داوطلبان نامزدیی انتخابات (ریاست جمهوری، مجلس، ...) و معرفیی نامزدهای مجاز به شرکت درانتخابات؛ به این ترتیب تنها نامزدهایی مجاز به برگزیدهشدن خواهند بود که برابر سیاستهای رهبر و مجلس خبرگان رفتار کنند.
۲. بررسیی قانونهای تصویب شده در مجلس از نظر مغایرت نداشتن آنها با مقررات اسلامی؛ هر قانون برای اجرایی شدن باید در آغاز بهوسیلهٔ این شورا تایید شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
عامل 1) هوش درون فردی ( Intelligence Intrapersonal ) به توانایی تشخیص و درک احساسات شخصی, بیان احساسات, عقاید و افکار و دفاع از حقوق فردی به روشی غیر مخرب و رها بودن از وابستگی هیجانی اطلاق می شود . و خود آگاهی هیجانی ( باز شناسی و فهم احساسات خود) , جرات ( ابراز احساسات , عقاید , تفکرات و دفاع از حقوق شخصی به شیوه ای سازنده ) , خود تنظیمی ( آگاهی , فهم, پذیرش و احترام به خویش ) , خودشکوفایی( تحقق بخشیدن به ایتعدادهای بالقوه خویشتن) و استقلال ( خود فرمانی و خود کنبرلی در تفکر و عمل شخص و رهایی از وابستگی هیجانی) را در برمی گیرد. عامل 2) هوش بین فردی ( Intelligence Interpersonal ) به معنی توانایی همدلی یعنی آگاهی, درک و ارزیابی احساسات دیگران است. ارتباط بین فردی به معنی ایجاد و حفظ روابط رضایت بخش دو طرفه ( شامل ابراز و دریافت محبت) است. همچنین هوش بین فردی بالا , مسئولیت پذیری اجتماعی بالارا هم به دنبال دارد. عامل 3) قابلیت انطباق( Abaptadility ) : انطباق یا سازگاری شامل مساله گشایی ( تشخیص و تعریف مسایل , همچنین ایجادی راهکارهای موثر) , آزمون واقعیت( ارزیابی مطابقت میان آنچه به طور ذهنی و آنچه به طور عینی تجربه می شود ) و انعطاف ( تنظیم هیجان, تفکر و رفتار به هنگام تغییر موقعیت و شرایط ) می باشد.عامل 4) کنترل استرس ( Control Stress ) :شامل توان تحمل حوادث ناخوشایند و شرایط استرس زا و نیز مقاومت , به تاخیر انداختن یا انکار یک تکانه, سائق یا وسوسه برای عمل کردن است. عامل5) خلق عمومی ( Moob General ) : توانایی رضایت از زندگی , شاد بودن و داشتن نگرش مثبت یا مشخص در همه شرایط حتی در زمان بد شانسی.
خرده مقیاسهای پانزده گانه نیز عبارتند از : 1) خودآگاهی هیجانی (Awareness Self Emotional ):توانایی شناخت احساسات خود, تفکیک آنها, آگاهی از احساس خود و دلایل ظهور این احساسات. 2) قاطعیت( Assertiveness ) : توانایی بیان احساسات , عقاید و افکار خود و دفاع از حقوق خود به روش منطقی , غیر مخرب و بدون فحاشی که شامل 3 بعد است: توانایی بیان احساسات ( پذیرش خشم, صمیمیت و ... و ابزار آن ) توانایی بیان آشکار عقاید، افکار و باورهای خود ( خوش آیند و ناخوشایند) و اتخاذ تصمیم راسخ و روشن , حتی اگر با محروم شدن از بعضی امتیازات همراه باشد. توانایی پایداری و مداومت برای احقاق خق خود , افراد قاطع و جرات مند کمرو و خجالتی نیستند. آنها می توانند احساسات خود را واضح , روشن , مستقیم و بدون خشونت و پرخاشگری ( فیزیکی یا کلامی ) ابراز کنند. 3) حرمت نفس( Regarb Self ) : حرمت نفس در واقع توانایی احترام به خود و پذیرش خود به عنوان فردی ارزشمند, احترام به هود و دوست داشتن خود آنگونه که هستیم و پذیرش جنبه های مثبت و منفی قابلیت ها و محدودیتهای خود است. در بخث هوش هیجانی با مفاهیمی چون امنیت, اعتماد به نفس , خود باوری و احساس ارزشمندی نسبت به خود سروکار داریم . اعتماد به نفس و عزت نفس با خود باوری و هویت رشد یافته ارتباط کامل دارند. بنابراین شخص صاحب حرمت نفس, احساس خشنودی و رضایت از خود داشته و فرد فاقد آن احساس بی لیاقتی و حقارت می کند.4) خود شکوفایی ( Actuali selfzation) : خود شکوفایی مستلزم شناخت توانمندی های بالقوه در فرد و سپس رشد و شکوفایی انهاست. این بعد از هوش هیجانی , راهی برای غنا و معنی بخشیدن به زندگی فرد است. تلاش برای شکوفا کردن استعدادهای بالقوه از طریق اهداف شخص و با گذشت عمر قابل دستیابی است. خود شکوفایی فرایندی مستمر و پویا برای کسب حداکثر رشد توانایی ها , قابلیت ها و استعدادهاست. خود شکوفایی رسیدن از خود واقعی به خود ایده آل است. شناخت خود, پذیرش و رضایت از خود وخود باوری و آنگاه تلاش برای رسیدن به آنچه باید باشیم مسیر ما در رسیدن به خود شکوفایی است. 5) استقلال (Inbepenbence ) : استقلال یعنی توانایی خود هدایتگری و خود کنترلی در فکر و عمل و عدم وابستگی عاطفی افراد مستقل در برنامه ریزیها و تصمیم گیریهای مهم متکی به خود هستند البته پیش از تصمیم گیری , در جستجوی نقطه نظرات دیگران نیز هستند و در تصمیم گیری نهایی به آنها توجه می کنند ولی تصمیم نهایی با خود آنهاست. افراد مستقل از اتکا به دیگران برای برآوردن نیازهای عاطفی خود پرهیز می کنند. مستقل بودن برمیزان اعتماد به نفس, انگیزه درونی , تمایل به برآوردن انتظارات و تعهدات خود, بدون آنکه اسیر آن شوند مبتنی است . افراد مستقل در عین حال که از دلبستگی هایی برخوردارند به لحاظ عاطفی به دیگران وابسته نمی شوند.