لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
باسمه تعالی
بررسی و مقایسه میزان پرخاشگری بین دانش آموزان ورزشکار رشته های منتخب
چکیده
با توجه به اینکه بحث پرخاشگری ورزشکاران، از موضوعات مهم در حوزه روانشناسی ورزش محسوب می شود و اثرات احتمالی ورزش بر پرخاشگری از دیرباز مورد توجه محققان بوده است. لذا محقق در این تحقیق قصد دارد میزان پرخاشگری را در بین دانش آموزان ورزشکار رشته های منتخب مورد بررسی و مقایسه قرار دهد.
جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان ورزشکار پسر رشته های کشتی، تکواندو، فوتبال و بسکتبال شهر بابل می باشند که تعداد آنها 300 نفر و محدوده سنی آنها 15-12 سال است. از بین دانش آموزان ورزشکار هر یک از رشته های ورزشی مذکور تعداد 50 نفر بصورت تصادفی ساده بعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع توصیفی- مقایسه ای است که بصورت میدانی انجام شده است و جهت اندازه گیری میزان پرخاشگری آزمودنیها، از آزمون پرخاشگری آیزنک استفاده گردید و در مرحله تجزیه و تحلیل یافته ها، برای مقایسه پرخاشگری گروههای تحت بررسی از آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. نتیجه تحقیق نشان می دهد بین میزان پرخاشگری دانش آموزان ورزشکار رشته های کشتی، تکواندو، فوتبال و بسکتبال تفاوت معنی داری وجود ندارد. %5)(p.
مقدمه
در عصر حاضر همزمان با پیشرفت تکنولوژی و صنعتی شدن جوامع، حوادث و خطرات ناشی از آن زندگی انسان ها را بیشتر از گذشته مورد تهدید قرار می دهد و باعث می شود که فشارهای روانی که از مخرب ترین نیروهای موثر برانسان و جوامع بشمار می رود به شکل چشمگیری افزایش و زندگی انسان را دچار اشکال و نابود می سازند.
نـوجـوانان پرخاشگر معمولا قدرت کنترل رفتار خود را نداشته و رسوم و اخلافیات جامعه ای را که در آن زندگی می کنند را زیرپا می گذارند، احساس مسئولیت جمعی ندارند و بـیـشتر از آنکه به فکر دیگران باشند منافع خود را مدنظر دارند. این گروه از دانش آموزان بیش از بقیه گروه ها در مدرسه ایجاد اشکال نموده و می توان گفت هرگاه از نـوجـوانان مشـکل دار در مـدرسه سـوال مـطرح شـود آنـها را در ردیـف اول معرفی می گردند.(فرقانی،1372).
پرخاشگری دوره نوجوانی نه تنها منجر به پرخاشگری در بزرگسالی می شود، بلکه پیامدهای منفی دیگری نیز به دنبال دارد. بطوری که نوجوانانی که پرخاشگری زیادی دارند، زمینه ابتلاع به بزهکاری، اختلال سلوک، ناسازگاری در مدرسه و اعتیاد دارند.(لوچمن و دان، 1993).
بیان مسئله
با توجه به اینکه پرخاشگری در صحنه مسابقات بین المللی بارها موجب عدم استفاده مطلوب از انرژی روانی ، مانع رسیدن به پیروزی و تجربه نشاط از ورزش گردیده و همچنین موجب می گردد که ورزشکاران ماهر و مسلط به انجام مهارتها در رشته های مختلف ورزش از نمایش و بروز توانایی خود احساس خرسندی و نشاط ننمایند. برهمین اساس محقق قصد دارد این موضوع را بررسی کنند که آیا تفاوتی در میزان پرخاشگری دانش آموزان ورزشکار رشته های منتخب وجود دارد.
البته انگیزه انتخاب رشته های کشتی، تکواندو، فوتبال و بسکتبال به سبب انفرادی و تیمی و سطوح متفاوتی از برخوردهای بدنی موجود در این رشته ها می باشد و دلیل دیگر می تواند از این موضوع نشات گرفته باشد که تمایل و کشش دانش آموزان به رشته های فوق در کانون ورزشی آموزش و پرورش استان مازندران بیشتر است.
اهمیت و ضرورت تحقیق
با توجه به اینکه پرخاشگری و رفتار منفی گرایانه موجب می شود که نوجوانان دائما در حالت تدافعی قرار گیرند که این امر به نوبه خود مانع رشد و شکوفایی ظرفیتها، توانائیها و همچنین حسن تفاهم اجتماعی شده و مانع جریان اجتماعی شدن نوجوانان می گردد و به تعبیری می توان گفت که سعادت فردی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد. لذا، اصلاح این رفتار می تواند در افزایش اعتماد به نفس، شایستگی اجتماعی، عملکرد تحصیلی، کارائی اجتماعی و پذیرش آنان در میان همسالان شود از اینرو ورزش مقوله ای است که از بدوخلقت بشری همراه انسان بوده و فعالیت منظم جسمانی باعث تعدیل خصوصیات جسمانی و روانی افراد می شود. ورزش کردن باعث تخلیه هیجانات و نشاط و شادابی خاص می گردد و می تواند بعنوان عامل در جهت کاهش اختلالات رفتار مورد استفاده واقع شود.
ادبیات و پیشینه تحقیق
ترنر وکیلیان 1 (1970) تاثیر تماشای مسابقات ورزشی بر روی سطح پرخاشگری تماشاگران را بررسی نمودند. در این تحقیق، محقیقین نشان دادند که بعد از تماشای مسابقات ورزشی بسکتبال و فوتبال آمریکایی میزان پرخاشگری تماشاگران افزایش یافته و با تماشای مسابقات کشتی میزان پرخاشگری کاهش یافته است.
در پژوهشی که کالن و کالن 2 (1975) بر روی وضعیت پرخاشگری تیم های ضعیف و قوی انجام دادند مشخص شد که تیم های ضعیف در ابتدا و انتهای بازی تمایل بیشتری به پرخاشگری دارند در حالی که تیم های قوی در جریان بازی تمایل به پرخاشگری نشان دادند. ( به نقل از لونز و ناشن، 1966).
اسچویز و وبر 3 (1979) در رابطه با پرخاشگری از طرفداران تیم فوتبال اشتوتکارت در حین مسابقه و بعد از مسابقه تست به عمل آورند. و نتیجه تحقیق خود را اینگونه اعلام نمودند که پرخاشگری در حین و بعد از مسابقه افزایش داشته است.
دانیلزو تورن تورن 4 طی تحقیق درسال (1990) پرخاشگری کاراته کاران را با استفاده از آزمونی به نام پرسشنامه خصومت باس- دورکی 5 مورد سنجش قرار دادند. آنها دریافتند که میان پرخاشگری و طول آموزش رابطه منفی وجود دارد(به نقل از کریمی، 1381).
اسلکتون و همکاران 6 (1991) طی تحقیق نقش درجات کمربند تکواندو را برسطح پرخاشگری کودکان 11-9 ساله بررسی کردند. نتایج این تحقیق آشکار نمود که همراه با رشد و بالای رفتن سطوح رزمی، میزان سطح پرخاشگری کاهش پیدا می کند دلیل این امر در طول مدت تمرینات رزمی (تکواندو) می توان یافت.
