لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 60
مقدمه:
با وجود گذشت بیش از یک قرن از پرورش شترمرغ اهلی در مزارع افریقای جنوبی، اطلاعات علمی کمی در خصوص تغذیه شترمرغ وجود دارد و نیازهای غذایی این پرنده به طور دقیق برآورد نشده است. نتها در چندساله اخیر برخی از تحقیقات اولیه در اسرائیل و افریقای جنوبی در این زمینه انجام شده اشت. هنوز جنبه های زیادی مورد تحقیق قرار نگرفته و اطلاعات گردآوری شده در این بخش بیشتر مربوط به تجربیات پرورش دهندگان شترمرغ در افریقای جنوبی است.
شترمرغ بطور کامل علفخوار نبوده و در حیات وحش قسمتی از غذای آنان را حشرات، پستانداران کوچک، مارمولک و گاهی تخم پرندگان تشکیل می دهد. اگرچه شترمرغ ها علف می خورند ولی غذای مورد علاقه آنان را برگ گیاهان دولپه ای و نیز دانه آنها تشکیل می دهد.
شترمرغ بر اساس عادت طبیعی در مراتع فقیر زندگی کرده و می تواند در این شرایط غذای کافی برای خود تهیه نماید، جائیکه گاو و حتی گوسفند قادر به زندگی نیستند.
مانند سایر دامها هزینه غذا یکی از عمده ترین مخارج پرورش شترمرغ را تشکیل می دهد. با استفاده از قابلیت شترمرغ در مصرف غذای فقیر و متنوع می توان تا حد زیادی از هزینه های پرورش کاست.
1- فیزیولوژی گوارش:
مطالعات معدود انجام شده برروی شترمرغها نشان می دهد که آنها قادرند الیاف خام را بهتر از سایر طیور هضم نمایند. در این زمینه فیزیولوژی گوارش شترمرغ را می توان با خرگوش و اسب مقایسه کرد. Angle دریافت که هضم الیاف دیواره سلولی (NDF) که تا میزان 5 تا 6 درصد توسط طیور قابل هضم است، در جیره جوجه های شترمرغ می تواند از سن 3 هفتگی مورد استفاده قرار گیرد. توانایی هضم NDF شامل درصدی از فیبر موجود در غذا (سلولز، همی سلولز و لیگنین) است که پتانسیل هضم شدن را دارد. در شترمرغهای در حال رشد، در خلال 10 هفته اول این توانایی بصورت خطی تا میزان 51 درصد افزایش یافته و در مورد شترمرغهای کاملاً رشد کرده بالغ بر 60 درصد می گردد. چنین قدرت بالای هضم غذاهای فیبری را در گله های حیوانات نشخوارکننده می توان یافت.
غذاهای فیبری توسط شترمرغ از مری به پیش معده (معده غده ای) می رود و عملیات اولیه هضم شیمیایی بوسیله شیره معدی انجام می شود. سپس غذا از یک منفذ بزرگ وارد معدة ماهیچه ای بنام سنگدان می شود. دیوارة ماهیچه ای ضخیم سنگدان به همراه سنگریزه های خشن موجب تقسیم مکانیکی غذا به قطعات کوچکتر می گردد.
سپس غذا وارد رودة کوچک شده و با اضافه شدن ترشحات روده ای بخصوص از لوزالمعده، مواد مغذی جذب می شوند. فعالیتهای تخمیری که توسط باکتریها در روده کور و بزرگ انجام می شود شترمرغ را قادر می نماید که از مقادیر زیاد فیبر در غذا استفاده نماید. احتباس طولانی غذا در حدود 40 ساعت در دستگاه گوارش برای فلور باکتریایی بیهوازی زمان کافی فراهم می آورد تا روز غذا اثر نموده و منجر به شکستن سلولز و همی سلولز گردد. در این فرآیند اسیدهای چرب فرار نظیر اسید استیک، اسید پروپیونیک و اسید بوتیریک تولید شده که توسط دیواره معده جذب شده و انرژی لازم را برای پرنده مهیا می سازد.
طی آزمایشهای Swart دریافت که شترمرغهای در حال رشد می توانند تا 76 درصد از انرژی متابولیسمی مورد نیاز خود را از شکستن سلولز بدستآورند. باید توجه داشت که افزایش میزان الیاف خام در جیره ممکن است کاهش جذب سایر ترکیبات سهل الهضم جیره شود.
ارتباط رشد با مصرف غذا:
رشد و افزایش وزن زنده شترمرغ بستگی اساسی به نحوه تغذیه و مدیریت دارد. تغذیه شترمرغهای پرواری با غذای کنسانتره باعث رشد بسیار سریع از سن یک تا چهار ماهگی می گردد و لی ممکن است دفرمه شدن پا خصوصاً مفاصل را به دنبال داشته باشد. در اینگونه موارد توسعه استخوانهای پا با افزایش سریع وزن شترمرغ همخوانی ندارد.
