انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق؛ انگیزه دورى از گناه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

انگیزه دورى از گناهلو لم یتوعد الله على معصیته لکان یجب ان لا یعصى شکرا لنعمه

اگر حتى خداوند، بندگانش را،از نافرمانى کردن و گناه ورزیدن نترسانیده بود، باز هم واجب بود که انسان ، مرتکب هیچ گناهى نشود، تا به این وسیله ، در برابر نعمتهاى او سپاسگزارى کرده باشد. 

شرح:

کسیکه گناه میکند و فرمان خداوند را به جاى نمى آورد، در حقیقت ، نعمت هایى را که خداوند به او داده است ، تباه میکند. زیرا چنین کسى ، براى آن که بتواند گناهى را مرتکب شود، ناچار باید تمام نیروهائى را که در وجودش هست ، به کار ببرد. در حالیکه خداوند، این نیروها را، براى گناه و نافرمانى کردن به او نداده است.

 

خداوند، این نیروها را، براى گناه و نافرمانى کردن به او نداده است .

 

فرزند عزیز، کسى را در نظر بگیر، که مى خواهد، بر خلاف فرمان خداوند، مرتکب گناه شود، و بطور مثال ، دست به دزدى بزند:

تمام اعضاء بدن آن شخص ، باید وظایف خود را، با تمام نیرویى که دارند انجام دهند، تا او توانایى انجام چنین گناهى را داشته باشد.ششهاى او، باید بطور مرتب هواى تازه را به خود بگیرند، تا او نفس بکشد و زنده بماند، قلبش باید بطور منظم در حال تپیدن باشد، تا خون به تمام پیکرش برسد و او را زنده نگاه دارد، چشمهایش باید توانایى دیدن داشته باشند، تا او راه خود را ببیند، پاهایش باید قادر به حرکت و قدم برداشتن باشند، تا او در مسیرى که با چشمش مى بیند، پیش برود، گوشهایش باید توانایى شنیدن داشته باشند، تا او صداى نزدیک شدن مردم را تشخیص ‍ بدهد و از خطر فرار کند، دستهایش باید توانایى کار و حرکت داشته باشند، تا او درها را باز کند و اشیاى را بردارد، مغزش باید کار خود را انجام دهد،تا سایر اعضاى بدنش از آن فرمان بگیرند، و وظایف خود را اجرا کنند... و اگر یکى از این اعضاى ، یعنى یکى از این نعمتهایى که خداوند بهانسان داده است ، کار خود را به درشتى انجام ندهد، شخص گناهکار، قادر به انجام گناهنخواهد بود.

 

پس مى بینى که گناهکار، براى آنکه در برابر خداوند، مرتکب گناه و نافرمانى ، شود، از همان امکانات و نیروهایى استفاده میکند، که خداوند، آنها را، براى انجام کارهاى درست و نیک به او داده است . به این ترتیب ، آیا شخص گناهکار، با انجام هر کدام از گناهان خود، و نعمتها و نیروهایى را که خداوند دارد، تباه و حرام نمى کند؟

 

البته خداوند، به بندگان خود هشدار داده ، و آنها را از گناه و نافرمانى ، بیمناک کرده است . ولى اگر خداوند چنین بیم و هشدارى هم نداده بود، و اگر انسان آسوده خاطر بود که به خاطر گناهانش کیفر و مجازات نخواهد دید، باز هم حق نداشت



خرید و دانلود تحقیق؛ انگیزه دورى از گناه


تحقیق در مورد معصیت و گناه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 54 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فصل اول

معنای گناه

گناه به معنی خلاف است و در اسلام هر کاری که برخلاف فرمان خداوند باشد گناه محسوب می شود.

تقسیم بندی گناهان در روایات

روایات متعددی از ائمه(ع) به ما رسیده که بیانگر تقسیم گناهان به کبیره و صغیره است و درکتاب اصول کافی یک باب تحت عنوان« باب الکبائر» به این موضوع اختصاص یافته که دارای 24 حدیث است. در روایت اول و دوم این باب تصریح شده که گناهان کبیره، گناهانی را گویند که خداوند دوزخ و آتش و جهنم را بر آنها مقرر نموده است.

در بعضی ازاین روایات( روایت سوم و هفتم) هفت گناه به عنوان گناه کبیره، و در برخی از روایات( روایت 24)نوزده گناه به عنوان گناهان کبیره، شمرده شده است.

گرچه گناهان چون مخالفت فرمان خدای بزرگ است سنگین و بزرگ می باشد ولی این موضوع منافات ندارد که بعضی از گناهان نسبت به خود و آثاری که دارد، بزرگتر از برخی دیگر باشد، و به گناهان بزرگ و کوچک تقسیم گردد.

