لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
روانشناسی تربیتی کودک
نگاه اجمالی
در رابطه با منضبط کردن کودک غیر ممکن است او را مجبور به انجام کار درست کرد. زیرا او توانایی فکری لازم برای تشخیص «درست و غلط» را ندارد، اراده او نیز بسیار قوی است. والدین باید بدانند که کودک آنها کارها را در رابطه با آنها انجام نمیدهد و او نمیتواند رفتار خود را به دلیل درخواست والدینش تغییر دهد. بنابراین اسرار بر این مطلب بیفایده است. با این حال والدین باید در آموزش انضباط از روشهای مخصوصی در زمانهای معینی استفاده نمایند.
بعضی از این روشها و زمانها عبارتند از وضع مقررات ، تعیین وظایف ، آموزش انضباط زمان غذاخوردن ، تعیین زمان خواب و بیداری و … . این روش روشهای سادهای هستند که حتی در مورد کودکان بسیار خردسال نیز قابل استفاده است.
ایجاد یک محیط خانوادگی صمیمی
آموزش انضباط در یک محیط «آرام ، صمیمی و دوست داشتنی» و نه همراه با خشونت شدید. کودکان از والدین خود الگوبرداری میکنند. والدینی موفقترند که از خلق و خوی مناسبتری برخوردار باشند. مهربان و صمیمی بودن والدین با کودکانشان باعث ایجاد یک دلبستگی عمیق بین فرزند و والدین میشود که در آموزش صحیح رفتار درست و منضبط مؤثر است. در واقع در چنین فضایی احتمال تربیت کودکان خوش خلق ، باملاحظه و منضبط خیلی بیشتر از خانوادههایی میشود که فاقد این صمیمیت بوده و روابط مصنوعی با یک دیگر دارند. در چنین خانوادههایی کودک در تشخیص رفتارهای صحیح و غیرصحیح ناکام میشود.
وضع مقررات همره با دلیل
یکی از دلایل اینکه چرا یک تربیت کاملا بیانضباط برای کودک مضر است، این است که کودک با والدین اندکی مقتدر بهتر رشد و شکوفا میشود. روی هم رفته ، کودکان دوست دارند راهنماییهای مشخص در ارتباط با مقررات و معیارها داشته باشند. این الگویی است که سبب پرورش عزت نفس و محبوبیت کودک میشود.
والدین هم باید پیامد یک رفتار و عمل کودک را توضیح دهند، «نظیر : اگر علی را بزنی دردش میگیرد.» و هم باید مقررات را بطور واضح ، صریح و با احساس بیان کنند «نظیر: تو نباید مردم را بزنی.» این بسیار مهم است که به کودک گفته شود چرا نباید کاری را انجام دهد(بویژه از نظر تأثیر آن بر دیگران) در کنار آن ، این مقررات به شیوه مثبتی باید بارها تکرار شود.
تعیین وظایف آموزنده
کودک را برای انجام کارهای مثبت در محیط خانه یا مدرسه آزاد بگذارید. این قبیل کار میتواند «آشپزی ، کمک در تمیز کردن خانه ، یاد دادن طریقه بازی با برادران و خواهران کوچکتر» باشد. البته تمامی کودکان چنین کارهایی را خودبهخود انجام نمیدهند و بایستی از آنها خواسته شود، مورد تشویق قرار گیرند و حتی گاهی آنها را مجبور کرد. (اگر چه این بایستی با ملایمت باشد چون ممکن است نتیجه برعکس داشته باشد).
استفاده مثبت از انضباط
انضباط چیزی بیش از اصلاح رفتار نامطلوب است. یکی از معانی آن کمک به کودک در جهت رشد سالم «ذهنی ، احساسی و بدنی» است. اصلاح رفتار بد و انتظار این که کودک آنچه را که والدین فکر میکنند درست است، تکرار کنند چندان مناست نیست مهم این است که کارها و رفتارها در مقطع حاضر (زمان حال) اصلاح شوند، بدون انتظار داشتن از این که کودک دفعه بعد نیز موضوع را به یاد داشته باشد. این مطلب به والدین کمک میکند که «عصبانی» نشوند و بارها و بارها رفتار صحیح را ارائه دهند. بیشتر کودکان به مقداری نظم و انضباط در زندگی خانوادگی پاسخ مثبت میدهند. نظم در زندگی سریعا به یک عادت ، آن هم یک عادت بسیار لذت بخش ، تبدیل میشود و این موضوع به رفع بسیاری از مشکلات و کشمکشها و مشاجرات در موقع «خوردن ، خوابیدن و حمام کردن و …» کمک میکند.
