انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

روایتی دیگر پیرامون داروهای نیروزا و دوپینگ 22 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

روایتی دیگر پیرامون داروهای نیروزا و دوپینگ

پایگاه اطلاع رسانی پزشکان ایران

در طول تاریخ بسیاری از داروهای گیاهی و صنعتی برای افزایش توانایی جسمی و ورزشی مورد استفاده قرار گرفته اند و هر کدام پس از مدتی بخاطر عوارض جانبی مختلف کنار گذاشته اند و هنوز اکسیر موثر و بی خطری پیدا نشده است.

برخی ورزشکاران از حدود 40 سال پیش از هورمونهای جنسی مردانه و مشتقات آنها برای نیروزایی استفاده میکرده اند که امروزه بسیاری دچار عوارض آنها از جمله سرطان کبد شده اند.اخیراً داروهای جدیدتری مورد استفاده برخی ورزشکاران قرار میگیرد که هنوز حتی اثر بخشی آنها در افزایش نیروی جسمی مورد مطالعه علمی دقیق قرار نگرفته است و عوارض بسیاری از آنها هنوز ناشناخته اند.به همین دلیل برای حفظ سلامت جسمی ورزشکاران و پیشگیری از عوارضی که آنان ناآگاهانه دچار میشوند،کمیته بین المللی المپیک استفاده بسیاری از آنها را ممنوع کرده است و آزمایشات متعددی برای اطمینان از این امر برروی ورزشکاران رقابتهای رسمی انجام میدهد.

کاربرد غیر مجاز داروها در ورزش(دوپینگ)

تاریخچه:

به معنی آیین غسل تعمید مسیحی گرفته شده است.قدمت doop دوپینگ از واژه های هلندی دوپینگ در ورزش به دو هزار سال قبل از میلاد برمیگردد،جایی که هومر در نوشته های خود به مصرف قارچهای غنی از پروتئین توسط گروهی از ورزشکاران یونان باستان اشاره نموده است.کاربرد واژه دوپینگ کمتر از صد سال قدمت دارد.نخستین مورد مرگ بر اثر مصرف دارو در سال 1886 میلادی در یک مسابقه محلی دوچرخه سواری اتفاق افتاد.در سال 1910 میلادی دوپینگ برای اولین بار جنبه رسمی و قانونی پیدا کرد بطوریکه در این سال،در یک مسابقه اسب سواری،اسبهای مسابقه از نظر مصرف مواد نیروزا مورد آزمایش قرار گرفتند.در المپیک 1954 گزارشاتی مبنی بر استفاده از دارو توسط ورزشکاران شوروی سابق انتشار یافت.مرگ کورت انمار جانسون دوچرخه سوار دانمارکی در سال 1960 رم خبری تکان دهنده برای جهان ورزش بود.تا اینکه اولین آزمایشات دارویی در المپیک به سال 1968 در المپیک زمستانی فرانسه به عمل آمد

تعریف:طبق تعریف کمیسیون پزشکی کمیته بین المللی المپیک دوپینگ عبارتست از تجویز یا مصرف یک ماده خارجی-یا ماده درون زای بدن،با مقادیر غیر عادی و یا راه استعمال غیر طبیعی توسط شخص سالم با هدف افزایش کارآیی ورزشی.از سوی دیگر در سالهای اخید پدیده ای بنام«پارا دوپینگ» نیز پا به عرصه وجود نهاده است که عبارتست از دادن دارو به یک ورزشکار توسط حریف جهت کاهش کارآیی وی و یا بدنام کردن ورزشکار .

دوپینگ در عصر جدید:در سالهای اخیر همگام با پیشرفت دانش پزشکی و داروسازی در کنار استفاده صحیحی از کشفیات روزافزون ای علوم،متاسفانه عده ای با افراد سودجویانه استفاده نابجا از داروها را در جامعه اشاعه میدهند.یکی از عرصه های این سودجویی کاربرد غیر از داروها در ورزش و ترویج آن بوده است که اهداف اقتصادی،اجتماعی و حتی سیاسی در ورای این موارد استفاده نابجا وجود دارد.موارد فراوان خلع مدال،عوارض زیانبار گسترده جسمی و روحی گزارش شده از ورزشکاران و بالاخره موارد مرگ و میر قابل توجه ناشی از ارتکاب دوپینگ،حاکی از گسترش تکان دهنده این ضد ارزش در صحنه ورزش میباشد.در سال1981 یک بررسی در بین دانش آموزان ورزشکار آمریکایی نشان داد که 80 درصد افراد تحت مطالعه حداقل یک مورد سابقه استفاده از الکل،20 درصد از آنها سابقه مصرف ماری جوانا و 2 درصد از لین افراد تجربه مصرف استروئیدهای آنابولیزان را داشته اند.در یک بررسی دیگر بر روی رشته های دیگر ورزشی کمترین میزان کاربرد داروها در رشته هاکی روی چمن و بیشترین میزان کاربرد در رشته های وزنه برداری و دومیدانی ثبت شده است.در حال حاضر تمامی سازمانهای اجرایی ورزش و در راس آنها کمیسیون پزشکی کمیته بین المللی المپیک که از سال 1976 فعالیت رسمی خود را شروع کرده مسئولیت مبارزه با دوپینگ را در سراسر جهان برعهده دارند.این سازمانها تدوین و انتشار فهرستهایی همراه با تجدید نظر مداوم را در برنامه کار خود قرار داده اند و به انتشار این فهرستها همراه با انتشارات آموزشی دیگر و نیز انجام آزمایشات دارویی روی نمونه های گرفته شده از ورزشکاران نسبت به ریشه کنی دوپینگ اقدام مینمایند

کاربرد غیر مجاز داروها در جوانان

دوران جوانی:مرحله قدرت و آسیب پذیری زیاد شناخته شده است.طغیان احساسات جوانی و طلب شهرت و مقام میتواند جوانان ورزشکار را در برخی از موارد تشویق به کاربرد غیر مجاز دارو نماید.در نتیجه یک مطالعه بر روی جوامع غربی،داروها و موارد کاربرد غیرمجاز،برحسب میزان مصرف آنها به ترتیب الکل،ماری جوآنا،دخانیات،آمفتامین ها،داروهای توهم زا و کوکائین،ویتامین ها و بالاخره استروئیدهای آنابولیزان گزارش شده اند.

