لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
از گذشته های دور کشاورزی یکی از مهمترین راه های تأمین غذای انسان بوده است. زراعت در ابتدا بستگی زیادی به مقدار بارش برف و باران داشت و اگر در یک سال به اندازه کافی بارندگی نمی شد، محصول خوبی هم بدست نمی آنمد، بنابر این، نیاکان ما به فکر افتادند تا از آبهایی که در طبیعت به صورت رودخانه، چشمه، چاه و قنات وجود داشت، برای آبیاری زمینهای خود استفاده کنند. به این ترتیب بود که روش زراعت دیم به زراعت آبی تبدیل شد.
از بین رفتن خاک کشاورزی، دشواریهای فراوان آبیاری و صرف وقت و هزینه زیاد، انسان را به فکر انداخت تا راه جدیدی برای آسان تر شدن آبیاری مزارع خود پیدا کند. سرانجام با الهام از ریزش باران در طبیعت «آبپاش» اختراع شد. ولی چون از این وسیله نمی توانستند برای زمینهای بزرگ استفاده کنند، روش تازه ای برای آبیاری باغها و مزارع پیدا کرده، آن را « آبیاری تحت فشار » نامیدند.
در این روش آب به وسیله پمپ یا ختلاف ارتباع تحت فشار قرار گرفته و به صورت باران یا قطره و یا روشهای مناسب دیگر، در اختیار گیاه قرار می گیرد.
آبیری تحت فشار، روش ها و دستگاه های مختلفی دارد که یکی از آنها روش آبیاری «قطره ای» است.
روش آبیاری قطره ای
آبیاری قطره ای روشی است که در آن آب به وسیله فشاری که توسط پمپ و یا اختلاف ارتفاع به وجود می آید وارد لوله های اصلی و فرعی شده و با استفاده از قطره چکان ها به صورت قطره در پای درخت یا بوته چکیده و آب مورد نیاز آن را تأمین می کند. برای جلوگیری از ورود اجسام به داخل لوله ها، ابتدا آب از صافی های مخصوص گذشته و سپس وارد لوله ها می شود. در صورتیکه نیاز به دادن سموم و عناصر غذایی به گیاه باشد، می توان این مواد را با روشهایی که گفته خواهد شد به آب اضافه نموده و در اختیار گیاه قرار داد.
با انجام آزمایش های گوناگون، مقدار آب مورد نیاز هر گیاه قبلا معین شده است و با قرار دادن تعداد معینی قطره چکان در اطراف هر گیاه، مقدار آب مورد نیاز آن در اختیارش قرار می گیرد.
این روش، بازدهی بسیار بالایی دارد و می توان از آن برای آبیاری باغهای مختلف و بسیاری از گیاهان جالیزی در خاکهای مختلف با زمینهای دارای پستی و بلندی استفاده کرد.
درصورت وجود مزارع و باغهای بزرگ، بهتر است آن ها را به قطعه های کوچکتر تقسیم نموده و به نوبت آبیاری کرد.
قسمتهای مختلف روش آبیاری قطره ای
تجهیزات آبیاری قطره ای از سه قسمت اصلی تشکیل شده است که عبارتند از:
قسمت تأمین فشار و کنترل مرکزی
لوله ها(لوله های انتقال آب و لوله های داخل مزرعه)
قطره چکان
قسمت تأمین فشار و کنترل مرکزی
برای اینکه بتوان از روش آبیاری قطره ای استفاده کرد باید اول آب را تحت فشار قرار داد. این کار در قسمت تأمین فشار و کنترل مرکزی انجام می شود.
در قسمت تأمین فشار و کنترل مرکزی کارهای زیادی انجام می وشد که شامل تحت فشار قرار دادن آب، تصفیه آب، تعیین مدت زمان آبیاری، اضافه نمودن کود و مواد شیمیایی لازم به آب می باشد. اجزای تشکیل دهنده این قسمت عبارتند از:
پمپ- شیر تنظیم فشار-شیر یکطرفه-سیکلون-فیلترهای شنی و توری-مخزن کود و مواد شیمیایی- کنتور آب- دستگاه برنامه ریز-شیر برقی- فشار سنج- تابلوهای کنترل برق.
لازم به ذکر است که در بازدید انجام شده از تمام موارد زیر استفاده نمی شد، بعنوان مثال به دلیل وجود حوضچه ذخیره دیگر سیکلون درکار نبود.
حال به عمل هر کدام از قسمتهای بالا می پردازم:
پمپ
این وسیله وظیفه تامین فشار را به عهده داشته و آب را با فشار، از جایی به جای دیگر منتقل می کند.
به محلی که پمپها، لوله مکش، لوله رانش، لوله ای که آب را از پمپ خارج می کند) در آن قرار دارد «ایستگاه پمپاژ» گفته می شود.
