لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
رئالیسم و آموزش و پرورش
رئالیسم نیز همچون ایدئالیسم یکی از ماندگارترین فلسفه های دنیای غرب است. رئالیستها ، برخلاف ایدئالیستها ، اظهار می دارند که اعیان اشیاء ، قطع نظر از آنکه موضوع ادراک ما واقع شوند یا نه، وجود دارند. مثلاً همین کتابی که به خواندنش مشغولید به عنوان شیء فی نفسه وجود دارد، و وجود آن به ادراک شما از آن یا کاربردش بستگی ندارد. حتی اگر این متن را مطالعه نمی کردید، باز هم وجود می داشت. آموزه های عمده رئالیسم به قرار زیرند:
ما در جهانی متشکل از وجود حقیقی زندگی می کنیم که در آن امور گوناگونی همپون اشخاص و اشیاء وجود دارند.
اعیان جهان واقع ، قطع نظر از کاربرد آنها به دست ما ، وجود دارند.
با بهره گیری از عقل ممکن است شناختی درباره این اعیان به دست آورد.
معرفت درباره این اشیاء ، قوانینی که بر آنها حاکم است ، و روابط آنها با یکدیگر مطمئن ترین راهنمای سلوک آدمی است.
به طور خلاصه، رئالیسم را می توان به عنوان موضعی فلسفی تعریف کرد که به وجود نظامی عینی از واقعیت و امکان دستیابی انسان به معرفت درباره آن واقعیت قایل است. افزون بر این ، رئالیسم توصیه و تجویز می کند که ما باید رفتار خویش را با چندین معرفتی هماهنگ کنیم.
در حالی که یافتن مظاهر ایدئالیسم در آموزش و پرورش معاصر دشوار است، مثالهای آموزش و پرورش رئالیستی فراوانند. مثلاً برنامه درسی موضوع محور که در بسیاری از مدارس متوسط و دانشکده ها یافت می شود، از مجموعه های متمایز دانش مانند، تاریخ ، زبان، ریاضی، علوم و غیره تشکیل می شود. این موضوعات درسی گوناگون مبین کاوش بدقت سازمان یافته و نظامدار بشر درباره واقعیت هستند. دانش آموزان دبیرستانها و دانشجویان دانشگاهها به مطالعه کتبی می پردازندکه به دست صاحبنظران رشته های تخصصی نوشته شده اند، یا در کلاسهای درسی ای حضور می یابند که متخصصان رشته های مختلف در آنها به تدریس می پردازند. این فصل به بررسی اصول بنیادی رئالیسم می پردازدو دلالتهای ضمنی آن را برای آموزش و پرورش تحلیل می کند. اما قبل از پرداختن به این کار، نخست ریشه های تاریخی رئالیسم را به آن صورت که به دست ارسطو ، فیلسوف یونان باستان ، بیان شده است بررسی خواهیم کرد.
ارسطو : بیانگذار رئالیسم
رئالیستها مانند ایدئالیستها گوناگونند. مثلاً رئالیستهای کلاسیک سرچشمه اندیشه های فلسفی خود را افکار فلسفی یونان باستان می دانند. رئالیستهای علمی ، علوم طبیعی و روش علمی را مبنای درک واقعیت تلقی می کنند. واقعگرایان الهی (خداباور) ، از جمله تومیستها، موجود مافوق طبیعی برینی را به عنوان خالق جهان طبیعت در نظر می گیرند. خاستگاه مشترک اقسام رئالیسم آثار ارسطوست. در این قسمت از این تحقیق کلی بر خدمات ارسطو به تاریخ تفکر به عمل می آوریم و سپس مفاهیمی که مبنای مکتب رئالیسم را تشکیل می دهند بررسی خواهیم کرد.
ارسطو در تاریخ آراء تربیتی
ارسطو، شاگرد افلاطون ، مدت زمانی معلم اسکندر کبیر، پادشاه یونان بود که بخش اعظم جهان معلوم را تسخیر کرد. اما چیزی که از لحاظ تربیتی اهمیت بیشتری داشته این است که ارسطو در سال 334 قبل از میلاد مدرسه معروف خود لیسه را در آتن بنا نهاد و دربارۀ موضوعات فلسفی ای همچون مابعد الطبیعه ، منطق ، اخلاق و نیز علوم طبیعی مانند هیئت، جانور شناسی و گیاه شناسی به نگارش پرداخت.
کار ارسطو در زمینه علوم طبیعی ، مُدرّجی تصاعدی از سیر تکاملی موجودات را توصیف می کند. در پایین ترین سطح قلمرو هستی ، اشیاء بی جان یا جمادات همچون سنگها و کانیها قرار دارند. در مرحله بالاتر ، گیاهان و رسُتنیها واقع شده اند که هر چند در مقایسه با جمادات ، زنده تلقی می شوند، ولی بسیاری از قوای حیوانات را ندارند. در قلمرو حیوانات ، سیر پیوسته ارتقا در جهت بالا به سوی انسان که به دلیل برخورداری از عقل در رأس این سلسله مراتب واقع می شود، امتداد می یابد. با این توصیف مختصر از پدیده های طبیعی ، تمایل ارسطو به طبقه بندی و مقوله بندی موجودات مشهود است. رئالیستهای بعدی که طبقه بندی را به عنوان دقیقترین و مفیدترین شیوه تشکل معرفت انسان درباره اعیانی که در واقعیت طبیعی یافت می شوند، تلقی می کردند. به این تمایل تداوم بخشیدند.
در اخلاق نیکو ماخُس ارسطو آرمانهای یونانی میانه روی ، هماهنگی ، و توازن راکه هسته ارزش شناسی یا نظریه ارزش رئالیستی را تشکیل می دهند، مورد تأکید قرار داد. سیاست ارسطو همچون جمهوری افلاطون به این تشخیص می رسد که رابطه متقابلی بین انسان خوب و شهروند خوب وجود دارد.