به دلیل حساسیت سنی ویژه،ایجاد مقاومت درونی در جوانان از طریق ارائه آموزشهای مفید در خصوص داروها و عوارض مخاطره آمیز آنها،بهتر از منع مستقیم و اعمال مجازاتهای شدید است،گرچه اتخاذ شیوه های قانونی نیز در جای خود در مورد افراد ضرورت دارد.

دلایل منع دوپینگ

دوپینگ خود به دلایل اساسی زیر ممنوع شناخته شده است:

دلایل فیزیکی:کاربرد داروها طیفی از اثرات جانبی ناخواسته و زیانبار را برای بدن فرد بر جای می گذاردکه می توانند در پاره ای از موارد برگشت ناپذیر باشد و از این رو،صدمات جبران ناپذیری را یر روی سلامتی ورزشکار وارد نمایند.

دلایل اخلاقی: دوپینگ با اهداف عالیه ورزش که سالم سازی جسم و روح میباشد منافات دارد.از طرف دیگر این پدیده زمینه ای برای کشانده شدن چوانان ورزشکار بسوی بلای خانمانسوز اعتیاد را فراهم می آورد.

دلایل قانونی: دوپینگ به دلیل ایجاد برتری غیر منصفانه در صحنه ورزش،بر خلاف مقررات جاری سازمانهای اجرایی ورزش می باشد و ارتکاب آن جرم شناخته میشود

قوانین جاری:

همچنین که در بخشهای پیشین ذکر شد اتکا به مقررات و اعمال مجازاتهای شدید برای مرتکبین دوپینگ،در کنار برنامه های مدون آموزشی و پرورشی فکری جوانان ورزشکار برای مبارزه با این ضد ارزش ضروری میباشد.سازمانهایی نظیر کمیسیون پزشکی کمیته بین المللی المپیک،کمیته المپیک ایالات متحده و سایر سازمانهای اجرایی و بین المللی،همگی با محکوم نمودن دوپینگ در ورزش،مقررات خاصی را در



خرید و دانلود  روایتی دیگر پیرامون داروهای نیروزا و دوپینگ  22 ص


تحقیق درباره عصمت پیامبران و شبهات پیرامون آن (فایل word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

عصمت پیامبران و شبهات پیرامون آن

یکی از مواردیکه منکرین عصمت انبیاء در قرآن کریم بدان استناد می کنند، آیات مربوط به داستان عصیان حضرت آدم در بهشت است. خداوند متعال در این زمینه در جایی از قرآن کریم چنین می‌فرماید: و عصی آدم ربه فغوی ثم اجتبیه ربه فتاب علیه و هدی (و حضرت آدمعلیه‌السلام از آن جا که در برابر پروردگار خویش عصیان کرد لذا بی بهره ماند، سپس پروردگار او را برگزید و توبه‌اش پذیرفت و او را هدایت نمود.» طه/122و121 چنان که ملاحظه می شود، در این آیات صریحاً به حضرت آدمعلیه‌السلام نسبت عصیان داده شده است و این خود به خوبی حاکی از عدم عصمت و امکان ارتکاب گناه در مورد انبیاء آسمانی است؟! پاسخ در حل اشکال مذکور 2 پاسخ گفته شده است که اینکه ما به آن 2 اشاره می‌کنیم: الف- باید دانست آنچه لازمه‌ی عصمت است انجام اوامر و نواهی الهی است. از طرفی باید دانست که نهی دو گونه است: 1- نهی تحریمی 2- نهی تنزیهی و ارشادی. نهی تحریمی آن است که اگر کسی با آن مخالفت کند و علی رغم نهی الهی مرتکب آن فعل شود گرفتار عقاب و عذاب خواهد شد. نهی تنزیهی و ارشادی آن است که تنها جنبه‌ی راهنمایی و ارشاد دارد و مخالفت و یا اطاعت آن، خود بخود و مستقیماً سبب عقاب و یا ثوابی نمی‌گردد. از این دو قسم «نهی» تنها قسم اول است که دال بر حرمت بوده و مخالفت با آن منافات با عصمت دارد یا هیچ دلیل روشن و قاطعی نداریم که «نهی» ای که در مورد خوردن از «شجره‌ی ممنوعه» خطاب به حضرت آدمعلیه‌السلام رسیده بوده، نهی تحریمی بوده است، بلکه با توجه به آیات قبل، به خوبی روشن است که این نهی جنبه‌ی تنزیهی و ارشادی داشته چرا که تعلیل این «نهی» هرگز ناظر به عقاب و عذاب نیست. ب- پاسخ دیگری که در این زمینه بیان گردیده این است که جایگاهی که حضرت آدمعلیه‌السلام قبل از هبوط به «دنیا» در آن قرارداشته است. (بهشت) اصولاً جای تکلیف نبوده، بلکه این دنیای ماست که محل تکلیف و ظرف اوامر و نواهی خداوندی است بنابراین قبل از آن به این دنیا، حضرت آدمعلیه‌السلام تکلیفی را زیر پا ننهاده و هرگز مرتکب عصیان و سرکشی در مقابل خداوند نشده است. به هر حال، همین احتمال که ممکن است «نهی» مذکور، تحریمی نباشد، دلالت آیات فوق را بر عصیان و گناه حضرت آدمعلیه‌السلام که منافی با عصمت باشد از بین می‌برد و در نتیجه، این گونه ظواهر آیات نمی‌تواند دلیل محکم و مبتنی در برابر ادلة قاطع و صریح عصمت باشد.