سیکلون
اولین مخزنی است که بعد از پمپ قرار داشته و آب وارد آن شده و تصفیه اولیه انجام می شود. سیکلون یک محفظه مخروطی مانند است که آب از بالا وارد شده و با سرعت زیاد در آن می چرخد و بعد از ته نشین شدن مواد جامد به فیلتر شنی وارد می گردد. بعد از اینکه آب از بالا وارد شد و به پایین مخزن رسید و سرعت آن کاهش یافت، از قسمت وسط استوانه به طرف بالا حرکت کرده،وارد لوله خروجی می شود. در قسمت پایین سیکلون، محفظه ای به نام «مخزن رسوبات» قرار دارد که ذرات شن جدا شده در آن جمع آوری می شوند.
اگر ذرات شن و سیار مواد خروجی در آب زیاد باشد باید در هر نوبت آبیاری، این مخزن را تمیز کرد. برای این کار کافی است در مخزن رسوبات را باز نموده و رسوبات را از آن خارج کرده و دوباره در آن را بست.
فیلتر شنی
آب، پس از عبود از سیکلون وارد فیلتر شنی شده و مواد ریز و معلق آن توسط ذرات شن گرفته می شود. این مخزن از سه لایه شن تشکیل شده است. اندازه ذرات شن در هر لایه با لایه دیگر فرق دارد. این فیلتر از ورود مواد ریز و معلق در آب به قطره چکان جلوگیری می کند. ذرات ریز معلق آب توسط شن گرفته می شود.
برای تمیز کردن فیلتر های شنی، کافی است که جریان آب در این مخزن را برعکس کنیم. این کار به وسیله شیر فلکه های نصب شده بر روی مخزن انجام می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
فقیه مجاهد و عالم پرهیزگار آیه الله سیدحسن مدرس یکى از چهره هاى درخشان تاریخ تشیع بشمار مى رود که زندگى و اخلاق و رفتار و نیز جهت گیرى هاى سیاسى و اجتماعى وى براى مشتاقان حق و حقیقت نمونه خوبى است . او موقعیت خود را سراسر در راه اعتلاى اسلام نثار نمود و در جهت نشر حقایق اسلامى و دفاع از معارف تشیع مردانه استوار ماند.
همان گونه بود که مى گفت و همانطور گفت که مى بود. سرانجام به موجب آنکه با عزمى راسخ چون کوهى استوار در مقابل ستمگران عصر به مقابله برخاست و سلطه گرى استعمارگران را افشا نمود جنایتکاران وى را به ربذه خواف تبعید نمودند و در کنج عزلت و غریبى این عالم عامل و فقیه مجاهد را به شهادت رسانیدند.
این نوشتار اشاره اى کوتاه به زندگى ابرمردى است که بیرق مبارزه را تنها در تنگنا به دوش کشید و شجاعت تحسین برانگیزش چشم بداندیشان و زمامداران خودسر را خیره ساخت و بیگانگان را به تحیر واداشت . اگر ما به ذکر نامش می پردازیم و خاطره اش را ارج مى نهیم بدان علت است که وى پارسایى پایدار و بزرگوارى ثابت قدم بود که لحظه اى با استبداد و استعمار سازش نکرد و در تمامى مدت عمرش ساده زیستى ، تواضع ، قناعت و به دور بودن از هرگونه رفاه طلبى را شیوه زندگى خویش ساخت و از طریق عبادت و دعا و راز و نیاز با خدا، کمالات معنوى را کسب کرد.
ولادت و تحصیلات
شهید سیدحسن مدرس بر حسب اسناد تاریخى و نسب نامه اى که حضرت آیه الله العظمى مرعشى نجفى (ره ) تنظیم نموده از سادات طباطبایى زواره است که نسبش پس از سى و یک پشت به حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام مى رسد. یکى از طوایفى که مدرس گل سرسبد آن به شمار مى رود طایفه میرعابدین است این گروه از سادات در دهکده ییلاقى ((سرابه )) اقامت داشتند. سید اسماعیل طباطبائى (پدر شهید مدرس ) که از این طایفه محسوب مى گشت و در روستاى مزبور به تبلیغات دینى و انجام امور شرعى مردم مشغول بود، براى آنکه ارتباط طایفه میرعابدین را با بستگان زواره اى قطع نکند تصمیم گرفت از طریق ازدواج پیوند خویشاوندى را تجدید و تقویت کرده ، سنت حسنه صله ارحام را احیا کند. بدین علت نامبرده دختر سیدکاظم سالار را که خدیجه نام داشت و از سادات طباطبایى زواره بود به عقد ازدواج خویش درآورد. ثمره این پیوند با میمنت فرزندى بود که به سال 1278 ق . چون چشمه اى پاک در کویر زواره جوشید. پدر وى را حسن نامید. همان کسى که مردمان بعدها از چشمه وجودش جرعه هایى نوشیدند. پدرش غالبا در ((سرابه )) به امور شرعى و فقهى مردم مشغول بود ولى مادر و فرزند در زواره نزد بستگان خویش بسر مى بردند تا آنکه حادثه اى موجب شد که پدر فرزندش را که شش بهار را گذرانده بود در سال 1293 به قمشه نزد جدش میرعبدالباقى ببرد و محله فضل آباد این شهر را به عنوان محل سکونت خویش برگزیند. این