لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
کودک آزاری
درباره کودک آزاری تعاریف متعددی شده است. این تنوع و تعاریف متضاد سبب شده تا مقایسه میزان بدرفتاری در بین کشورهای مختلف غیرممکن گردد. به همین منظور سازمان بهداشت جهانی درصدد است تا در این زمینه تعریفی که حاصل وفاق جمعی است، ارائه دهد
بدرفتاری با کودکان معمولاً در چهار حوزه مورد بررسی قرار می گیرد؛ کودک آزاری جسمی (physical child abuse)، کودک آزاری عاطفی (emotional child abuse)، کودک آزاری جنسی (sexual child abuse) و غفلت (neglect).
در تعریف گورملی و برودزینسکی (1989) از کودک آزاری، علاوه بر چهار حوزه فوق، کودک آزاری رفتاری تلقی می شود که در دامنه سنی زیر 18 سال اتفاق می افتد و این اصل با تعریف پیمان جهانی حقوق کودک نیز همخوانی دارد. به هر حال حوزه های دیگری وجود دارند که به آنها نیز اشاره می شود. اغلب بین انواع کودک آزاری یک نوع رابطه و همبستگی وجود دارد.
1- کودک آزاری جسمی: به طور کلی کودک آزاری جسمی آسیبی است که مواردی چون ضربه زدن، داغ کردن، آسیب رساندن به سر، شکستگی، آسیبهای درونی، زخمی کردن یا هر شیوه دیگر از آسیب جسمانی را شامل می شود. تحقیقاتی که در فاصله سال های 90 تا 92 انجام گرفته بیانگر این مطلب است که مرگ های ناشی از کودک آزاری جسمی 87 درصد در بین کودکان زیر پنج سال و 65 درصد در بین کودکان زیر یک سال بوده است. (تاور، 1996)
2- کودک آزاری عاطفی: بدرفتاری عاطفی آسیبی اساسی و قابل توجه است که کارکردهای روانشناختی، رفتار و رشد کودک را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد و طرد، محرومیت عاطفی، برخورد خشونت آمیز خانواده (بی ثباتی خانوادگی)، انتقاد، تحقیر و انتظارات نامناسب از کودک، کودک آزاری عاطفی تلقی می شود. بدرفتاری عاطفی معمولاً با بدرفتاری جسمی و کلامی همراه است (کینگستون و پنهیل، 1995).
3- کودک آزاری جنسی: آلبرز (1994) کودک آزاری جنسی را این گونه تعریف کرده است: تماس یا تعامل بین کودک و فرد بزرگسال، هنگامی که از کودک برای تحریک جنسی شخص مرتکب (Perpetrator) یا فرد دیگری استفاده شود.کودک آزاری جنسی دامنه وسیعی را در بر می گیرد که مواردی مثل نمایش آلت تناسلی فرد بزرگسال به کودک، مجبور کردن کودک به نشان دادن آلت تناسلی خویش به فرد بزرگسال، وادارساختن کودک به روسپی گری یا استفاده از کودک در حوزه هرزه نگاری (Pornography) را نیز شامل می شود (واکر، بونر و کافمن، 1988).
4- غفلت: عبارت است از حذف یا نادیده گرفتن کودک که ممکن است با آزار بدنی همراه باشد. غفلت به منزله الگوی پایداری است که بیانگر رابطه متقابل و اندک والدین و مراقبان با کودک، حذف و عدم تأمین نیازهای اولیه جسمی یا ؟؟؟؟؟ کودک مثل تغذیه، بهداشت، پوشاک، نظافت، تربیت، مراقبت های پزشکی، ؟؟؟؟ و ابراز عشق و علاقه می باشد.
5- بهره کشی اقتصادی (Economic abuse): کنترل بیش از حد در استفاده و بهره برداری از پول در حوزه بهره کشی اقتصادی قرار دارد. والد یا مراقبان برای کسب درآمد فشار زیادی به کودک یا حتی همسر خود تحمیل می کنند. در حالی که در مورد نحوه خرج کردن آن هیچ گونه اختیاری به آنها نمی دهند. عدم مشارکت کودک یا همسر در نحوه و چگونگی خرج پول نیر بهره کشی مالی تلقی می شود.
6- بدرفتاری آموزشی (Educational Abuse): فشار و آسیب های احتمالی که از طریق نظام آموزشی، معلمان، شیوه های تدریس، محتوای کتابها و ... در کودکان ایجاد می شود، در حوزه بدرفتاری آموزشی قرار می گیرد. تأکید بر نمره گرایی، نادیده گرفتن تفاوت های فردی، ایجاد رقابت های شدید، تأکید بر یادگیری از راه حفظ کردن، ایجاد فشارهای روانی برکودکان به علت انتظارات بیش از حد از آنان و ... در این گروه جای می گیرد. بدرفتاری آموزشی می تواند با سایر بدرفتاری های از جمله بدرفتاری جسمی همراه باشد .
مطالعه ای در بین 2240 نوجوان دبیرستانی تهرانی انجام شد. این گروه شامل 1175 دختر و 1065 پسر در گروه سنی 14 تا 18 سال بود. از این تعداد، 1362 نفر (حدود 60 درصد) به1600 مورد کودک آزاری اشاره کردند (بعضی به دفعات مورد آزار قرار گرفته بودند). تعداد106 نفر (5/4 درصد از مجموع و 6/6 درصد از آزاردیدگان) گزارش کردند که در معرض آزار جنسی قرار گرفته اند و 32 درصد از دانش آموزان حداقل به یک مورد بی توجهی و غفلت اشاره کرده اند. از کسانی که مورد آزار قرار گرفته بودند، 61 درصد از آزار جنسی، 33 درصد از آزار عاطفی و 6/6 درصد از آزار جسمانی خبر دادند. عادی ترین انواع آزار جسمی، سیلی خوردن (48 درصد) کتک خوردن با چوب یا وسایل دیگر (17 درصد) لگد زدن (15 درصد) پرت کردن (10 درصد) و گازگرفتن (4 درصد) بود. در 69 درصد از موارد، کودک آزار یا عضو خانواده بود (22 درصد) یا خویشاوند نزدیک (31 درصد) یا آشنای خانوادگی (16 درصد). این بررسی همبستگی قابل ملاحظه و مستقیمی را بین کودک آزاری و شدت افسردگی کودکان آزار دیده نشان می دهد. نتایج این بررسی با اطلاعات به دست آمده از سایر کشورها مطابقت دارد.