شبهه انکار عصمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و ائمه(علیهم السلام)

شیاطین شبهه افکن مى گویند: تمام کلام مسلمانان این است که افرادى مثل پیامبر(صلى الله علیه وآله)و امام از ویژگى فوق انسانى به نام عصمت برخوردار هستند. به عبارت دیگر پیامبر(صلى الله علیه وآله)در شنیدن و تلقى وحى معصوم بوده و اشتباه نمى کند; در ابلاغ آن به مردم نیز اشتباه نمى کند; در تبیین و تفسیر آن براى مردم هم مرتکب خطا نمى شود. چون همچنان که مى دانید، یکى از وظایف پیامبر(صلى الله علیه وآله) علاوه بر تلاوت قرآن، تعلیم آن به مردم و تبیین و تفسیر آن نیز مى باشد. پیامبر(صلى الله علیه وآله) اولین مفسر قرآن است و تفسیر او معتبرترین تفسیر و پذیرفتن آن هم بر مردم واجب است. بر همین اساس، پیامبر(صلى الله علیه وآله) در تفسیر قرآن نیز باید معصوم باشد. علاوه بر تمام این موارد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) در رفتار و عمل هم معصوم است و مرتکب خطا و اشتباه نمى شود. البته در مورد محدوده عصمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) در مقام عمل بحثهایى در علم کلام مطرح است; از قبیل اینکه پیامبر(صلى الله علیه وآله) از چه زمانى و در مورد چه اعمالى معصوم است آیا پیامبر(صلى الله علیه وآله) تنها در مورد کبائر معصوم است یا محدوده عصمت او شامل صغائرنیز مى شود؟ پاسخ این گونه سؤالات در علم کلام ارائه مى شود. به هر حال، پیامبر(صلى الله علیه وآله) ویژگى خاصى دارد که سایر مردم از آن برخوردار نیستند. این خصوصیت موجب مى شود پیامبر(صلى الله علیه وآله) در گرفتن آیات قرآن از فرشته وحى، ابلاغ آن به مردم و تفسیر و تبیین آن براى آنها مرتکب اشتباه و خطا نشود. به عبارت دیگر پیامبر(صلى الله علیه وآله) در فهم قرآن اشتباه نمى کند. چون لازمه تفسیر قرآن، فهم صحیح از معانى آیات است. ما شیعیان چنین خصوصیتى را براى ائمه اثنى عشر(علیهم السلام) و صدیقه طاهره، فاطمه زهرا(علیها السلام)نیز قائل هستیم و بر این اعتقاد هستیم که آن بزرگواران نیز در تمام مراحل معصوم هستند. البته ائمه(علیهم السلام) به طور مستقیم وحى را از فرشته وحى دریافت نمى کردند، بلکه آن را از پیامبر(صلى الله علیه وآله)اخذ مى کردند.

آخرین شبهه اى که مادر تمام شبهه ها است، در اینجا مطرح مى شود. براساس این شبهه، مسأله عصمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امام(علیه السلام) پایه و اساسى ندارد و آنها هم مثل سایر مردم هستند و نمى توان چنین ویژگى خاصى را براى ایشان ثابت کرد. آنها هم مثل سایر انسانها در معرض خطا و اشتباه قرار دارند. این شبهه به معنى انکار عصمت انبیاء و ائمه(علیهم السلام)است.

اوایل انقلاب، ما با بعضى از اشخاصى که اصرار زیادى بر القاى این شبهه داشتند، مواجه مى



خرید و دانلود تحقیق درباره عصمت پیامبران و شبهات پیرامون آن (فایل word)


جزئیاتی پیرامون شهرهای ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

آداب ورسوم

جشنها و سرورها سنندج

 در استان کردستان به تبعیت از تفاوت های مذهبی مراسم جشن و سرور متفاوتی نیز بر گزار می شود . معمولا شیعه ها و سنی ها علیرغم وجود اشتراک در بسیاری از مراسم و اعیاد مذهبی و دینی مراسم متفاوتی را نیز برگزار می کنند. مراسم عید قربان عید غدیر تولد حضرت پیغمبر (ص)و سایر اعیاد دینی به طرز بسیار با شکوهی برگزار می شود . خصوصا عید مبعث که از سوی مردم سنتی مذهبی به شکل عالی و همراه با موسیقی مذهبی خاص در تمام نقاط استان بر گزار می شود . مردم سنی مذهب به عید نوروز بهای زیادی نمی دهند ولی در بین شیعیان تقریبا مراسم عید مثل سایر جاهای ایران و به تبعیت از اعتقادات و باورهای دینی ومذهبی برگزار می شود . قبل از فرارسیدن عید با افروختن آتش رسیدن سال نو را گرامی می دارند و اعتقاد دارند که حضرت علی (ع) در عید نوروز به تخت خلافت نشسته است . از دیگر مراسم مربوط به فرارسیدن عید نوروز علاوه بر افروختن آتش می توان به مراسم رنگ کردن تخم مرغ مراسم قاشق زنی و گوش ایستادن در شب چهار شنبه سوری اشاره کرد که تقریبا در تمام مناطق کردنشین غرب ایران مرسوم است .