در حالى بود که میرعبدالباقى قبلا از زواره به قمشه مهاجرت کرده و در این شهر به فعالیتهاى علمى و تبلیغى مشغول بود. سیدعبدالباقى بیشترین نقش را در تعلیم سیدحسن ایفا نمود و او را در مسیر علم و تقوا هدایت کرد و به هنگام مرگ در ضمن وصیت نامه اى سیدحسن را بر ادامه تحصیل علوم دینى تشویق و سفارش نمود زمانى که سیدعبدالباقى دارفانى را وداع گفت مدرس چهارده ساله بود. وى در سال 1298ق . به منظور ادامه تحصیل علوم دینى رهسپار اصفهان گردید و به مدت 13 سال در حوزه علمیه این شهر محضر بیش از سى استاد را درک کرد. ابتدا به خواندن جامع المقدمات در علم صرف و نحو مشغول گشت و مقدمات ادبیات عرب و منطق و بیان را نزد اساتیدى چون میرزا عبدالعلى هرندى آموخت . در محضر آخوند ملامحمد کاشى کتاب شرح لمعه در فقه و پس از آن قوانین و فصول را در علم اصول تحصیل نمود. یکى از اساتیدى که دانش حکمت و عرفان و فلسفه را به مدرس آموخت حکیم نامدار میرزا جهانگیرخان قشقایى است . مدرس در طول این مدت در حضور آیات عظام سیدمحمد باقر درچه اى و شیخ مرتضى ریزى و دیگر اساتید در فقه و اصول به درجه اجتهاد رسید و در اصول آنچنان مهارتى یافت که توانست تقریرات مرحوم ریزى را که حاوى ده هزار سطر بود، بنگارد. شهید مدرس چکیده زندگینامه تحصیلى خود را در حوزه علمیه اصفهان در مقدمه شرح رسائل که به زبان عربى نگاشته ، آورده است . وى پس از اتمام تحصیلات در اصفهان در شعبان 1311 ق . وارد نجف اشرف شد و پس از زیارت بارگاه مقدس نخستین فروغ امامت و تشرف به حضور آیه الله میرزاى شیرازى در مدرسه منسوب به صدر سکونت اختیار نمود و باعارف نامدار حاج آقا شیخ حسینعلى اصفهانى هم حجره گردید. مدرس در این شهر از جلسه درس آیات عظام سیدمحمد فشارکى و شریعت اصفهانى بهره برد و با سید ابوالحسن اصفهانى ، سیدمحمد صادق طباطبائى و شیخ عبدالکریم حائرى ، سید هبه الدین شهرستانى و سیدمصطفى کاشانى ارتباط داشت و مباحثه هاى دروس خارج را با آیه الله حاج سید ابوالحسن و آیه الله حاج سیدعلى کازرونى انجام مى داد. مدرس به هنگام اقامت در نجف روزهاى پنجشنبه و جمعه هر هفته به کار مى پرداخت و درآمد آن را در پنج روز دیگر صرف زندگى خود مى نمود. پس از هفت سال اقامت در نجف و تاءیید مقام اجتهاد او از سوى علماى این شهر به سال 1318ق . (در چهل سالگى ) از راه ناصریه به اهواز و منطقه چهارمحال و بختیارى راهى اصفهان گردید.
دوران تدریس
مدرس پس از بازگشت از نجف و اقامت کوتاه در قمشه خصوصا روستاى اسفه و دیدار با فامیل و بستگان ، قمشه را به قصد اقامت در اصفهان ترک و در این شهر اقامت نمود. وى صبحها در مدرسه جده کوچک (مدرسه شهید مدرس ) درس فقه و اصول و عصرها در مدرسه جده بزرگ درس منطق و شرح منظومه مى گفت و در روزهاى پنجشنبه طلاب را با چشمه هاى زلال حکمت نهج البلاغه آشنا مى نمود. تسلط وى به هنگام تدریس در حدى بود که از این زمان به ((مدرس )) مشهور گشت . وى همراه با تدریس با حربه منطق و استدلال با عوامل ظلم و اجحاف به مردم به ستیز برخاست و با اعمال و رفتار زورمداران مخالفت کرد. زمانى پس از شکست کامل قواى دولت در درگیرى با نیروهاى مردمى ، اداره امور شهر اصفهان به انجمن ولایتى سپرده شد. صمصام السلطنه که به عنوان فرمانده نیروهاى مسلح عشایر بختیارى نقش مهمى در ماجراى مشروطیت داشت در راءس حکومت اصفهان قرار گرفت و در بدو امر مخارج قوا و خساراتى را که در جنگ با استبداد قاجاریه به ایشان وارد آورده بود به عنوان غرامت از مردم اصفهان آنهم با ضربات شلاق طلب نمود. مدرس که در جلسه انجمن ولایتى اصفهان حضور داشت و نیابت ریاست آن را عهده دار بود با شنیدن این خبر بشدت ناراحت شد و گفت حاکم چنین حقى را ندارد و اگر شلاق زدن حد شرعى است پس در صلاحیت مجتهد مى باشد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
فقیه مجاهد و عالم پرهیزگار آیه الله سیدحسن مدرس یکى از چهره هاى درخشان تاریخ تشیع بشمار مى رود که زندگى و اخلاق و رفتار و نیز جهت گیرى هاى سیاسى و اجتماعى وى براى مشتاقان حق و حقیقت نمونه خوبى است . او موقعیت خود را سراسر در راه اعتلاى اسلام نثار نمود و در جهت نشر حقایق اسلامى و دفاع از معارف تشیع مردانه استوار ماند.