تحقیقی توسط دیانی (1373) در رابطه با میزان پراکندگی انواع خشونت ها در مسابقه های سراسری فوتبال جام آزادگان انجام گرفت به این نتیجه رسید که در مسابقات فوتبال دسته اول جام آزادگان تیم های مهمان نسبت به تیم های میزبان خشونت و پرخاشگری بیشتری نشان دادند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
پرخاشگری ، نظریه ها ، کنترل و درمان آن
طرفداران ذاتی بودن پرخاشگری
گروهی از صاحب نظران علوم رفتاری نظیر فروید1 و لورنز2 معتقدند که پرخاشگری یک رفتاری است که ریشه در ذات و فطرت انسان دارد. این دومعتقدند که پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است که به تدریج در شخص متراکم و فشرده می شود و سرانجام نیاز به تخلیه پیدا می کند. به نظر لورنز اگر چنین انرژی به شکل مطلوب و صحیح مثلا در طرق ورزش ها و بازیها تخلیه شود جنبه سازندگی خواهد داشت. در غیر اینصورت به گونه ای تخلیه میشود که مخرب خواهد بود و ممکن است اعمالی از قبیل قتل، ضرب و شتم ، تخریب و نظایر آن را در برداشته باشد. از نظر فروید پرخاشگری در انسان نماینده غریزه مرگ است که در مقابل غریزه زندگی در فعالیت است، یعنی همچنان که غریزه زندگی مارا در جهت ارضای نیازها و حفظ هدایت میکند غریزه مرگ به صورت پرخاشگری می کوشد به نابود کردن و تخریب کردن بپردازد این غریزه چنانچه بتواند دیگران را نابود می کند و از بین میبرد و اگر نتواند دیگران را هدف پرخاشگری و تخریب خود قرار دهد به جانب خود متوجه شده و به صورت خودآزاری و خود کشی جلوه گر می شود، بنابراین از نظر وی پرخاشگری حالتی مخرب و منفی دارد.(اکبری سال 1381-ص 191).
طرفداران منشاء اجتماعی پرخاشگری
عده ای دیگر در مقابل ذاتی بودن پرخاشگری اعتقاد دارند که فکر ذاتی بودن پرخاشگری برای انسان خطرناک و مخرب است زیر داشتن چنین فکری سبب می شود که پرخاشگری مانند میل به غذا یک واکنش اجتناب ناپذیر تلقی شود بنابراین انسان در کنترل یا کاهش آن نمی تواند نقش داشته باشد همچنین این گروه دلائل فراوانی را مبتنی براینکه پرخاشگری منشاء غریزی و ذاتی نمی تواند داشته باشد ارائه داده اند به همین دلیل از نظر اجتماعی هم قابل آموزش است هم قابل پیشگیری و کنترل این گروه دلائل خود را در این باره این طور برمی شمرند:1: دشمنی ذاتی بین حیوانات وجود ندارد و آنچه ما در این مورد می بینیم آموزش هایی است که والدین این حیوانات به آنها داده اند. 2: وجود کرومزوم اضافی را نمی توان دلیلی برذاتی بودن پرخاشگری دانست، کروموزم اضافی سبب افزایش و درشتی اندام می شود ولی چه بسا وجود اندام قوی و قد بلند از نظر اجتماعی خود یک امتیاز است و این گونه افراد را به عنوان مأمون، آدم کش که حالت های پرخاشگرانه را به وجود می آورند باشند حال میتوان عده ای از پرخاشگران را یافت که فاقد کروموزم اضافی نیز هستند. 3: تحریک الکتریکی هیپوتالاموس در مورد حیوان وقتی موجب رفتار پرخاشگرانه می شود که او در برابر حیوان ضعیف تر از خود قرار گرفته باشد اگر حیوان در مقابل او قویتر از وی باشد واکنش او فرار و ترس است نه پرخاشگری. در انسان نیز حالت هیچانی عصبانیت و پرخاشگری بر طبق نظریه تحریکی- شناختی ناشی از شناخت فرد از کلمات و مفاهیم به عنوان ابزار عصبانی کننده و توهین آمیز استفاده کرد به همین دلیل ممکن است از دو فرد یکی در برابر شنیدن کلمه ای عصبانی نشود و دیگری در برابر شنیدن همان کلمه عصبانی شود حال آنکه اگر پرخاشگری ذاتی بود بایستی هر دو نفر عصبانی میشدند. گذشته از دو گروه اصلی مطرح شده، گروهی معتقدند که رفتار پرخاشگری ریشه در عدم فرصت یادگیری دارد، یعنی کودک به علت اینکه فرصت یادگیری نداشته و یک موجود ناپخته است، نمی داندکه نسبت به یک محرک چگونه عمل کند لذا ممکن است به صورت پرخاشگری از خود واکنش نشان دهد. لذا این کودک باستی به مرور یادبگیرد تا چگونه پاسخ محرکات را به صورت مناسب دهد. (نوابی نژاد سال 73 ص 42و43). گاهی رفتارهای پرخاشگرانه ناشی از یک احساس ناامنی است که در حقیقت این رفتار یک پاسخ دفاعی به وضعیت ناامنی است که در آن قرار گرفته است. یک کودک با ابزار دفاعی که یک حرکت پرخاشگرانه است از خود دفاع می کند تا وضعیت ناامن را زا بین ببرد.(نوابی نژاد سال 73 ص48)
فرضیه ناکامی – پرخاشگرانه
گرچه پاسخ افراد نسبت به ناکامی بسیار متفاوت است زیرا عوامل ناکام کننده و شخصیت فرد ناکام شونده دامنه بسیار گسترده ای دارند در مجموع میتوان گفت که پاسخ ناکامی پرخاشگری یعنی رفتار دشمنانه و تند به هنگام عدم سازگاری با موفقیت در این رفتار در زندگی روزمره ارتباط بسیار نزدیک با ناکامی دارد مثلا کودکی که از بازی کردن منع میشود در اثر خشم اخم می کند یا پاهای خود را بر زمین می کوبد. چیزی که ثابت شده است این است که ناکامی پرخاشگری را افزایش می دهد پرخاشگری می تواند ناکامی های فشرده را رها سازد و نوعی تسکین موقتی برای فرد مزاحم آورد اما پایان آن معمولا رضایت بخش نیست به هنگام مواجه شدن با ناکامی باید آنرا به صورت یک مساله مطرح کرد و به دنبال آن راه چاره افتاد. پرخاشگری ممکن است مستقیما خود مانع را هدف قرار دهد.(فرقان رئیسی سال 1376 ص 83و 84) جان والر و همکارانش فرضیه پرخاشگری در کلمه پاسخ به ناکامی را ارائه نمودند که در آن پرخاشگری همیشه در پی ناکامی خواهد بود(والر دوب-مورد سیرز-1939) این افراد مانند فروید پرخاشگری را در حکم عامل تصفیه می دانستند پیداست که فرضیه ناکامی- پرخاشگریها می توانند واکنشی در برابر ناکامی باشد اما عوامل دیگری نیز می تواند در پرخاشگر بودن یا نبودن یک کودک موثر باشد افزون بر آن ناکامی یا سایر تحریکهای عاطفی همیشه موجب پرخاشگری نمی شود(ریتا ولکسی نلسون، سال 1369 ص 522- 527)
عوامل خانوادگی پرخاشگری
عوامل خانوادگی به عنوان یکسری از عوامل محیطی در بررسی عوامل تربیتی افراد موثر میباشند، چرا که خانواده به عنوان اولین محیط اجتماعی زندگی افراد بسیار حائز اهمیت میباشد و خیلی از چیزها را افراد در سالهای اولیه حیات اجتماعی خود در آن می آموزند. خانواده میتواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهمترین این عوامل عبارتند از: 1) نحوه برخورد والدین با نیازهای کودک: معمولا کودکی که وسایل و اسباب بازی مورد علاقه خود را در دست دیگری می بیند برانگیخته میشود و در صدر گرفتن آن حتی با اعمال خشونت می شود.تجربه نشانگر آن است که چنانچه در کودکی همیشه توقعات و انتظارات فرد برآورده شده باشد او بیشتر از کسانی که توقعات و انتظاراتشان برآورده نشده است خشمگین وپرخاشگر می شود. 2) وجود الگوهای نامناسب، داشتن الگوی مناسب در زندگی یکی از نیازهای انسان است زیرا انسانها علاقه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
تکنیک هایی لازم برای کنترل پرخاشگری
1- صمیمت، صمیمیت در خانواده امری لازم و ضروری است زیرا هم مهمی در کاهش خشونت در خانواده دارد بسیاری از رفتارهای خشونت آمیز به این دلیل است که صمیمیت بین طرفین وجود ندارد. صمیمیت هنگامی افزایش می یابد که افراد مهانواده درامور زندگی با یکدیگر مشارکت داشته باشند. همچنین اعتماد و اطمینان در مشارکت بین افضای خانواده باعث صمیمیت می شود.
