لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
«به نام خدا»
شبیه سازی جریان عبوری از یک فیلتر کارتریج
به کمک نرم افزار FLUENT
«تهیه و تنظیم: زهرا عین آبادی»
چکیده:
در این پروژه یک مطالعه غیر خطی برای بررسی و پیش بینی جریان عبوری از یک فیلتر کارتریج انجام شده است. به این منظور نرم افزار FLUENT مورد استفاده قرار گرفته است. شبیه سازی برای دو شبکه با تعداد گره های متفاوت انجام شده است تا نتایج از لحاظ وابستگی و یا عدم وابستگی به شبکه مورد بررسی قرار گیرد. برای انجام محاسبات توسط نرم افزار از دو مدل توربولنسی Standard k-epsilon و RNG k-epsilon استفاده شده و نتایج با هم مقایسه شده است.
1- مقدمه
صاف کردن یعنی خارج کردن ذرات جامد از یک سیال با عبور دادن سیال از یک محیط صاف کننده یا غشاء به طوری که جامدات بر روی آن بمانند.
صاف کردن در صنعت از عبور دادن ساده از صافی تا جداسازی بسیار پیچیده را شامل می شود. سیال ممکن است گاز یا مایع باشد. اما جریان با ارزش حاصل از صافی ممکن است سیال یا جامد یا هر دو باشد.
سیال به خاطر وجود اختلاف فشار در محیط صافی، در آن جریان می یابد. بنابراین صافی ها دو گونه اند؛ صافی هایی که با فشار بیش از فشار جو در وجه بالایی صافی عمل می کنند و آن هایی که با فشار در وجه بالایی و خلأ در وجه پایین عمل می کنند.
صافی ها به سه گروه عمده تقسیم می شوند: صافی کیکی یا قالبی، صافی شفاف کننده و صافی با جریان متقاطع
اصول صاف کردن قالب
تصفیه یک مورد خاص از جریان در محیط های مختلف متخلخل است. در تصفیه مقاومت ها در برابر جریان با گذشت زمان افزایش می یابد، چون محیط صافی مسدود می گردد یا قالب صافی افزایش می یابد. کمیت های عمده موردنظر، افت فشار در واحد تصفیه و جریان عبوری از صافی است.
1-1 افت فشار در قالب صافی
مقاومت محیط صافی تنها مقاومت موجود در صافی های شفاف کننده است ولی در تصفیه قالب، مایع از دو مقاومت به صورت سری عبور می کند:
مقاومت قالب و مقاومت محیط صافی که مقاومت محیط صافی معمولاً فقط در مراحل اولیه تصفیه قالب اهمیت دارد.
به عنوان نقطه آغاز در بررسی افت فشار در قالب از معادله هایی به شکل معادله (1) می توان استفاده کرد:
(1)
که گرادیان فشار در ضخامت ها
= گران روی محصول تصفیه
U = سرعت خطی محصول تصفیه، بر اساس مساحت صافی
Sp= مساحت هر ذره
Vp= حجم هر ذره
= تخلخل قالب
ضریب تناسب در قانون نیوتن
در بسترهایی از ذرات تراکم پذیر یا بسترهای دارای سهم خلأ بسیار کم، ضریب معادله (1) خیلی بزرگتر از عدد 17/4 است. حجم جامدات در لایه است و اگر چگالی ذرات باشد، جرم dm جامدات در لایه برابر است با:
(2)
از حذف d1 در معادلات (1) و (2) نتیجه زیر به دست می آید:
(3)
که K1 به جای ضریب 17/4 در معادله (1) به کار رفته است.
قالب های صافی تراکم پذیر و تراکم ناپذیر- در تصفیه دوغاب های دارای ذرات سخت یکنواخت تحت افت فشارهای کم همه ضرایب سمت راست معادله (3) به جز m مستقل از L می باشد و از این معادله می توان مستقیماً روی ضخامت قالب انتگرال گرفت. نتیجه به صورت زیر است:
(4)
این نوع قالب های صافی را تراکم ناپذیر گویند.
