لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 52
فصل اول :
ریاضیات
همواره یکی از علوم فعال و زنده بوده است که براساس منطق استوار می باشد .پایگاه معرفت ریاضی خرد محض است و بر محور احساسات و خواسته ها نمی گردد .میزانی که با آن اندیشه های ریاضی را می سنجیم مستقل از آن اندیشه هاست .
نتایج همگی بر مبنای قوانین و اندیشه های که بر حسب معیارهای قانونی ریاضیات ثابت شده است .ریاضیات همچنین نمادی از تلاش بی پایان انسانها برای کسب دانش و آگاهی است .
دانش ریاضی محصول کوشش انسانها و ملل گوناگون در زمانهای مختلف است که فراتر از زمان و قالبهای فرهنگی و اقلیمی به منصه بروز و ظهور رسیده است .هدف این تلاش ، فعلیت یافتن گوهر وجودی انسان و پیشبرد معرفت و کمال بشری و گشوده شدن دروازه هایی از ارتباط میان اندیشه ها ، فرهنگها و تمدن هابوده است .
اکنون به جواب سؤال مطرح شده از زبان دکتر مصاحب می پردازیم :
جواب این سؤال در زمانهای مختلف و بر حسب بسط ریاضیات و بسط فکر ریاضی متفاوت بوده است .زمانی ریاضیات را علم اعداد ،زمانی علم فضا و زمانی علم کمیات متصل و منفصل تعریف می کردند .این تعریف اخیر که شاید بیش از یک قرن تا حدی قابل قبول بود و هنوز در بعضی اذهان باقی است .
اما طرز فکر کنونی را می توان از این گفته یکی از محققین معاصر دریافت :
((در بابی علم فیزیک ، آشکار شده که ضرورت ندارد که ما ماهیت موجودات مورد بحث را بشناسیم بلکه آنچه ضروری است شناخت ساختمان ریاضی آنهاست .در حقیقت تنها چیزی که می شناسیم همین است ))
نفس ریاضیات در هر مبحث علمی ، خواه در علم اقتصاد یا در علم نجوم ، همین شناسانیدن ساختمان ریاضی است .اینک بد نیست به گفتاری از پرفسور فضل الله رضا در باب ریاضی نو بپردازیم :
در علوم ریاضی نو هم بخلاف ریاضیات قرون پیش ، زیبایی ها کم یا بیش با معیار فربهی خیال و گسترش پرواز سنجیده می شود .وقتی به یکی از امرای علم دوست اسلامی قضیه فیثاغورث را عرضه کردند که مجذور طول وتر مثلث قائم الزاویه برابر مجموع مجذورات طول دو ضلع دیگر است .
معروف است که وی چنان از زیبایی این حقیقت جهانی سرمست شده که دستور داد شکل مثلث را بر روی آستین وی نقش کنند .
A2+b2=c2
این قضیه در قرن بیستم مانند شعرهای نابی که گویندگان بزرگ ایران قرنها پیش آفریده اند از زوایای تنگ مثلث بیرون آمده و به فضاهای بسیار گسترده که در علم و صنعت عمومیت دارند تعمیم داده شد.تعمیم این قضیه در فضاهای هیلبرت که به نام ریاضیدان بزرگ آلمانی قرن نوزدهم معرفی شده است چنان است که برای هر X از فضای هیلبرت و تصاویر بر محورهای پایه مختصات چنین می توان نوشت :
X=x k e k =( x,e)e k
=
هرچند تشخیص معیار از پی زیبا شناسی کار دشواری است با از نظر بحث درمجردات می توان گفت که زیبایی این قضیه پهناور بیش از زیبایی قضیه محدود فیثاغورث است .در اینجا همای خیال بالاتر پرواز کرده مثلث قائم الزاویه معمولی فضای دوبعدی اقلیدسی ، جای خود را در فضایی به ابعاد بی شمار به شکلی داده است که دیگر تصویر ساده در ذهن ما ندارد ، و بر آستین کسی نقش پذیر نیست .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
فصل اول :
دموکراسى چیست؟
احزاب سیاسی هم در فاشیست در جناح راست موضوع این کتاب شرح مراحل گذرا به دمکراسی است 1990-1974 روی مفهوم دمکراسی معنی جدید آن مربوط میشود به قیامهای انقلابی جامعه غربی اواخر سده هیجدهم. در اواسط سده بیستم دمکراسی به معنی شکل حکومت ، برحسب منابع قدرت برای حکومت ، بر پایه مقاصدی در پیش میگیرد و بر مبنای شیوه و روال کاری که در تشکیل حکومت گرفته میشود ، تعریف شده است.
در این بررسی دمکراسی بر بنیاد شیوه و روال کار حکومت مورد است.
مفهوم دمکراسی برحسب «اراده مردم » «نفع عامه » «روش دمکراتیک ترتیبات سازمان یافته ایست برای نیل به تصمیمات سیاسی که در آن افراد ، از طریق انتخابات رقابت آمیز و رأی مردم ، به قدرت و مقام تصمیمگیری میرسند ».
