لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
تاریخچه ی جدول تناوبی:
در اوایل سدهی نوزدهم میلادی، شباهت شیمیایی و فیزیکی عناصر توجه شمیدانها را به خود جلب کرد.در سالهای 1817 و 1829 یوهان دوبراینر مقاله هایی منتشر کرد و در آنها خواص مجموعههای سهتایی از فلزات را مورد بررسی قرار داد(Ca, Sr, Ba; Li, Na, K; Cl, Br, I; S, Se, Te) . عناصر هر مجموعه دارای شباهتهایی هستند و وزن اتمی عنصر دوم در هر مجموعه تقریبا میانگین اوزان اتمی دو عنصر دیگر است.در سالهای بعد بسیاری از شیمیدانها برای طبقهبندی عناصر به صورت گروهها، بر مبنای شباهت خواص آنها تلاش کردند.طی سالهای 1863و 1866، جان نیوزلند «قانون اکتاو»های خود را پیشنهاد کرد. نیوزلند تاکید کرد که وقتی عناصر را بر حسب افزایش وزن اتمیشان فهرست میکند، عنصر هشتم به عنصر اول شباهت دارد،عنصر نهم به عنصر دوم، و همینطور نیوزلند، این رابطه را با اکتاهای موسیقی مقایسه کرد. متاسفانه، رابطه واقعی پیچیدهتر از آن است که نیوزلند تصور میکرد. زمانی که او قانون قانون اکتاوهای خود را پیشنهاد کرد، کار او تا حدودی ساختگی به نظر میرسید و سایر شیمیدانها اعتنایی به آن نکردند.اما، سالها بعد به خاطر این کار، نشان دیوی به وسیلهی انجمن پادشاهی به نیوزلند داده شد.
دوران جدید طبقهبندی عناصر از کارهای یولیوس موتار مایر(1896) و به ویژه دیمتری مندلیف(1869) ریشه گرفت. مندلیف قانون تناوبی را مطرح کرد که میگفت: وقتی عناصر را به ترتیب افزایش وزن اتمیشان مطالعه میکنیم، شباهتهایی در خواص آنها به صورت تناوبی،مشاهده میشود. درجدول مندلیف، عناصر به گونهای تنظیم شده بودند که عناصر شبیه به هم در ستونهای عمودی موسوم به گروه ظاهر میشدند.
برای قرار دادن عناصر مشابه در زیر یکدیگر، مندلیف مجبور شد در جدول خود جاهای خالی برای عناصر کشف نشده منظور کند. او بر اساس سیستم خود توانست خواص سه عنصر کشف نشده را پشبینی کند. کشف اسکاندیم، گالیم و ژرمانیم که خواص هر یک از آنها به خواص پیشبینی شده توسط مندلیف شباهت فراوانی داشت،اعتبار سیستم تناوبی را نشان داد. وجود گازهای نجیب (Rn, Xe, Kr, Ar, Ne, He) توسط مندلیف پیشبینی نشد. اما، پس از کشف آنها در سال های 1892 تا 1898 این عناصر به خوبی در جدول تناوبی قرار گرفتند.طرح جدول تناوبی چنان بودکه سه عنصر (I, Ni, K) خارج از ترتیب تعیین شده با افزایش وزن اتمی، قرار میگرفتند. مطالعه بعدی طبقهبندی تناوب، بسیاری از شیمیدانها را متوجه این امر ساخت که خاصیت بنادی دیگری، علاوه بر وزن اتمی، میتواند عامل خصلت تناوبی مشاهده شده باشد. پیشنهاد شد که این خاصیت بنیادی، از جهتی به عدد اتمی که در آن زمان فقط یک شماره سادهی به دست آمده از سیستم تناوبی بود، بستگی دارد.