میزان و معیار شناخت گناهان کبیره از صغیره

در اینکه معیار در شناخت گناهان کبیره از صغیره چیست بین علما و گفتگو و اختلاف فراوان شده که در مجموع 5 معیار را بیان کرده اند:

هر گناهی که خداوند در قرآن برای آن وعده عذاب داده باشد.

هر گناهی که شارع مقدس، برای آن حد تعیین کرده، مانند شرابخواری یا زنا و دزدی و مانند آن که تازیانه و کشتن و سنگسار از حدود آنها است و درقرآن به آن هشدار داده است.

هر گناهی که بیانگر بی اعتنایی به دین است.

هر گناهی که حرمت و بزرگ بودنش با دلیل قاطع ثابت شده است.

هر گناهی که در قرآن و سنت انجام دهنده آن، شدیداً تهدید شده است.

گناهان کبیره از دیدگاه امام خمینی

درکتاب تحریر الوسیله امام خمینی( قدس سره) در مورد معیار گناهان گبیره چنین آمده است:

گناهانی که درمورد آنها در قرآن یا روایات اسلامی و عده ی آتش دوزخ داده شده باشد.

از طرف شرع به شدت از آن نهی شده است.

دلیل، دلالت دارد که آن گناه بزرگتر از بعضی از گناهان کبیره است.

عقل حکم کند که فلان گناه، گناه کبیره است.

درذهن مسلمین پای بند به دستورات الهی چنین تثبیت شده که فلان گناه از گناهان بزرگ است از طرف پیامبر(ص) یا امامان(ع) در خصوص گناهی تصریح شده که از گناهان کبیره است.

گناهان کلیدی

همانگونه که پیری و ضعف زمینه هجوم کسالت و بیماریهای گوناگون می گردد گاهی عیب و یا گناهی زمینه و کلید انواع گناهان می شود :

حسادت، انسان را بها نواع گناهان مانند کارشکنی، تهمت، دورغ، سوء قصدها و ... وادار می کند امام صادق(ع) فرمود:

« ان الحسد یاکل الایمان کها تاکل النار الحطب»

« همانگونه که آتش هیزم را می بلعد حسادت ایمان را می بلعد».

انسان حسود هر تلاشی که رقیب خود را بشکند دست می زند.

2- بخل و حرص: بخل سبب ندادن زکات، و خمس وترک انفاق می شود بعلاوه مردم از بخیل ناراحتند و همین موجب بدگویی ها و سوءظن ها می گردد.

امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:

« البخل جامع لمساوی العیوب و هو زمام یقاد به الی کل سوء»

« بخل جامع گجرد آورنده همه بدیها است و افساری است که همه بدیها را به سوی خود می کشاند.»



خرید و دانلود تحقیق در مورد معصیت و گناه


تحقیق در مورد دوری از گناه 27 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 27 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

هر عملى که انسان را از تکمیل و شکوفایى خود باز دارد و مانع سیر و پویایى انسانى و حرکت او به سوى خداوند شود «گناه» است.

 دورى از گناه

هر عملى که انسان را از تکمیل و شکوفایى خود باز دارد و مانع سیر و پویایى انسانى و حرکت او به سوى خداوند شود «گناه» است. خداوند در هدایت حکیمانه خود تمامى این اعمال گناه آلود را براى ما روشن ‏ساخته است . تکالیف الهى - یعنى انجام دادن واجبات و ترک محرمات- غایتى جز تعالى معنوى انسان ندارد.

تأثیر گناه در آلوده کردن روح انسان مانند آلودگى ظاهرى بدن نیست. گناهان شخصیت و حقیقت وجود انسان را واژگونه و چهره انسانى او را به چهره‏اى حیوانى تبدیل مى‏کند . گناه تأثیرى واقعى ‏در شخصیت حقیقى انسان مى‏گذارد که با مرگ از بین نمى رود و با او به سرای دیگر منتقل می شود.

از ویژگیهاى حیات آخرت ظاهرشدن انسان با شخصیت حقیقى خود است که در دنیا با روش و منش و با خصلتهای ‏روحى زشت و زیبا براى خود ایجاد کرده است. در حیات آخرت، از چهره انسان‏نماى دنیایى خبرى نیست. در آنجا، هر انسان با شخصیت حقیقى ظاهر می شود. این شخصیت نشان دهنده عمل و رفتار او در دنیاست .