ارسطو در طبیعت انسانی ، ثنویت بنیادینی مبنی بر اینکه انسانها دارای نفس یا ذهنی غیر مادی و جسمی مادی هستند، لحاظ می کند. همانند حیوانات پست تر ، انسانها دارای غرایز و نیازهایی جسمانی هستند که به منظور تداوم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
مقدمه
در سه دهه ی گذشته، کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، با فراز و نشیب های فراوانی در زمینه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و آموزشی مواجه بوده اند. در رویارویی با بسیاری از چالش های بالقوه ی آینده، سیستم آموزشی به عنوان سرمایه ای ضروری در تلاش برای تحقق یافتن اهداف مربوط به توسعه، تلقی می گردد و مهم ترین ابزار موجود برای پیشبرد و واقعیت بخشیدن به آرمان های هر ملت می باشد. در سپیده دم قرن جدید چشم انداز آن حزن و امید را بر می انگیزد، لازم است همه ی انسان ها مسوولانه به اهداف و ابزار تعلیم و تربیت توجه کنند. چالش های بزرگ در تمامی ابعاد وسیع جامعه، چشم اندازی از ضرورت نو شدن، احیاء و ابداع را به ما نشان می دهد. چگونه ممکن است این چالش های بزرگ، توجه سیاستگزاری های آموزشی را جلب نکند؟ برای رسیدن به این هدف، باید به تنش های اصلی روبرو شویم و بر آنان فائق آییم، تنش میان جوامع جهانی و محلی، تنش های همگانی و فردی، تنش میان سنت و تجدد، تنش میان ملاحظات دراز مدت و کوتاه مدت و بالاخره تنش میان توسعه ی فوق العاده ی دانش و ظرفیت تطابق بشر با آن و در نهایت، عامل همیشگی دیگر، تنش میان معنویات و مادیات است که غالباً جهان بدون شناخت آن آرزوی دستیابی به آرمان ها و ارزش ها که ((اخلاق)) نام دارد را در سر می پروراند. در این جا وظیفه ی متعالی سیستم آموزشی و اهمیت جایگاه آن مشهود و مشخص می گردد و این گفته اغراق نیست که بقای انسان ها به اجرای این وظیفه، بستگی دارد. رسالت آموزش و پرورش، توان بخشیدن به فرد فرد انسان ها در جهت توسعه ی کامل استعدادهای خود و نیز شناخت توانمندی های خلاق خود است و این هدف از سایر اهداف متعالی تر می باشد. حصول این هدف هر چند دشوار و طولانی است، اما سهمی ضروری در جهت جستجوی جهانی عادلانه تر و بهتر برای زیستن به شمار می رود. این امر زمانی تحقق خواهد یافت که همه چیز سر جای خود قرار گیرد. بهره گیری صحیح از سیاست های اصلاحی به دور از هر گونه افراط و تفریط و یا تعصب کورکورانه می تواند دگرگونی های مثبتی را در سیستم آموزشی ایجاد کند. کوشش در جهت اصلاحات آموزش و پرورش، مشروط بر ایجاد هماهنگی و تجانس در لایه های مختلف نظام آموزش، قرین با توفیق خواهد بود. در این راستا، قبل از هر گونه اقدامی ضرورت دارد که ویژگی های آموزش و پرورش کارآمد مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
نیم نگاهی به برنامه ریزی آموزشی با نگاهی به روند کمی و کیفی آموزش و پرورش در سطح جهان و به ویژه در سطح جهان سوم در دهه های اخیر، به خوبی متوجه می شویم که ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش، موضوع فوق العاده حساسی بوده که بروز بحران جهانی آموزش و پرورش از جمله نشانه های آن است. ژاک هلک (1371) در کتاب ((آموزش و پرورش: سرمایه گذاری برای آینده)) ضمن بررسی روندهای توسعه منابع انسانی و آموزش و پرورش در سه دهه ی اخیر به مشکلات ناشی از افزایش هزینه ها و کاهش کیفیت اشاره نموده است و سه نیاز اساسی را در میان نیازهای دیگر غالب می داند: 1- توجه بیشتر به کیفیت آموزش و پرورش 2- مصروف داشتن منابع مالی بیشتر برای تولید مواد آموزشی مناسب و تربیت معلمان با صلاحیت 3- بهبود مدیریت، امور اداری و پشتیبانی معنوی علمی نظام آموزش و پرورش اجرای یک برنامه مبتنی بر طراحی کیفیت آموزش و پرورش، مستلزم اطلاعات آموزشی جدید می باشد و تقویت تصمیم گیری توسط افراد و مقامات، مستلزم تعیین مجدد اختیارات و مسؤولیت های آموزشی خواهد بود. نهایتاً این که حتی اگر به یک نظام اطلاعات آموزشی به خوبی طراحی و اجرا گردد، آثار آن بر کیفیت آموزشی به واسطه ی زمینه ی سازمانی که در آن عمل می کند، تعیین خواهد شد. بسیاری از وزارتخانه های آموزش و پرورش در سرتاسر جهان، بر اساس یک مبنای سالانه که سرشماری کاملی از مدارس را در بردارد، اطلاعات زیادی را درباره ی مجموعه یکسانی از شاخص ها جمع آوری می کنند، بدون این که فکر کنند این اطلاعات مفید است یا خیر و بدون این که برنامه ریزی ویژه ای بر اساس آن انجام گیرد. یک توجیه عمومی برای این روش آن است: ((این کاری است که همواره آن را انجام داده ایم!)) بازنگری جامع در مورد نوع جمع آوری اطلاعات و چگونگی استفاده از اطلاعات مفید و واقعی می تواند در پاسخگویی به سؤالات کلیدی مربوط به برنامه ریزیی کیفیت آموزش کمک کند. این امر مربوط به کلیه ی تصمیم گیرندگان آموزشی- از سیاستمداران در دولت های ملی گرفته تا مدیران مدارس و معلمان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 71
1-1- آموزش :
1-1-1 اهمیت آموزش و پرورش:
تمدن امروزه وجوه متفاوتی دارد. دگرگونی تکنیک زندگی مرتبا بر وسعت و تنوع نیازها میافزاید و بهرهمندی انسانها را از مهارتها و تواناییهای جدید ایجاب میکند. در اثر این تحول تدریجی چه بسا هدفهای تربیتی که روزی بعنوان مقاصد تجملی مطرح بوده اند و اکنون یک نیاز اجتناب ناپذیر عمومی جلوه میکنند. روشن است که کسب مهارت برای مقابله با نیازهای متنوع و پیچیده زندگی و کسب اهلیت برای استفاده از تکنیک نوع و کاربرد ابزار جدید. خود مستلزم توسل جستن به تربیت عمدی است . آن بربیت عمدی ای که برای زندگی در جاهله امروز با ابعاد وسیع نیازهای روزمرهاش توانایی لازم فراهم آورد و افراد را برای مقابله با ضرورتهای روزمره زندگی آماده کند. این ضرورت نشانه بارز آموزش و پرورش است ولویت آن را نسبت به دیگر فعالیتها توجیه میکند.