2- تامل و سکوت، یکی از بهترین راههای کنترل خشونت در خانواده کنترل رفتار خویشتن در مواقعی است که یکی از اعضای خانواده به تحریک دیگری بپردازد. بهترین شکرد در این هنگام آن است که دیگران سکونت اختیار کنند تا آن فرد هم آرامش پیدا کند سپس در یک فرصت مناسب با هم به بحث و بررسی بپردازند.
3- تخلیه یعنی اینکه به طور مستقیم جواب خشونت را ندهیم. تحقیقات جدید نشان میدهد که پرخاشگری حلاکی و حتی فیزیکی علاوه بر اینکه خشم را کاهش نمی دهد بلکه باعث افزایش آن نیز می شود.
4- مدل پرخاشگری غیر پرخاشگرانه (قدم زدن و…) تحقیقات نشان داده که افرادی عادی که پرخاشگری خود بدون رفتار پرخاشگرانه بروز دادند بعد از این کار سطح کمتری از پرخاشگری را داشته اند ولی به طور کل این روش هم زیاد موثر نیست.
5- تنبیه، درطول تاریخ یکی از وسایل اجتماعی برای کم کردن میزان خشونت تنیه بوده است کهتوسط آن جلوی تجاوز خشونت و دیگر رفتارهای پرخاشگرانه را می گرفتند ولی در حال حاضر علما معتقدند که تنبیه به طور موقت جلوی خشونت حاضر را می گیرد و برعکس در طولانی مدت به طور مستقیم باعث تقویت آن می شود درحال حاضر تنبیه بدنی از طرف سازمان بهداشت جهانی ممنوع شده است.
6- صحبت کردن در مورد مشکل، بهترین روش برای کاهش پرخاشگری صحبت کردن در مورد آن است این تکنیک به طور عملی به دو صورت عملی است ولی اینکه در لحظه ای که پرخاشگری به حد اعلای خود می رسد یکی از طرفین سکوت اختیار کند و سعی کند قائله را ختم کند ولی بعد از اینکه طرفین آرام شدند و مدتی نیز گذشت با خونسردی مطالب را با یکدیگر در میان می گذارند و آن را حل و فصل می کنند.
راه حل هایی دیگر برای جلوگیری از عصبانیت:
1- پاک کردن صورت مسأله
2- نگاه کردن به آیینه
3- قدم زدن
4- فکر عواقب کار بودن
5- ایمان
6- دین (مثال مالک اشتر)
7- شنا
8- خارج شدن از محلی که باعث عصبانیت شده
9- اعتماد به نفس
درمان پرخاشگری:برای درمان پرخاشگری گام اول شناخت و ریشه یابی علت یا علل پرخاشگری است با شناخت این عوامل می توان همکاری های لازم را برای کاستن از میزان و شدت پرخاشگری ارائه نمود مانند سرگرم نمودن فرد مهر و محبت و دلجویی آموزش تنهایی فکرکردن صبرو متانت نشان دادن در مواقع پرخاشگری تشویق جهت استحمام وروش گرفتن اجرای عدالت در منزل برآورده کردن نیازهای کودکان و نوجوانان مساعد ساختن جو آزادی های کنترل شده جلوگیری از توهین و ناسزا گفتن به آنها ویا مقابله به مثل نکردن با آنها جلوگیری از تهدید و ترساندن الگوهای خوب را به آنها نشان دادن رهنمودهایی در مورد سازش و جوشش با دیگران تشویق به بازیهای گروهی و رعایت بتراکت و قوانین در زندگی با دیگران عادت دادن به آنا به گذشت یاد دادن انتقاد صحیح به آنها جهت تخلیه و سبک شدن و آرامش یافتن و درپایان چنانچه رعایت عوامل فوق تاثیری نداشت می توان از عوامل دیگری مانند توبیخ اخطار تحکم علامت مقابله به مثل تنبیه و قهرو… استفاده نمود.
دانلود مقاله بررسی رابطه تنظیم شناختی هیجان با اضطراب امتحان و پرخاشگری همراه با پرسشنامه
تعداد صفحات:99 صفحه
فرمت: word(قابل ویرایش)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات پژوهش
1-1 مقدمه.. 1
1-2 بیان مسئله. 5
1-3 ضرورت و اهمیت پژوهش.... 9
فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش
2-1 اضطراب... 14
2-1-1 اضطراب و تعاریفی درباره آن. 14
2-1-2 علائم و نشانه های اضطراب... 16
2-2 ترس و اضطراب... 17
2-3 سطوح اضطراب... 17
2-4 طبقه بندی اختلالات اضطرابی.. 18
2-4-1 اختلال وحشت زدگی.. 18
2-4-2 فوبیهای خاص..... 18
2-4-3 فوبی اجتماعی.. 19
2-4-4 اختلال اضطراب فراگیر. 19
2-4-5 اختلال وسواس فکری- علمی(OCD )20
2-4-6 اختلال استرس حاد و اختلال استرس پس ازآسیب... 20
2-5 رویکردهای نظری به اضطراب... 21
2-5-1 نظریه روان کاوی.. 21
2-5-2 نظریه نوفرویدی ها22
2-5-3 نظریه های زیست شناختی اضطراب... 23
2-5-4 نظریه های رفتاری اضطراب... 24
2-5-6 نظریه های یادگیری اجتماعی شناختی(CSL)25
2-5-7 نظریه های شناختی اضطراب... 26
2-6 اضطراب امتحان. 27
2-6-1 تعریف اضطراب امتحان. 28
2-6-2 شیوع اضطراب امتحان. 29
2-6-3 سبب شناسی اضطراب امتحان. 30
2-6-4 عوامل موثر در شکل گیری اضطراب امتحان. 30
2-6-5 مدلها و نظریه های اضطراب امتحان. 31
2-6-6 ابزارهای سنجش اضطراب امتحان. 35
2-6-7 اضطراب امتحان و عملکرد. 37
2-7 پرخاشگری.. 37
2-7-1 تعریف پرخاشگری.. 38
2-7-2 اشکال پرخاشگری.. 39
2-7-3 کارکردهای پرخاشگری.. 41
2-7-4 الگوهای نظری پرخاشگری.. 42
2-7-4-1 نظریه ی غریزی/ روان پویایی.. 43
2-7-4-2 نظریه ی ناکامی- پرخاشگری.. 44
2-7-4-3 نظریه ی یادگیری اجتماعی.. 45
2-7-4-4 نظریه ی انتقال برانگیختگی.. 45
2-7-4-5 الگوهای اجتماعی- شناختی و پردازش اطلاعات... 47
2-7-4-6 الگوی عمومی پرخاشگری.. 48
2-7-4-7 مدل چند بعدی باس وپری(1992)49
2-8 عوامل تأثیرگذار در بروز پرخاشگری.. 49
2-8-1 عوامل خارجی.. 49
2-8-2 عوامل داخلی.. 52
2-9 هیجانها54
2-9-1 تعریف و ابعاد آن. 54
2-9-2 منشاء هیجانها56
2-9-2-1 دیدگاه زیستی.. 57
2-9-2-2 دیدگاه شناختی.. 57
2-9-2-3 دیدگاه دو سیستمی.. 58
2-10 تعریف تنظیم هیجان. 58
2-10-1 صفات شخصیتی و تنظیم هیجان. 61
2-10-2 تنظیم هیجان و اختلالات روانشناختی.. 62
2-10-3 تنظیم هیجان و سلامت... 64
2-11 تنظیم شناختی هیجان. 64
فصل سوم: روش اجرای پژوهش
3-1 جامعه آماری.. 69
3-2 نمونه پژوهش و روش نمونه گیری.. 69
3-3 ابزار گردآوری داده ها69
3-4 روش تجزیه و تحلیل داده ها72
فصل چهارم: یافتههای پژوهش
4-1 مقدمه. 74
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-2 جمع بندی..
