لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
توان غربالگری آزمون آمادگی تحصیلی طرح سنجش کودکان
چکیده تحقیق :
چند سالی است که یکی از شروط ورود به پایه اول ابتدایی ، ارائه معرفی از پایگاه سنجش سلامت جسمانی و آمادگی تحصیلی نوآموزان را مورد غربالگری قرار می دهند . این پژوهش برای تعیین اثر بخشی آزمون آمادگی تحصیلی (که هنگام ثبت نام به پایه اول ابتدایی صورت می گیرد ) انجام گرفت . آزمودنیهایی که مورد بررسی قرار گرفته اند به تعداد 697 نفر بودند. از این تعداد 339 نفر شامل نوآموزان عادی و 358 نفر شامل نوآموزان دیرآموز یا مرزی بودند . آزمودنیها با توجه به جامعه آماری و چگونگی توزیع از نظر عادی و مرزی ، جنسیت و نواحی محل تحصیل ، بعد از همتاسازی به شکل تصادفی طبقه ای ساده انتخاب شدهاند برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها از آزمون پارامتریکتی (T ) گروههای مستقل استفاده شد و با توجه به این تحلیل بین پیشرفت تحصیلی افراد عادی و مرزی تفاوت بدست آمد در حالیکه این تفاوت در میانگین نمرات آزمون املا و ریاضی افراد بدست نیامد و نیز بین پیشرفت تحصیلی دختران و پسران با انجام آزمون تی تفاوتی بدست نیامد که این نتیجه در آزمون آمادگی نیز حاصل شد فرضیه 5 نیز که به تفاوت نمرات آزمون آمادگی قبلی کودکانی که مهد را سپری کرده بودند با آنهایی که سپری نکرده بودند اشاره داشت ، رد شد در حالیکه بین میانگین نمرات املا ـ ریاضی و پیشرفت تحصیلی همین آزمودنیها تفاوت بدست آمد.
بخشی از یافته های تحقیق :ـ ناحیه 5 نسبت به ناحیه های دیگر دارای دانش آموزان مرزی بیشتری می باشد.
ـ بین دختران و پسران در پیشرفت تحصیلی تفاوت وجود ندارد.
ـ بررسی میانگین دو گروه نشان داد که میزان میانگین نمرات املا ـ ریاضی کودکانی که مهد را سپری کرده اند بیشتر از کودکان دیگر است و برتری با گروهی است که مهد را سپری کرده اند.
ـ بین نمرات پیشرفت تحصیلی افرادی که مهد را سپری کرده اند و آنهایی که سپری نکرده اند تفاوت وجود دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 52
تربیت دینی کودکان
اُنس دینی:نخستین مرحلهی تربیت دینی، اُنس دینی است. کودکی که در سالهای نخست زندگی با قرآن و نماز خواندن پدر و مادر آشنا میشود و در سه یا چهار سالگی در کنار آنان جانمازی پهن میکند و به تقلید از آنان، قیام، رکوع و سجده برپا میکند، کمکم زمینهای به نام اُنس و الفت دینی در او ایجاد میشود. وقتی فرزند شما در کنارتان سجده و رکوع کرد و سلام نماز را داد و شما دستش را به گرمی فشردید، پیشانیاش را بوسیدید و لبخند رضایتبخشی در صورت او شکوفا شد، به یادش میماند که هر موقع این حرکات را انجام داده، از شما یک پاداش درونی و رضایتبخش دریافت کرده است. هر زمان با شما به مسجد آمد و شما مراعات کردید که به او سخت نگذرد و راحت و خوشحال باشد و ماندن خارج از حوصلهی او نباشد، این مراعاتها و ظرافتها او را کم کم به نوعی وابستگی دینی گرایش خواهد داد که پایهی آن اُنس والفت با دین است. ما در روانشناسی