نتایج یک مطالعة اخیر در افریقای جنوبی نشانگر آن است که شترمرغ مناطق مختلف، تفاوتهایی را در افزایش وزن نشان می دهد. در این مطالعه شترمرغهای ادشورن افریقای جنوبی، نامیبیا و زیمباوه با یکدیگر مقایسه گردیدند. شترمرغهای ادشورن افریقا دیرتر از بقیه به حداکثر وزن بدن و نیز حداکثر افزایش وزن روزانه رسیدند، ولی هیچگونه تفاوت معنی داری در وزن پرنده بالغ بین شترمرغهای نواحی مختلف وجود نداشت.
غذای مصرفی شترمرغ بستگی به وزن پرنده و میزان انرژی موجود در جیره دارد. معمولاً پرندگان تا زمانیکه از لحاظ انرژی نیازشان رفع نگردد از خوردن دست نمی کشند. در صورت تغذیه آزاد با جیرة متراکم (کنسانتره) میزان غذای روزانه دوره رشد 3 تا 4 درصد وزن بدن می باشد و تنها در پایان دوره رشد این مقدار کاهش یافته و به 2 تا 5/2 درصد می رسد. جدول (1) متوسط غذای مصرفی روزانه شترمرغها را در دوران مختلف زندگی نشان می دهد.
ضریب تبدیل غذایی در جوجه ها 4/1 تا 6/1 است و در شترمرغهای جوان 4 تا 6 ماه این نسبت 4 تا 6 و در پایان دوره رشد به 10 افزایش پیدا می کند.
2- میزان احتیاجات به مواد مغذی:
همانند سایر حیوانات شترمرغها هم جهت رشد، نگهداری و تولید مثل نیاز به آب، کربوهیدرات، پروتئین، چربی و ویتامینی ها دارند.
انرژی از شکستن کربوهیدراتهای موجود در غذاهای حاوی مواد قندی، نشاسته، چربی، پروتئین و الیاف خام (سلولز و همی سلولز) بدست می آید. انرژی قابل استفاده حاصل از غذا انرژی قابل سوخت و ساز (ME) نامیده می شود که شامل اختلاف انرژی غذا و انرژی دفع شده از طریق مدفوع و ادرار و گاز بوده و با واحد مگاژول بر کیلوگرم (MJ/Kg) محاسبه می گردد. در گونه های مختلف حیوانات دستگاه گوارش متفاوت بوده و ضریب تبدیل غذایی برای هر ماده غذایی با دیگری فرق می کند. بنابراین میزان ME در هر حیوان و بریا هر غذا متفاوت خواهد بود.
چنین اطلاعاتی هنوز برای شترمرغ در دسترس نیست. لذا از جداول موجود طیور و خوک استفاده می گردد که البته ارزش انرژی متابولیسمی در این جدول بدون احتساب الیاف خامی که شترمرغ می تواند استفاده نماید درنظر گرفته شده است.
پروتئین از اسیدهای آمینه تشکیل شده است. اسیدهای آمینه از ترکیبات اولیه هر سلول بوده و در تعداد زیادی از فرآیندهای متابولیکی بدن شرکت می نماید. لذا پروتئین موجود در غذا یکی از مهمترین عوامل رشد و تولید مثل هر موجود زنده محسوب می گردد. شترمرغ در دروان فیزیولوژیکی مختلف شامل رشد، نگهداری و تولید مثل نیاز متفاوت به پروتئین در یک جیره غذایی دارد. درصد پروتئین در یک جیره بصورت درصد پروتئین خام مطرح می گردد. در هنگام تغذیه حیوانات با مواد پروتئینی بایستی هم میزان پروتئین جیره و هم ارزش غذایی آن مد نظر قرار گیرد. این امر بستگی به ترکیب اسیدهای آمینه پروتئین دارد. کیفیت یک پروتئین بوسیله محتویات کلی و نیز میزان اسیدهای آمینه ضروری آن تعیین می شود. پروتئین با منشاء جیوانی فاقد ارزش غذایی زیادی است.
تنها نشخوارکنندگان قادرند که اسیدهای آمینه ضروری را توسط میکروارگانیسم ها در شکمبه بسازند. بدین ترتیب این حیوانات به اسیدهای آمینه ضروری در جیره وابستگی ندارند. این که میکروارگانیسم ها در دستگاه گوارش شترمرغ، تنها در سکوم و روده بزرگ وجود دارند، در این قسمت انتهایی دستگاه گوارش، جذب اسیدهای آمینة حاصل از متابولیسم میکروبی به مدت زیاد میسر نبوده و اسیدهای آمینه به همراه مدفوع دفع می گردند. درنتیجه تأمین اسیدهای آمینه ضروری مانند لیزین، متیونین، سیستین، تریپتوفان، ایزولوسین و آرژینین در جیره شتر مرغ مهم است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
دانشگاه آزاد اسلامی
(واحدتنکابن)
گزارش کارورزی
موضوع:
سیکل پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان
استاد راهنما:
جناب آقای دکتر قمی
تهیه وتنظیم:
حمید عبدالهی
ترم:پنجم
سال 1385
مکان: کرج –منطقه حصار-خط 2-ه سرجوب –بن بست 20متری
فهرست مطالب
عنوان
فصل اول
تورگردان احاصه ای
فصل دوم: خصوصیات منطقه
مقدمه
آدرس وموقعیت آب ماهی سرا
منبع تامین کننده آب ماهی سرا
محل تامین غذا وتخم ماهی
ظرفیت تولید استخر
فصل سوم: زیست شناسی ماهی قزل آلا
1-2 زیستگاه قزل آلای رنگین کمان
2-2 مهاجرت تخم ریزی وتولید مثل
3-2 نیازمندی های محیطی ماهی قزل آلا
فصل سوم: کار در استخر
1-3 شتسشوی استخرها
2-3 ضد عفونی کردن استخرها
3-3 تمیز کردن توری ها
4-3 تامین آب حوضچه های هنگام کمبود آب و تامین اکسیژن
5-3 غذادهی به ماهی ها
6-3 رقم بندی ماهی ها
7-3 احتیاجات غذایی ماهی قزل آلا رنگین کمان
8-3 ارتقاء آبگیری کانالها وسرعت جریان آب در کانالها
9-3 زمان رهاسازی بچه ماهی ها
10-3 بیماریهای ماهیان
11-3 غذای ماهیان
12-3 منابع
تورگردان احاطه ای (پره)
این تور شامل دو بال ویک کیسه است طناب بالایی دارای مشاورهای پلاستیکی یا چوبی وطناب پایینی تور دارای وزنه های سربی است که باعث متعادل بون تور در آب می شود.