در جامعه امروز ا«وزش و پرورش تنها وسیله دسترسی به تکنیک قویتر و توسعه و پیشرفت بیشتر است رقابت دامنه داریکه باری استفاده از تکنیکهای جدید و تامین شرایط بهتر زیست و بین ملل مختلف جهان وجود دارد ، انگیزه تلاش و کوشش وسیعی است که برای بنیادگذاری نظام جامعتر و سود بخشتر آموزشی اعمال می شود و خود از اهمیت این بخش از فعالیت های اجتماعی متاثر است دگرگونیهای روزمره و سریع زندگی انسان نیز نیاز به ترتبیت و کسب آمادگی برای قبول تحول در ابعاد گوناگون حیات انسانی را به خوبی توجیه میکنند. دگرگونیهای که اجتناب ناپذیرند و تنها تربیت و تعلیم صحیح مقابله متعادل و مطلوب با آنها را امکان پذیر میسازد.
1-1-2 محتوای آموزش و پرورش:
به دنبال بحث درباره آموزش و پرورش کنجکاوی برای آشنایی با آن محتوا و برنامه در خور اینهمه توجه امری کاملا طبیعی است. روشن است که تربیت تک فرد فقط نتیجه کوششهای عمدی و رسمی خانواده نیست. تربیت یک فرد نتیجه همه عواملی است که در شکل گیری شخصیت او نقش داشتهاند. اثر محیط در سازندگی ویژگیهای عقل ، عاطفی و رفتاری انسانها، خواه ناخواه مقام دارد. اثری که اجتناب ناپذیر است تغییر نیست، تدریجی و با دوام است و عموما نافذتر کوششهای عمدی است. مدرسه خود جذیی از محیط است و در چهارچوب سازندگیهای محیط، در شکل دادن به شخصیت کودکان و نوجوانان نقش قابل ملاحظهای دارد.
آموزش و پرورش رسمی، هم کوششهای معلم برای انتقال دانش و مهارت زمان به نسل جوان و هم آن سلسله فعالیتهایی را که نقش سازنده رفتاری دارند ، در بر میگیرد. آن محتوا و برنامه که در هر زمینه فوق موثر و سودب0خش باشد در خور اهمیت است. رسالت تربیتی خانواده و مدرسه و جامعه را در هر دو بعد آموزش و پرورش باید دید که نتیجه اول در یادگیری و دومین در تغییر رفتار خلاصه میشود.
با این توضیح ، محتوای تربیتی سودبخش تر است که در هر دو جهت ، یادگیری و تغییر رفتار – موثر باشد بخصوص یادگیری، آنگاه در خور توجه است که به تغییر رفتار در جهت مطلوب منتهی شود.
تهیه آن محتوای تربیتی که نیازها و توقعات جامعه را بصورتی جامع و همه جانبه پاسخ دهد و در خور آن باشد که بعنوان یک نیاز عمومی مطرح شود از دشواریهای جدی مدیریت کنونی است. مسئله اساسی این است که نظام آموزشی با کدام محتوا سود بخش و قابل اعتماد میتواند به نیازها و ضرورتهایی که شاخص اهمیت و ضرورت کار مدرسهاند پاسخ دهد.
محتوای آموزش و پرورش باید بصورتی تهیه شود که بین وقت و سرمایه وکار مصرفی برای تربیت هر فرد و نتیجه ای که از این سرمایه گذاریها حاصل می شود تعادل و تناسب مطلوب را برقرار کند. این موازنه و تعادل هم در گروه برنامه موثر و مفید است و هم به اجرای سنجیده آن برنامه بستگی دارد. بررسی مسائل آموزش و پرورش خود کوششی برای یافتن آن محتوا و آن کیفیت اجرای است که مقاصد تربیتی را به صورت بهتر و موثر تامین کند و قدرت سازگاری و سازندگی را در افراد جامعه فراهم آورد.
1-1-3 رده بندی مسائل آموزش و پرورش:
مسائل آموزش و پرورش را با دیدهای مختلف می توان مورد توجه قرار داد و با هر نقطه نظر نوعی رده بندی از آنها حاصل میشود.
1.رده بندی از نظر ارتباط با هدفها: هدف آموزش و پرورش ابعاد گوناگونی دارد. تربیت بدنی، روانی، اخلاقی و مذهبی و اجتماعی و ... در رده بندی مسائل آموزش و پرورش ممکن است دشواریها را براساس همین هدفها طبقه بندی کنیم یا آنکه اصولا مجموعه مسائل آموزش وپرورش را در دوره اصلی شامل «مسائل آموزشی» در ارتباط با کوششهایی که برای انتقال دانش و مهارت به نسل جوان اعمال میشوند و مسائل پرورشی در ارتباط با آن سلسله فعالیتهایی که متضمن سازندگی تغییر رفتار هستند از هم تفکیک کنیم.