به این پدیده «conditioning» یا شرطی کردن میگوییم؛ به این صورت که اگر دو امر در مجاورت یکدیگر قرار بگیرد و با حضور یکی، دیگری هم حضور پیدا کند، کودک کم کم بین اینها پیوندی برقرار میکند که به آن «پیوند شرطی» گفته میشود. کودک در سالهای بعد که زندگی مستقلی را دنبال میکند، هر وقت به یاد میآورد که وقتی نماز میخواند سیمای شما شاد میشد و او را تشویق میکردید، در او شوق و علاقه به دین ایجاد میشود.2- عادت دینی:وقتی کاری را بارها و بارها تکرار کردیم، این عمل در شخصیت ما نفوذ میکند و استوار و پایدار میشود، مثل عادت به نظم، سحرخیزی، مسؤولیت پذیری یا هر عادت دیگر. از خصوصیات مهم دورهی کودکی و دبستان، عادتپذیری است. اگر شما در این سالها همّت کنید و عادت ارزشمندی را در فرزند یا شاگردتان پدید بیاورید، در سالهای بعد نیاری به صرف آن همه نیرو و هزینه نخواهد بود. در سنّ دبستانی عادت دینی بهتر جایگزین میشود. مثلاً با همت و مساعدت شما به کودکان اجازهی نماز خواندن در مسجد میدهند؛ در حالی که هنوز نماز بر آنان واجب نیست، به آنجا میآیند و نماز میخوانند و به این ترتیب نوعی عادت و استمرار بر عمل در آنان پدید میآید.ما باید بچهها را به خواندن نماز اول وقت عادت دهیم و به آنان بیاموزیم که صبحها قدری زودتر بیدار و آمادهی نماز شوند. همچنین باید تلاش کنیم قرآن را در حدّ ظرفیت خود و بر اساس جاذبههایی که ما برایشان ایجاد میکنیم حفظ کنند. حفظ آیات قرآن و سورههای کوتاه آن در سالهای بعد در زندگی او تأثیر مثبتی دارد.وقتی فرزندانمان به سن تکلیف رسیدند، باید مسائل شرعی و تکلیفی را برایشان بیان کنیم.3- معرفت دینی:مرحلهی سوم، معرفت و تفکر دینی است. کودکی که در سالهای پیشدبستانی و دبستانی با آداب دینی اُنس پیدا میکند و عادت دینی در او پدید میآید. باید در سالهای راهنمایی معرفت دینی پیدا کند. در این مرحله شما باید از طریق دلیل و استدلال و نیز تعقل و تحلیل مسائل دینی با ذهن آماده و مستعد او ارتباط برقرار سازید وبا او صحبت کنید. از نظر ساختارِ ذهنی، سن 13 سالگی دورهی رشد مفاهیم ذهنی و غیر ملموس است. یعنی تفکر میتواند به درجهای برسد که انسان در غیاب اشیا هم دربارهی آنها فکر کند، در حالیکه در سالهای قبل از دورهی راهنمایی، رشد و تفکر انتزاعی حاصل نشده است. پس ما میتوانیم در دورهی راهنمایی با آمادگی بیشتری از معرفت دینی و اندیشهی دینی صحبت کنیم و به پرسشهایی که نوجوانان راجع به دین دارند، پاسخ بگوییم و استنباط، فهم، آگاهی و ادراک آنان را در این مرحله بالا ببریم.از مسؤولیتهایی که باید در سالهای قبل از دورهی راهنمایی به آن بیندیشیم، این است که وظایف سنّ بلوغ و تکلیف دختران نوجوان را به آنان بیاموزیم. در سالهای راهنمایی به بعد، بچهها کم کم از چرایی مسائل سؤال میکنند و میخواهند علّت و حکمت مسائل را بدانند. کودک تا بهحال نماز خوانده است و اکنون هم میخواند، اما حالا میخواهد بداند که این نماز چه اثری بر شخصیت او دارد و در نزد خداوند چه پاداشی دارد و اصولاً چرا باید نماز بخواند؟ او میخواهد راجع به صفات خداوند درک درستی داشته باشد. شما شاید اندیشهی او را در این جهت هدایت کنید و از نمونهها و شواهدی مستدل و روشن در بحثتان بهره بگیرید. اگر مربیان به ادبیات غنی دینی و ملّیمان مانند: سخنان پیامبر «صلی الله علیه وسلم»، اصحاب بزرگوار و بزرگان دین ، اشعار ارزشمند شاعران نیز به داستانهایی که در فرهنگ ملّی و اسلامی وجود دارد مسلط باشند، میتوانند در معرفت دینی جذابیت ایجاد کنند. وقتی شما مناسب و بجا از اشعار خوب و زنده و با روح، از حکایتها، ضربالمثلها، داستانها ، خاطرات و موضوعهای تاریخی یاد میکنید، بحثتان شیرینتر میشود و جذابیت و گیرایی آن بالا میرود.4- عمل به آموختههای دینی:مرحلهی چهارم، عمل به آموزههای دینی است. اگر در گام سوم معرفت دینی ایجاد شد، گام چهارم، اجرایی است؛ یعنی تمام تار و پود وجود او، نگاه او،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 52
تربیت دینی کودکان
اُنس دینی:نخستین مرحلهی تربیت دینی، اُنس دینی است. کودکی که در سالهای نخست زندگی با قرآن و نماز خواندن پدر و مادر آشنا میشود و در سه یا چهار سالگی در کنار آنان جانمازی پهن میکند و به تقلید از آنان، قیام، رکوع و سجده برپا میکند، کمکم زمینهای به نام اُنس و الفت دینی در او ایجاد میشود. وقتی فرزند شما در کنارتان سجده و رکوع کرد و سلام نماز را داد و شما دستش را به گرمی فشردید، پیشانیاش را بوسیدید و لبخند رضایتبخشی در صورت او شکوفا شد، به یادش میماند که هر موقع این حرکات را انجام داده، از شما یک پاداش درونی و رضایتبخش دریافت کرده است. هر زمان با شما به مسجد آمد و شما مراعات کردید که به او سخت نگذرد و راحت و خوشحال باشد و ماندن خارج از حوصلهی او نباشد، این مراعاتها و ظرافتها او را کم کم به نوعی وابستگی دینی گرایش خواهد داد که پایهی آن اُنس والفت با دین است. ما در روانشناسی به این پدیده «conditioning» یا شرطی کردن میگوییم؛ به این صورت که اگر دو امر در مجاورت یکدیگر قرار بگیرد و با حضور یکی، دیگری هم حضور پیدا کند، کودک کم کم بین اینها پیوندی برقرار میکند که به آن «پیوند شرطی» گفته میشود. کودک در سالهای بعد که زندگی مستقلی را دنبال میکند، هر وقت به یاد میآورد که وقتی نماز میخواند سیمای شما شاد میشد و او را تشویق میکردید، در او شوق و علاقه به دین ایجاد میشود.2- عادت دینی:وقتی کاری را بارها و بارها تکرار کردیم، این عمل در شخصیت ما نفوذ میکند و استوار و پایدار میشود، مثل عادت به نظم، سحرخیزی، مسؤولیت پذیری یا هر عادت دیگر. از خصوصیات مهم دورهی کودکی و دبستان، عادتپذیری است. اگر شما در این سالها همّت کنید و عادت ارزشمندی را در فرزند یا شاگردتان پدید بیاورید، در سالهای بعد نیاری به صرف آن همه نیرو و هزینه نخواهد بود. در سنّ دبستانی عادت دینی بهتر جایگزین میشود. مثلاً با همت و مساعدت شما به کودکان اجازهی نماز خواندن در مسجد میدهند؛ در حالی که هنوز نماز بر آنان واجب نیست، به آنجا میآیند و نماز میخوانند و به این ترتیب نوعی عادت و استمرار بر عمل در آنان پدید میآید.