5-3 محدودیتهای پژوهش....
5-4 پیشنهادات...
منابع.. .............
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تنظیم شناختی هیجان با پرخاشگری و اضطراب امتحان دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان یزد بود.نمونه تعداد 300 دانش آموز پسر دوره متوسطه مدارس دولتی 2 ناحیه شهر یزد در سال تحصیلی 95-96 را شامل می شود که برای انتخاب افراد از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شده بدین طریق که یک ناحیه انتخاب واز آن ناحیه یک مدرسه و از مدرسه نیز یک کلاس به صورت تصادفی انتخاب می شد و سپس دانش آموزان پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و پرخاشگری زاهدی فر و اضطراب امتحان ابوالقاسمی را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد نتایج پژوهش نشان داد که بین تنظیم شناختی هیجان با اضطراب امتحان و پرخاشگری رابطه منفی و معنادار است، بدین معنی که با افزایش تنظیم شناختی هیجان اضطراب امتحان و پرخاشگری در دانش آموزان کاهش مییابد. همچنین تنظیم شناختی هیجان به عنوان متغیر پیش بین توانست به صورت معکوس و منفی اضطراب امتحان و پرخاشگری دانش آموزان مقطع متوسطه را پیش بینی کند و نتیجه بدست آمده نیز در این زمینه معنادار بود.
کلید واژگان: تنظیم شناختی هیجان ، پرخاشگری ، اضطراب امتحان
در قالب word(قابل ویرایش)
-1 مقدمه
این گونه به نظر میرشد که تعارض ها، شکستها و فقدانها، سلامت انسان را تهدید میکنند، اما انسان توانایی فوق العادهای برای نظم جویی این هیجانهای برانگیخته شده دارد. تلاش برای تنظیم هیجانها،[1] به طور گستردهای تعیین کننده اثری است که این مشکلات بر بهزیستی روانی و جسمانی ما دارند (گروس[2] ،1998). الگوهای نظری نشان دادهاند که نظم جویی موفق هیجانها با نتایجی همچون بهزیستی، پیشرفت در روابط، تحصیل و کار همراه هستند (جان[3]، گروس 2004). در مقابل، ناتوانی در تنظیم هیجانها موجب اختلالهایی همچون اختلال شخصیت مرزی، اختلال افسردگی اساسی، اختلال دوقطبی، اختلال اضطراب فراگیر و اختلال اضطراب اجتماعی میشود (آلداو[4]، نولن – هولکسما[5] ،2010).
اهمیت عملکرد انطباقی هیجانها، موجب ظهور پژوهشهایی با تاریخچهای طولانی در این فرضیه شده است. مطالعه کنترل شناختی هیجان سه پیشگام عمده در متون روانشناسی دارد (اکسنر[6] و گروس 2005) اولین پیشگام، رویکرد روان تحلیل گری است که قلمرویی مهم برای مطالعهی معاصر تنظیم هیجان است. فروید[7] برد و نوع تنظیم اضطراب تاکید کرد، یکی از آن ها اضطراب مبتنی بر واقعیت[8] است و در زمانی که خواستههای موقعیت من[9] را در هم میشکند، افزایش مییابد. نوع دوم اضطراب مربوط به تعارض میان بن[10] و فرامن[11] میباشد و زمانی که تکانههای قوی برای ابراز شدن فشار میآورند، افزایش مییابد. پیشگام دوم، نظریه پردازان استرس و روشهای رویاروگری[12]هستند.
در این پژوهش ها تمرکز بر مدیریت موقعیت هایی است که قابلیت های فرد را تحت تاثیر قرار میدهند (گروس،1998) پیشگام سرم مطالعات تحولی خود نظم جویی است، که ریشه اش در مطالعهی تحوی اجتماعی- هیجانی است (اوکسنر و گروس ،2005). مطالعه ای در این زمینه نشان داد که کودکان پاداش دلخواه اما همراه با تاخیر زمانی را با فکر کردن دربارهی چیزهای لذت بخش موجود با روشهای انتزاعی بدست میآورند، در نتیجه تکانه های فوری آنها برا ی خوردن کاهش مییابد (میشل و همکاران ،1989 به نقل از اوکسنر و گروس ،2005). پژوهشهای معاصر زیر بنایی برای روشهای رفتاری و عصب نگر ایجاد کرد و تمرکز آنها بر زمان، چگونگی و پیامدهای تنظیم هیجان افراد است. به طور کلی به نظر میرسد که پرداختن به مبحث تنظیم هیجان در فرایند بهداشت روانی جامعه سودمند باشد.
اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان در همه جوامع به عنوان یک پاسخ مناسب و سازگار تلقی میگردد. فقط اضطراب ممکن است ما را با مشکلات و خطرات زیادی مواجه سازد. اضطراب در حد متعادل و سازنده ما را وادار می دارد که برای انجام امور خود به موقع و مناسب تلاش کرده و بدین ترتیب زندگی خود را با دوامتر و بارورتر سازیم (ابوالقاسمی و همکاران 1386). به ندرت اتفاق میافتد که در خلال فرایند نوجوانی بحرانهای اضطراب مشاهده نگردد، گاهی این اضطراب به طور ناگهانی و زمانی هم به صورت تدریجی ظاهر می شود.