تجسم اعمال از واقعیتهایی است که وحى آسمانى براى ما بازگو کرده است. انسان در قیامت با ظاهر شدن ماهیت حقیقى عمل زشتش دچار عذاب و درد و رنج دایمى ‏مى‏شود؛ و با آشکار شدن ماهیت واقعى عمل ‏خوبش، در لذت و سرور و شادى فرو می رود. در عمل انسان در دنیا، نشانى از واقعیت خوب و بد نیست؛ برای مثال، نمى‏توان از ظاهر سخنی راستى و ناراستى آن را باز شناخت.

نکته دیگر اینکه تأثیر گناه در ماهیت و شخصیت انسان تنها با مغفرت خداوند پاک می شود و هیچ عامل دیگرى جز مغفرت الهى نمى‏تواند این‏تأثیر را بزداید.

گناهان به 3 دسته تقسیم می شود:

 1- گناهانى که از شخصیت طغیانگر و حق ستیز کافران بر مى‏خیزد. «کافر» - به معناى پوشاننده حقیقت - به کسى گفته مى شود که در برابر حقیقتهاى بزرگ و روشنى که پیامبران الهى آورده اند به مخالفت بر مى‏خیزد. مخالفت با پیامبران و ایستادگى در برابر منطق و فکر و سخن پیامبران، که اندیشه و اخلاق و رفتارشان تجسم ‏روشن و آشکار حقیقت و راستى و انسانیت است، گناهى کافرانه است. خداوند و نظام هستى هیچ گاه ایستادگى در برابر حق را بر نمى‏تابد و تحمل نمی کند. استکبار - که در منطق قرآن زشت‏ترین پدیده معرفى شده - به معناى منش و رفتار خودخواهانه انسانهایى‏ است که در برابر حقیقت و راستى و درستى تسلیم نمی شوند و در برابر آنها به دشمنى و سرکشى بر مى خیزند.

 «اسلام» به معناى تسلیم بودن در برابر حقیقت است. خداوند که حقیقت برتر هستى است شایسته‏ترین حقیقتى است که باید در برابر او تسلیم بود . هر موجودى هم که صفات الهى در او بیشتر جلوه گر باشد از حقیقت بیشترى برخوردار است و شایستگى بیشترى دارد که از او پیروى شود.

2- گناهانى که از سر جهالت و نادانى انجام مى‏شود. این گروه از انسانها از روى جهالت و ناآگاهى به حقیقت با حقیقت متعالى که پیامبران آورده اند مخالفت می کنند. اینان براى نجات امکان ‏بیشترى دارند. قرآن کریم در توصیفشان ‏مى‏فرماید: «اینان کسانى اند که از عقل‏ خویش بهره درست نمى‏گیرند». آنان زندگى دنیا را تنها در همین حیات ظاهرى خلاصه مى‏کنند که چشمانشان مى‏بیند و غرایزى که در وجود مادى خود حس مى کنند و در پى ادراک حقیقت بزرگتر هستى - که در وراى این ظاهر قرار دارد – بر نمى آیند. تداوم این نادانى بزرگ آنان را به تباهى مى‏کشد و مانع دستیابى آنها به شخصیت متعالى انسانى می شود و آنان را در برابر مسیر هدایت الهى قرار مى‏دهد.

3- گناهانى که از روى غفلت اتفاق ‏مى‏افتد. مرتکبان این گناهان کسانى اند که اندیشه خود را به روى فهم و درک‏ حقیقت گشوده‏اند. این گروه بندگى در برابر خداوند بزرگ را قبول دارند و سوداى زندگى جاودان و حیات حقیقى ‏در سر دارند، ولى نفس اماره و وسوسه های شیطانى آنان را به گناه مى‏آلاید. قرآن این گروه را چنین توصیف مى‏کند: «اینان پس از آنکه با وسوسه ‏نفس شیطانى به گناهى دست مى‏زنند، به یاد خدا مى‏افتند و از اینکه از فرمان او سر تافته‏اند پشیمان مى‏شوند و توبه مى‏کنند». توبه راه بازگشت آنان را هموار مى‏کند و مورد مغفرت خداوندشان قرار مى‏دهد و توجه به خدا اثر زیانبار گناه را از آنان مى‏زداید.

مهدویت و عقل‌گرایی (2)

نویسنده: حجت الاسلام حسین الهی نژاد

حکومت جهانی مهدوی و رشدیافتگی عقل

چنانچه از مفهوم‌شناسی اقسام عقل به دست می‌آید، آثار عقل نظری، جهان‌شناسی، هستی‌شناسی، مبدأ و خداشناسی، معاد و فرجام‌شناسی، ... است و آثار عقل عملی، رشد ایدئولوژی و باید و نبایدهای اخلاقی، تهذیب نفس و پرورش روح، عبادت و بندگی خدا است و آثار عقل ابزاری، رشد صنعت، تکنولوژی و تسلط بشر بر طبیعت و کیفیت بهره‌وری از آن می‌باشد.