ما باید بچهها را به خواندن نماز اول وقت عادت دهیم و به آنان بیاموزیم که صبحها قدری زودتر بیدار و آمادهی نماز شوند. همچنین باید تلاش کنیم قرآن را در حدّ ظرفیت خود و بر اساس جاذبههایی که ما برایشان ایجاد میکنیم حفظ کنند. حفظ آیات قرآن و سورههای کوتاه آن در سالهای بعد در زندگی او تأثیر مثبتی دارد.وقتی فرزندانمان به سن تکلیف رسیدند، باید مسائل شرعی و تکلیفی را برایشان بیان کنیم.3- معرفت دینی:مرحلهی سوم، معرفت و تفکر دینی است. کودکی که در سالهای پیشدبستانی و دبستانی با آداب دینی اُنس پیدا میکند و عادت دینی در او پدید میآید. باید در سالهای راهنمایی معرفت دینی پیدا کند. در این مرحله شما باید از طریق دلیل و استدلال و نیز تعقل و تحلیل مسائل دینی با ذهن آماده و مستعد او ارتباط برقرار سازید وبا او صحبت کنید. از نظر ساختارِ ذهنی، سن 13 سالگی دورهی رشد مفاهیم ذهنی و غیر ملموس است. یعنی تفکر میتواند به درجهای برسد که انسان در غیاب اشیا هم دربارهی آنها فکر کند، در حالیکه در سالهای قبل از دورهی راهنمایی، رشد و تفکر انتزاعی حاصل نشده است. پس ما میتوانیم در دورهی راهنمایی با آمادگی بیشتری از معرفت دینی و اندیشهی دینی صحبت کنیم و به پرسشهایی که نوجوانان راجع به دین دارند، پاسخ بگوییم و استنباط، فهم، آگاهی و ادراک آنان را در این مرحله بالا ببریم.از مسؤولیتهایی که باید در سالهای قبل از دورهی راهنمایی به آن بیندیشیم، این است که وظایف سنّ بلوغ و تکلیف دختران نوجوان را به آنان بیاموزیم. در سالهای راهنمایی به بعد، بچهها کم کم از چرایی مسائل سؤال میکنند و میخواهند علّت و حکمت مسائل را بدانند. کودک تا بهحال نماز خوانده است و اکنون هم میخواند، اما حالا میخواهد بداند که این نماز چه اثری بر شخصیت او دارد و در نزد خداوند چه پاداشی دارد و اصولاً چرا باید نماز بخواند؟ او میخواهد راجع به صفات خداوند درک درستی داشته باشد. شما شاید اندیشهی او را در این جهت هدایت کنید و از نمونهها و شواهدی مستدل و روشن در بحثتان بهره بگیرید. اگر مربیان به ادبیات غنی دینی و ملّیمان مانند: سخنان پیامبر «صلی الله علیه وسلم»، اصحاب بزرگوار و بزرگان دین ، اشعار ارزشمند شاعران نیز به داستانهایی که در فرهنگ ملّی و اسلامی وجود دارد مسلط باشند، میتوانند در معرفت دینی جذابیت ایجاد کنند. وقتی شما مناسب و بجا از اشعار خوب و زنده و با روح، از حکایتها، ضربالمثلها، داستانها ، خاطرات و موضوعهای تاریخی یاد میکنید، بحثتان شیرینتر میشود و جذابیت و گیرایی آن بالا میرود.4- عمل به آموختههای دینی:مرحلهی چهارم، عمل به آموزههای دینی است. اگر در گام سوم معرفت دینی ایجاد شد، گام چهارم، اجرایی است؛ یعنی تمام تار و پود وجود او، نگاه او،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
تربیت دینی کودکان
پرورش دینی :
آموزش آداب و رفتار صحیح زندگی همان آموزش دین است , یعنی اگر طفل روش صحیح زندگی کردن را آموخته باشد , در حقیقت تربیت دینی پیدا کرده است .