وسعت منطقه ای که عملیات (منطقه کیاکلا) در آنجا صورت می گیرد حدود 2 کیلومتر است طول تور مورد استفاده دد صید پره 2200 متر است وعرض تور مورد نظر 28 متر است تور معمولا یک سرش در ساحل قرار گرفته وبدنه تور همزمان با دورشدن قایق از ساحل کم کم به آب ریخته میشود وپس از یک گردش دایره ای ومحاصره گله ماهی سردیگر تور به ساحل آورده می شود. صید پره در این مکان حدود 5 بار در روز انجام می گیرد صید پره برای ماهی هایی به کار می رود که به صورت گله ای حرکت می کنند وماهی ها توسط تور محاصره شده تراکتور به ساحل آورده می شود عمل کشیدن تور به ساحل توسط دودستگاه تراکتور در جناین تور انجام میشود طنابهای تور توسط وینچ به ساحل کشیده می شوند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
جامعه شناسی در آموزش و پرورش
جامعه پذیری انسان
برای شناخت چگونه گی جامعه پذیری انسان از لحظه یی که چون دیگر موجودات به صورت ساده زنده گی میکرده تا انسان متمدن امروزی، ابتدا باید به علت جدایی انسان از محیط طبیعی اشاره کرد و گفت انسان برای رفع نیازهای دیگر خود از آن محیط بیرون آمد و زنده گی جمعی را در غارها، کوهها و سپس دشتها و مراتع شروع کرد. چون انسان قادر نبود مانند دیگر حیوانها به راحتی از محصولها به طور طبیعی تغذیه کند، به همین دلیل چنان محیطی برای ادامهء حیاتش محیط مساعد و مناسبی نبود. از طرف دیگر قدرت سازگاری انسان با محیط طبیعی در حد دیگر حیوانها نبود به همین دلیل برای رهایی از این ناسازگاریها و نارساییهای غذایی به زنده گی جمعی در کوهها و دشتها راه یافت.
انسانهای اولیه ابزاری نداشتند چون تولید را نمیشناختند هم چنین تکلم، شرم و حیا، اخلاق و علم هم نداشتند چون برای آن گونه زنده گی به این پدیده های اجتماعی نیازی نداشتند. در حقیقت شیوهء زنده گی او در آغاز بسیار ساده و ابتدایی بود و اندیشه و تفکر او را از موجودات دیگر متمایز نمود و همین امر موجب شد با شیوهء زنده گی از حالت ابتدایی و ساده زیستن به تنوع و پیچیده گی بیشتری مبدل گردد.
تغییر محیط زنده گی در دگرگونی رفتار و کردار به انسان کمک زیادی کرده است چون یکی از خصوصیتهای ویژهء انسان داشتن قدرت سازگاری با محیط طبیعی و بعد محیط اجتماعی و پرورشی اوست. به همین دلیل است که مردم جهان قادر اند در شرایط جغرافیایی کاملاً متفاوت زنده گی کنند مثلاً انسان قطبزی بعد از مدتی قادر خواهد بود در منطقهء استوایی هم زنده گی نماید. خصوصیت سازگاری با محیط طبیعی از یک طرف و امکان سازش با محیط اجتماعی از طرف دیگر به انسان کمک کرد که نی تنها خود را با شرایط محیط جدید یعنی غار سازگار نماید بل که نیاز وادارش کرد تا برای شکار به ابداع وسایل و ابزار سنگی بپردازد و بتواند از آن ها در کشتن حیوانها استفاده نماید. مشکل شکار حیوانها او را به همکاری و کمک گرفتن از همنوع وادار کرد و برای این همکاری وسیله یی برای ارتباط مورد نیاز بود و به همین دلیل انسان اولیه ابتدا زبان حرکتی را برای خود ابداع کرد و بعد به ابداع زبان تصویری و سپس به زبان تک صوتی و بعد به چندصوتی پرداخت. تحول و رشد زنده گی اجتماعی انسان طی ملیونها سال صورت پذیرفت و هنوز هم انسان در راه تحول و رشد بیشتر در حرکت است چون پیشرفت، ضرورت اجتماعی و قانون زنده گیست و برای دوام اجتماع امری اجتناب ناپذیر و ضروریست. در مورد چگونه گی جامعه پذیری انسان از لحاظ خصوصیتهای ارثی و یا اجتماعی بین محققان اتفاق نظر نیست برخی آن را ناشی از عوامل طبیعی و عده یی دیگر آن را ناشی از عوامل اجتماعی میدانند.