2. رده بندی از نظر نتیجه: مسائل آموزش و پرورش را از نظر بازده کار نیز میتوان طبقه بندی کرد. به این معنا که در یک طبقه موفقیتها و پیشرفتها و در طبقه دیگر آن فعالیتهایی را قرار دهیم که به تامین هدفها و مقاصد مربوط منتهی نشده اند.
3.رده بندی از نظر علتها: مسائل آموزش و پرورش ممکن است از نارسایی برنامهها و وجود ضعف و نقص دریافت و محتوا و روشها یا از نحوه عمل و جریان کار مدرسه، ناشی باشند. بنابراین در ارتباط با علتها نیز مسائل آموزش و پرورش به دو دسته بنیادی و بسطری تقسیم میشوند. در اینگونه رده بندی ناهماهنگی هدف و برنامه فقدان ارتباط بین برنامه و نیازهای عینی و واقعی زندگی ، نقص و ضعف در آئین نامهها و مبانی ساختمانی نظام آموزشی و ... از مسائل نبیادی هستند که در خارج از مدرسه و ضمن برنامه ریزی پدید میآیند و از دشواریهای برون مرزی مدرسهاند. کم کاری و ناتوانی معلم ، نقص و کم بود وسائل کار ،تضاد فکری بین معلم و متعلم، مدیریت ضعیف و بینظمی فقدان کنترل و ارزشیابی و ... از مسائل اجرایی هستند و منشا آنها جریان کار در داخل مدرسه است.
4.رده بندی از نظر ماهیت: مسائل آموزش و پرورش را از نظر ماهیت در دو رده کیفی و کمی میتوان از هم تفکیک کرد. پارهای از دشواریها از چگونگی کار، اعم از نبیادی یا اجرایی ناشی میشود در حالی که بعضی دیگر نتیجه گسترش سازمانها و افزایش روزمره نیازها هستند و مشخصا کمبودهای عددی را در بر میگیرد. چاره جوی دسته اول مستلزم اصلاح محتوا و روش کار مدرسه است و به همین سبب این گونه دشواریها را مسائل کیفی میگوئیم. دسته دوم که به صورت کمبودهای مقداری بیان میشوند و به همان سبب تحت عنوان مسائل کمی از آنها نام میبریم.
1-1-4 اهداف در نظام آموزش و پرورش :
هدف آموزش و پرورش را در چهارچوب نیازها و ضرورتهای زندگی فردی و گروهی انسانها باید بنیاد کرد. بنابراین منظور از تربیت بیش ازآنکه قابل وضع کردن باشد در حوزه کشف کردن است. مقاصد تربیتی را در هر زمان و بر مبنای شرایط خاص هر مکان در آن سلسله مسائلی که مبتنی به زندگی روزمره انسانهاست باید جستجو کرد و این مستلزم شناسایی دقیق و بازشناسی مستمر نیازها و ضرورتهای زندگی است. پس برای تعیین مقاصد تربیتی باید نیازها و ضرورتها را بررسی کرد. به همین سبب هدفهای آموزش و پرورش اغلب کهنه به نظر می رسند و به حق می توان قبول کرد که گاهی سنتی و نارسا هستند و با ضرورتهای محسوس و ملموس زمان مغایر هستند.
مساله دیگر لزوم هماهنگی بین هدفهای تربیتی و نیازها و شرایط محلی و منطقهای است. این وضعیت را نباید از نظر دور داشت که شهر و روستا – مناطق کوچک و بزرگ – جامعههای صنعتی و کشاورزی – قشرها و طبقات مختلف جامعه و بالاخره ملتها طبیعت متفاوت دارند. حتی افراد مختلف با قابلیتهای ذهنی مختلف اهداف متفاوتی در آموزش و پرورش آنها وجود دارد.
در هر صورت این حقیقت را نمیتوان از نظر دور داشت که بخش مهمی از مقاصد تربیتی به شکوفایی استعدادها و تواناییهای مبتنی بر شایستگیهای فردی باز میگردد براستی زیادند استعدادهای بالقوه که در اثر عدم بهرهمندی از تربیت و به سبب آنکه به کار گرفته نمیشوند به مرحله بروز و سود بخشی نمیرسند و در حقیقت تلف میشوند.
1-1-5 اصول کلی و اصول برنامه ریزی آموزشی در دورة متوسطه :
1.رابطه برنامه با نیازها
پس در تهیه برنامه ریزی درسی ابتدا باید نیازها و ضوررتهای زندگی را یافت و سپس تهیه برنامه رد جهت پاسخگویی به آن نیاز باشد.
2.رابطه برنامه با هدف
با توجه به هدفی که از آموزش در نظام آموزشی تعریف شده است برنامه ریزی باید در جهت رسیدن به هدف باشد.
3.رابطه برنامه با ویژگیهای فردی :
کوششهای تربیتی اگر محرک ذوق و شوق افراد باشد سود بخش تر و زودتر به نتیجه می رسند. کار روزانه در صورتی محرک ذوق خواهد بود که با علایق و تواناییهای انسان هماهنگ باشد. بنابراین در تهیه برنامههای آموزشی به رغبتها و استعدادها باید توجه داشت. اما استعدادها و رغبتها متنوعاند و هر شخص را ویژگیهایی است که کم و بیش منحصر به فرد اوست. در برخورد با این مسئله در اولین دید ضورت توسل به تربیت انفرادی جلب توجه میکند.
رابطه برنامه با شرایط منطقهای :
برنامه آموزش و پرورش لزوما باید در بهرهمندی از تربیت مطلوب برای همه افراد جامعه فرصتهای یکسان فراهم آورد این تساوی فرصت در صورتی تامین میشود که نصاب مقرر تربیت عمومی و استانداردهای آموزشی در مقیاس مملکتی یکسان اما در تهیه برنامهها و کاربرد روشهای تربیتی امکانات و شرایط محلی و منطقهای ملحوظ باشد.
مسائل برنامه ریزی در ارتباط با شرایط و مراحل رشد .