آسبب شناسی
توجه به سبب شناسی کودک آزاری یکی از مهمترین عواملی است که مشاور یا درمانگر باید به آن توجه نماید؛ زیرا در خلال توجه به این مطلب است که می تواند مداخله مناسب را طرح ریزی، بررسی و هدایت نماید. تلاش هایی که به منظور تبیین علل کودک آزاری صورت گرفته، الگوهای مختلفی را موجب شده است که در اینجا به مهمترین آنها اشاره می شود.
(1) الگوی روانپزشکی (Psychiatric model): این مدل، علل کودک آزاری را در ویژگی شخصیتی والدین و کودکان و به نوعی در آسیب شناسی روانی آنها دنبال می کند. به طور کلی الگوی روانپزشکی، افراد کودک آزار (بدرفتار) را از لحاظ آسیب شناسی روانی به طور معنادار، افرادی پریشان می داند که با پریشانی خود باعث بدرفتاری و بهره کشی از کودکان می شوند. در این باره دو نوع آسیب شناسی مهم مطرح شده است، یکی اختلالات روان پریش (Psychotic) و دیگری اختلالات جامعه ستیز (psychopathic). همچنین به این موضوع اشاره شده است که بدرفتاری در افراد الکلی و سوء مصرف کنندگان مواد شایع است. نتایج اولیه در مورد موضوع کودک آزاری چنین نشان می دهد که 14 درصد از مادران و 7 درصد از پدران در گزارش های خود به این نکته اشاره کرده اند که در دوران کودکی مورد بدرفتاری قرار گرفته اند.
در بسیاری از خانواده ها با یکی از کودکان بیشتر از بقیه بدرفتاری می شود. کودکان نارس و کودکانی که در هنگام تولد کم وزن هستند و نیز آنهایی که به طور کلی دچار نارسایی های رشدی هستند بیشتر در معرض خطر قرار دارند. برا ی مثال می توان به کودکان عقب مانده ذهنی و کودکان بیش فعال
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
موسسه آموزش عالی سوره واحد تهران
عنوان پژوهش
اجتماعی شدن کودک
استاد راهنما:
جناب آقای ارژندی
گرد آورنده:
صبا مولودی
رشته تحصیلی:
نمایش
سال تحصیلی
نمیسال اول 86- 85
فهرست
عنوان صفحه
مقدمه
اجتماعی شدن و دور زندگی
رشد اولیه کودک
رشد ارداکی
کودک گریه و لبخند
کودک و مادر
پیدایش واکنشهای اجتماعی
دلبستگی و محرومیت
اجتماعی شدن کودک
نظریه های رشد کودک
نظریه فروید
نظریه جی . اچ . میر
نظریه پیاژه
ارتباط میان نظریه ها
عوامل اجتماعی شدن
دوره زندگی
منابع و مآخذ
مقدمه :
از منظر علم جامعه شناسی، دوران کودکی یک پدیده نیست؛ بلکه یک مفهوم است. در واقع پیش از آنکه وجود خارجی داشته باشد، تصویری است که در ذهن مردم جوامع مختلف شکل می بندد. دوران کودکی نه یک مفهوم ثابت که مفهومی متغییر است؛ یعنی با توجه به تجربیات مردم هر جامعه و ویژگی های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن جامعه، در ذهن جمعی مردم شکل گرفته و تبلور پیدا می کند. به همین دلیل است که سن دوران کودکی، طول زمانی آن و توقعات و تصورات نسبت به آن در جوامع مختلف متفاوت است. تصوری که ما از دوران کودکی انسان داریم. با تمام جوانبش با تصوری که در دیگر جوامع نسبت به دوران کودکی وجود دارد، بسیار متفاوت است، که این تفاوت تنها مختص جوامع مختلف نمی باشد حتی با گذر زمان نیز فرق هایی به وجود می آید.
با توجه به معنای جامعه شناختی« لفظ کودک را بر کسی می توان اطلاق کرد که و ظیفه اجتماعی بر دوش ندارد و کودک تا زمانی کودک است که موظف نیست.»
رشد سطح اقتصادی جوامع و به کارگیری ابزار جدید تولید که عملاً نیاز به نیروی کار انسانی را کاهش می دهد، موجب می شود که کودکان دیرتر از گذشته وارد بازار کار و قواعد بزرگسالانه آن شوند؛ به عبارت دیگر دیرتر موظف به انجام وظایف اجتماعی می شوند و در نتیجه می توانند کودکی کنند. معنای این سخن به رسمیت شناختن دوران کودکی توسط جامعه ای است که کودک در آن زندگی می کند. حال جوامع مختلف با توجه به شرایط و به خصوص سطح رشد اقتصادی ویژه خود، این دوران را در شکلهای مختلف و با طول زمانی متفاوت می پذیرند.