مقاومت ویژه قالب، ، برای استفاده در معادله (4) با معادله زیر تعریف می شود.
اکثر قالب هایی که در صنعت با آن ها سروکار داریم از ذرات سخت جداگانه ساخته نشده اند. در این قالب ها، با افزایش فاصله از دریچه غشایی تغییر می کند و مقدار موضعی نیز ممکن است با گذشت زمان تغییر کند. چنین قالب صاف کننده را تراکم پذیر می نامند. در عمل از تغییرات نسبت به زمان و مکان صرف نظر می شود و مقدار آزمایشگاهی میانگین برای ماده ای که تصفیه می شود در محاسبه، به دست می آید.
مقاومت محیط صافی- مقاومت محیط صافی Rm را می توان در مقایسه با مقاومت قالب تعریف کرد. معادله حاصل به صورت زیر است.
(5)
بعد Rm، 1-L است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
وزارت آموزش وپرورش
اداره کل مدارس عالی فنی وحرفه ای
آموزشکده کشاورزی نیشابور
عنوان :
زعفران و خرج کرد یک هکتار
استاد راهنما:
جناب آقای مهندس نوری زاده
پژوهشگر:
سعید صفاری پور
تشکر و قدر دانی
ــ از لطف و عنایت جناب آقای مهندس نوری زاده، استاد آموزشکده کشاورزی شهید رجایی واحد نیشابور که همواره مشوق ما در انجام کارهای علمی بوده اند و همه توفیقات علمی خود را مدیون راهنمایی ها و ارشادات ایشان می دانیم.
فهرست
موضوع صفحه
فصل اول(زعفران)
تاریخچه زعفران...................................................................................... 9
گیاهشناسی................................................................................................ 12
اندامهای مختلف گیاه زعفران............................................................... 13
تقسیم بندی انواع زعفران..................................................................... 14
خواص درمانی........................................................................................ 17
مصارف.................................................................................................... 17
ترکیبات.................................................................................................... 18
نگه داری................................................................................................. 18
تقلیات...................................................................................................... 19
مصارف غذایی.............................................................................19
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 127
بیست و یک : پدیدار شناسی علم تفسیری Hermenuties نظریه دریافت Reception theory
پدیدار شناسی، علم پدیده های ناب است. اما هدف پدیدارشناسی درواقع مقابله با تجریه بود.این مکتب چنان که از شعار آن، یعنی« بازگشت به خود چیزها!» برمی آید، بازگشتی به عینینات و واقعیات مجسم بود(1). این مکتب مدعی شناخت ساختار طی خودآگاهی و شناخت از خود پدیده ها از رهگذر آن بود(2) پدیدارشناسی با ادعای این که آنچه درک ناب میدهد همان ماهیت چیزهاست امیدوار بود بر این شک گرایی فائق آید(3). پدیدارشناسی در قلمرو نقد ادبی تأثیراتی بر فرمالیست های روسی به جای گذاشت. همانطور که هوسرل عین واقعی را در پرانتز قرار می دهد تا توجه خویش را به عمل معرف بر آن معطوف کند، شعر نیز از نظر فرمالیست ها عین واقعی را در پرانتز قرار می داد، و در عوض برچگونگی درک شعرتأکید