اگر به قوانین تحول و رشد جامعه و چگونه گی پرورش اجتماعی انسان خوب توجه کنیم خواهیم دید که در انسان دو جنبهء کاملاً متفاوت قابل مطالعه است. یکی، خصوصیتهای جسمی و بدنی انسان؛ دیگر، خصوصیتهای اجتماعی او.
تردیدی نیست که تمام خصوصیتهای جسمی انسان از عوامل محیط طبیعی و خصوصیتهای ارثی او ناشی میشود، چون میبینیم که فرزندان از لحاظ شکل ظاهری مثلاً رنگ پوست و مو و مردمک چشم و یا اندازهء قد به والدین شان شباهت دارند در حالی که از لحاظ خصوصیتهای رفتاری و اجتماعی شباهت چندانی ندارند و به همین دلیل است که میگوییم چگونه گی رفتار کودک به شرایط پرورشی و چگونه گی محیط اجتماعی او بسته گی دارد و حتی باید قبول کرد که مشابهت رفتار کودکان با دوستان، همسالان و همبازیهاشان خیلی بیشتر از مشابهت رفتار آنان با والدین شان است. یعنی باید پذیرفت که انسان از لحاظ زیستی مخلق محیط طبیعی و از لحاظ اجتماعی پروردهء شرایط محیط اجتماعی خود میباشد. بهترین دلیلش هم این است که هر قومی خصوصیتهای رفتاری خاص خود را دارد که وسیلهء شناخت آن قوم از دیگر اقوام است. مثلا رفتار انگلیسی خونسرد و مقرراتی و یا ایتالیایی بذله گو و بی قید و بند از یک دیگر متفاوت و قابل شناخت است. برای شناخت چگونه گی جامعه پذیری انسان بهتر است ابتدا به تأثیر عوامل طبیعی و بعد اجتماعی در خصوصیتها، رفتار و کردار انسان اشاره نمود.
تأثیر عوامل طبیعی و ارثی در جامعه پذیری،
قبلاً توضیح دادیم که انسان طی ملیونها سال تغییرهای بیولوژیکی، فرهنگی و اجتماعی یافته تا به صورت انسان امروزی درآمده است. در این جا این سوال مطرح است که آیا خصوصیتهای خلقی و رفتاری والدین هم به صورت خصوصیتهای ارثی قابل انتقال است یا تحت تأثیر عوامل اجتماعی دیگری قرار میگیرد؟ انتقال خصوصیتهای جسمی و ظاهری انسان از طریق توارث به صورت کامل صورت میپذیرد البته اگر انتقال به صورت ژن بارز باشد نی مستور (1) در این صورت شکل ظاهری بدن ما به والدین مان شباهت پیدا خواهد کرد، در حالی که رفتار اجتماعی ما به شرایط فرهنگی، پرورشی و اجتماعی بسته گی دارد و در انسان ابتدایی و ناآگاه تا حدودی به غرایز آن ها مربوط میشده، هرقدر از گذشته به عصر حاضر نزدیکتر شویم تفاوت در رفتار و معیارهای ارزش والدین و فرزندان بیشتر میشود چون مسؤولیت آموزش و پرورش به مؤسسه هایی غیر از خانواده سپرده میشود، در حالی که در گذشته خصوصیتهای پرورشی انسان در خانواده شکل میگرفت و انجام میپذیرفت. شباهت رفتار والدین و فرزندان به نسبت و میزان ارتباط و تماس مستقیم آن ها بسته گی دارد. چون در عصر حاضر تماس بین آن ها بعد از پنجساله گی کمتر است شباهت رفتاری آن ها نیز کمتر خواهد بود. بعضی غریزه را در نوع رفتار انسان مؤثر دانسته اند و گفته اند، غریزه عامل یا میکانیزم ثابت و تغییرناپذیریست که در زنده گی اجتماعی انسان و حیوانهایی چون زنبورعسل، مورچه گان و گوزنهای قطبی و اسبهای وحشی به آسانی دیده میشود؛ مثلاً، شکل لانه سازی زنبورعسل هزاران سال است که ثابت بوده و تغییری نکرده است در حالی که در انسان غریزه یا انگیزش، طی ملیونها سال ضعیف شده و تغییر کرده است.
نسبت این تغییر با گسترش نظام تربیتی در جوامع بسته گی دارد. بدین معنی که هرقدر تربیت پیشرفت کرده از اهمیت غریزه در انسان کاسته شده است و ما این تغییر را در دگرگونی اندیشه و تفکر انسان، نوع سازگاری او با محیط طبیعی و اجتماعی، وضع خانه سازی و سکونت او و حتی روابط زناشویی ملاحظه میکنیم. بنابراین غریزه به عنوان عامل ثابت و قابل آموزش در تشکیل اجتماع انسانی و هم چنین عاملی برای بیان چگونه گی رفتار اجتماعی انسان نمیباشد چون انسان از لحظهء تولد تا دم مرگ در رفتار و کردارش تغییر حاصل میشود و نوع تغییر به نوع جامعه و تحول پذیری آن بسته دارد. هرقدر جامعه پویاتر باشد نسبت تغییرپذیری در انسان بیشتر است و هرقدر ایستاتر باشد نسبت تغییرپذیریش کمتر است.