قانون تناوبی موزلی:
کار هنری موزلی در سالهای 1913 و 1914 این مسئله را حل کرد. وقتی اشعهی کاتدی پر انرژی بر روی یک هدف متمرکز میشود، اشعهی X تولید میشود. این تابش X را میتوان به اجزای آن با طولموجهای متفاوت تفکیک کرد و طیف خطی به دست آمده را روی یک صفحه عکاسی به ثبت رساند. وقتی عناصر مختلف به عنوان هدف به کار برده شوند، طیفهای اشعه X متفاوتی به دست میآید؛ هر طیف فقط از چند خط تشکیل شده است.موزلی، طیف اشعهی X 38 عنصر با عدد اتمی بین 13( آلمینیم) و 79( طلا) را مطالعه کرد. او با بررسی خطهای مشابه در طیف این عناصر، دریافت که بین جذر فرکانس خط طیفی و عدد اتمی عنصر مربوطه رابطهای خطی وجود دارد.به بیان دیگر، وقتی که عناصر به ترتیب افزایش عدد اتمیشان مرتب شوند، جذر فرکانس خط طیفی از یک از عنصر به عنصر بعدی همیشه به مقدار ثابتی افزایش مییابد.
به این ترتیب موزلی توانست بر مبنای اشعهی X، عدد اتمی صحیح هر عنصر را تعیین کند. او با این روش توانست مسئله طبقهبندی عناصری که وزن اتمی آنها با عناصر همسایهشان همخوانی نداشت (I, Ni, K) را حل کند. موزلی، همچنین نشان دادکه از Ce58 تا lu71 باید 14 عنصر در جدول تناوبی به دنبال لانتانم قرار گیرند. نمودار موزلی نشان داد که باید 4 عنصر کشف نشده ( با اعداد اتمی 43، 61، 72، 75) قبل از عنصر شماره 79 (یعنی طلا) وجود داشته باشند. قانون تناوبی بر مبنای کار موزلی دوباره تعریف شد: خواص فیزیکی و شیمیایی عناصر، توابع تناوبی عدد اتمی هستند.
اعداد اتمی موزلی با بارهای هستهای محاسبه شده فوسط رادرفورد بر مبنای پراش ذرات آلفا، سازگاری تقریبی داشت. در نتیجه موزلی پیشنهاد کرد که عدد اتمی، Z، شمارهی واحدهای بار مثبت در هستهی اتم است. او گفت: «کمیتی بنیادی در اتم وجود دارد که از عنصری به عنصر دیگر، با اندازههای معین افزایش مییابد. این کمیت فقط
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
درباره ی جدول تناوبی
جدول مندلیف در تنظیم و پایدار کردن جرم اتمی بسیاری از موارد مندلیفنادرست بودن جرم اتمی برخی از عناصر را ثابت و برخی دیگر را درست کرد .
مندلیف و لوتار میردر موردخواص عنصرهاو ارتباط انها بررسی های دقیق تری انجام دادندودر سال ۱۸۶۹م به این نتیجه رسیدند که خواص عنصرها تابعی تناوبی از جرم انهاست.به این معنا که اگر عنصرها را به ترتیب افزایش جرم اتمی مرتب شوند نوعی تناوب در انها اشکار میگرددوپس ازتعداد معینی از عنصرها عنصرهایی با خواص مشابه خواص پیشین تکرار می شوند .
مندلیف در سال ۱۸۶۹ بر پایه ی قانون تناوب جدولی از ۶۳عنصر شناخته شده ی زمان خود منتشر کرد .در فاصله ی بین سالهای ۱۸۶۹ تا ۱۸۷۱م مندلیف هم مانند لوتار میر با بررسی خواص عنصرها و ترکیب های انها متوجه شد که تغییرهای خواص شیمیایی عنصرها مانند خواص فیزیکی انها نسبت به جرم اتمی روند تناوبی دارد.از این رو جدول جدیدی در ۸ ستون و۱۲سطر تنظیم کرد.او با توجه به نارسایی های جدول نیو لندز ولوتار میر و حتی جدول قبلی خود جدولی تقریبابدون نقص ارایه دادکه فراگیر وماندنی شد.