چنانکه ذکر شد در تهیه برنامههای آموزشی به نیازها و شرایط رشد نیز باید توجه داشت و همین ضرورت بروز مسائل خاص را موجب میشود. با توجه به اینکه در هر نظام آموزشی، با هر الگوی ساختمانی، وجود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
آموزش و پرورش
کمیسیون فرهنگیان ستاد ائتلاف اصلاح طلبان: آموزش و پرورش وزارتخانه ای است با 2/1 میلیون معلم و کارمند و حدود 15 میلیون دانش¬آموز که در بیش از 150 هزار آموزشگاه به تحصیل مشغولند.(شامل دوره های :آمادگی -ابتدایی- راهنمایی- متوسطه -پیش دانشگاهی - تربیت معلم -اموزش بزرگسالان).11400 اموزشگاه به صورت غیرانتفاعی وبقیه به شکل دولتی اداره می شوند. به این ترتیب نظام آموزش و پرورش به شدت متمرکز و تحت کنترل دولت است.93 تا 95 درصد بودجه جاری وزارتخانه که تنها از سال 83 تا 86 تقریبا دو برابر شده است، صرف پرداخت حقوق و مزایای کارکنان می¬شود.در همین حال کارکنان این وزارتخانه در میان دستگاه های دولتی همچنان پایین ترین حقوق ها را دریافت می کنندو همواره به کمی حقوق ومزایای خود معترضند.
به رغم گذشت بیش از 20 سال از تاسیس نخستین مدارس غیر انتفاعی وتشویق مشارکت های مردمی تنها 3/6 درصد دانش¬آموزان زیر پوشش مدارس غیرانتفاعی تحصیل می کنند واین امار در 15 سال گذشته افزایش نیافته است.در سال تحصیلی 86- 85 تعداد دانش اموزان مدارس غیر انتفاعی کمتر از یک میلیون نفر بود.
ساختمان وکلاس
تعداد ساختمان¬های آموزش و پرورش با کاربری اموزشی، اداری و تربیت معلم و مالکیت دولتی یا استیجاری در مجموع 90 هزار دستگاه است که در انها بیش از120 هزار مدرسه دولتی تشکیل می شود. 670 هزار کلاس درس درتنها 440 هزار اتاق/کلاس برگزار می¬گردد.حدود 50 درصد ساختمان¬های در اختیار آموزش و پرورش یا به کلی مخروبه¬اند و باید تخریب و نوسازی شوند و یا نیاز به تعمیر اساسی و مقاوم¬سازی دارند. در سال 85 بودجه¬ای معادل 4 میلیارد دلار از صندوق ذخیره ارزی به نوسازی و بازسازی مدارس مخروبه اختصاص یافت که قرار است در مدت چهار سال در اختیار سازمان نوسازی و تجهیز مدارس قرار گیرد.در سال 85، 700میلیون دلار ودر سال جاری 1115 میلیون دلار از این مبلغ، در اختیار اموزش وپرورش قرار گرفت اما به دلیل مقررات دست وپاگیراداری ومشکلات بوروکراتیک، سازمان نوسازی مدارس قادر به جذب این بودجه وساخت وساز وتعمیر مدارس در مقیاس وسیع نیست.
نیروی انسانی
حدود 40 در صد کارکنان دولت در وزارت اموزش وپرورش به کار اشتغال دارند. مجموع شاغلان این وزارتخانه حدود2/1 میلیون نفر است. تقریبا 700هزار نفر از این تعداد در کلاس های درس به عنوان اموزگار ، دبیر،هنراموز به تدریس مشغولند و400هزارنفر به عنوان کادر اداری مدرسه(مدیر، معاون،دفتردار،سرایدار، متصدی ازمایشگاه وکارگاه، کتابدار ) و کارمند اداری در مناطق وسازمانها وستاد وزارتخانه کار می کنند.بسیاری از کارکنان اداری دارای رسته اموزشی هستند و اشتغال کارکنان اموزشی در مشاغل اداری وبالعکس به سهولت امکانپذیر است ونیاز به تغییر رسته ندارد. با امارهای ارائه شده باید با احتیاط برخورد کرد وتناقض های موجود در انها را به عنوان بخشی از نارسایی سیستم پذیرفت.
حدود 332 هزار نفر از کارکنان آموزش و پرورش در مدارس ابتدایی به کار مشغولند، 80 درصد آنها به عنوان معلم یا مدیر- معلم در کلاس درس به تدریس می-پردازند. 45 درصد معلمان دوره ابتدایی مرد و 55 درصد زن هستند. مدرک تحصیلی کارکنان دوره ابتدایی به شرح زیر است: 48 درصد دیپلم، 32 درصد فوق دیپلم، 19 درصد لیسانس و یک درصد کمتر از دیپلم. حدود 255 هزار نفر از کل کارمندان رسمی و پیمانی آموزش و پرورش در مدارس راهنمایی خدمت می¬کنند. از این تعداد 183 هزار نفر (67%) به کار تدریس مشغولند و بقیه در مشاغلی از قبیل مدیریت، معاونت، کارهای اداری و دفتری، نظارتی و کیفیت بخشی به کار اشتغال دارند. از لحاظ تحصیلات 40 درصد معلمان راهنمایی دارای مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر، 53 درصد فوق¬دیپلم و 7 درصد دیپلم هستند. در مقطع متوسطه و پیش¬دانشگاهی 300.000 نفر مشغول به کارند که 61 درصد به عنوان دبیر یا هنرآموز در کار تدریس فعالیت دارند و بقیه با عناوینی مانند رئیس ، معاون، متصدی آزمایشگاه و کارگاه، دفتردار، مربی پرورشی و غیره مشغول به خدمت هستند. 81 درصد کارکنان این مقطع دارای مدرک تحصیلی لیسانس و بالاترند. کارمندان متوسطه، 54 درصد مرد و 46 درصد زن هستند.نگاهی به این امار نشان می دهد که جداسازی جنسیتی دانش اموزان در کلیه مقاطع تحصیلی فرصت اشتغال قابل توجهی برای بیش از 500 هزار تن از دختران وزنان فراهم اورده است به گونه ای که بزرگترین گروه شغلی همگن در میان زنان،کارکنان اموزش وپرورش هستند.