همان گونه بود که مى گفت و همانطور گفت که مى بود. سرانجام به موجب آنکه با عزمى راسخ چون کوهى استوار در مقابل ستمگران عصر به مقابله برخاست و سلطه گرى استعمارگران را افشا نمود جنایتکاران وى را به ربذه خواف تبعید نمودند و در کنج عزلت و غریبى این عالم عامل و فقیه مجاهد را به شهادت رسانیدند.
این نوشتار اشاره اى کوتاه به زندگى ابرمردى است که بیرق مبارزه را تنها در تنگنا به دوش کشید و شجاعت تحسین برانگیزش چشم بداندیشان و زمامداران خودسر را خیره ساخت و بیگانگان را به تحیر واداشت . اگر ما به ذکر نامش می پردازیم و خاطره اش را ارج مى نهیم بدان علت است که وى پارسایى پایدار و بزرگوارى ثابت قدم بود که لحظه اى با استبداد و استعمار سازش نکرد و در تمامى مدت عمرش ساده زیستى ، تواضع ، قناعت و به دور بودن از هرگونه رفاه طلبى را شیوه زندگى خویش ساخت و از طریق عبادت و دعا و راز و نیاز با خدا، کمالات معنوى را کسب کرد.
ولادت و تحصیلات
شهید سیدحسن مدرس بر حسب اسناد تاریخى و نسب نامه اى که حضرت آیه الله العظمى مرعشى نجفى (ره ) تنظیم نموده از سادات طباطبایى زواره است که نسبش پس از سى و یک پشت به حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام مى رسد. یکى از طوایفى که مدرس گل سرسبد آن به شمار مى رود طایفه میرعابدین است این گروه از سادات در دهکده ییلاقى ((سرابه )) اقامت داشتند. سید اسماعیل طباطبائى (پدر شهید مدرس ) که از این طایفه محسوب مى گشت و در روستاى مزبور به تبلیغات دینى و انجام امور شرعى مردم مشغول بود، براى آنکه ارتباط طایفه میرعابدین را با بستگان زواره اى قطع نکند تصمیم گرفت از طریق ازدواج پیوند خویشاوندى را تجدید و تقویت کرده ، سنت حسنه صله ارحام را احیا کند. بدین علت نامبرده دختر سیدکاظم سالار را که خدیجه نام داشت و از سادات طباطبایى زواره بود به عقد ازدواج خویش درآورد. ثمره این پیوند با میمنت فرزندى بود که به سال 1278 ق . چون چشمه اى پاک در کویر زواره جوشید. پدر وى را حسن نامید. همان کسى که مردمان بعدها از چشمه وجودش جرعه هایى نوشیدند. پدرش غالبا در ((سرابه )) به امور شرعى و فقهى مردم مشغول بود ولى مادر و فرزند در زواره نزد بستگان خویش بسر مى بردند تا آنکه حادثه اى موجب شد که پدر فرزندش را که شش بهار را گذرانده بود در سال 1293 به قمشه نزد جدش میرعبدالباقى ببرد و محله فضل آباد این شهر را به عنوان محل سکونت خویش برگزیند. این در حالى بود که میرعبدالباقى قبلا از زواره به قمشه مهاجرت کرده و در این شهر به فعالیتهاى علمى و تبلیغى مشغول بود. سیدعبدالباقى بیشترین نقش را در تعلیم سیدحسن ایفا نمود و او را در مسیر علم و تقوا هدایت کرد و به هنگام مرگ در ضمن وصیت نامه اى سیدحسن را بر ادامه تحصیل علوم دینى تشویق و سفارش نمود زمانى که سیدعبدالباقى دارفانى را وداع گفت مدرس چهارده ساله بود. وى در سال 1298ق . به منظور ادامه تحصیل علوم دینى رهسپار اصفهان گردید و به مدت 13 سال در حوزه علمیه این شهر محضر بیش از سى استاد را درک کرد. ابتدا به خواندن جامع المقدمات در علم صرف و نحو مشغول گشت و مقدمات ادبیات عرب و منطق و بیان را نزد اساتیدى چون میرزا عبدالعلى هرندى آموخت . در محضر آخوند ملامحمد کاشى کتاب شرح لمعه در فقه و پس از آن قوانین و فصول را در علم اصول تحصیل نمود. یکى از اساتیدى که دانش حکمت و عرفان و فلسفه را به مدرس آموخت حکیم نامدار میرزا جهانگیرخان