تفاوت اساسی و بارز که میان رُشد عقلانیت در دوران رنسانس و عقلانیت در دوران بعد از ظهور مطرح است به این است که عقل‌گرایی و عقلانیت در دوران مدرنیته، عقلانیت یک‌سویه بوده و تنها به فکر شناخت نوامیس طبیعت و تسلط بشر بر آن می‌باشد؛ یعنی تنها به عقلانیت ابزاری که در ارزش‌گذاری و تمییز خوب و بد، خنثا است، می‌پردازد. امّا عقلانیت بعد از ظهور، متعادل می‌باشد؛ یعنی کنار رُشد صنعت و تکنولوژی که محصول عقل ابزاری است، عقل نظری(جهان بینی) و عقل عملی (ایدئولوژی) نیز به تناسب آن، رشد و ترقی می‌یابد.

اکنون به نمونه‌هایی از رشد‌یافتگی عقل نظری، عقل عملی و عقل ابزاری در دوران حکومت جهانی مهدوی خواهیم پرداخت.

1. رشد عقل نظری

در بیان چگونگی رشد عقل نظری میان مردمان بعد از ظهور، باید چنین گفت: از آن‌جا که عقل نظری، از مقوله شناخت و علم است و نیز عامل جدائی حق از باطل شمرده می‌شود، بر این اساس هرگاه در جامعه‌ای شناخت و معرفت به حقایق و هستی بیشتر باشد،‌نشان از رشد و تعالی عقل نظری مردم در آن جامعه می‌باشد.

البته میان حقایق و هستی‌ها، عالی‌ترین وجود و هستی، از آنِ خداوند متعال است؛ پس هرگاه عقل نظری مردم رشد کرد، خداشناسی و ماورا‌شناسی میان مردم بیشتر می‌شود؛ چنان‌که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید:

آگاه باشید! به راستی که خردمندترین مردم، بند‌ه‌ای است که پرودگارش را بشناسد و فرمانش برد.[25]

آنچه از روایات معصومین علیهم السلام دربارة زندگی مردم در دوران پس از ظهور و دوران نظام جهانی مهدوی برداشت می‌شود، این است که مردم، از نظر خداشناسی و توجه به خدا، در حد عالی قرار دارند. در واقع، همان رشد و تعالی عقل نظری، میانشان جاری است. در ذیل، برای تثبیت مطالب فوق، به روایاتی چند که به خداشناسی مردم عصرظهور اشاره دارد، می‌پردازیم.

امام رضا علیه السلام در تفسیر آیه شریفه 83 سوره آل عمران[26] فرمودند:

در حق قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف نازل شده است. چون ظهور کند، به کافران و مرتدان مشرق و مغرب، اسلام را عرضه می‌کند..... تا این‌که در شرق و غرب جهان، کسی باقی نباشد، جز معتقدان به یکتائی خدا.[27]

باز در روایت دیگری می‌فرماید:

خداوند، به دست او، زمین را از لوث کافران و منکران پاک می‌کند، زمین زیر پایش می‌پیچد و هر کار سخت و دشواری برای او آسان می‌شود.[28]

روشن است وقتی بساط کفر و انکار خدا از روی زمین برچیده شد، نقیض آن که همان خداشناسی و معرفت به خدا است، جای آن را پر می‌کند. این، همان تعریفی از رشدیافتگی عقل نظری است.

از امام باقر علیه السلام نیز روایتی به مضمون فوق نقل شده است:

روی زمین، نقطه‌ای نمی‌ماند، جز این‌که در آن، ندا می‌شود: «اشهد ان لا اله الا الله.[29]

از مجموع روایات فوق که به نوعی دورنمای زندگی انسان‌ها در دوران حکومت جهانی مهدوی را ترسیم می‌کنند، به وضوح، رشد و تعالی عقلی نظری در میان آن‌ها، آشکار می‌شود؛ همان عقلی که انسان را به حقایق و هستی آشنا کرده و به عالی‌ترین حقیقت و وجود یعنی خداوند متعال معرفت می‌بخشد.

همچنین در این‌باره روایات بسیاری از معصومان علیهم السلام نقل شده است که برخی از آن‌ها به صورت صریح و برخی به صورت تلویح، به مسأله رشد عقل نظری مردم در آن دوران پرداخته‌اند که از باب نمونه‌ به تعدادی از آن‌ها اشاره شد و در ذیل به برخی دیگر از آن‌ها خواهیم پرداخت.