اصولا هر امتحان و آزمونی، هیجان و اضظراب خاص خود را دارد. همه هنر انسان در این است که با حداقل اضطراب از عهده انجام بزرگترین امتحانات بر آید. انسان بالقوه موجودی است کمال طلب، تشویق پذیر و تنبیه گریز بر این اساس کودکان و نوجوانان طالب آنند که رفتارهایشان مورد تاکید و تشویق دیگران بالاخص الگوهای مطلوب آنها واقع شود. به همین دلیل هر زمان که در معرض امتحان و آزمون قرار می گیرند به گونه ای دچار اضطراب می گردند (قدرتی 1378).
اضطراب امتحان مشکلی است که هر کس در طول زندگیش آن را تجربه کرده است و کمتر کسی را میتوان یافت که به نوعی با این مسئله مواجه نشده باشد. اضطراب امتحان یک پدیده جهانی است. این پدیده یک مشکل آموزشی مهمی است که سالیانه میلیونها دانش آموز در سراسر جهان آن را تجربه می نمایند (هیل ،1984).
اسپیلبرگر (1980) اضطراب امتحان را به عنوان یک صفت موقعیتی در نظر می گیرد، یعنی تحت شرایط و موقعیتهای خاص، بروز آن متفاوت خواهد بود (میرزائی ،1380).
کثرت نوشتهها و تحقیقات انجام شده، در پنجاه سال اخیر بیانگر اهمیت و توجه خاص کشورهای مختلف به این پدیده بوده است.
در پژوهشهای مختلف میزان شیوع اضطراب امتحان در دانش آموزان از 10تا 30 درصد گزارش شده است (مک رینولدز، موریس و کراچ ویل ،1983).
تورنر، بیدل و هیوز (1993) میزان همه گیر شناسی اضطراب امتحان دانش آموزان ابتدایی دارای وضعیت اجتماعی-اقتصادی پایین را در آمریکا و آفریقا بررسی کردند. نتایج این پژوهش نشان داد که میزان همه گیر شناسی اضطراب امتحان در این دانش آموزان حدود 41/0 می باشد و پیشرفت تحصیلیشان به مراتب پایین تر از دانش آموزان دارای اضطراب کم است.
با گسترش روابط بین انسانها و نیاز آنها به ارتباط بیشتر با یکدیگر روز به روز بر اهمیت بحث ارتباطات بین فردی در اجتماع افزوده می شود، بنابراین همهی رفتارشناسان به اهمیت برقراری ارتباط میان فردی بیش از پیش تاکید دارند. این در حالی است که همین محیط ما را روزانه با ناکامیهای بسیاری رو به رو میسازد. بسیار پیش میآید که در رسیدن به اهدافمان با موانعی روبه رو میشویم که اثر این مشکلات را انسانهای دیگر نیاز به مصلحت خویش یا به خاطر منافع عمومی بر سر راه ما قرار دادهاند. بسیار پیش آمده که از شوخی کردن دوستمان احساس تحقیر کردهایم. بسیار ممکن است که اجرای قانون را ناعادلانه دانسته و بعضی اوقات در فرصتهای اجتماعی احساس تبعیض کرده ایم و در بسیاری از این موقعیتها ممکن است خویشتنداری را از دست داده و به خشونت متوسل شده باشیم (ارونسون ؛ ترجمه شکرکن،1369).
پرخاشگری ارتکاب هر گونه رفتار کلامی و غیر کلامی است که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به قصد آزار جسمی و روانی دیگران صورت می گیرد .بر اساس این تعریف خشونت که آمار آن در دنیا هشدار دهنده است تنها بخشی از پرخاشگری است که هدف آن ایجاد آسیبهای جسمی به دیگران است (موهر،2003).
پرخاشگری از مسائل مبتلا به در دوران نوجوانی است. همه روز، در مدارس نوجوانی مشاهده میشود که به علت زد و خورد، دعوا و رفتارهای پرخاشگرنه تنبیه انضباطی میشوند و با عکسالعمل اولیای آن مدارس مواجه میگردند. نوجوانان پرخاشگر معمولا قدرت مهار رفتار خود را ندارند و رسوم و اخلاق جامعه ای را که در آن زندگی میکنند زیر پا میگذارند، در اغلب موارد والدین و اولیای مدارس با آنها درگیری پیدا میکنند و حرکات آنها گاهی به حدی باعث توجه محققان به رفتار پرخاشگرانه شده است اثرات نامطلوب آن بر رفتار بین فردی و همچنین اثر نا خوشایند آن بر حالات درونی و روانی افراد است.
عدم مهار رفتار پرخاشگرانه علاوه بر اینکه میتواند باعث ایجاد مشکلات بین فردی و جرم، بزه و تجاوز به حقوق دیگران شود، می تواند درون ریزی شده و باعث انواع مشکلات جسمی و روانی، مثل زخم معده، سر دردهای میگرنی، افسردگی گردد (الیس، 1998).
فیلدس و مکنا مارا (2003) عنوان میکنند در طی سالیان اخیر دو روند در رفتارهای پرخاشگرانه ایجاد شده است، اول افزایش پرخاشگری در گروههای مختلف اجتماعی و کاهش متوسط سنی انجام دهندگان این گونه اعمال است به طوری که اکثر ضرب و شتمها توسط نواجوانان صورت می پذیرد. روند دوم ازدیاد این رفتارها در مدارس است.
1-2 بیان مسئله
دانش آموزان به طور کلی سرمایه های انسانی و توان بالقوه جامعه هستند که هر نظام آموزشی برای ترسیم دورنمای روشنی از حیات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود و جامعه اش باید بر این نیروی انسانی تمرکز کرده و شرایط لازم برای رشد و بالندگی همه جانبه آنها را فراهم نماید تا در آیندهای نزدیک شاهد بهره وری بهینه از این سرمایه گذاری ها باشد. بنابراین نظام آموزش و پرورش هر کشور به دنبال شناسایی عوامل موثر بر فرایند یادگیری، یاددهی و به تبع آن عملکرد و پیشرفت تحصیلی فراگیران است.
اگرچه هر کسی دانشی درباره ی هیجان دارد، اما تلاش برای تعریف هیجان دشوار است. هیجان به انواع گسترده ای از پاسخ ها اطلاق میشود که میتوانند از خفیف تا شدید، مثبت تا منفی، عمومی تا خصوصی، کوتاه مدت تا بلند مدت ابتدایی (واکنش هیجانی ابتدایی )، تا ثانوی و تبدیل یک واکنش هیجانی به یک واکنش هیجانی دیگر، تغییر یابند (کرنیک و اسلوان ،2010). علاوه بر این، هیجانها به عنوان پاسخ های تنظیمی که قادر به هدایت رفتارهای هدفمند هستند، تعریف شدهاند (تایر، لین ،2009). همچنین بر اساس دیدگاه کارکردی، هیجانها در بر گیرنده پاسخ های سازشی به مشکلات و فرصت های زندگی هستند.
در یک نگاه کلی می توان گفت که نظریههای معاصر هیجان بر نقش و اهمیت هیجان و مهیا کردن پاسخهای فیزیولوژیک، رفتاری حرکتی، تسهیل تصمیم گیری، ارتقای حافظه برای حوادث مهم و تعاملات بین فردی تاکید کردهاند(گروس و تامپسون 10 ،2007).