" پیامبر اسلام "( ص ) در مقام اندرز , برخی از والدینی که از زیر بار آموزش و پرورش دینی در آخر الزمان شانه خالی کنند فرموده اند :
" ویل للاولاد و آخرالزمان من ابائهم لا یعلمونهم الفرائض "
" وای بر فرزند آخر الزمان از دست پدر و مادرانشان که به آنها فرائض دینی را می آموزند.
" تعالیم و دستورات دینی کلاً شامل دو بخش می شود :
1- بخشی که شامل اعتقاد و ایمان در رابطه با آفریدگار است . 2- بخشی دیگر که شامل اعمال و رفتار آدمی و روابط با دیگران است و والدین مسئولند هر دوجنبه را به طفل بیاموزند. "
آغاز تربیت دینی
تربیت دینی , در حقیقت از روزگاران قبل از تولد و در مرحله انتخاب همسر شروع می شود و مراقبتهای دوران حمل آن را رنگ و صفا می بخشد و پس از تولد والدین مستقیما به جهت دادن و ساختن او می پردازند و از همان لحظات اول تولد قبل از بریدن ناف در گوش راست اذان و در گوش چپ اقامه خوانده میشود (1) درست است که نوزاد معانی کلمات و جمله ها را نمی فهمد لکن آنها را می شنود و اعصاب و مغزش از آنها متاثر میگردد , کودک تدریجا با آنچه دیده و یا شنیده است , مانوس و آشنا می گردد و همین آشنائی در آینده او موثر است . (2) بعد ها به همراه رشد در سنین مختلف تکالیف گوناگونی به کودک داده می شود , مثلا از 3 سالگی آموزش جمله تهلیل است ( ذکر لا اله الا الله ) از 5/3 سالگی آموزش شهادت به رسالت محمد( ص ) , از 4 تا 5 سالگی تمرین صلوات , از 5 سالگی آموزش دست راست و چپ , از 6 سالگی آموزش قبله , سجده و رکوع از حدود 7 سالگی تمرین نماز و بیدار شدن برای سحری است .(3)
کودک و عقائد دینی
" توجه به خدا و دین ریشه فطری دارد , هر کودکی طبعا خداپرست است مگر اینکه عوامل خارجی فطرتش را آلوده سازند و از صراط مستقیم منحرف سازند " (1)
پیامبر اسلام ( ص ) فرمودند : " هر نوزادی با فطرت خدائی به دنیا می آید و پرورش می یابد مگر اینکه پدر و مادر او را به سوی یهودیگری و یا مسیحی گری بکشانند . (2)
" پدر و مادر وظیفه دارند که محیط مناسب برای فرزند خویش بوجود آورند تا عقایدی که در فطرت او نهاده شده تدریجا ظهور و بروز نمایند و پرورش و تکامل یابند .
کودک از همان خردسالی به یک نیروی مافوقی که می تواند نیازمندیهایش را برطرف سازد طبعا توجه دارد اما درک او به حدی نیست که بتواند توجهخویش را بیان کند , اما تدریجا به مرحله ظهور و بروز میرسد " تدریجا که کودک بزرگتر می شود و معمولا در حدود4 سالگی ( که اصطلاحا سن چراها نامیده می شود )
خصوصا اگر در خانواده دین دار زندگی کند به خدا توجه پیدا می کند و گاهگاه نام خدا را برزبان جاری سازد . از حرفها و سئوالاتش پیداست که فطرتش بیدار گشته و می خواهد در این باره اطلاعات بیشتری به دست آورد چه کسی خورشید و ماه و ستاره ها را آفریده است ؟ آیا خدا مرا دوست دارد ؟ خدا کجاست ؟ چه شکلی است ؟ آیا در آسمان است ؟
نحوه پاسخگویی والدین به سئوالات کودک
اولیاء و مربیان باید به تمام سئوالات کودک پاسخ دهند والا روح تحقیق و کنجکاوی او خاموش خواهد شد . اما پاسخ دادن به سئوالات آنها کار آسانی نیست , پاسخها باید صحیح و کوتاه و قابل فهمبرای کودک باشد . و هرچه درک و فهم کودک ترقی می کند پاسخها نیز به همان نسبت عمیق تر می گردد .