امام باقر علیه السلام در روایتی به صراحت به موضوع رشد عقل نظری اشاره می‌فرماید:

هنگامی که قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان گذارد، تا خِردهای آن‌ها بیشتر شده و فکرشان کامل گردد.[30]

از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است:

(به انسان‌های دوران) بعد از ظهور آن اندازه حکمت داده می‌شود که زن در خانه‌اش براساس کتاب خدا و سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله قضاوت می‌کند.[31]

از روایت فوق، دو مطلب به صورت صریح برداشت می‌شود: نخست گسترش معرفت و حکمت و دوم، گسترش اسلام شناسی که میان همه مردم و سطوح مختلف آن‌ها ـ اعم از زن و مرد، کوچک و بزرگ، و … ـ مطرح خواهد بود.

در نهج البلاغه از امیر المؤمنین علی علیه السلام پیرامون آینده بشریت و رشد حکمت در آن دوران، چنین نقل شده است:

بدانید آن کس از ما (حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف‌) که فتنه‌های آینده را در یابد، با چراغی روشنگر در آن، گام می‌نهد و بر همان سیره و روش صالحان (= پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام‌) رفتار می‌کند، تا گره‌ها را بگشاید، بردگان و ملت‌های اسیر را آزاد کند … . سپس گروهی برای در هم کوبیدن فتنه‌ها آماده می‌شوند و چونان شمشیرها صیقل می‌خورند. دیده‌هایشان با قرآن روشنایی گیرد، و در گوش‌هاشان تفسیر قرآن طنین افکند و در صبحگاهان و شامگاهان، جام‌های حکمت سر می‌کشند.[32]

برای تبیین روایات فوق، لازم است ابتدا به مفهوم شناسی «حکمت» و بعد به اقسام حکمت و رابطه آن با عقل پرداخته شود. قرآن، در آیاتی چند به مقوله حکمت پرداخته و پیامبران و اولیای الهی را



خرید و دانلود تحقیق در مورد دوری از گناه 27 ص


مقاله چه کنم گناه نکنم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

چه کنم گناه نکنم

    

 

سوال: چرا بعضى اوقات دچار اشتباه و گناه مى شوم؟

علماى اخلاق مى گویند: منشا و انگیزه ى گناهان ، سه قوه است : قوه شهویّه، قوه غضبیّه، قوه وهمیّه .

قوه شهویّه ، انسان را به افراط در لذت خواهى نفسانى ، مى کشاند، که سرانجامش ، غرق شدن در فحشا و زشتى ها است .

قوهّ غضبیّه ، انسان را به ظلم، طغیان، آزار رسانى و تجاوز، وادار مى کند.

قوهّ وهمیّه ، برترى طلبى، انحصار جویى، تکبر و روح خودخواهى را در انسان زنده مى کند و او را به گناهان بزرگى وارد مى نماید.

به این مثال توجه کنید: آب ، در عین حال که مایه ى حیات تمامی جانداران از انسان، حیوان و گیاه مى باشد، اگر مهار نشود به صورت سیلابی جریان می یابد و باعث نابودی حیات بشر می شود ؛ بنابراین حتی این پدیده حیات بخش نیز نیاز به سد سازی و مهار دارد و در صورتی برای بشد مفید خواهد بود که به هنگام نیاز در کانال کنترل شده خاصی قرار گیرد و از دریچه مخصوصی، به مقدار نیاز، جریان یابد، در غیر این صورت طغیان می کند و دیوانه وار به باغ ها و کشتزارها و خانه ها سرازیر شده و همه را ویران خواهد ساخت.

در مورد انسان نیز، نیروى غضب براى دفاع و شهوت براى بقاى نسل لازم است ، ولى اگر این دو غریزه بر اثر افسار گسیختگى طغیان کنند، موجب بروز جنایات ویرانگر و انحرافات جنسى و بى عفتى خواهند شد.

در نتیجه اگر بخواهیم جامعه را از لوث گناه پاک سازیم ، و یا وجود خویش را از آلودگى گناه ، حفظ کنیم ، راهی جز کنترل و تعدیل غرایز و تمایلات نفسانى نداریم .

 

حل مشکل:

1- گناه شناسی: مبارزه مستقیم با گناه از طریق شناخت گناهان و تفکر در آثار و عواقب دنیوی و اخروی آنها.

2- گناه زدایی: مبارزه اساسی وغیر مستقیم با گناه از طریق مبارزه با زمینه های گناه و تقویت زمینه های صلاح.

در یک نگرش کلی و کلان می توان به این نتیجه رسید که زمینه گناه در انسان چیزی جز ضعف شناخت و اراده نیست.