در گستره کنونی ادبیات روانشناختی اعتقاد بر امنیت که هیجانها اغلب ما نه همیشه مفید هستند. این عقیده که هیجانها برخی اوقات میتوانند مضر باشند روانشناسان را به سوی تنظیم هیجان سوق داده است. تنظیم هیجان به فرایندهایی اطلاق میشود که برای کاهش، افزایش یا نگهداشت تجارب هیجانی به کار گرفته میشوند. این فرایندها متغیر بوده و ممکن است خود کار یا همراه با تلاش فراوان ،گرایش ذاتی (فرد هیجانهای خودش را تنظیم کند)یا عارضی (فرد دیگری هیجانهای شخصی را تنظیم کند) باشد(کرینگ و اسلوان ،2010).
یافتههای پژوهشی حاکی از این میباشد که تنظیم هیجان بر نحوه تجربه هیجان و تجلی آن تاثیر میگذارد (گروس،2007). اهمیت تنظیم هیجان تا حدی است که مشکلات تنظیم هیجان در بیش از 75/0از شاخههای تشخیصی آسیب شناسی روانی موجود در متن تجدید نظر شده نسخهی چهارم راهنمای شخصی و آماری اختلالهای روانی (DSM.IV-IR) وجود دارد علاوه بر این، در آسیب شناسی روانی نظم جویی نا کارامد تجارب هیجانی ممکن است به شیوههای مختلف رخ می دهد؛ این مشکلات ممکن است هنگامی که هیجان ما خیلی شدید هستند بوجود آیند (مثلا در وحشتزدگی دستیابی به راهبردهای مطلوب اصلاح موقعیت از بین میرود ) یا در زمانی که راهبردهای بهنجار تنظیم هیجان هنوز ایجاد نشدهاند (مثلا در فردی با اضطراب اجتماعی که به ندرت خانهاش را ترک میکند. احتمالا هنوز فرو نشانی مناسب اجتماعی ایجاد نشده است)یا هنگامی که راهبردهای بهنجار هستند ولی به شیوه ضعیف، غیر منعطف و در زمینه ای خارج از اهداف دراز مدت شخص به کار میروند (کرینگ ،اسلوان ،2010).
افزون بر این، بسیاری از ملاک های تشخیصی رایج مربوط به اشکال در تنظیم هیجان است. برای مثال: (اجتناب مدام از محرک آسب زا) در اختلال استرس پس از سانحه، (واکنش خشم سریع) در اختلال شخصیت پارانویید، (اشکال در کنترل انگیزه ناگهانی) در سوء مصرف مواد، (ترس از افزایش وزن) در آنور کسیازوزا، (خلق تحریک پذیر بالا) در اختلال دو قطبی، همگی به اشکال در تنظیم هیجان اشاره دارند (کرینگ و اسلوان ،2010).
و راهبردهای متمرکز بر پاسخ به راهبردهای اطلاق میشوند که پس از بروز حادثه و یا پس از پیدایی هیجان فعال میشوند و نمیتوانند مانع ایجاد هیجانهای شدید شوند (کرینگ و اسلوان 2010).
از سوی دیگر، یکی از جنبه های تنظیم هیجان ،استفاده از فرایند های شناختی به منظور تعدیل و تنظیم هیجانها میباشد (برای مثال ،تامپسون 1991؛اکسنر و گروس ،2004،2005).
در زمینه ،دیدگاه گارنفسکی، کراچ و اسپینهوون 2001)برا این اعتقاد می باشد که افراد در برخورد با حوادث منفی از راهبردهای شناختی مختلفی به منظور تنظیم هیجان استفاده میکنند. این راهبردها در نه طبقه جای گرفته اند که عبارتند از:
1)ملامت خویش: سرزنش کردن و مقصردانستن خود به خاطر رخدادی که اتفاق افتاده است.
2)ملامت دیگران: سرزنش دیگران و مقصر دانستن آنها به خاطر رخدادی که اتفاق افتاده است.
3)پذیرش: پذیرش رخداد و رضایت دادن به آنچه اتفاق افتاده است.
4)تمرکز مجدد بر برنامه ریزی: تفکر درباره اینکه با آن حادثه و رخداد چگونه برخورد کرد و در این راه چه قدمهایی می توان برداشت.
5)تمرکز مجدد مثبت: تفکر درباره ی مسائل شادی بخش و خوشایند، به جای تفکر درباره آن رخداد واقعی.
6)نشخوار گری: تفکر درباره ی احساسات و افکار وابسته به آن رخداد منفی.
7)ارزیابی مجدد مثبت: افکار مربوط به الحاق معانی مثبت به آن رخداد بر حسب رشد فردی.
8)دیدگاه پذیری: افکار مربوط به نسبی بودن آن رخداد در مقایسه با سایر رخدادها.
9)فاجعه سازی: افکار مربوط به تاکید آشکار بر فاجعه آمیز یا مصیبت بار بودن تجربه (مارتین و داهلن 8، 2005).
یاد آور میشود که راهبردهای ملامت خویشتن، ملامت دیگران، نشخوارگری و فاجعه سازی به عنوان سبکهای ناسازگارانه در نظر گرفته میشوند. در مقابل راهبردهای پذیرش، ارزیابی مجدد مثبت، تمرکز مثبت و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی به عنوان سبکهای مقابلهای سازگارانه توصیف میشوند (گرانفسکی و همکاران ،2001).
از دیدگاه کاپلان و ماندلر (1995) اضطراب امتحان به عنوان یک پدیده مهم و رایج در مراکز آموزشی که بسیاری از نوجوانان با آن درگیر هستند نوعی اشتغال ذهنی است که با خود کم انگاری و تردید در توانائیهای خویش مشخص میشود و به عدم تمرکز حواس و واکنشهای جسمانی ناخوشایند منجر می شود به طوری که پیامد منفی آن کاهش توان مقابله با موقعیت امتحان و ناکارآمد تحصیلی است.
اضطراب امتحان به عنوان یک پدیده متداول و مهم آموزشی، رابطه تنگاتنگی با عملکرد و پیشرفت تحصیلی کودکان و نوجوانان دارد.این پدیده یکی از متغیرهای شناختی-هیجانی بسیار مهم است که پژوهش درباره آن به طور جدی توسط ساراسون و مندلر از سال 1952 شروع شده است (هیل ،1984). در کشور ما نیز هر ساله دانش آموزان زیادی با وجود توانایی و استعداد خوب جهت ادامه تحصیل،دچار افت تحصیلی شده و در پاره ای از موارد مجبور به ترک تحصیل می شوند. عوامل چندی در این مساله دخیل است که اضطراب امتحان یکی از مهم ترین آنهاست (بیابانگرد،1384).
نتایج تحقیقات نشان داده است که اضطراب امتحان میتواند عملکرد تحصیلی دانش آموزان را تحت تاثیر قرار داده و متعاقبا عملکرد تحصیلی نیز میتواند باعث اضطراب امتحان در دانشآموزان گردد که در پایان، نتیجه ای دلخواه عاید دانش آموزان نخواهد شد و افزایش زمینههای بیمیلی و بیرغبتی در دانش آموز را به دنبال داشته و عواقب آن دامن گیر فرد، خانواده و اجتماع خواهد شد (بیابانگرد 1384). افرادی که دچار اضطراب امتحان میشوند، بقدری نگران شکست هستند که نمیتوانند فکر خود را بر مسایلی که باید حل کنند، متمرکز کنند (دیفنباچر1980، هانسلی،1987، ساراسون ،1984، به نقل از کلینکه 1978).