بنا به گفته ها، «مفهوم کودکی یک ابداع اجتماعی و خاص دوران مدرن است و از سابقه ای طولانی برخوردار نیست. تا پیش از بروز رشد اقتصادی و پیدایش انقلاب صنعتی در اروپا، این مفهوم به شکل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نقاشی کودک واکنشی به هستی
گاه میبینیم که کودک در نقاشیاش تمایل به رنگ تیره دارد، گاه رنگ روشن را ترجیح میدهد و برخی مواقع نیز تصویری را نقش میکند که پدر و مادرها را نگران میکند همه کودکان نقاشی میکشند، اما نقاشی همهشان مثل هم نیست. در عین حال نقاشی یک کودک در دوران مختلف و در شرایط مختلف روحی روانیاش نیز یکی نیست.گاه میبینیم که کودک در نقاشیاش تمایل به رنگ تیره دارد، گاه رنگ روشن را ترجیح میدهد و برخی مواقع نیز تصیری را نقش میکند که پدر و مادرها را نگران میکند. به عنوان مثال "ماندانا.س" مادر گلچهره 3 ساله میگوید: هیچ وقت ندیدهام در نقاشیهای گلچهره فردی به عنوان پدر وجود داشته باشد. او یک خانه میکشد که در آن من هستم، خودش، عروسکها و اسباببازیهایش هست، اما همسرم نیست. این را میدانم که گلچهره بیشتر ساعات روز با من تنها است و پدرش ساعات طولانی سرکار است و وقتی هم می آید معمولا گلچهره خواب است، اما اگر واقعا نقاشی تصویری از دنیای درون بچهها باشد میتوانم چنین نتیجه بگیرم که پدر در ذهن گلچهره کوچک ما نقش اندکی دارد و این نگرانم میکند. این که کودکان داری ذهن خلاق و سرشار از یده هستند شکی نیست و گاه میشنویم که برخی آهنگسازان برای ساختن یک آهنگ جدید از ابتکار کودکانی استفاده میکنند که مشغول آموختن موسیقی هستند ولی در عین حال نباید فراموش کرد که هنر نقاشی مثل سیر هنرها از روح ریشه میگیرد و هرآنچه در ضمیرناخودآگاه هست روی کاغذ می آید. کودکان نیز با نقاشی خود روح خود را عریان میکنند و همین امر لزوم توجه پدر و مادرها را براین کار در مورد همه کودکان ضروری میکند و خانواده باید که علاوه بر حفظ خلاقیت کودکان خود بر تغییراتی که در نقاشی آنها روی میدهد توجه کنند. الیوریو فراری روانشناس در کتاب "نقاشی کودکان و مفاهیم آن" درباره مراحل نقاشی کودکان میگوید: نخستین مراحل نقاشی خط خطی کردن و سپس تکامل چهرهنگاری و قصهپردازی در نقاشی است. وی همچنین معتقد است: نقاشی و زندگی عاطفی کودک مثل بررسی رنگها، موضوعها، نقاشی خانواده، رابطه محیط و نقاشی و نقاشی و ناسازگاری از جمله مولفههی مورد بحث روانشناسان است. این روانشناس یادآور میشود: در نقاشی همانند خواب و رویا کودک خود را از ممنوعیتها رها میسازد و با مادر حالتی ناخودآگاهانه درباره مسائل کشفیات و دلهرههیش صحبت میکند. به همین دلیل ین نویسنده اصرار دارد که اگر آموزش نقاشی را بر پیه تصحیح نقاشی قرار دهیم و به آنها تمرین کپی و تقلید را بیاموزیم به از بین بردن خلاقیت در فرزندمان کمک کردهیم. یا باید به کودک آموزش نقاشی بدهیم؟باران دختری است هوشیار و بازیگوش. او هیچ وقت نه در مهد کودک نه در بازیهی گروهی به مشکل برنخورده است و حس همکاری و دوستپذیری قوی دارد، اما مادرش نگران است. میگوید در نقاشیهی باران نظم منطقی به چشم نمیخورد مثل ین که خانه را روی آسمان میکشد و ابرها را روی زمین یا هیچ وقت خورشید نقاشیهی او بالی صفحه نیست. او میخواهد کودکش را به کلاس آموزش نقاشی ببارد. در عین حال فکر میکند از این طریق راه را بر خلاقیت او خواهد بست. مرضیه قرهداغی مترجم کتابهی آموزشی کودکان در ین مورد معتقد است: بهترین راه بری پرورش خلاقیت کودکان آزاد گذاشتن آنها در نقاشی است. حتی اخیرا ین نظریه قوت گرفته است که مداد، کودک را محدود میکند. کپی کردن یا رنگ کردن تصاویر چاپی او را بشدت محافظه کار بار میآورد. بید بری آزاد گذاشتن حس کودک وسیل دیگر مثل قلم یا پنبهدارو از او بخواهیم در صفحات بزرگ هر آنچه دلش میخواهد بکشد. وی همچنین معتقد است هنگام نقاشی نبید کودک را زیر رگباری از اطلاعات قرار داد و به او توضیح داد که مثلا درخت چه شکلی دارد یا ین که من درخت را میکشم و بعد تو آن را بکش. به نظر او بهترین روش آشنا کردن کودک با طبیعت و مظاهر آن به صورت نزدیک است. به ین صورت که مثلا در یک گردش به او کاملا توضیح داده شود که ین درخت است و برگها و ساقههی آن داری ین اشکال هستند و بعدا با یادآوری آن روز گردش از کودک بخواهند که یک درخت نقاشی کند. نکته مورد توجه بعدی که خانوادهها بید به آن توجه داشته باشند همذات پنداری کودک با اشیا یا انسانها و حیوانات کارتونی و انعکاس آنها در نقاشی است. کودک به محض آن که بتواند ویژگیهی موارد گفته شده را تشخیص بدهد میتواند با آنها همذات پنداری بکند و ین در نقاشیهی او نیز متجلی میشود. رویا کوچک انتظار، روانشناس درباره ین واکنش که به بحث هیجانهی کودک مربوط میشود میگوید: هیجانها زمانی شکل میگیرد که بچه بتواند آنها راتشخیص بدهد. فرزند از بدو تولد خشم، شادی و خوشحالی را میتواند در چهره مادرش ببیند و به مرور آن را