مراسم عروسی سنندج

یکی دیگر از مراسم جشن و سرور که به نحو باشکوهی و توام با سرود و رقص و پایکوبی برگزار می شود مراسم مربوط به عروسی و ازدواج است که در مناطق شهری و روستایی استان تقریبا یکسان است و فقط در مناطقی که جمعیت غیر بومی قابل توجهی دارند تحت تاثیر فرهنگ غیر کردی با اندک تفاوتی برگزار می شود . این مراسم شامل نامزدی روباز کردن خریدن لباس عروس عقد کنان تعیین زمان عروسی حنا بندان حمام بردن عروس و شب عروسی است که هر قسمت آن با هلهله شادی و خواندن ترانه و سرود و رقص همراه است . مراسم عروسی بویژه در میان عشایر جلوه ای از رنگارنگی لباس زنان را که مملو از طلب شادی مردم بویژه زنان عشایر است نشان می دهد . عروسی عشایر کردستان نمایشگر فستیوال رنگ لباس و شادی است . یکی از ویژگی های عروسی در بین کردهای عشایر شب نشینی سنتی است که پیش از برگزاری جشن اصلی عروسی ترتیب داده می شود . این شب نشینی ها تا سال های اخیر بسته به بضاعت مالی خانواده های عروس و داماد بین سه تا هفت شب ادامه داشت . اما امروز به دلایلی به یک الی دو شب وگاهی به سه شب یا بیشتر محدود شده است . مقدمات ازدواج پسران ودختران جوان با مجلس خواستگاری و گفتگو بر سر تعیین مهریه و خرید طلا و لباس توسط داماد برای عروس و تعیین تاریخ عقد و عروسی آغاز می شود . بعد از طی این مقدمات مراسمی با عنوان شیرینی خوران بر گزار می شود که طی آن با اعلام نامزدی رسمی دختر و پسر خطبه عقد نیز بین آنان جاری می شود و مراسم عروسی به زمان دیگری موکول میگردد . با نزدیک شدن روز عروسی مجالس شب نشینی از سوی خانواده های دو طرف به طور جداگانه ترتیب می یابد که در آن از کلیه نزدیکان دو خانواده دعوت به عمل می آید. با پایان یافتن شب نشینی روز عروسی فرا می رسد که در این روز نیز ضمن ادامه رقص و پایکوبی و دادن نهار به مهمانان نزدیک عصر داماد در حالی که تعدادی از مهمانان خصوصا دختران و پسران جوان وی را همراهی می کنند به طرف خانه عروس حرکت می کنند و پس از صرف چای وشیرینی و کسب اجازه از والدین عروس وی را به خانه داماد می آورند و در اینجا شادی ونشاط حاضران به اوج خود می رسد . عروس و داماد پس از ورود به محل برگزاری مراسم وارد حلقه رقص شده و طبق یک سنت دیرینه هر یک به نوبت سر چوبی را در دست می گیرند و در حالی که جمع زیادی از دختران و پسران آنان را همراهی می کنند دقایقی به آرامی به پایکوبی می پردازند . با رقص عروس و داماد مبالغ هنگفتی از محل شباش ها نصیب نوازندگان می شود . با پایان یافتن جشن عروسی وپس از گذشت یک هفته . کلیه دعوت شدگان دو طرف به استثنای مردان و پسران در منزل داماد جمع می شوند و با برگزاری مراسم دیگری که گستردگی مراسم شب نشینی و عروسی را ندارد هدایای خود را که عمدتا شامل پول نقد است به عروس و داماد اهدا می کنند . این هدایا که در اصطلاح محلی (هفته) گفته می شود با هدف کمک به تشکیل زندگی جدید زوجهای جوان و جبران هزینه های عروسی آنان ارائه می شود و هرکسی تلاش می کند که هدیه اش ارزشمند تر از هدیه دیگری باشد .

مراسم پیر شهریار سنندج

روستای اورامانات تحت یکی از فضاهای ویژه روستایی کردستان است که علاوه بر زیبایی چشم اندارها به دلیل اجرای همه ساله مراسم بسیار باستانی و حیرت انگیز پیر شهریار قابلیت های ارزشمند جهانگردی دارد . آرامگاه پیر شهریار که به پیر شالیار نیز معروف است از قدسین زرتشتی و زیارتگاه ها و معابد بسیار مورد احترام مردم این ناحیه می باشد. به روایتی پیر شالیار و مراسم آن از یادگارهای دوره پیش از اسلام است . مراسم فوق در اواخر تابستان و به مدت یک هفته انجام می شود . مردم منطقه ابتدا در فصل تابستان گردو های درخت ها را می چینند و خشک می کنند و به منظور استفاده در این مراسم نگهداری می کنند . سپس در زمان انجام مراسم بچه ها به نمایندگی از جانب چند تن از بزرگان منطقه به درب منازل رفته و جهت تهیه آش مخصوص از مردم آرد و گوشت قربانی (گوسفند یا گاو )و مواد لازم دیگر را جمع آوری نموده و در ظروف خالی شده اجناس جمع آوری شده آن ها تعدادی گردو می ریزند . سپس با آرد جمع آوری شده نان می پزند و مقداری از گردو های سائیده شده را با خمیر نان مخلوط می کنند . معمولا خانم ها هر روز به میزان قابل توجهی نان می پزند و در اختیار مردان جهت صرف نهار و شام قرار می دهند . صبح خیلی زود تعدادی از مردان آشپز دیگ ها را روی اجاق ها گذاشته و مقدار زیادی گوشت و سایر موارد داخل آن ها می ریزند و آش مخصوص می پزند و هنگام نهار و شام بین اهالی احسان می کنند. هر روز پس از صرف نهار مردها روی پشت بام وسیع یکی از منازل به رقص های گروهی عرفانی می پردازند . شیوه اجرای این رقص بدین شکل است که کلیه مردها دست ها را به کمر یکدیگر حلقه می کنند و آرام آرام می چرخند و تعدادی ما بین 3 تا 8 نفر نیز در وسط گروه رقص دایره وار می چرخند و مرتبا سرها یشان را تکان می دهند و مو های بلند خودشان را آشفته می کنند و آن قدر این حرکت را تکرار می شود که معمولا چند تایی از آن ها از خود بیخود شده و چاقو قیچی سیخ کباب و … را در بدن خود فرو می کنند . برای این که اشخاص آسیبی به خود نرسانند دیگران جلوی این افراد را به سرعت میگیرند . پس از پایان رقص شب هنگام وارد خانه ای که گویا خانه پیر بوده می شوند و به خواندن اشعاری در وصف پیر می پردازند و آنگاه لنگه کفشی را که در صندوق یکی از اتاق ها است و معتقدند به پیر شالیار تعلق دارد از صندوق در می آورند ودست به دست می دهند و با احترام خاص می بوسند و سپس در صندوق نگهداری می کنند . روز آخر انجام مراسم ماست و نان تهیه می کنند و به صورت گروهی به سمت آرامگاه پیر می روند و به محض ورود به محوطه باز آرامگاه کفش ها را از پا در می آورند وپای برهنه زمین را می بوسند و آنگاه به زیارت پیر مشغول می شوند و دستمال هایی نیز جهت گرفتن حاجت به دیوار ها و درخت های محوطه آرامگاه می آویزند و سپس به خوردن نان و ماست می پردازند و برای خوردن آن تلاش زیاد می نمایند تا از خوردن آن بی بهره نمانند زیرا معتقدند خوردن نان و ماست روز آخر در جوار آرامگاه پیر تبرک است و در درمان بیماری ها نیز موئثر است . غروب همان روز (روز هفتم )مراسم پایان می پذیرد .