نکته دیگر پایین بودن امار دانش اموختگان درمیان معلمان مدارس ابتدایی وراهنمایی است .گسترش اموزش های ضمن خدمت فرهنگیان وحرفه ای کردن ان و ارتباط فعال بین اموزش وپرورش و مراکز اموزش عالی دولتی وایجاد انگیزه های معنوی ومادی در میان معلمان برای ارتقای سطح تحصیلات خود از جمله عوامل ارتقای کیفی نیروهای شاغل در این وزارتخانه است. در مراکز تربیت معلم نیز که دانشجویان پس از دو سال تحصیل مدرک تحصیلی فوق¬دیپلم دریافت می¬کنند، حدود 3000 نفر به عنوان مدرس مشغول به کار هستند. تعداد کارکنان حوزه ستادی حدود 50000 نفر وتعداد معلمان حق التدریس بین 50 تا 100 هزار نفر در نوسان ا ست. در دوره مرتضی حاجی وزیر اسبق آموزش و پرورش تلاش هایی برای کاهش نیروهای ستادی با حذف حدود 300 پست سازمانی صورت گرفت . نزدیک به 20 هزار نفر از اموزگاران دربیش از 20 هزار واحد امادگی (پیش دبستانی) که مخصوص کودکان 6 ساله است به کار مشغولند.17 هزار تن از کارکنان رسمی وپیمانی وزارت در1350 اموزشگاه استثنایی ، اموزش کودکان معلول را بر عهده دارند. در سال های اخیر اموزش وپرورش بخشی از نیاز انسانی خود را از طریق شرکت های خدماتی تامین می کند. درحال حاضر حدود 46 هزار نیروی خدماتی در قالب این شرکت ها در اموزش وپرورش مشغول کار هستند.
فهرست مشکلات
الف- کسری بودجه: بودجه جاری وزارت آموزش و پرورش که93 تا 95 درصد آن را هزینه¬های پرسنلی تشکیل می¬دهد، از سال 1383 تاکنون دو برابر شده است، اما کارکنان آموزش و پرورش همچنان از تبعیض در پرداخت حقوق نسبت به سایر کارکنان دولت رنج می¬برند و حقوق دریافتی آنها هیچ تناسبی با هزینه¬های واقعی زندگیشان ندارد. مشکلات معیشتی معلمان همه جنبه های اموزش وپرورش را تحت تاثیر قرار داده است . به گونه ای که گفتمان غالب در این حوزه بحث معیشت است ونه فرهنگ.
جمعیت جوان متولد دهة شصت از آموزش و پرورش گذر کرده¬اند. در سال 1378 تعداد دانش¬آموزان به رقم 5/18 میلیون نفر رسید و از آن به بعد سیر نزولی جمعیت دانش-آموزی آغاز شد و در سال تحصیلی 85-86 رقم واقعی دانش¬آموزان به حدود 15 میلیون نفر رسیده است، اما برخلاف پیش¬ بینی¬ها با کاهش تعداد دانش اموزان مشکلات مدارس از جمله کمبود فضا های اموزشی حل نشد.
کسری بودجه جاری آموزش و پرورش در ده سال گذشته به صورت پدیده¬ای مزمن درآمده است. چندان که وزارتخانه برای پرداخت حقوق معلمان در سه ماهه پایانی سال همیشه با کمبود بودجه مواجه می¬شود. هر سال بخشی از مطالبات قانونی معلمان به دلیل کمبود پول به سال بعد و حتی سال¬های بعد به عنوان دیون منتقل می¬شود، به طوری که یکی از وعده های همیشگی پرداخت مطالبات معوقه معلمان است.کسری بودجه اموزش وپرورش در سال جاری 2600 میلیارد تومان است که به گفته سرپرست این وزارتخانه دولت 1100 میلیارد تومان ان را پرداخت می کند. بخشی از این کسری هزینه های حقوق ومزایای پرسنلی است وبخش دیگر ان سرانه دانش اموزی است که صرف امور جاری مدارس می شود. مدیران مدارس در تنگنای عجیبی گرفتار شده اند از یکسو دولت با تبلیغات فراوان وصدور بخشنامه اولیا را از پرداخت وجه به مدرسه منع کرده وازسوی دیگر دولت سرانه دانش اموزی را پرداخت نمی کند .
ب - نابسامانی نیروی انسانی : در حالی که آموزش و پرورش در برخی مناطق و استان¬های محروم با کمبود دبیر مواجه است، در شهرهای بزرگ حدود 100 هزار معلم مازاد وجود دارد. از طرفی وزارتخانه مجبور است از معلمان حق¬التدریسی برای رفع نیازهای خود در مناطق محروم ونیازمند وحتی در مناطق برخوردار برای بالانس نیرو استفاده کند. بین 100تا50 هزار معلم حق¬التدریسی در مدارس مشغول به کار هستند.البته امار رسمی 53 هزار نفررا نشان می دهد اما مدیران مدارس با استفاده از اعتباراتی که در اختیار دارند کمبود کادر اموزشی واداری خود را از طریق به کار گیری نیروهای حق التدریس وقرار دادی بدون مجوز رسمی اداری تامین می کنند.
آموزش و پرورش از کمبود معلمان آموزش دیده نیز رنج می¬برد. در گزینش معلمان شایستگی¬های حرفه¬ای کمتر مورد توجه قرار می¬گیرد. شیوه عمل هسته های گزینش براحراز صلاحیت های عقیدتی و وفاداری سیاسی معلمان به نظام متمرکز است. آموزش¬های ضمن خدمت معلمان ضعیف و ناکارآمد است. در این دوره¬ها به افزایش مهارت معلمان، به روز شدن دانش آنها و اصلاح و نوسازی روش¬های تربیتی و اموزشی توجهی نمی¬شود ومعلمان نیز به این دوره ها صرفا به عنوان راهی برای کسب امتیاز لازم برای ارتقای گروه شغلی نگاه می کنند.