در چهره دیگران نیز میتواند پیدا کند و اگر جیی برود که چهره دیگران به جز چهره مادرش شاد است میداند که در یک میهمانی یا شادی قرار گرفته است و او هم شاد میشود. کودک قبلا حالتهای هیجانی را در چهره مادرش تجربه کرده است و میتواند آن را با نقاشی نشان بدهد در عین حال در مبحث همذات پنداری هم باید گفت که کودک در 2 تا 6 سالگی وانمود سازی میکند و خود را جای کسانی میبیند که بیشترین علاقه را به آنها دارد یا وقتی نقاشی میکشد مثلا شکل پدر را میکشد و میگوید این من هستم. رویا کوچک انتظار، درباره نزدیک شدن برخی نقاشی کودکان به کاریکاتور میگوید: برخی کودکان در نقاشیهای خود اغراق به خرج میدهند و مثل کفشهای پاشنه بلند مادرشان را در بزرگترین اندازه میکشند که ین به هنر کاریکاتور خیلی نزدیک است و این هنر یا ویژگی بید تقویت بشود و لازمه تقویت و هدیت آن تشخیص است. یعنی پدر و مادر بید تشخیص بدهند که وقتی کودک چهره پدرش را ترسیم میکند و در آن مثلا عینک میکشد در حالی که تمام چهرهاش را پوشانده است این یعنی نوعی کاریکاتور و نبید بیتوجه به آن بود یا روش درست نقاشی کردن به او آموزش داده شود. و از یاد نبریم که آموزش مقوله مهمی است و هرچه بگوییم کودک ابید در نقاشی رها باشد، اما مشاهده میشود که کسانی که آموزش میبینند و هدایت میشوند میتوانند زودتر از همسالان خود هنری را شروع کنند. با همه این اوصاف آنچه مهمترین نکته به نظر میرسد شناخت کودک، میزان استعداد و علاقه اوست و پدر و مادر باید هوشیار و مبتکر باشند و اطلاعات کافی داشته باشند چرا که غفلت از کودک و دنیی درونی او که اغلب زمینه بروز آن در صفحه کاغذ سفید و به وسیله نقاشی است استعدادهی نهفته کودک را در همان ابتدا از بین میبرد. در عین حال اگر به نقاشی او بیتوجه باشیم نمیدانیم که او از چیزی در رنج است یا خیر یا شاید او ترسیده است و با نقاشیاش آن را به سادگی به ما میگوید و ما باید با توجه کامل و دقت به آن همیشه بنگریم و بدانیم که از کودک 3 چیز میتوان آموخت: سرگرم شدن با هر چیز، شادی بدون دلیل و شعور خواستن.
نقاشی کودکان
4-): چراغ:چراغ علامت عشق ومحبته ،اگه درخانه ای که کودک نقاشی میکنه چراغی آویزانه وپرتونوری ازآن می تابه میتوان ازروشنی دل کودک باخبر شد .5-):درخانه:درخانه که کودک تصویرمیکنه سمبل رفت وآمد وعلاقه مندی کودک به رفت وآمد خانوادگیه.اگه تمام نقاشی های کودک که خونه کشیده درنداره ،یک دیوار نداره،یاپنجره ای سیاه رنگ وتاریک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
کودک و لکنت زبان ( قسمت نوزدهم )
در قسمت قبل به این مطلب پرداختیم که چگونه می توان نسبت به لکنت کودک برخورد مناسب و مطلوب داشت.
در مواقع مقتضی ، توصیه های مستقیمی به کودک ارائه نمایید.
بعد از این که کودک سؤال کرد : "چرا لکنت دارم"؟ ممکن است بپرسد: "چطور می توانم جلوی لکنت خودم را بگیرم"؟ در این هنگام بهترین توصیه این است که به او بگویید: "خیلی تقلا نکن" و یا ، "سعی کن راحت و آرام باشی ، به خودت اصلاً فشار نیاور و عضلات دست و صورت خودت را سفت نکن" . یکی از والدین این مسئله را با گره کردن مشت خود و فشار دادن آن و سپس باز کردن تدریجی و آهسته مشت خود و رها کردن انگشتان ( حالت آرام ) ، در حالی که صدایی از دهانش ( مثل اف یا آه ه ) خارج می شد نشان می داد . شما هم می توانید دو طریق مختلف در صحبت کردن را به کودکتان نشان دهید. 1- با زحمت و تقلا صحبت کردن که اضطراب فرد را افزایش می دهد و اختلال کلام را بیشتر می نماید و 2- خیلی راحت و نرم و روان و آسان حرف زدن و صداها و کلمات را ادا کردن .
باید به کودک بقبولانید که اگر چه او نیاز دارد که صداها یا کلمات را تکرار کند ، بهتر است خیلی راحت و آرام این کار را انجام دهد و به خودش فشار نیاورد. چرا که همین تقلا کردن هاست که ناروانی او را بدتر می کند. اگر کودک بگوید که من نمی توانم جور دیگری صحبت کنم ، فرصت لازم را به او بدهید تا راه آسان و راحت صحبت کردن را یاد بگیرد. اما مهمتر از همه ی اینها ، به خاطر داشته باشید که وقتی کودک نمی تواند و یا نمی خواهد مطابق توصیه های شما عمل کند، ناراحت و برانگیخته نشوید.
به کودک خود نگویید که چطور لکنت نداشته باشد . توصیه هایی از قبیل : " یک نفس عمیق بکش" ، "قبل از صحبت کردن اول فکر کن ببین چه می خواهی بگویی" و یا "آهسته حرف بزن" و... مشکل کودک را لااقل از سه جهت بیشتر می کند: اول این که این فکر به کودک القا می شود که اگر او کارها را درست انجام می داد ، دیگر لکنت نداشت ؛ ثانیاً این توصیه ها سبب می شود که کودک به دلیل آنکه نتوانسته است آنها را به خوبی به کار ببندد احساس گناه نماید ؛ و بالاخره این قبیل رهنمودها غالباً موجب به وجود آمدن رفتارهای زاید و اضافی در کودک شده ، نه تنها باعث ناراحتی و پریشانی خاطر او و مخاطبانش می گردد، بلکه عامل مهمی برای بیشتر به تأخیر افتادن روانی کلام او می شود.