دمکراسی رقابت و مشارکت آزادی بیان ، آزادی اجتماعات و سازمانها را که لازمه آزادی بحث رقابتهای انتخاباتی محترم میشمارد.
در 1990 کار به نخستین انتخابات در یک کشور دمکراتیک تحت نظارت یک یا چند گروه صلاحیتدار بینالمللی «دمکراسی واقعی» آزادی ، مساوات ، برادری ، حکومتهائی که بر پایه انتخابات آزاد بر سر کار میآیند فاسد ، کوتهبین ، غیر مسئول باشند ، خاص حمایت کنند و به سود عامه باشد درمانند. دمکراسی فضیلت عام و جمعی است نه فردی و ارزش دمکراسیها مقامات عالی تصمیم گیرنده اعمال قدرت تام نمیکنند. دیگ گروههای جامعه در اعمال قدرت شرکت میجویند. مقامات عالی تصمیم گیرنده به صورت آلت دست و نمادی برای غیر دمکراتیک درآیند که اعمال قدرت میکنند ، دمکراتیک نیست.
ثبات ویا ضعف و شکنندگی نظام دمکراتیک مسأله ثبات و استحکام مطلب اصلی دمکراسی و غیر دمکراسی را دو موضوع کاملا جدا از هم در نظر گرفت موضوع واحدی دانست که تغییر و تحول میپذیرد. برداشت دوگانگی از دمکراسی علاقه ما در این است که از رژیم غیر دمکراتیک به یک رژیم دمکراتیک برسیم. رژیمهای دمکراتیک انتخابات رقابتآمیز ندارند و بیشتر رأی دهندگان در آن شرکت نمیکنند.
سلطنتهای مطلقه امپراتوریهای بوروکراتیک اولیگارشی آریستو کراسی مشروطه با حق رأی محدود رژیمهای توتالیتر در سده بیستم پس از شروع دمکراسی سربلند کردند. تک حزبی بودن یک نفر رهبری پلیس مخفی نافذ و نیرومند که یک جامعه ایدهآلی معرفی میکند همان جامعهای که جنبش توتالیتر مردم نفوذ و بر آنها نظارت میکند سازمانهای اجتماعی و اقتصادی سنتی اقتدارگر رهبری واحد نبود حزب نبود بسیج ایدئولوژی حکومتی محدود جهان در طول قرنها رؤسای قبایل انتخابی بودند در بعضی جاها در سطح روستاها نهادهای سیاسی به مدت طولانی وجود داشت. دمکراسی یونان و رم گاه زنان بردگان از مشارکت در زندگی سیاسی کنار گذاشته دمکراسی نوین دمکراسی دولت - ملت است نخستین گام به سوی دمکراسی در غرب ، در نیمه اول هفدهم برداشته عقاید دمکراتیک و جنبشهای دمکراتیک ،از تجلیلات نه اصلی ، انقلاب انگلستان بود. احکام بنیانی کانکتی کات که در 14 1636 نخستین «قانون اساسی مکتوب دمکراسی نوین» بود. در 1750 هیچگونه نهاد دمکراتیک در اواخر سده بیستم کشورهای بیشتری دارای نهادهای دمکراتیک شدند.
گذارهائی از رژیمهای غیر دمکراتیک بع دمکراتیک در زمانهای خاصی صورت در دنیای جدید سه موج دمکراسی شدن برخاسته نخستین در انقلابهای آمریکا و فرانسه نهادهای دمکراتیک روبه تکامل کاملا جنبه خصوصی دارد . سانشاین برای مسخص کردن این که نظامهای دو معیار سنجیده 50 درصد از مردان بزرگسال دارای حق رأی شناخته شدند هیأت اجرائی مسئول باید در یک پارلمان منتخب ، حمایت اکثریت را به دست آورد در انتخابات عمومی خود حائز اکثریت و برنده شده باشد . ایالات متحده بالغوه امتیازات و شرایط مالکیت در ایالات قدیمی و پذیرفتن ایالات جدید با حق رأی عام مردان در انتخابات ، نسبت آراء سفید پوستان مرد را که در انتخابات ریاست جمهوری در 1828 در اوایل دهه 1930 پس از آن که موج اول کاملا فرو نشست اسپانیا و شیلی به دمکراسی پیوستند. نخستین موج برگشت در سال 1922 با رژه نظامی در رم سهل و آسان دمکراسی شکننده و کم و بیش فاسد ایتالیا از سوی موسولینی آغاز شد . عکسالعمل این گونه تغییرات در رژیمها سر بلند کردن ایدئولوژیهای کمونیسم ، فاشیسم و میلیتاریسم بود .
جنگی جهان را با قبول دمکراسی گروه چب و راست ویرانی و نابودی آن کمر بستند.
با آغاز جنگ جهانی دوم موج کوتاه دوم دمکراسی شدن سربلند کرد . اشغال نیروهای بیگانه نهادهای دمکراتیک آلمان غربی ، ایتالیا ، اتریش ، ژاپن افزایش فشار روسیه شوروی جرقههای دمکراسی چکسلواکی و مجارستان خاموش کرد.
موج دوم دمکراسی شدن، بیش از همه به اقتدارگرایان میدان آمریکای لاتین شدید بود.