می دهد. اما مکتب اعتقادی ژنو که در دهه های 1940 و 1950 شکوفا شد و چهره های درخشانی از قبیل ژرژپولت Georges Poulet بلژیکی، ژا ن استاروبینسکی Jean starobineki و ژان روسوی Jean Rousset سوئیسی، ژان پیرریشار فرانسوی Jean- Pierre Richard از اعضای آن بودند. بیش از همه به پدیدارشناسی مدیون است. از جمله معاشران دیگر این مکتب می توان امیل اشتایگر Emil Staiger استاد آلمانی دانشگاه زوریخ و منتقد امریکایی ج. هالیس میلر J. Hallis Miller را نام برد(4). نقد پدیدارشناختی کوشش برای بکاربستن روش پدیدارشناختی در نقد آثار ادبی است. همانطور که هوسرل عینی واقعی را در پرانتز می گذارد، در اینجا نیز بافت تاریخی واقعی اثر ادبی، شرایط تولید، و نویسنده و خواننده آن نادیده گرفته می شود و بجای آن مطالعه کاملاً« درونی» متن و برکنار از هرگونه تأثیر خارجی مورد توجه قرار می گیرد. خود متن به تجسم نابی از آگاهی خواننده تقلیل می پذیرد، همه جنبه های سبکی و معنای اثر قسمت های زنده ای از یک محل پیچیده تلقی می شود که جوهر وحدت بخش آن ذهن نویسنده است. بمنظور وقوف بر این ذهن نباید به آنچه دربارة نویسنده می دانیم رجوع کنیم- نقد زندگی نامه ممنوع است بلکه صرفاً باید به جنبه هائی از آگاهی او بپردازد که در کارش منعکس شده است. بعلاوه ما با« ژرفساخت های» این ذهن سروکار داریم که می توان آن را در مضامین و انگاره های مکرر صور چنان جستجو کرد. در پرتو چنین درکی است که می توانیم دریابیم نویسنده جهان خود را چگونه زیسته یعنی میان خود به مثابه یک ذهن و جهان به مثابه یک معین چگونه مناسبت پدیدارشناختی برقرار کرده است.«دنیای» یک اثر ادبی یک واقعیت عینی نیست بلکه آن چیزی است که در آلمانی آنرا« لبنزولت» lebenswelt می نامند، یعنی واقعیت در آنگونه که بوسیله یک ذهن منفرد سازمان یافته و تجربه شده است. فقر پدیدارشناختی مشخصاً برچگونگی تجارب نویسنده از زمان یا قضا بر رابطه میان خود او و دیگران با درک او از عینیات مادی تأکید می کند . بعبارت دیگری برای نقد پدیدارشناختی، غالباً ملاحظات روشن شناختی فلسفه هوسرل به« محتوای» ادبیات تبدیل می شود(5). نقد پدیدارشناختی بمنظور درک این ساختهای استعلایی ونفوذ به درون آگاه و با نوعی همدلی خود را در«دنیای» اثر غرق می کند و با کمال دقت و نهایت بی بعضی هرآنچه را که می بیند بازسازی می کند. ای بعبارت دیگر این شیوه تحلیل کاملاً غیرانتقادی و برکناراز هر گونه ارزشگری است(6). فرض بر این است که اثر ادبی، و حتی بیشتر از آن یعنی محل آثار یک نویسنده یک محل زندگی است،لذا نقدپدیدارشناختی می تواند در جستجوی مصممانة خود برای رسیدن به یگانگی ها با اطمینان متونی را که به لحاظ تاریخی و موضوعی با یکدیگر متفاوتند بکاود. این نوع از نقد، ایده آلیستی، ماهیت گرا، ضدتاریخی، فرمالیستی و ارگانیکی است. از دیدگاه نقد پدیدارشناختی زبان، نژاد چیزی بیش از«بیان» معانی درونی آن نیست.