با تشویق کودک به صحبت کردن ، ترس ها و دلسردی های او را کم کنید
یکی از بهترین روش ها برای این منظور آن است که کودک را ترغیب و تشویق نمایید تا درباره دلسردی ها و سرخوردگی ها ، ترس ها ، نگرانی ها و اضطراب هایش صحبت کند . این بدان معناست که شما باید خودتان را آماده کنید تا بدون آنکه بخواهید انتقادی از کودک بکنید و یا رفتارش را تکذیب نمایید ، کاملاً احساسات او را درک کنید و بپذیرید ، بدون توجه به این که احساسات او از نظر شما چقدر غیرمنطقی و نامعقول باشد. خاطرتان باشد که این قبیل احساسات کودک نشانه هایی از ضعف و یا بی کفایتی او نیست، اینها نشان می دهند که کودک شما یک انسان است. یکی از والدین با بازگو کردن تجارب خودش در گذشته و حال در مورد ترس ، توانسته بود این فکر را به کودک بقبولاند که هر کسی از بعضی چیزها ترسیده ، و یا می ترسد، بنابراین اشکالی ندارد که آدم از چیزهای خاصی بترسد ، اما آنچه مهم است این است که ما می توانیم یاد بگیریم که میزان ترسمان را کاهش دهیم.
بسیاری از ترس های کودک ممکن است ارتباط مستقیمی با صحبت کردن او نداشته باشد ، اما همه اینها در مجموع می توانند بر رفتار کودک تأثیر بگذارند و باعث شوند که او بیشتر دچار درنگ و وقفه زبان گردد و یا از صحبت کردن گریزان باشد . گفت و گو با کودک درباره ترس های او و اطمینان دادن به وی که شما او را با همه وجود می پذیرید و دوست دارید ، موجب خواهد شد که تأثیرات منفی ترس های کودک به طور قابل ملاحظه ای از بین برود.
حمایت بیش از حد از کودک
سعی کنید با حمایت های بیش از حد و افراطی باعث افزایش ترس های کودک نشوید، درست نیست که همه کارهای کودک را شما برایش انجام دهید و یا برنامه زندگی کودک را به گونه ای تنظیم نمایید که دیگر لازم نباشد که او صحبت کند! اگر کودک دوست دارد با تلفن صحبت کند، او را در این مورد تشویق و ترغیب نمایید. به خاطر داشته باشید که حمایت های بیش از حد از کودک ، نهایتاً لکنت زبان و ترس او را از صحبت کردن بیشتر می کند.
به تدریج با علت یا منبع ترس های کودک آشنا شوید و با آن برخورد نمایید.
شما می توانید به طرق مختلف با ترس های کودک برخورد نمایید. بسیاری از والدین برای این که کودکشان از تاریکی نترسد ، ترتیبی می دهند که به هنگام خواب ، یک چراغ کم نور ( چراغ خواب ) در محل خواب کودک روشن باشد. البته کوشش کنید ریشه های ترس کودک را در محیط خانه بیابید. مثلاً سعی نمایید که علل ترس کودک را در پله های خانه پیدا کنید . برای این کار ، با کودک همگام شوید و وقتی که او در مسیر پله ها از خودش ترس نشان می دهد ، موقتاً توقف نمایید. سپس مجدداً وقتی که او آماده است ، به طرف منبع ترس حرکت کنید . هرگز به کودک فشار نیاورید و اجبار نکنید که راه برود و یا کاری بکند. کاملاً صبور و پرتحمل باشید و اصلاً عجله نکنید . در یکی از خانواده ها ، به هنگام آمدن مهمان ، کودک آنها از این اطاق به آن اطاق فرار می کرد، مادر کودک سعی کرد این مسئله را به نحو مطلوبی حل کند. یک روز وقتی که مهمان ها وارد شدند، صبر کرد تا آنها کاملاً در جای خودشان بنشینند و سر صحبت را باز کنند، آنگاه رو به در اطاق کرد ، کودک را صدا زد و گفت : بیا این چیز را بگیر. وقتی که کودک وارد شد ، مادر مقداری از کیکی را که برای مهمانان آماده کرده بود به او داد و بدون صحبت دیگری اجازه داد که کودک از اطاق مهمانان خارج شود. در دفعات بعد ( مهمانی های بعدی ) کودک آماده شده بود که وارد اطاق مهمانان شده ، قدری روی پای مادر بنشیند و سپس با گفتن خداحافظ به بیرون برود. لذا با این روش مسالمت آمیز ، ترسی که کودک از دیدن مهمانان یا غریبه ها داشت، به تدریج برطرف شده بود.
برخورد شما با سرخوردگی های کودک
اگر کودک شما به دفعات و مواقع مکرر و به طور خیلی جدی ، با وقفه و لکنت زبان مواجه شده و می شود ، به احتمال زیاد احساس شدیدی از سرخوردگی و ناکامی خواهد داشت. بسیاری از والدین ، روشهای مختلفی را که در این زمینه به کار بسته و مؤثر واقع شده است ، توضیح می دهند. یکی از والدین ، پسر بچه اش را ترغیب کرده بود تا آنجا که می تواند و هر چه محکم تر ، آنقدر به عروسک ( دلقک پلاستیکی ) باد شده خود مشت بزند تا کاملاً راحت بشود. یکی دیگر از والدین در این شرایط با کودکش خلوت کرده ، در جو بسیار صمیمی با او صحبت نمود و بدون این که کودک را تکذیب کند، تنها با اطمینان بخشیدن به او ، در این مورد که احساساتش را کاملاً درک می کند ، اجازه داد تا کودک هر چه که می خواهد بگوید. اشتغال کودک به فعالیت هایی که ارتباطات در آن عمدتاً غیر کلامی است ، و نیز تمرینات و ورزش های خارج از منزل می تواند در کاهش تنش و اضطراب و از بین بردن احساس سرخوردگی کودک مؤثر واقع شود.