اینک با طرح سوال های کوتاه و پاسخ آنها به گشودن راه کمک می نماییم.

1. چرا باید خودمان را بشناسیم؟ چون اگر استعداد بی نهایت و ارزش های وجودی خود را نشناسیم، هرگز حرکتی نخواهیم کرد، تمام حرکت تکاملی انسان بسته به نوع و عمق شناخت انسان نسبت به ارزشهای وجودی خود است.

2. چرا باید هستی را شناسایی نماییم؟ چون انسان خلاصه هستی است و با هماهنگ و همراه شدن با هستی و قرب به خدای هستی و رنگ خدایی گرفتن به کمال می رسد ، اگر هستی را نشناسد نمی داند چه باید کند به عبارت دیگر انسان قانون کمال را از هستی فرا می گیرد.

3.  نقش دین در زندگی انسان چیست؟ آدمی با زبان هستی آشنا نیست و نیاز به مترجم دارد. دین ترجمان هستی است و به نحو بسیار ظریفی انسان را به رنگ هستی در می آورد. تمام دین در جهت به خدا رسیدن و قرب الهی برنامه ریزی شده است.

4. در نهایت دانستن سرنوشت انسان در حیات اخروی و معاد چه کمکی به انسان می کند؟ معاد و قیامت فردای زندگی انسان است ، فردایی که باید آن را بسازد و تا ابدیت در آن بماند، باید بداند ره سپار کدام وادی و مسافر کدام اقلیم وجود است ، باید برای فردای خود چه توشه ای فراهم کند و چه مقدار به کار و کوشش بپردازد. ببیند با چه کسی می خواهد همراه و همنشین شود از همین نشئه با او آشنا و همراه شود تا در قیامت با مشکل روبرو نگردد.  

یکی از مهمترین مراحل خود سازی، رفع زمینه های گرایش به گناه است.

 

نقش ذکر و یاد خدا:

ذکر خدا آثار مثبت فراوانی دارد. «ذکر» از آن جهت که با ذاکر اتحاد وجودی می یابد و باعث حضور خداوند در دل و جان مومن است، موجب می شود که ذاکر خود را در محضر خدا حاضر ببیند، و از کمال قرب او بهره مند شود. در نتیجه بر محور حیا از بسیاری از افکار پلید و اخلاق زشت و اعمال نکوهیده احتراز می کند.

 

دستور العمل:

1- ترک زمینه گناه:

1-1.  کنترل چشم: امام صادق(ع) فرمود: نظر دوختن تیرى مسموم از تیرهاى ابلیس است و چه بسا نگاهى که حسرت درازمدتى را (در دل) به ارث بگذارد» (سفینة البحار، شیخ عباسى قمى، ماده نظر) تا حد امکان انسان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نماید.

2-1. کنترل گوش: باید از شنیدنى هایى که ممکن است به حرام منجر شوند و زمینه ساز حرام هستند پرهیز شود. مانند موسیقى حرام، صداى شهوت انگیز نامحرم و... .

3-1. ترک هم نشینی با دوستان ناباب: دوستانى که باعث مى شوند انسان گناه را مزمزه کند، در واقع دشمن هستند و باید از آنها پرهیز کرد.

از امام سجاد(ع) نقل شده: حضرت از همراهى و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس را نهى فرموده: کذاب، گناهکار، بخیل، احمق و کسى که قطع رحم کرده است. (سفینة البحار، شیخ عباسى قمى، ماده صحب)

 

2- ترک فکر گناه: ترک زمینه گناه سهم به سزایى در ترک فکر گناه دارد. سعی نمایید فکر گناه را به یاد خدای تبدیل نمایید.

3- اشتغال به برنامه شبانه روزى: حتما باید شبانه روز خود را با برنامه ریزى صحیح و متناسب وضع روحى و جسمى خود پر کنید و هیچ ساعت بیکارى نداشته باشید تا نفس شما را مشغول کند. در اوقات بیکارى وسوسه هاى نفس و شیطان به سراغ انسان مى آید و او را به فکر گناه و سپس به خود گناه مى کشاند امیرالمؤمنین على(ع) فرمود: براستى و حقیقت که این نفس (انسانى) پیوسته و مرتب به بدى امر مى کند در نتیجه هر کس آن را به خود واگذارد (و به کارى نگمارد) نفس او را به سمت گناهان مى کشاند». (الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سرالاسراء، استاد على سعادت پرور، ج 1، ص 544، ح 4).