پژوهشگران بر نقش شناخت در اضطراب امتحان تاکید کرده اند. برای مثال وین (1980)شواهدی را به دست آورده است که افرادی دارای اضطراب امتحان بالا بیشتر از افراد دارای اضطراب پایین در مورد مطالب نامربوط با تکالیف خود گویی و اشتغال ذهنی دارند.
هولند ورث، کلازسکی، کرکلند، جونز و فان نورمن (1989) خاطرنشان میسازند که افراد دارای اضطراب امتحان بالا بیشتر در گیر افکاری هستند که بر عملکرد آسیب میرساند (شناختهای باز دارنده تکلیف) و کمتر از افکاری استفاده می کنند که عملکرد را بهبود میبخشند (شناختهای تسهیل کننده تکلیف) (بیابانگرد 1378).
پرخاشگری را رفتاری تعریف کردهاند که هدف آن صدمه زدن به خود و دیگران باشد (کریمی 1381). نوجوانان پرخاشگر نمیتوانند به درستی پیامدهای رفتارخود را پیش بینی کنند، در محرکهای اجتماعی، نشانههای خصمانه فراوانی را مشاهده میکنند، درک درستی از سطح پرخاشگری خود ندارند، از راه حلهای کلامی اندکی برای اثبات خود در مسائل اجتماعی بهره جویند و بیشتر از راه حلهای پرخاشگرانه استفاده می کنند آنها از نظر اخلاقی پرخاشگری را مطلوب ارزیابی میکنند و به دلیل همین مقبولیت ارزشی از پرخاشگری به عنوان راه کار مناسب استفاده می کنند.
پژوهش درباره وضعیت خشونت کلامی نشان داده که در مدارس، خشونت گفتاری دانش آموزان نسبت به یکدیگر و حتی از سوی معلمان و سایر بزرگسالان نسبت به دانش آموزان، فراوانی و در صد بالایی دارد. به طور کلی پژوهشهای انجام شده در ایران بیانگر این واقعیت است که وجود پرخاشگری و خشونت در مدرسه مورد ایراد و اعتراض دانش آموزان و اولیای آنان و مانع تحقیق اهداف آموزش و پرورش است (بازرگان و لواسانی ،1382). پرخاشگری نوعی واکنش هیجانی است. واژه هیجان که در زبان متداول، با واژههای شور، احساس، انفعال و عاطفه معادل است، روشنگر پاسخی است که موجود زنده، از نظر 1) انگیختگی بدنی 2) واکنش های بیانی و 3) تجربهی آگاه در برابر محرکها از خود نشان میدهد. پرخاشگری به اشکال گوناگونی ممکن است بروز کند. شکل کلامی و جسمانی آن معرف مولفههای ابزاری یا رفتاری پرخاشگری هستند. خشم هم معرف جنبهی هیجانی پرخاشگری و خصومت نیز معرف جنبه شناختی آن است (باس و پری ،1992).
1-3 ضرورت و اهمیت پژوهش
در گستره امروزی متون روانشناختی، هیجانی و تنظیم آن یک مفهوم مرکزی در آسیب شناسی روانی و روان درمانی است و به کاری تنظیم هیجان یکی از هستههای اساسی اختلالهای مختلف روانشناختی و جسمانی میباشد. مطالعات نشان داده اند که تنظیم موفق هیجان با برون دادههای سلامت بالا و پیشرفت در روابط تحصیلی و کاری همراه است (براکت و سالووی، 2004؛ جان و گروس ،2004)، در مقابل مشکلات تنظیم هیجان در بیش از 75/0از شاخههای تشخیصی آسیب شناسی روانی موجود در متن تجدید نظر شده نسخه چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی وجود دارد (کرینگ و اسلوان ،2010).
با توجه به اینکه از یک طرف، زندگی در جوامع امروزی مستلزم شرکت افراد در امتحانات و شرکت در امتحان باعث ایجاد اضطراب در آنها میشود و با توجه به تاثیر مخربی که اضطراب بر عملکرد فرد میگذارد وعامل 15تا 30 درصد افت تحصیلی وی را موجب می شود و به دلیل اینکه یکی از عوامل مهم اضطراب زا در دانش آموزان شرکت در امتحانات و حتی تفکر پیرامون امتحان می باشد و ازطرف دیگر لزوم اجرای امتحانات جهت درجه بندی افراد و داشتن معیاری به منظور هدایت افراد برای ادامه تحصیل یا گذراندن دورههای تخصصی شغلی، انکار ناپذیر است، بنا براین باید درصدد بود با اعمال سیاستها و روشهای مناسب، اضطراب ناشی از امتحانات را تا سطح حداقل ممکن و مطلوب تعدیل نمود . و همچنین نحوه صحیح برخورد با مسائل زندگی را به او بیاموزیم (بیابانگرد 1378) و همچنین با توجه به شیوع 2/17درصدی اضطراب امتحان در کشور پژوهش برای شناسایی ماهیت، عوامل و راههای مقابله و درمان اضطراب امتحان ضروری و پر اهمیت می باشد (صبحی ،1387).
پویایی، بالندگی و توسعه ی هیچ کشوری بدون توجه به پویایی و بالندگی جوانان آن کشور میسر نیست .افراد این گروه سنی در جریان حضور در مدرسه با انواع تعاملات اجتماعی آشنا میشوند و مدرسه به عنوان خانهی دوم از جایگاه و نقش ویژه ای در تربیت نیروهای کارآمد و شهروندان مدنی برخوردار است. مدرسه برا ی دانش آموزان مکان آموختن و یادگیری است که هر گونه سهل انگاری و کم توجهی به این بخش به جای اجتماعی نمودن آنان، می تواند موجب آموختن نقشهای ناسازگارانه شود.
بنابراین رفتاری مانند پرخاشگری هم موجب آسیب به سلامت روانی دانش آموز می شود و هم می تواند موجب تداوم رفتارهای نا سازگارانه او بعد از مدرسه شده و منجر به از دست رفتن امنیت جامعه شود (بازرگان و لواسانی،1382).
طی تحقیقی در مدارس شهر تهران به این نتیجه رسیدند که 46 الی 60 درصد دانش آموزان مدارس پسرانه خشونت بدنی را از سوی دانش آموزان نسبت به همدیگر و از سوی معلمان نسبت به دانش آموزان به صورت چند بار در هفته ذکر کرده اند. آنها همچنین میزان این خشونتها را در مدارس پسرانه بیشتر از مدارس دخترانه گزارش نموده اند.
عدم کنترل پرخاشگری سبب بروز مشکلات اجتماعی، شغلی، تحصیلی و سلامت جسمی و روانی نوجوان میشود و پیش بینی کننده استفاده از مواد و الکل، کشیدن سیگار، سازگاری کم در مدرسه، افت تحصیلی، افسردگی، بزهکاری و اختلالات دیگر در نوجوان است.
1-4 اهداف پژوهش
هدف کلی :
مشخص کردن بررسی نقش تنظیم شناختی هیجان بر اضطراب امتحان و پرخاشگری دانش آموزان دوره متوسطه شهر قم
اهداف اختصاصی:
1. بررسی رابطه تنظیم شناختی هیجان و پرخاشگری دانش آموزان
2. بررسی رابطه تنظیم شناختی هیجان و اضطراب امتحان دانش آموزان
.3 - پیش بینی پرخاشگری دانش آموزان بر اساس تنظیم شناختی هیجان آنان
4- پیش بینی اضطراب امتحان دانش آموزان بر اساس تنظیم شناختی هیجان آنان
1-5 فرضیه های پژوهش
فرضیه اصلی:
.بین تنظیم شناختی هیجان و پرخاشگری و اضطراب دانش آموزان پسر رابطه وجود دارد.