و اینک آخرین توصیه ما ......
برای این که کودک شما بتواند تا آنجا که مقدور است از رشد عادی روانی کلامی برخوردار گردد. نظریات و توصیه های بسیاری را مطرح نمودیم . در پیروی از توصیه های ما سعی کنید همت بیشتری به خرج داده ، کمی جامع تر و جدی تر عمل نمایید. به حداقل عمل اکتفا نکنید. به راههایی فکر کنید که هر چه بیشتر بتوانید خودتان را در اختیار کودک قرار دهید نه این که با نامهربانی و مأیوسانه و صرفاً به خاطر این که کودک شما لکنت دارد، عقب نشسته و هیچ کار مثبتی نکنید ، بلکه فقط به این دلیل که مصاحبت شما با کودکتان برای هر دوی شما نشاط آور و لذت بخش است به او نزدیک و نزدیک تر شوید. در مصاحبت با کودک به دنبال تشکر و قدردانی او نباشید. یادتان باشد که شما لطفی در حق کودک خودتان نمی کنید که از او انتظار تشکر و سپاسگزاری داشته باشید ، بلکه اگر کاری برای او انجام می دهید ، به حساب حقی بگذارید که او به عنوان فرزند شما از آن برخوردار است.
اگر احساس می کنید که توصیه های ما برای اقداماتی که در نظر دارید انجام دهید کافی نیست ، می توانید از متخصصان آسیب شناسی گفتار و یا گفتار درمانگران مجرب درباره روشهایی که مناسب شرایط خاص کودک شماست ، سؤال کنید. اگر شما با توجه به توصیه های ارائه شده و وضعیت خاص کودکتان ، روش مطلوب تری را در نظر بگیرید، احتمالاً کارآیی بیشتری می تواند داشته باشد . اما همواره سعی کنید اصولی را که برای برقراری ارتباطی مفید و سازنده بین شما و کودکتان شرح دادیم، در نظر داشته باشید.
با مطالعه پیشنهادها و توصیه های ما ، ممکن است تعجب کرده باشید از این که ما بیشتر از شما انتظار داریم که تغییراتی در رفتار خودتان ایجاد کنید تا در کودک ! بله کاملاً حق با شماست ، ما مطمئن هستیم با مهارت و علاقه خاصی که شما به توصیه های ما عمل می کنید ، روشن خواهد شد که چقدر کوشش های شما موفقیت آمیز است. در واقع ارتباط ظریف و لطیف کودک و والدین را نمی توان با قواعد ساده ای تبیین نمود و همین طور رابطه کودک شما و گفتار درمانگری که سعی می کند به او کمک کند، در قالب فرمول های مشخصی نمی گنجد. ما بر این باور هستیم که شخص شما مشکل ترین ، اساسی ترین و مهم ترین نقش را در اصلاح گویایی کودک بر عهده دارید ، چرا که به عنوان اولیای کودک همیشه با نتیجه یا حاصل تصمیمات خود مواجه هستید و مسئولیت نهایی امور زندگی بر عهده شماست.
دیدگاه هایی که در این مبحث مطرح کرده ایم ، به طور ریشه ای و اساسی با مسئله لکنت زبان و بسیاری دیگر از مسائل انسانی در ارتباط است. اینک ما مطمئن هستیم که کوشش متعهدانه
کودک و لکنت زبان ( قسمت هجدهم )
در قسمت قبل چند توصیه به والدینی داشتیم که کودک لکنتی داشتند.
نسبت به لکنت کودک واکنش داشته باشید.
بیشتر اوقات ، سعی کنید اصلاً واکنشی در برابر لکنت کودک نشان ندهید! به گونه ای که گفته شود واکنش شما نسبت به لکنت کودک همانند عکس العمل شما نسبت به صحبت های عادی و روان اوست. لکنت می تواند به صورت یک مسئله مزاحم و پریشان کننده برای کودک درآید . در این صورت بی توجهی کامل از طرف شما نادرست خواهد بود . در این حالت سعی کنید بدون ابراز هرگونه انتقاد یا دلسوزی و یا حتی حالتی از تعجب ، به او نشان دهید که متوجه نحوه صحبت او شده اید. لازم نیست به کودک بگویید که او باید کاری درباره آن بکند ، شما می توانید خطاب به او بگویید : واقعاً در گفتن آن کلمه گیر کرده بودی ؟ یا خیلی به زحمت افتادی تا اون کلمه را بگی ؟ و یا ، اصلاً خنده دار نیست، مگه نه ؟ این قبیل اظهارات باید به عنوان واقعیت های موجود تلقی گردد. در مواقع دیگر با نگاهی متبسم به کودک بگویید : بعضی وقت ها کلمه ها خیلی راحت از دهان آدم بیرون نمی آیند . گاه ترکیبی از صداها ، و طول و ترتیب زمانی صحبت های کودک خنده دار می شود ، در این حالت به اتفاق بخندید و بعد برای مدتی با کودک صحبت کنید. حتی شما می توانید تا حدودی ( خیلی کم ) دلسوزی محبت آمیز خودتان را هم به او نشان دهید. چگونگی تغییر تن و آهنگ صدای شما و ترتیب زمانی این واکنش ها بسیار حیاتی هستند. ما بعضاً در مراکز گفتار درمانی با والدینی مواجه می شویم که به خوبی یاد گرفته اند چگونه با این مشکل به نحو بسیار زیبایی برخورد نمایند. مادری احساس نگرانی و ترس خود را از لکنت کودک به نگرشی از تحسین و تشویق نسبت به پسرش تبدیل کرده بود، زیرا او به رغم لکنت شدید زبانش ، توانسته بود ارتباط کلامی مستمری با دیگران برقرار نماید. این نوع تحسین واقعاً در صدای این مادر منعکس بود.