باید از گفتن مطالب سنگین و خسته کننده جدا اجتناب کرد که نه تنها سودی ندارد بلکه برای کودک ملال اور خواهد بود .
آموزش نبوت ،امامت و معاد به کودک
در مورد نبوت و امامت باید تدریجا با کودک گفتگو کرد , ابتدا حضرت محمد ( ص ) را به عنوان پیامبر معرفی نمود و سپس صفات و خصایص آن جناب و شرایط پیامبر را با زبان کودکانه برایش بیان کرد و همچنین درباره امامت .
اما درباره معاد شاید ذهن کودک دیرتر از سایر مسائل برای فهم آن آمادگی پیدا کند , کودک خردسال معنای مرک رابه خوبی نمی فهمد شاید مردن را یک سفر طولانی تصور کند مادام که کودک به مردن توجه نکرده لزومی ندارد یا شاید صلاح هم نباشد که در این باره با او صحبت شود
اما خواه ناخواه حوادثی پیش می آید که کودک متوجه مرگ می شود , در اینجا باید حقیقت رابا کودک صریحا در میان گذاشت و در ضمن , بهشت و دوزخ و حساب و قیامت را برای وی تشریح کرد تا ذهنش برای پذیرش معاد آماده گردد اما جوابها باید حتی الامکان کوتاه و قابل فهم کودک باشد . (1)
نمو نه ای از روایات در باره تربیت دینی کودک
درباره ی کودک و تکالیف مذهبی و روایاتی آمده است که برای نمونه ذکر می شود :
امام صادق ( علیه السلام ) می فرماید :
" وقتی کودک به سن سه سالگی رسید به وی امرکن 7 بار لااله الا الله بگوید , در این وقت کود ک را به حال خود واگذار تا به سن 3 سال و 7 ماه و 20 روز برسد در چنین مرحله ای باید با او تعلیم داد که 7 بار بگوید محمد رسول الله و تا چهار سالگی باید او را آزاد گذاشت , پس از آن به او بگو که 7 مرتبه صلی الله علیه و آله را تکرا رکند . و تا پنج سالگی او را رها کن , در این وقت اگر کودک راست و چپ خود را تشخیص داد او را در برابر قبله قرار ده و به او سجده را بیاموز در شش سالگی به وی بگو نماز بخواند و بالاخره رکوع و سجود و مراتب دیگر نماز را به او تعلیم ده وقتی هفت سال او تمام شد به وی بگو دست و صورت خود را بشوید و پس ا زشستن دست و صورت و فرا گرفتن وضو به او بگو نماز بخواند.
1– بحار الانوار , ج 23 ,ص 113-114 – چاپ جدید – حلیه المتقین , ص 107
تربیت دینی کودک گام به گام و بدون اجبار
" این روایت نشان می دهد که باید رفق و مدارا و پرورش تدریجی را کاملا در مد نظر قرار داد و گام به گام در تربیت کودک کوشید نباید در هیچ مرحله ای مسائل را یکباره بر او تحمیل نمود و استعداد و ظرفیت او رابرای آموزش مسائل دینی مورد توجه قرار داد " (1)
" کودک را از همان دوران خرد سالی باید به آداب دینی آشنا کرد و در او شوق و رغبت لازم برای اجرای برنامه های دینی پدید آورد منتهای والدین باید سعی کنند در انجام برنامه های دینی رنج و زحمتی برای کودک نباشد و در نتیجه وازدگی ایجاد نشود واداشتن طفل به انجام برنامه های مستحبی یا احیاء در جلسات مذهبی موجبات وازدگی از مذهب را فراهم می کند .