4- روزه گرفتن: روزه گرفتن قواى حیوانى و شهوانى انسان را تضعیف مى کند اگر قواى شهوانى ضعیف گشت قهرا فکر گناه هم کم رنگ مى شود. امام جعفر صادق (ع) فرمودند: هرگاه شکم پر شود طغیان مى کند. (المحجة البیضاء، ملا محسن فیض کاشانى، ج 5، ص 150). مفهومش این است اگر شکم بر نشود طغیان نمى کند و بهترین قسم جوع و گرسنگى همان روزه گرفتن است.

تذکر این نکته بسیار ضرورى است که اولاً: روزه نباید براى بدن ضررى داشته باشد وگرنه شرعا حرام است. ثانیا: براى کارهاى روزمره مخل نباشد. ثالثا: اگر نه مضر بود ونه مخل فقط روزهاى دوشنبه و پنج شنبه باشد نه بیشتر، ولى در هر صورت اگر براى روزه گرفتن عذرى است مورد بعدى یعنى ورزش دو برابر شود.

5- ورزش: هر روز ورزش لازم است البته آن ورزش هایى باشد که براى بدن ضررى ندارد مثل نرم دویدن و نرم طناب زدن و انجام حرکت هاى کششى و اگر براى روزه گرفتن عذرى هست زمان ورزشى دوبرابر شود مثلاً از بیست دقیقه به چهل دقیقه افزایش یابد.

 

چند توصیه:

یک) هیچ گناهی را کوچک نشمارید.



خرید و دانلود مقاله چه کنم گناه نکنم


گناه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

کیفرهاى دنیوى گناهدر قرآن، ده‏ها آیه پیرامون آثار و کیفر گناه آمده و در اینجا به ذکر چند نمونه مى‏پردازیم:«فَاَنزلنا عَلى الّذینَ ظلموا رِجزاً مِنَ السّماءِ بِما کانوا یَفسقُون» (403) «بر ستمگران بخاطر نافرمانى عذابى از آسمان فرستادیم.»«یرید اللّه اَن یُصیبَهم بِبَعض ذُنُوبهم» (404) «خدا مى‏خواهد آنان را به پاره‏اى از گناهانشان مجازات کند.»«...فَاهلَکناهُم بِذُنوبِهم» (405) «آنها را به خاطر گناهانشان نابود ساختیم.»«فاَخذناهُم بِما کانُوا یَکسِبون» (406) «آنها را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.»«فَتِلکَ بُیوتَهم خاوِیةً بِما ظَلموا» (407)

«این خانه‏هاى آنهاست که بخاطر ظلم و ستمشان خالى مانده است.»== «ممّا خطیئاتِهم اُغرِقُوا» (408) «آنها به خاطر گناهانشان غرق شدند.»«فَدَمدَم عَلیهِم رَبّهم بِذَنبِهم فَسوّاها» (409) «آنها (قوم ثمود) را به خاطر گناهانشان درهم کوبید و سرزمینشان را صاف و مسطح کرد.»«اِنّ اللّه لایُغَیّرُ ما بقَوم حتّى یُغَیّروا ما بِاَنفُسهم» (410) «خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتى را تغییر نمى‏دهد، مگر آنکه آنها خود را تغییر دهند.»«کلاّ بَلْ رانَ على قُلوبِهم ما کانوا یَکسِبون» (411) «چنین نیست که آنها مى‏پندارند، بلکه اعمالشان همانند زنگارى بر دل‏هایشان نشسته است.»«و ما اَصابَکم مِن مُصیبَة فَبِما کَسبتْ اَیدیکُم و یَعفُوا عن کثیر» (412) «و هر گرفتارى که به شما رسد به خاطر اعمالى است که انجام داده‏اید و بسیارى را نیز عفو مى‏کند.»جالب اینکه حضرت على علیه السلام به نقل از رسول خداصلى الله علیه وآله مى‏فرماید:«خیر آیة فى کتاب الله هذه الایة»

«بهترین آیه خدا در قرآن همین آیه است.»سپس فرمود:«یا على! ما من خدش عود و لانکبة قدم الا بذنب» (413) «اى على! هر خراشى که از چوبى به انسان مى‏رسد و هر لغزش قدمى بر اثر گناهى است که از او سرزده است.»کیفرهاى اُخروى گناه«و مَن جاءَ بِالسَّیّئة فَکُبّت وُجوههُم فى النّارِ هَل تُجزَون الاّ ما کُنتُم تَعمَلون» (414) «آنانکه اعمال بدى انجام دهند، به رو در آتش افکنده مى‏شوند، آیا جزایى جز آنچه عمل مى‏کردید خواهید داشت.»«و مَن یَعصِ اللّه و رَسُوله فَاِنّ لَه نار جَهنّم خالِدینَ فِیها اَبداً» (415) «و هر کس نافرنانى خدا و رسولش کند، آتش دوزخ از آن او است، جاودانه در آن مى‏مانند.»«یَودُّ الُمجرم لو یَفتَدى من عَذابِ یومئِذ بِبَنیه و صاحِبَته و اَخیه و فَصیلَتِه الَّتى تؤْویه و مَن فى الاَرضِ جَمیعاً ثُمّ یُنجیه کلاّ انّها لَظّى‏ نَزّاعَة لِلشَّوى» (416) «گنهکار دوست مى‏دارد که فرزندان خود را در برابر عذاب آن روز فدا کند و (نیز) همسر