● شاهکارهای مندلیف در ساخت شهرک عناصر :
▪ روابط همسایگی:
دانشمندان پیش از مندلیف در طبقه بندی عناصر هر یک را جداگانه و بدون وابستگی به سایر عناصر در نظر می گرفتند.اما مندلیف خاصیتی را کشف کرد که روابط بین عنصرها را به درستی نشان میدادو ان را پایه تنظیم عناصر قرار داد.
▪ وسواس وی:
او برخی از عناصر را دوباره بررسی کرد تا هر نوع ایرادی را که به نادرست بودن جرم اتمی از بین ببرد.در برخی موارد به حکم ضرورت اصل تشابه خواص در گروهها را بر قاعده افزایش جرم اتمی مقدم شمرد.
▪ واحدهای خالی:
در برخی موارد در جدول جای خالی منظور کردیعنی هر جا که بر حسب افزایش جرم اتمی عناصر باید در زیر عنصر دیگری جای می گرفت که در خواص به ان شباهتی نداشت ان مکان را خالی می گذاشتو ان عنصر را در جایی که تشابه خواص رعایت میشد جای داد.این خود به پیش بینی تعدادی ا زعنصرهای ناشناخته منتهی شد.
▪ استقبال از ساکنان بعدی:
مندلیف با توجه به موقعیت عنصرهای کشف نشده و با بهره گیری از طبقه بندی دوبرایزتوانستخواص انها را پیش بینی کند.برای نمونه مندلیف در جدولی که در سال ۱۸۶۹ تنظیم کرده بودمس و نقره وطلا را مانند فلزی قلیایی در ستون نخست جا داده بود اما کمی بعد عناصر این ستون را به دو گروه اصلی و فرعی تقسیم کرد.سپس دوره های نخست و دوم و سوم هر یک شامل یک سطر و هر یک از دوره های چهارم به بعد شامل دو سطر شده وبه ترتیب از دوره های چهارم به بعد دو خانه اول وشش خانه اخر از سطر دوم مربوط به عناصر اصلی ان دوره و هشت خانه باقی مانده ی سطر اول و دو خانه اول سطر دوم مربوط به عناصر فرعی بود
▪ ساخت واحد مسکونی هشتم:
مندلیف با توجه به این که عناصراهن وکبالت ونیکل وروتینیم ورودیم وپالادیم واسمیم وایریدیم وپلاتینخواص نسبتا با یکدیگر دارند این عناصر را در سه ردیف سه تایی و در ستون جداگانه ای جای دادو به جدول پیشین خود گروه هشتم ا هم افزود. در ان زمان گازهای نجیب شناخته نشده بوداز این رودر متن جدول اصلی مندلیف جایی برای این عناصر پیش بینی نشد. پس از ان رامسی و رایله در سال ۱۸۹۴ گاز ارگون را کشف کردند و تا سا ل ۱۹۰۸ م گازهای نجیب دیگرکشف شد و ظرفیت شیمیایی انها ۰ در نظر گرفته شدو به گازهای بی اثر شهرت یافتند.
▪ اسانسور مندلیفبه سوی اسمان شیمی :
جدول مندلیف در تنظیم و پایدار کردن جرم اتمی بسیاری از موارد مندلیفنادرست بودن جرم اتمی برخی از عناصر را ثابت و برخی دیگر را درست کرد .جدول تناوبی نه تنها به کشف عنصرهای ناشناخته کمک کرد بلکه در گسترش و کامل کردن نظریه ی اتمی نقش بزرگی بر عهده داشت و سبب اسان شدن بررسی عناصر و ترکیب های انها شد.
● مجتمع نیمه تمام:
جدول تناوبی با نارسایی هایی همراه بود که عبارتند از :
۱) جای هیدروژن در جدول بطور دقیق مشخص نبود .گاهی ان را بالا ی گروه فلزهای قلیایی و گاهی بالای گروه های گروه هالوژن ها جا میداد.