انسان در لحظهء تولد فرد است، ولی بعد از تولد با گذشت زمان در اثر برخورد با اعضای خانواده و افراد خارج از خانواده برای خود در اجتماع موقعیتی کسب میکند و امکانهایی به دست می آورد که نوع این موقعیت و امکانها در خانواده و اجتماع یک سان نیست و این تأثیرپذیری از خانواده و محیط اجتماعی در تشکیل شخصیت اجتماعی فرد تأثیر مستقیم دارد. بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که تشکیل شخصیت اجتماعی انسان به خصوصیتهای فردی، غریزی و زیستی او بسته گی ندارد و تنها خصوصیتهای جسمی او چون (اندازهء قد، رنگ پوست و مو و چشمان، نوع صدا و امثال آن است) که از طریق ژنها از والدین به کودکان منتقل میشود. در حالی که خصوصیتهای اجتماعی چون اکتسابیست مانند خصوصیتهای جسمی از طریق غرایز و یا ژن قابل انتقال نمیباشد پس باید گفت خصوصیتهای اجتماعی هر فرد نتیجهء محیط پرورشی و سازمانهای اجتماعیست که فرد به آن وابسته میباشد.
کودکان و نوزادان سالم در آغاز تولد هیچ گونه تفاوت رفتاری باهم ندارند و اگر از نظر تغذیه در دوران جنینی مشابه هم باشند باز هم اگر در جامعه های متفاوت پرورش یابند تغییر رفتار خواهند داد. محیط پرورشی کودکان در میزان به کاربُردن هوس آن ها یعنی قدرت و توانایی سازگاری شان با محیط مؤثر خواهند بود، پس عامل ژن و یا غرایز گویای دگرگونی رفتارها نیست و علت تفاوت رفتار افراد در این است که بچه ها در شرایط اجتماعی متفاوت و پایگاههای اقتصادی مختلف به دنیا آمده اند و عوامل پرورشی نامساعد مثل مؤسسات آموزشی متفاوت و برخوردها و سیره های والدین با یک دیگر و با فرزندان و هم چنین شرایط اقتصادی و اجتماعی زنده گی آن ها بسته گی دارد.
تأثیر خصوصیتهای نژادی و محیط طبیعی در چگونه گی رفتار انسان،
عامل نژادی تأثیر مستقیم در رفتار افراد ندارد و اختلاف نژادی نمیتواند دلیلی برای پیشرفتهای یک گروه، یا اختلاف و تفاوتهای اجتماعی و تجاوز به حقوق گروه دیگر باشد. البته محیط طبیعی در خصوصیتهای جسمی مؤثر است زیرا انسانها و جانوران برای ادامهء زنده گی ناچار اند با طبیعت سازگار باشند. تیره گی رنگ و تنگ بودن منافذ بدن در انسانهای استوایی و تفاوتی که خرسهای قطبی و استوایی دارند بر اثر سازگاری با محیط طبیعیست، هرقدر جامعه ابتدایی تر باشد تسلط طبیعت بر این جوامع بیشتر است ولی در جوامع متمدن، جامعه با وجود همبسته گی با محیط طبیعی تقریباً از آن مستقل است زیرا افراد بشر قادر اند خود را دور از تأثیر مستقیم شرایط محیط طبیعی نگهدارند. در عصر حاضر تسلط انسان مجهز به سلاح علم بر طبیعت روز به روز بیشتر میگردد. تحقیقات علمی ثابت کرده است که میتوان خصوصیتهای جسمی را بر اثر ترکیب نژادی تغییر داد. مثلاً، خصوصیتهای جسمی فرزند نسل چهارم که از ازدواج با افرادی غیر از نژاد خودشان در طی چهار نسل به وجود می آید با نسل اول کاملاً تفاوت دارد در حالی که میتوان خصوصیتهای جسمی را تغییر داد. پس چگونه میتوان گفت، نمیتوان رفتارهای اجتماعی را عوض کرد؟ بدیهیست که شرایط محیط اجتماعی، فرهنگی و از همه مهمتر اخلاقی در تغییر رفتار اثر دارد اگر برخی از جامعه شناسان بورژوا معتقد اند رفتار سرخپوستان و یا سیاه پوستان خوب نیست این گونه نابه هنجاری در رفتار آن ها به شرایط زیستی بسته گی ندارد. بل که به علل و شرایط اجتماعی زنده گی آن ها بسته گی دارد زیرا افراد این گروهها از حقوق اجتماعی و آموزش یک سان برخوردار نمیشوند. امکانهای تربیتی و پرورشی آن ها در مقام مقایسه با دیگر طبقات اجتماعی مساعد و مطلوب نیست.