این طرز تلقی از زبان از خود هوسرل به عاریت گرفته شده است. زیرا در پدیدارشناختی هوسرل، زبان حقیقتاً چندان جایی ندارد. از دیدگاه هوسرل آنچه تجربه مرا با معنا می کند، زبان نیست بلکه عمل درک پدیده هائی خاص است که جهانیها نامیده می شوند. عملی که بنا به فرض مستقل از خود زبان است. بعبارت دیگر از نظر هوسرل معنا مقدم بر زبان است، زبان صرفاً فعالیت ثانویه ای است که معنایی از پیش داشته را نامگذاری می کند. این که چگونه می توان بدون داشتن زبانی از پیش به معنایی رسید پرسشی است که هوسرل پاسخی برایش ندارد(7). پدیداشناخختی به رغم تأکیدش برواقعیت، بدانگونه که عملاً تجربه می شود، به مثابه واقعیتی پویا و نه راکد و در قبال جهان موضعی غیرتاریخی و مبتنی بر تأمل دارد. درک این نکته که معنا واقعیتی تاریخی است باعث شدکه مشهورترین شاگرد هوسرل، فیلسوف آلمانی، مارتین هایدگر، از نظام فکری او فاصله بگیرد. هوسرل با« ذهن استعلایی» آغاز میند و هادیگر این آغاز را نفی می کند و بجای آن اندیشه« ماهیت» غیر قابل تغییر وجود انسانی یا بعبارت خود او «دازاین» Dasein ( هستی انسان ) را می گذارد . به همین دلیل است که اثر او در مقابل ماهیت گرایی انعطاف ناپذیر مربی خود، غالباً با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
چند پردازشگرهای مرتبط بوسیله یک شبکه ( ترجمه پترسون 727 تا 756 )
طراحی با تک باس خوب است ولی محدودیت هایی دارد ، چون سه تا از خصوصیت های مطلوب باس با هم ناسازگارند که شامل ، پهنای باند ، درنگ زمانی که ( زمان انتقال یک سیگنال ) و طول مسیر زیاد . همچنین پهنای باند محدودی برای حافظه واحد مرتبط با باس وجود دارد . بنابراین یک تک باس به پردازشگرهایی که می توانند با آن مرتبط باشند یک قید مفیدی را تحمیل می کند . تا امروز بیشترین تعداد پردازشگر مرتبط با باس واحد در کامپیوتر های تجاری 36 تا است ، و این تعداد بنظر می رسد که با گذشت زمان رو به کاهش است .
اگر هدف متصل کردن پردازشگرهای بیشتری به هم است بنابراین طراحان کامپیوتری بایست بیشتر از یک باس واحد استفاده کنند . شکل 908 چگونگی ساختار آن را نشان می دهد . توجه کنید که در شکل 902 ص 716 رسانه اتصال ( باس ) بین حافظه و پردازشگر است در حالیکه در شکل 908 و حافظه به هر کدام از پردازشگرها متصل است و رسانه اتصال ( شبکه بین این گره های مرکب است ، برای سیستم ها باس واحد رسانه برای هر بار دسترسی حافظه مورد استفاده قرار می گیرد در حالیکه در حالت های تعدی تنها برای CP ( توانای یک فرایند برای ارتباط با فرآیند دیگر ) مورد استفاده قرار می گیرد . شکل 909 لیست چندین مرتبط با شبکه های via آورده شده است .
و این به ما یک بحث قدیمی دوباره سازمان حافظه در مقیاس بزرگ پردازش های موازی را نتیجه می دهد . متاسفانه اغلب بحث به یک دوگانگی غلط متمرکزمی شود : حافظه مشترک در برابر حافظه توزیع شده . حافظه مشترک که در واقع به معنی یک فضا با آدرس واحد است که به طور ضمنی به ارتباطات با بارگذاری و ذخیره دلالت می کند .
سازمان شبکه های چند پردازشگر ، توجه : برخلاف شکل 902 اتصالات چند پردازشگر ها بلند تر :908 و شکل از بین حافظه و پردازشگرهانیست . همچنین پردازشگرها بایک شبکه در بالای حافظه ساخته شده اند . شاید بهترین مثال : ctayxmp , yamp sun Enterprise جدید ترین مثال باشند .
در مقابل یک نشانی حافظه های چند گانه خاص وجود دارد که به ارتباط صریح بین ارسال ها و دریافت ها دلالت می کند .
حافظه های توزیع شده به قسمت های فیزیکی حافظه بر می گردد . اگر حافظه فیزیکی به چند قسمت تقسیم شود و کنار هر قسمت هم یک پرداز شگر باشد مثل شکل 8 . و در آنصورت حافظه فیزیکی توزیع شده خواهد بود .
دقیقا برعکس حافظه توزیع شده حافظه متمرکز است . جایکه زمان دسترسی به حافظه فیزیکی برای همه پرداز شگرها برابر است چون هر دسترسی از طریق اتصال شکل 902 انجام می شود . بعضی وقتها به این نوع ماشین سالن رقص می گویند .