انضباط موقع غذا خوردن
باهم غذا خوردن
یکی از روشهای جمع کردن خانواده به دور هم و آموزش چگونگی تعامل با یک گروه به کودکان ، باهم غذا خوردن است. هیچگاه زمان غذا خوردن را به «میدان جنگ یا هرج و مرج» تبدیل نکنید. در کنار آن بگونهای نباشد که اعضای خانواده سر غذا بیایند، چیزی را بردارند و فقط بخورند.
ساعت غذا خوردن
سر ساعت مشخص غذا خوردن به ایجاد نظم در زندگی خانوادگی کمک میکند. جمع شدن سر میز غذا سر ساعت معین باعث ایجاد «احساس باهم بودن ، نشاط فراوان و امنیت خاطر» میشود.
آداب غذا خوردن
هنگام غذا خوردن باید بر رفتارهای خاصی تأکید ورزید تا به واقعه آرامش بخش برای تمام اعضای خانواده تبدیل شود. مخصوصا برای کودکان خردسال لازم است که محیط آرام و بدون سر و صدا و دور از مزاحمت رادیو و تلویزیون یا کسی که در اطرافش بازی میکند، باشد. صحبتهای موقع غذا خوردن را به گونهای ترتیب دهید که کودکان نیز در آن شرکت داده شوند تا آن تبدیل به زمانی برای «گوش دادن ، مشارکت ، ایجاد رابطه ، گفتگو و آموختن» شود. یک پایان خوب برای غذا خوردن ، این است که به کودک بیاموزیم قبل از ترک میز غذا «اجازه بگیرد» و این صرفا یک «رسم قدیمی» نیست بلکه روش مفیدی است برای این که بدانید چه کسی غذای خود را تمام کرده است.
انضباط در خوابیدن و بیدار شدن
انضباط موقع خواب
لازم نیست ساعت خواب زمان مشخص و تغییر ناپذیری داشته باشد، بلکه باید همراه با نوعی اعمال منظم (چیزی شبیه مراسم خاص) تا کودک آن را به عنوان پایان خوشی برای روز در نظر بگیرد و انتظار آن را بکشد. کودک به محض شروع تشریفات خواب باید منتظر ساعتی دوست داشتنی با «مامان و بابا» باشد. این موضوع خودبهخود سبب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 101 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آموزش لمس بد و خوب به کودکان
دکتر دانیل گلمن
برگردان: حمیدرضا بلوچ
یکی از موارد آموزنده که باید مورد توجه قرار بگیرد سوءاستفاده جنسی از کودکان است. در آمریکا هر ساله در حدود دویستهزار مورد سوءاستفاده جنسی گزارش میشود که هر ساله 10درصد به آن اضافه میشود. بیشتر کارشناسان معتقدند که بین 20 تا 30 درصد از این تعداد را دختران و تقریبا نیمی از آن را قربانیان پسر تشکیل میدهد.
با توجه به این خطر، بسیاری از مدارس برنامههایی را برای جلوگیری از سوءاستفادههای جنسی از کودکان تنظیم کردهاند. در بیشتر این برنامهها آموزشهای مختلفی درباره سوءاستفاده جنسی به بچهها آموخته میشود، برای نمونه آگاه کردن آنها در مورد تفاوت بین لمس «خوب و محترمانه» و لمس «بد و زشت»، هوشیار کردن آنها نسبت به خطرات وتشویق کردن آنها برای گزارش کردن این اعمال خلاف به افراد بزرگسال. تحقیقات نشان داده است که این آموزشها در کاهش جرایم بیتاثیر نبوده است اما بچههایی که تحت آموزشهای جامع و گسترده شامل تقویت قابلیتهای اجتماعی و عاطفی مربوطه قرار داشتهاند بهتر توانستهاند از خود در برابر تهدیدات جنسی محافظت کنند. آنها بهتر از بچههای دیگر میتوانند از فرد خطاکار بخواهند که آنها را رها کند، داد و هوار راه بیاندازند و با فرد خلافکار گلاویز شوند، یا او را تهدید به لو دادن کنند، و هنگامی که رفتار ناشایستی با آنها شد عملا آن را به والدین خود بگویند. ویژگی اخیر ( گزارش کردن عمل خلافکار) یکی از بهترین راههای پیشگیریکننده است.