اختلاف نژادی نمیتواند دلیلی برای اختلافهای فکری، ذهنی، رفتاری و حتی پیشرفتهای اجتماعی مردم باشد تعصب نژادی در مورد برخی گروهها درست نبوده و هیچ گونه بنیاد علمی ندارد زیرا چگونه گی سازمان بدنی افراد گویای چگونه گی رفتار آن ها نیست. پیشرفت و یا عدم پیشرفت مردم به شرایط اجتماعی، اقتصادی و آموزشی آن ها بسته گی دارد و خصوصیتهای جسمانی دلیلی بر پیشرفت و یا عدم پیشرفت نیست. چون در عصر حاضر شاهد پیشرفت مردم سرزمینهای آسیایی و افریقایی بوده و خواهیم بود. مگر نه این است که این گونه مردمان در حال حاضر توانسته اند با آموزشهای صحیح، عالیترین مراحل علمی را طی نموده و حتی کُرسیهای دانشگاهی و مراکز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
«مقدمه»
سازمانها و نهادهای مختلف یک جامعه بر اساس اهداف خاصی تشکیل می شوند و بر اساس این اهداف، وظایف و عملکردهای معینی را در جامعه انجام می دهند و نیازهای متعددی را برآورده میسازند. در گذشته به علت عدم پیچیدگی جامعه و نیز محدود بودن نیازها، نوآوری ها و ... کارکردهای سازمانها معمولا ساده بود و هر کسی می توانست با صرف زمانی محدود خود را برای تصدی شغلی آماده کند.
در دنیای امروز به علت گسترش علوم و فنون و متنوع شدن رشته های علمی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی اجتماعی فنی احراز آمادگی برای تصدی یک شغل به آسانی گذشته نیست.
علاوه بر این حتی اگر فردی برای شغلی آمادگی داشته باشد، پیشرفت روزافزون و لحظه به لحظه علوم و فنون، هر روز دانش و مهارتهای فرد را کهنه و ناقص می سازد. بنابراین بقای فرد و سازمان وابسته به این است که دائما اطلاعلات و مهارتهای خود را نو و تازه گردانند و این امر ممکن نیست مگر با آموزش مداوم و مستمر.
آموزش عبارت است از افزایش معلومات و مهارتهای هر فرد در یک شغل به خصوص (Euppo,p) با توجه به اینکه تعاریف متناوبی از آموزش شده، اما به نظر میرسد که وجه اشتراک در این تعاریف حداقل از یک نقطه نظر وجود داشته باشد که هدف اصلی آموزش ارتقاء دانش، اطلاعات و مهارتهای افراد است.
آموزش از دیدگاه اسلام
آموزش همزمان با بعثت پیامبر اسلام اهمیت یافت و اولین آیه ای که بر رسول خدا نازل شد، "اقرا بسم ربک الذی خلق بخوان به نام پروردگارت که تو را آفرید " بود. پیامبر همواره در طول دوران رسالت خود به انحاء مختلف هم به اهمیت آموزش تاکید کردند و هم ماهیت رسالتشان آموزش دادن بود. آموزش دادن رسالتی عظیم که از جانب خداوند به او محول شده بود. آموزش در اسلام آنقدر اهمیت و قرب و منزلت داشت که پیامبر اسلام به خاطر با سواد شدن افراد خود حاضر می شد اسرای جنگی را آزاد کند.
صرف نظر از اهمیت عمومی آموزش در اسلام به طور اخص پیغمبر اسلام آموزش را تزکیه و تربیت می داند " لقد من الله علی المومنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه "
خداوند منت گذاشت بر مردم با ایمان که پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات خدا را برای آنان بخواند و آنان را از زشتیها تزکیه کند و به آنان دانش و حکمت بیاموزد.
امام صادق علیه السلام معتقدند که آموزش بایستی با عمل و رفتار توام باشد و تنها نباید به گفتار بسنده کرد. به نظر آیت الله حاج شیخ جعفر کاشف الغظاء، آموزش یعنی تکرار مطالب و عادات و انجام کارها.
«نظام آموزش و پرورش نوین در ایران»
عمدتا پس از انقلاب مشروطیت به وجود آمده است. از زمان تاسیس دارالفنون در سال 1368 هجری قمری و وزارت علوم در سال 1372 قمری، زمینه نظام جدید فراهم گردید. با تاسیس دارالفنون دولت رسما مسئولیت امر آموزش را بر عهده گرفته است.
تاسیس وزارت علوم و اعزام محصل به خارج و احداث مدارس و تقبل هزینه های آموزشی، بیانگر دخالت دولت در امر آموزش رسمی است و با ظهور آموزش و پرورشی رسمی به شکل فصلی ترین هدفها و خط مشی های کل، سیاست ها، محتوا، روشها، ارزشیابی و برنامه ریزی درسی و آموزشی، بودجه تشکیلات و استخدام، آموزش مربیان و تاسیس مدارس به صورت متمرکز از طرف دولت انجام میشود.