ما اذعان داریم که برای شما بسیار دشوار است که نگرانی و احساس تأسف خودتان را ، زمانی که کودک شما با لکنت تقلا می کند، بروز ندهید ؛ اما سعی کنید که بر نگرانی و اضطراب شما چیزی اضافه نشود. ممکن است لازم باشد قبل از آنکه مطابق آنچه ما توصیه نموده ایم عمل نمایید ، سعی کنید برای مدتی احساسات دلسوزانه خودتان را در مورد کودک سرکوب نمایید. نظر ما این است که بگذارید این احساسات به صورت نگرش مثبت و علاقه و محبت سازنده شما نسبت به کودک جلوه گر شود و کودکتان را به مراتب بیش از یک لکنتی ببینید. مسئله لکنت زبان کودک یک بعد فوق العاده کوچک از ابعاد گوناگون و یکپارچه وجود اوست! در واقع لکنت مسئله کوچکی است که باید برای درمان آن تلاش کرد ، درست مثل شب ادراری و یا انگشت مکیدن کودک . در ارتباط با این اختلالات باید بسیار ظریف و حساس عمل کرد.
با کودک درباره لکنت زبانش صحبت کنید.
بعضی از کارشناسان آسیب شناسی گفتار ممکن است مدتها با والدین کودکانی که لکنت دارند همکاری کنند ، بدون آنکه به خود کودک درباره لکنت زبان چیزی بگویند . به هر حال وقتی که کودک نزد گفتار درمانگر می رود، احتمالاً لازم است که به او گفته شود، علت مراجعه به مرکز گفتار درمانی این است که او در صحبت کردن کمی مشکل دارد ، یعنی دچار وقفه زبان می شود .
در هر صورت ضروری است که یک کارشناس مجرب با گوش دادن به نحوه صحبت کردن کودک ، مشکل او را ارزیابی کند و راههای کمک به وی را ارائه نماید. کودک ممکن است درباره نحوه صحبت کردن خود سؤالاتی داشته باشد ، مثلاً بپرسد : من چرا نمی توانم خوب حرف بزنم ؟ چرا وقتی می خواهم حرف بزنم زبانم بند می آید و یا این که بگوید : چرا من این گونه هستم ؟ در مواقع دیگر ، وقتی که متوجه می شوید چهره کودک فوق العاده گرفته و پریشان است، احتمالاً این امر حاکی از نیاز او به عکس العمل مثبت ، توجه و محبت شماست. ممکن است احساس کنید که کودک در این اندیشه است که به نحوی لکنت خودش را پنهان نماید. در این صورت نیز اگر شما خیلی راحت و بدون تشویش درباره لکنت با او صحبت کنید ، بسیار سودمند خواهد بود .
پاسخ به این سؤال کودک که : "چرا من لکنت دارم"؟ یکی از مشکل ترین کارهای شماست . اما شما می توانید با توضیحی کوتاه ، به بهترین نحو ممکن او را قانع نمایید.در اینجا یک نمونه از پاسخ هایی که شما می توانید به کودک بدهید ارائه می شود:
همه ی ما به هنگام صحبت کردن ، بعضی وقت ها گیر می کنیم و نمی توانیم راحت حرف بزنیم . بعضی از ما خیلی بیشتر از دیگران دچار گیر و وقفه زبان می شویم. البته بچه های کوچک مثل شما بیشتر دچار مکث شده و یا زبانشان می گیرد، علتش هم این است که آنها هنوز دارند صحبت کردن را یاد می گیرند. بچه های کوچک در راه رفتن و دویدن هم بعضی وقت ها می لغزند و زمین می خورند . اما خیلی از بچه ها وقتی که در صحبت کردن با مشکل روبرو می شوند و گیر می کنند زیادی به خودشان فشار می آورند و تقلا می کنند ، این تقلا کردن ها و فشارها ، صحبت کردن آنها را بدتر می کند.
با جلب توجه کودک به لغزش های کلامی خودتان ، وقتی که اتفاق می افتند ، می توانید به او کمک کنید تا واقعاً باور نماید که همه ما بعضی وقت ها در صحبت کردن دچار مشکل می شویم و همیشه نمی توانیم روان و سلیس حرف بزنیم .
به هر سؤالی که کودک مطرح می کند و متضمن این نکته است که آیا در او اشکالی وجود دارد یا نه ، پاسخ شما باید کلمه نه باشد و به دنبال آن شرح کاملی از چگونگی بروز لکنت ارائه بدهید. از این فرصت ها استفاده کنید و بار دیگر به او اطمینان بدهید که اشکالی ندارد وقتی که احساس می کند نمی تواند به راحتی صحبت کند ، دچار گیر زبان بشود. هدف اصلی این است که تا حد ممکن برای کودک توضیح بدهید . سعی کنید توضیحات شما بسیار ساده باشد و از حالات هیجانی و هرگونه اظهار نظرهای پیچیده و معما گونه خودداری نمایید.
کودک و لکنت زبان ( قسمت هفدهم )
در قسمت قبل به شما گفتیم که چگونه می توان با پذیرفتن لکنت کودک به درمان آن کمک کرد. اینک در ادامه می خوانیم...
از به کار بردن کلمه « لکنت» به جای « ناروانی های کلامی » بپرهیزید.