قشقایى است . مدرس در طول این مدت در حضور آیات عظام سیدمحمد باقر درچه اى و شیخ مرتضى ریزى و دیگر اساتید در فقه و اصول به درجه اجتهاد رسید و در اصول آنچنان مهارتى یافت که توانست تقریرات مرحوم ریزى را که حاوى ده هزار سطر بود، بنگارد. شهید مدرس چکیده زندگینامه تحصیلى خود را در حوزه علمیه اصفهان در مقدمه شرح رسائل که به زبان عربى نگاشته ، آورده است . وى پس از اتمام تحصیلات در اصفهان در شعبان 1311 ق . وارد نجف اشرف شد و پس از زیارت بارگاه مقدس نخستین فروغ امامت و تشرف به حضور آیه الله میرزاى شیرازى در مدرسه منسوب به صدر سکونت اختیار نمود و باعارف نامدار حاج آقا شیخ حسینعلى اصفهانى هم حجره گردید. مدرس در این شهر از جلسه درس آیات عظام سیدمحمد فشارکى و شریعت اصفهانى بهره برد و با سید ابوالحسن اصفهانى ، سیدمحمد صادق طباطبائى و شیخ عبدالکریم حائرى ، سید هبه الدین شهرستانى و سیدمصطفى کاشانى ارتباط داشت و مباحثه هاى دروس خارج را با آیه الله حاج سید ابوالحسن و آیه الله حاج سیدعلى کازرونى انجام مى داد. مدرس به هنگام اقامت در نجف روزهاى پنجشنبه و جمعه هر هفته به کار مى پرداخت و درآمد آن را در پنج روز دیگر صرف زندگى خود مى نمود. پس از هفت سال اقامت در نجف و تاءیید مقام اجتهاد او از سوى علماى این شهر به سال 1318ق . (در چهل سالگى ) از راه ناصریه به اهواز و منطقه چهارمحال و بختیارى راهى اصفهان گردید.
دوران تدریس
مدرس پس از بازگشت از نجف و اقامت کوتاه در قمشه خصوصا روستاى اسفه و دیدار با فامیل و بستگان ، قمشه را به قصد اقامت در اصفهان ترک و در این شهر اقامت نمود. وى صبحها در مدرسه جده کوچک (مدرسه شهید مدرس ) درس فقه و اصول و عصرها در مدرسه جده بزرگ درس منطق و شرح منظومه مى گفت و در روزهاى پنجشنبه طلاب را با چشمه هاى زلال حکمت نهج البلاغه آشنا مى نمود. تسلط وى به هنگام تدریس در حدى بود که از این زمان به ((مدرس )) مشهور گشت . وى همراه با تدریس با حربه منطق و استدلال با عوامل ظلم و اجحاف به مردم به ستیز برخاست و با اعمال و رفتار زورمداران مخالفت کرد. زمانى پس از شکست کامل قواى دولت در درگیرى با نیروهاى مردمى ، اداره امور شهر اصفهان به انجمن ولایتى سپرده شد. صمصام السلطنه که به عنوان فرمانده نیروهاى مسلح عشایر بختیارى نقش مهمى در ماجراى مشروطیت داشت در راءس حکومت اصفهان قرار گرفت و در بدو امر مخارج قوا و خساراتى را که در جنگ با استبداد قاجاریه به ایشان وارد آورده بود به عنوان غرامت از مردم اصفهان آنهم با ضربات شلاق طلب نمود. مدرس که در جلسه انجمن ولایتى اصفهان حضور داشت و نیابت ریاست آن را عهده دار بود با شنیدن این خبر بشدت ناراحت شد و گفت حاکم چنین حقى را ندارد و اگر شلاق زدن حد شرعى است پس در صلاحیت مجتهد مى باشد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
مهندسی صنایع یکی از شاخههای مهندسی میباشد که به توسعه، بهبود، اجرا و ارزیابی سیستمهای منسجم انسانی، مالی، اطلاعاتی، تجهیزات، انرژی، ماده و فرایند میپردازد. مهندسی صنایع برپایه ترکیب و ادغام مبانی ریاضیات٬ فیزیک و دانشهای اجتماعی با متدهای مهندسی تحلیل و طراحی بهمنظور تعیین پیش بینی و ارزیابی نتیجه بدست آمده از سیستمهای مطبوع طراحی شدهاست. در سیستمهای تولید ناب و بدون خطا (Lean Manufacturing)٬ مهندسی صنایع در جهت حذف و کاهش منابع تلف شده از قبیل زمان٬ پول، ماده و انرژی نقش کلیدی دارد.