در تحقیقی که بر روی تعدادی کودکآزار چهلساله صورت گرفت هریک از آنها به طور متوسط در هر ماه ( از دوران نوجوانی خود به بعد) یک قربانی داشتهاند. گزارشی درباره یک راننده اتوبوس و یک معلم کامپیوتر نشان داد که آنها هر ساله سیصد بچه را مورد آزار قرار دادهاند ولی حتی یک بچه از سوءاستفاده جنسی آنها گزارش نداد تا اینکه یکی از پسرهایی که توسط معلمش مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته بود همان عمل را با خواهرش انجام داد و بدین ترتیب راز خلافکاران برملا شد. بچههایی که تحت آموزش برنامههای جامع و مفصلتر قرار داشتند سه برابر بیشتر از بچههایی که برنامههای کوتاه مدت را پشت سر گذاشته بودند احتمال داشت که سوء رفتارهای جنسی را گزارش دهند. مجریان این برنامها آموزشهای مختلفی در مورد بهداشت و مسایل جنسی به بچهها میدهند و از والدین میخواهند تا آنچه در مدرسه آموزش داده میشود در خانه نیز برای بچهها تکرار کنند. بچههایی که والدینشان چنین کردهاند خیلی بهتر از دیگران در مقابل تهدید به سوءرفتار جنسی مقاومت کردهاند.
علاوه بر آن قابلیتهای اجتماعی و عاطفی تاثیر قاطعی در این زمینه دارند. برای بچه کافی نیست که فقط چیزهایی دربارهی لمس «بد» و «خوب» بداند بلکه او نیاز به خودآگاهی دارد تا بفهمد چه زمانی در موقعیت نامناسب یا ناراحت کننده قرار دارد. او باید آنقدر اعتماد به نفس داشته باشد که بتواند حتی در مقابل فرد بزرگسالی که سعی دارد از او سوءاستفاده کند جسورانه بایستد و از خود محافظت کند. یک بچه همچنین نیاز به روشهایی برای جلوگیری از سوء رفتار فرد خلافکار دارد، هرگونه عملی اعم از فرار تا تهدید به لو دادن او. براساس همین دلایل، برنامههای مفصل آموزشی به بچهها یاد میدهند که چگونه بر خواستههای خود تاکید ورزند و به جای کنارهگیری، بر احقاق حقوق خود پافشاری کنند و حد و مرز خود را بشناسند و از آنها دفاع کنند.
بنابراین موثرترین برنامهها علاوه بر ارائه اطلاعات جامع در مورد سوءرفتار جنسی، شامل آموزش مهارتهای اجتماعی و عاطفی اساسی است. این برنامهها به کودک یاد میدهد که روشهای مثبتتری را برای حل کشمکشهای درونی خود بیابد، اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد، اگر اتفاقی برایش رخ داد خودش را سرزنش نکند، و احساس کند که در حمایت والدین و معلمان خود قرار دارد و میتواند به آنها رجوع کند و اگر اتفاق ناخوشایندی برایش اتفاق افتاد بتواند آن را به دیگران بگوید.
افسانه خودارضایی در کودکان
گریه کودک در مهد کودک
دکتر نادر
آمــاده سازی کــــودک بــرای ورود به مهدکــودک اول باید کودک را با محیط مهد آشنا کرده و برای او توضیح داد که میتواند در مهد بازی کند، دوست پیدا کند و کارهای جدید یاد بگیرد و در ضمن به او توضیح داد، در آنجا مربیانی هستند که آنها هم او را دوست دارند و به طور مداوم به او اطمینان داد که بعد از یک ساعت مشخص، پدر و مادر حتما دنبال او خواهند آمد. در روزهای اول بهتر است حدود نیم ساعت همراه کودکان در مهدکودک ماند و سعی کرد او را با دیگران آشنا کرد تا کمکم حس امنیت و اعتماد به دیگر کودکان و مربیان مهد در او ایجاد شود. از روزهای بعد میتوان او را در حدود 1تا2 ساعت در مهد گذاشته و به او قول داد که برای مثال در عرض 2 ساعت حتما دنبالش خواهیم آمد و حتما آنرا اجرا کنیم. اگر کمی دیر شود، کودک حتما مهدکودک را جای امنی نمیداند و آن را موجب جدایی خود از مادر میبیند، پس با دیدن مادر به او میچسبد و دیگر علاقهای به رفتن به مهد نخواهد داشت؛ به همین دلیل است که ایجاد امنیت درکودک اهمیت مییابد و حتما باید به آن توجه کرد.
کمکم میتوان زمان باقیماندن کودک در مهد را بیشتر کرد ولی نباید بدین گونه باشد که کودک را از ساعت 7 صبح تا 4 بعدازظهر در مهد بگذاریم، زیرا در صورتی که کودک ساعاتی طولانی تحت مراقبت کسی غیر از مادر خودش باشد، از لحاظ وابستگی به مادر دچار مشکل خواهد شد و نسبت به مراقبان