سعی کنید از برچسب زدن های ناروا اجتناب داشته باشید . البته در این زمینه با موارد استثنایی مواجه خواهیم بود. ما تاکنون به انواع مختلف ناروانی های کلامی طبیعی ، ولو این که با فراوانی بیشتری ظاهر شوند ، اشاره کرده ایم . فقط زمانی که شکل این ناروانی ها تغییر پیدا می کند و با خودآگاهی ، ترس و تقلا از طرف کودک توأم می گردد ، به لکنت واقعی تبدیل می شود. بعد از این است که شما می توانید مشکل گویایی کودک خود را « لکنت زبان» بنامید. اما اگر واکنش های هیجانی زاید که بدان اشاره کردیم در کودک ظاهر نشود، از لکنت نامیدن ناروانی های کودک سودی نخواهید برد.
یکی از نظریه های بسیار معروف در زمینه لکنت ، این است که لکنت زبان کودک زمانی شروع می شود که اطرافیان کودک به گونه ای نسبت به ناروانی های کلامی طبیعی او واکنش نشان داده ، چنین وانمود می کنند که گویا آنها غیر عادی هستند . در نتیجه ی تأثیر منفی این واکنش های هیجانی ، کودک سعی می کند که از بروز این ناروانی های عادی جلوگیری و از تکرار آنها اجتناب کند. لذا هر قدر بیشتر تلاش می کند ، با ناروانی بیشتر صحبت می کند، و متأسفانه در اینجاست که دور و تسلسل باطل شروع می شود . ما تصور نمی کنیم که اگر مکث ها و صرف تکرار کردن کلمات را لکنت بنامیم ، توانسته ایم تنها منبع و یا منشاء اختلال گویایی کودک را مشخص کنیم و یا این که با این برچسب زدن ها ضرورتاً ناروانی های کلامی کودک به لکنت تبدیل می شود. البته تردیدی نیست که برایتان بسیار مشکل خواهد بود که ناروانی های طبیعی کودک را ، در حالی که تصور می کنید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
تعریف کودک آزاری 2
انواع کودک آزاری 3
الف- کودک آزاری جسمی 3
ب- کودک آزاری جنسی 4
ج- کودک آزاری عاطفی 4
د- کودک آزاری ناشی از غفلت و مسامحه 5
هـ- کودک آزاری تجاری 6
1- به منظور اعمال منافی عفت 6
2- به قصد تجارت اعضا بدن 8
تعریف بد رفتاری با کودک 9
مصادیق و ویژگیهای بارز کودک آزاری 9
راههای پیشگیری از کودک آزاری و مراقبتهای جنسی 10
کودک آزاری در ایران 11
سبب شناسی کودک آزاری 14
اثرات سوء استفاده از آزار بر کودک 17
الف)عوارض جسمی 17
ب)عوارض روحی – وانی 17
نحوه درمان و بازپروری کودک آزاردیده 19
اصول درمان 19
درمان والدین 19
استراتژی کلی درمان 20
شیوع اختلالات روانی و آزار کودکان 21
نتیجه گیری 23
منابع 24
مقدمه
طبق آمار سازمان جهانی بهداشت در سال 1999 چهل میلیون کودک صفر تا چهار ساله در سراسر جهان در معرفی انواع کودک آزاریها قرار گرفته اند . کودک آزاری(child abuse) رفتاری است که در آن کودک مورد انواع آزارهای جسمی ، جنسی ، بی توجهی و سوء استفاده های عاطفی قرار می گیرد . کودک آزاری آسیب اجتماعی است و به عنوان یکی از اولویتهای مسائل اجتماعی و بهداشتی درمانی در کشورهای مختلف جهان مطرح است . آمارهای مختلف حتی در کشورهای پیشرفته بیشتر تخمینی است و موارد واقعی همیشه بیشتر از آمارهای رسمی است زیرا کودک آزاری از هر نوع (جسمی، جنسی، بی توجهی و غفلت عاطفی) در جوامع مختلف مذموم است و در بسیاری از کشورها جرم تلقی شده و برای مرتکب آن عواقب قانونی وجود دارد .
تعریف کودک
کودک به کسی اتلاق می شود که کمتر از هجده سال سن داشته باشد . این تعریف با عنایت به تناقضهای موجود در قوانین و مقررات ایران در مورد سن طفل و فرد بالغ انتخاب شده است . خاطر نشان می سازد که در قوانین جاری سن تکلیف برای دختران 9 سال تمام و برای پسران 15 سال تمام می باشد . از سوی دیگر ، حداقل سن برای شرکت در فعالیتهای سیاسی – اجتماعی از جمله رای دادن شانزده سال در نظر گرفته شده است.
تعریف کودک آزاری
کودک آزاری طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی عبارت است از :
آسیب یا تهدید سلامت جسم و روان و یا سعادت و رفاه و بهزیستی کودک به دست والدین یا افرادی که نسبت به او مسئول هستند (آقابیگلولی،14:1380)
اما در اصطلاح متخصصین امر ، هر گونه آسیب جسمی یا روانی و سوء استفاده جنسی یا بهره کشی و عدم رسیدگی به نیازهای اساسی افراد زیر 18 سال توسط افراد دیگر ، کودک آزاری تلقی می شود . اگرچه در این تعریف تلاش شده تا همه وجوه و ابعاد آزار کودکان توضیح داده شده شود اما در هر حال بسیاری از مفاهیم مندرج در آن ، ممکن است در بین صاحب نظران اختلاف برانگیز باشد. در واقع ، تعاریف متعددی از آزار و خشونت با توجه به اهداف و کاربردهای متنوع آن ارائه شده است . چنانچه انجمن روانپزشکی آمریکا در چهارمین دفترچه راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی(1994) در فصلی تحت عنوان سایر شرایطی که ممکن است مورد توجه بالینی قرار گیرد کودک آزاری را مشتمل بر آزار جسمی و جنسی ، بی توجهی به کودک آزار عاطفی می داند( مدنی 20:1383) .
در هر حال ، کودک آزاری طیف وسیعی از رفتارهای آسیب رسان ، از قبیل عدم برآوردن نیازهای اولیه کودک ، غفلت از مراقبت های بهداشتی ، فقدان رشد کافی ، تنبیه