در تربیت مذهبی باید والدین مذهبی و عامل بوده و در پرورش دینی عمل و رفتار والدین نقش عمده دارد. " (2)
خاتمه
در خاتمه لازم به تذکر است که گرچه کودک قبل از سن شرعی بلوغ تکلیف ندارد لکن پدر و مادر حق ندارند بدین بهانه فرزندان خویش را قبل از بلوغ کاملا آزاد بگذارند تا هر عمل خلافی را مرتکب شوند زیرا طبعا به اعمال گناه و خلاف شرع عادت می کند به طوری که بعد از بلوغ نمی تواند از عادتهای زشت گذشته دست بردارد . بنابراین پدر و مادر باید حدود واجبات و محرمات را از همان زمان کودکی به فرزندانشان یادآور شوند و از انجام اعمال حرام و خلاف شرع جلوگیری کرده و در انجام واجبات و کارهای نیک تدریجا آنان را عادت دهند . (1)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
مقدمه :
درسال های اخیربنا به دلایلی همچون پیشرفت فرهنگ وعلوم وافزایش آگاهی های عمومی وتخصصی،توجه جهانی درزمینه احقاق حقوق انسانها رشدچشمگیری یافته است0دراین میان توجه ویژه به کودکان استثنایی جایگاهی خاص رابه خوداختصاص داده است،به طوری که امروزه برنامه ها واقدام های مربوط به احقاق حقوق کودکان استثنایی یکی ازشاخص های رشدفرهنگی واجتمایی هرجامعه محسوب می شود.دنیای متمدن،مشکل این کودکان رامشکل جامعه دانسته وامروزه نهادهای اجتمایی مرتبط بااین کودکان درجهان دراقدامی فراگیربه سمت برنامه هایی مفیدومؤثربارویکردعادی سازی ویکپارچه سازی حرکت می کنند.
درطول تاریخ بشری،کودکان استثنایی همواره به عنوان مهجورترین اقشارجامعه پنداشته شده اند.برحسب برچسب هایی همچون مجنون،بیمار،ناتوان،ناقص الخلقه واستثنایی القابی بوده است که درطول زمان وهمراه باپیشرفت فرهنگ وعلوم درجوامع،تحول یافته وبه این گروه گفته می شود.
براساس بینش توحیدی نظام خلقت عالم براساس تفاوت هابناشده است.تفاوت هایی که دراصل وقتی ازبالا به آن نگاه می کنیم،چون اجزایی ازیک کل واحدهستند.علاوه برآن همه هستی،تجلیات الهی بوده وهرمخلوقی درنوع خودبهره ای ازکمال هستی بخش رادرخوددارد.براین مبناانسان گل سرسبدخلقت واشرف مخلوقات بوده وآن کس ا... گونه تراست که بهره بیشتری ازصفات جمال وجلال ا... ونددراوبه ظهوررسیده باشد.
قرآن کریم نیز،ضمن تأکیدبرکرامت انسان ها،ملاک برتری وفضیلت راتقوی دانسته وقتی دریک موردنحوه برخوردنامطلوب بایک فرداستثنایی نکوهش شده ودرآیات مربوطه آمده است که شایدآن فرددرنزدا...وندصاحب فضیلتی باشد.
مقاله حاضربراین است که درباره کودکان عقب مانده ذهنی یانشانگان دادن اطلاعاتی دردسترس خوانندگان قراردهد.
باشدکه مطالب ومندرجات این مقاله موردتوجه خوانندگان قراربگیرد.
توفیق وبهروزی تمامی دست اندرکاران تعلیم وتربیت استثنایی راازا... وندمتعال خواستارم.
یوسفی اصفهانی
علیرضا
سال انتشار83
مراقبت های بهداشتی پیشگیرانه برای کودکان دارای نشانگان داون
پیشگیری وترویج سلامت :
مراقبت های پزشکی سلامت ازدیربازتأکیدی ویژه براهمیت پیشگیری داشته است. پیشگیری به معنی پرهیزازبیمارشدن،آسیب دیدگی یاناتوانی است. هنگامی که نتوان ازوقوع مشکل جلوگیری کرد،پیشگیری به معنی کاهش شدت نیزهست.