که پردازشگرها در یک طرف سالن و حافظه ها در طرف دیگر مانند مدرسه رقص که پسرها در طرف اتاق و دخترها در طرف دیگر هستند . ( به عنوان مثال کامپیوتر ترا ، رجوع شود به www. mkp. cem / coze. htm ) . همانطور که در قسمت 901 گفته شد . فضای یک نشانی در برابر فضای نشانی چند گانه و حافظه توزیع شده در برابر حافظه متمرکز شده متمم یکدیگرند : چند پردازشگرها می توانند یک فضای تک نشانی و یک حافظه فیزیکی توزیع شده داشته باشند . بحث مناسب اهمیت جنبه های مثبت و منفی فضای یک نشانی از ارتباطات روشن و از حافظه های فیزیکی توزیع شده را مشخص می کند .
در ماشین ها بدون یک نشانی ، ارتباطات واقع است . برنامه نویس و کامپایلو می بایست پیغام ها را یک گره بفرستد و از گره دیگری پیغامها را دریافت کنند .
شکل 909 : خصوصیات کامپیوترهای چند پردازشگر متصل باشد شبکه برای فروش در سال 1997
برنامه های موازی ( پیغام های عبوری )
بیایید درباره یک شبکه با اتصالات چند پردازشگر 100 پردازنده ای که از حافظه های چند گانه خاص استفاده می کند بزنیم .
جواب : چون این کامپیوتر فضای چند نشانی دارد ، اولین قدم توزیع 100 زیر مجموعه به هر کدام از حافظه های جزئی است . پردازشگر شامل 000/100 شماره ارسالی زیر مجموعه به هر کدام از 100 گره حافظه پردازش است .
مرحله بعدی بدست آوردن حاصل جمع هر کدام از زیر مجموعه هاست . مرحله مشکل آن ، این است که هر کدام از حاصل جمع های جزئی در یک واحد اجرای مختلف واقع شدند . بنابراین ما باید از یک شبکه به هم پیوسته برای ارسال حاصل جمع های جزئی استفاده کنیم تا حاصل جمع نهایی ذخیره شود . علاوه بر ارسال همه حاصل جمع های جزئی به یک پردازشگر واحدی که براساس جمع های متوالی حاصل جمع های جزئی نتیجه می دهد ما تقسیم می کنیم تا موفق شویم . اول نیمی از واحد اجرا حاصل جمع های جزئی را به نیمه دیگری فرستد جایکه دو حاصل جمع جزئی با هم جمع می شوند . سپس یک چهارم واحد اجرا ( نصفی از نصف ) یک حاصل جمع جزئی جدید را به یک چهارم بعدی می فرستد تا مرحله بعدی جمع انجام شود . این تقسیم کردن ها و ارسال و دریافتها تا زمانیکه یک حاصلجمع از همه اعداد بدست آید . ادامه می یابد . فرض کنید pn نمایانگر شماره واحدهای اجرا باشد send/ x,gk تابعی است که شماره x را با مقدار y از شبکه به واحد اجرا ارسال می کند و ()receive یک تابعی است که یک مقدار را از شبکه برای واحد اجرا می گیرد .
این که همه پردازشگرها به دو دسته فرستنده و گیرنده تقسیم می کند و هر کدام از پردازشگرهای گیرنده فقط یک پیغام دریافت می کنند پس ما میتوانیم فرض کنیم یک پردازشگر گیرنده تا وقتی که دریافت می کند ، ممانعت می کند . بنابراین ارسال و دریافت می توانند به عنوان همزمان سازی خاص باری ارتباطات به کار روند . همانگونه پردازشگر ها از انتقال 9 داده ها آگاهند .
طریقه آدرس دهی پردازشگرهای موازی در مقیاس بزرگ :
اغلب پردازشگرهای تجاری در مقیاس گسترده از حافظه توضیع شده استفاده می کنند . هر چند که ساخت ماشینی که بتواند با ازدیاد و ارتقاء پردازشگرهایش حافظه آن هم افزایش و ارتقاء پیدا کند ، یا خیلی مشکل است یا گرانقیمت .