و برادرش را و قبیله‏اش را که همیشه از او حمایت مى‏کردند و تمام مردم روى زمین را تا مایه‏ى نجاتش شود. اما هرگز چنین نیست، شعله‏هاى سوزان آتش است که دست و پا و پوست سر را مى‏کند و مى‏برد.»«تَلفَحُ وُجوهَهم النّار و هم فیها کالِحُون» (417) «شعله‏هاى سوزان آتش همچون شمشیر به صورت آنها نواخته مى‏شود و آنها در دوزخ چهره‏اى درهم کشیده دارند.»احباط و پوچ شدن اعمال نیکیکى از پى‏آمدهاى گناه این است که موجب پوچى و بى‏خاصیت شدن کارهاى نیک مى‏شود، یعنى گنهکار اگر کار خیرى انجام دهد، بى‏نتیجه و بى‏پاداش مى‏گردد.در قرآن 16 بار سخن از «حبط عمل» به میان آمده است که از مجموع آنها چنین نتیجه مى‏گیریم گناهان بزرگى همچون: کفر، شرک، تکذیب آیات الهى و انکار معاد، ارتداد، مخالفت با پیامبران موجب حبط است.در دنیا نیز اگر کسى سنگى را از وسط جاده‏اى کنار ببرد تا رهگذرى از آن، آسیب نبیند، این کار او را نیک مى‏شمرند، ولى اگر همین شخص در چند قدمى آن سنگ، جاده‏اى را خراب کرده و مانع عبور و مرور شود، در این صورت - ارتکاب گناه بزرگ و خراب کردن جاده - انجام

کار نیک - سنگ برداشتن از جاده - را خنثى مى‏نماید.بنابراین گناهان بزرگ موجب بى‏اثر شدن اعمال نیک و پوچ شدن آنها مى‏شوند، چنانکه تکبر و سرکشى ابلیس از فرمان خدا در مورد سجده کردن آدم موجب پوچى شش هزار سال عبادت او گردید. (418) روى این اساس باید توجه داشت که آدم گنهکار نمى‏تواند به کارهاى نیکش دل ببندد زیرا چه بسا گناهان او ثواب کارهاى نیک او را از بین ببرند.آثار گناه در روح و روانتکرار گناه و مداومت آن موجب تیرگى و واژگونى قلب و مسخ انسان از حالت انسانیت به حالت درنده‏خویى و حیوان صفتى مى‏گردد، و نیز باعث گناهان بزرگتر مى‏شود.به عنوان مثال: گنهکارى که براى اولین بار لب به شراب مى‏زند، چون مسلمان است، آشامیدن چند قطره از شراب براى او بسیار سخت است، ولى بار دوم کمى آسان مى‏شود و وقتى زیاد تکرار شد، آشامیدن چند لیوان از آن براى او از آب خوردن آسانتر مى‏گردد.آرى! تداوم گناه حتى گناهان بزرگ را براى انسان آسان مى‏گرداند.در قرآن آیات متعددى در این رابطه وجود دارد، از جمله:«ثمَّ کانَ عاقِبةُ الَّذینَ اَساؤا السُوأى‏ اَنْ کَذَّبوا بِآیاتِ اللّه و کانوا بها

یَستَهزِءُون» (419) «سپس سرانجام کسانى که اعمال بد مرتکب شدند به جایى رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به سخریه گرفتند.»در تاریخ بسیار دیده شده که افرادى بر اثر تداوم گناه و طغیان کارشان به کفر و انکار حق و به مسخره گرفتن آن رسیده است، این‏ها از آثار شوم گناه است که دامنگیر گنهکار مى‏گردد، چنانکه مداومت بر کارهاى نیک و عبادات، موجب صفاى دل و نورانیت بیشتر روح و جان مى‏شود. در این باره به روایات زیر توجه کنید:امام صادق علیه السلام فرمودند، پدرم مى‏فرمود:



خرید و دانلود  گناه