۲) در نیکل و کبالت که جرم اتمی نزدیک به هم دارند خواص شیمیایی متفاوت است و با پایه قانون تناوبی ناسازگاری دارد.
۳) کبالت را پیش از نیکل و همچنین تلور را پیش از ید جای داد که با ترتیب صعودی جرم اتمی هم خوانی نداشت .با پیش رفت پژوهش ها و با کشف پرتوایکس و عنصرهاو بررسی دقیق طیف انها عدد اتمی کشف و اشکار شد و عناصر بر حسب افزایش عدد اتمی مرتب و نار سایی های جزیی موجود در جدول مندلیف از بین رفت .زیرا تغییرات خواص عناصر نسبت به عدد اتمی از نظم بیشتری برخوردارست تا جرم اتمی انها .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
مقدمه
انقلاب مطالبات متراکم و به تعویق افتاده ای است برای تغییر در یک وضعیت بشدت نامطلوب و از این رو هنگام در گرفتن، چونان انرژی رها شده ای عمل می کند که به دنبال یافتن راه خروج از رکورد و بن بستی است که سالیان دراز یک جامعه بدان دچار بوده است.
انقلاب اسلامی ایران به عنوان آخرین تلاش بشری از این دست تجربیات شگرفی را در هر سه عرصه ایدئولوژی، رهبری و سازندهی و بسیج توده ای به منصه ی ظهور رساند و اذعان و تحسین بسیاری را نیز بر انگیخت.
درباره ی انقلاب ایران می توان گفت که مجموعه عوامل ساختاری و بنیادینی که مشروعیت و کار آمدی رژیم شاه را در نازلترین سطح ممکن قرار داده بود، چنان گرد هم آمده بودند که سرنوشتی جز فروپاشی واضمحلال در انتظار آن نبود. هنگامی که یک انقلاب حرکت خویش را آغاز می کند و در هر گام رو به جلو شتاب بیشتری میگیرد، هر اقدام و ترفندی برای توقف و یا به بیراهه کشاندن آن محکوم به شکست است. چهره ی واقعی برای رژیم حاکم وقتی به تمام و کمال عیان می گردد که حرکت شتاب گرفته و بسیج توده ای گسترش یافته باشد. حضرت امام با درک عمیقی که از شراط ایران و جهان و شناخت درستی که از مردم داشتند، در آستانه ی اوجگیری حرکت انقلابی مردم، از آن به عنوان جنبش و بیداری عمومی که به آن امید ها دارند یاد کردند.
سه رکن اساسی در هر حرکت انقلابی که مورد قبول و تامل اغلب جامعه شناسان انقالب قرار گرفته، ایدئولوژی- سازمان- و رهبری انقلاب است. نخستین و شاید مهمترین اشتباه شاه باز کردن فضای سیاسی کشور بود آن هم در شرایطی که شناخت درستی از جامعه و تسلط کافی بر اوضاع نداشت.
حوادثی که در فاصله ی آبان تا دی ۵۶ در ایران رخ داد موجب گردد تا پیوند میان امت و امام شکل استوارتری یابد و ارتباط مستقیم و کم واسطه تری میان آنها پدید آید.
انقلاب مردم ایران از بسیاری جهات یک حرکت بی نظیر بود. یکی از مهمترین عناصر انحصاری این انقلاب مساله رهبری آن است. حضرت امام رهبر فرزانه ای است که به عنوان یک عالم دینی و نظریه پرداز انقلاب محسوب می شود. و در این باب نظریه ی ولایت فقیه طرح و مدعای آرمانی ایشان است.
حضرت امام قبل از چیز یک عالم و راهنمای دینی بودند و در این مقام معلم اعتقادی مرشد اخلاقی و مرجع فقهی مسلمانان به شمار می رفتند. آنچه انقلابر مردم ایران را به عنوان یک الگوی نوین در تاریخ انقلاب های اخیر متمایز ساخت در گام نخست نادیده گرفتن سنت جاری انقلاب های سیاسی گذشته و شکستن قالب های مفروض آنان و در ثانی طرح شعار استراتژیک نه شرقی – نه غربی به عنوان اصل محوری انقلاب های اجتماعی اصیل و توده ای برای آینده ی سیاسی جهان بود.