واکسن زدن برای بیماری هایی مانند؛ سرخک وفلج اطفال،بستن کمربندایمنی برای پیشگیری ازخطرمرگ یاجراحت های جدی درحوادث خودروها،مسواک زدن دندان واستفاده ازفلورایدبرای پیشگیری ازپوسیدگی دندان هانمونه هایی معمول ازپیشگیری است.کودک دارای نشانگان راون همانندبرنامه پیشگیری وترویج بهداشتی رانیازداردکه کودکان دیگربه آن نیازدارند.این مراقبت هابه طورمعمول به وسیله معاینه پزشک کودک،پزشک خانواده،پرستارباتجربه درمراکزبهداشتی یادرمانگاه های سلامت مادروکودک انجام می شود.دراین معاینه هابه نگرانی های پدرومادردرباره سلامتی کودک رسیدگی می شود،وضعیت سلامت کودک،رشدوتحول،فعالیت های روزانه مانندخوردن،خوابیدن وبازی کردن اونسبت به زمان معاینه قبلی بررسی می شود.قد،
دورسرووزن اندازه گرفته می شودوبرخی تمرین هاوحرکات بدنی کودک مشاهده می گردد.
آزمایش مسمومیت باسرب،کم خونی یامشکلات شنوایی وبینایی ازدیگراقدام های این مراجعات است.واکسن های لازم براساس جدول مربوطه زده می شود،مشاوره ای نیزبا
عنوان راهنمایی زودهنگام ارائه می گرددتاپدرومادربدانندیامراقبت چه چیزهایی باشند.
معرفی خوراک های تازه،پرهیزازحوادث وتغییراتی که ممکن است تاملاقات بعدی در
رفتارکودک رخ دهد.دراین مشاوره مطرح می شود.این جلسه هابرای پیشگیری از مراجعه هایی است که به علت بیماری کودک رخ می دهد.
برای مثال اگرکودک مرتب سرما می خوردممکن است مشکل اوباسینه پهلوبغرنج تر شود،می توان آموزش دادکه باعلامت های اولیه بیماری راتشخیص دهیدوبه دنبال
درمان باشید.اگرکودک شمابیماری های پوستی دارد،آموزش می بیند که چگونه ازپوست خشک مراقبت کنیدتا ازآسیب های بعدی پوست جلوگیری شود.
تقریباً همه کودکان دارای نشانگان راون مسیریکسانی راباکودکان دیگربرای معاینه های سلامتی،واکسن،اندازه گیری هاومعاینه های بدنی وآزمایش های تشخیص طی می کنند ولی برخی زمینه های خاص هم وجودداردکه توجه بیشتری رادرکودکان دارای نشانگان داون ایجاب می کند.
داشتن نشانگان داون به آن معنی نیست که کودک به میزان بیشتری ازمراقبت برای سلامتی نیازمنداست،منظورآن است که براثراین کارضدخطرابتلابه برخی مشکلات برای کودک افزایش می یابد. برخی ازاین خطرها جدی هستندومی توانندزندگی کودک راتهدید کنندمانندبیماری های مادرزادی قلبی.
مشکلات دیگرخطرکمتری دارندوبیشترمانندملاحظات سلامتی همه کودکان هستند.ولی اگراین وضعیت هادرنظرگرفته نشودودرمان نگردد،ممکن است منجربه بیماری های جدّی تری شوند،یاسرعت رشدکودک دربعضی اززمینه هاکندشود.برای مثال کودک دارای نشانگان داون اگرمشکل شنوایی داشته باشدواین مشکل تشخیص داده نمی شوددرنتیجه رشدزبان نیزکندخواهدشد،درفرآینداجتماعی شدن دشواری خواهدداشت وممکن است درآینده خطرهای بیشتری برای یادگیری داشته باشد.