رقصهای محلی سنندج

رقص های محلی و بومی این استان هم از نظر مضمون و هم از نظر شکل در خور توجه ویژه است . رقص کردی عمدتا به شکل گروهی است وحرکات فیزیکی موزون و همانگی دلپذیر دارد . معمولا رقص ها کمتر به شکل انفرادی و بیشتر با شرکت زنان و مردان اجرا می شود این رقص همراه با حرکات موزون از محتوا و مضمون خاصی بر خوردار است و نشان دهنده باورها و خصوصیات قومی و فرهنگی مردم کرد است . رقص معروف به جار ماق از عمده ترین رقص های محلی است که امروزه نیز در مواقع خاصی در تمام شهرها و به ویژه در روستا ها و قبایل کوچ نشین به اجرا در می آید . علاوه بر رقص هایی که در مراسم شادی و جشنها اجرا می شود در این استان رقص های ویژه ای نیز وجود دارد که می توان آن ها را رقص های مذهبی و اعتقادی دانست . استان کردستان یکی از مراکز عمده تصوف و عرفان کشور است . در این منطقه فرقه های صوفیه همچون خاکساریه نقشبندیه نعمت اللهی و قادریه هر ساله در روز های معینی مراسم ویژه خود را برگزار می کنند که رقص جز لاینفک آن است .برای نمونه آئین ها رسوم و حال وهوای یک مجلس مربوط به دراویش قادری که از مهم ترین سلسله های تصوف کردستان به حساب می آید در زیر مورد اشاره قرار می گیرد : خانقاه که گاهی تکیه زاویه و رباط نیز گفته می شود محل اجتماع درویشان است. در خانقاه اوراد و اذکار و ریاضات و چله نشینی ها رایج است . در مجالس درویشان معمولا یک نفر قوال یا حتی خود خلیفه ترانه هایی عاشقانه یا عارفانه همراه با دف و نی یا حتی تار می خواند و دراویش حلقه وار برزمین می نشینند و معمولا خاموش و آرام هستند . سر ها به زیر و نفس ها در سینه حبس است و ناگاه درویشی به وجد می آید نعره می زند و خود را پیچ و تاب می دهد . پاره ای دچار رعشه و لرزش می شوند . این شور معمولا به جمع هم سرایت می کند و کم کم تمام حاضران در مجلس به پایکوبی و دست افشانی بر می خیزند .در این مرحله صدای دف و آواز و فریاد به



خرید و دانلود  جزئیاتی پیرامون شهرهای ایران


تحقیق در مورد پیرامون مدیریت اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 7 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

نگاهی برمدیریت اسلامی

مجیدآریانپور

کارشناس امورعمومی مرکزمراقبت زندانهای یزد

یکی از دلایل پیشرفت کشورهای توسعه یافته، برنامه ریزی هدفمند ومدیریت کار آمد است. به مدد مدیریت مأموریت‌ها و اهداف سازمانها تحقق می‌یابد، از منابع و امکانات موجود بهره برداری می‌شود و توانایی و استعداد انسان‌ها از قوه به فعل در می‌آید. مدیران در انجام وظایف خود فرایندی را دنبال می‌کنند که شامل اجزایی چون برنامه ریزی، سازماندهی، نظارت و کنترل، انگیزش، ارتباطات، هدایت برنامه ریزی، سازماندهی، نظارت و کنترل، انگیزش ارتباطات، هدایت و تصمیم گیری است.

مجموعه این فعالیت‌ها است که مدیریت را شکل می‌دهد و هماهنگی و نیل به هدفها را میسر می‌سازد.(1)

 اما دین مبین اسلام همان گونه که در سایر زمینه ها برنامه و راهکار ارایه کرده است، در زمینه مدیریت نیز هدایتهایی را توصیه می کند که البته برای تنقیح مدیریت اسلامی الگوها ومصادیقی از مدیران موفق جامعه اسلامی را معرفی می کند.در این نوشتار کوشش می شود نکات برجسته از  الگوهای مدیریت اسلامی تشریح شود.