حضرت امام که به حراست از جوهر انقلابی این حرکت نه برای پاسخگویی به غریزه ی قهر آمیز انقلابگری، بلکه به جهت آثار مترتب بر آن اهتمام و اصرار داشتند، در تمام طول نهضت خصوصا در این روزهای سرنوشت ساز، بشدت مراقبت مواضع و عملکردهایی بودند که از جانب اشخاص و جناحهای هموار و بعضا با نیات خیرخواهانه دنبال می شد و می توانست تاثیری بر مسیر انقلاب باقی می گذارد و حتی لطمات جبران ناپذیری بر سلامت حرکت انقلابی مردم ایران وارد سازد.
گسیل انواع واسطه ها به پاریس، ارسال انواع پیامهای درخواست و تهدید برای امام، متوسل شدن به انواع اقدامات باز دارنده ی دیگر از اخطار در مورد عدم تامین امنیت جان ایشان گرفته تا ممانعت عمل در بستن فرودگاه و حتی وارد شدن از طریق دوستان برای دستیابی به یک فرصت کوتاه چند هفته ای، از جمله تحرکات بی نتیجه ای بود که نتوانست خللی در عزم راسخ امام پدید آورد و سرانجام نیز دولت بختیار در یک عقب نشینی مفتضحانه، ناگزیر به مهیا نمودن شرایط برای آن بازگشت با شکوه و تمام کننده به ایران گردید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن .doc :
1ـ آیین ها و رسم های دینی
آیین سدره پوشی
برابر با یک روش کهن و پذیرفته شده باستانی، همه جوانان دختر و پسر باید آیین سدره پوشی را انجام دهند تا زرتشتی شناخته شوند. درباره سنی که آیین باید انجام شود، دیدگاه های چندی وجود دارد. برخی انجام آن را هنگامی که جوان به سن بلوغ رسیده و توانایی شناخت خوب از بد را دارد، سفارش می کنند و برخی دیگر انجام آن را پیش از رسیدن به سن بلوغ لازم می دانند. امروز در ایران کودکان را بین سنینی هفت و یازده سدره پوش می کنند.
سدره پوشی به منزله زایش نوین است در دین. این آیین را «نوزاد» و «نوزات» هم می خوانند. نوزاد یعنی دوباره متولد شدن و نوزات یعنی افزوده شدن یک پرستنده دین، «زات» از یسن به چم پرستش است.
اهمیت سدره پوشی از پیوکانی (ازدواج) کمتر نیست. آیین دینی باید در بامداد انجام شود ولی امروز در ایران، به دلایل عملی، پس از نیمروز برگزار می شود.
سدره و کشتی باید به رنگ سفید باشد، و دگمه و فلز در آن کار نرود. سدره از پارچه نخی نازک فراهم شده و نخستین جامه ای است که بدن را می پوشاند.
سدره پیراهنی است گشاد و بی یقه و با آستین های کوتاه و دارای دو کیسه بسیار کوچک است یکی در جلو سینه و نزدیک قلب است که «گریبان» خوانده می شود و دیگری در پشت که «گُرده» نامیده می شود. این ها نمادی «سمبلیک» هستند.