هم¬چنین میان رشته تحصیلی بسیاری از دبیران و مواد درسی¬ای که تدریس می¬کنند ناهماهنگی وجود دارد.چه بسا لیسانس ادبیات که فیزیک تدریس می کند ویا لیسانس مدیریت که سالها ریاضی تدریس کرده است .داشتن معلومات عمیق وتخصصی در رشته تدریس می تواند شگفتی واحترام دانش اموزان را بر انگیزد اما کاربرد چندانی در برنامه های اموزشی مدرسه ندارد.
نکته با اهمیت شیوه کلاسداری معلم وتسلط بر تمرین ها وسئوالهای کتاب مرجع درسی است هر گونه بحث اضافی باعث عقب افتادن درسی بچه ها می شود.به این ترتیب دانش معلمان با گذشت زمان در چهارچوب کتاب درسی خلاصه ومحدود می¬شود.مدارس دولتی به نحو حیرت¬آوری از علوم روز و شیوه¬های جدید تدریس عقب افتاده¬اند.
ج- اموزش بدون تجهیزات : ارائه درس در کلاس و در زنگ¬های 85 تا 90 دقیقه¬ای که دو ساعت تدریس محسوب می¬شود از سوی معلم به صورت سخنرانی و در دروسی مانند ریاضی، فیزیک و شیمی سخنرانی توام با نوشتن مطالبی بر تخته سیاه انجام می شود. دانش¬آموزان در ردیف¬های منظم روی نیمکت¬های چوبی که عرض آنها 25 سانتی¬متر است در وضعیتی ناراحت و متراکم می نشینند و چشم به معلم و تخته سیاه می دوزند. آهنگ صدای معلم بعد ازحدود 15 دقیقه برای دانش¬آموزان تکراری وآزار دهنده می¬شود، ذهن اکثر بچه ها در یک واکنش دفاعی قفل می کند. عده¬ای مشغول شیطنت و بازی می¬شوند. عده¬ای به خواب می¬روند. چند نفری هم از روی ادب یا ترس ساکت و آرام به معلم و تخته چشم دوخته¬اند، امّا روحشان از کلاس درس پرواز کرده است.بخش مهمی از وقت معلم صرف ساکت کردن کلاس وایجاد نظم می شود. انگیزه اکثر دانش¬آموزان از انجام دادن تکالیف درسی ترس از تنبیه، امتحان و نمره است. آن که حافظه¬ای قوی¬تر داردموفق¬تر نیز هست. دانش¬آموز موفق کسی است که مطالب کتاب¬های درسی را مو به مو در حافظه خود جای دهد. و روز امتحان این مطالب را برروی ورقه امتحانی پیاده و نمره 18 تا 20 کسب کند.
تناسب شگفت¬انگیزی بین معلم، کتاب درسی، برنامه¬های آموزشی و شیوه¬های مدیریت وجود دارد. دانش¬آموزان خود را با این سیستم تطبیق می¬دهند. حتی کالبد فیزیکی مدرسه هم با اجزاءوروابط انسانی آن در تناسب است. محصول این مجموعه هماهنگ بعد از 12 سال تدریس و تحصیل، فارغ¬التحصیلی است که در بهترین حالت مغزی انباشته از فرمول، تعاریف و معلومات پراکنده و غیرمرتبط دارد و به لحاظ روانی انسانی است درگیر تناقضات روحی وروانی واجتماعی.
د- سرانه ای که به مدرسه نمی رسد : سهم آموزش و پرورش ما از تولید ناخالص ملّی یک درصد از متوسط جهانی پایین¬تر است (5/3 درصد) امّا همین بودجه کم نیز در سیستم ناکارآمد دولتی به درستی مصرف نمیشود.
بر اساس بودجه جاری آموزش و پرورش در سال 85 (مصوب و متمم)، دولت در سال تحصیلی 86-85 برای هر دانش¬آموز 600 هزار تومان هزینه کرده است و این رقم در سال تحصیلی 87- 86 با احتساب مبالغ کسری بودجه افزون بر 800هزار تومان خواهد بود. امّا این سرانه فقط روی کاغذ وجود دارد به مدرسه نمی¬رسد. بر اساس محاسبه¬ای که توسط کارشناسان مستقل انجام شده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 63
آموزش و پرورش ایران
در کشور ما ایران، فراگیرترین نهادی که به امر آموزش و تربیت نیروی انسانی میپردازد، وزارت آموزش و پرورش است که نزدیک به یکچهارم جمعیت ایران را تحت پوشش خود قرار داده است.هفته گذشته سال تحصیلی 85- 86، برای حدود 15 میلیون دانشآموز مقاطع مختلف، 6 میلیون نفر در مقطع ابتدایی، 4 میلیون و 300هزار نفر در مقطع راهنمایی تحصیلی و 4 میلیون و 600 هزار نفر در مقطع متوسطه و پیشدانشگاهی، در کنار1میلیون و , هزار 180معلم آغاز شد. که بر اساس اعلام خبرگزاری ایلنا در 48 هزار مدرسه و 455 هزار کلاس درسی به امر تحصیل اشتغال دارند.