مسئله جدی که دررابطه با ماشین ها ی توضیع حافظه در مقابل طراحان وجود دارد ، مسئله ارتباطات آن است . برای سازندگان سخت افزاری ساده ترین راه حل استفاده از ارتباط فرستادن و دریافت بجای ارتباط ضمنی می باشد که این امر در صورتیکه بعنوان جزئی از بارگزاری یا ذخیره استفاده گر در امکان پذیر است . فرستادن و دریافت هم چنین مزیتی هم دارد که سادگی طرح ارتباط سیستم برای برنامه نویس می باشد . و طریقه محاسبه با استفاده از ارتباط صریح آسانتر از ارتباط مجازی ( تلویحی ) بارگزاری یا ذخیره ای . یا به عبارت دیگر بارگزاری و ذخیره بمراتب از ارتباط پائین تری از نوع فرستادن و دریافت دارد . بعضی از کاربردها اطلاعتشان در دور دست قرار دارد که بصورت گه گاهی و غیر قابل پیش بینی بدست می آید ، بنابراین خیلی مفید خواهد بود که برای اطلاعات دور دست آدرسی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
مسئولیتهای روشنفکران دینی در قرن بیست و یک
دکتر عبدالکریم سروش جامعه شناس و فیلسوف ایرانی، اندیشمندی مشهور، چه در ایران و چه در خارج از ایران، است. نوشته های زیادی از او هم به صورت کتاب و هم از طریق اینترنت منتشر شده اند. در ایران، او را یکی از طرفداران اصلاحات عرفی و متفکر رادیکال پروژه سیاسی اسلام می شناسند. در خارج از ایران نیز وی یکی از منابع الهام بخش بسیاری از روشنفکران مسلمان، دانشجویان و فعالانی است که با سوال «رابطه اسلام و مدرنیته» و «نقش روشنفکران مسلمان در جوامع اسلامی معاصر» روبرو بوده اند.
نور: امروزه مطالب زیادی درباره چالشهای پیش روی روشنفکران مسلمان و جوامعی که در آن زندگی می کنند، به گوش می رسند. این موضوع چه جایگاهی در کارهای شما دارد؟ برای سالیان متمادی شما یکی از مهمترین اندیشمندان دنیای اسلام بوده اید که تلاش می کنند مسلمانان را تشویق به درگیری بیشتر با اندیشه های دیگر و چالشهای مدرنیته کنند. آیا ما مسلمانان هنوز هم درگیر مساله شناسایی مدرنیته هستیم؟
سروش: اجازه دهید با بیان دو نکته مهم شروع کنم. شما درباره اسلام و مدرنیته به عنوان دو موضوع یا اندیشه جدا از هم صحبت می کنید، اما بایستی از همین ابتدا به یاد داشته باشیم که هر دوی اینها مفاهیم انتزاعی هستند که به طبقه های ساده تقلیل داده نشده و نمی توانند هم داده شوند. اول از همه ما با پدیده ای به نام اسلام روبرو هستیم. روشنفکران اسلامی هنوز هم از اسلام به عنوان یک موضوع ساده، نهاد واحد و منحصر بفرد سخن می گویند. اما در واقع، تاریخ اسلام مانند تاریخ ادیان دیگر نظیر مسیحیت، اساسا تاریخ قرائتهای متفاوت است. در هر نقطه از تاریخ اسلام مکتبهای فکری مختلف، مشی ها و روشهای مختلف و قرائتهای مختلف از چیستی و معنای اسلام وجود داشته است. چیز دیگری هم به عنوان مثلا اسلام تاریخی وجود ندارد که خارج از این فرآیند توسعه تاریخی باشد. تجربه حقیقی زندگی اسلام در هر دوره ای از لحاظ فرهنگی و تاریخی «ویژه» و محصور شرایط محیطی عناصر زمان و مکان بوده است. اگر قادر به گرفتن تصویری از اسلام امروزی باشیم، در این تصویر شاهد تنوع و گوناگونی تجربه هایی خواهیم بود که با وجود تفاوتهای کلی به طور همزمان وجود دارند.