«گُرده» نشانه مسئولیت ها و وظیفه هایی است که هر کس به عهده دارد و باید به درستی انجام دهد، و «گریبان» که «کنسه کرفه» یا کیسه «کارنیک» هم خوانده می شود. یادآور است که همه کردارهای خوب رویهم انباشته شده و آدمی را به خوشبختی می رساند. نزدیک به قلب بودن آن، نشانه ایست که کارهای نیک باید از روی بارو، و با صفا انجام شود. سفیدی و نبودن هیچ چیز خارجی در آن، نشانه پاکی و سادگی اخلاق است. سدره نُه دَرز دارد. دو درز دو طرف که جای دوخت دو بخش جامه (بخش سینه و بخش پشت) به هم است، نشانه یگانگی میان پدر و مادر.نیاکان (پشت آدمی) و فرزندان با یگانگی میان پیران و جوانان است. دو درزی که آستین ها را به پیراهن می دوزد، یادآور کار و کوششی است که باید با هر دو دست و با همه نیرو انجام گیرد. دو درزی که گریبان و گرده را به سدره می چسباند نشانه وظایف و اعمال انسان است. دو درز کوچک در پایین و در کنار دو درزی که پشت و سینه را با هم یکی می کند نشانه همبستگی برتران و کهتران، و چیزداران و بی چیزان است و یادآور آن است که هر کس باید همیشه به یاد کهتران و ضعیفان باشد. سرانجام درزی که در پایین سدره به شکل دایره گرداگر جامه هست، نشانه آن است که ما از سوی اهورامزدا به این جهان آمده ایم و سرانجام به او برمی گردیم. هستی یک مدار بسته و فراگیر است.
کُشتی از پشم بره سفید فراهم آمده و اشاره به آن است که آدمی باید چون بره سودمند، بی گناه و بی آزار باشد. کشتی از هفتاد و دو نخ بافته شده که نماینده 72 بخش گات هاست. هر دوازده نخ به هم بافته شده که نماینده دوازده ماه سال است و شش دسته حاصل از آن، نمادی است از شش امشاسپندان که باید الگوی رفتاری ما باشند. هر دو دسته دوازده نخ در انتهای کشتی با هم جمع شده و در هر انتها، سه منگوله درست می شود که نماینده اندیشه و گفتار و کردار نیک است. بستن کشتی به کمر یادآور اینست که زرتشتی باید همیشه آماده خدمت به مردمان و آفرینش باشد که همان خدمت به خداست. در هنگام بستن کشتی به کمر نماز «یَتااَهو» (گره زدن در هنگام زمزمه جمله دوم نماز «یَتااَهو» انجام می شود) و «اَشِم وُهو» (گره زدن در هنگام زمزمه جمله دوم صورت می گیرد) زمزمه می شود. کشتی سه بار به نشانه اندیشه و گفتار و کردار نیک دور کمر می گردد. در دور دوم، دو گره در جلو ضمن خواندن «یَتااَهو» و در دوره سوم، دو گره در پشت در ضمن خواندن «اَشِم وُهو» بسته می شود. گره ها نشان استواری در پیمان دین است. هر زرتشتی در هنگام بستن کشتی، پیمان خود را با اهورامزدا به یاد آورده و آن را تجدید می کند.
کودکی که می خواهد سدره پوش شود، باید به موبد نشان دهد که نمازهای «سروش باج»، «کشتی»، گواهی پذیرش دین «تندرستی»، «برساد» و به ویژه بخش های «اشم وهو»، «یتااهووئریو»، «کیم نامزدا»، و … را می تواند از حفظ بخواند.