دکتر برنجی در رابطه با آغاز آموزش و پرورش رسمی چنین اظهار میکند:
آغاز آموزش و پرورش رسمی با تاسیس داالفنون است که در سال 1240 هجری شمسی یعنی 13 روز قبل از قتل امیرکبیر افتتاح شد. سپس در قانون اساسی سال 1289 "وزارت معارف" و اصلاحیه آن در سال 1290 هجری شمسی به تصویب رسید.(وزارت معارف بعدا به وزارت فرهنگ تغییر نام یافت و سپس در سال 1342 به تفکیک وزارت علوم با وزارت فرهنگ و آموزش عالی کنونی و سازمان اوقاف، وزارت آموزش و پرورش نامیده شد.) تعلیمات ابتدایی اجباری شد و دولت موظف شد برای کودکان لازم التعلیم مدرسه ای ایجاد کند.
«مروری بر تاریخچه آموزش ضمن خدمت»
اغلب در زبان فارسی، افرادی که چندان با آموزش سر و کار ندارند، تعبیر یکسانی از "آموزش حین خدمت" و" آموزش ضمن خدمت " دارند؛ در حالی که واقعیت چنین نیست و همانطور که گفته شد، آموزش حین خدمت آموزشی است که در آن کارآموز و یا کارمند در محیط واقعی کار و در حالی که وظیفه واقعی خود را انجام میدهد به وسیله سرپرست و یا مربی آموزش می بیند؛ اما در آموزش ضمن خدمت شخص برای مدت میعنی در یک دوره آموزش مرتبط با شغلش شرکت می کند که البته این دوره برخلاف آنچه که برای آموزش حین خدمت گفته شد، دارای برنامه، محتوا و مدت از قبل پیش بینی شده است. در چنین آموزشی برای اینکه بهره گیری از آموزش به حداکثر برسد، شرکت کننده بایستی کاملا از وظایف خود منفک باشد.
آموزش ضمن خدمت علیرغم اهمیت و نقش مهمی که در وزارت آموزش و پرورش دارد، دارای سابقه چندانی نیست. از آنجا که تحولات مهم و سیر تکاملی که ضمن خدمت سپری کرده است، تا حدودی ناشی از میزان آگاهی مسئولان و دست اندر کاران نقش آفرین می باشد. لذا درابتدا مروری کوتاه بر تاریخچه آموزش کارکنان در سازمانهای مختلف خواهیم داشت و سپس در ادامه بحث به تاریخچه کلی آموزش ضمن خدمت در آموزش و پرورش خواهیم پرداخت.
با مروری کلی در حیات انسانها در طول تاریخ در می یابیم که یادگیری و آموزش جزء جدایی ناپذیر زندگی شان بوده است. کارآموزی و یادگیری فوت و فن، در گذشته به شیوه استاد شاگردی و عموما از طریق عملی و مهارت آموزی ضمن کار صورت می گرفت.
به این اعتبار، فوت و فن انجام کارها از نسلی به نسل دیگر و سینه به سینه منتقل می شود. صاحبان حرف و صنایع، رموز سنتی را برای خود حفظ کرده اند و افراد جوان برای یادگیری این مهارتها در نزد اساتید فن به کارآموزی می پرداختند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
مقدمه:
تمام تلاش انسان در طول تاریخ، ایجاد محیطی بوده است که در آن راحت تر بتواند زندگی کند و نیازهای معیشتی خویش را به بهترین شکل ممکن پاسخ گوید.
مفهوم پیشرفت در راستای این تلاشهای انسان به عنوان موجودی متفکر و تحول پذیر، تجلّی می یابد. این مفهوم در طول تاریخ تمدن بشری همواره با انسان قرین بوده ، بنابر این برای شناخت نیازهای انسانی امروز ناگزیریم که مسیر طبیعی پیشرفت وی در طول تاریخ را بررسی نمائیم.
مورخان و جامعه شناسان این مسیر تحول و تکوین را به سه بخش یا اصطلاحاً سه موج طبقه بندی کرده اند:
موج اول: (عصر کشاورزی) که از قبل از میلاد مسیح شروع شده و عمری 29500 ساله داشته. هدف از ایجاد این موج حل مشکلات معیشتی و غذایی بشر آن زمان بوده است.
موج دوم: (عصر صنعت) که هدف از موج دوم یا انقلاب صنعتی تولید مواد و ابزار کار بوده است. در موج اول که نیروی کار متکی بر بازوان افراد بود، بشر از پس مشکلات زندگی بر نمی آمد و نیاز جدیدی در جامعه بوجود آمد که تغییرات اساسی را می طلبید. عمر موج دوم که دوران موفقی را سپری کرد و بشر در آن به پیشرفتهای بزرگی نائل آمد به 500 سال می رسد.
موج سوم (عصر اطلاعات): بعد از اختراع رایانه و سرعت توسعة مخابرات و ارتباطات بشر نیاز به تغییر جدیدی را درک نمود و آن چیزی جز دسترسی به اطلاعات و دانش نبود. هدف از موج سوم دسترسی به اطلاعات و دانش با استفاده از ابزار و فن آوری روز می باشد. در حال حاضر ورود 50 سال از آن می گذرد و به گفتة اکوین تافلر فیلسوف و جامعه شناس بزرگ معاصر، جامعه امروز بشر در حال گذار از این موج و ورود به موج چهارم یا (عصر مجازی) است که در آینده ای نه چندان دور شاهد آن خواهیم بود. این موج در واقع توسعه یافتة عصر اطلاعات و دانش است.