مذهب نظیر دیگر پدیده های بشری بایستی در چارچوب این مفاهیم فهمیده شود. همانگونه که با تعدد در دیگر پدیده های بشری روبرو بوده ایم، تعدد اسلام ها را نیز داریم. این مقوله مدرنیته را نیز شامل می شود. مدرنیته نیز پدیده یا اندیشه ای واحد و منحصربفرد نیست.
در طول تاریخ مکاتب فکری مختلفی وجود داشته اند که دیدگاهها و درکهای متفاوتی از مدرنیته و معنای مدرنیته را به تصویر کشیده اند. بنابراین در مدرنیته نیز با تکثرگرایی روبرو هستیم. دقیقا مانند اسلام، مدرنیته نیز در جهات بسیاری حرکت کرده و با دستاوردهای مختلف آنها پیشرفت کرده است. علم مدرن راههای جدید نگاه کردن به دنیا را به ما آموخته است ولی همین علم مدرن می تواند باعث برقراری تعصبات و تبعیض شود که مفاهیمی کاملا ضد مدرن و غیرعقلانی هستند. کشتارهای دسته جمعی و جنگهای قرن بیستم نمونه هایی از پروژه مدرنیته هستند که به راه خطا رفته اند. با این وجود ما نمی توانیم منکر ویژگیهای به شدت مدرن آنها شویم. مدرنیته یک پدیده بسیار پیچیده و چندبعدی با ویژگیها و پتانسیلهای خوب و بد است و بنابراین یک مجموعه واحد و به هم چسبیده نیست. مدرنیته به شدت با بحرانها و پارادوکسها و تناقضات بسیاری روبروست. اما تمام اینها در زندگی مدرن تقریبا طبیعی هستند.
نور: البته من فکر نمی کنم ما در دنیای اسلام از این پارادوکسها و تناقضات مصون باشیم.
سروش: خیر، نیستیم. ما مسلمانان نیاز به تشخیص این نکته داریم که چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم در یک دنیای مدرن زندگی می کنیم. اما عصر مدرنی که ما درآن هستیم به هیچ وجه همگون نیست. مفاهیم مدرن، جهان بینی، وسایل و اهداف چهار ستون اصلی مدرنیته هستند. اینها به نوبه خود تکثر و جهان بینی های مختلف زندگی مدرن را شکل می دهند. تکثر مدرنیته ها یعنی اینکه راههای مختلفی وجود دارد که مردم از طریق آنها خودشان را در دنیای امروزی می فهمند. عصر مدرن جهان بینی های جدیدی به ما داده است، مثل خدا و پیامبری. عصر مدرن همچنین غایتهای مدرنی نظیر اندیشه های مدرن شادی و معنای زندگی را مطرح می کند. امروزه ما مسلمانان بایستی بپذیریم که عقاید و فرضیات ما نیز به وسیله اندیشه ها و مفاهیم مدرن با تاریخ، جغرافی، زمان و مکان شکل خواهد گرفت. اسلام سیاسی، که ما شاهد پیدایش آن در اکثر نقاط دنیای اسلام هستیم، خود از نشانه های عصر مدرن است. حتی اندیشه حکومت اسلامی که غایت بسیاری از جنبشهای اسلامی شده است، خود یک مفهوم مدرن است که در دوران ماقبل مدرن نمی توانست مجال ظهور پیدا کند.