همچنین علم مهندسی صنایع راجع به مدیریت عملیات، مهندسی سیستمها، مهندسی تولید و مهندسی ساخت یا مهندسی سیستمهای ساخت آگاهی میدهد؛ وجه تمایز مهندسی صنایع به شرکت داشتن نقطه نظرات دانش آموختگان آن در کارشان باز میگردد. این رشته عموماً بهعنوان مهندسی مدیریت یا مدیریت مهندسی، یا حتی مهندسی سیستمهای سالم مطرح است. (در یک جمله هزینه و زمان کمتر برای بازده و راندمان بالاتر)
دورهٔ مهندسی صنایع از اواخر قرن نوزدهم میلادی در بسیاری از دانشگاههای دنیا ارائه میشود. اولین مرکز مهندسی صنایع در سال ۱۹۰۸ میلادی در دانشگاه پنسیلوانیا در کشور آمریکا ایجاد شد. اولین دکترای مهندسی صنایع در سال ۱۹۳۰ توسط دانشگاه کورنل (Cornell University) اعطا گردید. پدر علم مهندسی صنایع فردریک تیلور است.
تعریف وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری ایران از مهندسی صنایع به صورت زیر میباشد:
با پیشرفت سریع علم، تکنولوژی و پیچیدگیهای روز افزون آن، بالطبع سیستمهای تولیدی و خدماتی نیز گسترش یافتهاست. ادارهٔ صحیح و مناسب و سیستماتیک این گونه واحدها مستلزم استفاده از تکنیکهای علمی و پیشرفته است. مباحث تولید و خدمات چنان گسترش یافته است که رشتههای مهندسی سنتی از قبیل شیمی، راه و ساختمان، مکانیک و غیره پاسخگوی همه مسائل نیست. برای جبران چنین کمبودهایی در قرن حاضر به ویژه طی چند دههٔ اخیر از پیوند رشتههای گوناگون علوم مدیریت، اقتصاد و روشهای مهندسی، رشتهٔ جدیدی به نام مهندسی صنایع بهوجود آمدهاست.
توسعه روزافزون جامعه صنعتی و اجبار انکار ناپذیر برای حرکت همگام با فناوری و اقتصاد جهانی، نیازمندیهای جدیدی را فراروی دانشگاهها و واحدهای صنعتی ایران قرار دادهاست. برای گذر از این مرحله مهم و حساس گروهی از اساتید دانشگاه صنعتی شریف هیئت موسس انجمن مهندسی صنایع ایران را در سال ۱۳۷۷ تشکیل دادند. در تیر ۱۳۷۸، انجمن مهندسی صنایع ایران که طبق اساسنامه آن، موسسهای است علمی، پژوهشی، آموزشی و غیر انتفاعی، در سال ۱۳۷۸ از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مجوز دریافت نمود. مهندسی صنایع رشته ای است که با طراحی، بهبود، و پیاده سازی سیستمای یکپارچه از افراد، مواد ،اطلاعات ،تجهیزات و انرژی مرتبط میباشد. این رشته بر پایه دانش تخصصی و تبحر در رشته ریاضی و طبیعی، اجتماعی و طراح
این رشته در دانشگاههای ایران دارای گرایشهای زیر در دوره کارشناسی است:
برنامهریزی و تحلیل سیستمها
تولید صنعتی
تکنولوژی صنعتی
ایمنی صنعتی
در دورهٔ کارشناسی ارشد گرایش مهندسی صنایع-صنایع و گرایش سیستمهای اقتصادی و اجتماعی و مدیریت بهرهوری وجوددارد.