تعریف مدیریت:

مدیریت، فعالیتی است منظم، در جهت تحقق هدفهای معین که از طریق ایجاد روابط میان منابع موجود، انجام دادن کار با مشارکت افراد دیگر و شرکت فعال در تصمیم گیری صورت می‌گیرد.(2)

 تمام حوزه‌های قرآنی، تذکرات مدیریتی دارد، که مدیریت و رهبری الهی درجامعه بشری، نیازمند تربیت و هدایت فکری و قلبی است. و نزول تدریجی قرآن نشان می‌دهد که مدیریت اسلامی به کمک مشورت و خط و مشی فکری الهی و تقویت روحیه مستمر نیاز دارد تا انرژی و تحرک لازم بر تداوم مسیر فراهم آید.(3)

بنابراین قرآن کریم یک منبع عام مدیریت اسلامی است. حوزه خاصی از مباحث قرآن که بر مدیریت اسلامی عنایت دارد، قصص قرآن است و آن سیره انبیاء و اولیاءالهی است که در قرآن منعکس شده است.

 

اصل عدم تقدم بر خداورسول

 یکی از اصول مهم در قرآن اصل عدم تقدم بر خداوند وپیامبراست.این اصل به عنوان شاخص فراگیر و اولین اصل، برعدم تقدم بر خداوند و پیامبر تاکید می کند. این اصل در حوزه‌ بیان تئوریها، نظریه‌ها، آراء و خط مشیها چه به صورت جزئی و چه به صورت کلی، مطرح است. هرجا که خدا و پیامبر حکمی داده باشند، چه در حوزه عمل و چه در حوزه علم، باید تبعیت شود.  

دلیل نظری: قرآن کریم ضوابط و معیارهای حاکم بر روابط اجتماعی را مشخص می‌کند:

«یا أیها الذین آمنوا لاتقدموا بین یدی الله و رسوله و اتقو الله إن الله سمیع علیم»(حجرات،49/1).

 

اطاعت پیامبر از خدا

در این حوزه پیامبر نه تنها مکلف به اطاعت است بلکه اولویت در تبعیت دارد. قرآن کریم می‌فرماید: «فاصبر لحکم ربک و لاتکن کصاحب الحوت اذ نادی و هو مکظوم» (قلم،68/48).

این یک سنت الهی است که در اطاعت از خداوند هیچ کس مستثنی نیست و همه باید در اطاعت از خداوند  مساوی باشند. پیامبر هم به طریق اولی باید از خداوند اطاعت کند.  قرآن کریم در این زمینه می‌فرماید:

«و لو تقول علینا بعض الاقاویل لاخذنا منه بالیمین ثم لقطعنا منه الوتین فما منکم من أحد عنه حاجزین» (الحاقه،69/44-47)

حساسیت امر مدیریت اسلامی، اقتضا می‌کند که احدی اگر کوچکترین سستی در انجام وظیفه از خود نشان دهد عاقبت سختی را همراه داشته باشد.زیرا خداوند به سر نوشت و هدایت مردم بسیار حساس است  و هرکس هم که امکانات وجودی بیشتری دارد، بیشتر باید رعایت کند. سخن تند و قاطع خداوند با پیامبر نشانه این است که هرچه این مدیریت در سطح بالاتری قرار داشته باشد، مجازات اهمال آن نیز شدیدتر خواهد بود. قرآن از لسان پیامبر(ص) تذکر داده است:

«إن أتبع إلا مایوحی إلی» (یونس،10/15).

  پیامبر(ص)تاءکید می کند که او تابع محض آنچه از طرف خداوند بر او وحی می شود،است.ایشان می‌فرمایند: «أدبنی ربی فاحسن تأدیبی».(4)مضمون روایت این است که من تربیت شده خداوند هستم و در چار چوب و ضوابط الهی که تعیین کرده است رشد و نمو کردم و در مسیر و قوانین و مقرراتی که خداوند تعیین کرده است حرکت و سیر می‌نمایم و هیچگونه تخطی از فرامین الهی در مسیر زندگی نخواهم داشت.

خداوند در آیه دیگر تأکید می‌کند که: «وأنا أخترتک فاستمع لمایوحی»(طه،20/13)

یعنی پیامبر(ص) باید سخنان کامل خداوند را فهم کرده و اجرا کند. همین طور خداوند هشدار می‌دهد که اگر پیامبر تخطی کرد و در اجرای فرامین سستی نمود، با او به شدت بر خورد خواهد کرد که این نشان دهنده اسلوبهای مدیریتی خاص خداوند به عنوان عالی ترین مدیر در تمام عالم هستی با مدیر بعدی، یعنی پیامبر(ص)است.

 

اطاعت مومنان از پیامبر(ص)

هنگامیکه پیامبر(ص) در حالی که از مقام عصمت بر خور دار است باید در چار چوب قوانین و ضوابط الهی حرکت کند، تکلیف دیگران روشن است.آنها بایداز اطاعت مطلق پیامبر(ص) از خداوند، درس بگیرند و نسبت به اطاعت از پیامبر(ص)آن گونه عمل کنند.قرآن کریم می‌فرماید:

«و ما کان لمومن و لامومنه إذا قضی الله و رسوله إمرا أن یکون لهم الخیره من أمرهم» (احزاب،33/36).

جایگاه عقل:

رابطه عقل و وحی این طوراست که در جایی که وحی حکم قاطع دارد عقل باید تبعیت کند و جایی برای چون و چرای عقل باقی نمی ماند. عقل باید تلاش کند تا حکم را خوب فهم کند. در کلیه موضوعات به طور کلی حکم و دستور از جانب خداوند وجود دارد.بر عقل است که تلاش کند موضوع را خوب بفهمد و حکمش را نیزاجرا کند.قرآن کریم از طغیان وسرپیچی مردم از احکام وفرامین خدا وپیامبر هشدار می دهد:

«و من یعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبینا» (احزاب،33/36).

زیرا کسی که عصیان می‌کند نه جایگاه وحی را شناخته است و نه جایگاه عقل را. زیرا وحی حاکم بر عقل است و عقل در حوزه‌های وحی جز تفسیر صحیح آن، نمی‌تواند نظر مغایر داشته باشد.