........
خرید شارژ آسان و به صرفه
رزرو بلیت هواپیما
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
خلاصهی فصل هفتم(پرخاشگری)
مجتبی صمدی
تعریف پرخاشگری
2 . انواع پرخاشگری
3 . دیدگاه های نظری درباره ی منشأ پرخاشگری
3-1. دیدگاه ذاتی بودن پرخاشگری
3-2 . نظریه های زیست شناختی
3-3. نظریه های کشاننده ای
3-4. نظریه یادگیری اجتماعی
3-5. نظریه های شناختی
نقد و بررسی دیدگاه ها
4. برانگیزاننده های پرخاشگری
4-1. ناکامی
4-2. تحریک مستقیم
4-3. خشونت رسانه ای
4-4. عوامل شخصیتی
4-5. سوگیری اسنادی خصمانه
5. شیوه های پیشگیری و مهار پرخاشگری
5-1. راه های کاهش و مهار از دیدگاه روان شناسان
5-2. بررسی مسئله از دیدگاه اسلام
5-3. تفاوت های فرهنگی و نژادی در پرخاشگری
مقدمه
در اسلام خشونت و پرخاشگری، در چه ابعاد و جنبههایی مورد بحث قرار گرفته است؟ در اسلام در سطحی گسترده به این مفاهیم برخورد میکنیم. در مقام بیان پرخاشگری و خشونت یا در مقام برشمردن مصادیق و آثار آن و یا در مقام ارزشیابی و توصیه به اجتناب از پرخاشگری یا مقدمات و زمینههای و نیز علل به وجود آورندة آن از این مفاهیم استفاده میشود.
تعریف پرخاشگری
چه تعریفی از پرخاشگری وجود دارد؟ رفتاری که به قصد آسیب رساندن به کسی یا چیزی انجام میشود.
آسیب شامل چه مواردی میگردد؟ آسیب شامل آزارهای روانی نظیر تحقیر، توهین و فحاشی نیز میشود.
انواع پرخاشگری
پرخاشگری به چه مواردی تقسیم میشوند؟ هر کدام را توضیح دهید. پرخاشگری به دو نوع تقسیم میشود: 1- پرخاشگری خالص یا عاطفی که به دلیل نوعی برانگیختگی عاطفی صورت میگیرد. 2- پرخاشگری ناخالص یا ابزاری، این پرخاشگری به مثابه ابزاری برای رسیدن به هدفی خاص به کار گرفته میشود.
بحث ویژه: بررسی رابطه مجازات با پرخاشگری و اهمیت مؤلفه قصد
دو موضوع که خیلی زیاد در باب پرخاشگری مطرح میشود چیست؟ نخست این که آیا دفاع از آب و خاک، مجازاتها و اجرای حدود و... از مصادیق پرخاشگری به معنی مصطلح هست یا خیر. دوم این که اگر چنین باشد و اینها از موارد پرخاشگری باشند در مقام ارزشیابی چه تحلیلی برای آنها داریم: آنها را مثبت ارزیابی میکنیم یا منفی؟
چگونه مجادلاتی که پیرامون اجرای حدود و... که از مصادیق پرخاشگری است حل میشود؟ با یک بیان میتوان گفت که از آنها که در موارد دفاع و مجازاتها به طور مسلم آسیب رساندن هست ولی قصد آسیبرسانی در این موارد جنبه مقدمی و ثانوی دارد و و تعریف پرخاشگری شامل آن نمیشود. این موضوع اصلاً مجال طرح پیدا نمیکند.
چرا اشکال متنوع رفتارهای خشن در اسلام به طور مطلق رد یا تأیید نمیگردد؟ به یقین اسلام در موارد دفاع و مجازات برخوردهای خشن و سخت را جایز میدند و اینگونه برخوردها را اگرچه به عنوان آخرین راهحل ما برای حفظ مصالح جامعه و افراد و حتی خود فرد مجازات شونده به کار میبرد و از آن به عنوان ابزاری برای تربیت و اصلاح، تنبیه و حتی پیشگیری استفاده میکند.
چرا در قبال عمل مجرمی حکمی چون اعدام صورت میگیرد؟ در مورد مجرم رحمت اسلامی این گونع تحقق پیدا میکند که با از بین رفتنش (اعدام و...) فرصت آلودگی، گناه و سقوط پیشتر از او گرفته میشود و با تحمیل زجر مجازات، از آلودگی و گناه پاک میشود.
اسلام در برابر اصل غریزه پرخاشگری چه نظری دارد و چرا؟ از نظر اسلام اصل این غریزه در انسان ضروری است و بدون آن انسان در مقام دفاع از موجودیت و منافع خویش بر نمیآید و در مقابل خطرها خلع سلاح میشود و در معرض نابودی قرار میگیرد. اسلام در صدد تربیت و به اعتدال رساندن این قوه در انسان است.
دیدگاههای نظری درباره منشأ پرخاشگری
دو نظر عمدهای که در مورد منشأ پرخاشگری وجود دارد کدامند؟ پارهای از محققان، پرخاشگری را امری ذاتی میدانند و معتقدند که انسان با پرخاشگری آفریده شده است. در مقابل عدهای معتقدند که این رفتار مانند سایر رفتارهای انسانی از طریق فرآیند یادگیری آموخته میشود و اکتسابی است.
در میان طرفداران ذاتی بودن و اکتسابی بودن چه گرایشهایی وجود دارد؟ در میان طرفداران ذاتی بودن پرخاشگری برخی آن را دارای مبنای زیستشناختی و عدهای دیگر نظریه کشانندهای را پیش میکشند. در میان معتقدان به اکتسابی بودن پرخاشگری، عدهای طرفدار یادگیری اجتماعی و عدهای دیگر از یادگیری شناختی جانبداری میکنند.
3-1- دیدگاه ذاتی بودن پرخاشگری
دیدگاه ذاتی بودن پرخاشگری را تعیین کنید. این دیدگاه که قدیمیترین و معروفترین تبیین دربارة پرخاشگری است، دیدگاهی است که براساس آن، پرخاشگری و خشونت در انسانها سرشتی است مطابق این دیدگاه انسانها فقط به این دلیل پرخاشگرند که بخشی از طبیعت آنها پرخاشگری است.
از چهرههای روانشناس معتقد به این دیدگاه دو نفر را نام ببرید. فروید (غریزه تکانههای خصمانهای ایجاد میکند که هر لحظه افزایش مییابد و متراکم میشود و اگر رها نگردد، به اعمال خشونتبار و پرخاشگرانه منتهی میشود. لورنز (وی پرخاشگری را ناشی از مبارزه طلبی میداند که بین انسان و بسیاری دیگر از موجودات مشترک است).
چرا بسیاری از روانشناسان اجتماعی در این که چنین گرایشهای غریزی واقعاً در انسان وجود داشته باشد تردید میکنند؟ نخست اینکه افراید چون فروید و لورنز از شیوع و فراوانی پرخاشگری، وجود چنین غریزهای را نتیجه گرفتهاند و دوم اینکه مقایسه جوامع مختلف حاکی از این است که دست کم در سطح