در حال حاضر موقعیت کاری مهندسین صنایع در ایران با توجه به در حال رشد بودن صنعت و پروژهها بسیار خوب است
مدیریت پروژه، ضرورت و مراحل آنمدیریت پروژه مجموعهای است از ابزارها و تکنیکها که وقتی به کار برده شوند، شما را در بهتر نمودن نتایج پروژهتان یاری میکنند. در واقع مجموعهای از فعالیتها که برای دستیابی به منظور یا هدفی خاص انجام میگیرند به طوری که این فعالیتها بر اساس تقدم/تاخر خاص و در بازههای زمانی معین و با هزینه و کیفیتی از پیش تعیین شده اجرا گردند. اداره کردن یک پروژه بدون استفاده از مدیریت پروژه شبیه به بازی فوتبالی است که بدون داشتن طرح بازی انجام شود. مربی تیمی بازیکنانش را جمع کرده و به آنها میگوید :"ما باید در این بازی برنده شویم. پس هر کاری که میتوانید در زمین بازی انجام دهید." این تیم چقدر شانس برنده شدن دارد؟ مسلماً خیلی زیاد نیست. مثالهایی از یک پروژه:اموری نظیر: تعمیرات اساسی یک پالایشگاه هر دو سال یکبار، پروژههای ساختمانی و عمرانی، تشکیل یک سمینار، تالیف و انتشار یک کتاب، راه اندازی یک کارخانه، تولید یک محصول جدید، اجرای یک برنامه فضایی و هزاران امر دیگر که توسط انسان انجام میگیرند، هر یک به خودی خود یک پروژهاند.لزوم برنامهریزی پروژه :معمولاً تاخیر در اتمام به موقع یک پروژه سبب افزایش هزینههای آن میشود. این افزایش به دلایل اصلی زیر صورت میگیرد:1- بخاطر ارزش زمانی پول و افزایش نرخ تورم، قدرت خرید بودجه پروژه از بین میرود. 2- معطل ماندن منابع 0شامل نیروی انسانی و تجهیزات) و عدم بکارگیری آنها در پروژه های دیگر. 3- دیر رسیدن پروژه به زمان سوددهی یا بهرهبرداری که به هزینه سود از دست رفته معروف است. 4- افزایش هزینههایی مثل اجاره محل، بیمه و انرژی که با طولانی شدن زمان پروژه افزایش مییابند. توجه به نکات فوق و سایر اثرات زیانبار ناشی از عدم اتمام به موقع پروژهها، لزوم برنامهریزی و کنترل آنها را با استفاده از روش های علمی آشکار میسازد. مراحل انجام یک پروژه : مرحله 1- مطالعات توجیهی (feasibility study)مرحله 2 – مرحله طرح و برنامهریزی: طراحی تفضیلی (detailed design)مرحله 3- مرحله اجرا (implementation,construction)مرحله 4- مرحله پایانی (اختتام)1- مطالعات توجیهی : یک نظریه یا فکر یا خواسته است که توسط شخصی یا یک گروه از اشخاص، یا یک موسسه و سازمان ایجاد میگردد. در موارد زیادی این فکر توسط صاحب پروژه، یعنی کسی که تصمیم دارد برای اجرای پروژه سرمایهگذاری نماید ابداع میشود. در ابتدا سوال مهمی مطرح میشود که آیا این پروژه (که فعلاً در حد ایده است) انجام شود یا خیر. مطالعات مرحله 1 که عناوینی همچون (مطالعات توجیهی یا امکان سنجی) و (فاز یک) نیز به آن اطلاق میگردد، برای پاسخ به سوال مزبور انجام گیرد. پس باید پروژه قبل از برنامهریزی برای اجرا از نظر (امکان پذیر بودن) و (اقتصادی بودن) مورد بررسی و مطالعه دقیق قرار گیرد. چنانچه پروژهای به یکی از این دو لحاظ (یا هر دو) توجیهپذیر نباشد، آن پروژه مردود اعلام میشود و انجام نخواهد شد. برای توجیه فنی پروژه (امکان پذیر بودن پروژه)، امکان انجام پروژه به لحاظ دانش فنی و تکنولوژی مورد نیاز مورد مطالعه قرار میگیرد. فرآیند بررسی اقتصادی پروژه نیز با استفاده از روشها و شاخصهای مربوط انجام میگردد. توجیه فنی و اقتصادی پروژه، مستلزم شناسایی، جمعآوری اطلاعات و طراحیهای کلی و مقدماتی پروژه است. در صورتی که نتیجه مطالعات نشانگر این امر باشد که اجرای پروژه با در نظر گرفتن همگن شرایط محلی، نظیر اوضاع اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ... امکان پذیر بوده و از نظر اقتصادی هم مقرون به صرفه باشد، آنگاه انواع گزینههای ممکن برای اجرای پروژه، طراحی و تبیین شده و هر یک از این گزینهها مورد ارزیابی قرار میگیرند. (بدیهی است که فعالیتهای اولیه طراحی در این فاز، برای نشان دادن چارچوب کلی گزینهها بوده و شامل جزئیات نمیباشد).بسته به نوع پروژه، مطالعات توجیهی آن ممکن است، ساده باشد و در مدت زمان اندکی انجام شود یا پیچیده و گسترده باشد و در مدت زمان قابل توجهی پایان پذیرد. برای نمونه، این مطالعات برای پروژه احداث یک اسکله برای کشتیهای بزرگ، یک سد و نیروگاه عظیم، یک مجتمع کشت و صنعت بزرگ و ... به مدت زمانی در حدود یک تا 3 سال (یا در مواردی حتی بیش از 3 سال) نیاز دارد. در این گونه موارد، مطالعات مرحله یکم خود به دو بخش (مرحله صفر و مرحله یک) تفکیک میگردد؛ بدین معنی که به جای آنکه بررسیهای کامل مطالعات توجیهی انجام شود، ابتدا در مرحله صفر، اطلاعات مختصر و تقریبی از هر یک از گزینههای مطرح برای پروژه جمع آوری میشود، مطالعات اولیه و مقدماتی صورت میگیرد و با توجه به چشم انداز کلی و تقریبییی که از هر یک به دست میآید، بهترین گزینه انتخاب و مطالعات توجیهی برای آن آغاز میگردد. مدت زمان و هزینه مصرفی برای مطالعات مرحله صفر، بسیار کمتر از مطالعات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .docx :
/
قاره آمریکا یکی از قارههای کره زمین است. این قاره ۳/۸٪ از مساحت زمین و ۴/۲۸٪ از مساحت خشکیها را در بر میگیرد. همچنین ۱۴٪ از جمعیت جهان برابر با ۹۰۰ میلبون نفر در این قاره زندگی میکنند. این قاره به سه بخش آمریکای شمالی، آمریکای مرکزی و آمریکای جنوبی بخش میشود.