نور: با توجه به پارادوکسها و تضادهای مدرنیته و زیستن در عصر مدرن، شما جنبشهای و حکومتهای اسلامی موجود که با استقرار شکلی از جامعه اسلامی و یا نظم سیاسی سعی در گریز از تله مدرنیته دارند را چگونه توصیف می کنید؟
سروش: آنچه شما درباره اش صحبت می کنید، پدیده اسلام سیاسی است که در نقاط مختلف دنیا مشاهده می شود. همانگونه که قبلا هم گفتم، این خود یک پدیده مدرن و از یک منظر محصول رویارویی اسلام و مدرنیته است. این واقعیت هم که جنبشها و حکومتهای اسلامی با رسیدن به قدرت سعی در استقرار مجدد اسلام در دنیای امروزی دارند جای شگفتی ندارد. بخشی از این امر هم به دلیل آن است که مسلمانان هنوز در رابطه با میراث مدرنیته مشکلات عظیمی دارند. بسیاری از ما احساس می کنیم مدرنیته با ارزشها و فرهنگ ما بیگانه و غریب است. در قلب پروژه مدرنیته یک شک گرایی معرفتی وجود دارد که ما را به یقین بشری می رساند. مشخصه مدرنیته پرسشگری است. پرسش از همه آنچه داریم و برایمان عزیز و مقدس بوده اند. مدرنیته راهی به سوی تنوع و تکثر باز می کند اما در عین حال می تواند چالشگر جهان بینی گذشته هم باشد.
نور: چگونه این فهم مدرن از جهان از فهم سنتی آن متفاوت است؟ و چرا برخی این را یک تهدید محسوب می کنند؟
سروش: برای فهم این تفاوت بهتر است کمی وارد جزئیات شویم. خود مدرنیته برای مسلمانان محافظه کار مشکل واقعی نیست. آنچه برای آنها مشکل ساز می شود تاثیری است که بعضی از اندیشه های مدرن بر ما می گذارند. بحثهای مربوط به مفاهیم مدرنی نظیر سکولاریزم و حقوق بشر موید این نکته اند. در واقع اساس و پایه سکولاریزم، فهم حقوق است. کل فرهنگ سکولار برپایه حقوق فردی مانند حق (آزادی) صحبت (بیان)، فکر، یاد گرفتن، کار و فعالیت بنا شده است. همه اینها به نوبه خود فهم جدیدی از ذهنیت آدمی به دست می دهند که مبتنی بر اندیشه های نمایندگی عقل آزاد از طرف فردهای آزاد است. این ممکن است برای من و شما طبیعی به نظر برسد، اما همواره باید به خاطر داشته باشیم که زبان حقوق کاملا با زبان دین سنتی که به جای حق، تکلیف را نشانده است متفاوت است. به عنوان مثال زبان فقه زبان اجبار و تکلیف است و اصلا بحث حق در آن مطرح نیست. اختلاف اساسی بین زندگی سنتی و زندگی مدرن همین جاست. در گذشته این اندیشه مطرح می شد که فرد وظیفه دارد مذهبی یا اخلاقگرا باشد. خدا در اندیشه سنتی یک خدای جبار بود. یک موجود بسیار قدرتمند و اعلی مرتبه که به هر قیمتی خواستار عشق و ایثار ماست. تصویر سنتی خدا، خدای تکالیف و وظایف است که بسیار هم بی گذشت و ناشکیباست. اما در عصر مدرن، این حق ماست که بخواهیم مذهبی یا اخلاق گرا باشیم. در واقع ما خواهان این حق هستیم که مذهبی باشیم و عقاید مذهبی مان را آزادادنه بیان کنیم. تصویر خدا در عصر مدرن تغییر پیدا کرده است. ما الان احساس می کنیم که این حق ماست که خدا را عبادت کنیم و آزادانه به او عشق بورزیم. خدا در زمانه مدرن خدای حقوق است که به فرد معتقد نزدیکتر است. ما شاهد هستیم که این موضوع از طرف گروههای مسلمان ساکن غرب هم پیش کشیده شده و به عنوان اقلیت خواهان حق ابراز مذهب و عقیده خویش که با هویتشان آمیخته شده، هستند. اینجا دین بخشی از فرآیند سیاست هویت شده است، شکلی از سیاست در خانه در زمانه مدرن. ممکن است که ما کارهای یکسان انجام داده و مشغول فعالیتهای مشابه باشیم، ولی مطمئنا در نوع نگاه ما به آنها تغییرات بنیادین روی داده است.