آنچه انسان هزارة سوم را در معرض آزمونی جدی قرار می دهد نحوة برخورد وی با عصر فن آوری اطلاعات است برخی جوامع انسانی به خوبی از مواهب و فرصت های این عصر و جریان آْزاد اطلاعات استفاده می کنند و در این میان اغلب کشورهای جهان سوم در گروه دوم جای می گیرند.
آنچه از دید این دسته از کشورها مغفول مانده این است که نمی توان با مصرف کنندة مطلق تکنولوژی بودن و در بهترین حالت تولید و مونتاژ تکنولوژی کشورهای پیشرفته در زمرة آنان قرار گرفت و آنچه کشورهای پیشرفته را از سایرین متمایز ساز تنها توجه به ویژگی های بارز این ؟ -(اطلاعات و فن آوری)- و تلاش در جهت استفاده از فرصت های بوجود آمده در این راستا است.
هموراه باید خود این سئوال را بپرسید:
چرا کشور ما هموراره یکی از بزرگترین صادر کنندگان مغزهای متفکر به جهان متمدن امروز بوده اما خود کمترین میزان استفاده را از این مواهب و سرمایه های ملّی برده است؟
آیا غیر این است که هر انسان نخبه ای برای پرورش و بارور نمودن استعدادهای خویش و همچنین استفاده صحیح از این موهبت خدا دادی نیازمند آن است که در معرض این موج فن آوری اطلاعات قرار گیرد تا هوش و استعداداش به ؟ نرود؟
چگونه می توانیم در جایی که معتقد به بستن درها به روی خود و فرو رفتن در کنج باورهای خویش هستیم توقع داشته باشیم که روح کمال طلب انسان نخبه خود را در این زندان اسیر بیند و دم بر نیاورد؟!
پیامدهای اجتماعی آْن برای ما چه می تواند باشد جز فرار مغزها و از دست دادن این سرمایه های ملّی آنهم به سود کشورهایی که هوشمندانه از این فرصت ها استفاده می کنند و در نهایت این مائیم که علارقم همة ؟ و ادعاهایمان هیچ نیستیم جز دنباله رو و وابسته به آنان؟!
مسلّماً بررسی عللو عوامل عقب ماندگی کشورهایی چون ما مسائل بسیاری دخیل است که در حوصلة این بحث نمی کنجد و مانیز قصد وارد شدن به حیطة مسائل فرهنگی و مدیریتی را نداریم.
آنچه دغدغة ماست نیاز امروز جوانان ، به داشتن محیطی برای پرورش استعدادهایشان است داشتن محیطی برای بروز خلاقیت هایشان، محیطی که در آن یاد بگیرند مصرف کنندة صرف نباشند و محیطی که بتواند برای حفظ نخبگان و استفادة بهینه از آنان فرهنگ سازی کند.
شاید روزی بتوانیم از سرمایه های ملی خویش به درستی بهره بریم و دیگر شاهد مهاجرت نخبگان نباشیم. به امید آن روز
عنوان پژوهش:
بررسی ویژگی های فضای مورد نیاز جهت آموزش و پرورش ؟
بیان مسئله:
بیان اهداف:
جذب نخبگان، ارائه خدمات آموزشی در خور استعداد آنها ، شکوفایی و در نهایت پرورشی استعدادهای بالقوة تیز هوشان
هماهنگ و همگام بودن با جریانهای آموزش روز دنیا
ایجاد بستری مناسب برای تحقیق و پژوهش و حفظ نخبگان به عنوان سرمایه های ملّی
ایجاد بستری مناسب برای فرهنگ سازی در زمینة تولید علم و خلاقیت
برقراری نوعی رابطه و تعادل سازنده میان جامعه و تیز هوش
توجه به نیازهای عاطفی و بحرانهای روحی خاص نوجوانان تیز هوش
ایجاد روحیّة گروه پذیری در تیز هوش و فعالیت وی در قالب گروه
توجه به همة جنبه های تیزهوشی و خلاقیت اعم از علمی – عنری – ادبی و ...
بیان مسئله:
نظر به اهمیت امر آموزش و پرورش در پیشرفت و اعتلای جامعه و همچنین نیاز کشور ما به عنوان یک کشور در حال توسعه به بهر گیری از سیستم های نوین آموزشی و باور نمودن استعدادهای این مرزو بوم، می بایست به صورت پایه ای به امر آموزشیو شکوفایی این استعدادها اهتمام ویژه ای داشته باشیم و این مهم صورت نمی پذیرد مگر با به روز نمودن ؟ امکانات و تجهیزات علمیمان در این حیطه، با توجه به پیشرفت های جهانی در این زمینه و همچنین استانداردهای آموزشی روز دنیا .
توجه زیر بنایی به امر آموزش و پرورش ، شاه کلید پیشرفت جوامع بشریت.
برای اینکه بتوانیم در صحنة جهانی به عنوان کشوری قدرتمند و صاحب علم و تکنولوژی مطرح باشیم نیازمند خلق فضاهایی پویا هستیم که در آن قابلیت تحقیق و تولید علم وجود داشته باشد. و اینجاست که بحث فضاهای آموزشی جدید با تجهیزات و تکنولوژی نوین و امکانات تفریحی و کمک آموزشی