کیفیت تبعیت و اطاعت

 در مورد چگونگی تبعیت از خدا و رسول، تذکرات مهمی در قرآن آمده است.آن جا که از کسانی که برای قضاوت به نزد پیامبر(ص)می آیند اما رای ایشان را نمی پذیرند،انتقاد می کند و حتی آنان را مؤمن نمی داند.

«فلا و ربک لایومنون حتی یحکموک فی شجر بینهم ثم لا یجدوا فی أنفسهم حرجا مما قضیت و یسلموا تسلیما» (نساء،4/68).

بنابراین در حل مشکلات باید پیامبر حاکم باشد و هر فرد با ایمان، در حوزه اجتماعی یا فردی، باید مطیع محض دستورات خداوند و پیامبر باشد. بنابر این در تحلیل این آیه می‌توان آن را برای توضیح بیشتر به چند قسمت تقسیم کرد:

در قدم اول؛ قبول حاکمیت پیامبر. «فلا و ربک لایومنون حتی یحکموک بما شجر بینهم»

در قدم دوم؛ قبول حکم پیامبر است بدون دلتنگی. «لایجدوا فی أنفسهم حرجا مما قضیت»

 در قدم سوم؛ اجرای حکم، بدون چون و چرا.«ویسلموا تسلیما»

از این آیه این  نتیجه به دست می آید که وقتی حضرت پیامبر(ص) حکمی صادر کرده است مردم نبایداحساس دلتنگی کنند زیرا حکم پیامبر همان حکم خداوند است که در صورت دلتنگی نسبت به حکم الهی، ایمانشان از بین می‌رود و لو اینکه حکم را به ظاهر پذیرفته باشند زیرا دلتنگی، دلیل عدم رضایت از حکم خداونداست.اکنون الگوهایی شاخص از مدیریت اولیای الهی را تشریح می کنیم.

الگوی اول

قرآن کریم تعبیر جالبی راجع به حضرت پیامبر(ص) دارد که می‌فرماید: «الذین یبتغون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراه و الانجیل ...» (اعراف،7/157).

یعنی پیامبر امی که در تورات و انجیل از او یاد شده است چیزهای خوب را بر آنها حلال می‌کند و پلیدیها را حرام می‌نماید و بار سنگین را از دوش آنها بر می‌دارد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد پیرامون مدیریت اسلامی


بحث در حدیث کمیل از امیر الومنین علیه السلام پیرامون ولایت فقیه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

 

بِسْـمِ اللَهِ الـرَّحْمَنِ الـرَّحِیمِ

درس وصایای امام

دانشگاه آزاد اسلامی واحد جنوب تهران

موضوع:

بحث در حدیث کمیل از امیر الومنین علیه السلام پیرامون ولایت فقیه

استاد:

جناب آقای زارع ارندی

دانشجو:

عاطفه موسوی

أعُوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ

بِسْـمِ اللَهِ الـرَّحْمَنِ الـرَّحِیمِ

وَ صَلَّی‌ اللَهُ عَلَی‌ سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ ءَالِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ

وَ لَعْنَةُ اللَهِ عَلَی‌ أعْدَآئِهِم‌ أجْمَعِینَ مِنَ الآنَ إلَی‌ قِیَامِ یَوْمِ الدِّینِ

وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إلاَّ بِاللَهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ

متن‌ روایت‌ کمیل‌ از «نهج‌ البلاغة‌» سیّد رضیّ رحمة‌ الله‌ علیه‌ و شرح‌ فقرات‌ آن‌ بطور اختصار:

 یکی‌ از أدلّة‌ ولایت‌ فقیه‌ که‌ هم‌ از جهت‌ سند و هم‌ از جهت‌ دلالت‌ می‌توان‌ آنرا معتبرترین‌ و قوی‌ترین‌ دلیل‌ بر ولایت‌ فقیه‌ گرفت‌، روایت‌ سیّد رضیّ أعلی‌ الله‌ مقامه‌ در «نهج‌ البلاغة‌» است‌ که‌ أمیرالمؤمنین‌ علیه‌ السّلام‌ به‌ کُمَیل‌ بن‌ زیاد نَخعیّ فرموده‌اند.

 فَفِی‌ «نَهْجِ الْبَلا َ غَةِ» مِنْ کَلاََمٍ لَهُ عَلیْهِ السَّلاَمُ لِکُمَیْلِ بْنِ زِیَادٍ النَّخَعِیّ:

 قَالَ کُمَیْلُ بْنُ زِیَادٍ: أَخَذَ بِیَدِی‌ أَمِیرُالْمُؤمِنِینَ عَلِیُّ بنُ أَبِی‌ طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلا َ مُ فَأَخْرَجَنِی‌ إلَی‌ الْجَبَّانِ؛ فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَدَآءَ ثُمَّ قَالَ: یَا کُمَیْلُ! إنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا؛ فَاحْفَظْ عَنِّی‌ مَا أَقُولُ لَکَ.

 «کمیل‌ بن‌ زیاد می‌گوید: أمیرالمؤمنین‌ علیّ بن‌ أبی‌ طالب‌ علیه‌ السّلام‌ دست‌ مرا گرفت‌ و به‌ سوی‌ صحرا برد. همینکه‌ در میان‌ بیابان‌ واقع‌ شدیم‌، حضرت‌ نفس‌ عمیقی‌ کشید و سپس‌ به‌ من‌ فرمود: ای‌ کمیل‌! این‌ دلها ظرفهائی‌ است‌ و بهترین‌ این‌ دلها، آن‌ دلی‌ است‌ که‌ ظرفیّتش‌ بیشتر، سِعه‌ و گنجایشش‌ زیادتر باشد. بنابراین‌، آنچه‌ را که‌ من‌ بتو می‌گویم‌ حفظ‌ کن‌ و در دل‌ خود نگاه‌دار!» سپس‌ میفرماید:

 النَّاسُ ثَلا َ ثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِیٌّ، وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَی‌ سَبِیلِ نَجَاةٍ، وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ؛ أَتْبَاعُ کُلِّ نَاعِقٍ، یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ، لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ یَلْجَـُوا إلَی‌ رُکْنٍ وَثِیقٍ.