آیین سدره پوشی وسیله موبدان انجام می گیرد. پیش از آغاز آیین، داوطلب باید همه بدن خود را به خوبی شستشو داده و در آغاز آیین با خواندن نماز کوتاه «پذیرش دین» آمادگی خود را برای پذیرش مسئولیت های دینی به آگاهی حاضرین برساند. پس از آن موبد در حالی که نماز اَهونَوَد (یتااهو ویریو) را می خواند، سدره را به داوطلب می پوشاند. در این مراسم داوطلب و پدر و مادر او و همه کسانی که در آیین حضور دارند نماز یتااهو را با موبد می خوانند. پس از آن داوطلب همراه با موبد نماز «نیرنگ کشتی» را خوانده و موبد کشتی را به کمر داوطلب می بندد. پس از پایان مراسم داوطلب نماز کوتاه «جَسه می اَوَنگَهِه مَزدا» را می خواند، معنی آن این است: «ای اهورامزدا به یاری من آ. من پرستنده یک خدا، اهورامزدا، هستم. من زرتشتی ام و با باور کامل آن دین را می پذیرم. من اندیشه و گفتار و کردار نیک را می ستایم. من دین زرتشتی را که استوارکننده هم آهنگی و آشتی و دورکننده ناهم آهنگی و دشمنی است می پذیرم. دینی که از همه ادیان و روش های زندگی چه آنان که در گذشته بوده و چه آن ها، که در آینده آید بهتر و والاتر است. دینی که زرتشت آورنده آن است.» و خواندن این نماز نشانه آن است که داوطلب رسماً زرتشتی شده و پذیرش مسئولیت کرده است. او پیمان می گذارد که هیچ گاه از «اشا» سر باز نزند، و اندیشه، گفتار و کردار نیک را الگوی رفتاری خود کند. پس از آن موبد نماز تندرستی را برای داوطلب خوانده و دانه های برنج و انار و کشمش و بادام و شیرینی، که همه نمادی از فراوانی، دست فراخی و خوشبختی است روی سر جوان تازه زرتشتی شده می ریزد و خویشاوندان و دوستان او، هدایائی به او می دهند.
بدون دودلی باید گفت و پذیرفت که آیین سدره پوشی، تجسمی از بنیادهای اندیشه ای دین، و پیمانی است که جوان می بندد که نسبت به بنیادها و ارزش های اخلاقی دین پا بر جا و وفادار بماند. آیین سدره پوشی زیباست و به جوان زرتشتی نشان می دهد که در پیمودن راه راستی تنها نیست و دیگر زرتشتیان و اشوان هم، همسفر او هستند.
آیا پوشیدن سدره و کشتی باید اجباری باشد؟
در دین زرتشتی هیچ چیز اجباری نیست. در همه کارها باید با خرد و وجدان رایزنی کرد. باور دارم که هر زرتشتی که در این باره با خرد و وجدان خود مشورت کند، کوشش خواهد کرد تا آن جا که شدنی است سدره و کشتی با خود داشته باشد. «سدره و کشتی» سند ظاهر زرتشتی بودن است، شناسنامه دینی است. همان گونه که «گذرنامه» سند ظاهری وابستگی سیاسی به یک ملت و یا «کارت اقامت» سند ظاهری زیستن در کشور معین است، همان گونه هم «سدره و کشتی» سند ظاهری وابستگی دینی شخص به گروه زرتشتیان است. «سدره و کشتی» نماد استواری در دین است. زرتشتیان، در کشورهای مختلف در همه دنیا اقامت دارند. «گذرنامه» و «کارت اقامت» آن ها با هم تفاوت دارد. بگذارید این «شناسنامه دینی» را حفظ کنیم و یکدیگر را بشناسیم.
آیین پیوکانی
پیوکانی، کاری نیک است. بنیادی است که یک زن و یک مرد با به نام «همسر» به هم وابسته می کند تا توانایی شان در سازندگی و پیشرفت آفرینش رسایی یافته، شادی شان افزوده شود، و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
موضوع : چرخه ی آب
حالت های گوناگون :
آب بین دماهای صفر درجه ی سانتی گراد به حالت مایع است . در دمای صفر درجه ، آب به حالت جامد در می آید که به آن یخ می گوییم . در دمای بالاتر از صد درجه ، آب به گاز یا همان بخار آب تبدیل می شود .
تبخیر :
وقتی آب گرم می شود به شکل گاز یا همان بخار آب در می آید و به هوا بلند می شود . به این تبخیر می گوییم در روزهای بسیار گرم ، سرعت تبخیر آب زیاد است ، اما حتی در هوای سرد نیز عمل تبخیر آب تا حدودی انجام می گیرد ، به همین دلیل ، همیشه تعدادی بخار آب در هوا وجود دارد
میعان :
بخار آب در اثر تماس با هوا به سرعت خنک می شود و به حالت قطرات ، بسیار کوچک آب در می آید به این تغییر میعان می گوییم میعان درست عکس عمل تبخیر است
گیاهان :
گیاهان به وسیله ریشه ها یشان آب را جذب می کنند آب جذب شده از طریق لوله های بسیار ظریفی به برگ ها ، جوانه ها ، غنچه ها و گل ها منتقل می شود . گیاهان نیز درست مانند جانوران برای رشد و تکثیر به آب نیاز دارند برای انجام عمل فتوسنتز ، نیز وجود آب ضروری است – فتوسنتز فرایندی است که طی آن گیاهان با استفاده از انرژی خورشید و گاز دی اکسید کربن قند می سازند .