کشورها
قاره آمریکا شامل ۳۵ کشور مستقل میشود. همچنین بیش از ۲۰ جزیره مستعمره در آمریکای مرکزی وجود دارند. علاوه بر اینها منطقه گویان فرانسه در آمریکای جنوبی نیز در استعمار کشور فرانسه میباشد.
از جمله کشورهای مستقل این قاره: ایالات متحده آمریکا - کانادا - مکزیک - برزیل - آرژانتین - کلمبیا - ونزوئلا - پرو - کوبا - شیلی - گواتمالا - نیکاراگوئه - اروگوئه - اکوادور - پاناما - دومینیکن - جامائیکا - کاستاریکا - بولیوی - هندوراس - السالوادور - پاراگوئه - ترینیداد و توباگو - هائی تی و......
برخی کشورهای غیرمستقل(مستعمره) قاره آمریکا : گویان فرانسه - پورتوریکو (ایالات متحده) - آنتیل (هلند) - گوادلوپ (فرانسه) - برمودا(بریتانیا) - مارتینیک(فرانسه) - ویرجین (آمریکا و انگلیس)- مونتسرات(بریتانیا)- آروبا(هلند) و......
اقتصاد
/
نقشه سیاسی قاره آمریکا
برخلاف کشورهای آمریکای شمالی که وضعیت اقتصادی خوبی دارند، بیشتر کشورهای آمریکای لاتین(شامل آمریکای جنوبی و مرکزی) اوضاع اقتصادی چندان خوبی ندارند. تنها برزیل، آرژانتین، ونزوئلا و کلمبیا هستند که اقتصاد نسبتا بهتری دارند. تقریبا همه کشورهای آمریکای مرکزی (که اکثرا جزیرهای هستند) از صنعت توریسم کسب درآمد میکنند. در سرتاسر قاره آمریکا فقط دو کشور بولیوی و پاراگوئه هستند که به دریاهای آزاد راه ندارند و فاقد سواحل و بنادر میباشند؛ که این دو کشور (خصوصاً بولیوی) فقیرترین کشورهای آمریکایی هستند.
جغرافیای طبیعی
از ساختارهای طبیعی این قاره میتوان به موارد زیر اشاره نمود: رشته کوههای راکی - رشته کوههای آند - خلیج مکزیک - دریای کارائیب - جنگلهای آمازون - بیابان آتاکاما(شیلی) - کوههای گویان -رودخانه میسی سی پی - دریاچه سوپریور و.....
پروفسور حمید مولانا
ابرقدرت آمریکا یک ابرقدرت مسیحی از نوع آمریکایی است. گسترش نفوذ آمریکا از جنگ جهانی دوم به این معنی بوده است که ارزش های مسیحی نوع آمریکائی درباره فرد، طبیعت، و جامعه نیز در دنیا اشاعه یافته است.
مسیحیت در آمریکا، بویژه فرقه پروتستان همیشه میسیونری، با مأموریت، تبلیغاتی و در بسیاری موارد تندرو و مبارزه کننده و گاهی رادیکال بوده است. ائتلاف سیاسی جناح های حزب جمهوریخواه که هفت سال قبل جرج دبلیو بوش(پسر) را به کاخ سفید فرستاد از مذهبیون تندرو مسیحی، از نو محافظه کاران رادیکال و از صهیونیست های آتشین بود.
بوش در دو انتخابات اخیر ریاست جمهوری توانست توجه 30 تا 40 درصد از مسیحیانی را که به قرائت انجیل علاقه ویژه ای دارند به طرف حزب جمهوریخواه جلب کند. برای اولین بار در تاریخ آمریکا حزب جمهوریخواه در عمل به یک حزب سیاسی- مذهبی آمریکا تبدیل شده است. حزب دموکرات که گروه و حزب دوم مسلط بر آمریکاست بعد سکولار (غیردینی) تشکل سیاسی و انتخاباتی آمریکا را تشکیل می دهد.