 «مجموعة‌ أفراد مردم‌ سه‌ طائفه‌ هستند: طائفة‌ أوّل‌: عالم‌ رَبّانی‌ است‌. گروه‌ دوم‌: متعلّمی‌ است‌ که‌ در راه‌ نجات‌ و صلاح‌ و سعادت‌ و فوز گام‌ برمی‌دارد. و دستة‌ سوّم‌: أفرادی‌ از جامعه‌ هستند که‌ دارای‌ أصالت‌ و شخصیّت‌ نبوده‌، ومانند مگس‌ و پشّه‌هائی‌ که‌ در فضا پراکنده‌اند می‌باشند.

 این‌ دستة‌ سوّم‌، دنبال‌ کننده‌ و پیروی‌ کنندة‌ از هر صدائی‌ هستند که‌ از هر جا برخیزد؛ و با هر بادی‌ که‌ بوزد در سمت‌ آن‌ حرکت‌ می‌کنند؛ دلهای‌ آنان‌ به‌ نور علم‌ روشن‌ نگردیده‌؛ و قلبهای‌ خود را از نور علم‌ مُنَّور و مُستَضیی‌ و روشن‌ نگردانیده‌اند؛ و به‌ رُکنِ وثیق‌ و محلِّ اعتمادی‌ که‌ باید إنسان‌ به‌ آنجا تکیه‌ زند، متّکی‌ نشده‌ و پناه‌ نیاورده‌اند.»

 یَا کُمَیْلُ! الْعِلْمُ خَیْرٌ مِنَ الْمَالِ؛ الْعِلْمُ یَحْرُسُکَ، وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ؛ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ، وَ الْعِلْمُ یَزْکُوعَلَی‌الاْءنْفَاقِ؛ وَ صَنِیعُ الْمَالِ یَزُولُ بِزَوَالِهِ.

 «ای‌ کمیل‌! علم‌ از مال‌ بهتر است‌؛ علم‌، تو را حفظ‌ و نگهداری‌ می‌نماید، ولی‌ تو باید مال‌ را نگهداری‌ کنی‌؛ مال‌ بواسطة‌ خرج‌ کردن‌ و إنفاق‌، نقصان‌ و کاهش‌ می‌یابد؛ ولی‌ علم‌ در أثر إنفاق‌ و خرج‌ کردن‌ زیاد می‌شود و رشد و نُموّ پیدا می‌کند؛ و نتیجه‌ و آثار مال‌، به‌ زوال‌ آن‌ مال‌ از بین‌ می‌رود.»

 وَ صَنِیعُ الْمَالِ یَزُولُ بِزَوَالِهِ. وقتی‌ خود مال‌ از بین‌ رفت‌، پدیده‌ها و آثاری‌ هم‌ که‌ از آن‌ بدست‌ آمده‌ ـ هر چه‌ میخواهد باشد ـ از بین‌ میرود. مِنْ باب‌ مثال‌: کسی‌ که‌ مال‌ دارد، با آن‌ مال‌ سلطنت‌ و حکومت‌ می‌کند؛ مردم‌ را گردِ خود جمع‌ می‌نماید؛ و بر أساس‌ مال‌ خیلی‌ کارها را انجام‌ میدهد؛ همینکه‌ آن‌ مال‌ از بین‌ رفت‌، تمام‌ آن‌ آثار از بین‌ میرود؛ مردم‌ دیگر هیچ‌ اعتنائی‌ به‌ وی‌ نمیکنند و شرفی‌ برای‌ او قائل‌ نمیشوند؛ و این‌ شخص‌ که‌ بر أساس‌ اتّکاء به‌ مال‌، در دنیا برای‌ خود دستگاهی‌ فراهم‌ کرده‌ بود، همینکه‌ مالش‌ از بین‌ میرود، تمام‌ آن‌ آثار که‌ مصنوع‌ و پدیدة‌ مال‌ است‌، همه‌ از بین‌ میرود. یَا کُمَیْلُ! الْعِلْمُ دِیْنٌ یُدَانُ بِهِ؛ بِهِ یَکْسِبُ الاْءنْسَانُ الطَّاعَةَ فِی‌ حَیَوتِهِ، وَ جَمِیلَ الاْحْدُوثَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ. وَ الْعِلْمُ حَاکِمٌ وَ الْمَالُ مَحْکُومٌ عَلَیْهِ.

 «ای‌ کمیل‌! علم‌، قانون‌ و دستوری‌ است‌ که‌ مُتَّبَع‌ است‌ و مردم‌ از آن‌ پیروی‌ می‌کنند. بواسطة‌ علم‌، إنسان‌ در حیات‌ خود راه‌ إطاعت‌ را طیّ می‌کند، و بعد از خود آثاری‌ نیکو باقی‌ می‌گذارد. علم‌ حاکم‌ است‌ و مال‌ محکومٌ علیه‌.» همیشه‌ علم‌ بر مال‌ حکومت‌ دارد. فرق‌ میان‌ علم‌ و مال‌ این‌ است‌ که‌: علم‌ همیشه‌ در درجة‌ حکومت‌ بر مال‌ قرار گرفته‌ است‌؛ مال‌ بدست‌ علم‌ تصرّف‌ می‌شود و در تحت‌ حکومت‌ علم‌ به‌ گردش‌ در می‌آید.



خرید و دانلود  بحث در حدیث کمیل از امیر الومنین علیه السلام پیرامون ولایت فقیه