از میان 15 میلیون دانشآموزکشور، یک میلیون و 200هزار نفر اختصاص به نوآموزانی دارد که نخستین سال تحصیلی خود را امسال آغاز کردند.ر قرن 21 ، در نظام ولایت فقیه، یک چهارم از جوانترین مقطع سنی جمعیت ایران ، در شرایطی به امر تحصیل مشغول است که تصور آن نیز برای انسان مشکل و موجبات حیرت است.مشکلات کیفی آموزش در ایران ، در کنار کمبودهایی کمی، از قبیل وجود 32هزار مدرسه تخریبی و خطرآفرین و26هزار و 610 مدرسه غیرمقاوم و هزینه های آموزشی و شهریه های سر سام آور و نیز وجود نابسامانیهای از قبیل اعتیاد، مواد دخانی ، مسائل جنسی ، خشونت ، فقر و سوء تغذیه و ...از جمله آسیبهایی است که جوانترین قشر جامعه ما در معرض آن قرار دارند.نگارنده در طی 3 مقاله ، 2 بخش را به کمبودهای کمی آموزش و پرورش کشور اختصاص و در بخش سوم به بررسی مشکلات کیفی آموزش در ایران در پرتو کمبودهای کمی آن میپردازم. بودجه آموزش و پرورش ایراندر بخش آموزش و پرورش که در هر کشورى کلید توسعه پایدار و مبناى رشد و پیشرفت جامعه است، ملاحظه مى شود که در ایران همواره به دلیل کثرت نیروى انسانى و گستره وسیع دامنه عملیات آن ، بودجه آموزش و پرورش با کسری مواجه است . در سال ۸۴ آخرین سال حکومت خاتمی این وزارت خانه با کسرى شدید ۳۳۰۰ میلیارد تومانى مواجه بود و بودجه سال 85 با وجود افزایش تعداد دانش آموزان و بالتبع افزایش نیازها تنها 1700 میلیارد تومان از کسری 3300 تومان را تامین کرده است. بنابراین هنوز وزارت آموزش و پرورش با کسری بودجه روبرو است. شایان توجه است درحالی که بودجه وزارت آموزش و پرورش در امسال تنها 15 درصد افزایش داشته است ، بودجه برخی نهادهای مذهبی تا 200 درصد افزایش یافته است!محمدرضا محدث معاون از برنامهریزی و توسعه مدیریت وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد: طی سالهای ۱۳۷۰تا ۱۳۷۴این وزارتخانه از لحاظ اعتباری دوران رکود را گذارند و بدترین دوران سال ۱۳۸۳بود که سهم این وزارت آموزش و پرورشاز تولید ناخالص ملی به ۲/۵ درصد رسید. اکنون سهم این وزارتخانه از تولید ناخالص ملی از به 3 درصد ارتقاء یافته است و محمود رشیدی "وزیر" آموزش و پرورش نیز اعلام کرد که بودجه سال 85 آموزش و پرورش را قریب به 6 هزار و 100 میلیارد تومان اعلام کرد. برای اینکه وضعیت نابسامان آموزش و پرورش کشور مشخص گردد لازم است خاطر نشان خوانندگان محترم سازم که در سال 59 در دوران اولین حکومت منتخب و آزاد ملت که برنامه عدم وابستگی به فروش نفت و کاستن از حجم آن را به اجرا در آورده بود و کشور دچار جنگ نیز میبود و خرانه کشور همچون سال 85 ، از اضافه درآمدهای میلیاردی از قبل قیمت 70 دلاری هر بشکه نفت برخوردار نبود، سهم آموزش و پرورش را از تولید ناخالص ملی صرفا بعلت اهمیتی که حکومت وقت برای رشدکیفی نیروی انسانی قائل بود، 4.3 درصد قرار داده بود. کمبودهای کمی در مدارس کنونی زمانی بخوبی آشکار میگردند که بدانیم برای رییس سازمان آموزش و پرورش آذربایجان شرقی در مصاحبه با ایرنا " متوسط سرانه دانش - آموزی برای مقاطع سهگانه تحصیلی دراین استان را ۱۱۰هزار ریال ذکر میکند ومی افزاید که این رقم برای حمل یک بشکه نفت در زمستان به مدارس روستایی آذربایجانشرقی هم کافی نیست!و مجموع ۸۰میلیارد ریال سرانه دانشآموزی این استان در بین ۷۵۰هزار دانشآموز مشغول به تحصیل این استان تقسیم میگردد ."دراین میان در مقام مقایسه در سال 84، در دوره خاتمی بودجه دبیرخانه مرکزی ائمه جمعه را به میزان 100 میلیارد ریال افزایش داد و میزان بودجه نهادهاى مذهبى در بودجه سال 85 در دوره احمدی نژاد به طور متوسط "صد در صد" افزایش یافته است! کلاسها ی مخروبه و آموزشگاه هاو فاصله 50 درصدی تا حد مطلوبمدیرکل دفتر پاسخگویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش" از حضور 15 میلیون دانش آموز و حدود یک میلیون نفر جمعیت فرهنگی در 596 هزار و 370 کلاس درس در مدارس سراسر کشور خبر داد. تعداد آموزشگاه های سراسر کشور را 85 هزارو 455باب مدرسه اعلام کرد و گفت: این تعداد مدرسه در محاسبات آموزش و پرورش و با در نظر گرفتن شیفت های آموزشی 150هزار نوبت آموزشگاهی محسوب می شود و برای رسیدن به حد مطلوب آموزشی با کمبود 50 درصدی آموزشگاه روبرو هستیم. سال تحصیلی 85-86 درحالی آغاز میشود که 26هزار و 610 مدرسه غیرمقاوم، 32هزار مدرسه تخریبی و خطرآفرین و 5 هزار مدرسه در کل کشور استیجاری هستند."درواقع از مجموع 15 میلیون جمعیت دانش آموزی ایران تعداد 9 میلیون و 200 هزار نفرشان از آموزش مناسب برخوردار نیستند و در مدارس دونوبته تحصیل میکنند. برای حذف تمام مدارس دو نوبتی، 210 هزار میلیارد ریال اعتبار مورد نیاز است که تاکنون هیچ اعتباری به آن اختصاص نیافته است. مطابق اظهار نظر معاون سازمان نوسازی،توسعه و تجهیز مدارس، در حال حاضر 152 هزار و 484 کلاس در کشور در شرایط 2 نوبته قرار دارند. 300 میلیارد تومان تعهد خیرین مدرسهساز امسال نیز همانند سالهای تحصیلی گذشته سهم بزرگ و تاثیرگذار خود را در تحویل مدارس ایفا کرده اند. 30 درصد مدارس احداثی کشور توسط خیرین بنا شده است.