استفاده از آب :
در گیاهان بخار آب از راه روزنه های بسیار کوچک سطح برگ ها دفع می شود . هم زمان با تبخیر آب ریشه های گیاهان آب بیشتری جذب می کند آب جذب شده تا بالاترین شاخه های بلندترین درختان نیز بالا می رود ، اما اگر سرعت تبخیر آب از برگ های گیاه بیش تر از سرعت جذب آب ریشه ها در خاک باشد ، برگ ها پژمرده و پلاسیده می شوند .
گیاهان صحرایی :
گیاهان صحرایی نیز مانند انسانها و جانورانی که در مناطق خشک زندگی می کنند برای حفظ و ذخیره سازی آب در اندام های شان ، روش های خاصی به کار می برند . کاکتوس ها ، که در صحراهای مکزیک و آمریکای جنوبی رشد می کنند . برگ هایی به شکل تیغ ها درخشان و سفید دارند .
بازیافت آب :
آب رودخانه ها و دریاچه ها را « آب شیرین » می تنامیم . اما این آب را نمی توانیم بیاشامیم . این آب ها ممکن است جانداران بیماری زایا مواد شیمیایی سمی داشته باشند جانداران بیماری زا را می توان با جوشاندن آب از بین برد اما برای اطمینان یافتن از سلامت آبی که میلیون ها انسان آن را مصرف می کنند . آب رودخانه ها و دیگر منابع آب را قبل از توزیع از تصفیه خانه ها می گذارنند .
تصفیه فاضلاب :
فاضلاب ها از طریق لوله هایی زیر زمینی به مجتمع های ویژه ی تصفیه ی فاضلاب منتقل می شوند . در شهرها و آبادی های سراسر جهان ، هر روزه حجم عظیمی از فضولات انسانی و حیوانی و فاضلاب های دیگر تولید می شود . این فاصلاب ها را طی فرایندی که «لجن فعال شده » نامیده مسی شود تصفیه می کنند .
جانوران و انسان :
جانوران ساکن خشکی به نوشیدن آب نیاز دارند وقتی آب وارد بدن می شود مقداری از آن در دستگاه گوارش باقی می ماند . بقیه ی آن از دیواره ی معده و روده ها عبور می کند و به دیگر نقاط دیگر منتقل می شود .
چرخه ی آب :
گردش آب در طبیعت را چرخه ی آب می نامیم . گرمای خورشید باعث تبخیر آب از سطح دریاها دریاچه ها ، رودخانه ها و برگ های گیاهان می شود بخار آب گرم به طرف بالا می رود در ارتفاعات سرد می شود و به شکل توده های ابر در می آید .
آب در سراسر جهان :
وقتی خورشید به درختان و گیاهان کوچک تر می تابد از سطح برگ های آن ها آب تبخیر می شود . البته ما هرگز متوجه ی تبخیر آب از گیاهانی که در باغچه مان داریم نمی شویم . اما در جنگل های بارانی گرمسیر هر روز حجم عظیمی بخار آب به هوا بلند می شود این بخار در ارتفاعات متراکم می شود و ابرها را به وجود می آورد در این مناطق بارش باران اواخر بعد از ظهر بسیار شدید است .
در آخر امیدوارم که همه ی مردم جهان قدر این نعمت بزرگ الهی را بدانند و در حفظ هر قطره از این ماده ی حیاتی بکوشند
« امین»